امروزه برنامه ریزی دانشگاهی با توجه به پیچیدگی موقعیت های دانشگاهی با بحران مواجه است؛ بطوریکه رویکرد خطی در برنامه ریزی دانشگاهی نمی تواند به درک و اصلاح سیستم های دانشگاهی کمک کند. رویکرد اقتباس از کشورهای صنعتی پیشرفته، بر اساس شاخص های از قبل تعریف شده و برخاسته از موقعیت های خاص آنها، سبب به حاشیه رانده شدن وضعیت خاص و بی همتای دانشگاه ها در غالب کشورهای «در حال توسعه» شده است. آنچه اهمیت می یابد تفکر برنامه ریزی توسعه دانشگاهی در این کشورها است که پویایی ارتباط گذشته، حال و آینده موقعیت های دانشگاهی را مورد توجه قرار می دهد: اگر تا دهه 80 میلادی مفهوم «برنامه ریزی استراتژیک» در حوزه آموزش عالی استفاده متداول داشت (مفهومی که از بخش صنعت وارد آن شده بود) اینک بر بعد خلاق تفکر برنامه ریزی در سیستم های دانشگاهی تاکید می گردد. در نوشتار حاضر، با تامل بر پیچیدگی سیستم های دانشگاهی و نقد رویکرد خطی برنامه ریزی در آموزش عالی و دانشگاه ها، برنامه ریزی توسعه دانشگاهی به مثابه تفکر، خلاقیت در حوزه میان رشته ای بررسی می گردد.