متون مربوط به مطالعات فرهنگی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
متون مربوط به مطالعات فرهنگی مشتمل بر 27 مقاله تحقیقاتی در خصوص زوایای مختلف فرهنگ است که به کوشش سیمون دورینگ ویراستاری و عرضه شده است.
متون برگزیده به قلم بزرگان حوزه مطالعات فرهنگی از قبیل آدورنو، فوکو، ویلیامز و... میباشد که در قالب نه فصل مجزا آورده شدهاند. اثر حاضر مقدمهای است بسیار خوب، برای کلیه محققانی که مایل به آشنایی با شاخههای مختلف این حوزه پژوهشی میباشند. سیمون با اشراف نظر در متون پژوهشی توانسته است آنهایی را که از حیث محتوا و روش دارای تأثیرگذاری بسزایی بودهاند، استخراج و عرضه دارد.
آنگونه که سیمون دورینگ خود در مقدمه اظهار داشته، کتاب حاضر جنگی است از مقالات فرهنگی که مطالعه آن برای علاقهمندان به مباحث فرهنگی ضروری مینماید. بهگمان وی، مطالعه مقالات حاضر به خواننده نشان میدهد که حوزه مطالعات فرهنگی ویژگی خاص خود را دارد و چنان نیست که از انسجام موضوعی و استقلال روشی، همانند دیگر حوزهها برخوردار باشد.
فصل اول زیرعنوان "تئوری و روش" هفت مقاله را در خود جای داده است که در آن ویژگی بارز مطالعات فرهنگی از زمان ظهورش در دهه 1950در انگلستان تاکنون، به بحث گذاشته شده است. مؤلفان مقالات این موضوع را تحت عنوان ستیز آبژکتویسم و سوبژکتویسم که به رویگردانی از پوزیتویسم منجر شده به بحث گذاردهاند. "صنعت فرهنگ" به قلم آدورنو و هورکهایمر، "بعد از آبژکتویسم" به قلم رناتوروزالدو، "تصور منفی" به قلم میشل والاس از جمله مقالات مهم این فصل میباشند.
فصل دوم با عنوان "زمان و فضا" به طرح ابعاد نظری فرهنگ چون مدرنیته، شهروندی، قدرت اطلاعات و پست مدرنیسم به قلم اندیشهگرانی همچون فوکو، لیوتار، سوجا و کریتیو میپردازد.
سومین فصل همانگونه که از عنوان آن برمیآید مقوله مهم ملیت را موضوع بحث خود قرار داده است و ضمن کالبدشکافی این مفهوم و بیان جغرافیای شکلگیری آن در سطح جهانی به بررسی ابعاد فرهنگی این مفهوم میپردازد. در این فصل یک مقاله مهم به قلم دیوید فورگالس آمده است که در آن نشان داده شده که ملت مفهومی است کاملا وابسته به متن و درک آن در بردارنده درک مؤلفههای فرهنگی متن شکلدهنده به آن است.
چهارمین فصل با دو عنوان مقاله، به موضوع مهم قومیت و اختلاط فرهنگی میپردازد؛ "پرسش از اختلاط فرهنگی" و حیاتهای فرهنگی نوین در خصوص اختلاف و تفاوت"، عناوین مقالات موردنظر هستند که در آنها ماهیت و سیاست فرهنگ به تحلیل گذارده شده است. آن چه در این فصل ذکر آن رفته، درحقیقت معرف این واقعیت است که وجود فرهنگی خالص و به دور از تأثیر سایر فرهنگها، افسانهای بیش نیست و ما عملا در فضایی آکنده از اختلاط فرهنگی به سر میبریم و همین واقعیت به سیاستهای فرهنگی سمت و سویی خاص میدهد.
فصل پنجم با دو مقاله به قلم "رز" و "سیج ویک" به مقوله مهم جنسیت و فرهنگ مبتنی بر آن در عرصه تحولات اجتماعی اختصاص دارد. مؤلفان دو مقاله با استناد به شواهد و آمار موجود به تحلیل رفتارهای مختلف جنسی در جوامع مختلف پرداخته، دست به بازیابی آن زدهاند.
ششمین فصل از کتاب به تحلیل رفتارهای هیجانآمیز افراد در جامعه اختصاص دارد که به طور مشخص به جشنهای دستهجمعی و یا نحوه گذران و سرگرمی افراد اشاره دارد. دایر و وایت با اشاره به مصادیق خارجی - که عموما از کشورهای اروپایی انتخاب شدهاند - نشان میدهند که چگونه فرهنگ در جهتدهی رفتارهای دستهجمعی دخالت دارد.
در فصل بعدی موریس و ویلیامز به تحلیل مبانی فرهنگی رفتارهای اقتصادی مردم پرداخته و نشان میدهند که گرایشهای اقتصادی آنها - چه در مقام فروشنده و چه خریدار - تا چه میزان از عناصر فرهنگی موجود در اذهان مردم متأثر است.
فصل هشتم به حوزه هنر و تعلقات فرهنگی - هنری افراد اختصاص دارد و از رابطه وثیق بین فرهنگ و اجزای مهمی از هنر - همچون ورزش، موسیقی و... - سخن به میان آورده است. تحلیل پدیدههای اجتماعیای همچون هوی متال، موسیقی غربی و... در این بخش بیش از پیش جلب توجه میکند.
آخرین بخش از اثر به سه مقاله در خصوص وسایل ارتباط جمعی اختصاص دارد و نویسندگان سعی در تبیین جایگاه، نحوه ارتباط و کارکرد وسایل ارتباط جمعی در بستر فرهنگی هر جامعه دارند. این بخش را باید از جمله جذابترین بخشهای کتاب به شمار آورد که در آن جا نشان میدهد، چگونه عناصر فرهنگی، مولد نوع خاصی از تبلیغات دیداری و شنیداری در عصر حاضر میباشند.
متون مربوط به مطالعات فرهنگی را باید اثری خواندنی و مبنایی در حوزه مطالعات فرهنگی به شمار آورد که مکمل مباحث مطروحه در کتاب مطالعات فرهنگی میباشد. پیوست یک نمایه و کتابشناسی به اثر حاضر، کمک خوبی برای پژوهشگران به حساب میآید تا ضمن اطلاع از مهمترین عناوین منتشره در این زمینه، بتوانند حوزه پژوهشی خود را گسترش دهند.
متون برگزیده به قلم بزرگان حوزه مطالعات فرهنگی از قبیل آدورنو، فوکو، ویلیامز و... میباشد که در قالب نه فصل مجزا آورده شدهاند. اثر حاضر مقدمهای است بسیار خوب، برای کلیه محققانی که مایل به آشنایی با شاخههای مختلف این حوزه پژوهشی میباشند. سیمون با اشراف نظر در متون پژوهشی توانسته است آنهایی را که از حیث محتوا و روش دارای تأثیرگذاری بسزایی بودهاند، استخراج و عرضه دارد.
آنگونه که سیمون دورینگ خود در مقدمه اظهار داشته، کتاب حاضر جنگی است از مقالات فرهنگی که مطالعه آن برای علاقهمندان به مباحث فرهنگی ضروری مینماید. بهگمان وی، مطالعه مقالات حاضر به خواننده نشان میدهد که حوزه مطالعات فرهنگی ویژگی خاص خود را دارد و چنان نیست که از انسجام موضوعی و استقلال روشی، همانند دیگر حوزهها برخوردار باشد.
فصل اول زیرعنوان "تئوری و روش" هفت مقاله را در خود جای داده است که در آن ویژگی بارز مطالعات فرهنگی از زمان ظهورش در دهه 1950در انگلستان تاکنون، به بحث گذاشته شده است. مؤلفان مقالات این موضوع را تحت عنوان ستیز آبژکتویسم و سوبژکتویسم که به رویگردانی از پوزیتویسم منجر شده به بحث گذاردهاند. "صنعت فرهنگ" به قلم آدورنو و هورکهایمر، "بعد از آبژکتویسم" به قلم رناتوروزالدو، "تصور منفی" به قلم میشل والاس از جمله مقالات مهم این فصل میباشند.
فصل دوم با عنوان "زمان و فضا" به طرح ابعاد نظری فرهنگ چون مدرنیته، شهروندی، قدرت اطلاعات و پست مدرنیسم به قلم اندیشهگرانی همچون فوکو، لیوتار، سوجا و کریتیو میپردازد.
سومین فصل همانگونه که از عنوان آن برمیآید مقوله مهم ملیت را موضوع بحث خود قرار داده است و ضمن کالبدشکافی این مفهوم و بیان جغرافیای شکلگیری آن در سطح جهانی به بررسی ابعاد فرهنگی این مفهوم میپردازد. در این فصل یک مقاله مهم به قلم دیوید فورگالس آمده است که در آن نشان داده شده که ملت مفهومی است کاملا وابسته به متن و درک آن در بردارنده درک مؤلفههای فرهنگی متن شکلدهنده به آن است.
چهارمین فصل با دو عنوان مقاله، به موضوع مهم قومیت و اختلاط فرهنگی میپردازد؛ "پرسش از اختلاط فرهنگی" و حیاتهای فرهنگی نوین در خصوص اختلاف و تفاوت"، عناوین مقالات موردنظر هستند که در آنها ماهیت و سیاست فرهنگ به تحلیل گذارده شده است. آن چه در این فصل ذکر آن رفته، درحقیقت معرف این واقعیت است که وجود فرهنگی خالص و به دور از تأثیر سایر فرهنگها، افسانهای بیش نیست و ما عملا در فضایی آکنده از اختلاط فرهنگی به سر میبریم و همین واقعیت به سیاستهای فرهنگی سمت و سویی خاص میدهد.
فصل پنجم با دو مقاله به قلم "رز" و "سیج ویک" به مقوله مهم جنسیت و فرهنگ مبتنی بر آن در عرصه تحولات اجتماعی اختصاص دارد. مؤلفان دو مقاله با استناد به شواهد و آمار موجود به تحلیل رفتارهای مختلف جنسی در جوامع مختلف پرداخته، دست به بازیابی آن زدهاند.
ششمین فصل از کتاب به تحلیل رفتارهای هیجانآمیز افراد در جامعه اختصاص دارد که به طور مشخص به جشنهای دستهجمعی و یا نحوه گذران و سرگرمی افراد اشاره دارد. دایر و وایت با اشاره به مصادیق خارجی - که عموما از کشورهای اروپایی انتخاب شدهاند - نشان میدهند که چگونه فرهنگ در جهتدهی رفتارهای دستهجمعی دخالت دارد.
در فصل بعدی موریس و ویلیامز به تحلیل مبانی فرهنگی رفتارهای اقتصادی مردم پرداخته و نشان میدهند که گرایشهای اقتصادی آنها - چه در مقام فروشنده و چه خریدار - تا چه میزان از عناصر فرهنگی موجود در اذهان مردم متأثر است.
فصل هشتم به حوزه هنر و تعلقات فرهنگی - هنری افراد اختصاص دارد و از رابطه وثیق بین فرهنگ و اجزای مهمی از هنر - همچون ورزش، موسیقی و... - سخن به میان آورده است. تحلیل پدیدههای اجتماعیای همچون هوی متال، موسیقی غربی و... در این بخش بیش از پیش جلب توجه میکند.
آخرین بخش از اثر به سه مقاله در خصوص وسایل ارتباط جمعی اختصاص دارد و نویسندگان سعی در تبیین جایگاه، نحوه ارتباط و کارکرد وسایل ارتباط جمعی در بستر فرهنگی هر جامعه دارند. این بخش را باید از جمله جذابترین بخشهای کتاب به شمار آورد که در آن جا نشان میدهد، چگونه عناصر فرهنگی، مولد نوع خاصی از تبلیغات دیداری و شنیداری در عصر حاضر میباشند.
متون مربوط به مطالعات فرهنگی را باید اثری خواندنی و مبنایی در حوزه مطالعات فرهنگی به شمار آورد که مکمل مباحث مطروحه در کتاب مطالعات فرهنگی میباشد. پیوست یک نمایه و کتابشناسی به اثر حاضر، کمک خوبی برای پژوهشگران به حساب میآید تا ضمن اطلاع از مهمترین عناوین منتشره در این زمینه، بتوانند حوزه پژوهشی خود را گسترش دهند.