مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
۴۴۹.
۴۵۰.
۴۵۱.
۴۵۲.
۴۵۳.
۴۵۴.
۴۵۵.
۴۵۶.
۴۵۷.
۴۵۸.
۴۵۹.
۴۶۰.
رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش اخلاق زناشویی اسلامی بر رضایت زناشویی زوج هاست. این پژوهش از نوع «تک آزمودنی» با طرح خط پایه چندگانه و پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری تمام افراد متأهلی بودند که در بازه زمانی اردیبهشت 1399 تا مرداد 1399 پس از مشاهده اطلاعیه ها، به مرکز مشاوره حوزه علمیه قم مراجعه کردند. روش نمونه گیری «هدفمند» بود. در مجموع از دوازده زوجی که مراجعه کردند، سه زوج که براساس پرسشنامه «رضایت زناشویی»، فهرستکار اختلالات روانی و مصاحبه بالینی، ملاک های ورود به طرح را داشتند، انتخاب شدند. شرکت کنندگان در موقعیت های خط پایه و هفت جلسه کارآزمایی و یک ماه بعد از کارآزمایی، به پرسشنامه «رضایت زناشویی» پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش تحلیل نمودار، تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی، کاهش میانگین خط پایه (MBLR3)، درصد داده های غیرهمپوش (PND)، درصد تمام داده های غیرهمپوش (PAND) و تفاوت نرخ بهبود (IRD) انجام شد. نتایج بیانگر این بود که آموزش اخلاق زناشویی اسلامی به صورت معناداری در پایان دوره و پیگیری، رضایت زناشویی را در شرکت کنندگان افزایش داد. بر این اساس، می توان گفت: آموزش اخلاق زناشویی اسلامی در افزایش رضایت زناشویی همسران مؤثر است.
تدوین و اعتباریابی الگوی رضایت زناشویی درپاندمی ها و ارزیابی اثر بخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۱۲۷-۸۸
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتبار یابی الگوی رضایت زناشویی در پاندمی ها و بررسی اثربخشی آن بر بهزیستی روان شناختی در دوره کرونا اجرا شد. روش: در این پژوهش از روش تحقیق آمیخته (در بخش کیفی، از روش نظام مند نظریه داده بنیاد و در بخش کمّی، از روش نیمه آزمایشی و طرح تک آزمودنی از نوع AB) استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی، 24 نفر از زنان متاهل25- 55 سال (12 نفر دارای رضایت زناشویی و 12 نفر فاقد رضایت زناشویی) بودند که با رعایت معیارهای لازم و روش نمونه گیری هدفمند تا مرز اشباع داده ها، انتخاب شدند. جامعه هدف در بخش کمّی، زنان متاهل 25 تا 55 ساله دارای فرزند 6 تا 13 ساله شهر تهران بودند که تعداد 3 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مداخله شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی، مقیاس رضایت زناشویی اینریچ (1993) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1988) بود. داده ها در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کُربین (در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی) و در بخش کمّی، بر اساس شاخص های تحلیل دیداری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 79 کد باز و 26 کد محوری و 4 کد انتخابی شامل «نیازهای ارتباطی؛ ویژگی های شخصیتی؛ عوامل اجتماعی و راهبردهای رفتاری» شد. پس از تلفیق مقوله ها، الگوی رضایت زناشویی در ایام کرونا، تدوین و روایی محتوای آن تائید شد. نتایج تحقیق در بخش کمّی، اثربخشی مداخله مبتنی بر الگو بر بهزیستی روان شناختی را نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتیجه پژوهش حاضر می توان از الگوی استخراج شده، جهت انجام مداخلات مشاوره ای در حوزه های زوج و خانواده برای تسهیل انطباق پذیری با بحران های مشابه استفاده کرد.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۲۳۹-۲۱۲
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود رضایت زناشویی بود. روش: روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سعادت آباد در سال 1400 تشکیل دادند. برای نمونه گیری ابتدا به صورت در دسترس با همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره امین پژوه و مرکز مشاوره بینش مصاحبه شد. پس از انجام مصاحبه مبنی بر خودافشاگری زناشویی، 47 زوج دارای تعارض تشخیص داده شدند که همه داوطلب شرکت در جلسات درمانی بودند. از میان آن ها 32 زوج به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 زوج) و کنترل (16 زوج) گمارش شدند. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس در محیط شد. یافته ها: همان طور که در جدول 11-4 ملاحظه می شود نسبت F تحلیل کواریانس برای عمکرد خانواده (2/26F= و 001/0P=)، و برای رضایت زناشویی (3/37F= و 001/0P=)، به دست آمدند. این یافته ها نشان می دهند که در متغیرهای وابسته شامل عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بین گروه های گواه و آزمایش تفاوت معنی دار دیده می شود. بنابراین، فرضیه اصلی پژوهش در سطح(001/0)تأیید می شوند. اندازه مجذور اتا نشان می دهد که 31 درصد از تغییرات درون گروهی به وسیله آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تبیین می شود، همچنین آموزش راهبردهای هیجان مدار توانسته است، بین کلیه خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بجز خرده مقیاس حل تعارض، تاثیر معناداری ایجاد کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت راهبردهای مدیریت هیجان بر رضایت زناشویی تاثیر دارد در نتیجه از این آموزش می توان در مداخلات زوج درمانی استفاده کرد.
رابطه سوء رفتار هیجانی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای دلزدگی زناشویی در زنان و مردان شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۴۴-۱۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای دلزدگی زناشویی در ارتباط بین سوء رفتار هیجانی و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان شهر بندرعباس در سال 1400- 1401بودند که از بین آنها 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داد ه ها از پرسشنامه دلزدگی زناشویی(MBS) پاینز (١٩٩٦)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی(CTQ) محمد خانی و همکاران (٢٠٠٣) و مقیاس رضایت زناشویی(EMS) اولسون(1994) استفاده شد. تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که سوء رفتار هیجانی و دلزدگی زناشویی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم، بر رضایت زناشویی در زنان و مردان نقش دارند (001/0). یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است . ، نتایج این پژوهش نشان داد که متغیر دلزدی زناشویی نقش واسطه ای بین سوءرفتار هیجانی و رضایت زناشویی زوجین دارد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی و مثبت اندیشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۲۰۸-۱۹۹
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی و مثبت اندیشی بود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه افراد متأهل شهر کرمانشاه در سال 1401 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت نمونه گیری در دسترس 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی انریچ ((EMS فاورز و اولسون (1993)، پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAI) سیمپسون (1990)، مقیاس ذهن آگاهی (MAAS) براون و ریان (2003) و پرسش نامه افکار خود آیند مثبت ((ATQ-P اینگرام و ویسنیکی (1988) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد، سبک دلبستگی ایمن نقش مستقیم و معناداری با رضایت زناشویی دارد (001/0P<). همچنین رابطه بین سبک دلبستگی ایمن با رضایت زناشویی از طریق ذهن آگاهی (001/0P<) و مثبت اندیشی (001/0P<) مثبت و معنادار و رابطه دلبستگی ناایمن با رضایت زناشویی از طریق ذهن آگاهی (002/0P<) و مثبت اندیشی (001/0P<) منفی و معنادار بود. اما رابطه مستقیم دلبستگی ناایمن به رضایت زناشویی (239/0P<) معنادار نشد و در نهایت مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. می توان نتیجه گرفت که سبک های دلبستگی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم به واسطه دو متغیر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند.
بررسی عوامل موثر بر تقاضای طلاق در دادگاه های خانواده شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۱
29 - 42
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: استان گیلان، یکی از استان هایی است که از آمار و ارقام بالایی در زمینه طلاق برخوردار است. نگاهی به شاخص نسبت ازدواج به طلاق در گیلان، حکایت از آن دارد روند این شاخص، طی سال های 90 تا 95 رو به کاهش است، این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر تقاضای طلاق در شهر رشت و با استفاده از رویکردهای مبادله و شبکه انجام شده است. روش پژوهش: روش این تحقیق، پیمایش است و از پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. بخشی از پرسشنامه، محقق ساخته است و در بخشی دیگر که به سنجش رضایت زناشویی می پردازد، از پرسشنامه استاندارد رضایت زناشویی والتر دابلیو هودسن بهره گرفته شده است. از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره بهزیستی در شهرستان رشت،270 نفر به روش احتمالی ساده انتخاب شده اند. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، می توان گفت که 52 درصد از تغییرات متغیر ملاک (تقاضا برای طلاق) توسط سه متغیر پیش بین، تبیین می شود. این سه متغیر به ترتیب اثرگذاری شامل رضایت زناشویی، تصور مثبت از پیامدهای طلاق و دخالت والدین است. نتیجه گیری: بر اساس نظریه شبکه، دخالت دیگران در زندگی زوجین، می تواند از طریق سلب قدرت تصمیم گیری از زوجین، سبب بروز اختلافات خانوادگی گردد و احتمال جدایی و طلاق را افزایش دهد. همچنین مطابق نظریه مبادله، همسرانی که نتوانسته اند انتظارات طرف مقابل شان را محقق سازند، موجب بروز پدیده طلاق می گردند. هر چه تصور مثبت از پیامدهای طلاق بیشتر شود، میزان تقاضای طلاق نیز افزایش می یابد.
طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی: نقش میانجی رضایت زناشویی در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی[1] در اصل به معنای اختلالات رفتاری است که از زمان کودکی آغاز می شود و اگر از راه های درمانی مناسب استفاده نشود، ممکن است تا نوجوانی و حتی میان سالی ادامه پیدا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی با میانجی گری رضایت زناشویی در مادران شهر تهران بوده است. در این پژوهش توصیفی-همبستگی، جامعه آماری را کودکان پسرِ بیش فعال به همراه مادران آن ها در شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 212 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت اند از پرسشنامه های عملکرد خانواده مدل مک مستر اپشتاین و همکاران (1978)، سلامت روانی دراگاتیس و زیکلزوراک (1973)، شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز، ارهاد، و اسپارو (1999)، و رضایت زناشویی انریچ از السون، فورنیر، و دراکمن (1987). ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم به جز مسیر عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی معنادار بودند (05/0P>). همچنین، مسیرهای غیرمستقیم عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با نقش میانجی رضایت زناشویی (01/0P>)، و نیز رابطه سلامت روانی با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با نقش واسطه ای رضایت زناشویی (01/0P>) معنادار بودند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بوده و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کودکان برداشته است.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر رضایت زناشویی و روابط خانوادگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
35 - 42
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف اثربخشی زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر رضایت زناشویی و روابط خانوادگی زوجین شهر اصفهان در انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زوجین متأهل و دارای تعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 12 شهر اصفهان در سال 98-99 بود که از بین آنان نمونه ای 40 نفره به شکل در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریج (ENRICH) و پرسش نامه روابط خانوادگی بارنز و السون (FRQ) استفاده شد. هر دو گروه پژوهش سه بار قبل، بعد و پیگیری 45 روزه در معرض ارزیابی توسط ابزارهای پژوهش قرار گرفتند. درحالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد گروه آزمایش روش (زوج درمانی تلفیق سیستمی - روش راه حل محور) را دریافت کرد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، آزمون تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد زوج درمانی تلفیقی سیستمی - راه حل محور بر بهبود رضایت زناشویی و ابعاد آن و روابط خانوادگی و. ابعاد آن اثر معنادار داشته اند (05/0=> P). باتوجه به نتایج حاضر، می توان برای بهبود رضایت زناشویی و روابط خانوادگی از این روش تلفیقی بهره گرفت.
نقش «آموزش جنسی مبتنی بر تعالیم دین» بر افزایش «سطح رضایت زوجین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
195 - 203
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه آموزش جنسی مبتنی برتعالیم دین بر رضایت زناشویی در زن و مرد بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 زوج (15 مرد و 15 زن) بود که از بین زوجین مورد مراجعه به کلینیک های روان شناختی شهر قم انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گماره شدند. در مرحله مداخله، گروه آزمایش به مدت 6 جلسه یک ساعت و سی دقیقه تحت آموزش جنسی مبتنی بر تعالیم دین قرار گرفتند. در طی این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1999) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی آزمودنی که برنامه آموزش جنسی مبتنی بر تعالیم دین را دریافت کرده اند بطور معناداری بالاتر از آزمودنی های گروه کنترل است. یافته ها حاکی از آن بود که برنامه آموزش جنسی مبتنی برعالیم دین تاثیر مثبتی بر رضایت زوجین دارد. واژگان کلیدی: آموزش جنسی مبتنی بر دین، رضایت زناشویی، زوجین واژگان کلیدی: آموزش جنسی مبتنی بر دین، رضایت زناشویی، زوجین
بررسی تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده بر سازگاری با بیماری با نقش میانجی تاب آوری و رضایت زناشویی در زنان نابارور
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
50 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده بر سازگاری با بیماری با نقش میانجی تاب آوری و رضایت زناشویی در زنان نابارور می باشد. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع هبستگی بود که با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل همه زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر تهران بودند که برای اولین بار مراجعه کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد225 نفر انتخاب گردید. ابزارهای سنجش شامل مقیاس های حمایت اجتماعی ادارک شده (زیمت و همکاران،1988)، تاب آوری (کانر و دیویدسون،2003) و سازگاری با بیماری (بشارت،1380) و پرسشنامه سنجش رضایت زناشویی (اولسون و اولسون،1991) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی ادارک شده اثر مستقیم و معنادار بر تاب آوری (0001/0P= و 49/0=β) و رضایت زناشویی (002/0P= و 22/0=β) دارد. علاوه بر این، تاب آوری (0001/0P= و 44/0=β) و رضایت زناشویی (0001/0P= و 33/0=β) به صورت مستقیم و معنی دار بر سازگاری با بیماری اثر داشتند. در نهایت نتایج بیانگر این بود که تاب آوری(01/0P= و 11/0=β) و رضایت زناشویی (03/0P= و 09/0=β) نقش واسطه ای بین حمایت اجتماعی ادارک شده و سازگاری با ناباروری در زنان نابارور ایفا کنند.نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که حمایت اجتماعی می تواند پیش بین مناسبی برای سازگاری با نایاروری از طریق خود تاب آوری و رضایت زناشویی باشد. بنابرین با افزایش این سه متغیر سازگاری با ناباروری نیز افزایش می یابد.
پیش بینی رضایت زناشویی براساس انعطاف پذیری، انسجام خانواده و سبک زندگی اسلامی در زنان متأهل شهرستان شاهین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
148-155
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی رضایت زناشویی براساس انعطاف پذیری، انسجام خانواده و سبک زندگی اسلامی در زنان متأهل شهرستان شاهین شهر، بود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و در چارچوب مطالعات همبستگی انجام گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل شهرستان شاهین شهر در سال 1400 بود که با استفاده از فرمول تاباخنیک، تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه رضایت مندی زناشویی انریچ (السون، 1989)، پرسشنامه انعطاف پذیری خ انواده (شاکری، 1382)، پرسشنام ه ان سجام خ انواده (سامانی، 1379) و آزمون سبک زندگی اسلامی - فرم کوتاه (کاویانی، 1388)، بودند. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بین رضایت زناشویی با انعطاف پذیری، انسجام خانواده و سبک زندگی اسلامی در زنان متأهل، رابطه ی معناداری (01/0>p) وجود دارد. به این صورت که با افزایش انعطاف پذیری، انسجام خانواده و سبک زندگی اسلامی در زنان متأهل، رضایت زناشویی نیز افزایش می یابد. از بین متغیرهای مورد مطالعه در رگرسیون، بهترین پیش-بینی کننده ی رضایت زناشویی در گام اول انعطاف پذیری و در گام دوم سبک زندگی اسلامی بوده است. لذا، به روان شناسان و مشاوران پیشنهاد می شود که آموزش انعطاف پذیری و سبک زندگی اسلامی به خانواده ها را جهت پیشگیری از تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی مدنظر قرار دهند.
تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی با میانجی گری مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
173 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی براساس خصایص زناشویی بامیانجی گری مدیریت تعارض درمعلمان بود. پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی از نوع همبستگی ومعادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهرکرمانشاه درسال1401بود. جهت انتخاب حجم نمونه براساس فرمول کوکران ازمدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه به طور نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامه های رضایت زناشویی (MHS) ناتانو و همکاران(1973)، پرسشنامه مدیریت تعارض انریچ (1982)، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) ادوارز و همکاران(1987) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسماروزن-گراندون(1998) پاسخ دادند. نتایج نشان دادضرایب همبستگی بین حل تعارض، رضایت زناشویی و پایداری زناشویی با نمره کل ویژگی های زناشویی به ترتیب برابر 309/0، 452/0 و 707/0 بوده که در سطح 01/0>P معنی دار است. در نتیجه می توان گفت که مدیریت تعارض به عنوان میانجی گر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی براساس خصایص زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند هدف درمانی مشاوران خانواده قرار گیرند.
پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای «هماهنگی نگرش ها»، «آشنایی با نگرش های همسر» و «هماهنگی ارزش های زوجین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
29 - 44
حوزه های تخصصی:
رضایت زناشویی برای حفظ زندگی زوجین و بهزیستی آن ها، مهم است و عواملی که رضایت زناشویی را افزایش می دهد، مشهود است. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس هماهنگی نگرش ها، آشنایی با نگرش های همسر و هماهنگی ارزش های زوجین است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. ۱۲۶ زوج از زوجین متأهل شهر تهران و کرج که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، در این پژوهش شرکت کردند. تمامی آزمودنی ها، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپانیر (DAS) و پرسش نامه ارزش های آلپورت (SOV) را تکمیل نمودند. یافته ها حاکی از آن است که بین هماهنگی نگرش ها، آشنایی با نگرش های همسر و هماهنگی ارزش های زوجین با رضایت زناشویی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و این متغیرها قدرت پیش بینیِ رضایت زناشویی را دارد. مقدار ضریب همبستگی رضایت زناشویی زوجین با هماهنگی نگرش های زوجین، آشنایی با نگرش های همسر و هماهنگی ارزش های زوجین برابر ۰.۷۱ و واریانس مشترک آن ها برابر با ۰.۵۰ است که به معنای آن است که متغیرهای موردنظر ۵۰ درصد رضایت زناشویی زوجین را پیش بینی می کنند؛ در این بین، هماهنگی نگرش های زوجین بیشترین نقش را در پیش بینی رضایت زناشویی دارد و پس از آن آشنایی با نگرش های همسر و در انتها هماهنگی ارزش های زوجین، می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند.
نقش تعدیل کننده خودتمایزیافتگی در ارتباط بین سوءرفتار هیجانی و سبک دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
45 - 58
حوزه های تخصصی:
رضایت زناشویی به عنوان یکی از شاخص های مهم و تعیین کننده در استحکام خانواده، وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس خوشبختی، رضایت از ازدواج و رضایت از همدیگر دارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده خودتمایزیافتگی در ارتباط بین سوءرفتار هیجانی و دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین شهر بندرعباس بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر بندرعباس در سال 1400 1401 بودند که از بین آن ها 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه تمایزیافتگی خود، اسکورن و فریدلندر (۲۰۰۳)، ترومای دوران کودکی، محمدخانی و همکاران (۲۰۰۳)، مقیاس دلبستگی بزرگ سالان، کالینز و رید (1990) و مقیاس رضایت زناشویی اولسون (1994) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به روش رگرسیون سلسله مراتبی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها نشان داد که خودتمایزیافتگی می تواند اثر ابعاد سوءرفتار هیجانی و سبک دلبستگی بر رضایت زناشویی را در سطح 01/0>p، به ترتیب با ضرایب رگرسیون 1424/0 و 370/0- تعدیل کند. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که خودتمایزیافتگی شدت اثرات سوءرفتار هیجانی و دلبستگی بر رضایت زناشویی را تحت تأثیر قرار می دهد.
رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1399 بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از مقیاس پذیرش و عمل (بوند، 2011)، پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004)، پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ، 1989) و پرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005). داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0). پذیرش و ذهن آگاهی توانستند با (32/0) درصد تغیرات رضایت زناشویی را پیش بینی نمایند. برای افزایش رضایت زناشویی و کاهش پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی، تکنیک ها و مداخلات مبتنی بر پذیرش و ذهن آگاهی توصیه می گردد.
نقش واسطه ای سبک های عشق ورزی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
23 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای سبک عشق ورزی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با رضایت زناشویی در افراد متأهل شهر مشهد بود. این پژوهش از نوع همبستگی و 344 زن و مرد متأهل به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس نگرش های عشق و سیاهه شخصیت NEO-FFI را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل مسیر و از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و نیز سبک عشق ورزی شاعرانه، بازیگرانه، دوستانه، منطقی و الهی با رضایت زناشویی همبستگی معناداری وجود دارد (0/01> p ). نتایج رگرسیون نیز حاکی از آن بود که سبک شاعرانه، روان آزرده خویی، سبک منطقی، سبک بازیگرانه، توافق پذیری و برون گرایی 34 درصد واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کنند. همچنین، سبک های عشق ورزی شاعرانه، منطقی و بازیگرانه در مسیر روان آزردگی گرایی و برون گرایی به رضایت زناشویی، نقش واسطه ای نشان داد (0/05>p). براساس یافته های تحقیق، رضایت اززندگی زناشویی تحت تأثیر سبک های عشق ورزی و ویژگی های شخصیتی قرار دارد.
نقش واسطه ای تمایز خود در رابطه علّی بین افسردگی و رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
358 - 365
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان افسردگی و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای تمایز خود در زنان متأهل از منطقه 2 شهرداری شهر اهواز انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و از طریق مدلیابی معادلات ساختاری به روش همبستگی چندمتغیری انجام شد. 260 زن متأهل شهر اهواز در سال 1399 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده سیاهه های تمایز خود (اسکورن و فریندلندر، 1998)، رضایت زناشویی انریچ (به نقل از سلیمانیان، 1373) و افسردگی بک (بک و همکازان، 1996) بود. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری تأیید کرد که برازندگی مدل پیشنهادی مناسب است. نتایج حاکی از آن بود که نشانگان افسردگی به صورت مستقیم بر متغیر رضایت زناشویی تأثیر می گذارد (001/0 =p) و همچنین نتایج مربوط به تحلیل مسیرهای غیر مستقیم نشان داد که نشانگان افسردگی از طریق میانجی گری تمایز خود و خرده مقیاس های آن (جدایی عاطفی، واکنش هیجانی، جایگاه من و آمیختگی با دیگران) بر رضایت زناشویی تأثیرگذار بوده است (001/0 =p). با توجه به بحث تمایزیافتگی، به نظر می رسد آشنا کردن زوجین با این متغیر در زمان ازدواج به رضایت بیشتری در ازدواج و رابطه زناشویی آنان منجر می شود.
پیش بینی رضایت زناشویی براساس نگرش به معنویت وتاب آوری در همسران جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
173 - 191
حوزه های تخصصی:
وقوع جنگ ازجمله عواملی است که می تواند منجر به اختلال استرس پس از سانحه شود. پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش نگرش معنوی و تاب آوری در پیش بینی رضایت زناشویی همسران جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه در استان آذربایجان شرقی انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است و از جامعه آماری تحقیق شامل همسران جانبازان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه استان آذربایجان شرقی بر اساس روش نمونه گیری در دسترس 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها به ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های نگرش معنوی شهیدی و فرجی، تاب آوری کانور ودیویدسون، رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های نگرش به معنویت و مؤلفه های تاب آوری با رضایت زناشویی همبستگی معناداری دارند. نگرش به معنویت و تاب آوری 42 درصد تغییرات را در رضایت زناشویی پیش بینی می کنند. از بین مؤلفه های نگرش به معنویت، توانمندی معنوی و از بین مؤلفه های تاب آوری، تأثیرات معنوی، پذیرش مثبت تغییر، کنترل ادراک شده می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند. قدرت پیش بینی سایر متغیرها (نگرش معنوی، اعتماد به غرایز و احساس شایستگی) معنی دار نیست. نتایج این تحقیق لزوم انجام مداخلات در راستای ارتقای تاب آوری و نگرش به معنویت را برای بهبود رضایت زناشویی در همسران جانبازان اختلال استرس پس از سانحه خاطرنشان می سازد.
ساخت و تحلیل عاملی مقیاس رضایت زناشویی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ساخت و تحلیل عاملی مقیاس «رضایت زناشویی اسلامی» است. با توجه به اینکه خانواده موضوعی فرهنگ محور است و از سوی دیگر، مقیاسی که بتوان با آن کنش و رضایت زوج را براساس آموزه های اسلامی به دست آورد وجود نداشت، این پژوهش انجام گرفت. با توجه به هدف، این پژوهش جزو پژوهش های بنیادی بوده و از لحاظ مطالعه، «توصیفی» از نوع همبستگی است و از روش های آماری مثل «تحلیل عاملی اکتشافی» و روش «همسانی درونی» بهره برده است. جامعه آماری تمام افراد متأهل ساکن در شهر قم بودند که به شیوه «در دسترس» انتخاب شدند. نتایج نشان داد: مقیاس «رضایت زناشویی اسلامی» دارای دو بخش «مهارتی» و «شخصیتی» بوده و از نُه عامل اشباع شده است: ارتباط جنسی، ارتباط کلامی و غیرکلامی منفی، ارتباط کلامی و غیرکلامی مثبت، رفت و آمد فامیلی، پایبندی مذهبی، و مدیریت امور مالی با آلفای 84/0، 85/0، 77/0، 66/0، 60/0 و 61/0 و آلفای کل برابر با 87/0 شش عامل بخش «مهارتی» بوده و در بخش «شخصیتی» پرسشنامه سه عامل روان آزرده خویی، بدبین (پارانویاگونه)، و همراه یا موافق با آلفای 91/0، 88/0، و 88/0 و آلفای کل این بخش برابر با 90/0 مشخص شد. همچنین نتایج از اعتبار و روایی بالای پرسشنامه با 50 گویه حکایت دارد.
معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رضایت زناشویی در دهه دوم زندگی از اهمیت بالای برخوردار است. از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی در میان زوجین دهه دوم زندگی انجام شد. مواد و روش ها: روش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شهر اصفهان بودند که در دهه دوم زندگی مشترک خود به سر می بردند. حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران ۳۸۴ زوج (۷۶۸ نفر) مشخص و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کرا (۱۹۹۷)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (۱۹۸۷) و پرسشنامه شفقت نف (۲۰۰۳) گردآوری و با نرم افزار PLS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) و سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. دیگر یافته پژوهش نشان داد معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی (FFI-NEO) بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. نهایتاً معادله ساختاری رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی بر اساس نقش میانجی گرانه خودشفقتی قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: به نظر می رسد خودشفقتی می تواند باعث تأثیر در رضایت زناشویی شود و از طرفی دیگر نیز ویژگی های شخصیتی مطلوب و سبک دلبستگی ایمن می تواند رضایت زناشویی را افزایش دهد. تازه های تحقیق فهیمه نامدارپور: Google Scholar, Pubmed