۱.
کلیدواژهها:
خودکارآمدی انگیزه پیشرفت اضطراب رقابتی عملکرد ورزشی المپیادهای ورزشی
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی در رابطه بین انگیزه پیشرفت با اضطراب رقابتی و عملکرد ورزشی در دانش آموزان شرکت کننده در المپیادهای ورزشی مدارس انجام شده است،.روش شناسی پژوهش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل دانش آموزان شرکت کننده در المپیادهای ورزشی مدارس شهرستان بختگان به تعداد 320 نفر در سال 1401 بود. نمونه گیری بر اساس روش نمونه گیری در دسترس بود. بدین صورت که از بین دانش آموزان شرکت کننده در المپیادهای ورزشی مدارس شهرستان بختگان، بر اساس جدول تعیین نمونه گرجسی و مورگان (1970) تعداد 175 نفر انتخاب شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیر انگیزه پیشرفت و عملکرد ورزشی صورت مثبت رابطه معنی دار وجود دارد. بین متغیر اضطراب رقابتی و عملکرد ورزشی به صورت منفی رابطه معنی دار وجود دارد. بین متغیر انگیزه پیشرفت و خودکارامدی به صورت مثبت رابطه معنی دار وجود دارد. بین متغیر اضطراب رقابتی و خودکار امدی به صورت منفی رابطه معنی دار وجود دارد. بین متغیر خودکارامدی و عملکرد ورزشی به صورت مثبت رابطه معنی دار وجود دارد. متغیر خودکارامدی به عنوان نقش واسطه بر متغیر عملکرد ورزشی در جهت مثبت رابطه برقرار نمود، به طوری که این متغیر نسبت به متغیرهای مستقل انگیزه پیشرفت و اضطراب رقابتی در افزایش عملکرد ورزشی دانش اموزان نقش قوی تری از خود نشان داد.نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی می تواند نقش میانجی گر را در رابطه مثبت بین انگیزه پیشرفت و عملکرد ورزشی ایفا کند. در حالی که ارتباط منفی میان اضطراب رقابتی و عملکرد ورزشی را تحت تأثیر قرار می دهد
۲.
کلیدواژهها:
خودتعیین کنندگی درگیری شغلی تاب آوری کارکنان 115 استان بوشهر
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش بررسی تاثیر خودتعیین کنندگی بر درگیری شغلی با واسطه گری تاب آوری در کارکنان اورژانس 115استان بوشهر بود. روش شناسی پژوهش: روش این تحقیق از نظر ماهیت و اهداف از نوع کاربردی بود و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان اورژانس 115 استان بوشهر به تعداد 169 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 117 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه خودتعیین کنندگی دسی و رایان (1985)، پرسشنامه درگیری شغلی کانونگو (2003)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به صورت صوری توسط 3 نفر از اساتید علوم تربیتی مور تایید قرار گرفت و ضریب پایایی پرسشنامه ها خودتعیین کنندگی 849/0، درگیری شغلی 801/0 و تاب آوری 799/0 برآورد شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از (آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که خودتعیین کنندگی بر درگیری شغلی با واسطه گری تاب آوری تأثیر مثبت دارد. خودتعیین کنندگی بر درگیری شغلی تأثیر مثبت دارد. خودتعیین کنندگی بر تاب آوری تأثیر مثبت دارد. خودتعیین کنندگی بر درگیری شغلی با کنترل تاب آوری تأثیر مثبت دارد.نتیجه گیری: خودتعیین کنندگی می تواند تاثیر مثبتی بر درگیری شغلی داشته باشد. وقتی که افراد در شغل خود بیشترین قدرت و آزادی را برای اتخاذ تصمیمات دارند، احساس کنترل بیشتری بر شغل خود دارند و می توانند فعالیت های خود را به صورت مستقل انجام دهند.
۳.
کلیدواژهها:
استرس شغلی رضایت زناشویی کیفیت زندگی دبیران فراشبند
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش تبیین رابطه بین استرس شغلی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی دبیران مقطع متوسطه در شهرستان فراشبند بود.روش شناسی پژوهش: روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه پژوهش کلیه دبیران مقطع متوسطه در شهرستان فراشبند 170 بود که با استفاده از سرشماری تمامی افراد در پژوهش شرکت داده شد .ابزار پژوهش پرسشنامه استرس شغلی،رضایت زناشویی و کیفیت زندگی بود.روایی و پایایی ابزار توسط پژوهشگران پیشین مطلوب بدست آمد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین استرسشغلی دبیران با کیفیت زندگی0/426- و رضایت زناشویی0/548-آنان رابطه ی معکوس و معنی داری وجود دارد.همچنین استرس شغلی و کیفیت زندگی می توانند رضایت زناشویی دبیران را به طور معنی داری پیش بینی کنند.نتیجه گیری: استرس شغلی و کیفیت زندگی دبیران می توانند به عنوان پیش بینی کننده های مهمی برای رضایت زناشویی آنها عمل کنند. برای بهبود رضایت زناشویی، مدیریت استرس شغلی و ارتقای کیفیت زندگی دبیران بسیار حائز اهمیت است. این می تواند توسط سازمان ها و مدیران آموزشی با ارائه حمایت و شرایط مناسب شغلی، و همچنین توسط خود دبیران با توجه به تعادل کار و زندگی، مراقبت از سلامتی و ارتباطات مثبت در روابط زناشویی تحقق یابد.
۴.
کلیدواژهها:
شفقت به خود تعهد سازمانی تاب آوری شغلی معنویت در محیط کار
مقدمه و هدف: با ظهور بحران های اخلاقی و هویتی در سراسر جهان تأکید بر معنویت بیش از پیش آشکار شده است. به نظر می رسد نیاز بشر امروزی به معنویت بیش از زمان گذشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شفقت به خود، تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی با معنویت در محیط کار در معلمان مقطع ابتدایی است.روش شناسی پژوهش: روش اجرای این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری را کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که تعداد 278 نفر (115 آقا و 163 زن) براساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های شفقت به خود نف و همکاران (2003)، تعهد سازمانی پورتر (1974)، تاب-آوری شغلی مورگان لیون (2001) و معنویت در محیط کار میلیمان و همکاران (2003) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بین شفقت به خود و مؤلفه های آن (به غیر از انزوا) با معنویت در محیط کار همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین بین تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی و معنویت در محیط کار رابطه مثبت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین قادرند 34 درصد از واریانس معنویت در محیط کار را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که شفقت به خود، تعهد سازمانی و تاب آوری شغلی نقش مهمی را در معنویت در محیط کار معلمان مقطع ابتدایی ایفا می کنند.
۵.
کلیدواژهها:
شیفتگی تحصیلی درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر
مقدمه و هدف: درگیری تحصیلی سازه ای است که برای اولین بار جهت تبیین افت و شکست تحصیلی مطرح شد و به عنوان پایه و اساسی برای تلاش های اصلاح گرایانه در حوزه تعلیم و تربیت مد نظر قرار گر فت. این پژوهش با هدف امکان سنجی پروتکل آموزشی شیفتگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر شاهیندژ در سال 1401 بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در 2 گروه (هر کدام 15 نفر) آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (۲۰۱۱) بود که شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله آن را تکمیل نمودند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 4 هفته متوالی (هر هفته 2 جلسه) تحت آموزش برنامه مبتنی بر شیفتگی تحصیلی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر بسته آموزشی مبتنی بر شیفتگی تحصیلی بر درگیری تحصیلی و مولفه های آن در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه معنادار بود (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت بسته آموزشی مبتنی بر شیفتگی تحصیلی روش مناسبی برای ارتقاء درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر است. بنابراین بکارگیری این روش مداخله ای به تنهایی یا در ترکیب با سایر برنامه های درمانی و آموزشی می تواند موجب ارتقاء درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر شود.
۶.
کلیدواژهها:
آموزش بهداشت مدارس
مقدمه و هدف: مدرسه نهادی است که کودکان برای یادگیری به آن قدم میگذارند. حفظ سلامت جسمی، روانی و اجتماعی کودکان بسیار مهم میباشد. هدف ، تعیین میزان تأثیر آموزش اصول بهداشتی ارایه شده توسط مربیان بهداشت مدارس بر عملکرد دانش آموزان دختر ابتدایی فراشبند بود. روش : این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 354 نفر از دانش آموزان دختر در سنین 8 تا 12 سال به صورت تصادفی ساده از مدارس ابتدایی دخترانه فراشبند و 30 مربی بهداشت به صورت سرشماری در سال 1402-1401 انتخاب شدند. ابزار تحقیق، دو پرسشنامه محقق ساخته شامل سئوالاتی در حیطه بهداشت فردی، معاینات دوره های سلامت روانی و توانمندی بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و t در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: بین توانمندسازی دانش آموزان با میزان رعایت اصول بهداشت فردی (0/49 = r ، 0/001 P(، بهداشت عمومی )0/53 = r ، 0/001 > P)، سلامت روانی )0/ 18 = r، 0/018 = P ) دفعات معاینات دورهای )0/ 46 = r، 0/044 = Pارتباط معنی داری وجود دارد.. بین آموزش مباحث بلوغ با رعایت بهداشت فردی(/25 = r، 0/001 p<بهداشت عمومی 0/609 = r، 0/001 > P)، سلامت روانی )/503 0= r، 0/018 = P)، ارتباط با مربی )0/261 = r، 0/050 = P )معاینات دورهای )0/17 = r ، 0/015 P و توانمندی دانش آموزان )0/ 49 = r، 0/001p )ارتباط معنی داری دارد.نتیجه گیری: آموزشهای بهداشتی در مدارس، در ارتقای سطح بهداشت فردی، بهداشت عمومی و سلامت روانی مؤثر است و هرچه دانش آموزان تحت تأثیر آموزه های بهداشتی قرار گیرند و زمان معاینات دوره ای بیشتر باشد، بر توانمندی دانش آموزان در رعایت اصول بهداشتی فردی و عمومی در جامعه اثر بیشتری دارد.کلید واژه ها: آموزش بهداشت، بهداشت عمومی