مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
شعر معاصر
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
203 - 234
حوزه های تخصصی:
سمبولیسم در ادب معاصر ایران با نیما آغاز شد. وی نماد را در راستای معضلات اجتماعی و سیاسی به کار برد و این جریان، بسیاری از شاعران معاصر را تحت تأثیر قرار داد. صفارزاده از زمره شاعرانی است که شعرش آیینه زمانه بوده و از آنجا که شرایط سیاسی- اجتماعی ایجاب نمی کرد که سخن به صراحت بیان شود از نماد بهره گرفته است. در همین راستا، نوشتار حاضر بر آن است تا به روش توصیفی-تحلیلی، منشأ الهام نمادهارا در شعر طاهره صفارزاده تحلیل کند. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که نماد و سمبل با تجربه های دینی، سیاسی و اجتماعی صفارزاده، پیوندی ناگسستنی دارد و به تبع آن، «ر نگ ها»، «طبیعت» و «اسطوره های دینی و ملی» در شعر وی مفهومی ورای ظاهر را القا می کنند و همین امر موجب می شود که مخاطب در تعامل با سروده های وی قرار گرفته، در فهم معنا شریک شود.
اقتباس صورت و معنا در سروده های امیری فیروزکوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
127 - 150
حوزه های تخصصی:
اقتباس و بازآفرینی معانی و مضامین متون مختلف، همواره از سده های گذشته تاکنون نزد آفرینشگران متون ادبی امری ساری و جاری بوده است. امیری فیروزکوهی در گستره شعر معاصر، شاعر سنت گرای صاحب سبک با زبان و بیان خاص خود است که با طبع لطیف و نکته سنج خود و با احاطه و اشراف خوبی که بر زبان و ادب فارسی و عربی داشت، توانست معانی و مضامین شعری متنوعی را در سروده های خود بیافریند و عرضه نماید. باوجود این، او در پرداخت مضامین و معانی شعری، از متون دیگر نیز تأثیر پذیرفته و در اغلب موارد به طرز هنرمندانه ای در سروده هایش مندرج ساخته است. در مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، دیوان امیری از منظر تأثیرپذیری از متون مختلف نقد و بررسی شده است. یافته های پژوهش آشکار می سازد امیری برخلاف گمان برخی از پژوهشگران، صرفاً متأثر از صائب تبریزی نیست. شاعر در بخشی از مضمون پردازی هایش متأثر از قرآن و احادیث است و در بخشی دیگر، از متون ادبی منظوم و منثور دیگر شاعران و نویسندگان ایرانی و غیرایرانی، بویژه شاعران معروف سده های پنجم تا یازدهم هجری همچون خاقانی، سعدی، مولوی و صائب، تأثیر پذیرفته است.
جلوه های پایداری در سروده ها ی سعید بیابانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعید بیابانکی یکی از شاعران معاصر حوزه ادبیّات پایداری محسوب می شود که سروده ها ی وی مملو از موضوعات پایداری است؛ بنابراین، پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، اشعار سعید بیابانکی را از منظر ادبیّات پایداری بررسی و تحلیل کند و به مخاطب نشان دهد که وی در بیداری و آگاه کردن مردم و برانگیزاندن آن ها به مبارزه با دشمنان خارجی و ظلم و ستم چه نقشی داشته است؟ و ارزش ها ی ملّی و فرهنگ اسلامی تا چه حد به شاعر در زمینه بیان مؤثّر شعر مقاومت کمک کرده است؟ یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که اندیشه مهدویّت، عشق به میهن، ستایش آزادی و آزادگی، دعوت به مبارزه و پایداری و اتّحاد، دشمن ستیزی، حمایت از مقاومت فلسطین و مردمان مظلوم دیگر کشورها، بازتاب قیام عاشورای حسینی، ولایت مداری و ... از مهم ترین مضامین ادبیّات پایداری در اشعار سعید بیابانکی است. افزون براین، نشان می دهد که شعر وی بازتاب دردهای انسانی است که با زبانی ساده و بی تکلّف به این موضوعات می پردازد. شعر سعید بیابانکی در عین سادگی، شعری است زنده، متعهّد و تأثیرگذار که در لابلای آن پیروزی و امید به آینده ای روشن موج می زند.
بررسی «عنوان» در سروده های علی باباچاهی از رئالیسم تا پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر ایران، تحولات گوناگونی را از سرگذرانیده و جریان های مختلفی را آزموده است. یکی از این جریان های شعری که در دهه هفتاد ایجاد شد، جریان شعر پست مدرن است که در کنار سایر جریان های نوظهور از اوایل دهه هفتاد تکوین و تاکنون نیز ادامه یافته است. علی باباچاهی، شاعر و منتقد معاصر، با سرودن دفترهای نم نم باران و عقل عذابم می دهد، وارد شعر پست مدرن شد. او در ابتدا، کار شاعری را با تأثیرپذیری از نیما و پیروان او آغاز کرد که واقع گرایی و عینی گرایی اساس کار آن ها را تشکیل می داد؛ اما رفته رفته، رویه شعر او تحول پیدا کرد و در راستای این تحول، عنوان های سروده هایش نیز، دست خوش آن دگرگونی واقع شد. این تحقیق می کوشد تا با روش تحلیلی _ توصیفی به بررسی عنوان های شعری علی باباچاهی، از دوره مدرنیسم تا پست مدرنیسم بپردازد. اگر سیر عنوان شعرهای او را از ابتدا یعنی زمانی که پیرو نیما بود تا دوره دوم شاعریش، یعنی دوره پست مدرن بررسی کنیم، متوجه تغییرات اساسی و عمده این عنوان ها می شویم. تلاش نویسندگان در این پژوهش بر آن ست که به این سوال ها پاسخ دهند که رابطه میان عنوان سروده های علی باباچاهی و متن سروده هایش از چه کیفیتی برخوردار است و آیا می توان از طریق عنوان های شعری، اندیشه و ذهنیت او از مدرنیسم تا پست مدرنیسم را ردیابی و دنبال کرد؟
جستاری در شگرد تمثیل و انواع آن در سروده های شفیعی کدکنی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
128 - 149
حوزه های تخصصی:
تمثیل که یکی از روش های بیان غیر مستقیم معانی و اندیشه های شاعر است که کلام را هنری و سخن را مؤثرتر می کند. با توجّه به اهمیّت این موضوع، اهل بلاغت در کتاب های بلاغی و بیانی در تعریف و تفسیر آن آرا و اظهار نظرهای مختلفی ارائه کرده اند. نماد و تمثیل هر چند در ادبیّات کلاسیک فارسی به ویژه ادب عرفانی رایج بوده است؛ امّا شاعران نوپرداز معاصر، توجّه بیشتر و جدّی تری به آن داشته اند به گونه ای که جریان سمبولیسم، غنی ترین شاخه شعر معاصر شناخته می شود. شفیعی کدکنی از جمله شاعران معاصر است که با رویکرد اجتماعی و انسانی، تمثیل های فراوانی را در شعرهایش به کار برده است. هدف نگارنده در این پژوهش آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی میزان استفاده م. سرشک از انواع تمثیل در دو مجموعه شعر «آیینه ای برای صداها» و «هزاره دوم آهوی کوهی» بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که ساختار تمثیلات شفیعی کدکنی چگونه است؟ از بررسی اشعار شفیعی این نتایج حاصل می گردد که شفیعی با استفاده از روایت توصیفی در ساختار تمثیلاتش و با به کارگیری از تصاویر کوتاه و منسجّم به جای انتخاب تصاویر بلند و بریده بریده در پی سبک شخصی برآمده و بیشتر به تمثیل رمزی گرایش داشته است و از بین تمثیل های به کار رفته در شعرش، مظاهر طبیعت و روایت توصیفی، بیشترین بسامد را داراست.
تجلّی بیداری اسلامی در شعر معاصر لبنان (مطالعه موردی: شعر مصطفی غلایینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
115 - 139
حوزه های تخصصی:
مصطفی غلایینی از شخصیت های برجسته ی معاصر در قرن بیستم است که علاوه بر پژوهش در مسائل زبانشناسی و علم نحو، اشعار زیبایی را هم به رشته نظم کشیده که به روشنی، اندیشه ها و آراء سیاسی- اجتماعی وی را بازتاب می دهد. او توجه ویژه ای به جوانان داشته به طوری که بیشتر قصائد خود را با خطاب قرار دادن جوانان و فرزندان وطن آغاز کرده است. غلایینی آنان را به فراگیری دانش، بینش درست سیاسی، استعمارستیزی و تلاش برای آزادی وطن و رسیدن به عزت و کمال انسانی تشویق کرده است.(مساله) این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است(روش) به این نتیجه رسیده که شاعر برای گسترش و پویایی جنبش بیداری اسلامی و نهادینه کردن آن به عنوان یک عامل تاثیر گذار برای مقابله با استبداد و استعمارگران و رفتارهای هنجارشکنانه آنان, مولفه های مختلف بیداری اسلامی از جمله شهادت طلبی, وحدت اسلامی, مقاومت در برار مشکلات, تقویت روحیه پایداری, تقویت معرفت دینی و خودباوری و ظلم ستیزی, اعتماد به نفس در جوانان و عمق بخشیدن به آگاهی آنان وپرهیز از تفرقه نژادی را در دیوان خود به تصویر کشیده است(یافته ها و نتیجه).
واکاوی تغییر گفتمان در شعر دهه 1380 با تحلیل تقابل های زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های مطالعه اشعار دهه 1380، واکاوی تقابل های دوگانه است که بخش هایی از معنا را نشان می دهد، زیرا اگر شاعری ارزش گذاری تاریخی تقابل ها را بپذیرد، هم سویی خود را با باورهای کلاسیک نشان داده است و اگر آن را نقد کند، تغییرات فکری و فرهنگی را در سطح فردی یا اجتماعی نمایان ساخته است. در تحلیل تقابل های متن، یکی از موارد بررسی، نوع رابطه ای است که نویسنده یا شاعر میان دو سوی تقابل برقرار می کند و از این حیث، شاعران دهه 1380 نشان داده اند، بسیاری از زیربناهای فکری و نوع ارزش گذاری ها در نزد آنان تغییر کرده است. هفت شاعر؛ یعنی ساره دستاران، مجید رفعتی، گروس عبدالملکیان، عباس صفاری، سارا محمدی اردهالی، شهاب مقربین و حافظ موسوی، آشکارا خوب و بدِ دو سوی تقابل، و به عبارت بهتر وجه مثبت و منفی یا ارزش و ضدارزش طرفین تقابل را بی اعتبار دانسته اند؛ و درواقع، بی اعتباری ارزش/ ضدارزش ها را در جامعه خود نقد کرده اند. روش تحقیق، توصیفی است و سطح مطالعه تقابل ها، بیشتر واژگانی و مفهومی است. یافته های پژوهش نشان می دهد این شاعران، هم درباره تقابل های عام و شناخته شده تشکیک می کنند؛ هم حوزه های تصویری جدیدی را متناسب با زبان و زمان، برای بی اعتبار دانستن سویه های ارزشی و ضدارزشی تقابل ها خلق می کنند.
عشق و تغزّل؛ بُن مایه ی اصلی شعر حمید مصدق
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
93 - 120
حوزه های تخصصی:
بازتاب شخصیت و مسائل اجتماعی زنان در شعر معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
239 - 254
حوزه های تخصصی:
افغانستان از کودتای هفتم ثور (۱۳۵۷خ) تا به امروز با تحولات سیاسی، اجتماعی چون هجوم ارتش شوروی، استقرار حکومت های چهارگانه کمونیستی، جهاد مردم علیه بیگانگان و بیرون راندن آنان، شروع جنگ های داخلی، ظهور گروه های تندرو طالبان، شبکه حقانی و القاعده، خانه نشینی زنان و دختران و بستن درهای مدارس به روی آنان، مهاجرت و انفجار، روبه رو بوده که تاثیرات ناگواری را بر اذهان مردم افغانستان به ویژه زنان برجای گذاشته است. از تاثیرات ناگوار این بی ثباتی در افغانستان، به حاشیه راندن زنان از عرصه اجتماع و سیاست و نادیده گرفتن حقوق آنان و در نتیجه قربانی شدن زنان به شکل های مختلف بود. یکی از موضوعات برجسته در اشعار امروز افغانستان، شخصیت زن و مسائل اجتماعی زنان است. در این مقاله، نوع نگاه اجتماعی به زنان، شخصیت زن، آداب و رسوم، رفتار حکومت ها و تحولات معاصر بر سرنوشت زنان و مانند آن ها که در اشعار شاعران معاصر افغانستان منعکس شده، به روش توصیفی و تحلیلی ارائه می شود. این تحولات سیاسی و اجتماعی در اشعار شاعران معاصر بازتابی گسترده دارد. شاعران، علاوه بر بازتاب رنج ها، آسیب ها، مظلومیت و ستمدیدگی زنان، بر آزادی زنان و رعایت حقوق آنان تاکید دارند و خشونت و تحقیر علیه زنان و دیدگاه های تحجرآمیز توده و زن ستیزی را نفی کرده اند.
رویکرد فلسفی به آشنایی زدایی در اشعار معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
62 - 91
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که آشنایی زدایی (Defamiliarization) اساسا رویکردی فلسفی به پدیده ها مخصوصاً در ساحت زبان و ادبیات و شعر است. در این راستا رویکرد ساختارشکنانه دریدا به مثابه تفاوط قرابت بیشتری با مفهوم آشنایی زدایی شکلوفسکی دارد.. اساساً ذهنیت ما امری زبانی است و در این میان شعر تبلور این نوع ذهنیت است. از این رو می توان گفت که ذهنیت در بافت زبانی ساخته می شود و در تفکر پساساختارگرایانی مثل بارت، دلوز، دریدا، لیوتر این ساخته شدن همواره در قالب زبان شکل می گیرد. آنچه بطو خاص در تفاوط(difference) دریدایی و بطو عام در آشنایی زدایی شکلوفسکی در خصوص زبان حائز اهمیت است این است که هرگز نمی توانیم بگوییم کاملاً به معنای یک کلمه یا جمله یا عبارت رسیده ایم و دیگر تمام. معنا هرگز در یک جهان به طور تمام و کمال حضور ندارد؛ لیکن در این نوشتار به هنجارگریزی به مثابه آشنایی زدایی در اشکال مختلف می پردازیم و به یکی از این هنجارگریزی ها یعنی از نوع آوایی بسنده کرده و به مصادیقی از اشعار شاعران معاصر ایران از طیف سنتی و رمانتیک در تایید این نوع هنجارگریزی اشاره می کنیم. شاعران مورد بحث در این مقاله عبارتند از سیمین بهبهانی، ملک الشعرای بهار، فریدون مشیری و حمید مصدّق.
شعر بی نام، شعر بی تاریخ (عنوان و عنوان شناسی سروده های منوچهر آتشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
31 - 48
حوزه های تخصصی:
عنوان شعر در نقد و بررسی شعر معاصر، درآمدی برای ورود و حضور در جهان شعر و احساس و اندیشه شاعرانه است. این عنصر ارزشمند، یکی از برجسته ترین وجوه تفاوت و تمایز شعر نو با شعر سنتی به شمار می آید. در شعر معاصر، عنوان، در حصار و چنبره تقلیل به پیله تنگِ نام گذاری محدود نمی شود و بیشتر وظایفی زیبایی شناسی، کارکرد هنری، روی کرد معناشناختی را برعهده دارد. هدف این نوشتار، بررسی، شناخت و شناساندن سروده های یکی از گویندگان بنام معاصر، یعنی منوچهر آتشی، باتوجه به مؤلفه تأثیرگذار «عنوان شناسی» سروده هاست. این پژوهش، بیشتر به روش تحقیقِ اسنادی توصیفی و تا اندازه ای تحلیل محتوا انجام پذیرفته و در آن، عنصر برجسته تفاوت گذار شعر معاصر با شعر سنتی، یعنی مقوله مواجهه شاعر با عنصر عنوان گزارش و تبیین شده است. علاوه بر آن، به نکته ای مهم دست می یابد که چگونه شاعر نوگرای معاصر، به خوبی از کارکرد و تأثیر عنوان شعر آگاهی داشته و از آن مانند ابزاری برای گسترش دامنه معنایی سروده ها و القا به مخاطب و تأثیرگذاری بیشتر بهره گرفته است.
سانتیمانتالیسم و شعر معاصر فارسی(مطالعه ی موردی؛ سهراب سپهری و فخرالدین مزارعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
285 - 312
حوزه های تخصصی:
سانتیمانتال و سانتیمانتالیسم دو اصطلاح آشنا در نقد ادبی غربی هستند؛ اما در حوزه ی ادبی فارسی کاربرد نادرستی یافته اند. در زبان فارسی، شعری که سطحی، شعارزده و بزک شده باشد، سانتیمانتال نام می گیرد، درحالی که سانتیمانتالیسم یکی از مکاتب ادبی مؤثر در درام و نمایشنامه است که از قرن هفدهم در اروپای غربی رواج یافت. در این جریان بازتاب سریع و بدون تأمل احساسات شاعر یا هنرمند در اثر ادبی سبب می شود که مخاطب نیز واکنشی هیجانی و زودگذر از خود نشان دهد. شعله های عواطف سطحی به همان سرعت که برخاسته اند، فرومی نشینند و شعر سانتیمانتال را گرفتار انزوا می کنند. در این پژوهش کوشیده ایم که سانتیمانتالیسم را در شعر دو شاعر احساساتی، سهراب سپهری و فخرالدین مزارعی شیرازی، بکاویم و به هیجان های شعری آن ها توجه کنیم. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که اصرار بر عاطفه ، خشم، خودبزرگ بینی و نفرت، سبب ناشناخته ماندن و طردشدن مزارعی در حوزه ی شعر معاصر شده است و درعوض وفور اندیشه ها و عواطف رقیق، ملایم، شاد، سبز و مهربان در شعر سپهری عاملی شده که او چند دهه در حافظه ی مخاطبان باقی بماند.
بازخوانی رمزگان شناختی اشعار محمد عفیفی مطر بر اساس سیاق سخن و طبقه بندی آن بر پایه نظریه دنیل چندلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
40 - 62
حوزه های تخصصی:
رمزگان یا صورت تأویل شده رمز بر اساس سیاق سخن و چیدمان طولی و عرضی اجزای آن، یکی از مهم ترین و در عین حال پیچیده ترین طرق رسیدن به لایه های نهان هر سروده یا نوشتار ادبی و کشف وجوه نامحسوس آن به شمار می آید که شاعر یا نویسنده در آن از رمز به گستره مشهودی بهره برداری کرده باشد. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی پس از ارائه تعریفی جامع از مفهوم رمز، با تکیه بر نظریه دنیل چندلر مبنی بر آفریده شدن رمزگان تازه از بطن رمز ادبی مستعمل و امکان طبقه بندی آن در زیر مجموعه های گوناگون مانند اجتماعی، سیاسی و یا حتی تفسیری و زبانی به بازخوانی شعر محمد عفیفی مطر می پردازد. این بازخوانی به بررسی سیاقی سروده وی یعنی تبیین تأثیرپذیری هر رمز از واژگان و تعابیر هر عبارت و میزان این اثربخشی در آفرینش معانی تازه و بدیع اهتمام دارد. این پژوهش قصد دارد تا نوآوری محمد عفیفی مطر در سرودن اشعار عمیق و لایه بندی شده با به کارگیری رموز مستعمل ادبی و خلق رمزگان تازه به واسطه آن ها را شرح داده و حاصل را به یاری نظریه دنیل چندلر طبقه بندی نماید. شاعر همواره در تلاش بوده است تا از رمز تنها بهره برداری ادبی نکرده بلکه با استفاده از آن سعی داشته تا گاهی در لباس یک مصلح اجتماعی و گاه در کسوت یک ناقد سیاسی به اصلاح جامعه و نقد وضع سیاسی مواجه با خود بپردازد؛ وی در این امر تنها به شرح نقطه ضعف موجود اکتفا نکرده و به طرح راه حلی مطلوب از نظر خود نیز پرداخته است.
تحلیلی بر ساده نویسی در عاشقانه های بیژن جلالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بیژن جلالی از نخستین شاعرانی است که به شعر منثور با زبانی ساده روی آورد. این امر، نه تنها از مسیر تحولات شعر نو در ایران به ویژه از طریق نیما یوشیج، بلکه به واسطه حضور او در فرانسه و تأثیر از ادبیات اروپا شکل گرفت. جلالی از همان آغاز بیانی ساده در اشعارش داشت که از ابتدا تا انتهای شاعری اش با روندی تقریباً ثابت همراه بود. نکته ای که در معرفی و بررسی اشعار بیژن جلالی و در سایه ساده نویسی او مغفول مانده، عاشقانه های اوست. جلالی از نخستین آثار و در لابه لای اشعارش، ابیاتی عاشقانه نوشت و این روند را تا انتهای دوران شاعری ادامه داد. در این نوشتار به روش تحلیلی-توصیفی به سروده های عاشقانه وی پرداخته ایم تا ساده نویسی او را توضیح دهیم. نتیجه اینکه سادگی تعبیر و بیان، تصویربرداری از روزمرگی های زندگی، مستقیم گویی، به کاربردن مضامینِ به ظاهر سطحی و بی اهمیت، آغازهای تأثیرگذار، جذاب و ضربه زننده و هم چنین پایان بندی مناسب و غافل گیرکننده در عاشقانه های جلالی، از مواردی است که منجر به ساده نویسی شده است. با این که بسیاری از اشعار وی فاقد آرایه ها و شگرد های زبانی لازم برای منجر شدن به معنی معهود شعر است، به نظر می رسد همین تفاوت و تمایز درونی شده شاعر که حاصل پیوند بی تکلف او با جهان هستی است، منجر به این زبان ساده، خاص و منحصر به فرد شده است؛ به گونه ای که می توان امضا و اثر انگشت شاعر را در اشعارش دید.
«چگال » مانیفست تحلیلی شعر کوتاه آزاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان های مهم ادبی، در طول تاریخ به واسطه نام هایشان هویت یافته اند. دوران معاصر به دلیل رخدادهایی چون: ارتباطات در سطح جهانی، ترجمه، مطالعه تاریخی ادبیات و آگاهی از برخی دانش های ادبی تازه، با جریان های جدیدی مواجه شده است. یکی از این جریان ها، شعر کوتاه آزاد است که به جرأت می توان پدیدار آن را در ایران تحت تأثیر عوامل بالا، به علاوه دنیای اختصار مدرن و ذایقه مخاطبان دانست. شتاب انتشار این جریان در بین شاعران معاصر باعث طرح نام گذاریهای پراکنده شد. برخی شاعران گمنام یا کم شهرت نیز توانسته اند در مسیر تکوین این جریان، گامهای خوبی بردارند تا جایی که در یک نگاه کلی می توان ادعا کرد که این جریان می تواند در سطح جهانی خودش را تعریف کند. اما مهمترین آسیب برای طرح جهانی این جریان، همان تشتت آراء، عدم تعریف ثابت و مانیفست ادبی است . این مقاله می کوشد، ضمن نقد وتحلیل نامهای مطرح شده، نام جدیدی که همه زیر مجموعه های این جریان را دربر بگیرد، پیشنهاد کند و در نهایت با توجه به اشعار برجسته، فارغ از نام و شهرت شاعران، طرح کلی ساختار این نوع ادبی را ارائه کند.
تحلیل منظره غروب در شعر پسینگاهی 2 از علی باباچاهی با توجه به نظریه ساختار اُفق میشل کولو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های مهم نقد جغرافیایی، نظریه ساختار اُفق میشل کولو است. اُفق؛ بیانگر مرزهای منظره و منعکس کننده حالات درونی و منظره های انتزاعی فرد است و در شناخت آن باید به «وجه پنهان» پدیده ها توجه کرد. منظره در دیدگاه کولو ترکیبی از واقعیّت و تخیّل است و به همین دلیل هر شخص و هر نویسنده ای منظره خاص خود را از فضای پیرامونش دارد شعر پسینگاهی 2 از باباچاهی؛ فضایی جغرافیایی است که در آن چند مضمون و شبکه معنایی در ارتباط باهم منظره غروب را ایجاد کرده اند. هدف از این پژوهش توصیف منظره غروب و کشف افق های درونی و بیرونی این شعربا توجه به حالات شاعر است. روش انجام پژوهش توصیفی است. در بخش تحلیلی پژوهش؛ با بسط افق های شعر، ارتباط میان تاریکی، مرگ، ناقوس، پرنده، تقدّس فضا و غروب را نشان داده می شود و هرکدام از وجوه پنهان و پیدای منظره غروب، در ارتباط باهم تحکیم و تفهیم می شود.
سازه آوایی زبان در اشعار سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی لایه ای از روش های نوین نقد ادبی است که به تجزیه و تحلیل متون ادبی در قالب لایه های پنج گانه زبانی می پردازد. مقاله حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به بررسی لایه آوایی زبان در سروده های «سید حسن حسینی» همت گمارده و چهار گزاره تشکیل دهنده سازه آوایی زبان شعر (موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی) را در سروده های این شاعر معاصر ادب فارسی تطبیق و شرح داده است. یافته های تحقیق نشان از آن دارد که امکانات آوایی زبان در آثار حسینی فراتر از تلوین و التذاذ موسیقیایی در چارچوب موسیقی بیرونی شعر بروز یافته است؛ به طوری که پرداختن به رئالیسم اجتماعی از تحلیل و بررسی سازه آوایی در قالب موسیقی کناری آشکار می شود. حسینی با کاربست سازه آوایی و ترکیب شاخص های آن با یکدیگر به نقد درونی جامعه خویش پرداخته است. موسیقی معنوی امکان تصویر آفرینی هرچه دقیق تر را برای این شاعر معاصر فراهم آورده و وی توانسته است از رهگذر این لایه سبک شناسی نوین، تصاویر متحرّک شعری را به مخاطب ارائه دهد.
بازتاب سبک سمبولیسم اجتماعی سیاسی در شعر شاعران دهه چهل و تندیس ها و نمادهای خانه مشروطه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
580 - 595
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر، به ویژه از دهه چهل شمسی شاهد رشد سبک سمبولیسم در شعر و هنر در ایران هستیم. شعر اجتماعی، با گرایش سمبولیستی، گسترده ترین و معروف ترین جریان شعر معاصر است؛ جریانی شاعرانه اندیشمندانه که سهم برجسته ای در تاریخ ادبیات معاصر ایران دارد. بارزترین ویژگی این جریان، پیوند معنادارِ شعر با جامعه است. گونه ی شعر انتقادی اجتماعی در این مقطع از زمان، نمودی آشکار می یابد؛ بر این اساس، حساسیت انسانی و شاعرانه ی شاعران از یک سو و استبداد حاکم بر جامعه ی ایرانی، از دیگر سو، این گروه از شاعران را به سرایش سروده هایی اجتماعی سمبلیک سوق می دهد؛ اینان با به کارگیری این شیوه می توانند به صورتی غیرمستقیم، اعتراض خویش را بازتاب دهند؛ اینان با کاربستِ شگردی ادبی: سمبل، که از پوشیدگی ذاتی برخوردار است، به طرح مسائل مورد نظر خویش می پردازند. در این جستار، به شیوه ی توصیفی تحلیلی، پس از واکاوی سروده های نیما، شاملو، اخوان، فرخزاد و شفیعی کدکنی از این منظر، مشخص می گردد که سمبولیسم اجتماعی بازتاب گسترده ای در سروده های این گروه از شاعران یافته و اشعار اجتماعی - اعتراضی شاعران مذکور، در بیداری جامعه ی غفلت زده ایران، نقشی برجسته داشته است. از سوی دیگر در آثار هنری، این دوره چون خانه ها نیز شاهد کاربست سبک سمبولیسم هستیم. اهداف پژوهش: مطالعه نمادشناسی و نمادگرایی اجتماعی _ سیاسی در شعر شاعران معاصر. بررسی سبک سمبولیسم در خانه های مشروطه تبریز. سؤالات پژوهش: سبک سمبوالیسم چه کاربردی در اشعار شاعران دوره معاصر داشته است؟ شاعران دوره معاصر بیان اعتراضی خویش چه نمادهایی را به کار گرفته و یا آفریده اند؟
بررسی ابعاد بینامتنیت واژگانی و تصویری شفیعی کدکنی با اخوان و شاملو
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
126 - 146
حوزه های تخصصی:
محمدرضا شفیعی کدکنی از شاعران معاصر است که در شعر خود رابطه بینامتنی گسترده درزمانی و همزمانی داشته است؛ او هم به شکلی گسترده از میراث غنی ادب فارسی در شعر خود سود جسته و روابط بینامتنی گستردهای با شاعران سنّتی فارسی و بخصوص حافظ داشته و هم آشنا به جریانات شعری معاصر و شاعران برجسته معاصر بوده و روابط بینامتنی در سطوح مختلف با شاعران معاصر داشته است. روابط بینامتنی او با شعر سنّتی، بسیار مورد کاوش قرار گرفته و مظاهر این رابطه بینامتنی توسط پژوهشگران، مورد بررسی و مداقّه قرار گرفته است. با توجه به حجم قابل توجه پژوهشها در زمینه رابطه بینامتنی درزمانی، رابطه بینامتنی شفیعی کدکنی با شاعران معاصر چندان مورد پژوهش قرار نگرفته است و به شکلی بسیار گذرا و خلاصه وار اشاراتی به آن شده است. در پژوهش حاضر، با نظر به خلأ موجود در این بخش، تلاش شد تا رابطه بینامتنی شفیعی در ساحت واژگان و تصاویر شعری با دو تن از شاعران برجسته معاصر؛ مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد و ابعاد رابطه بینامتنی او با این شاعران در این دو ساحت با پرداختن به نمودها و مظاهر این رابطه، آشکار گردد. نتیجه پژوهش روشن میسازد که رابطه بینامتنی با شعر معاصر نیز بخش قابل توجّهی از رابطه بینامتنی شفیعی کدکنی را شامل میشود.
گفتمانِ مقاومت فلسطین؛ طلیعه بیداری اسلامی در میان شاعران معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله فلسطین، همواره به عنوان یکی از مهم ترین مضامین شعری در میان شاعران معاصر عرب بوده است. وجه اشتراک همه این شاعران، تأکید بر پایداری مستمرّ تا رسیدن به پیروزی و آزادی فلسطین است. از نگاهِ آنها، سلاح مقاومت، تنها وسیله ممکن برای مقابله با بیدادگری های دشمن صهیونیست و نجات مسجدالأقصی است. شاعرانی که در راستای مقاومت ملت فلسطین شعر سروده اند، دو گروه هستند؛ گروه اول شاعران بومی فلسطین هستند که با زبان و قلم در مسیر استقلال و آزادی وطن خویش گام برداشته اند؛ و گروه دوم شاعرانی هستند از کشورهای دیگر، که فریاد مبارزه را بر علیه دشمنان صهیونیست در سروده های حماسی خود متجلّی ساخته-اند(هدف و بیان مساله). این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده (روش پژوهش) علاوه بر پرداختن به مهمترین و پرکاربردترین درونمایه های ادبیات پایداری و بیداری به این نتیجه رسیده است که شعرا برای انتقال مفاهیم پایداری و بیدار کردن ملت، اشعارشان را هم به سبک ساده و روان سروده اند و هم به آرایه های ادبی آراسته اند و هم از زبان شعر مدد جسته اند(نتائج).