مطالعات فرهنگی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
بازگفتی از تاریخچه مباحث فرهنگی و نقد نتایج موجود به طراحی طرحی تازه از مطالعات فرهنگی برای آینده میپردازد.
مطالعات فرهنگی در پی تبیین ابعاد مختلف فرهنگ در جهان معاصر و ردیابی تأثیرات ناشی از آن بر حوزههای مختلف زندگی انسان میباشد. البته آنچه در این کتاب آمده، بیبهره از بخشبندیهای کلان متعارف است و مشاهده میشود که مقالات مطابق یک منطق درونی - که مؤلف آن را در ضمن مقدمه طولانی اثرش آورده - کنار هم چیده است. روشن است که فصلبندی مقالات میتوانست به درک کلیت اثر کمکی مؤثر باشد که در این جا خواننده از آن محروم است.
در یک تقسیمبندی کلان، مجموع مقالات آمده را از چند نظر میتوان تقسیمبندی و معرفی کرد:
الف) مقالاتی که ناظر بر تاریخچه مطالعات فرهنگی بوده و ماهیت فرهنگ در گذر تاریخ را به بحث گذاردهاند. در اینباره نیز میتوان از دو دیدگاه کلان قائل به وجود یک موضوع مستقل بهنام فرهنگ در حوزه پژوهش و دیدگاه نافی وجود چنین حوزه مستقلی، به تفکیک یاد کرد (نگاه کنید به مقاله ریچارد هوگارت، استوارت هال، ریچارد جانسون)
ب) مقالاتی که موضوعروششناسی در مطالعات فرهنگی را محور بحث قرار دادهاند. در این محور نیز مطابق بینش قبلی میتوان به دو دیدگاه کلان اشاره کرد: آنان که تأییدگر وجود یک روششناسی مستقل در حوزه مطالعات فرهنگی هستند و آنانی که استقلال روششناسانه مباحث حوزه فرهنگ را طرد و نفی میکنند. (نگاه کنید به مقالات روزالیند برانت، جابی برلند، سیمون فریث، کنستانس پنلی، ویلیام وارنر و ژانیس رادوی)
ج) مقالاتی که به چیستی مطالعات فرهنگی اختصاص دارند و از ماهیت این موضوع پرده برمیدارند. در این زمینه نیز دو دیدگاه کلان طراحی شده است: آنان که فرهنگ را فاقد روح کلی دانسته به اقتضای متنی که آن را دربرمیگیرد، تعریف میکنند و آنانی که استقلال ماهوی فرهنگ را پذیرفته، به عرضه تعریفی از ماهیت فرهنگ در ورای مقتضیات زمانی و مکانی دست زدهاند.(نگاه کنید به مقالات تونی بنت، استوارت هال) لازم به ذکر است که به علت حساسیت این مبحث، تنوع و تضارب آرا نیز علیالقاعده زیاد بوده و ما شاهد طرح نقادیهایی بنیادین از نظرات و دیدگاههای مختلف میباشیم.
د) مقالاتی که به بحث در زمینه گرایش حاکم بر مطالعات فرهنگی اختصاص دارد و قایل به سیاسی بودن یا فکری (فرهنگی) بودن صرف آن است. در این زمینه میتوان به سه دیدگاه کلی اشاره کرد: گروهی که مطالعات فرهنگی را بحثی نظری و فکری میدانند، گروهی که آن را بحثی اساسا سیاسی میپندارند و سوم نویسندگانی که آن را متعلق به هر دو حوزه پیشگفته برمیشمارند. (نگاه کنید به مقاله جانسون، جیمز کری)
ح) مقالاتی که به تمییز و توصیف سنتهای مختلف مطالعات فرهنگی، شامل سنت امریکایی، انگلیسی و... پرداختهاند و از حیث تاریخی نکات تحلیلی ارزندهای را برای شناخت فرهنگ به مخاطبان میدهند. (نگاه کنید به مقاله ریموند ویلیامز(
و) بحث از اجزای فرهنگی و تأثیرات ناشی از یک بعد خاص - از قبیل جنسیت، سن، مذهب و... - بر روی تحولاتفرهنگی،اجتماعی،موضوع مهم دیگری در کتاب حاضرراتشکیلمیدهد که مقالات متعددی درباره آن به رشته تحریر درآمده است.(نگاه کنید به مقالات ژان زیتاگرور، هنری گریوکس، کوبنا مرسر، داریل اسلیک، آنّا وایت،داگلاس کرییمپ،پرابین،مگانموریسو...(
ض) مقوله روشنفکری و جایگاه روشنفکران در فرهنگ، موضوع دیگری است که مورد بحث تعداد قابل توجهی از نویسندگان مقالات حاضر بوده است. (نگاه کنید به مقالات برانت، ژان فیسک، هنری روز)
کتاب مطالعات فرهنگی با پرداختن به زوایای نظری و عملی فرهنگ در قرن بیستم، در مجموع ترسیمگرچشماندازی کلان از نقش فرهنگ در عرصه تحولات بشری در پیش چشم خواننده است، که در این تصویر میتوان به کارکردهای مختلف فرهنگ - به مثابه عاملی در تقویت مبانی اجتماع و گسترش حوزه امنیتی مردم و یا مجالی برای به خطر افکندن حیات آدمیان و سلب امنیت ایشان - آگاهی یافت. بر این اساس مطالعه اثر حاضر میتواند در طرح بنیان نظری مناسب جهت درکمقولهفرهنگو کارکردهای گوناگون آن بسیار سودمند افتد. به همین خاطر مطالعه این اثر که در برگیرنده مصادیق عینی متعددی درتبیین کارکردهای مثبت و منفی فرهنگ در جوامع – به ویژه اروپایی - میباشد، برای محققان حوزه امنیت و فرهنگ توصیه میشود.
از جمله امتیازات چشمگیر اثر حاضر، میتوان موارد زیر را برشمرد:
1. جامع بودن اثر که با آوردن چهل مقاله تحقیقی، حوزههایی مختلف را پوشش داده است.
2. جمع بین مباحث توصیفی و تحلیلی، بدینصورت که در هر مقاله ضمن طرح پیشینه بحث، بخشی تحت عنوان بحث و گفتگوی انتقادی آمده که به تحلیل مباحث موردنظر میپردازد.
3. اثر دارای یک مقدمه تحلیلی راجع به کلیه مقالات میباشد که به خواننده در فهم اثر کمکی شایان است.
4. اثر دارای نمایه نسبتا جامعی است که کار جستجو را هموار میسازد.
مطالعات فرهنگی در پی تبیین ابعاد مختلف فرهنگ در جهان معاصر و ردیابی تأثیرات ناشی از آن بر حوزههای مختلف زندگی انسان میباشد. البته آنچه در این کتاب آمده، بیبهره از بخشبندیهای کلان متعارف است و مشاهده میشود که مقالات مطابق یک منطق درونی - که مؤلف آن را در ضمن مقدمه طولانی اثرش آورده - کنار هم چیده است. روشن است که فصلبندی مقالات میتوانست به درک کلیت اثر کمکی مؤثر باشد که در این جا خواننده از آن محروم است.
در یک تقسیمبندی کلان، مجموع مقالات آمده را از چند نظر میتوان تقسیمبندی و معرفی کرد:
الف) مقالاتی که ناظر بر تاریخچه مطالعات فرهنگی بوده و ماهیت فرهنگ در گذر تاریخ را به بحث گذاردهاند. در اینباره نیز میتوان از دو دیدگاه کلان قائل به وجود یک موضوع مستقل بهنام فرهنگ در حوزه پژوهش و دیدگاه نافی وجود چنین حوزه مستقلی، به تفکیک یاد کرد (نگاه کنید به مقاله ریچارد هوگارت، استوارت هال، ریچارد جانسون)
ب) مقالاتی که موضوعروششناسی در مطالعات فرهنگی را محور بحث قرار دادهاند. در این محور نیز مطابق بینش قبلی میتوان به دو دیدگاه کلان اشاره کرد: آنان که تأییدگر وجود یک روششناسی مستقل در حوزه مطالعات فرهنگی هستند و آنانی که استقلال روششناسانه مباحث حوزه فرهنگ را طرد و نفی میکنند. (نگاه کنید به مقالات روزالیند برانت، جابی برلند، سیمون فریث، کنستانس پنلی، ویلیام وارنر و ژانیس رادوی)
ج) مقالاتی که به چیستی مطالعات فرهنگی اختصاص دارند و از ماهیت این موضوع پرده برمیدارند. در این زمینه نیز دو دیدگاه کلان طراحی شده است: آنان که فرهنگ را فاقد روح کلی دانسته به اقتضای متنی که آن را دربرمیگیرد، تعریف میکنند و آنانی که استقلال ماهوی فرهنگ را پذیرفته، به عرضه تعریفی از ماهیت فرهنگ در ورای مقتضیات زمانی و مکانی دست زدهاند.(نگاه کنید به مقالات تونی بنت، استوارت هال) لازم به ذکر است که به علت حساسیت این مبحث، تنوع و تضارب آرا نیز علیالقاعده زیاد بوده و ما شاهد طرح نقادیهایی بنیادین از نظرات و دیدگاههای مختلف میباشیم.
د) مقالاتی که به بحث در زمینه گرایش حاکم بر مطالعات فرهنگی اختصاص دارد و قایل به سیاسی بودن یا فکری (فرهنگی) بودن صرف آن است. در این زمینه میتوان به سه دیدگاه کلی اشاره کرد: گروهی که مطالعات فرهنگی را بحثی نظری و فکری میدانند، گروهی که آن را بحثی اساسا سیاسی میپندارند و سوم نویسندگانی که آن را متعلق به هر دو حوزه پیشگفته برمیشمارند. (نگاه کنید به مقاله جانسون، جیمز کری)
ح) مقالاتی که به تمییز و توصیف سنتهای مختلف مطالعات فرهنگی، شامل سنت امریکایی، انگلیسی و... پرداختهاند و از حیث تاریخی نکات تحلیلی ارزندهای را برای شناخت فرهنگ به مخاطبان میدهند. (نگاه کنید به مقاله ریموند ویلیامز(
و) بحث از اجزای فرهنگی و تأثیرات ناشی از یک بعد خاص - از قبیل جنسیت، سن، مذهب و... - بر روی تحولاتفرهنگی،اجتماعی،موضوع مهم دیگری در کتاب حاضرراتشکیلمیدهد که مقالات متعددی درباره آن به رشته تحریر درآمده است.(نگاه کنید به مقالات ژان زیتاگرور، هنری گریوکس، کوبنا مرسر، داریل اسلیک، آنّا وایت،داگلاس کرییمپ،پرابین،مگانموریسو...(
ض) مقوله روشنفکری و جایگاه روشنفکران در فرهنگ، موضوع دیگری است که مورد بحث تعداد قابل توجهی از نویسندگان مقالات حاضر بوده است. (نگاه کنید به مقالات برانت، ژان فیسک، هنری روز)
کتاب مطالعات فرهنگی با پرداختن به زوایای نظری و عملی فرهنگ در قرن بیستم، در مجموع ترسیمگرچشماندازی کلان از نقش فرهنگ در عرصه تحولات بشری در پیش چشم خواننده است، که در این تصویر میتوان به کارکردهای مختلف فرهنگ - به مثابه عاملی در تقویت مبانی اجتماع و گسترش حوزه امنیتی مردم و یا مجالی برای به خطر افکندن حیات آدمیان و سلب امنیت ایشان - آگاهی یافت. بر این اساس مطالعه اثر حاضر میتواند در طرح بنیان نظری مناسب جهت درکمقولهفرهنگو کارکردهای گوناگون آن بسیار سودمند افتد. به همین خاطر مطالعه این اثر که در برگیرنده مصادیق عینی متعددی درتبیین کارکردهای مثبت و منفی فرهنگ در جوامع – به ویژه اروپایی - میباشد، برای محققان حوزه امنیت و فرهنگ توصیه میشود.
از جمله امتیازات چشمگیر اثر حاضر، میتوان موارد زیر را برشمرد:
1. جامع بودن اثر که با آوردن چهل مقاله تحقیقی، حوزههایی مختلف را پوشش داده است.
2. جمع بین مباحث توصیفی و تحلیلی، بدینصورت که در هر مقاله ضمن طرح پیشینه بحث، بخشی تحت عنوان بحث و گفتگوی انتقادی آمده که به تحلیل مباحث موردنظر میپردازد.
3. اثر دارای یک مقدمه تحلیلی راجع به کلیه مقالات میباشد که به خواننده در فهم اثر کمکی شایان است.
4. اثر دارای نمایه نسبتا جامعی است که کار جستجو را هموار میسازد.