مقاله حاضر در پی پاسخ این پرسش است که فهم مبتنی بر واقعیت چیست و چگونه امکان پذیر است ? فرضیه نگارنده این است که در فهم واقعگرایانه «تبیین علی» بر «توصیف» (آنگونه که در نگرش هرمنوتیک مطرح است) و «تجویز» (آنگونه که در پوزیتویسم منطقی متداول است) تقدم دارد . این مقاله کتاب «لویاتان» هابز را به عنوان نماگر کلاسیک تحلیل واقعگرایانه انتخاب و ادعاهای خود را بر مبنای آن اثر ماندگار طرح و تبیین کرده است .