فعالیت های میان رشته ای، مطلوبیت عام یافته است و در حوزه های نهادی «دانش» و اجتماعات سازمانی «آموزش»، گسترش یافته است و به مثابه مشخصه نوین شیوه تولید دانش و سیاست گذاری عرضه آموزش، از ارزش و اعتبار سیاست گذاری برخوردار شده است. به اعتباری، به رغم واکنش ها و مقاومت های پراکنده، «فعالیت های میان رشته ای» امروز جالب توجه و مطلوب نهادهای تولید و اشاعه دانش و نیز فضاهای سازمانی و اجتماعی آموزش است. با وجود این، آنها، به ویژه در عمل، با موانع پیچیده، چالش های جدی و انتقاداتی مواجه هستند.این مقاله توصیفی - تحلیلی، با تمرکز و تاکید بر علوم انسانی میان رشته ای، عمده ترین موانع و چالش هایی را که در سه دهه اخیر، فعالیت های میان رشته ای را با مساله اثربخشی و بهره وری مواجه کرده است، در قالب سه دسته اصلی موانع (چالش های) «سازمانی»، موانع «حرفه ای»، موانع «فرهنگی» بررسی و تبیین می کند. در پایان، تلاش خواهد شد موانع و چالش های خاصی تبیین شود که برنامه ها و فعالیت های میان رشته ای در حوزه علوم انسانی با آنها روبروست.