مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و افسردگی بر رضایت زناشویی با میانجی گری سبک های حل تعارض در زوجین با اختلال شخصیت مرزی انجام گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. نمونه این پژوهش شامل200 نفر از زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره سلامت منطقه 5 شهر تهران بود که با روش نمونه گیری هدفمند غربال و انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی جکسون و کلاریج، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (AAS)، پرسشنامه ی فرم کوتاه افسردگی بک (BDI)، مقیاس شیوه های حل تعارض رحیم (ROCI-II) و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی (MSC) بودند. ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و بر اساس نرم افزار Amos-16 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل فرضی از برازش مناسبی برخوردار است. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی با شیوه های حل تعارض به صورت منفی و سبک دلبستگی با رضایت زناشویی رابطه ی معناداری مشاهده نشد، و بین افسردگی با شیوه های حل تعارض به صورت منفی، شیوه های حل تعارض با رضایت زناشویی به صورت مثبت و افسردگی با رضایت زناشویی به صورت منفی رابطه ی معنی داری وجود دارد. شیوه های حل تعارض به عنوان واسطه ی بین افسردگی و رضایت زناشویی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان افسردگی و رضایت زناشویی با میانجی گری شیوه های حل تعارض رابطه ی منفی وجود دارد؛ اما میان سبک دلبستگی و رضایت زناشویی با میانجی گری شیوه های حل تعارض رابطه ی معنی داری مشاهده نشده است. نتایج این پژوهش بر تجارب افراد در خانواده اصلی و اهمیتی که این تجارب در شکل دهی روابط صمیمی بعدی و رضایت زناشویی دارند، تأکید می کند.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس انعطاف پذیری خانواده با نقش میانجی مرزهای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی براساس انعطاف پذیری خانواده با نقش میانجی مرزهای خانواده به روش پیمایشی از نوع همبستگی انجام شد. بدین منظور 366 نفر از زوجین منطقه 19 شهر تهران باروش نمونه گیری در دسترس انتخاب و وارد پژوهش شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از پرسش نامه رضایت زناشویی با رویکرد اسلامی، مقیاس ارزیابی انسجام و انعطاف پذیری خانوادگی و پرسش نامه مرزهای خانواده جمع آوری و داده ها بااستفاده از مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. برای طبقه بندی، پردازش، تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. ارزیابی مدل فرضی پژوهش بااستفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (95/0=CFI، 92/0=NFI، 07/0=(RMSEA. نتایج نشان داد که رابطه انعطاف پذیری خانواده با واسطه گری مرزهای خانواده بر رضایت زناشویی در سطح 0/05< P معنادار است و مرزهای خانواده در رابطه بین انعطاف پذیری خانواده با رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند. براین اساس برای بهبود رضایت زناشویی، مداخله در انعطاف پذیری خانواده و مرزهای خانواده در زوجین اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی رابطه بین کارکردهای اجرایی با رضایت زناشویی در زوجین: نقش میانجی نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده سالم، زیربنای سلامت جامعه است. یکی از مسائل مهم مرتبط با زندگی خانوادگی که از اشتغال زوجین تاثیر می پذیرد، رضایت زناشویی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین کارکردهای اجرایی و رضایت زناشویی در زوجین با نقش میانجی نظریه ذهن بود. روش کار: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. برای این منظور 500 نفر از زوجین شاغل شهر تهران با استفاده از نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند و به مقیاس کارکردهای اجرایی Barkley's، پرسشنامه نظریه ذهن و پرسشنامه رضایت زناشویی Enrich پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای طبقه بندی، پردازش، تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از تاثیر مستقیم و معنادار کارکردهای اجرایی بر نظریه ذهن (0/001> P=؛0/398-=β)، کارکردهای اجرایی بر رضایت زناشویی (0/001> P=؛0/511-=β) و نظریه ذهن بر رضایت زناشویی (0/001> P=؛0/351=β) بود. همچنین نتایج نشان داد که نظریه ذهن در رابطه بین کارکردهای اجرایی و رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند (0/001> P=؛0/077-=β). نتیجه گیری: کارکردهای اجرایی به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق نظریه ذهن بر رضایت زناشویی تأثیر دارد. از این رو جهت بهبود رضایت زناشویی، مداخله در کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن در زوجین شاغل می تواند دارای اهمیت باشد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ابعاد کمال گرایی و کمال گرایی معنوی/مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ابعاد کمال گرایی و کمال گرایی معنوی /مذهبی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. در این پژوهش تعداد 404 نفر از افراد متأهل (326 زن، 78 مرد) شهر تهران در سال 1400 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد تا پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS؛ راست و همکاران، 1986)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی تهران (TMPS؛ بشارت، 1386) و مقیاس کمال گرایی معنوی/ مذهبی (14SRPS-؛ بشارت، 1397) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در کمال گرایی خودمحور (05/0>p، 110/0=r) و کمال گرایی معنوی/ مذهبی (01/0>p، 332/0=(r رضایت زناشویی افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی توسط متغیرهای کمال گرایی خودمحور (05/0>p) و کمال گرایی معنوی/مذهبی (01/0>p) قابل پیش بینی بود. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کمال گرایی خودمحور و کمال گرایی معنوی/مذهبی عوامل مهم پیش بینی کننده رضایت زناشویی هستند و 12 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. همچنین مشخص شد متغیر کمال گرایی معنوی/مذهبی نسبت به متغیر کمال گرایی خودمحور، پیش بینی کننده قوی تری برای رضایت زناشویی است. بررسی این متغیرها در افراد می تواند کمک قابل توجهی درزمینه افزایش رضایت زناشویی کند.
مقایسه شخصیت عاطفی عصبی و صفات تاریک شخصیت در زوجین موفق و ناموفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه شخصیت عاطفی عصبی و صفات تاریک شخصیت در زوجین موفق و ناموفق انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مردان و زنان متأهل شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داده اند. از کل جامعه، 150 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. 30 نفر از آن ها به دلیل اینکه نمراتشان به طور غیراستاندارد خارج از بازه میانگین بود، حذف شدند و در نهایت 12۰ نفر باقی ماندند. نمره 60 نفر از افراد بالاتر از بازه میانگین (نمره 161) بود و به عنوان زوجین موفق در نظر گرفته شدند و نمره 60 نفر از افراد پایین تر از بازه میانگین (نمره 161) بود و به عنوان زوجین ناموفق در نظر گرفته شدند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس نوروساینس عاطفی شخصیت (ANPS؛ پانکسپ، 1998)، صفات تاریک شخصیت (DTDD؛ جانسون و وبستر، 2010) و رضایت زناشویی (ENRICH؛ فاورز و اولسون، 1993) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین زوجین موفق و ناموفق در مؤلفه های جستجو (002/0=P)، ترس (001/0=P)، بازی (001/0=P)، ناراحتی (001/0=P)، معنویت (001/0=P)، صفات تاریک ماکیاولیسم (001/0=P)، خودشیفتگی (001/0=P، 830/12=F) و جامعه ستیزی (002/0=P) تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین می توان گفت، شخصیت عاطفی عصبی و صفات تاریک شخصیت در زوجین موفق و ناموفق تفاوت دارد.
مدل ساختاری پیش بینی رضایت زناشویی زوج های جوان براساس سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتار؛ نقش میانجیگر سبک های دلبستگی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی پایدارترین پیش بینی گر ثبات در زندگی است و از این رو استفاده درست از آن، به پایداری خانواده کمک می کند. هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری پیش بینی رضایت زناشویی براساس سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتار با نقش میانجی دلبستگی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زوج های جوان شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود، که از بین آن ها ۳۷۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، رضایت زناشویی انریچ (۱۹۹۸)، مقیاس فعال سازی/ بازداری رفتار (۱۹۹۴) و مقیاس دلبستگی بزرگسال (۱۳۸۵) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل مسیر توسط نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۵ و LISREL نسخه ۸/۸ انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد سیستم بازداری (P<۰/۰۵, ß=-۰/۱۶)، دلبستگی ناایمن دوسوگرا (P<۰/۰۱, ß=-۰/۴۲) و اجتنابی (P<۰/۰۵, ß=-۰/۱۹) به طور مستقیم و منفی و دلبستگی ایمن (P<۰/۰۱, ß=۰/۲۶) به طور مستقیم و مثبت تاثیر معناداری بر رضایت زناشویی دارند. همچنین سیستم بازداری بر دلبستگی اجتنابی (P<۰/۰۱, ß=۰/۱۸)، دوسوگرا (P<۰/۰۱, ß=-۰/۱۹) و سیستم فعال سازی بر دلبستگی ایمن (P<۰/۰۵, ß=۰/۲۸) اثر مستقیم مثبت و سیستم فعال سازی بر دلبستگی اجتنابی (P<۰/۰۱, ß=-۰/۳۰) به طور مستقیم و منفی تاثیر معنادار دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سیستم فعال سازی/ بازداری رفتار به صورت مستقیم و از طریق سبک های دلبستگی به صورت غیرمستقیم قادر به پیش بینی رضایت زناشویی است. بنابراین به زوج درمانگرها پیشنهاد می شود از این متغیرها به منظور افزایش میزان رضایتمندی در زوجین استفاده نمایند.
طراحی مدل علّی عود اختلال سوءمصرف مواد در افراد متأهل بر اساس شخصیت و وضعیت اشتغال با نقش میانجی رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۰
291-259
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مسایلی که می تواند جنبه های مختلف زندگی فرد واطرافیان را تحت تاثیر قرار دهد اعتیاد می باشد . اعتیاد این بلای خانمان سوز، حتی زمانی که درمان می شود احتمال عود آن بسیار بالاست. در مطالعات متعدد اگرچه به پدیده اعتیاد و عوامل موثر بر آن توجه شده؛ اما کمتر به علل و عوامل موثر بر عود آن توجه شده است . بر اساس آنچه گفته شد هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل علی عوداعتیاد معتادان متاهل بر اساس شخصیت و اشتغال دایم با نقش میانجی رضایت زناشویی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه معتادان بهبود یافته عضو جمعیت احیای انسانی کنگره 60 شهرکرد بود. نمونه آماری 250 نفر از این گروه بود که به صورت دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ویژگی های شخصیت نئو (مک کری و کاستا، 1992)، رضایت زناشویی انریج (فورز و السون، 1989) و پیش بینی بازگشت به مصرف مواد (رایت و همکاران، 1993) پاسخ دادند. یافته ها:یافته ها نشان داد که اثر مستقیم روان نژندی، برون گرایی، گشودگی به تجربه و توافق پذیری بر عود اعتیاد معتادان مثبت و معنی دار است و مسئولیت پذیری بر عود اعتیاد اثر منفی و معنی دارد. اثر مستقیم وضعیت شغلی بر عود اعتیاد متاهل منفی و معنی دار است. اثر مستقیم رضایت زناشویی بر عود اعتیاد منفی و معنی دار است. اثر غیر مستقیم ویژگی های شخصیت و وضعیت شغلی بر عود معتادان معنی دار است. مدل علی عود اعتیاد معتادان متاهل بر اساس شخصیت و اشتغال دایم با نقش میانجی رضایت زناشویی دارای برازش مطلوبی بود .نتایج نشان دهنده تاثیر شخصیت،رضایت زناشویی و وضعیت شغلی بر عود اعتیاد می باشد. بحث: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت برای جلوگیری از بازگشت اعتیاد، تفاوتها افراد از نظر شخصیتی باید در نظر گرفته شود. چرا که داشتن مشکلات شخصیتی و عدم مداخله در این مورد می تواند سهم بزرگی در عود اعتیاد داشته باشد. از عوامل مهم دیگر که می تواند در عود اعتیاد موثر باشد رضایت زناشویی است. مشاوران و درمانگران می بایست در کنار درمان اعتیاد به عوامل موثر بر رضایت زناشویی و افزایش آن بپردازند چرا که طبق نتایج تحقیق حاضر با کاهش میزان رضایت زناشویی احتنمال عود اعتیاد افزایش می یابد .اما داشتن شغل دایم یکی از مولفه هایی است که بطور غیر مسقیم هم بر عود اعتیاد، هم بر رضایت زناشویی موثر است. لذا دولتها و اجتماع برای کاهش بازگشت اعتیاد قبل از هر چیز باید زمینه اشغال فرد و امنیت شغلی وی را فراهم نمایند.
سهم میانجی باورهای وسواسی در ارتباط بین میل جنسی و رضایت زناشویی زنان با اختلال وسواس فکری-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 34
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم میانجی باورهای وسواسی در رابطه بین میل جنسی و رضایت زناشویی زنان وسواس فکری-جبری انجام شد. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل مبتلا به اختلال وسواس فکری-جبری مراجعه کننده به درمانگاه سرپایی بیمارستان حافظ و چند مطب خصوصی در شهر شیراز در سال 1400 بود که 200 نفر از آنها به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان شاخص میل جنسی هالبرت، پرسشنامه رضایت زناشویی، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه تجدیدنظرشده وسواس فکری-عملی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون و آزمون تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که میل جنسی به طور مستقیم با رضایت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همینطور میل جنسی به طور غیرمستقیم و از طریق سهم میانجی باورهای وسواسی با رضایت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به نظر می رسد که میل جنسی به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجیگری نقش باورهای وسواسی، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. این مطالعه ضرورت افزایش شناخت باورها، دانش جنسی و تسهیل مشاوره جنسی را برای زنان متاهل نشان داد.
اثر مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان بر رضایت زناشویی از طریق تاب آوری و همدلی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
167 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف ارائه ی مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجی گری تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی در مادران دارای کودک فلج مغزی بود. پژوهش، توصیفی پیمایشی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دارای کودک فلج مغزی شهر رشت به تعداد 240 نفر در سال 1401 بودند. مادران موردبررسی با روش هدفمند و بعد از همتاسازی کودکان فلج مغزی بر اساس سن و سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت، با جدول کرجسی و مورگان 148 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های، رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، تست فرزندپروری آلاباما (فرم والد)، حل مسئله خانواده، تنظیم هیجان، تاب آوری خانواده، همدلی عاطفی، جمع آوری و با نرم افزارهای (SPSS V. 28) و (Lisrel V. 10)، تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله، تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه مستقیم وجود داشت. بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجی تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه غیرمستقیم وجود داشت. باید با آموزش های مناسب باعث توسعه و تقویت مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله، تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی شد تا از این طریق بر میزان رضایت زناشویی در این زوجین افزوده شود.
رابطه کنترل گری اجبارگونه با رضایت زناشویی و دلزدگی در همسران با استفاده از مدل وابستگی متقابل عامل-شریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
107 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه کنترل گری اجبارگونه با رضایت زناشویی و دلزدگی در همسران بود که باتوجه به ماهیت سؤالات و اهداف، از روش وابستگی متقابل عامل- شریک بهره گرفته شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است. گروه نمونه شامل تمام زوجین ساکن در ایران بود که به فضای مجازی دسترسی داشتند. درنهایت ۱۱۳ زوج (۲۲۶ زن و شوهر) در سال ۱۴۰۱ و با روش نمونه گیری آنلاین و دردسترس انتخاب شدند. در این پژوهش مقیاس رفتار های کنترل گرایانه (کوان و آرچر، ۲۰۰۵)، مقیاس رضایت زناشویی انریچ (۳۵ سؤالی اولسون و فاورز، ۱۹۹۳) و مقیاس دلزدگی زناشویی (پاینز، ۱۹۹۶) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی اثرات بین فردی و رابطه ای زوجین، تحلیل داده ها با مدل وابستگی متقابل عامل- شریک انجام شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که اقدام به کنترل گری اجبارگونه در شوهران، پیش بینی کننده رضایت و دلزدگی زناشویی در خود فرد و همسرانشان بود اما در زنان تنها پیش بینی کننده دلزدگی زناشویی در خود فرد بود. قربانی کنترل گری اجبارگونه بودن در زنان پیش بینی کننده رضایت و دلزدگی زناشویی در خود فرد و همسرانشان بود اما در شوهران تنها پیش بینی کننده رضایت و دلزدگی زناشویی خود فرد بود. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از اهمیت تمرکز بر رفتارهای کنترل گرایانه اجبارگونه در ارزیابی و درمان مشکلات مربوط به روابط همسران است. پیشنهاد می شود تا روانشناسان و زوج درمانگران با درنظر گرفتن تأثیرات کنترل گری اجبارگونه بر رضایت و دلزدگی زناشویی، مداخلات مناسبی را درجهت بهبود روابط همسران طراحی کرده و به کار گیرند.
پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای برون گرایی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
61 - 74
حوزه های تخصصی:
ﻣﻘﺪﻣﻪ: این تحقیق با هدف پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای برون گرایی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی در زنان متأهل صورت پذیرفت.روش: در پژوهش حاضر از روش توصیفی-همبستگی از نوع رگرسیون استفاده شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 840 زن متأهل ساکن در استان لرستان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های رضایت زناشویی انریچ، NEO-FFI، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی به عنوان پرسشنامه های استاندارد گردآوری شدند. با کمک نرم افزار SPSS داده های جمع آوری شده، بررسی و تجزیه و تحلیل شدند.ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ضریب تعیین به دست آمده از آزمون رگرسیون خطی چندگانه برابر با 0.378 بود که نشان می دهد مدل 37.8 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را توضیح می دهد. با توجه به ضرایب استاندارد، برون گرایی، همدلی و بخشش پیش بینی کننده های معنادار رضایت زناشویی بودند. از یافته ها می توان استنباط کرد که برون گرایی، همدلی و بخشش تأثیر مثبت و مطلوبی بر رضایت زناشویی دارند، به طوری که یک واحد افزایش در برون گرایی، همدلی و بخشش به ترتیب منجر به افزایش 0.121، 0.255 و 0.421 واحد در رضایت زناشویی می شود. مهم ترین متغیر تأثیرگذار بر رضایت زناشویی بخشش بود و پس از آن همدلی و سپس برون گرایی تأثیرگذار بودند.ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: برای تقویت رضایت زوجین، به ویژه زنان پیشنهاد می شود، برنامه های آموزشی ترتیب داده شود که افزایش آگاهی در مورد ویژگی شخصیتی برون گرایی و تقویت ویژگی های مثبت مانند همدلی و بخشش را در اولویت قرار دهد.
رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی دبیران مقطع متوسطه شهرستان فراشبند
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش تبیین رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی دبیران مقطع متوسطه در شهرستان فراشبند بود.روش شناسی پژوهش: روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه پژوهش کلیه دبیران مقطع متوسطه در شهرستان فراشبند 170 بود که با استفاده از سرشماری تمامی افراد در پژوهش شرکت داده شد .ابزار پژوهش پرسشنامه استرس شغلی،رضایت زناشویی و کیفیت زندگی بود.روایی و پایایی ابزار توسط پژوهشگران پیشین مطلوب بدست آمد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین استرسشغلی دبیران با کیفیت زندگی0/426- و رضایت زناشویی0/548-آنان رابطه ی معکوس و معنی داری وجود دارد.همچنین استرس شغلی و کیفیت زندگی می توانند رضایت زناشویی دبیران را به طور معنی داری پیش بینی کنند.نتیجه گیری: استرس شغلی و کیفیت زندگی دبیران می توانند به عنوان پیش بینی کننده های مهمی برای رضایت زناشویی آنها عمل کنند. برای بهبود رضایت زناشویی، مدیریت استرس شغلی و ارتقای کیفیت زندگی دبیران بسیار حائز اهمیت است. این می تواند توسط سازمان ها و مدیران آموزشی با ارائه حمایت و شرایط مناسب شغلی، و همچنین توسط خود دبیران با توجه به تعادل کار و زندگی، مراقبت از سلامتی و ارتباطات مثبت در روابط زناشویی تحقق یابد.
اثربخشی واقعیت درمانی بر دلبستگی، صمیمیت و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
245 - 255
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر دلبستگی، صمیمیت رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ژرفا و روان پرواز در منطقه 3 شهر تهران در شش ماهه اول سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج (60 نفر) با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (15 زوج در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه گواه). پس از ریزش تعداد نمونه نهایی 25 زوج بود (13 زوج در گروه آزمایش و 12 زوج در گروه گواه). زوجین حاضر در گروه آزمایش واقعیت درمانی (14 جلسه) را طی 14 هفته (90 دقیقه ای) دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375)؛ مقیاس دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001) و پرسشنامه رضایت زناشویی (اولسون، 1996) بود. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی بر سبک های دلبستگی اجتنابی، اضطرابی، ایمن صمیمیت زناشویی و رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی تاثیر دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، واقعیت درمانی با بهره گیری از فنونی همانند تمرکز بر زمان حال، اجتناب از انتقاد کردن ناسازگارانه و آموزش مسئولیت پذیری، می تواند به عنوانی رویکردی موثر در جهت بهبود دلبستگی، صمیمیت و رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مورد استفاده قرار داد.
مقایسه اثر بخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس تئوری انتخاب و نظریه گاتمن بر رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
279 - 287
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس «تئوری انتخاب» و «تئوری گاتمن» بر رضایت زناشویی زنان دارای اختلاف زناشویی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی شامل دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل دارای اختلافات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره تسنیم در شهرستان شوش در سال 1401 بودند که 60 زن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه شاخص رضایت زناشویی، جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که هر دو گروه غنی سازی مبتنی بر تئوری انتخاب و تئوری گاتمن بر رضایت زناشویی زنان تأثیر معنی داری دارد (01/0>p) . همچنین در مرحله پیگیری، تأثیر دو روش در طول زمان نیز معنی دار بوده است اما تئوری انتخاب هم درمرحله ی پس آزمون و هم در طول زمان، پایداری درمانی بیشتری در مقایسه با آموزه های تئوری گاتمن دارد (01/0>p). با توجه به نتایج پژوهش، مداخله های مبتنی بر آموزش غنی سازی زندگی زناشویی (تئوری انتخاب و تئوری گاتمن) می توانند به عنوان یک پروتکل درمانی توسط مشاوران و متخصصان به کار گرفته شوند.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس راهبردهای تحقق انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مدیریت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
185 - 205
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش پیش بینی کنندگی انگیزه های روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مدیریت خود در رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی چندگانه بود. جامعه آماری، شامل زنان و مردان متأهل بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 226 نفر(زنان: 126؛ %56)به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های انگیزه های روانی بنیادین پیشرفت (کوول، 1999؛ MUT)، مدیریت خود (کوول و فورمان؛2004؛ SSI-K3) و رضایت زناشویی انریچ (فورز و اولسون (1989؛ ENRICH) به دست آمد. برای تحلیل داده ها، از آماره های توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر این است که انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت با راهبردهای یکپارچه و کنترل شده و مدیریت خود با مؤلفه های خودتنظیمی و استرس روزمره زندگی، نقش معناداری در پیش بینی رضایت زناشویی دارند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت نقش مهمی در رضایت زناشویی دارند. همچنین استفاده از مهارت های مدیریت خود، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. بنابراین، روانشناسان حوزه خانواده و مشاوران زوج و پیش از ازدواج می توانند در جلسات خود، با بررسی و ارزیابی این متغیرها، به افزایش و بهبود رضایت زناشویی کمک کنند.
ملاک های توافق مالی زوجین هر دو شاغل و بررسی نقش آن بر روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
311 - 337
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر بررسی ملاک های توافق و سازگاری زوجین هر دو شاغل پیرامون مسائل اقتصادی و نقش آن بر ابعاد مختلف روابط زناشویی است.روش: این مطالعه کیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش 12 زوج شاغل، با روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. داده های این پژوهش با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش روش اشتراوس و کوربین استفاده شده است. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها شامل 2 کد انتخابی(ملاک های توافق مالی زوجین موفق و نقش توافق مالی بر ابعاد مختلف روابط زناشویی)، 10 کد محوری(اعتماد متقابل به یکدیگر، مدیریت یکی از زوجین بر امور مالی، برقراری تعاملات سازنده قبل و بعد از ازدواج، برقراری تعادل میان درآمد و هزینه ها، عدالت زناشویی، حفظ حریم های خصوصی و اقتصادی در ارتباط با اطرافیان، ایجاد سازگاری زناشویی، بهبود رضایت زناشویی، بهبود کیفیت روابط زناشویی و برقراری تعاملات مفید و پایدار) و 28 کد باز بود. نتبجه گیری: نتایج به دست آمده بینشی از ملاک های توافق و سازش همسران در روابط را ارائه می کند و اهمیت نقش های بر عهده گرفته شده در حوزه های مختلف مدیریت مالی را نشان می دهد. واژگان کلیدی: توافق مالی، رضایت زناشویی، نظریه داده بنیاد، زوجبن هر دو شاغل
نقش میانجی نظارت زناشویی آنلاین در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
527 - 539
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رضایت زناشویی با برخی متغیرهای روان شناختی ازجمله رفتارهای دلبستگی مرتبط است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی زنان با نقش میانجی نظارت آنلاین بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر، طرح همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه ی زنان متأهل استان خوزستان بودند که همسران آن ها از شبکه های اجتماعی استفاده می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری روش گلوله برفی بدون تبعیض 350 نفر از زنان متأهل باسواد الکترونیکی و مسلط به استفاده از شبکه های اجتماعی، انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقیاس نسخه اصلاح شده مقیاس رفتارهای دلبستگی ساندبرگ و همکاران 2012، مقیاس نظارت آنلاین نسخه اصلاح شده الیسون 2007 و مقیاس رضایت زناشویی پاسخ دادند. از نرم افزار آماری SPSS نسخه 27 و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 24 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر نظارت آنلاین و اثر مستقیم نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. همچنین اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. اثر غیرمستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی به واسطه ی نظارت آنلاین نیز معنی دار است 05/0>p. با توجه به معنادار بودن اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی در مدل، باید گفت نظارت آنلاین نقش میانجی گری جزئی در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی ایفا می کند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان گفت که رفتارهای دلبستگی از طریق نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی زنان متأهل اثرگذار است.
روابط ساختاری طرح واره های ناسازگار اولیه و رضایت زناشویی: نقش میانجی گری ناگویی هیجانی در فرهنگیان متأهل
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
565 - 576
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون نقش میانجیگری ناگویی هیجانی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و رضایت زناشویی بود. شرکت کنندگان پژوهش 300 فرهنگیان متأهل زن بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یونگ با ضریب آلفای 0/96، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو با ضریب آلفای کرونباخ 0/85، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف با ضریب آلفای کرونباخ 0/77، و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ با ضریب آلفای کرونباخ 0/92 بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم الگوی پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استراپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که ناگویی هیجانی میانجی گر معنی دار رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه به رضایت زناشویی است. یافته های این تحقیق می تواند برای مشاوران و متخصصین بالینی در حل مشکلات زناشویی کاربرد فراوانی داشته باشد.
افزایش رضایت و تعهد زناشویی همسران با مداخله وفاداری جنسی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
151 - 193
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآمدی مداخله وفاداری جنسی همسران در افزایش رضایت و تعهد زناشوئی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی انجام شده است. بدین منظور، از یک طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه و نمونه ای شامل سه زوج استفاده شد. یافته ها نشان داد هر سه زوج با شروع مداخله، روند افزایشی و روبه بهبودی را در مقیاس رضایت زناشویی (71 درصد) و در مقیاس تعهد زناشویی (5/61) نشان دادند. میزان 100٪ درصد داده غیرهمپوش (PND) برای زوج دوم (خانم و آقا) در مقیاس رضایت زناشویی، نشان از اثربخشی بالای مداخله در این متغیر داشت و این شاخص برای زوج اول و سوم 80٪ بود که درباره آنها نشان از اعتبار نسبی مداخله دارد. همچنین، (میزان 100٪ داده غیرهمپوش (PND) در مقیاس تعهد زناشویی برای خانم در زوج سوم نشان از اثربخشی بالای مداخله در این متغیر دارد و این شاخص برای زوج اول، دوم و آقا در زوج سوم، 80٪ بود که نشان از اعتبار نسبی مداخله در این متغیر دارد. این یافته ها نشان می دهد مداخله وفاداری جنسی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی در افزایش رضایت و تعهد زناشوئی کارآمداست.
نقش کمال گرایی در پیش بینی رضایت زناشویی افراد متاهل با میانجی گری نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: برقراری ارتباط رضایت بخش در زندگی زناشویی از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا که خانواده و اجتماع سالم از روابط سالم و رشدیافته زوجین تشکیل می شود و رضایت زناشویی بیانگر استحکام و کارآمدی نهاد خانواده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر نقش کمال گرایی در پیش بینی رضایت زناشویی افراد متاهل با میانجی گری نشخوارفکری بود. روش: طرح کلی پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متاهل شهر مشهد بود که ازبین آن ها 384 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کمال گرایی چندبعدی تهران(TMPS)، رضایت زناشویی انریچ(ENRICH)، نشخوارفکری هوکسما و مورو(RRS) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به روش مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24انجام شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بین کمال گرایی و نشخوارفکری با رضایت زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد(01/0>p)، درحالی که بین کمال گرایی و نشخوارفکری رابطه مثبت معناداری مشاهده گردید(01/0>p). هم چنین یافته ها نشان داد که کمال گرایی هم بطور مستقیم و هم غیر مستقیم از طریق میانجی نشخوارفکری با رضایت زناشویی رابطه منفی و معناداری دارد(01/0>p). کمال گرایی هنگامی که با نشخوارفکری همراه شود، با شدت بیش تری از رضایت زناشویی می کاهد. بنابراین، برگزاری کارگاه های آموزشی یا زوج درمانی جهت کاهش کمال گرایی و نشخوارفکری و درنتیجه ارتقا رضایت زناشویی در متاهلین توصیه می شود.