مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۲۱.
۸۲۲.
۸۲۳.
۸۲۴.
۸۲۵.
۸۲۶.
۸۲۷.
۸۲۸.
۸۲۹.
۸۳۰.
۸۳۱.
۸۳۲.
۸۳۳.
۸۳۴.
۸۳۵.
۸۳۶.
خلاقیت
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
87 - 103
حوزههای تخصصی:
علی رغم تمامی تحولات در آموزش معماری، پرورش خلاقیت و تقویت توانایی های حل مسئله همچنان به عنوان ارکان اصلی این حوزه باقی مانده است. مطالعات مختلف نشان می دهد درباره تاثیر فناوری های دیجیتال بر ارتقای خلاقیت و حل مسئله دانشجویان معماری ابهام وجود دارد. این پژوهش، با رویکردی کاربردی و روش آمیخته-تشریحی، تأثیر بهره گیری از فناوری واقعیت افزوده مجازی را بر تفکرات سطح بالای دانشجویان در درس طراحی فنی بررسی کرده است. برای ارزیابی تفاوت ها بین دو گروه آزمایش و کنترل، از پرسشنامه ویلیامز و هوانگ استفاده شد. بخش کیفی پژوهش نیز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده میدانی انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که استفاده از این فناوری موجب شد گروه آزمایش در سه مؤلفه تفکر خلاق، یعنی حس کنجکاوی، پنداره ، و انعطاف پذیری، عملکردی چشمگیرتر از گروه کنترل داشته باشد. همچنین فناوری واقعیت افزوده ضمن کاهش بارشناختی دانشجویان، توانایی حل مسئله دانشجویان را ارتقا داد. مشاهدات و مصاحبه ها نیز تأیید کردند که واقعیت افزوده از طریق عینی سازی مفاهیم، تسهیل فرآیند یادگیری، افزایش انگیزه و تقویت حس کنجکاوی و تخیل، با کاهش تلاش ذهنی ابزار موثری در آموزش معماری به شمار می رود. با این وجود، چالش هایی نظیر کاهش تعاملات اجتماعی و ضعف در توسعه مهارت ها و تجربه عملی نیز به همراه دارد. برای بهره وری بهینه، باید تعادلی میان استفاده از فناوری های نوین و روش های مرسوم آموزشی برقرار شود.
بررسی نقش و کاربرد هوش مصنوعی در خلق آثار هنری نوین و چگونگی تغییر رویکردهای هنری در دوره دیجیتال
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶)
31 - 63
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، هوش مصنوعی به عنوان ابزاری نوین در خلق آثار هنری، تحولی عمیق در رویکردهای هنری ایجاد کرده است. این تحقیق به بررسی نقش و کاربرد هوش مصنوعی در خلق آثار هنری نوین و تأثیر آن بر روندهای خلاقانه در دوره دیجیتال می پردازد. سؤالات تحقیق شامل این موارد است: چگونه هوش مصنوعی می تواند به تغییر رویکردهای هنری کمک کند؟ چه چالش هایی در استفاده از هوش مصنوعی در هنر وجود دارد؟ جامعه آماری این مطالعه شامل ۳۰ نفر از هنرمندان و طراحان فعال در حوزه هنر دیجیتال است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و از طریق مصاحبه های عمیق انجام شده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از روش تحقیق کیفی استفاده شده و داده ها از طریق مرور ادبیات موجود و تحلیل آثار هنری تولید شده با هوش مصنوعی جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که هوش مصنوعی نه تنها به عنوان ابزاری برای خلق، بلکه به عنوان شریک خلاق در فرآیند هنری عمل می کند. این فناوری به هنرمندان امکان می دهد به شیوه های جدیدی از بیان هنری دست یابند و مرزهای خلاقیت را گسترش دهند. برخی هنرمندان از الگوریتم های یادگیری ماشین برای تولید آثار منحصربه فرد و نوآورانه استفاده می کنند که به طور قابل توجهی با روش های سنتی متفاوت است. این تحقیق همچنین به چالش های اخلاقی و تکنیکی مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی در هنر اشاره کرده و پیشنهاد هایی برای تحقیقات آینده ارائه می دهد. این چالش ها شامل مسائل مربوط به مالکیت معنوی، اعتبار هنری و تأثیرات اجتماعی ناشی از استفاده گسترده از فناوری های هوش مصنوعی در هنر است. به طورکلی، این پژوهش به درک بهتر از تعامل بین هنر و فناوری کمک کرده و زمینه های جدیدی را برای تفکر و بحث در مورد آینده هنر دیجیتال فراهم می کند.
تاثیر رهبری تحولآفرین بر خلاقیت و نوآوری کارکنان باتوجه به نقش تعدیل گر انگیزه درونی کارکنان (مورد مطالعه: معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:امروزه سبک رهبری واژه ای کلیدی به منظور تطبیق موفق سازمان ها با نوآوری و خلاقیت است و سبک رهبری تحول گرا به علت خصوصیات برجسته می تواند به خوبی این نقش را ایفا کند. هدف اصلی این پژوهش، تاثیر رهبری تحول آفرین بر خلاقیت و نوآوری کارکنان باتوجه به نقش تعدیل گر انگیزه درونی کارکنان(مورد مطالعه:معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک کرمانشاه)می باشد.روش شناسی پژوهش:تحقیق از نظر هدف،جزء تحقیقات کاربردی است. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی،از نظر نحوه انجام پژوهش کمی، از نظر استراتژی پیمایشی و از نظر شیوه گردآوری داده ها،مبتنی بر پرسشنامه می باشد. هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است به عبارت دیگر، تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد علمی دانش هدایت می شود.در این تحقیق جهت بعد نظری، از روش کتابخانه ای(مقالات،متون اینترنتی،کتاب ها و غیره)استفاده شده است و اطلاعات موردنیاز از طریق پرسشنامه و جمع آوری داده ها در میدان تحقیق استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک کرمانشاه که در سال تحصیلی 1401-1400 تعداد آنها 1100 نفر است.حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 270 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین باس و آولیو(2000)،پرسشنامه نوآوری کانتر(1988)،پرسشنامه خلاقیت رندسیپ(1979)و پرسشنامه انگیزش درونی تایرنی و همکاران (1999)استفاده شد که روایی آن به صورت روایی محتوا توسط خبرگان و روایی سازه توسط شاخص متوسط واریانس و روایی فورنل لارکر و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد.یافته ها: نتایج نشان داد که رهبری تحول آفرین بر نوآوری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری داشته و ضریب همبستگی حاصل از این رابطه برابر با 492/0 می باشد. همچنین رهبری تحول آفرین بر خلاقیت دارای تاثیر مثبت و معنادار بوده که ضریب همبستگی حاصل برابر با 548/0 بدست آمده است. تاثیر رهبری تحول آفرین بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی خلاقیت کارکنان معنی دار نبود. در نهایت این نتیجه حاصل شد که نقش تعدیل گر متغیر انگیزه درونی در ارتباط میان متغیرهای رهبری تحول آفرین و خلاقیت تایید گردید.بحث و نتیجه گیری: تاثیر رهبری تحول آفرین بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی خلاقیت کارکنان معنی دار نبود. در نهایت این نتیجه حاصل شد که نقش تعدیل گر متغیر انگیزه درونی در ارتباط میان متغیرهای رهبری تحول آفرین و خلاقیت تایید گردید.
آموزش شهروندی و خلاقیت در سیما و منظر شهر
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
219 - 226
حوزههای تخصصی:
مدرسه از مهمترین مکان هایی است که به واسطه آن و با یک برنامه ریزی درست و حساب شده می توان مسائل مهم اجتمایی و فرهنگی را به دانش آموزان آموزش داد. اهمیت آن به حدی است که از آن به خانواده دوم یاد کرده اند. مسأله خلاقیت، از منظرهای مختلفی نگریسته ش ده اس ت. خلاقی ت ب ه عن وان ی ک مس أله آموزشی، به مثابه یک مسأله ی انگیزشی و به عنوان ش رط بق ا در عص ر فراص نعت، م ورد توج ه و عنایت محققان و برنامه ریزان جامعه قرار گرفته است. اما با وجود وجوه ب ه ظ اهر متف اوت و متن وع خلاقیت، در چشم اندازی کلان نگر، ابعاد پیش گفته، در وفاق با یکدیگر قرار داشته، می توان از منظر واحدی بدان نگریست. یکی از مسائل مهمی که در رابطه با مفهوم شهروند و شهروندی وجود دارد این است که چگونه می توان آن را تعلیم و آموزش داد تا بر اساس آن شاهد اجرای صحیح آن در جامعه و شناخت وظایف و تکالیف مبتنی بر آن بود. در این رابطه صاحب نظران مدرسه را بهترین مکان برای آموزش و تعلیم این مقوله می دانند. از این رو، در ادامه پس از پرداختن به موارد مزبور، مس أله چگ ونگی آم وزش خلاقیت، مورد بررسی قرار خواهد گرفت در این مقاله به روش کتابخانه ای مروری بر نقش آموزش شهروندی بر خلاقیت در سیما و منظر شهر خواهیم داشت.
رابطه کارکردهای مدیریت منابع انسانی و خلاقیت و نوآوری در زیباسازی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
امروزه کارکنان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها محسوب می شوند که همواره باید دانش، مهارت و قابلیت های آنان ارتقاء یابد، لذا بقای سازمانها در عرصه رقابت به حفظ، توسعه و بهره برداری از قابلیت های کارکنان منوط شده است؛ و امروزه خلاقیت در حکم رمز بقا و کلید موفقیت افراد و سازمان ها شناخته شده است. تحولات پرشتاب جهانی در علم و تکنولوژی، صنعت، مدیریت و به طور کلی ارزش ها و معیارها، بسیاری از سازمان ها و شرکت های موفق جهان را بر آن داشته که اهداف، گرایش و علایق خود را در جهت بکارگیری خلاقیت هدایت کنند، لذا نقش خلاقیت و نوآوری در سازمان انکارناپذیر است. کارکردهای منابع انسانی می تواند برخلاقیت و نوآوری تاثیر بگذارد بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی برخلاقیت و نوآوری در زیباسازی شهر تبریز می باشد. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی و همبستگی می باشند. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان شهرداری تبریز تشکیل داده اند؛ که تعداد آنها 2122 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 327 نفر به دست آمده است و نمونه گیری از نوع در دسترس میب اشد. در روش گردآوری اطلاعات برای تدوین مبانی نظری و پیشینه، اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی به دست آمد برای پاسخ به سؤالات، جمع آوری داده ها از روش میدانی و از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است.
مدل سازی معادلات ساختاری در بررسی ارتباط بین اثربخشی با خلاقیت مدیران فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط اجتماعی و اقتصادی سازمان های عصر حاضر، لزوم دارا بودن مدیران خلاق و اثربخش را بیش از پیش نمایان ساخته است؛ ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی مدل سازی معادلات ساختاری در بررسی ارتباط بین اثربخشی با خلاقیت مدیران فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران تدوین گردیده است. روش تحقیق توصیفی بوده و به شکل میدانی صورت گرفته است.جامعه آماری پژوهش کلیه رؤسا، نواب رئیس و دبیران فدراسیونهای ورزشی کشور (100نفر) می باشد که به شکل کل شمار تعیین شد درنهایت 80 پرسشنامه دریافت گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اثربخشی حمیدی (81/0α =)و پرسشنامه استاندارد خلاقیت رندسیپ(89/0α=)استفاده گردید. برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون کلموگروف اسمیرنف، آزمون همبستگی پیرسون، t تک نمونه-ای و رگرسیون چندمتغیره در نرم افزار Spss و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Lisrel استفاده شد. براساس یافته های این پژوهش بین اثربخشی و خلاقیت ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت(05/0>p ،262/0 =r)، همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که5/42% از واریانس خلاقیت مربوط به اثربخشی است(01/0>p ،425/0=R2) و اعمال صحیح مدیریت بیشترین اهمیت را در پیش بینی تغییرات-خلاقیت مدیران داراست (001/0>p،218/1=β ). همچنین نتایج مدل تحقیق نشان دهنده برازش لازم و اثرگذاری و پیش بینی اثربخشی مدیران بر خلاقیت آنان بود (079/0RMSEA=، 93/0GFI=، 12/9T=). با توجه به نتایج بدست آمده می توان لزوم توسعه و بسط شاخصه-های اثربخشی را با اهمیت دانست؛ بدیهی است تعامل و کارکرد بین اثربخشی و خلاقیت در نهایت منجر به بهبود شرایط فدراسیون ها در عرصه دستیابی به اهداف خود خواهد بود.
مدلسازی ارتباط بین سواد اطلاعاتی با خلاقیت و قابلیت کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی تربیت بدنی دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدلسازی ارتباط بین سواد اطلاعاتی با خلاقیت و قابلیت کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی تربیت بدنی دانشگاه های دولتی تهران بود. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی تربیت بدنی دانشگاه های دولتی تهران (1000N=) بود که با استناد به جدول کرجسی و مورگان، از بین آنها 270 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی انتخاب شد. برای طراحی مدل نیز از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد سواد اطلاعاتی با ضریب مسیر (0/19pc=) بر قابلیت کارآفرینی و با ضریب مسیر (0/44pc=) بر خلاقیت دارای اثر مستقیم است. در اثرگذاری سواد اطلاعاتی بر قابلیت کارآفرینی و خلاقیت، توانایی دسترسی به اطلاعات با بار عاملی 0/81، توانایی کاربرد هدفمند اطلاعات (0/76)، توانایی درک موارد حقوقی و اقتصادی اطلاعات (0/33)، توانایی ارزیابی نقادانه اطلاعات (0/31) و توانایی درک وسعت و ماهیت اطلاعات (0/16) به ترتیب بیشترین نقش را داشتند. همچنین، خلاقیت با ضریب مسیر (0/28pc=) بر قابلیت کارآفرینی اثر مستقیم داشت. با توجه به نتایج به دست آمده لازم است به منظور توسعه قابلیت های کارآفرینی و نیز خلاقیت دانشجویان تربیت بدنی، به تدوین محتوای آموزشی مناسب و نیز آموزش مؤثر و مرتبط با بهبود سواد اطلاعاتی در برنامه درسی دانشجویان تربیت بدنی اقدام شود.
تعیین نقش میانجی سرمایه انسانی در تأثیر چابکی استراتژیک بر خلاقیت کارکنان فدراسیون ژیمناستیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین رویکردهای متفاوت ارائه شده برای تقابل سازمان با محیط متلاطم، چابکی استراتژیک به عنوان پارادایم غالب کسب وکار در هزاره سوم و به مثابه بهترین گزینه برای بقا مورد توجه بیشتر سازمان های تولیدی و خدماتی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش میانجی سرمایه انسانی در تأثیر چابکی استراتژیک بر خلاقیت کارکنان فدراسیون ژیمناستیک کشور است. روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی با رویکرد معادله ساختاری و از نوع تحقیقات کاربردی است، که به شکل پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش نخبگان ژیمناستیک کشور بود. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای از بین 9096 نفر 368 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سرمایه انسانی امیری (1391) با 28 گویه، چابکی استراتژیک مانگور(2013) با 30 گویه و خلاقیت سازمانی رندسیب (1979) با50 گویه استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادله ساختاری استفاده شد که با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد چابکی استراتژیک با خلاقیت 48/0 و با سرمایه انسانی 71/0 رابطه مثبت و معنی داری دارد. از طرفی با توجه به نقش میانجی سرمایه انسانی، اثر چابکی استراتژیک بر خلاقیت به میزان 38% رسیده است. چابکی استراتژیک موجب توانایی پویا در تغییر موثر با شرایط نامطمئن بازار برای سود بردن از فرصت های در حال تغییر سریع بازار شده و با اطمینان از رویه صحیح در حل مسئله خاص، لذت بردن از ایده های جدید و تغییر در منافع شخصی برای تعقیب اهداف شغلی یا مسیر ترقی و تلاش و فداکاری برای رشد سازمان توسط کارکنان می شود.
خلاقیت از منظر فلسفه صدرایی، آموزه های قرآنی و روایات: ارائه الگوی سازمانی مبتنی بر حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
63 - 81
حوزههای تخصصی:
در این مقاله الگوی خلاقیت سازمانی از منظر فلسفه صدرایی، آموزه های قرآنی، و موسوعه روایات ارائه شده است. با توجه به برخی آیات قرآن همچون آیه 86 سوره حجر و 81 سوره یس و همچنین نظریه های خلاقیت در مکتب صدرایی همچون وجود ذهنی و معرفت خیالی می توان به اهمیت و عظمت خلاقیت در آموزه های قرآنی و اندیشه های ملاصدرا پی برد. متأسفانه به رغم اینکه بحث خلاقیت در سازمان در بسیاری از آیات قرآن، روایات، و دیدگاه های فلاسفه اسلامی به ویژه ملاصدرا نمود دارد بیشتر به تبیین این بحث از ادبیات غرب پرداخته شده است. نتیجه تمرکز زیاد بر ادبیات غرب نادیده گرفته شدن و غفلت از عوامل کلیدی در حوزه خلاقیت سازمانی به ویژه عوامل فردی است. بنابراین هدف این پژوهش طراحی الگوی خلاقیت سازمانی مبتنی بر حکمت اسلامی با تأکید بر دیدگاه های ملاصدرا است. روش این پژوهش از نوع کیفی، بررسی اسناد و مدارک دینی، و کدگذاری است. یافته های پژوهش نشان می دهند عوامل فردی کشف شده از حکمت صدرایی همچون فاعلیت نفس، قوای نفس، ابداع گری نفس، ادراک حسی، قدرت خیال، و قوه متصرفه در ادبیات غرب مورد غفلت واقع شده است. به علاوه طبق یافته ها عوامل فردی، سازمانی، و محیطی بر خلاقیت سازمانی تأثیر دارند و البته برخلاف ادبیات غرب عوامل فردی نقشی حیاتی در این زمینه دارند و متأثرکننده عوامل سازمانی و محیطی اند.
بررسی آموزش محتوای درس اندیشه اسلامی 2به شیوه نیاز محور بر گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشجویان پسر دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی تأثیرآموزش محتوای درس اندیشه اسلامی 2 به شیوه نیازمحور بر گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان پسر دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر، شبه آزمایشی بود. برای دسترسی به اهداف، از طرح پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری، شامل دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه ولی عصر(عج) رفسنجان در نیمسال اول 03-1402 و شیوه نمونه گیری نیز متناسب با روش تحقیق، هدفمند و در دسترس بود؛ یعنی دانشجویانی که در کلاس درس اندیشه اسلامی 2 شرکت داشته اند. نمونه انتخاب شده به پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس پاسخ دادند. دانشجویان بعد از 16 جلسه آموزش محتوای درس اندیشه اسلامی 2، مجدداً به پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: بین نتایج پیش آزمون و پس آزمون به لحاظ میانگین نمرات گرایش به تفکر انتقادی، قبل و بعد از آموزش، تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: محتوای انتخاب شده برای تدریس درس اندیشه اسلامی 2 به همراه تدریس به شیوه نیازمحور، از عوامل مؤثر بر تقویت مؤلفه گرایش به تفکر انتقادی بود و توانست میزان خرده مقیاس خلاقیت را افزایش دهد؛ ولی بر میزان سایر خرده مقیاسها(بالیدگی و درگیری ذهنی) تأثیری نداشت. لذا پیشنهاد داده می شود نسبت به بازبینی محتوا، تغییر شیوه آموزش و انجام پژوهش در سایر دانشگاهها اقدام شود.
مدل ارتباطی فرهنگ بوروکراتیک بر رفتار خود توسعه ای با نقش میانجی خلاقیت (مورد مطالعه: کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
327 - 342
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر فرهنگ بوروکراتیک بر رفتار خود توسعه ای کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان هرمزگان با در نظر گرفتن نقش میانجی خلاقیت انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان هرمزگان به تعداد 126 نفر بود که با توجه به محدود بودن جامعه، نمونه آماری به صورت تمام شمار از جامعه در نظر گرفته شد. البته داده های 111 پرسش نامه تکمیلی برگشت داده شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار اص لی گردآوری داده ها، پرس ش نامه اس تاندارد ب ود. جهت سنجش متغییرها از پرسش نامه «فرهنگ بوروکراتیک» دنیسون(1990)، «خلاقیت سازمانی» لیائو و وو(2013) و «خود توسعه ای» پرالت (2008) استفاده شد. جهت آزمون فرضیات و برازش م دل، مدل سازی معادلات مسیری- ساختاری با رویکرد حداقل مربع ات جزئ ی با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و Smart PLS نسخه 2 در نظر گرفته شد.
یافته ها نشان داد فرهنگ بوروکراتیک بر رفتار خودتوسعه ای و خلاقیت کارکنان اداره کل ورزش و جوانان اثری منفی و معنادار دارد، اما خلاقیت بر رفتار خودتوسعه ای این کارکنان تاثیری مثبت و معنادار داشت. بنابراین مدیران اداره کل ورزش و جوانان می توانند با ایجاد جو فرهنگی مناسب و غیربوروکراتیک در سازمان و انعطاف پذیر کردن قوانین و رویه های انجام کار، دادن استقلال عمل و تفویض اختیار به موقع، تقویت همکاری های متقابل و کار گروهی، زمینه های بروز خلاقیت و رفتارهای خودتوسعه ای را در کارکنان فراهم سازند.
خلاقیت و توانمندسازی در محیط های ورزشی: بررسی نقش شایستگی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه به بررسی روابط بین خلاقیت و توانمندی کارکنان در اداره کل ورزش و جوانان استان قم پرداخته است. روش پژوهشجامعه آماری تحقیق شامل 82 نفر از کارکنان این اداره بود که به روش کل شمار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد خلاقیت رندسیپ (1979) و توانمندسازی اسپریتزر (1995) استفاده گردید. روایی این ابزارها توسط متخصصان تأیید و پایایی آن ها با استناد به مطالعات قبلی مورد تأیید قرار گرفت. پرسشنامه خلاقیت شامل 50 سؤال و پرسشنامه توانمندسازی شامل 12 سؤال با چهار مؤلفه معناداری، شایستگی، حق انتخاب و مؤثر بودن بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی آزمون همبستگی پیرسون در سطح (05/0) انجام شد.یافته هانتایج نشان داد که بین خلاقیت و توانمندسازی کارکنان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، ارتباط مثبت و معناداری بین خلاقیت و شایستگی کارکنان مشاهده گردید. در عوض، همبستگی معناداری بین خلاقیت و مؤلفه های معناداری، حق انتخاب و مؤثر بودن مشاهده نشد.نتیجه گیرییافته های تحقیق حاکی از این است که تقویت توانمندی و شایستگی کارکنان می تواند به افزایش خلاقیت و بهبود عملکرد در محیط های کاری منجر شود. این نتایج بر ضرورت توجه مدیران به توسعه منابع انسانی و ایجاد بستر مناسب برای خلاقیت در سازمان های ورزشی تأکید دارد.
خلاقیت کودکانه در فضا؛ مقایسه تجربه فضای باز و بسته در سن پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که کودکان بیشتر در فضاهای بسته و محیط های شهری رشد می کنند، طراحی هوشمندانه فضاهای بازی و آموزشی که زمینه تجربه های حسی، کشف و تعامل با محیط را فراهم کنند، نقش کلیدی در شکوفایی خلاقیت و توسعه شناختی کودکان دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه نحوه تجربه فضا و تعامل کودک با محیط در دو حالت طبیعی/باز و ساخته شده/بسته و شناسایی ویژگی های فضایی مؤثر در بروز و رشد خلاقیت کودکانه است. این پژوهش از نوع کاربردی و از لحاظ روش اجرا، دارای طرح توصیفی–مقایسه ای به دنبال شناسایی نقش محیط در بروز خلاقیت کودکان پیش دبستانی و فراهم کردن اصول طراحی فضاهای مناسب برای این گروه سنی است. در این مطالعه، پنج مؤلفه تفکر خلاق شامل «سیالی»، «ابتکار»، «انعطاف پذیری»، «بسط» و «خلاقیت کل» با استفاده از آزمون استاندارد تورنس (TTCT) ارزیابی شده اند. جامعه آماری این پژوهش را کودکان دوره پیش دبستانی ساکن منطقه ۲ شهرستان مراغه تشکیل می دادند. از میان این جامعه، دو گروه نمونه انتخاب شدند که به ترتیب در محیط های باز و بسته فعالیت داشتند. نمونه گیری به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای مشخص (مانند سن، مقطع تحصیلی و نوع محیط فعالیت) انجام گرفت تا امکان مقایسه مؤثر بین دو گروه فراهم شود. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تعامل مستقیم با محیط طبیعی نقش به سزایی در تقویت و شکوفایی خلاقیت کودکان دارد؛ به طوری که کودکانی که در فضای باز و طبیعی فعالیت داشتند، نسبت به گروهی که در محیط سنتی مهدکودک فعالیت می کردند، افزایش معناداری در مؤلفه های تفکر خلاق (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری، بسط و خلاقیت کل) نشان دادند. در این پژوهش، تأثیر نوع فضا بر مؤلفه های خلاقیت به صورت تفکیکی بررسی شد؛ نتایج نشان داد که مؤلفه «ابتکار» در فضای باز و مؤلفه «انعطاف پذیری» در فضای بسته بیشترین رشد را داشته اند که بیانگر اثر متفاوت محیط ها بر ابعاد گوناگون تفکر خلاق است.
بررسی و شناسایی شاخص های تاثیرگذار بر خلاقیت در قلمرو کوچ نشینان شهرستان چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خلاقیت از دیرباز از بخش های مهم در شکل گیری و توسعه فضاهای سکونگاهی بوده و امروزه با توجه به پیشرفت های گسترده محیط های شهری و روستایی، فقدان آن در برنامه ریزی های توسعه در عمل بی معنا است و باید مورد توجه قرار گیرد.
هدف پژوهش: هدف این تحقیق، بررسی و شناسایی شاخص های تاثیرگذار بر خلاقیت در قلمرو کوچ نشینان شهرستان چابهار است.
روش شناسی تحقیق: روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت، اکتشافی مبتنی بر آینده پژوهی است. در این پژوهش از دو نوع جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 22 نفر از خبرگان (مسئولان و کارشناسان و دانشگاهی متخصص در حوزه های جغرافیا و آینده پژوهی) می باشند که به شیوه هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و MICMAC ستفاده شد.
قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر شامل، قلمرو کوچ نشینان شهرستان چابهار می باشد.
یافته ها و بحث: نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان که وضعیت خلاقیت و شاخص های آن در چابهار پایین تر از سطح نرمال یا در وضعیت نامطلوب قرار دارد. همچنین، نتایج نشان داد شاخص طبقه خلاق (بار عملی: 903/0) که یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار انسانی می باشد؛ اصلی ترین و مهم ترین شاخص خلاقیت در چابهار است. در نهایت از نتایج نرم افزار میک مک از میان 49 عامل کلیدی در 7 بعد (تسهیلات و خدمات کارکردی، گردشگری، اوقات فراغت و رفاهی، حمل و نقل، طبقه خلاق، زیست محیطی، سیاسی و بهداشتی و اجتماعی)، با نظر خبرگان، 16 عامل کلیدی به عنوان (پیشران) انتخاب شدند.
نتایج: نتایج کلی نشان داد در صورت برنامه ریزی مناسب برای شناسایی، بومی سازی و ارتقاء معیارها و شاخص های خلاقیت در قلمرو کوچ نشینان چابهار، بسترهای لازم برای تحقق مهم بر اساس پتانسل های بومی منطقه قابل تحقق است.
تحلیل روابط میان مؤلفه های مؤثر در ساختار فضاهای سکونتی به منظور ارتقاء خلاقیت کودکان از دیدگاه کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کشورهای توسعه یافته از تمام ظرفیت های خود در جهت ارتقا زیرساخت ها و ایجاد فضاهای خلاق در مسیر بهبود خلاقیت کودکان به عنوان یکی از معیارهای مهم در توسعه استفاده می نمایند. کودک خلاق می تواند ظرفیت های مناسبی را برای محیط خود ایجاد نماید و از این توانایی خود در سایر سنین نیز بهره مند شود. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل روابط میان مؤلفه های مؤثر در ساختار فضاهای سکونتی به منظور ارتقاء خلاقیت کودکان است. پژوهش حاضر در سال 1402 با روش دلفی و جامعه تحقیق متشکل از کاربران فضاهای مسکونی انجان شده است. که در چارچوب مصاحبه ای باز و به روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی انتخاب شد و به تحلیل دیدگاه ها در نرم افزار SPSS26 پرداخته شده است. در آخر باتوجه به ضرایب بدست آمده از متغیرهای پژوهش به تولید گراف ها توسط نرم افزار گفی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع 5 مؤلفه محیطی مؤثر بر خلاقیت کودکان در فضاهای مسکونی مشخص شدند. این 5 مؤلفه عبارتند از: کالبدی، اجتماعی، طراحی، روانشناختی و امنیت. توجه به مسائل محیطی می تواند باعث خودشناسی در میان کودکان جهت بروز خلاقیت شود. مسائل محیطی می تواند به عنوان یک عامل محرک باعث کشف خلاقیت شود و از طرفی خود زمینه جهت پرورش و بهبود توانایی های کودکان در حوزه خلاقیت را فراهم نماید
ارتباط بین رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی با خلاقیت کارکنان وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سبک رهبری تحول آفرین مدیران ورزشی و فرهنگ سازمانی وزارت ورزش و جوانان با خلاقیت کارکنان آن وزارتخانه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تحقیق شامل 950 نفر از مدیران و کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود که از بین آنها با استناد به جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی، 274 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری داده ها، از سه پرسشنامه خلاقیت تورنس (1959)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و سبک رهبری باس و آولیو (2000)، و برای تحلیل داده ها، از رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد نوع سبک رهبری مدیران در ورزش و فرهنگ سازمانی سازمان های ورزشی با خلاقیت کارکنان این سازمان ها ارتباط مثبت و معنادار دارد (0/05≤ P) و این دو متغیر قابلیت پیش بینی خلاقیت کارکنان را دارند.