مفاسد اجتماعی و امنیت داخلی
آرشیو
چکیده
متن
مقدمه
محور عمده ین بحثبررسیتأثیرات منفی مفاسد اجتماعی بر امنیت داخلی ج.ا.ا. است. در آغاز تعریف، دو مفهوم اساسی ین مقال یعنی مفاسد اجتماعی و امنیت داخلی بیان میشود.
امنیتداخلی:عبارتاستازشریطی که طی آن شهروندان جامعه بتوانند بدون برخورد با موانع بشری از کلیه حقوقشرعیوقانونیخودبهرهمندشوند.
مفاسد اجتماعی: حرکات و اعمال خلاف شرع و اخلاقی است که مانع بهرهمندی شهروندان از حقوق شرعی و قانونی خود میگردد.
تأثیرات منفی مفاسد اجتماعی
با توجه به تعاریف بالا تأثیرات منفی مفاسد اجتماعی بر امنیت داخلی ج.ا.ا. را میتوان به شرح زیر برشمرد.
1- افزیش کمیت مخالفان داخلی نظام ج.ا.ا.
نظامج.ا.ا. ازجملهمعدودحکومتهیی
است که علاوه بر پاسداری از قوانین مصوب نهادهی تقنینی نظام، وظیفه نگاهبانی از قوانین اجتماعی دین اسلام (مانند حجاب، منع شرب خمر، منع روابط نامشروع جنسی و...) را نیز به عهده دارد. طبیعی است که برخورد با قانونشکنان، لازمه حفاظت از قوانین است و از ینرو نظام ج.ا.ا. با دو دسته قانونشکن روبروست: نخست گروهی که به نقض قوانین مصوب نهادهی تقنینی نظام میپردازند و دوم دستهی که مرزهی قوانین شرعی اسلام را زیرپا مینهند. (برخلاف اکثر حکومتهی دنیی امروز که صرفا با دسته نخست روبرو هستند.) نخستین تأثیر منفی مفاسد اجتماعی بر امنیت داخلی ج.ا.ا. را میتوان در ین جا جستجو کرد، چرا که نظام ج.ا.ا. طی برخورد با دو دسته قانونشکن ذکر شده بر کمیت مخالفان خود میافزید. مرتکبان مفاسد اجتماعی چون ج.ا.ا. را مانعی بری ارتکاب اعمال خود میبینند و گاهی نیز به جرم ین قانونشکنی به وسیله نظام به مجازات میرسند به مخالفان نظام تبدیل میشوند و شدت ین مخالفت به متغیرهی گوناگونی بستگی دارد از جمله قاطعیت نظام در برخورد با شکستن حریم قوانین اجتماعی اسلام.
2- اختصاص حجم قابل توجهی از نیروهی انتظامی کشور جهت برخورد با مفاسد اجتماعی و جلوگیری از تمرکز ین نیروها در مقابله با سیر جرائم
همانگونه که بر آن اشاره رفت، نظام ج.ا.ا. وظیفه پاسداری از حریم قوانین اجتماعی اسلام را بر عهده دارد و بدیهی است که ین حفاظت نیازمند مجریانی است که علاوه بر وظیفه فوق، وظیفه پاسداری از قوانین کشوری را نیز برعهده دارند؛ از ینرو حجم قابل توجهی از بودجه و امکانات نیروهی انتظامی صرف مقابله با مفاسد اجتماعی میشود و با توجه به محدودیت منابع وامکانات نیروهی انتظامی کشور میتوان به ین تناسب دست یافت که به هر مقدار توجه نیروهی انتظامی به مقابله با مفاسد اجتماعی جلب شود از پاسداری قوانین کشوری باز میمانند و بدینخاطر جامعه با افزیش جرائمی مانند سرقت، کلاهبرداری و نظائر آن روبرو خواهد شد، که همین امر موجبات اختلال در امنیت داخلی کشور را فراهم خواهد آورد.
3- زمینهسازی بری افزیش جرائم
شیوع مفاسد اجتماعی، پیآمدهیی مانند سست شدن نهاد خانواده را در پی دارد و سستی نهاد خانواده تبعاتی مانند افزیش طلاق و گسستگی خانواده (بهمثابه هسته اساسی اجتماع) را به دنبال خواهد داشت و براساس تحقیقات گستردهی که در جهت ریشهیابی جرائمی مانند اعتیاد، ولگردی و مزاحمتهی خیابانی، سرقت و... صورت گرفته است، گسستگی نهاد خانواده و شیوع پدیده طلاق سهم عمدهی در زمینهسازی گسترش جرائم نامبرده را به خود اختصاص داده است. از ینرو چنین میتوان نتیجه گرفت که مفاسد اجتماعی بهصورتی با واسطه به افزیش جرائم اجتماعی (همانند جرائمی که ذکر آن رفت) منجر شده و در نهیت به اختلال در امنیت داخلی ج.ا.ا. خواهد انجامید.
4- گستاخ شدن مجرمان و برانگیختن جوانان به ارتکاب جرائم
نسل جوان بهواسطه فشار غریز طبیعی، بیشترین مرتکبان مفاسد اجتماعی را تشکیل میدهند و از آن جا که ین اعمال در ج.ا.ا. جرم تلقی شده و مرتکب آن مجازات میشود، از ینرو شیوع نسبی روحیه قانونشکنی در بین جوانان را در پی داشته، حرمت و قبح قانونشکنی را در میان بخش عمدهی از ین قشر تضعیف میکند و ین امر خود، به برانگیختن جوانان به ارتکاب سیر جرائم (از قبیل جرائم مرتبط با مواد مخدر) و در نتیجه کاهش سطح امنیت داخلی کشور منجر میشود؛ چرا که ارتکاب عمل مجرمانه (از دیدگاه روانشناختی) به وسیله فردی که سابقه ارتکاب جرم و قانونشکنی داشته باشد بیشتر محتمل است تا کسی که پیشینه قانونشکنی و ارتکاب جرم نداشته است.
5- انحراف اذهان وفاداران به نظام
وجود مفاسد اجتماعی و شیوع آن باعث میشود تا اذهان وفاداران و هواداران نظام از مسائل و مشکلات اساسی نظام منحرف شده و متوجه مفاسد اجتماعی و شیوع آن گردد و از اندیشیدن به مسائل اساسی نظام باز ماند و ین امر بری نظامی مانند جمهوری اسلامی که محور عمده اقتدار خود را بر حمیتهی مردمی استوار ساخته و سهم عمدهی از برخورد با عوامل اختلال در امنیت داخلی را بر دوش وفاداران و هواداران خود نهاده است،مقولهی بالقوه خطرساز خواهد بود.
6- تأثیر مستقیم مفاسداجتماعیبرافزیشجرائم
از دیگر تأثیرات منفی مفاسد اجتماعی بر امنیت داخلی نظام ج.ا.ا، تأثیر مستقیم مفاسد اجتماعی در افزیش سیر جرائم خصوصا قتل، میباشد. بنابر آمارهی رسمی نیروی انتظامی ج.ا.ا، نزدیک به 5/15 درصد از قتلها به علل مسائل منکراتی و مفاسد اجتماعی روی داده است. نزاعهی خانوادگی، جرائم بر ضد عفت که به عنف انجام میشوند و مواردی نظیر آن، از جمله پیآمدهی مستقیم مفاسد اجتماعی محسوب میشوند. تفاوت عمده ین مورد با سیر موارد در نحوه تأثیر آن است؛ به ین معنی که در ین مورد تأثیرات مستقیم مفاسد اجتماعی بر افزیش سیرجرائم مورد اشاره قرار گرفته است.
راهبردها
با توجه به تبعات منفی مفاسد اجتماعی در زمینه امنیت داخلی که در قسمت نخست بحث به آنها اشاره رفت، لزوم برخورد با ین معضل بهخوبی آشکار میشود. در ین خصوص راهبردهیی به شرح زیر مطرح میشود:
1- نگاهی به تاریخچه مبارزه با جرائم در جوامع بشری روشن میکند که هیچگاه نظامهی سیاسی نتوانستهاند ریشه جرائم گوناگون را در جوامع خود بخشکانند و توفیق نظامها صرفا در کنترل و کاهش میزان وقوع جرائم بوده است. طبیعتا برخورد با مفاسد اجتماعی در ج.ا.ا. از ین قاعده مستثنی نخواهد بود و کامیابی در مبارزه با مفاسد اجتماعی قطعا شکلی نسبی خواهد داشت (ین مقدمه در پاسخ به کسانی بیان شده که در توفیقمندی مبارزه با مفاسد اجتماعی تردید جدی دارند.)
2- همانگونه که در ابتدی بحث بیان شد مرتکبان مفاسد اجتماعی درواقع با تجاوز به حقوق سیر شهروندان، در راه برخورداری سیر شهروندان از حقوق قانونی و شرعی خود مانع میآفرینند، همانگونه که در همه جوامع چنین افرادی از تمام یا برخی از حقوق شهروندی خود محروم میشوند، در ج.ا.ا. نیز جهت حمیت از حقوق اکثریت شهروندان لازم است تا ین عده از متخلفان از حقوقی مانند حق تحصیل(تحصیلات مقدماتی و عالی)، حق خروج از کشور، حق رانندگی، حق تأسیس شرکت، مؤسسه و مانند آن به شکل موقت یا دائم محروم شوند. چنین برخوردی هم مشکل نیاز به امکاناتی مانند زندان و پیآمدهی منفی وابسته به آن را نخواهد داشت و هم بافت رفتار خشونتآمیزی مانند مجازات با شلاق و... نخواهد بود (تا مورد اعتراض مجامع بینالمللی و مخالفان خشونت قرار گیرد.)
3- تلفیق تبلیغات و عملکرد فرهنگی مناسب بری شناساندن نتیج منفی مفاسد اجتماعی بر زندگی عموم شهروندان و تحذیر شهروندان از ارتکاب مفاسد اجتماعی با برخوردهی قانونی موجود در بند 2، ضریب توفیق ین مبارزه را افزیش خواهد داد. بدیهی است که محدود کردن مبارزه با مفاسد اجتماعی به عملکرد فرهنگی - تبلیغی، ین اشکال را به دنبال خواهد داشت که معمولا بسیاری از مجرمان با اطلاع کامل از نتیج منفی جرائم خود به ارتکاب آن مبادرت میورزند و حقوق سیر شهروندان را ضیع میکنند و انحصار مقابله با مرتکبان مفاسد اجتماعی در حقیقت باز گذاردن دست ینگونه مجرمان حرفهی در تضییع حقوق شهروندان و تهدید سلامت و امنیت جامعه خواهد بود (فرض کنید که مقابله با مواد مخدر در جامعه صرفا به تبلیغات و برخورد فرهنگی منحصر شود یا میتوان در سطح جامعه شاهد توزیع انبوه مواد مخدر بود و آن گاه از شهروندان درخواست کرد که از استعمال ین مواد خودداری کنند؟ قطعا چنین حکمی درخصوص مبارزه فرهنگی صرف با مفاسد اجتماعی، نیز صادق خواهد بود) در صورت اجری راهکارهی فوق و در پرتو بهرهبرداری از تجربیات گذشته درخصوص مبارزه با مفاسد اجتماعی میتوان به ین موضوع امیدوار بود که میزان ارتکاب مفاسد اجتماعی در ج.ا.ا. در وحله اول کنترل شده و در مرحله دوم کاهش یابد.