مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
فرد
«ساختار و عاملیت» ازمهم ترین مباحث نظری و بنیادی موجود در جامعه شناسی معاصر است. ساختار و عاملیت هریک دارای ویژگی های مخصوص به خود هستند.ضرورت توجه به این دو عنصر در تبیین پدیده های اجتماعی، منجر به پدیدآمدن نظریات متنوعی شده است که هریک ازطریق فرایند متفاوتی، سعی در حفظ اصالت یکی، یا توأمان این دو در یک نظریه اجتماعی دارند. این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای، درصدد کشف عناصر مشترک و متمایز موجود در سه نظریه مربوط به تبیین مسئله «رابطه ساختار و عاملیت» است. سه نظریه ای که می خواهند به این دو، توأمان توجه کنند. نظریات مورد بررسی، نظریه «ساختاربندی گیدنز»، نظریه«تکوین آرچر» و نظریه «اصالت فرد جمع رابطه زاهد» هستند. در این بین، نظریه زاهد تبیین جامع تری از نوع رابطه ساختار و عاملیت ارائه داده است. نتیجه ای که از مقایسه بین این نظریات حاصل می شود این است که سازوکار و مکانیسم ارتباطی بین ساختار و عاملیت، با استنادات دینی موجود در نظریه زاهد به عنوان یک جامعه شناس مسلمان قادر است نشان دهد که عاملیت چگونه با ساختار ارتباط می یابد و ساختار چگونه با عاملیت مرتبط می شود.
مقایسه رئالیسم اسلامی و رئالیسم انتقادی ازمنظر جامعه شناختی
در این مقاله آرای دو نماینده رئالیسم انتقادی (باسکار و آرچر )با دو نماینده رئالیسم اسلامی(علامه طباطبایی و استاد مطهری)، ازمنظر جامعه شناختی مقایسه شده است. ازآنجاکه رئالیسم وجه مشترک هر دو مکتب است، این وجه مشترک در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی، هویت ویژه ای به آنها بخشیده است که آنها را به وضوح از مکاتب غیررئالیست(اثبات گرا، تأویل گرا، تجربه گرا) متمایز می کند؛ ازطرف دیگر، هریک از این دو نوع رئالیسم، تمایزاتی در هر سه حوزه دارند. بر این اساس، این مقاله با استفاده از روش تطبیقی درپی دستیابی به دو هدف است: 1. بر آن است تا هویت ویژه رویکرد رئالیستی را در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی ازمنظر جامعه شناختی نشان دهد؛ 2. با توجه به موارد تمایز بین دو نوع رئالیسم، امکان داوری درباره آنها را فراهم آورد.
محیط کار روانی اجتماعی؛ مکانیزمی نوین در کاهش استرس شغلی (مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی قم و معاونت های آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط کار روانی اجتماعی به عنوان راهکاری در جهت مقابله با استرس و اختلالات روانی و چالشهای اجتماعی، یکی از مباحث نوین در حوزه مطالعات رشته مدیریت است. هدف این مقاله شناسایی ابعاد و مولفه های متغیر مذکور در سازمانهای دولتی منتخب است. روش پژوهش آمیخته است. جامعه ی آماری در مرحله اول خبرگان دانشگاهی و اجرایی و در مرحله دوم مدیران و کارشناسان دانشگاه علوم پزشکی استان قم و دو سازمان زیرمجموعه آن است. تعداد نمونه ی آماری در بخش کیفی با تکنیک دلفی 12 نفر و در بخش کمی از طریق جدول کرجسی و مورگان،144 نفر به دست آمد که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از طریق قضاوت خبرگان و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ تایید شد. با انجام آزمون کندال و تحلیل عاملی از طریق دو نرم افزار SPSS و LISREL ، تعداد 20 مولفه در قالب 8 بعد محیط کار روانی اجتماعی استخراج و مورد آزمون قرار گرفت. این ابعاد بر حسب رتبه کسب کرده عبارتند از: رهبری، انتظارات نقش، تعهد نسبت به سازمان، تقاضاهای شغلی، کنترل درکار، فرهنگ و جو سازمانی، تعادل بین زندگی کاری و شخصی، تعاملات اجتماعی.
فرد و جامعه؛ کشاکش آراءِ فلاسفه معاصر مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
47 - 72
حوزه های تخصصی:
جامعه و فرد و نسبت این دو، یکی از مسائل مهم فلسفی مورد توجه متفکران است. اصحاب علوم اجتماعی مدرن، سه دیدگاه در پاسخ به این پرسش ارائه کرده اند. برخی در برابر جامعه، به فرد اصالت داده اند و برخی در برابر فرد، جامعه را اصیل می دانند و گروهی دیگر نگاه ترکیبی بین فرد و جامعه را لحاظ کرده اند. اهمیت این مسئله از آن حیث می باشد که هر پاسخی که به پرسش نسبت و اصالت فرد یا جامعه ارائه شود، مسیر تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی را شکل می دهد. سٶال این پژوهش آن است که فلاسفه مسلمان معاصر با تکیه بر مبانی عقلانی و فلسفی چه پاسخی به رابطه فرد و جامعه ارائه کرده اند؟ اگرچه در لابه لای آثار متفکران متقدم مسلمان همچون فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن خلدون می توان پاسخی برای نسبت فرد و جامعه یافت، اما به واسطه آشنایی فلاسفه مسلمان معاصر با علوم اجتماعی جدید، آثار و نظرات مختلف و مستقلی در خصوص نسبت فرد و جامعه یا اصالت فرد و یا جامعه بیان و تألیف شده است. نگارندگان بر این باورند که فلاسفه معاصر ایران را از حیث پاسخ آن ها به نسبت فرد با جامعه، می توان به سه گروه اصالت فرد، اصالت جامعه و اصالت جامعه و فرد طبقه بندی نمود. هر یک از آن ها برای اثبات دیدگاه خود، ادله ای عقلی و نقلی ذکر کرده اند که باعث تضارب آراء و پیدایش نظریات بدیع مبتنی بر آموزه های اسلامی شده است. در این پژوهش با رجوع به منابع و آثار موجود و توصیف اسناد و تحلیل محتوا به کشاکش و بحث های شکل گرفته پیرامون فرد و جامعه پرداخته شده است.
مقایسه نسبت فرد و جامعه در اندیشه علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی
منبع:
فرهنگ پژوهش زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶ ویژه علوم اجتماعی
5 - 32
حوزه های تخصصی:
بحث عاملیت و ساختار همچنان در اندیشه اجتماعی مدرن به عنوان یکی از مهم ترین مباحث و نزاع های نظری علوم اجتماعی در جریان است. این بحث در پارادایم فکری اسلامی تحت عنوان نسبت «فرد» و «جامعه» مطرح می شود. در بین متفکران اخیر اسلامی، کسانی که به صورت خاص و ممحّض به بحث فرد و جامعه و نسبت میان این دو و وجود این دو پرداخته اند، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی هستند. علامه طباطبایی وجود حقیقی برای جامعه قائل است؛ قول به اصالت جامعه و اصالت فرد می دهد؛ و تعیین کنندگی و نیروی بیشتر و غلبه را به جامعه می دهد تا اراده و عاملیت فردی. شهید مطهری نیز به وجود حقیقی جامعه و اصالت جامعه و اصالت فرد باور دارد؛ اما به خلاف علامه طباطبایی نقش اختیار، اراده و عاملیت فردی را در نسبت با تحمیل و فشار جامعه بیشتر دانسته و حکم به غلبه ی بیشترِ آن می دهد ولی آیت الله مصباح یزدی وجود حقیقی جامعه را نپذیرفته، وجود آن را اعتباری می داند و اصالتی برای آن قائل نیست، فلذا تمام غلبه و تعیین کنندگی را به اراده و عاملیت فردی می دهد.
پیشنهاد «خانواده» به عنوان واحد تحلیل های خرد در اقتصاد اسلامی بر اساس کتاب و سنّت
حوزه های تخصصی:
در دانش اقتصاد رایج، فرد محور تحلیل ها و عنصر مؤثر در تبیین پدیده های اقتصادی است. کتاب ها و تحقیقات اقتصاد خرد و سایر نظریات اقتصادی بر همین مبنا شکل می گیرد. این وضعیت به مطالعات اقتصاد خرد اسلامی نیز سرایت کرده است. تحقیق حاضر تلاش دارد با بررسی ادبیات موجود اقتصاد خرد اسلامی و بررسی لوازم و ملزومات دیدگاه های مطرح در کتاب و سنت، به دیدگاهی قابل استناد به اسلام درباره واحد تحلیل خرد در اقتصاد دست یابد. طبق یافته های تحقیق، واحد تحلیل خرد، آن جزء مفهومی است که قابل تحویل به اجزای خود نباشد. در علم اقتصاد اسلامی، راه شناخت چنین جزئی، مراجعه به دیدگاه شریعت درباره روابط مالی است. شواهد متنوع در کتاب و سنت از انتخاب خانواده به عنوان واحد تحلیل خرد حمایت می کند. آیه های 34 نساء، 18 زخرف، 32، 53 و 59 احزاب و 223 بقره و روایاتی که بر تفاوت های روانی زن و مرد دلالت دارند، وابستگی روان شناختی، اخلاقی و حقوقی رفتارهای اقتصادی همسران به یکدیگر را تثبیت می کند. لازمه پذیرش این وابستگی، التزام به نقش مؤثر نهاد خانواده، نفی مشابهت و استقلال همسران (زن و مرد) و پذیرش خانواده به عنوان واحد خرد مؤثر و پرکاربرد در تحلیل های اقتصادی است.
دادخواهی فرد مبتنی بر مسئولیت بین المللی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
750 - 769
حوزه های تخصصی:
دولتها ملزم به رعایت تعهدات بین المللی خود به موجب اسناد بین المللی هستند نقض حقوق بین الملل توسط دولت منجربه مسئولیت بین المللی او می شود این قاعده اساسی و عنصر لازمه نظم بین الملل را تشکیل می دهد موضوع مسئولیت بین المللی یکی ازموضوعات پیچیده مورد بحث درسالهای پیشین بود نمونه بارزآن اقدامات متعدد قانونمند کردن مسئولیت بین المللی از سوی دکترین، رویه قضائی بین المللی و نیت دولتها می باشد. دکترین و طرح های اولیه قانونمندکردن مسئولیت بین المللی، علاقه مند به بررسی موارد خسارات وارده به بیگانگان مانند اشخاص حقیقی و اشخاص حقوقی شدند.جایگاه فرد متضرر درنظام مسئولیت بین المللی چیست؟ پاسخ پرسش موضوع این پژوهش را تشکیل می دهد درمرحله نخست، می کوشیم ثابت کنیم؛ برچه اساسی فرد می تواند دارای حقوقی برپایه جامعه بین الملل باشد درمرحله دوم، طرق مختلف موجود دردسترس فرد برای دفاع ازخود به علت تحمل خسارت وارده ازطرف دولتی می باشد. درمرحله پایانی، موضوع دقیق ترمیم خسارت وارده به فرد یا افراد را بررسی خواهیم کرد
فراتحلیلی در خصوص مسئله شکل گیری سوژه و اهمیت آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه, حقوق, جامعه شناسی, روانشناسی, علوم سیاسی, و حتی اقتصاد هر یک به انسان پرداخته و شأن وجودی شان مطالعه و بررسی پیرامون انسان به دلایل مختلف بوده و امروزه نیز هست. هر یک در تلاش به فهم بخشی از وجود انسان از نگاه و منظر رشته خود بوده اند. ازاین رو, نگاه یکسانی به انسان ندارند و از واژه یکسانی برای انسان استفاده نمی کنند. موضع گیری این رشته ها و نظریه های هر رشته در سه دسته یا به تعبیر کوهن سه پارادایم تقسیم می شوند. پارادایم نخست, انسان را کاملاً منفعل در مقابل قدرت نهادهای اجتماعی دانسته و از مفهوم فرد استفاده می کنند. پارادایم دیگر, انسان را فردی خودمختار و سوژه کامل در مقابل نهادهای اجتماعی و فرهنگ می دانند و مفهوم سوژه یا سوبژکتیویته واژه موردپسند آنان است که بر واژه فرد, برتری دارد. درحالی که, پارادایم سوم بر این باورند که انسان در نوسان بین اصالت جامعه (انسان مطیع و منفعل) و اصالت فرد (سوژه کامل) می باشد و واژه بازیگر از مفاهیم مورد علاقه این دسته می باشد. به هرروی, فرد متفاوت از سوژه است و سوژه اعلم تر از فرد است و فرد طی فرایندی به کمک عواملی به سوژه تبدیل می شود. درنتیجه, سوژه شدن امری اکتسابی و برساخته ای اجتماعی است. یکی از عوامل یا نهادهایی که در ساختن سوژه نقش مهمی ایفا می کند, آموزش عالی است.
«خویشتن مقید»؛ بررسی چارچوبه های تحدید هویت فردی در مکتب جامعه گرایی
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره چهارم بهار ۱۳۹۶ شماره ۶
41 - 66
حوزه های تخصصی:
جامعه گرایان معتقدند مشکلات جوامع غربی امروزین همچون نابسامانی های زیست محیطی، بی تفاوتی سیاسی، فروپاشی خانواده ها و مجادلات بی پایان اخلاقی و معرفتی ناشی از فردگرایی لیبرالی و نادیده گرفتن نقش جامعه است. این مکتب که به وسیله ی چهره هایی چون مایکل سندل، السدیر مک اینتایر و چارلز تیلور نمایندگی می شود، مبانی فلسفی لیبرالیسم را سرمنشأ بسیاری از معضلات یادشده می داند. این مقاله در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که جامعه گرایان چه نقدی به طور خاص بر انسان شناسی لیبرالیسم وارد می آورند و در مقابل آن، خود چه تصویری از خویشتن انسانی ارائه می کنند؟ این پژوهش که به شیوه تفسیری انجام شده است نشان می دهد که جامعه گرایان در ساحت انسان شناسی، محدوده ها و چارچوبه هایی برای هویت فرد منظور می دارند که بدون آن ها فرد، شخصیت و هویت نخواهد یافت. این چارچوبه ها که «غایت»، «اجتماع» و «تاریخ» را در بر می گیرند، فرد و هویتش را از حالت انتزاعی، بسیط و مجرد خارج کرده و قیدوبندهایی برای آن ایجاد می کنند که به طور اجتناب ناپذیر آزادی را محدود می نمایند، اما جایگاه زندگی اجتماعی را ارتقا می بخشند و معنای زندگی فرد نیز ناشی از آن هاست. غایت ها، ارزش ها و اهداف نقشی اساسی در ساختن هویت افراد دارند و هر اجتماعی شکل خاصی به هویت فردی می بخشد، به گونه ای که افراد بنا به جامعه ای که در آن زندگی می کنند و نیز پیشینه ی تاریخی آن، هویت های متفاوتی می یابند.
تبیین سیاست خارجی ترکیه با تاکید بر نظریه جیمز روزنا (2017- 2003)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
71 - 102
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه جیمز روزنا برای تحلیل و تبیین سیاست خارجی هر کشور باید به متغیرهایی در سطح داخلی(فرد،نقش،حکومت و جامعه) و در سطح بین المللی(سیستم )توجه نمود. روزنا کشورها را براساس میزان توسعه،رخنه پذیری فرهنگی،قدرت سیاسی،وضعیت اقتصادی و ماهیت ساختار اجتماعی تقسیم بندی می کند.در این پژوهش، تلاش می شود فرایند تصمیم گیری در سیاست خارجی ترکیه (بعد از کسب قدرت توسط حزب عدالت و توسعه)، طبق نظریه پیوستگی جیمز روزنا مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش هایی که به سیاست خارجی ترکیه در دهه اخیر پرداخته اند، به نقش و تاثیرگذاری نخبگان و کارگزاران سیاسی در فرایند سیاست خارجی ترکیه توجه کرده یا اینکه سیاست خارجی این کشور را با توجه به متغیر های سیستمی نظام بین الملل تحلیل کرده اند. در هرکدام از پژوهش های انجام شده، یکسری متغیرهایی مکتوم و مغفول واقع شده اند. استفاده از مدل پیوستگی جیمز روزنا برای تبیین سیاست خارجی ترکیه، نکات ضعف پژوهش های فوق را پوشش می دهد. باتوجه به تاثیرپذیری سیاست خارجی از متغیرهای متعدد؛ فرایند سیاستگذاری و تصمیم گیری در ترکیه به عنوان یک کشور جمهوری، تحت تاثیر متغیرهای متکثر است. مفروض این پژوهش عبارتست از اینکه ترکیه کشوری جمهوری، لائیک و با ساختار اجتماعی باز و صنعتی و در حال توسعه می باشد. فرضیه این پژوهش که با متدلوژی تحلیلی و توصیفی انجام شده عبارتست از: طبق مدل پیوستگی روزنا متغیرهای نقش، سیستم، اجتماع، حکومت و فرد مهمترین متغیرهای تاثیر گذار بر سیاستگذاری خارجی ترکیه می باشند.
بررسی مولفه های امنیت سیاسی درحکمرانی شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان علوم انسانی در طول تاریخ رسیدن به الگوی حکمرانی شایسته بوده است. و با توجه به تهدیدات متنوعی که حکومتها و افراد جامعه با آن مواجه هستند،بررسی الگوی مطلوب امنیت سیاسی به منظور دستیابی به حکمرانی شایسته ضروری است.پژوهش حاضربا هدف بررسی زمینه های ایجاد امنیت سیاسی برای فرد،مردم و حاکمیت بر مبنی حکمرانی شایسته به رشته تحریر درآمده است.
روش شناسی: به منظور تحلیل داده از روش کیفی، تحلیل مضمون استفاده شده است، و از بین روش های مختلف تحلیل مضمون در این مقاله از روش شبکه مضامین آترید و استرلینگ که توسط آن داده های کیفی تقسیم بندی، طبقه بندی، تلخیص و بازسازی می گردند. استفاده شده است
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، تعداد 8 مولفه به عنوان مولفه های امنیت سیاسی بر اساس شاخص های حکمرانی شایسته احصاء گردید.
نتایج: سیاستمداران و کارکزاران کشور به منظور دست یابی به حکمرانی شایسته می بایست امنیت سیاسی را در تمامی اقدامات خود مدنظر داشته باشند و لازمه رسیدن به حکمرانی شایسته، برقراری امنیت سیاسی از سوی حکمران برای مردم و از سوی مردم برای حکمران می باشد که در مقاله به آن پرداخته شده است.
چیستی و هستی جامعه و خصوصیات جامعه آرمانی در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت و هستی جامعه ازجمله موضوعات مهمی است که دیدگاه های مختلفی درباره آن ارائه شده است. نوع نگاه به این موضوع مبنای مهمی است برای تصمیم های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی. در بین اندیشمندان مسلمان، آیت الله خامنه ای متفکری است که مبتنی بر آیات و روایات و باتوجه به تجربه های تاریخی جوامع مختلف و داده های میدانی، دیدگاه خاصی درباره این موضوع ارائه کرده است. مسئله پژوهش روشن سازی ابعاد گوناگون اندیشه ایشان درباره چیستی و هستی جامعه و ویژگی های جامعه آرمانی است. برای پاسخ به این پرسش از روش تحلیل محتوا استفاده شده و همه آثار فکری رهبری مورد بررسی قرار گرفته است. با استنباط از مجموع مطالب گردآمده، می توان گفت آیت الله خامنه ای جامعه را مانند پیکره زنده می بیند که دارای زندگی و مرگ است و دچار تکامل و تنازل می شود. جامعه وجودی است مرکب و حقیقی، که ساخته می شود و بر اراده افراد تأثیر می گذارد، ولی اراده انسان تعیین کننده نهایی است که جامعه را می سازد و متأثر از مصنوع خود است.