مطالب مرتبط با کلیدواژه

سیاوش


۴۱.

بازخوانی آیین سوگ سیاوش و تعزیه امام حسین(ع) (بر مبنای تحلیل نگاره های مربوط به سوگ سیاوش در آسیای مرکزی و اثری از «حسین زنده رودی»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاوش تعزیه امام حسین (ع) سوگ نگاره های سوگ حسین زنده رودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹۴ تعداد دانلود : ۹۶۰
از مهم ترین داستان های سوگ در اساطیر ایران، سوگ سیاوش و آیین های همراه آن است. سرگذشت سیاوش در بسیاری از متون کهن ایرانی آمده و بخش مهمی از شاهنامه را نیز به خود اختصاص داده است. رد پای بسیاری از آیین های کهن در سوگ سیاوش قابل تشخیص است. مطالعه حاضر سعی دارد با بررسی آیین سوگ سیاوش و مقایسه آن با روایت تعزیه امام حسین(ع)، به این نکته بپردازد که چگونه و چرا در تفکر اسطوره ای ایرانی، شخصیتی زمینی به موجودی آسمانی و مثالی تبدیل می شود و این امر در آیین سوگ او و توسط سوگواران و اعمال آنها تکرار و بازتولید می شود. در کمبود منابع تاریخی مکتوب درباره فرهنگ و هنر ایران، یکی از مهم ترین شیوه ها در بازخوانی اسطوره و آیین، بهره گرفتن از منابع تصویری است. بدین منظور در مقاله حاضر ضمن بهره گیری از شاهنامه و متون تاریخی دیگر، از نگاره های سوگ به دست آمده از آسیای مرکزی و مقایسه آن با نقاشی ای از «حسین زنده رودی» استفاده شده است. مسئله اصلی این پژوهش پی گیری تداوم اسطوره سیاوش و نماد ها و نشانه های آیینی آن در مراسم عزاداری امام حسین (ع) و چرایی این تداوم و همسانی نشانه های آیینی در دو مراسم مختلف است. بدین منظور به بازشناسی شباهت های موجود در آیین سوگواری امام حسین(ع) و سوگ سیاوش در اثر زنده رودی با نگاهی به نگاره های مربوط به سوگ سیاوش در آسیای مرکزی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که زنده رودی در اثرش در به تصویر کشیدن همة صحنه های سوگواری امام حسین(ع)، اگر چه در ظاهر گویی شهادت امام حسین(ع) را نشان می دهد، اما به واقع به بازنمایی الگو و نمونه ای ازلی، یعنی مرگ و شهادت و تکرار آیین ها و مراسم همراه آن در روزگاری تاریخی می پردازد. بعلاوه شباهت های زیادی از جمله رنگ سیاه، اسب سیاه، شیون و گریه بر پیکر قهرمان شهید و ... میان سوگ سیاوش و عزاداری امام حسین (ع) وجود دارد. برای رسیدن به این نتایج با استفاده از منابع مکتوب و تصویری و البته اولویت دادن بر نوعی خوانش تصویری- شمایل شناسه به مطالعه این امر پرداخته شده است. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است.
۴۲.

کیخسرو و بهرام (خوانش بینامتنی شاهنامه و هفت پیکر از منظر شخصیت پردازی اسطوره گونه کیخسرو و بهرام گور)

کلیدواژه‌ها: سیاوش اسطوره مقاومت مماشات پدیدارشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۴۱۹
شاهنامه به عنوان الگوی سرآمد حماسه های ایرانی، منشأ خلق آثار متعدد حماسی پس از خود شده است. در این پژوهش با خوانشی بینامتنی، اثرگذاری شاهنامه بر هفت پیکر نظامی در خلق شخصیت اسطوره گونه بهرام گور بررسی شده است. پژوهش حاضر در پی یافتن مواردی از داستان و شخصیت اسطوره ای کیخسرو در شاهنامه است که الهام بخش شخصیت پردازی نظامی در پردازش شخصیت بهرام گور بوده است؛ بدین ترتیب می توان الگویی برای خلق شخصیت بهرام در روایت نظامی پیدا کرد. اشاره نظامی در ابتدای هفت پیکر بر ابتنای اثرش بر شاهنامه و شواهد متنی موجود، این مدعا را تقویت می کند. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی بینامتنی، در حوزه دو شخصیت یاد شده، برپایه آرای ژرار ژنت دو اثر شاهنامه و هفت پیکر را بررسی کرده و نتایج نشان دهنده آن است که که روابط بینامتنی صریح و ضمنی، در مواردی همچون پیش بینی و رؤیاهای بزرگان در مورد دو شخصیت، اعمال و رفتار، شخصیت عرفانی و فرجام آن ها نمود یافته است.
۴۳.

تحلیل نشانه معناشناختی کارکرد گفتمانی مقاومت اسطوره ای در داستان سیاوش

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاوش اسطوره مقاومت مماشات پدیدارشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۳۳۸
در مقاومت اسطوره ای، حضوری متمرکز شکل می گیرد که قدرتی درونی شده دارد و سوژه در نقش کنش گر گفتمانی عمل می کند. سیاوش (سوژه گفتمانی)، یکی از محوری ترین شخصیت های شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلایی می یابد. این حضور، سوژه را به عنوان نماد هویت بخشی در مرکز ثقل گفتمان قرار می دهد. سوژه رقیب نیز حضور خود را در ارتباط با او تنظیم می کند و در تعامل دوسویه و یا در رابطه ای تنشی با او قرار می گیرد. این تقابل و تعامل در قالب دو کلان روایت مقاومت و مماشات بروز می یابد. پرسش اصلی این است که مقاومت اسطوره ای و به تبع آن مماشات و ممارست گفتمانی در داستان سیاوش، چگونه و در قالب چه گفتمان هایی تحقق یافته است. در واقع، هدف اصلی پژوهش پیشِ رو، تحلیل نشانه معناشناختی چگونگی تحقق مقاومت اسطوره ای و تأثیر آن در شکل دهی به هویت و ارزش است. پژوهشِ حاضر با روش توصیفی تحلیلی نشان دهنده آن است که سوژه با راهبردهای مقاومت اسطوره ای مانند فشاره ای و گستره ای، اتیکی، زایشی و پدیدارشناختی، از ارزش وفای به عهد و درستی دفاع می کند. سوژه رقیب نیز با صف آرایی در مقابلش، قصد دارد تا او را به مماشات وادارد؛ اما سوژه ممارست می کند و به حضور خود وجهی پدیداری و هستی محور می بخشد.
۴۴.

بررسی نگاره های گذر سیاوش از آتش بر اساس نظریه بیش متنی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاوش نگارگری بیش متنیت ژنت شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۸ تعداد دانلود : ۶۶۹
طبق نظریه بیش متنیّت ژنت، شاهنامه یک پیش متن است و نگاره های شاهنامه که بر مبنای آن تولید شده و برای روایت متنیِ شاهنامه یک روایت تصویری خلق کرده است، بیش متن به شمار می آید. حال پرسش این است که بیش متن نگاره ها در چه مواردی مطابق با پیش متن شاهنامه بوده و در چه مواردی دچار تراگونی و تغییر شده است؟ برای پاسخ به این پرسش به خوانش تطبیقی و بینانشانه ای متن و تصویر می پردازیم. به این منظور روایت «گذر سیاوش از آتش» را که یکی از پربسامدترین مجالس در سنّت نگارگری ایرانی است، انتخاب می کنیم. به این ترتیب، پژوهش پیشِ رو به نقش روابط بینامتنی در تولید اثر توجه دارد و بر آن است تا با روی کرد بینامتنی چگونگی گشتار (انتقال) روایت متنی به روایت تصویری را بررسی و تبیین کند. پرسش های تحقیق به این شرح است: از نظرگاه روابط بینامتنی، نگاره گذر سیاوش از آتش چه میزان ارجاع های صریح به متن دارد؟ با توجّه به روابط بینامتنی، روایت تصویری تا چه حد دچار تغییر شده و تا چه حد یک سان و بدون تغییر باقی مانده است؟ روش پژوهش به این شرح است که نخست با بیان روایت متنی به تأویل و نمادشناسی عناصر اصلی می پردازیم و سپس با روی کرد تطبیقی روایت تصویری نگارگران را بررسی می کنیم. پس از آن نگاره ها را با روی کرد بیش متنیّت ژنت از دو منظر گشتار همان گونی و تراگونی تحلیل می کنیم. هدف تحقیق ارائه نمونه ای عملی برای تبیین کارکرد نظریه بیش متنیّت در پیکره مطالعاتی هنر ایرانی است.
۴۵.

بررسی تطبیقی داستانِ سیاوش و روایت مادرِ تعزیه نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شاهنامه سیاوش امام حسین (ع) تعزیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۸۰۶
باورها و سنت های ایرانی و از پی آن نقش و جایگاه معصومان و قهرمانان کهن این سرزمین، در آیین ها، اسطوره ها و نمادهای شیعیان ایران، به ویژه در فرهنگ و شعائر و هنرهای عاشورایی، نمودها و جلوه های زیادی دارند و در بسیاری از سنت های دینی، بن مایه های این پندارها را می توان مشاهده کرد. در این میان، نسخ تعزیه، به دلیل حشر و نشری که با عامه مردم داشته اند، از این باورمندی سرشارترند. در این مقاله کوشش شده است تأثیر داستانِ سیاوش بر روایت نسخه تعزیه امام حسین (ع) نشان داده شود. از این رو، ضمن روایت خلاصه دو داستان و ویژگی هایشان، همانندی ها و پیوندهای آن ها در زمینه تولد رازناک از مادری آسمانی، جنبه ازلی بودن، کنش ها و واکنش های طبیعت در برابر این قهرمانان، پیشگویی و آگاهی ایشان از سرنوشتشان، حضور فرازمینی ها در روایت دو داستان، مرکب و ادوات ویژه، پاک نهادی و شهادت طلبی، تکرار شوندگی در بستر تاریخ، نیایش و شفاعت و نمادها و اشارات مشترک، واکاوی می شود . این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان در کنار روایت یک واقعه تاریخی، سرگذشت رازآلود قهرمانان اساطیری را با پیشوایان مذهبی در آمیخت؛ به گونه ای که آن شخصیت را برای مردم باورپذیرتر و حتی در خور ستایش بیشتر سازد.
۴۶.

عناصر تراژیک در داستان های سیاوش و فرودِ شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی ادبیات تطبیقی تراژدی سیاوش فرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۴ تعداد دانلود : ۵۸۳
تراژدی در شکل اصیل یونانی خود، به صورت نمایش روی صحنه اجرا می شد. ارسطو از نخستین کسانی بود که درباره ی تراژدی در کتاب "فن شعر" بحث کرد و آن را از انواع شعر دانست به شکلی که تقلید کردارهای مردم باشد و آن ها را از آنچه هستند برتر نشان بدهد؛ همچنین ارسطو درباره ی ویژگی های صحنه و بازیگران تراژدی، توضیحات کاملی را ارائه داد. در روم باستان تراژدی هایی خلق شد که صرفا برای اجرا روی صحنه نوشته نشده بود. در دوران قرون وسطی و رنسانس، عنصر نمایشی بودن، به عنوان اصلی ترین عنصر در بررسی آثار تراژیک به حساب نمی آمد. تا جایی که در دوران معاصر ویژگی های تراژدی در رمان ها و منظومه های شعر نیز قابل بررسی است. شاهنامه ی فردوسی به عنوان یک اثر منظوم حماسی دارای داستان هایی است که می توان تحت عنوان تراژدی از آن ها یاد کرد. داستان هایی که قهرمانانی دارد، به فاجعه ختم می شود، ذهن انسان را درگیر موضوع فلسفه ی زندگی می کند، رقت قلب می آورد و باعث پالایش روح می شود. مولفان برآنند تا به جستجوی عناصر کلیدی تراژدی یونانی در دو داستان تراژیک شاهنامه ی فردوسی، سیاوش و فرود، بپردازند. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دو داستان نمی توانند مصداق کامل تراژدی یونانی باشند و در این راستا مهم ترین وجه افتراق، شکل روایی شاهنامه است که با شکل نمایشی تراژدی یونانی هماهنگ نیست، اما به لحاظ ویژگی های محتوایی، این دو داستان در بسیاری از موارد با عناصر کلیدی تراژدی، در نوع یونانی خود، همپوشانی دارند؛از این رو میتوان این دو داستان را تراژدی دانست. واژه های کلیدی:شاهنامه فردوسی،ادبیات تطبیقی
۴۷.

تحلیل ادبی و هنری رؤیا در متن و نگاره داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رؤیا نقد تخیلی گاستون باشلار توس سیاوش نگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۳۶۷
گاستون باشلار معرفت شناس، فیلسوف منتقد و از ساختارگرایان نخست فرانسه، شیوه نقدی تازه را بر پایه تحلیل و تفسیر تصاویر ادبی و هنری پایه گذاری کرد. باشلار که مبنای نقد خویش را بر پایه عناصر چهارگانه قرار داده بود، برای تخیل مادی شاعر و رابطه آن با ضمیر ناخودآگاه و مسائل پدیدار شناسی نقشی گسترده قائل بود. از دیدگاه معرفت شناسانه وی، خیال و رؤیای شاعرانه به واسطه عناصر چهرگانه و در قالب کهن الگوهای اسطوره ای با دلالت های آشکار و پنهان جلوه مادی می یابند و برای پذیرش نقش ادبی و برانگیختن احساسات مخاطب با تصاویری دوگانه جلوه می نمایند که تحلیل تخیل مادی و تفسیر این دوگانگی ها، سبب گشودن عقده متن می شود. داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» یکی از ده ها روایت رؤیا در شاهنامه است که در یکی از نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی به عنوان نمونه بی بدیلی از به تصویر کشیده شدن عالم رؤیا و خیال شاعر در نقاشی ایرانی نمود یافته است. این مقاله کوششی در جهت بازنمایی پیوند دیرینه ادبیات و هنر به ویژه نگارگری از دریچه تخیل مادی با روی کردی بر آرای باشلار در باب تخیل مادی شاعر در شعر و تطابق آن ها با نگاره است تا آشکار نماید که عناصر چهارگانه در تخیل فردوسی در این داستان چه جای گاهی داشته و چگونه در قالب کلمات و تصویرسازی ها نمود پیدا کرده و تا چه اندازه با نقد تخیلی باشلاری در شعر و نگاره قابل تطبیق است. به استناد موارد یافت شده می توان گفت شاعر و نگارگر از تخیل مادی و دوگانگی دیالکتیکی مورد نظر باشلار در خلق اثر خود بهره مند گردیده اند.
۴۸.

بررسی و تحلیل تراژدی سیاوش بر مبنای نظریه «میتوس تراژدی» فرای

کلیدواژه‌ها: نورتروپ فرای میتوس تراژدی شاهنامه سیاوش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۴۹۰
شاهنامه فردوسی از آثار ادب کلاسیک ایران است که بسیاری از داستان های آن از منظر یک اثر تراژیک قابل بررسی است. سوگ سیاوش به عنوان روایتی کهن با هسته تراژیک، از جمله این داستان هاست. در این پژوهش، داستان سیاوش بر اساس نظریه «میتوس تراژدی» نورتروپ فرای، منتقد کانادایی بررسی شده است. بر مبنای این نظریه، که اصولی جهان شمول را در بررسی آثار تراژیک ارائه می دهد، داستان سیاوش از مؤلفه هایی همچون: «ناهمخوانی عشق و ساختار اجتماعی»، «سلطه بی قید و شرط تقدیر» و همچنین مراحل شش گانه ای برخوردار است که آن را در ردیف یکی از زیباترین تراژدی های جهان قرار می دهد. فرای در نظری ه خود به شخصیّت ضدقهرمان نمی پردازد؛ این سیر وقایع، جبر زمانه و خواست خدایان است که  دوستی ها را به دشمنی بدل می سازد. در داستان سیاوش نیز سلطه تقدیر و بازی زمانه، افراسیاب را نادانسته و بی سبب در برابر داماد و دختر خویش قرار می دهد و هر دو طرف بی آنکه بخواهند به مصاف هم می روند. از دیگر مؤلفه های تراژدی، «اجتناب ناپذیری فاجعه نهایی» است که در سوگ سیاوش، به بهترین نحو به مخاطب القا می گردد. برقراری ثبات و آرامش پایانی و همچنین جهان بینی تقدیر  مدار حاکم بر داستان به آفرینش نوعی تسلای متافیزیکی می انجامد که لازمه بخش پایانی یک اثر تراژیک است.
۴۹.

دراسه مقارنه فی أساطیر الخصب: سیاوش وأدونیس نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۴۸
الهدف والغایه من هذه المقاله هو عرض دراسه مقارنه بین اسطوره «سیاوش» و «أُدونیس»، والأسطورتان خصبتان مثمرتان. الارتباط المعنوی ساطع جلّی فی الاسطورتین حیث نشاهد الإئتلاف بین القوی الطبیعیه الخصبه المزهره ومراسیم ومواسم العزاء ظاهره للعیان. وهذا یدلُّ دلالهً واضحه علی أنَّ هناک صلات واقتران وروابط بین فلاحی الهلال الخصیب وایران طالت الآداب والسُنن والعادات واتقالید والثقافات الموروثه. وقد أحرزت هذه المقاله علی سجایا وخصال مشترکه فی الحضارات والثقافات بین ایران وشعوب غربی آسیا تستحق الإلتفات والعنایه وغایه الاهتمام. وعدّت هذا الوقع نتیجه الإنفعال والتأثر بین هاتین المنطقتین، تلک العلاقات العاطفیه الجیاشه التی سیطرت علی المنطقه من جبال زاگرس الی سواحل البحر الأبیض المتوسط وخلّدت الحب والعطف والحنان.
۵۰.

ماه دیدارِ فرّخ پسر (پژوهشی دیگر پیرامون مادر سیاوش)

کلیدواژه‌ها: سیاوش مادر سیاوش کاووس سودابه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۳۶۰
داستان سیاوش،از داستانهای جذّاب شاهنامه است که فردوسی، سیاوش رااز تولد تا کشته شدن، به عنوان نماد پاکی، صداقت و بزرگ منشی، نمودار ساخته است. نکته قابل تأمّل در این داستان، گمنامی مادر سیاوش است، که باعث شده، حدس و گمان ها در خصوص شخصیت و هویّت وی، متفاوت به نظر بیاید. هر کدام از این نظریه ها، در عین نو بودن، نقص ها و اشکالاتی دارد، و پژوهشگرانی چون: خالقی مطلق، اسلامی ندوشن، و آیدنلو،در پژوهش و نظر خویش، با تردید و شک و احتمال بدان پرداخته و هرکدام به یکی از موارد مربوط به مادر سیاوش اشاره کرده اند. در این مقاله، به طور مختصر به بیان فرضیه های مختلف در خصوص هویّت مادر سیاوش، و نقد نظریات ارائه شده، با جمع بندی و ترکیب دیدگاههای ارائه شده و حذف نکاتی که بیشتر بر پایه حدس وگمان بوده ، نظریه ای ترکیبی و کاملتر(تا حد امکان) ارائه خواهد شد.
۵۱.

سهراب در آیینه ی سیاوش (بررسی مکانیسم دفاعی جابه جایی در رفتار عاطفی رستم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی رستم سیاوش مکانیسم های دفاعی جابه جایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۵۲
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از دقیق ترین و هنرمندانه ترین آثار منظوم تاریخ ادبیات ایران و جهان است. تعّدد شخصیت ها در شاهنامه و نحوه ی کنش و تعاملات میان آن ها مُبین این نکته است که خالق آن به بسیاری از نکات و دقایق روانی و شخصیتی آگاهی داشته و در پرداخت شخصیت های داستانی، توجه لازم را داشته است. رستم، قهرمان ملی ایران، از موثّرترین چهره هایی است که نقش های فراوانی برای ایران می آفریند و گره گشاترین پهلوان در شاهنامه می باشد. این مقاله رستم پیلتن را در ترازوی عاطفه بررسی می کند؛ زیرا او در تراژدی های رستم و سهراب و داستان سیاوش، رقیق ترین عواطف را از خود بروز می دهد و از آنجا که فردوسی نگران سرنوشت و حالات روحی شخصیت های شاهنامه است، با سپردن تربیت سیاوش به رستم و جابه جایی عاطفه ی او به سمت سیاوش، تسلّای روحی و روانی اش را خواستار است. این مسأله توجه و شناخت عمیق نویسنده را به مسائل روانی و شخصیتی آدمی نشان می دهد. ایفای نقش رستم در داستان سیاوش منطبق بر نظریه مکانیسم های دفاعی و مقابله با فشار روانی است. از آنجا که وی نتوانسته است مربّی فرزند خود باشد، حال بر این است که کاستی های وجودی و روانی خود را در مواجهه با سیاوش جبران کند. او سهراب را در آیینه ی سیاوش نظاره می کند و انگیزه ها ی ارضا نشده ی خود را با مکانیسم جابه جا سازی به مجرایی می راند که موجب کاهش تنش های روانی و حفظ عزت نفس او می گردد.
۵۲.

مقایسه تطبیقی داستان سیاوش و رامایانا با توجه به بن مایه های مشترک

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسطوره داستانهای ایران و هند. شاهنامه رامایانا سیاوش راما ادبیات تطبیقی ایران و هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۵ تعداد دانلود : ۵۹۷
اسطوره، تفکر و واکنش نخستین انسان، در برابر وقوع حوادث طبیعی است و چون این مردم در شناخت عوامل این حوادث دچار ابهام بودند، عکس العمل آن ها نسبت به آن وقایع، همراه با ترس بوده است. همین ترس آنان را انگیخت تا برای هر پدیده ای خدایی فرض کنند و با پناه بردن به آن، از شرّ حوادث ایمن شوند. شکل گیری اسطوره ها در جوامع بشری بر مبنای همین اصل استوار بوده است و به همین دلیل در اسطوره های ملل ،شباهت هایی دیده می شود. درمیان اسطوره های ملل، اساطیر ایران و هند به دلیل وجود اشتراکات فرهنگی، دارای بیشترین شباهت ها هستند و این تأثیر پذیری ها در آثار ادبی دو ملّت از جمله اساطیر و داستان های حماسی بسیار بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه ی فردوسی و حماسه ی رامایا در دو شخصیت سیاوش و راما، به تحلیل بن مایه های مشترک میان این دو داستان پرداخته است. ظهور و بروز همانندی های اسطوره ای در دو قهرمان اصلی ، نبرد میان خوبی و بدی، وفاداری به پیمان و عهد، داوری آتش برای اثبات گناهکاری و بی گناهی، نیروی جنگاوری و دلیری، سیطره ی تقدیر بر سرنوشت قهرمانان، عشق، نفرت، نقش دسیسه و توطئه های نامادری و سپردن تربیت هر دو قهرمان به دیگری در نوجوانی، در کنار جاودانگی ابدی روح نیمه خدایی قهرمانان داستان از بن مایه های مشترک این دو داستان اسطوره های است .روش بررسی در این پژوهش بر مبنای یافته های کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی تحلیلی است. یافته ها و دستاورد های تحقیق نشان می دهد که وجود مشابهت های بسیار در اسطوره ی راما و سیاوش دلیل محکمی است بر تأثیر ریشه دار عقاید آریایی بر شکل گیری این دو داستان.
۵۳.

بررسی نماد گاو یکتا آفریده و ماهیت سیاوش در شاهنامه و انعکاس آن در سنگ برجسته های تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره گاو یکتا آفریده سیاوش شعر نقوش برجسته ی تخت جمشید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۳ تعداد دانلود : ۵۶۶
اساطیر نشان دهنده ی فرهنگ و نحوه ی تفکر مردمان در دوران های کهن است؛ زبانِ گویای تاریخی است از دوران های پیش از تاریخی؛ سخنگویِ بازمانده های گرانبهایی است که از دل خاک ها بیرون کشیده می شود، یا در دل سنگ ها و کوه ها یافت می گردد. اساطیر نماینده ی تداوم زندگی فرهنگی یک ملت و به نوعی تاریخ آن است (آموزگار،1388 :1). شاعران و نویسندگان، اسطوره ها و باورهای کهن اقوام خود را پرورانده و آثار ایشان پیوندی تنگاتنگ با اسطوره ها دارد. گاو یکتا آفریده در کیهان شناسی زرتشتی، نام نخستین گاو آفریده شده و یکی از شش آفرینش ازلی اهورامزدا در جهان مادی و پدرِ اساطیریِ همه حیوانات سودبخش است. این گاو در افسانه آفرینش کشته می شود و از اندام و چهره ی او جهان دوباره پر از جانداران می شود. آن گونه که سیاوش نیز شخصیت مثبتی است، روح آزاده و جوانمردی دارد و مظلوم و بی گناه می میرد. از خون او گیاه مقدّس خون سیاوشان می روید که با رویش و زایش ارتباط دارد. در پهنه ی گسترده ی ایران نقوش برجسته، سنگ برجسته و سنگ نگاره در کنار ادبیات برای حفظ اساطیر قدمتِ زیادی دارد. بر همین اساس در تخت جمشید نیز از سنگ برجسته های بسیاری استفاده شده است. نماد گاو در نقوش برجسته ی تخت جمشید به وفور و با معانی مختلف به کار رفته است. معنای نهفته در لایه های ژرف تر سنگ برجسته ها و تطبیق آن با موارد مشابه در ادبیات می تواند تصویر درست تری از باورهای اسطوره ای و فرهنگی ایران زمین باشد. اهداف پژوهش ۱- بررسی اسطوره ی گاو یکتا آفریده و داستان سیاوش در شاهنامه از اهداف این پژوهش است. ۲- از دیگر اهداف این پژوهش انعکاس اساطیر درنقوش برجسته ی تختِ جمشید و شاهنامه ی فردوسی است. سوالات پژوهش ۱- اسطوره گاو یکتا آفریده چه کارکردی در نقش سیاوش در شاهنامه ی فردوسی و نقوش برجسته ی تخت جمشید داشته است؟ ۲- گاو یکتا آفریده در قالب شخصیت سیاوش چه مفاهیمی را به مخاطب القاء می نماید؟
۵۴.

مقایسه سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه با نوح، انسان کامل تورات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاوش نوح(ع) اسطوره انسان آرمانی انسان کامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۸۳۸
سیاوش و نوح(ع) در شاهنامه و تورات، همسان و هم روزگار نیستند اما هر دو از یک ویژگی مشترک برخوردارند؛ یعنی کامل و آرمانی اند، دو شاخصه قدسی و مینوی که همواره مطلوب بشر کمال طلب بوده است. کمال طلبی، گاه در قامت سیاوش، انسان آرمانی شاهنامه فردوسی، و در روایتی اسطوره ای و حماسی ترسیم می شود و گاه در قالب نوح، انسان کامل تورات و ضمن روایتی تاریخی مذهبی ظهور و بروز می یابد. معیارهایی که شاهنامه به عنوان منبعی سرشار از نکته های اخلاقی و تربیتی از انسان آرمانی ارائه می دهد، با شاخصه های انسان کامل تورات به عنوان متنی تاریخی مذهبی، چندان تفاوتی ندارند؛ زیرا فردوسی به عنوان حکیمی خردورز تلاش می کند چهره ای الهی و جاودانه از سیاوش ارائه دهد که هم با دیدگاه اسطوره ای منطبق باشد و هم از نظر مذهبی قابل پذیرش و مقبول؛ بر همین مبنا، داستان سیاوش با وجود نقل در متون مهری و مزدیسنی پیش از شاهنامه، همواره مورد توجه ایرانیان مسلمان نیز بوده است. با مقایسه سیاوش و نوح(ع) و واکاوی برخی از ویژگی های شخصیتی و اخلاقی و تعلیمی دو انسان اسطوره ای و دینی، دریافت می شود که وجه مشترک هر دو، اخلاق و معیارهای تربیتی و آموزه های تعلیمی است و ارزش ها و ملاک های ارزشی در تورات و شاهنامه بسیار به هم نزدیک اند.
۵۵.

تحلیل ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود بر اساس نظریه استروس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استروس ساختارگرایی سهراب سیاوش فرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۵۵۳
لوی استروس، مردم شناس فرانسوی، برای شناخت ساختار اسطوره ها، آن ها را به واحدهای سازنده تجزیه می کند و می کوشد با چینشی جدید، دلالت های پنهان آن ها را کشف کند. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه استروس و با روش توصیفی تحلیلی، ساختار داستان های سهراب، سیاوش و فرود تحلیل شده است. سه قهرمان یادشده، از پهلوانان دورگه شاهنامه هستند که علاقه به سرزمین پدری و خدمت به سرزمین مادری از ویژگی های مشترک آن هاست. تقابل های دوگانه خودی/بیگانه (ایرانی/انیرانی)، پدر/پسر و پدرسالاری/مادرسالاری، سه تقابل مهم این داستان هاست که در بروز تراژدی نقشی مهم دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اقامت قهرمان در سرزمین مادر که تقابل خودی/بیگانه را پدید می آورد، مهم ترین عامل در سرنوشت اوست. هم چنین در داستان سهراب و فرود، برخورد و مبارزه با قهرمان دورگه از نبرد با دشمن اصلی مهم تر است و اعمال به ظاهر اتفاقی ایرانیان منجر به مرگ قهرمان می شود. این امر به سبب تقابل تفکر مردسالار ایرانی در برابر تفکر مادرسالار فرهنگ های دیگر است.
۵۶.

فرایند فردیّت سیاوش

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرایند فردیت سیاوش شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۴۴۹
     «فرایند فردیّت» یکی از اصطلاحات یونگ و به معنی طی مراحل و مراتب رشد برای تحقق «خویشتن» است. سیاوش یکی از ره یافتگانی است که برای تحققّ خویشتن خویش و رهایی جامعه و انسان از تباهی، از نثار جان خویش در راه اهدافش دریغ نورزید. او در چارچوب یک تقابل جهانی، بر تناقض درون غلبه می یابد.      مقاله ی حاضر شرح فرایند فردیّت یافتگی سیاوش و بازنمود سیر کمالی او از زادن تا مرگ است. این سیر برای طالبان سلامت نفس از چنان اهمیتی برخوردار است که از تاریخ به فرا تاریخ افکنده می شود و به اسطوره یی ماندگار تبدیل می گردد تا همه ی آدمیان، فارغ از قید زمان و مکان، به او تأسی جویند.      سیاوش مثل یوسف قرآن، زیباست. این زیبایی نه تنها در ظاهر او که در باطنش نیز وجود دارد و جسم او مثل روحش پاک است. به همین دلیل حیطه ی زندگیش را به «ماورا» گسترش می دهد. «سفر» می کند تا جهان تاریک ناخودآگاهی را بشناسد و آن را زیر فرمان خود درآورد. در این سفر با «آنیمای» خود برخورد می کند و بخش عاطفی وجود خویش را آشکار می سازد. وقتی فرایند خودشناسی و خودسازی سیاوش به اوج می رسد، برای آن که ارجمندی خود را حفظ کند، «شهادت» به سراغش می آید و جاودانه اش می کند.      در این پژوهش اطلاعات به روش کتابخانه یی گرد آمده و با روش تحلیلی، توصیف شده است. متن داستان سیاوش از مجموعه ی دبیر سیاقی انتخاب شده و شماره های داخل پرانتزها به این متن ارجاع می دهد.
۵۷.

جستاری تطبیقی بر داستان های «سیاوش» و «اتللو»

کلیدواژه‌ها: تراژدی سیاوش اتللو شخصیت اخلاق حسادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۳۰
تفاوت نگاه انسان ها به جهان، ضرورت مطالعه در آثار ادبی را دو چندان می کند تا از این رهگذر شناخت انسان و پیوندهای ادبی- فرهنگی ملل میسّر شود. ادبیّات تطبیقی راهی علمی برای این شناخت و تأثیرگذاری است. فردوسی و شکسپیر ستارگان ادبیّات سرزمین خویش و جهان هستند که در خاستگاه اندیشه شرق و غرب آثار بی نظیری خلق کرده اند. اگرچه در بدو امر، داستان سیاوش، روایتی تراژیک همچون اتللو به نظر نمی رسد، لکن، بررسی اثر، انطباق آن با ویژگی های تراژدی را نشان می دهد که نوشتاری دیگر می طلبد. هدف مقاله حاضر که با روش تطبیقی-تحلیلی انجام یافته، بررسی درون مایه داستان سیاوش از شاهنامه فردوسی و اتللو نوشته شکسپیر است که ضمن بررسی مضامین دو اثر و واکاوی داستان ها، وجوه مشترک و بعضاً متفاوت آن ها آشکار گردید. یافته های تحقیق مبیّن این مطلب است که دو شاعر اساس داستان های خود را بر توصیف ویژگی های اخلاقی بنا نهاده اند. در این دو اثر وجود شباهت ها بیش از تفاوت هاست و «حسادت» عامل مشترک وقوع حوادث بوده است. همچنین نتایج حاصله نشان دهنده این نکته مشترک در هر دو تراژدی است که جدال قهرمان و سرنوشت بیش از هر چیز عرصه تجلّی خصایصی انسانی، نظیر صداقت و عاطفه است. با این حال تفاوتی مهم که در این قرائت دریافت گردیده حاکی از آن است که شخصیّت های دو داستان انطباق دقیق با همزاد مشخّص خود در تراژدی دیگر ندارند؛ به گونه ای که شخصیّت سیاوش از برخی جهات منطبق با ویژگی های اخلاقی دِزدمونا و گاهی یادآور ویژگی های اتللوست. 
۵۸.

شمایل سیاوش، تجسم مادی و تصویری اسطوره سیاوش در مواد باستان شناسی شرق ایران بزرگ در دوره ساسانی و سه سده نخستین دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاوش روایت اسطوره ایزد شهیدشونده توتم اسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۷۱۲
داستان سیاوش، به عنوان یکی از بزرگ ترین شخصیت های حماسی ایران، از جمله مهم ترین روایت هایی است که در نهضت ادبی گردآوری روایت های حماسی ایران در سده های چهارم و پنجم ه.ق به صورت منظوم و منثور تدوین یافت. بسیاری از پژوهشگران با بررسی ژرف تر و زدودن ظواهر روایی این داستان حماسی و با یاری از داده های تاریخی، اسطوره شناختی و زبان شناختی تلاش کرده اند تا ساخت ابتدایی اسطوره سیاوش را در این روایت حماسی جستجو کنند. توجه و تمرکز این پژوهشگران بیش تر بر منابع نوشتاری تدوین شده در سده های چهارم و پنجم ه.ق و پس از آن بوده است؛ اما در این پژوهش، نگارنده تلاش کرده است با تمرکز بر یافته های باستان شناختی دوره ساسانی و سه سده ابتدایی دوران اسلامی، به بررسی و تحلیل ساختار اسطوره ای این روایت بپردازد. این بازه زمانی از آن جهت انتخاب شده که به آثاری پرداخته شود که پیش از تدوین نوشتاری روایت سیاوش در سده های چهارم و پنجم ه.ق آفریده شده اند. هدف اصلی بحث، تحلیل و راستی آزمایی انتساب آثار باستان شناختی گوناگون در این بازه زمانی به روایت سیاوش و ارتباط آن ها با ساخت ابتدایی اسطوره آن بوده است. در این مقاله با استمداد از مطالعات کتابخانه ای در رابطه با چهار گروه از انواع یافته های باستان شناسی به عنوان آثاری که هرکدام به گونه ای نمایش دهنده شمایل سیاوش هستند، بحث و استدلال شده است. این پژوهش بر مقایسه یافته های باستان شناختی و مدارک نوشتاری استوار است و با استفاده از تحلیل های تاریخی، اسطوره شناسی، زبان شناسی و رهیافت های شمایل نگاری تلاش شده است با نگاهی جامع استنتاج نهایی ارایه شود. در یک نگاه کلی می توان شمایل های سیاوش در دوره ساسانی و سه سده نخستین دوران اسلامی را به دو ساخت اسطوره ای نهفته در روایت آن، یعنی «اسطوره ایزد شهیدشونده» و «ساختار آیینی و توتمیک اسب بودن سیاوش»، مرتبط دانست و نکته دیگر آن که همه آثار در شرق ایران بزرگ آفریده شده اند.
۵۹.

بازکاوی حقوقی داستان سیاوش در شاهنامه در پرتو سنجه های دادرسی دادگرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سیاوش دادرسی کیفری دادرسی دادگرانه آزمون ور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۳۷۴
شاهنامه نه تنها یک اثر سترگ ادبی است، بلکه بخش بزرگی از فرهنگ و هویّت ایرانیان به شمار می آید. تحلیل و تفسیر این اثر با رویکردهای میان رشته ای و با بهره گیری از دانش های گونه گون، خاصّه علوم جنایی، می تواند منجر به نوزایی آن شود و شناختی دوچندان و ریشه ای را از زوایای مختلف برای خوانندگان ایجاد کند. هستی شناسیِ حقوقی جهانِ شاهنامه ما را با مفاهیم و نهادهای حقوقی و شبه حقوقی ایران قدیم آشنا می سازد و این آشنایی، در اصل خوانش و دریافتی از تاریخ حقوق ایران محسوب می شود. از این رو، با واکاوی داستان سیاوش در این جستار بر آن شده ایم که چگونگی انجام دادرسی کیفری را در شاهنامه بررسی کنیم و فرآیند رسیدگی به اتهام سیاوش را از دریچه ارکان دادرسی منصفانه وارَسیم؛ تا میزان نزدیکی آن دادخواهی را با یک دادرسی دادگرانه بسنجیم و نیز، زوایای مختصری از شیوه رسیدگی کیفری در ایران قدیم را آشکار سازیم. بر این اساس، داستان را با تکیه بر بررسی «اصل برائت»، «یگانگی نهاد تعقیب و تحقیق» و «آزمون وَر» سنجیده ایم و زوایای باریک بینانه ی آن ها را با چگونگی دادرسی سیاوش تطبیق داده و تفسیر کرده ایم.
۶۰.

نشانه شناسی تطبیقی آیین سوگ سیاوش و مجلس تعزیه امام حسین (ع) بر پایه اندیشه های فردینان دوسوسور

تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۶۲
نقالی و تعزیه، از هنرهای نمایشی بومی ایران هستند که در بستر زمان در سراشیبی های بسیاری قرار گرفته اند، اما بااین حال، در ردیف اصلی ترین و پرسابقه ترین هنرهای دوره باستانی و عهد اسلامی محسوب می شوند. مطالعه حاضر با شیوه توصیفی-مقایسهای ابعاد نشانه شناسی از دیدگاه سوسور در عناصر اجرایی و داستانی را در دو هن ر نق الی (طومار سیاوش) و تعزی ه [شهادت امام حسین (ع)] مورد سنجش قرار می دهد ت ا می زان تفاوت ه ا و مش ابهت های ای ن دو هن ر مش خص گ ردد. یافته های این پژوهش نشان داد که دو هنر نقالی و تعزی ه از بُعد اجرایی دارای شباهت هایی چون تقسیم دوگانه آواها؛ ایجاد جریان و موضوعی واحد در زمینه ستیز ح ق و باطل و همچنین نگاشتن دیالوگ صحنه نمایش در نسخه و طومار هستند و در بُعد داستانی نیز دارای مشابهت هایی چون درونمایههای یکسان، روابط علّی و معلولی قوی، تعلیقه ای ذات ی و تنوع کشمکش هستند. از وجوه افتراق تعزیه خوانی نس بت ب ه نق الی دربُع د عناص ر اجرای ی می توان به تعدّد بازیگران، فیزیک ظاهری آنان، الزام ب ه داش تن لب اس مخصوص و موسیقی همراه با متن اشاره نمود و در زمینه عناصر داستانی نیز می توان ب ه متنوع بودن لحن، واقع نمایی ساختاری، تفاوت زاویه دید و جنبه های مشترک صحنه با مضمون اشاره کرد.