مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
رضایت زناشویی
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
81 - 102
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مرور زندگی مبتنی بر بخشودگی بر افزایش رضایت زناشویی و میزان بخشش زنان دچار خیانت زناشویی همسر به روش نیمه آزمایشی از نوع مطالعه موردی با استفاده از خط پایه انجام شد. جامعه آماری شامل زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سپاهان بود که به علت خیانت زناشویی همسر به آن مراکز مراجعه داشتند که تعداد 2 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. مداخله درمانی در 8 جلسه انفرادی ارائه شد. اطلاعات پژوهش با پرسش نامه بخشودگی و پرسش نامه رضایت زناشویی در مراحل خط پایه (2 مرتبه)، حین درمان (4 مرتبه) و پیگیری (2 مرتبه) جمع آوری و داده ها با استفاده از تحلیل نموداری، تعیین درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شد. نتایج نشان دهنده اثربخشی مداخله مرور زندگی مبتنی بر بخشودگی بر افزایش رضایت زناشویی و بخشش در آزمودن ها بود. بنابراین، از این شیوه درمان می توان برای بهبود و ارتقای رضایت زناشویی زنان دچار خیانت زناشویی همسر بهره برد.
رابطه سلامت اجتماعی با رضایت زناشویی (مورد مطالعه: دانشجویان زن دانشگاه پیام نور گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، رابطه سلامت اجتماعی با رضایت زناشویی را مورد بررسی قرار داده است . جامعه آماری، کلیه دانشجویان متأهل (زن) مشغول به تحصیل در دانشگاه پیام نور مرکز گنبد (به تعداد 400 نفر) بوده است که از این تعداد با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران، 200 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده اند. نظریه های مورداستفاده در این پژوهش، نظریه تسری گرونبرگ و سیستم های بوم شناختی است. تحقیق با روش توصیفی انجام شده و ابزار پژوهش، پرسشنامه های استاندارد سلامت اجتماعی کییز و رضایت زناشویی انریچ است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بین شکوفایی اجتماعی ، همبستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و رضایت زناشویی، رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. در تحلیل رگرسیونی تمامی متغیرهای مستقل سلامت اجتماعی (مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی، همبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی) وارد معادله شدند و درنهایت حدود 50 درصد از واریانس متغیر رضایت زناشویی را تبیین کردند. در مدل یابی معادلات ساختاری متغیر رضایت زناشویی اکثر متغیرها، همبستگی بالایی را با سازه مربوط به خود نشان می دهند. متغیر مشارکت اجتماعی دارای بار عاملی 81/0 است که نشان می دهد 61/65 درصد واریانس مشترکِ برآوردشده در این متغیر، از سوی عامل سلامت اجتماعی تعیین می شود. درنهایت مشخص شد که سلامت اجتماعی پیش بین کننده رضایت زناشویی است.
بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین شهر خوی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر طرح واره درمانی بر رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین (40-25 ساله) مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر خوی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایشی و گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری تمام زوجین ۴۰ -۲۵ ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر خوی در سال 1397 بودند. تعداد 60 نفر از جامعه مذکور به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه (30 نفر در هر گروه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش طرح واره درمانی ناسازگار اولیه یانگ و همکاران (2003) را به مدت ده جلسه 90 دقیقه ای را دریافت کردند و گروه گواه در حال انتظار قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1989) و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر (1976) بود. داده ها با روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مداخله طرح واره درمانی بر افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین تأثیر داشته است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار است. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان تأثیر طرح واره درمانی بر مؤلفه های رضایت زناشویی و مؤلفه های سازگاری زناشویی معنادار بوده است (005/0P<). بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت طرح واره درمانی مداخله مؤثری در افزایش رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی زوجین است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
59 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف ˸ پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین بود. روش ˸ در این مطالعه روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین (۱۱۶ نفر) مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی شهرستان بندرانزلی در سال ۱۳۹۷ بود. ابتدا از میان فهرست مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی به طور تصادفی سه مرکز انتخاب شد. از میان زوجین متقاضی دریافت خدمات روان شناختی، ۶۲ نفر ملاک های ورود طرح پژوهشی را دارا بودند که به صورت تصادفی و به قیدقرعه ۳۲ نفر (۱۶ زوج) انتخاب و مجدداً به شیوه تصادفی ساده، زوجین در دو گروه ۱۶ نفره (۸ زوج) آزمایش و کنترل گمارده شدند. آزمودنی های هر دو گروه پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستنس و سولاوای (۱۹۸۴) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برنامه آموزش گروهی ذهن آگاهی را دریافت کرد، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و یک راهه استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر مثبتی بر سبک های ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش ذهن آگاهی به زوجین موجب ایجاد سبک های ارتباطی موثروافزایش رضایت زناشویی می شود. زیرا فرد از طریق توجه به زمان حال و مشاهده ی غیر قضاوتی محتوای درونی خود به نوعی تمرکززدایی دست می یابد که موجب می شود زمینه ی تداعی گری از بین برود. ذهن آگاهی روش مؤثر و قویی برای خاموش کردن فشارهای واقعی و فشارهای ذهنی فرد از طریق ایجاد مدیریت ذهن است. نتیجه گیری ˸ بنابراین پیشنهاد می گردد برای پیشگیری از بروز مشکلات و همچنین حل و فصل مشکلات زوجین و دستیابی به ازدواج موفق روش ذهن آگاهی در مراحل مختلف ازدواج به عنوان مشاوره ازدواج به زوجین آموزش داده شود.
رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و آشفتگی روابط زوجین در زنان متاهل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
9 - 21
حوزه های تخصصی:
هدف: رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و آشفتگی روابط زوجین در زنان متاهل بود. روش: همبستگی و از پیمایش استفاده شد. جامعه آماری زنان متاهل دانشجوی واحد دانشگاهی گرمسار بود که با روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای معادل 100 نفر، پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ)، رضایت زناشویی انریچ( ۱۹۸۹) ، و تعارض زناشویی ثنائی (MCQ) (1379) بود. یافته ها: همه طرح واره های ناسازگار اولیه با تعارض زناشویی رابطه مثبت دارند و به عبارتی باعث افزایش تعارضات زناشویی و کاهش رضایت زناشویی می شوند. نتیجه: طرح واره های ناسازگار می توانند موجب کاهش رضایت زناشویی و افزایش آشفتگی بین روابط زوجین شوند، لذا کار پژوهشی و درمانی بر روی طرح واره های آسیب زننده به روابط متقابل بین زوج ها می تواند ضروری و نقش مهمی در کاستن از درگیری های خانوادگی یا زوجی که منجر به آشفتگی روابط آنها و ناخرسندی از ارتباط زناشویی می شود، داشته باشد.
مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
39 - 53
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از لحاظ افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، زنان خانه دار شهر بهبهان در نیمه دوم سال 1398 بود که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 45 نفر واجد شرایط انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و به پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر (SES) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و گروه درمان راه حل مدار طی 8 جلسه 120دقیقه ای و گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 12جلسه 90 دقیقه ای مداخله ها را دریافت نمودند؛ در پایان، مجدداً آزمودنی های سه گروه ، توسط پرسشنامه ها ارزیابی شدند. داده ها توسط تحلیل کوواریانس و در نظر گرفتن سطح معناداری 05/0 p≤در نرم افزار SPSS 24 تحلیل شدند. یافته ها: به طورکلی یافته های این پژوهش ضمن تأئید اثربخشی درمان راه حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار، نشان داد که درمان راه حل مدار با توجه به میانگین کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار این گروه آزمایشی (گروه درمان راه حل مدار) نسبت به میانگین گروه مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش بیشتر کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار شده است. بنابراین، درمان راه حل مدار در افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است. نتیجه گیری: علاوه براینکه از این شیوه های درمانی می توان به عنوان درمان های مؤثر برای بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار استفاده کرد؛ تقدم استفاده در درمان مشکلات زناشویی با درمان راه حل مدار است.
پیش بینی رضایت زناشویی و تاب آوری بر اساس سبک دلبستگی در دانشجویان متأهل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
71 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی رضایت زناشویی و تاب آوری بر اساس سبک دلبستگی در دانشجویان متأهل شهر همدان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی از نوع همبستگی است. روش : جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان بود. روش نمونه گیری تصادفی نسبی و برای تعیین حجم نمونه از فرمول تاباچنیک و فیدل (2007) استفاده شد که بر اساس آن تعداد حجم نمونه 105 نفر (104+ تعداد متغیرهای پیش بین) برآورد شده که به جهت احتیاط 120 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987)، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1989) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی توان تبیین رضایت زناشویی را دارند همچنین سبک های دلبستگی توان تبیین تاب آوری را دارند. بین رضایت زناشویی با سبک دلبستگی ایمن رابطه معنادار مثبت وجود دارد. بین رضایت زناشویی با سبک دلبستگی اجتنابی رابطه معنادار منفی وجود دارد. بین رضایت زناشویی با سبک دلبستگی دوسوگرا رابطه معنادار منفی وجود دارد. بین تاب آوری با سبک دلبستگی ایمن رابطه معنادار مثبت وجود دارد. بین تاب آوری با سبک دلبستگی اجتنابی رابطه معناداری وجود ندارد. تاب آوری با سبک دلبستگی دوسوگرا رابطه معنادار منفی وجود دارد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که تاب آوری و سبک دلبستگی ایمن در رضایت زناشویی زوجین مؤثر هستند و مراکز مشاوره زوجین می توانند از این دو سازه روانشناختی برای ارتقای رضایت زوجین استفاده نمایند.
رابطه نگرش و التزام عملی به نماز با رضایت زناشویی و امید به زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
97 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه نگرش و التزام عملی به نماز با رضایت زناشویی و امید به زندگی انجام شد. روش: جامعه آماری در این پژوهش150نفر از معلمین متاهل مدارس متوسطه اول ناحیه دو ری بود که 82 نفر (52مرد و 30 زن) به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل: 1-پرسش نامه 50 سوالی نگرش و التزام عملی به نماز انیسی و همکاران(1389)، 2-پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1998) فرم 47 سوالی، 3-پرسش نامه 12سوالی امید به زندگی اشنایدر وهمکاران(1991) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی؛ یافته ها فراوانی، میانگین و انحراف معیار بررسی و در سطح آمار استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته: بین نگرش و التزام عملی به نماز با رضایت زناشویی و امید به زندگی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نماز د اعتقاد وعمل به عنوان مهم ترین اصل زندگی یک مسلمان در کنار سایر متغییر های مهم زندگی مذهبی، فردی واجتماعی درتعالی ورشد خانواده وامید فرد موثر است.
مدل پیش بینی رضایت زناشویی زنان بر مبنای مداخله والدینی، ادراک خانواده مبدأ، ازدواج والدین، تجربیات ناگوار کودکی، افسردگی و الگوهای ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
265 - 285
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل پیش بینی رضایت زناشویی زنان بر مبنای مداخله والدینی، ادراک ازدواج والدین، تجربیات ناگوار کودکی، افسردگی و الگوهای ارتباطی بود. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان و کارکنان زن شاغل در آموزش و پرورش شهر زنجان بود که 250 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه تجربیات ناگوار کودکی، پرسش نامه سلامت بیمار-2، پرسش نامه رضایت از ازدواج، ادراک ازدواج والدین، مقیاس الگوهای ارتباطی، و مداخله والدینی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-25 و AMOS-24 استفاده شد. یافته های همبستگی نشان داد که تجربیات ناگوار کودکی، افسردگی، و الگوی ارتباط و مداخله والدینی همبستگی منفی و معنی داری با رضایت زنان دارد و الگوی ارتباطی سازنده همبستگی مثبت معنی داری (بیشترین همبستگی) را با رضایت زنان دارد. داده های مدل نیز نشان داد که بیشترین ضریب تأثیر مستقیم به سمت رضایت زناشویی زنان، مربوط به مداخه والدینی بود. از این یافته ها نتیجه گرفته می شود که الگوی ارتباط سازنده و مداخله والدینی از مهم ترین عوامل موثر بر رضایت زناشویی هستند و آموزش الگوی تعامل سازنده و تفرد و تمایز و استقلال از والدین می تواند به رضایت بالاتر زنان کمک بسیاری کند.
طراحی الگوی ساختاری رضایت زناشویی مادران دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس ادراک مثبت و سازش یافتگی با میانجی گری بخشایش گری مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ساختاری رضایت زناشویی مادران دارای دانش آموزان با نیازهای ویژه بر اساس ادراک مثبت و سازش یافتگی با میانجی گری بخشایش گری مادران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام مادران دانش آموزان پسر با نارسایی های رشدی و هوشی شهر سمنان که فرزند آنها در مدارس استثنایی شهر سمنان در سال تحصیلی 97- 98مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد که از این تعداد 200 نفر از دو مدرسه استثنایی دخترانه و پسرانه با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس ادراک مثبت ایسکسون و پاینس، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل و سیاهه بخشایش گری انرایت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین رضایت زناشویی با مؤلفه های بخشایش گری، ادراک مثبت و سازگاری رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0> p ). همچنین بین مؤلفه های بخشایش گری با ادراک مثبت و سازگاری نیز رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p ). تنها بین بخشایش گری و رضایت زناشویی با مؤلفه سازگاری تندرستی رابطه معناداری به دست نیامد. یا فته های پژوهش حاضر نشان داد که الگوی آزمون شده از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت بخشش از جمله فرایندهای مهمی است که چه به طور مستقیم و چه به طور غیرمستقیم از راه افزایش تأثیر مثبت عواملی مانند ادراک مثبت و سازش یافتگی سبب افزایش رضایت زناشویی می شود .
تأثیر آموزش گروهی مثبت نگری بر بهزیستی روانی و رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی مثبت نگری بر رضایت زناشویی و بهزیستی روانی در زنان متأهل بسیجی شهرستان آران و بیدگل انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. تعداد 28 زن متأهل به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه 14نفری آزمایش و 14 نفری کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی بود. آموزش گروهی مثبت نگری برای گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعته به اجرا گذاشته شد و در پایان مداخلات آموزشی و بعد از سه ماه در مرحله پیگیری، هر دو گروه مجدداً با پرسشنامه های پژوهش ارزیابی شدند. داده ها ازطریق تحلیل کواریانس تک متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مثبت نگری بر نمرات رضایت زناشویی زنان متأهل تأثیر مثبت داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است؛ اما آموزش مثبت نگری بر نمرات بهزیستی روانی زنان متأهل تأثیر نداشته است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود درمانگران در مراکز مشاوره ازدواج، از این برنامه آموزشی برای بهبود رضایت زناشویی مراجعان بهره ببرند.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی با درمان شناختی رفتاری گروهی بر رضایت زناشویی و خودکنترلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
224 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی گروهی با درمان شناختی رفتاری گروهی بر رضایت زناشویی و خودکنترلی زنان دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان دارای تعارض زناشویی بود که در سال 1398 به مراکز مشاوره منطقه 7 شهر تهران مراجعه کرده بودند، که از میان آنها 60 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جلسات واقعیت درمانی به صورت گروهی هفته ای یک جلسه دو ساعته طی 7 هفته برگزار شد. جلسات درمان شناختی رفتاری به صورت گروهی هفته ای یک جلسه دو ساعته طی 8 جلسه برگزار شد. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس رضایت زناشویی انریچ (1982) و مقیاس خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد اثر متقابل زمان * گروه ها موجب افزایش رضایت زناشویی و خودکنترلی (001/0=P) در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه شد. نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از تفاوت معنادار درمان شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی با گروه گواه برای متغیرهای رضایت زناشویی و خودکنترلی بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد واقعیت درمانی و درمان شناختی- رفتاری هر دو، به زنان متأهل با بهبود خودکنترل گری به آنها کمک می کند تا روابط زناشویی خود را بهبود بخشند.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
404 - 420
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه با پیگیری سه ماهه بود؛جامعه آماری زنان مراجعه کننده به مراکزمشاوره استان مازندران در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه سال 1399 بود که 42 زن داوطلب مشارکت در پژوهش به پرسشنامه سبک های دلبستگی کالینز و رید (1990) و رضایت زناشویی انریچ (1987) پاسخ دادند که پس از غربالگری 30 زن انتخاب و در گروه آزمایشی هیجان مدار (15 زن) و گروه گواه (15 زن) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله هیجان مدار جانسون (2012) قرار گرفت و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تحلیل شد. یا فته ها: نتایج حاکی ازتأثیر مداخله هیجان مدار بر سبک دلبستگی ایمن (21/3=F، 042/0=P) با اندازه اثر 10/0، سبک دلبستگی اضطرابی (13/2=F، 048/0=P) با اندازه اثر 06/0، سبک دلبستگی اجتنابی (76/7=F، 038/0=P) با اندازه اثر 14/0 و رضایت زناشویی (73/5=F، 024/0=P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: این مداخله موجب شد تا زنان گروه آزمایش تمرکز را از رفتار همسر خود برداشته و بر رفتار خود متمرکز شوند و در نتیجه کاربرد موانع ارتباطی مذکور را متوقف کرده و ضمن افزایش تحمل، با یادگیری برنامه ارتباط درست، توانستند روابط خویش را بهبود بخشیده و تاب آوری خود را بالاتر ببرند؛ بنابراین مداخله مؤثری برای بهبود سبک دلبستگی ناایمن و اضطرابی و بهبود رضایت از زندگی زناشویی محسوب می شوند.
روابط ساختاری کمال گرایی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی روابط ساختاری کمال گرایی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه ی افراد متأهل شهر نازک در سال 1400 بودند. 270 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس برای این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کمال گرایی (PI، هیل و همکاران، 2004)، انعطاف پذیری روان شناختی (AAQ-II، بوند و همکاران، 2011)، باورهای فراشناخت (MCQ، هاتون و ولز، 2004) و رضایت زناشویی انریچ (EMS، اولسون، 1999) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. شاخص های برازش نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با مدل اصلاح شده بود. کمال گرایی مثبت و کمال گرایی منفی بر روی رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم داشتند (۰01/۰p‹) و از آنجایی که این اثرات از طریق متغیرهای انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناختی برآورد شدند، لذا نقش واسطه آن ها در روابط بین کمال گرایی منفی و مثبت با رضایت زناشویی تأیید شد (۰01/۰p‹). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که از آنجا که رضایت زناشویی از متغیرهای کمال گرایی، باورها ی فراشناختی و انعطاف پذیری روان شناختی تأثیر می پذیرد، بنابراین در روان درمانی زوجین باید به این متغیرها نیز توجه نمود.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
206 - 229
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش 47 زوج متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر (1950) و رضایت زناشویی انریچ (1998) 32 زوج به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش (16 زوج) و گروه گواه (16 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر نمره عملکرد خانواده (0.001=F= 15.78 ,P) و رضایت زناشویی (0.001=F= 15.16 ,P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار برای افزایش رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانواده در زوج های دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سلامت روان و سرمایه های روانشناختی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
531 - 548
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سلامت روان و سرمایه های روانشناختی زنان شاغل بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شاغل مراجعه کننده به مرکز مشاوره اداره آموزش و پرورش منطقه 10 تهران بود که تعداد آن در بازه زمانی سه ماه تابستان 1399 برابر با 480 نفر و با توجه به تعداد کل جامعه و مراجعه به جدول کرجسی و مورگان، تعداد نمونه پژوهش برابر با 214 برآورد شد که این تعداد به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد رضایت زناشویی انریچ (1998)، سلامت روان گلدبرگ و هیلر (۱۹۷۲) و سرمایه های روانشناختی لوتانز (2007) بود. یافته ها: سلامت روان و سرمایه های روانشناختی قادر به پیش بینی رضایت زناشویی زنان شاغل می باشد، با توجه به مقدار Beta سلامت روان سهم بیشتری در پیش بینی رضایت زناشویی زنان شاغل دارد(05/0>P). نتیجه گیری: معناداری مولفه های سرمایه روانشناختی می تواند سبب افزایش رضایت زناشویی باشد؛ به عبارت دیگر معناداری سرمایه روان شناختی به گونه ای غیر مستقیم و در تعامل با سلامت روان می تواند سبب افزایش رضایت زناشویی شود.
پیش بینی طلاق عاطفی براساس ویژگی های شخصیتی و مؤلفه های رضایت زناشویی
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
139 - 158
حوزه های تخصصی:
خانواده یک نظام اجتماعی است که مبنای اصلی توسعه یافتگی در تمام جوامع به شمار می رود. نابسامانی نهاد خانواده یا گسیختگی آن موجب بروز مشکلات فراوان در جامعه خواهد شد. طلاق یکی از انواع گسیختگی های خانواده است که آمار آن در ایران طی سالهای گذشته رو به افزایش بوده است. همچنین یکی از مهمترین انواع طلاق، طلاق عاطفی است که در جایی ثبت نمی شود و نمود عینی ندارد. اما آثار مخرب آن در زمینه های مختلف بروز پیدا می کند.
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت طلاق عاطفی و پیش بینی آن براساس ویژگی های شخصیتی و مولفه های رضایت زناشویی در شهرستان شاهرود در سال 1393 انجام شده است. به این منظور تعداد 630 نفر از افراد متاهل به صورت تصادفی انتخاب و پس از توضیحات لازم و جلب مشارکت آنها اطلاعات مورد نیاز ازطریق پرسشنامه محقق ساخته اخذ و برای بررسی متغیرهای اصلی پژوهش از پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن، پرسشنامه شخصیتی NEO و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ(Enrich )و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و برای معناداری آن از آزمونهای همبستگی، تحلیل واریانس چند راهه و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که 37% از افراد گروه نمونه دچار طلاق عاطفی هستند و همچنین در مجموع 67% از افراد گروه نمونه ازیک یا چند مشکل در رابطه عاطفی با همسر رنج می برند. 32% از تغییرات طلاق عاطفی به وسیله ویژگی شخصیتی نوروزگرایی و موضوعات شخصیتی در آزمون انریچ قابل پیش بینی است و با اضافه شدن متغیر ارتباط زناشویی 41% و با اضافه شدن متغیر حل تعارض 49% و با اضافه شدن متغیر رابطه جنسی 62% و با اضافه شدن سایر متغیرها 73% افزایش می یابد.
نقش واسطه ای ابرازگری هیجانی در رابطه بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی در معلمان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای ابرازگری هیجانی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن متأهل شهرستان اسدآباد در سال تحصیلی 98-97 است که تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1989)، پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان گارنفسکی (2001)، پرسش نامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از روش های آمار توصیفی، در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل مسیر با کمک نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که از یک سو بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و ابرازگری هیجانی با رضایت زناشویی رابطه معنادار وجود دارد (P<0.01) و از سوی دیگر ابرازگری هیجانی در رابطه ی بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی نقش واسطه ای ایفا می کند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر رضایت زناشویی اثر می گذارند و اثر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بر ابرازگری هیجانی و ابرازگری هیجانی بر رضایت زناشویی فقط به شکل مستقیم است. بنابراین با توجه به اهمیت رضایت زناشویی در زندگی افراد متأهل و نقش تعیین کننده ی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و ابرازگری هیجانی در رابطه با آن لزوم توجه و آگاه کردن افراد در رابطه با راهبردهای شناختی تنظیم هیجان وابرازگری هیجانی ضرورت می یابد.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر روابط موضوعی بر رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق با سازمان شخصیت مرزی خفیف: یک مطالعه آزمایشی با توجه به نقش تعدیل کننده ی کارکرد اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی روابط موضوعی بر رضایت زناشویی زوجین متقاضی طلاق دارای سازمان شخصیت مرزی خفیف با توجه به نقش عملکرد اجرایی بود. روش: به منظور نمونه گیری، 90 نفر از زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران، به صورت هدفمند توسط مصاحبه ساختاریافته STIPO برای ارزیابی سازمان شخصیت غربالگری شدند و نمونه نهایی شامل 48 نفر از زوجین با سازمان شخصیت مرزی خفیف انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند که با ریزش نمونه 11 زوج در گروه آزمایش و 8 زوج در گروه کنترل باقی ماندند. گروه آزمایش 14 جلسه زوج درمانی روابط موضوعی دریافت کردند، و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس رضایت زناشویی انریچ بود. داده ها به روش تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: اثرات مثبت معناداری در مرحله ی پس آزمون بر رضایت زناشویی و مولفه هایش مشاهده گردید (0.01>P). بعلاوهدر افراد با عملکرد اجرایی بالاتر، اثربخشی درمان به صورت معناداری بالاتر بود (0.01>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی روابط موضوعی می تواند رضایت زناشویی زوجین دارای سازمان شخصیت مرزی خفیف را بهبود بخشیده و عملکرد اجرایی می تواند در اثربخشی درمان نقش تعدیل کننده داشته باشد.
اثربخشی آموزش ذهنی سازی بر ظرفیت ذهنی سازی و رضایت زناشویی در متأهلین ایرانی ناراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیرآموزش مبتنی بر ذهنی سازی بر ارتقاء ظرفیت ذهنی سازی و رضایت زناشویی در افراد متاهل ناراضی ایرانی بود. روش: پژوهش حاضر در چارچوب طرح های آزمایشی تک موردی قرار می گیرد. شرکت کنندگان در این مطالعه 3 فرد متاهل و دانشجو دانشگاه تربیت مدرس بودند. هر سه شرکت کننده دوره آموزش مبتنی بر ذهنی سازی را در طول 12 جلسه 1ساعت و 30دقیقه ای سپری کردند. هر یک از شرکت کننده ها 9 مرتبه (سه مرتبه خط پایه، پنج مرتبه طی آموزش و یک دوره پیگیری یک ماهه) به وسیله ی مقیاس-های ذهنی سازی، رضایت زناشویی و کارکردتاملی ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل دیداری درون و برون موقعیتی داده-ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش مبتنی بر ذهنی سازی بر ارتقاءظرفیت ذهنی سازی با ضریب تاثیر 36/0 و سطح معناداری (05/0 P<) و بر رضایت زناشویی با ضریب تاثیر 85/0 و سطح معناداری (05/0 P<) مؤثر است. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت بسیاری از تعارض های ارتباطی زوجین ، ناشی از نقص در ظرفیت ذهنی سازی و هشیارسازی زوجین در جریان آموزش در کاهش این تعارض ها بسیار مؤثر است. نتایج پژوهش حاضر بر استفاده از آموزش های روانشناختی ذهنی سازی در الگوهای ارتباطی متاهلین ناراضی ایرانی تأکید دارد.