قیام های مردمی منطقه بیشتر پیرامون دو نقطه کانونی رقم خورده است، یکی اعتراض به سیاست خارجی و حضور بیگانگان در منطقه و دیگری در قالب نارضایتی از وضع اجتماعی ـ اقتصادی داخلی. اما آنچه مورد توجه است پیشرفت جنبش های اسلامی منطقه در طی زمان و اصلاح اشکالات و نقاط آسیب پذیر آنهاست به صورتی که هر نسل از جنبش های اسلامی در پی نسل دیگر از نقاط قوت بهتر و نقاط ضعف کمتر برخوردار است. در این مسیر، غرب نیز تلاش خود را برای شکست دادن این قیام های مردمی روزآمد کرده و به تناسب، شکل نویی بدان ها بخشیده است. در وقایع انقلاب های عربی منطقه، کارشناسان مصر را به عنوان مهم ترین کشور ارزیابی کرده اند، ازاین رو در این مقاله در بررسی نسل های مختلف جنبش های اسلامی، بر مصر تأکید ویژه ای شده است.