مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
آلمان
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
77 - 102
حوزههای تخصصی:
پس از اعلام رسمی وجود اولین موارد ابتلا به ویروس کوید-۱۹ در اواخر دسامبر سال ۲۰۱۹ در چین، طولی نکشید که این بیماری به سرعت در اکثر کشورهای جهان شیوع پیدا کرد و جهان را در وضعیتی استثنایی قرار داد. دولت های مختلف واکنش های گوناگونی به این بحران داده اند. نکته قابل توجه این است که متغیرهایی مانند نوع رژیم سیاسی، ساختار حکومت و ظرفیت دولت ها نیز لزوماً ارتباط مستقیم و تعیین کننده ای با نحوه واکنش کشورها به این بحران و پیامدهای آن نداشته است. به عنوان مثال تعداد قربانیان ناشی از این بیماری در کشورهای توسعه یافته ای مانند آمریکا، اسپانیا، بریتانیا و ایتالیا بسیار بالاتر از دیگر کشورهای با ظرفیت ها و زیرساخت های محدودتر بوده است. براین اساس، پرسش اصلی ما این است که «علت رفتار متفاوت کشورهای مختلف در مقابل بحران همه گیری کرونا چیست؟». فرضیه این مقاله نیز این است که «در زمان بحران، مهم ترین عامل در تعیین واکنش و اقدامات کشورها، رهبری سیاسی و شیوه های متفاوت معنابخشی اوست». این مقاله با به کارگیری «مدل رهبری CIP» و تقسیم شیوه های رهبری و معنابخشی به کاریزماتیک، ایدئولوژیک و پراگماتیک و با مطالعه موردی تجربه کشورهای هندوستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان، ضمن اثبات و تأئید فرضیه مقاله، به این نتیجه رسیده است که نوع رهبری پراگماتیک کارآمدی بیشتری در شرایط بحرانی اخیر داشته است.
بازنمایی تطبیقی ایران در سفرنامه های جهانگردان آلمانی و فرانسوی عصر قاجار
منبع:
مطالعات اروپا سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
37-54
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد واکاوی بازنمایی مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران در سفرنامه های آلمانی ها و فرانسویان است. به نظر می رسد از دلایل سفرنامه نویسی نزد اروپاییان مأموریت های محوله دولت متبوع به سیاحان برای مطالعه بافت اجتماعی و فرهنگی ایران در راستای راهنمایی مأموران سیاسی و دیپلماتیک و سنت سفرنامه نویسی که از قرن ۱۷ میلادی پایه گذاری شده بوده است. باوجود اشتراکات آلمانی ها و فرانسویان درباره امور ایران تفاوت هایی در گزارش های سیاهان آلمانی و فرانسوی دیده می شود. فرانسویان در دوره های مختلف، ازجمله در عصر موردبحث، بنا به دلایل سیاسی بیشتر به پژوهش های فرهنگی ایران توجه داشته اند؛ زیرا دولت فرانسه به دلیل رقابت های سیاسی شدید دو قدرت روسیه و انگلستان مجالی برای جولان در عرصه سیاسی کشور نمی یافت و به همین دلیل سعی در انجام فعالیت در زمینه های مختلف فرهنگی به ویژه تحقیقات در حوزه اکتشافات باستان شناسی داشتند. روابط آلمانی ها با ایران را می توان در دو حوزه مختلف تقسیم نمود. نخست نقش مستشاران نظامی و توسعه سیاست های اقتصادی آلمان در ایران و دوم فعالیت های فکری و فرهنگی. تحقیق حاضر بر این پرسش استوار است که با توجه به گزارش های فرانسوی ها و آلمانی ها از ایران در عصر قاجار، آن ها تحت تأثیر تحولات عصر قاجار و اروپا چه گزارشی از ایران ارائه داده اند. فرضیه تحقیق را می توان این گونه مطرح کرد به نظر می رسد نقطه مشترک آلمانی ها و فرانسوی ها در ایران عدم مداخله سیاسی و توجه به رویکردهای فرهنگی خیرخواهانه و گسترش روابط اقتصادی و اجتماعی بوده است. بااین حال روش ها و اولویت های آلمانی ها و فرانسوی آن در برخورد با ایران متفاوت بوده است. در مقاله حاضر نگارندگان تلاش دارند تا با روش تاریخی و تجزیه وتحلیل گزارش های ترجمه شده سیاحان آلمانی و فرانسوی به بررسی تطبیقی دیدگاه های آنان از ایران عصر قاجار پردازند.
واکاوی عملکرد دیپلماسی اقتصادی ج.ا.ایران در قبال آلمان در چارچوب؛ الزامات ساختاری اقتصاد جهانی (2019-2000)
منبع:
پژوهش ملل فروردین ۱۴۰۰ شماره ۶۳
7-34
ساختار نظام اقتصاد بازار جهانی سبب شده است، تا سیاست و دیپلماسی دولت ها از همان اصول و اهدافی پیروی نماید، که ساختار نظام اقتصاد سیاسی جهانی آن را تدوین و مشروط می سازد. در این چارچوب، عمل برطبق الزامات ساختاری اقتصاد جهانی تبدیل به یک اولویت اجتناب ناپذیر در سیاستگذاری های اقتصادی دولت ها بدل گشته است. کارآمدی دیپلماسی اقتصادی بعنوان ابزار سیاست خارجی و پُل ارتباطی اقتصاد ملی با جهانی، منوط به پویایی های محیط داخلی اقتصاد و عملکرد بهینه دستگاه سیاست خارجی به منظور بسترسازی و تسهیل، ادغام اقتصاد ملی در بازارهای جهانی، در جهت کسب بیشترین ارزش افزوده مالی، تولیدی و تکنولوژیکی می باشد. ج.ا.ایران به منظور نیل به توسعه اقتصادی و تأمین منافع اقتصادی خود، نیازمند دیپلماسی اقتصادی کارآمد در قبال شرکای راهبردی خود، بالاخص جمهوری فدرال آلمان بعنوان یکی از قدرت های تأثیرگذار سیاسی و اقتصادی بین المللی می باشد. بررسی این مهم که، چگونه الزامات ساختاری اقتصاد جهانی، عملکرد دیپلماسی اقتصادی ج.ا.ایران در قبال آلمان را تحت تأثیر قرار داده است؟ سوال و هدف اساسی پژوهش پیش روست و در جواب به این پرسش، فرضیه این پژوهش، ناسازگاری اقتصاد ملی با قواعد و الزامات ساختاری اقتصاد جهانی و ضعف دستگاه دیپلماسی رسمی کشور را، تبیین کننده عملکرد ضعیف ج.ا.ایران در بهره مندی از فرصت ها و ظرفیت های اقتصاد آلمان بیان می دارد. روش پژوهش حاضر تبیینی-تحلیلی می باشد.
بررسی ریشه های معماری اکسپرسیونیسم
حوزههای تخصصی:
آغاز قرن بیستم، نهضت بزرگی بر ضد رئالیسم و امپرسیونیسم پا گرفت که آرام آرام مکتب"اکسپرسیونیسم" از دل آن بیرون آمد. این مکتب در معماری به ترکیب احجام و عناصر، به نحوی بدیع، به ارزش های مستتر در یک پدیده، اثر یا جامعه می پردازد. دوره شکل گیری این مکتب از حدود سال۱۹۱۰ تا ۱۹۳۵ میلادی است. معماری اکسپرسیونیسم نازی ها معماری مقتدر و باشکوه است و نمایانگر تفکرات شخص هیتلر است. شباهت معماری اکسپرسیونیسم نازی ها با معماری نئوکلاسیک در این است که در هر دو از ساختمانهای عظیم الجثه برای نشان دادن جلال و شکوه و ترساندن مردم استفاده می شده است. استفاده از عناصر یادبودی در معماری برای تأکید و تکریم ایدئولوژی خاص هم در معماری اکسپرسیونیسم نازی ها و هم در سبک نئوکلاسیک دیده می شود. معماری نئوکلاسیک آلمان تفاوت عمده ای با معماری نئوکلاسیک دیگر کشورهای پیشرفته دارد و آن این است که در آلمان حکومت استبدادی و دیکتاتور است که به معماری جهت می دهد. این مقاله در ابتدا سعی می کند زمینه های شکل گیری مکتب اکسپرسیونیسم را بررسی کند، تفکرات نیچه و شرایط اجتماعی- اقتصادی آلمان در این بازه ی زمانی از جمله این زمینه ها هستند. سپس چگونگی ورود اکسپرسیونیسم را به معماری بیان می کند و در جستجوی آثاری از شهرسازی و معماری آلمان در این بازه ی زمانی و تحت تاثیر این تفکر است، وِیژگی های این آثار را بررسی می کند، جایگاه سبک شناسی معماری اکسپرسیونیسم و ارتباط آن با سبک آر- نوو را بیان می کند یکی از دستاوردهای این پژوهش شناسایی ویژگی ها و بسترهای موثر در شکل گیری معماری اکسپرسیونیسم است و در ادامه گوشه ای از تاثیر معماری اکسپرسیونیسم آرمانگرایانه آلمان بر شهرسازی و معماری ایران را در دوره ی پهلوی اول بیان می کند. با توجه به بررسی های صورت گرفته بر روی نمونه های موردی سه ویژگی اصلی معماری و شهرسازی اکسپرسیونیسم نازی ها عبارتند از: تئاترگونگی، سمبلیک بودن و داشتن جنبه ی آموزشی. معماری برخواسته از آداب و رسوم، عادات و ایدئولوژی ملتی است که آن معماری را ساخته اند.
مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان و سطح روابط سیاسی و تجاری ایران و آلمان در سالهای جنگ جهانی دوم و عواملی که تحت تاثیر این روابط منجر به ایجاد تنش میان دولت ایران و متفقین گردید، مساله پژوهش حاضر می باشد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سوال که روابط سیاسی و اقتصادی ایران و آلمان در این دوران تحت تأثیر چه عواملی صورت گرفت، انجام شده است. دست آوردهای پژوهش حاکی از آن است که نتیجه ی رقابت استعمارگران روس و انگلیس در ایران و تمایل رضاشاه به دیکتاتوری به ویژه بعد از روی کار آمدن هیتلر در آلمان موجبات نزدیکی رضاشاه با دولت آلمان را فراهم آورد. اما به کار نگرفتن سیاست درست در مقابل همسایه های شمالی و جنوبی کشور(شوروی و انگلستان) بهانه ی لازم را به این دولتها برای اشغال ایران را داد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی–تحلیلی وکتابخانه ای، مناسبات سیاسی و تجاری ایران و آلمان در جنگ جهانی دوم را بررسی نماید.
بررسی کتابشناسانه آثار تئودور نولدکه در زمینه شرق شناسی تمدن اسلامی(1836- 1930م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸
90 - 111
حوزههای تخصصی:
از قرن نوزدهم با شروع تحقیقات شرق شناسی اسلامی در سرزمین های آلمانی زبان (آلمان، بلژیک، اتریش، لوکزامبورگ، سوئیس)، شاهد جایگاه حاشیه ای آن در زندگی فکری محققان این ناحیه هستیم. وجود تعابیر عامیانه، بر جدی نبودن و حالت تفننی داشتن مطالعات شرق شناسانه در آلمان دلالت دارد. با وجود این، سرزمین ژرمن محققان بزرگی در زمینه مذکور در دامان خود پرورش داد که از جمله این شرق شناسان تمدن اسلام می توان تئودور نولدکه، خاورشناس برجسته و متخصص تاریخ و تمدن اسلام را نام برد. پژوهش حاضر بر آن است تا با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به بررسی افکار و انگیزه های این شرق شناس معروف آلمانی بپردازد. با واکاوی منابع مختلف می توان گفت، بهره مندی نولدکه از علوم مختلف، هم چون، آگاهی از علوم مربوط به خاورشناسی، پرداختن و توجه به رشته های تاریخ و تمدن اسلامی، تسلط بر زبان های سامی، حقیقت جویی، نگاه لغت شناسانه و دقت و بصیرت در تمام آثار برجای مانده از وی از جمله دستاوردهای این پژوهش نسبت به شخصیت علمی این مستشرق به شمار می رود.
عوامل مؤثر بر رضایت الکترونیکی: تجربه ای از کشور آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
165 - 186
حوزههای تخصصی:
نخستین و مهم ترین اصل بازاریابی تمرکز بر نیازها و خواسته های مشتریان است؛ زیرا بدون توجه به آن، شرکت ها در محیط رقابتی امروز قادر به ادامه حیات نخواهند بود. شرکت ها می دانند که ارائه محصول ها و خدمات باکیفیت، متناسب با نیازها و خواسته های مشتریان، مزیت رقابتی مهمی است که به فروش و سود بیشتر منجر می شود؛ بنابراین شناسایی نیازها و خواسته های مشتریان و اتخاذ استراتژی ها و برنامه های مناسب برای تأمین این نیازها و خواسته ها از مهم ترین فعالیت های شرکت ها در بازارهای رقابتی است. با توجه به فضای رقابتی در تجارت الکترونیکی و ضرورت توجه به انتظارات و خواسته های مشتریان در بازار الکترونیکی، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رضایت مشتریان الکترونیکی انجام پذیرفته است داده های این پژوهش با استفاده از جمع آوری 221 پرسشنامه در کشور آلمان جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. مطالعات انجام شده نشان می دهد، از بین حدود شش معیار اصلی و 25 زیرمعیار شناسایی شده، شش معیار اصلی و هفده زیرمعیار، مهم ترین معیارهای مؤثر بر رضایت مشتریان الکترونیکی است.
مطالعه مقایسه ای رویکرد سیاست های حزبی در آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
125 - 156
حوزههای تخصصی:
در مطالعات مربوط به علل ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران عمدتاً بر علل و عوامل متعدد تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تأکید می شود. معمولاً در این زمینه مطالعات نهادگرایانه اندکی انجام می شود و بررسی سیاست های حزبی دولتی مورد غفلت واقع می شود. در این مقاله از منظر نهادگرایانه به بررسی سیاست های حزبی نظام سیاسی و تأثیر آن بر ناکارآمدی احزاب سیاسی در ایران پرداخته شده است. نظام های سیاسی سیاست های حزبی خود را با رویکردهای متفاوتی اتخاذ می کنند و بر همین اساس تأثیرات متفاوتی نیز بر حیات احزاب سیاسی در کشورها برجا می گذارند. از این رو در این مقاله رویکرد سیاست های حزبی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با سیاست های حزبی جمهوری فدرال آلمان که پیشگام سیاستگذاری حزبی در جهان است، بررسی می شود. پرسش اساسی این است که سیاست های حزبی در ایران در مقایسه با سیاست های حزبی در آلمان چه تفاوت هایی دارد و این تفاوت ها چه تأثیری بر حیات احزاب سیاسی در ایران می گذارند؟ به زعم این مقاله رویکرد اتخاذ شده در سیاست های حزبی دولتی ایران رویکردی کنترل کننده و محدود کننده است و همین عامل به فرض مساعد بودن سایر شرایط؛ امکان شکل گیری، رشد و فعالیت مؤثر احزاب سیاسی در ایران را سخت کرده و موجب ناکارآمدی آنها شده است. در پایان مقاله نیز پیشنهادهایی در راستای سیاستگذاری مطلوب حزبی در ایران ارائه شده است.
سنخ شناسی و دلایل تعاملات اقتصادی مهاجران ایرانی در آلمان با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه متخصصان دیدگاه منفی نسبت به مهاجرت را به چالش کشیده و نگاه مثبت تری به این مسأله دارند. از منظر آنان مهاجرت می تواند برای هر دو کشور مبدأ و مقصد مزایایی به همراه داشته باشد. یکی از مزایای مطرح شده تعاملات اقتصادی آنان با کشور مبدأ است که می تواند منجر به توسعه اقتصادی، فرهنگی در کشور مبدأ شود. با توجه به فقدان تحقیق جامع در این زمینه، هدف این پژوهش شناخت انواع تعاملات اقتصادی مهاجران مقیم آلمان با ایران و دلایل آنان نسبت به آن است. روش مطالعه : جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت است از کلیه مهاجران قانونی بالای 18 سال مقیم کشور آلمان که بیش از 2 سال سابقه اقامت در این کشور دارند. ازآنجایی که چارچوب پیشینی برای بررسی این مسأله وجود نداشته است از روش کیفی و مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. بر اساس نمونه گیری نظری، با 30 نفر از مهاجران مصاحبه انجام شد. یافته ها: یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد در انتقال کالا و وجه از آلمان به پنج دسته اصلی ارسال هدیه، سرمایه گذاری، کنش های خیرخواهانه، ارسال کالای کمیاب و خرید خدمات گنجانیده وجود دارد.نتیجه گیری: این پنج دسته اصلی تابع ادغام فرهنگی، ادغام اقتصادی، نگرش به ایران و آلمان و همچنین تعداد سال های اقامت مهاجران در آلمان است.
رویکردهای نوین دادرسی مالیاتی در مراجع شبه قضائی با تأکید بر نظام های حل اختلاف کشورهای فرانسه و انگلستان و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق فناوری های نوین دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
193 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف از تدوین قوانین و مقررات در هر کشور تضمین حقوق اساسی افراد جامعه از طریق رعایت اصول دادرسی منصفانه و عدم تجاوز به حقوق خصوصی افراد و حفظ منافع عمومی اجتماع است . امروزه مالیات به عنوان یکی از اصلی ترین منابع درآمدی دولت ها ، به واسطه وجود چالش های مرتبط با نحوه مطالبه آن و همچنین طراحی سازوکار حل اختلاف در وصول انواع مالیات ها مبتنی بر اصول حقوقی پذیرفته شده در هر کشور، محل مناقشه میان دولت و مردم است . بنابراین لازم است مراجعی مطابق با یک الگوی منطبق با اصول حقوقی تشکیل شود تا هم دولت و هم مؤدیان با طیب خاطر اطمینان داشته باشند که مراجع مذکور خواهند توانست با تکیه بر مقررات و رعایت حقوق طرفین در نهایت راه حلی عادلانه درخصوص اختلافات ارائه دهند؛ این مهم محقق نخواهد شد مگر به واسطه رعایت اصول دادرسی منصفانه در یک نظام نوین رسیدگی که موردتأیید همه نهادهای حقوقی بین المللی است و تحت عنوان میثاقی مهم در جامعه جهانی برای نیل به جامعه مدنی موردنظر است. بر همین اساس، نظام های حقوقی متعدد و متفاوتی درخصوص دادرسی مالیاتی تشکیل شده است که هرکدام از آن ها ممکن است نقاط قوت و ضعفی از حیث قرابت یا مفارغت از اصول دادرسی منصفانه داشته باشند. در این نوشتار، با بررسی شکلی الگوهای حاکم بر نظام حل اختلافات مالیاتی در کشور ایران و کشورهای منتخب اتحادیه اروپایی و همچنین مقایسه الگوهای مذکور، ضمن معرفی الگوی منتخب و نوین از حیث رعایت اصول حقوقی، پیشنهادهایی منطبق با الگوهای موجود به منظور رفع ایرادات احتمالی نظام حل اختلافات مالیاتی در ایران از طریق اصلاح ساختار و فرایندهای دادرسی ارائه شده است.
فدرالیسم اداری و قومی؛ مقایسه تطبیقی نظام های فدرال عراق و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
641 - 660
حوزههای تخصصی:
فدرالیسم، شیوه خاصی از سازماندهی قدرت در برخی کشورهاست که موجب توزیع و سرشکن ساختن قدرت در درون آن کشورها می شود. در آلمان شاهد نوعی از فدرالیسم اداری بوده ایم که دارای سه ویژگی خاص است: اول اینکه قانونگذاری در سطح فدرال و اجرا در سطح ایالتی انجام می گیرد؛ دوم، همیارانه بودن این شکل از فدرالیسم و در نهایت اجرایی بودن آن، برعکس در عراق گفتمان مسلط فرهنگ دیکتاتوری، تمرکز و فقدان بسترهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازم، نتوانسته است ضامن تحقق فدرالیسم در این کشور باشد. ازاین رو تجربه عراق پس از رژیم بعث نشان می دهد که آنچه در قانون اساسی آن کشور فدرالیسم خوانده می شود، ادامه کشمکش در ابعاد قومی و فرهنگی جامعه عراق است. بر همین اساس پژوهش حاضر، میزان تحقق فدرالیسم در این دو کشور را با نگاهی تطبیقی، بررسی کرده و نتیجه گرفته است که عدم موفقیت نظام فدرالیسم در عراق و موفقیت آن در آلمان رابطه مستقیمی با میزان فرهنگ سیاسی و اجتماعی و سطح توسعه یافتگی کشورها دارد؛ بر این اساس فدرالیسم فی نفسه ارزش ندارد و سازوکاری ارزشمند تلقی نمی شود، بلکه به مثابه ابزاری است که از کشوری به کشوری دیگر ممکن است آثاری متفاوت ایجاد کند.
تأملی بر موارد نقض حقوق بشر در جمهوری فدرال آلمان
حوزههای تخصصی:
سالیانه گزارش های حقوق بشری بسیاری از سوی نهادهای بین المللی، دولت ها، مراکز مختلف غیردولتی و... در مورد وضعیت حقوق بشر کشورهای مختلف ارائه می شود و به مسائل گوناگون همچون تبعیض نژادی، تضییع حقوق اقشار ضعیف جامعه، خشونت علیه زنان و کودکان، حق بر سلامت و بهداشت، منع حمایت از تروریسم و... می پردازد. افزایش بیش از 50 درصدی پخش محتوای مرتبط با پورنوگرافی، افزایش 11 درصدی خشونت علیه کودکان در یک سال، تقویت گروه های افراطی و نژادپرست و... بخشی از وضعیت رو به وخامت حقوق بشری در آلمان است. در این مقاله با استفاده از گزارش های رسمی بین المللی و پایگاه های داده اروپایی و به دور از هر گونه نگاه سیاسی به بررسی موارد نقض حقوق بشر در کشور آلمان که خود از مدعیان حقوق بشر در جهان است پرداخته شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است و به هر موضوع حقوق بشری به طور مجزا پرداخته شده است.
اقتصاد سیاسی رویکرد هژمونیک آلمان در مقابل قدرت های نوظهور، مطالعه موردی: رابطه آلمان و چین
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آلمان چگونه نسبت به چالشگران نظم لیبرال در دو بعد سیاسی و اقتصادی و در دو سطح منطقه ای و جهانی واکنش نشان می دهد. برای این کار رابطه آلمان و چین را انتخاب شده تا تعامل آلمان با مهم ترین چالشگر نظم لیبرال دموکراسی موجود را مورد مطالعه قرار داده و از آن به چگونگی تلاش های آلمان برای پاسداری از این نظم پی برده شود. فرضیه پژوهش این است که این کشور برای قواعد و اصول نظم لیبرال در رفتار خارجی خود اولویت قائل است. با بررسی تجربی در رفتار خارجی نشان داده شد که آلمان در موضوعات اقتصادی همچنان در مواردی غیرهنجاری رفتار می کند، اگرچه درنهایت به دلیل تأکید بر چندجانبه گرایی در سیاست خارجی خود به فشارهای نهادی پاسخ مثبت می دهد. درنتیجه نقش هژمونیک آلمان در پیش زمینه جایگاه منطقه ای آن در اروپا قابل تعریف است. این پژوهش در پایان تمایزات و شباهت های اجماع مونیخ با اجماع واشنگتن و پکن را مورد بررسی قرار می دهد.
رویکرد هژمونیک آلمان در مقابل قدرت های تجدیدنظرطلب، مطالعه موردی: رابطه آلمان و روسیه
حوزههای تخصصی:
به دنبال حمله روسیه به اوکراین، تلاش ها برای واکنش متناسب به این اقدام به سرعت ابعاد منطقه ای و جهانی به خود گرفت و آلمان به عنوان کشوری که حتی در دوره جنگ سرد در تنظیم رابطه روسیه و غرب نقش کلیدی داشت، به مرکز توجهات تبدیل شد. هدف از مقاله حاضر درک این نکته است که رهبری این کشور چه تأثیری بر حکمرانی جهانی خواهد داشت. یک راه برای شناسایی شیوه رهبری یک کشور در حکمرانی جهانی و امنیت بین الملل، مطالعه نحوه رفتار آن با بازیگران نابهنجار نظم بین الملل است. بنابراین سؤال پژوهش این است که آلمان در مقابل یک بازیگر نابهنجار، در این مورد روسیه، چگونه عکس العمل نشان می دهد؟ فرضیه پژوهش این است که با توجه به سابقه تاریخی آلمان در نیمه نخست قرن بیستم، این کشور آمادگی لازم برای ایفای این نقش را ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که فشارهای نهادی از سوی اتحادیه اروپا و یا از سوی سایر کشورهای هم پیمان می تواند به تقویت مسئولیت پذیری آلمان در رهبری نظم جهانی لیبرال بینجامد، اما آلمان به تنهایی برای ایفای چنین نقشی قابل اعتماد نیست.
نقش نهادها در سیاست خارجی آلمان در قبال چین (2021- 1989)
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
125-154
حوزههای تخصصی:
با آغاز قرن بیست و یکم و برچیده شدن موانع به وجود آمده از دوران جنگ سرد، جهان شاهد قدرت یافتن روزافزون جمهوری فدرال آلمان و جمهوری خلق چین در حوزه های صنعتی، تجاری و سیاسی در سطوح منطقه ای و بین المللی است. درحالی که چین در سیاست خارجی آلمان به عنوان شریکی راهبردی در حوزه های سیاسی و اقتصادی به شمار می رود، برای چین، آلمان به عنوان دروازه گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با مجموعه کشورهای عضو اتحادیه اروپا محسوب می گردد. در این میان، روابط دو کشور در سایه مسائلی مانند رعایت حقوق بشر، مسئله تایوان و مسئله حاکمیت چین بر تبت همواره دارای فراز و نشیب بوده است. ازاین رو، هدف اصلی این مقاله، پاسخگویی به این سؤال است که نهادها چه نقشی در سیاست خارجی آلمان در قبال چین داشته اند؟ یافته های مقاله با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری سیاست دیوانی و فرآیند سازمانی آلیسون و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و شیوه کتابخانه ای نشان می دهد که در فرایند سیاست خارجی آلمان در قبال چین، نهادهای مختلف رسمی و غیررسمی نقشی تعیین کننده داشته اند و هر نهادی که در دولت های مختلف نفوذ بیشتری داشته است، اولویت های سیاست خارجی آن دولت را در قبال چین تغییر داده است.
ژئوپلیتیک انرژی، روابط روسیه و اتحادیه اروپا( برداشت رهبران از نورداستریم2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
84 - 101
حوزههای تخصصی:
عوامل مادی و ژئوپلیتیکی همواره از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر مناسبات سیاسی کشورها در قبال انرژی بوده است اما علاوه بر این، نحوه درک یک تصمیم گیرنده(رهبر) از جهان، خود یا دیگری برای درک این مسئله که چرا برخی تصمیمات گرفته می شوند و برخی دیگر توسط آن ها کنار گذاشته می شوند حیاتی است. این مقاله با هدف در نظر گرفتن برداشت رهبران، به ویژه مفهوم سازی متفاوت روسیه و کشورهای عضو اتحادیه اروپا (آلمان و لهستان) از یکدیگر، برای درک دوگانگی تعارض/ همکاری در بخش انرژی استفاده شده است. این نوشتار با استفاده از منابع اسنادی و اینترنتی معتبر و با بهره گیری از استراتژی قیاسی و در چارچوب رئالیسم نئوکلاسیک به تبیین - تحلیل این سوال می پردازد که برداشت رهبران چه تاثیری بر روابط روسیه و اتحادیه اروپا در قبال ژئوپلیتیک انرژی بعد از بحران اوکراین داشته و به چه صورتی روابط آنها را شکل داده است؟ فرضیه مطرح اینکه، برداشت رهبران نقش مهم و فزاینده ای بر منطق تعارض/ همکاری در ژئوپلیتیک انرژی داشته و دیگری دوست- دشمن را در روابط انرژی روسیه و اتحادیه اروپا دوباره فعال کرده است. در هیچ مورد دیگری چنین دوگانگی همانند پروژه خط لوله نورد استریم2، واضح تر نمی باشد. در تجزیه و تحلیل موضوع، در حالی که پژوهش حاضر اهمیت عوامل مادی و ژئوپلیتیکی را نادیده نمی گیرد، اما متغیر فهم و برداشت رهبران هر دو سوی روسیه و اتحادیه اروپا (آلمان و لهستان) را به عنوان متغیری مهم و اساسی در شکل دادن به روابط آنها در قبال نورد استریم 2، نتیجه می گیرد.
طرح نورد استریم 2 و منافع آلمان، روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح نورد استریم 2 تا پیش از اقدام های روسیه در فوریه 2022 در اوکراین به موضوع چالش برانگیزی در اتحادیه اروپا و آمریکا تبدیل شده بود. به طوری که تأثیر این طرح بر امنیت و منافع برخی از اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا سبب دودستگی در میان اعضای اتحادیه اروپا شده بود. همچنین روابط میان آلمان و آمریکا را با چالش روبه رو کرده بود. از این رو، در این نوشتار می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که علت حمایت آلمان و روسیه و همچنین مخالفت برخی از اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا با طرح نورد استریم 2 چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که علت حمایت و مخالفت این کشورها با این طرح تأثیرهایی است که این طرح می تواند بر امنیت و منافع ملی این کشورها داشته باشد. برای پاسخ گویی به این پرسش و آزمون فرضیه از روش کیفی مطالعه موردی چندگانه بهره می گیریم. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است و با رویکردی توصیفی تحلیلی در بستر مفهومی نظریه نوواقع گرایی آن ها را تجزیه وتحلیل می کنیم. برمبنای آزمون فرضیه، تأمین امنیت انرژی، ارتقای مرکزیت آلمان در حوزه انرژی، تثبیت موقعیت سیاسی و اقتصادی آلمان در روسیه، تنوع سازی در سیاست انتقال انرژی، درآمد هنگفت صادرات گاز و قراردادن ابزاری قدرتمند در اختیار روسیه، وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا به انرژی روسیه، استفاده ابزاری روسیه از این طرح و تأثیر این طرح بر منافع اقتصادی و هدف های آمریکا در برابر روسیه از مهم ترین دلایل حمایت آلمان و روسیه و مخالفت آمریکا، لهستان، استونی، لئونی و لیتوانی با این طرح بوده است.
تأثیر موازنه ی قوا در اروپا بر سیاست خارجی ایران در دوره رضا شاه
حوزههای تخصصی:
با انعقاد قرارداد صلح وستفالی در 1648 موازنه قوا در اروپا شروع شد. با ایجاد موازنه قدرت، رقابت بین کشورهای اروپایی برای نفوذ به دیگر مناطق جهان شدت گرفت. ایران از عهد فتحعلیشاه قاجار که با کشورهای اروپایی روابط منظم دیپلماتیک برقرار نمود، تحت تأثیر جریانهای سیاسی بینالمللی و مبارزه قدرتهای بزرگ جهانی قرار گرفت. از آن پس سیاست خارجی ایران مخصوصاً تحت تأثیر رقابت دو کشور روسیه و انگلستان قرار داشت. با ادامه این روند در دوره پهلوی اول، رضا شاه سعی کرد با باز کردن پای «نیروی سوم» از حجم مداخلات این دو کشور در امور داخلی ایران بکاهد. توسعه و تعمیق روابط با آلمان به همین منظور صورت گرفت. به منظور بررسی مسئله حاضر این پرسش مطرح می شود که موازنه قدرت در اروپا بر سیاست خارجی رضا شاه چه تأثیری داشته است؟. در ادامه این فرضیه مطرح می شود که سیاست خارجی ایران در دوره رضا شاه عملاً تابعی از سیاست قدرت و موازنه قوا بین کشورهای اروپایی بوده است. هدف پژوهش حاضر این است که با روشی توصیفی- تحلیلی و با ارائه توضیحات مربوط به موازنه قدرت و تحولات اروپا، تأثیر این تحولات را بر سیاست خارجی ایران در عصر رضا شاه مورد بررسی قرار دهد.
مطالعۀ تطبیقی سیاست های واکنشیِ آموزشی کشورهای آلمان، کره جنوبی و ایران در دورۀ پاندومی کوید-19
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی سیاست های رسمی و میدانی اتخاذشده در حوزه آموزش در سه کشور آلمان، کره جنوبی و ایران انجام گرفت، که این سیاست ها در دوره تعطیلی اجباری ناشی از کروناویروس اتخاذ شده بود. این مطالعه در سطح بین المللی انجام شد. بدین منظور به صورت هدفمند دو کشور آلمان و کره جنوبی که در دو قاره آسیا و اروپا به لحاظ صنعتی، تکنولوژی و آموزشی سطح بالایی دارند؛ به همراه ایران به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. برای تحلیل و مقایسه سیاست های آموزشی کشورهای نمونه در مقوله های تصمیم گیری، استراتژی، راه های جایگزین و ابزار مورد استفاده، از روش تفاوت استفاده شد. داده های مورد نیاز به شیوه اسنادی-توصیفی از تصمیم های اجرایی که در پورتال های رسمی آن کشورها ثبت شد؛ و مقالاتی که از وضعیت کشورهای نمونه در مقوله آموزش آنلاین و کروناویروس چاپ شده است، گردآوری شد. نتیجه تحلیل داده های توصیفی نشان داد هر سه کشور مورد بررسی، در مقوله های تصمیم گیری، پیداکردن راه های جایگزین آموزش حضوری و تولید ابزار متناسب با آموزش آنلاین، به صورت نسبی موفق عمل کردند. تنها تفاوت در مقوله استراتژی بود. این نتایج نشان داد که کشور جمهوری اسلامی ایران به رغم تلاش برای جبران آموزش حضوری، فاقد استراتژی مناسب و یکنواخت برای رسیدن به هدف بود. آلمان توانست به صورت نسبی در سیاست مناسبی اتخاذ کند. اما نتایج نشان داد جامع ترین سیاست های آموزشی در دوره همه گیری کوید-19 توسط کشور کره جنوبی انجام شد.
اداره کردن دوران کودکی با پیشگیری از جرم و جنایت مورد سیستم مدارس آلمان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
125 - 146
حوزههای تخصصی:
در طول دهه گذشته، برنامه های متعدد پیشگیری از جرم وجنایت در تمام بخش های مدارس آلمان اجرا شده است. اگرچه چندین حمله شدید خشونت آمیز در 12 سال گذشته در مدارس آلمانی رخ داده است، پیدایش برنامه های پیشگیری از جرم در بخش آموزش و پرورش را نمی توان به سادگی به عنوان یک واکنش به افزایش جرم و جنایت جوانان پنداشت.
به دنبال نوشته های میشل فوکو در مورد قدرت و زمامداری، و برداشت از خروجی های تجزیه و تحلیل گفتمان برنامه های پیشگیری از جرم و سخنرانی های سیاسی، ما استدلال می کنیم که پیشگیری از جرم در مدارس آلمان، نشان از یک روش جدید برای کنترل دوران خردسالی دارد. اگر چه ما بر آلمان تمرکز می کنیم، یافته های ما ممکن است نخست، یک تمایل بین المللی در سیاست آموزشی که قبلا منجر به پیدایش مشکلات اجتماعی-ساختاری شده به وجود آورد و آنها را به راه حل های محلی تبدیل کند و دوم، به دنبال ایجاد زیرساخت های دوران کودکی است که باعث می شود کودکان احساس کنند که مسئول امنیت خود هستند، در حالی که همزمان کودکان و نوجوانان موضوع اصلی کنترل وسیع اجتماعی از طریق شبکه های منطقه محور می شوند.