مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
وحدت وجود
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
204 - 226
حوزه های تخصصی:
کلیت اندیشی و خصلت تعین گریز جامعه سیاسی مدرن، مساله محوری در مقاله پیش رو است. در این مقاله می کوشد تا این موضوع را تبیین نماید که فلسفه سیاسی مدرن با توجه به خصلت کثرت یابنده جامعه، به دو اردوگاه کلیت باوران از یکسو و کثرت باوران و غیریت باوران از سوی دیگر تبدیل شده است. اما در جامعه سیاسی؛ ما به رغم ظهور تشدیدشونده کثرت های اجتماعی، همچنان در حصر فهمی همگن و کلیت یافته از جامعه سیاسی به سر می بریم. با توجه به نقش ملاصدرا در بنیاد نهادن اندیشه سیاسی معاصر اسلامی در ایران، مدعی امکان خوانشی از نظریه وحدت وجود ملاصدرا شده ایم که امکان ملاحظه کلیت جامعه سیاسی را به صورت همزمان با پذیرش فردیت و غیریت به معنای مدرن آن فراهم می آورد. در این خوانش از الگوی هرمنوتیکال پل ریکور در کنار نظریه امانوئل لویناس مدد گرفته شد که به قابلیت های متن برای حل مساله امروز جامعه ما و پرداختن به غیریت می تواند بیندیشد.
انحلال یا بقای ذات در تجربه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
149 - 167
حوزه های تخصصی:
بررسی مسأله وحدت وجود از نگاه ابن عربی اهمیت خاص دارد زیرا وی عارفی است که سعی دارد به تجارب عرفانی خود وجه عقلانی دهد. نظریه وحدت وجود با اشکالات و ابهام های عدیده ای مواجه است.یکی از این ابهام ها،مساله انحلال یا عدم انحلال ذات سالک است.در عبارات ابن عربی هم شواهدی دال بر پذیرش کثرت و عدم انحلال ذات وجود دارد و هم شواهد دال بر وحدت محض و انحلال ذات. هرچند ابن عربی یکی از مراتب فنا را فنای ذات می داند اما دقت در عبارت وی نشانگر این مطلب است که مراد وی از فنا، انحلال و نیستی کامل ذات سالک نیست.ضمن اینکه به لحاظ مبانی عرفان نظری دست ما برای توجیه و فهم شواهد دال بر انحلال ذات خالی نیست و می توان این شواهد را به یکی از چهار نحو توجیه نمود.به این نحو که تعابیری که دال بر وحدت محض وانحلال ذات انسان و هر نوع کثرت دارند را بیانگر وحدت شهود بدانیم یا این عبارات را ناظر به فنای صفات سالک بدانیم یا اینکه با تحلیل معنای وجود و عدم در اندیشه ابن عربی این شواهد را تبیین کنیم و یا منشا این ناسازگاری را این بدانیم که آنگاه که شیخ کثرت را به صورت مطلق نفی می کند در حالت فنا و مکاشفه بوده و عرفا در حالت فناء از تجربه خویش به نحوی سخن می گویند که در حالت صحو و بقا همان را به نحو دیگری تعبیر می کنند.
قرآن کریم و چگونگی ارتباط جهان کثرت با جهان وحدت در نظام هستی شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله «وجود شناسی» عموما و چگونگی تحقق جهان کثرت و رابطه آن با جهان وحدت خصوصا از بنیادی ترین مسائلی است که بر دیگر مباحث نظام هستی شناختی در فلسفه و عرفان اثر می گذارد. برخی رابطه جهان کثرت با جهان وحدت را از نوع وحدت سنخی وجود می دانند، برخی دیگر نیز وحدت حقه سریانی را مطرح می کنند و عده ای دیگر از جمله عارفان مسلمان، رابطه جهان کثرت با واجب متعال را از نوع وحدت شخصی وجود دانسته و آن را برگرفته از عقل و وحی می دانند. مساله ای که این تحقیق در صدد پاسخِ قرآن پایه به آن است عبارت است از: در نظام هستی شناسی عرفانی، بین جهان کثرت و جهان وحدت چه نوع رابطه ای برقرار است؟ از این رو هدف این تحقیق، کشف مناسباتِ مستند به قرآن کریم بین جهان کثرت و جهان وحدت است. این تحقیق، از نوع پژوهش های توسعه ای و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و روش تحقیق کتابخانه ای، به اثبات فرضیه«برقراری نسبت بین وحدت و کثرت بر پایه وحدت شخصی وجود» پرداخته است. خوانش قرآنیِ نسبت به دست آمده در برقراری ارتباط بین دو جهان مذکور و استخراج مستندات قرآنی آن، وجه عمده تمایز این تحقیق با پژوهش های همسو می باشد. با کنکاش بر روی این مساله، به دست آمد که آیات زیادی برای اثبات رویکرد عرفانی در ارتباط جهان کثرت با جهان وحدت وجود دارد. با تحلیل عرفانی صورت گرفته بر روی آیات مرتبط، گزاره راهبردی«وجود در واجب متعال منحصر است و عالم ممکنات به منزله تجلیات، ظهورات و شئونات او هستند»، استخراج شد که می تواند مبنای پژوهش های بعدی پیرامون نظام مسائل عرفان قرآنی باشد.
دیدگاه قاضی سعید قمی در مسئله نسبت سنخ وجود خدا و ممکنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
135 - 162
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل الهیات فلسفی تبیین رابطه وجود خدا و مخلوقات است. نسبت سنخ وجودی خدا و ممکنات از جمله فروع این مسئله است. نظرات مختلفی مانند «وحدت شخصی وجود»، «وحدت تشکیکی وجود»، و «تباین وجودها» در این رابطه مطرح شده است. در میان دانشمندان اسلامی قاضی سعید قمی به تباین بین وجود خدا و ممکنات قائل بوده است. این نظریه از حیث روش شناختی دارای مشکلاتی است که از جمله آن عدم هم خوانی با برخی مبانی فلسفی وی مانند قاعده «فاقد شیء نبودن معطی شیء»، قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» و «قرب و بعد نسبت به خدا» می باشد. این مبانی بیشتر با نظریه هم سنخی تطابق دارد، مگر اینکه قائل به تخصیص آن ها شویم. الهیات تنزیهی و عدم امکان شناخت خداوند نیز از لوازم و آثار نظریه تباین است. قاضی سعید به الهیات تنزیهی در مقام ذات خداوند قائل بوده، ولی در مقام واحدیت صفات را ثابت می داند. او راه عقل را برای شناخت خدا بسته می داند، ولی معرفت شهودی با فنای فی الله را مسیر امکان شناخت خدا می داند.
وحدت وجود؛ خدای نامتناهی و لوازم الهیاتی آن در منظومه فکری علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و مبنایی ترین مسائل حِکمی که تأثیرات و لوازم مهمی نیز در پی دارد، مسئله وحدت شخصی وجود است؛ که با آن حکمت به افق عرفان وارد شده و بدین ترتیب همه مسائل و مباحث فلسفی کیفیّتی نوین می یابند. در این مقاله بر اساس دیدگاه حکیم متالّه آیت الله جوادی آملی (جامع فلسفه، عرفان و تفسیر) بر اساس نامتناهی بودن واجب تعالی به اثبات وحدت شخصی وجود و نیز نقد یک تلقی از حقیقت نامتناهی (که با غیر وحدت شخصی هماهنگی دارد) پرداخته، و سپس به لوازم تأثیرات و تحولات مهمی که امتداد آن محسوب می شود می پردازیم؛ لوازم و تحولاتی مانند: «تحول تشکیک در وجود به تشکیک در ظهورات وجود»، «ارجاع علیت به تشأن»، «آیت بودن اشیاء برای خداوند»، «تحول در قاعده الواحد»، «افزایش اقسام حمل»، «تحول در قاعده بسیط الحقیقه»، «امتناع شهود ذات و صفات ذاتی»، «نسبت یکسان خداوند به همه چیز»، «محال بودن حلول و اتحاد واجب تعالی»، «تحول در مستقل و رابط»، «محال بودن تغییر در خداوند»، «از سنخ تجلی شدن اضافه اشراقی»، «بازگشت حدوث و قدم به ظهور و خفا» و دیگر موارد. از این رو این اثر را می توان منبعی راهبردی برای تبیین مسایل مهم فلسفی و مسایل مهم عرفانی و نیز تنقیح مرز بین این دو و صیرورت اولی به دومی نیز به شمار آورد.
حبس زدایی سلامت محور؛ برآیند سلامت و عدالت در رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
95 - 120
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که بسیاری از متهمان و محکومان پیش از ورود به زندان بیمار بوده و یا در دوران تحمل کیفر دچار بیماری می شوند و شرایط محیطی خاص زندان ها بر سلامت ساکنان آن تأثیر دارد لذا نیازمند توجه ویژه است. از سویی نیز، در کنار لزوم رعایت عدالت یافتن راهکار مناسب در راستای کاهش جمعیت کیفری زندان ها امری ضروری است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، تبیین جایگاه حبس زدایی سلامت محور در رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر می باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با بررسی رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشری بر حبس زدایی سلامت محور، درصدد پاسخ به این پرسش است که حبس زدایی سلامت محور چه تأثیری در فرآیند عدالت کیفری دارد؟ روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد. پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که یکی از جلوه های حبس زدایی سلامت محور، بازنگری و تعدیل در سیاست های ناظر بر حبس و مدیریت زندان ها است. لذا، سیاست های جنایی باید حاصل پیوند سلامت و عدالت بوده و می توان گفت که حبس زدایی سلامت محور، در کنار توجه بر سلامت زندانیان، روند گرایش به کیفرهای جامعه مدار را تقویت می کند.
«دیگری» و «تفرد» در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
99 - 111
حوزه های تخصصی:
مسئله «دیگری» در فلسفه غرب نخستین بار توسط ایمانوئل لویناس و بعنوان موضوع و کلیدواژه اصلی فلسفه او مطرح شد. کارکرد این مسئله در توجیه بسیاری از اصول اخلاقی انکارناپذیر است و بنظر میرسد عمده مشکلات و معضلات کنونی در روابط اجتماعی و بین المللی با نظر عمیق در این مسئله قابل حل باشد. بنظر میرسد گرچه این بحث، در دوران معاصر شکل گرفته اما بسیاری از آراء و اندیشه های فلسفی متقدم توان پاسخگویی به مسائل در اینباره را دارند که ازجمله میتوان به نظام فلسفی ملاصدرا اشاره کرد که متشکل از مبانی و اصولی است که بر پایه» تفکر وجودشناسانه او بنا شده است. بکارگیری مبانی حکمت متعالیه در متن زندگی بعنوان روشی برای زیستن، دست کم حامل تغییراتی در نگرش، برای ما خواهد بود. بعنوان مثال از کنار هم قراردادن چند اصل فلسفی همچون اصالت و تشکیک وجود در کنار نظریه» مظهریت موجودات، به تعریفی جدید از اصل «تفرد» دست خواهیم یافت. همچنین با مقایسه» اصل «فردیت» با اصل «وحدت وجود» صدرایی میتوان به نتایچ قابل توجهی در این بحث دست یافت
کتاب سوزی و کتاب شوییِ صوفیه (ریشه ها و انگیزه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۶۶-۳۵
حوزه های تخصصی:
در برخورد با پدیده ها و موضوع هایی که در متون کهن پارسی و عربی آمده است، همواره احساس می شود که برخی از پدیده ها، ریشه در سنّت و آیینی کهن تر داشته و گذشتگان ما آن ها را بی پرده یا درپَرده بازتاب داده اند. برخی از رفتارهای اجتماعی انسان، به ویژه هنرمندان و ادیبان نیز ریشه در سنّتی کهن داشته و پیروی از این سنّت بوده که آن ها را به انجام یا بازتولیدش وادار کرده است، بدون اینکه دلیلی منطقی در پس آن وجود داشته باشد. یکی از رفتارهایی که میان برخی دانشمندان مسلمان در سده های نخستین و میانه هجری و به ویژه میان صوفیان حوزه جغرافیایی ایران و عراق گسترش داشته، دست شستن از کاغذ و قلم و بلکه شستن و سوزاندن و اندر خاک کردن نوشته های خود بوده است. هرچند آن ها گاه به انگیزه های خود اشاره کرده اند، ولی می توان پنداشت که چنین رفتاری گونه ای خردگریزیِ دیوانه وار و غرق شدنِ چشم بسته در یکی از سنت های تصوف و اصلِ وحدتِ وجودی و فنای فی الله بوده که مایه از میان رفتن بخشی از تاریخ نگارش اسلامی شده است. در جستار پیش رو، نخست گزارش هایی چند از کتاب شویی و کتاب سوزی صوفیانِ سده های نخستین و میانه هجری آورده شده، سپس ریشه ها و انگیزه های این رفتار بررسی شده است. گزارش های موجود نشان می دهد که صوفیان به هنگام دگرگونی روحی و گاه محدثان به هنگام گرایش به تصوف، نوشته های خود را شسته یا سوزانده و پنداشته اند که این نوشته ها مانع دیدن حق و رسیدن به اوست. این رفتار یا برگرفته از سنّتی غیراسلامی و کهن میان هنرمندان گذشته بوده یا ریشه در آموزه صوفیانی داشته که علم و کتاب را حجاب راه خود در سیروسلوک روحانی پنداشته اند. بنابراین چنین رسم یا رفتاری که بیشتر در سده های سوم و چهارم هجری و به ویژه میان صوفیان مکتب بغداد گسترش داشته، به یک اندازه سرچشمه یافته از سنّت های غیراسلامی و سنّتی در عرفان اسلامی است.
روایتی منسجم از ساختارشناسی مسائل عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
27 - 68
حوزه های تخصصی:
شناخت اسمای الهی به عنوان حقایقی که خلیفه حق در ظهورند و تجلیات الهی که به واسطه آنها عالم آراسته شده و تعین یافته است، شناخت شریعت از آن روی که عرفان شهود مقید به شرع است، معرفت کمال وجود که مصداق آن ذات باری است و شناخت حقیقت وجود انسان که لازمه آن تبیین مفهوم انسان کامل و معرفت نسبت به حقیقت محمدیه است، معرفت کشف خیالی که واسطه تحصیل معرفت شهودی است، شناخت اسمای الهی به عنوان حقایقی که خلیفه حق در ظهورند و تجلیات الهی که به واسطه آنها عالم آراسته شده و تعین یافته است، شناخت شریعت از آن روی که عرفان شهود مقید به شرع است، معرفت کمال وجود که مصداق آن ذات باری است و شناخت حقیقت وجود انسان که لازمه آن تبیین مفهوم انسان کامل و معرفت نسبت به حقیقت محمدیه است، معرفت کشف خیالی که واسطه تحصیل معرفت شهودی است، همچنین شناخت علل و ادویه که موانع سلوک و راه های برطرف ساختن آنها در عرفان عملی را مورد توجه قرار می دهد. مسائل هفت گانه ای هستند که ابن عربی از آنها به عنوان مسائل عرفان نام برده است و در این مقاله به توضیح آنها پرداخته شده است. واژگان کلیدی: اسمای الهی، تجلیات الهی، وحدت وجود، انسان کامل، حقیقت محمدیه ، عالم مثال، کشف خیالی.
همخوانی توحید با وحدت وجود عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۸
49 - 74
حوزه های تخصصی:
در ادیان توحیدی، تفسیر اصول و عقاید آن شریعت (به ویژه مسئله توحید) از لحاظ عقلی از دغدغه های اصلی پیروان ادیان است. در این میان، گروهی به تحمیل و تطبیق اندیشه های خود به باورهای دینی اقدام کرده (و گروهی نیز متهم اند) و این امر اختلافی ریشه دار در بین دانشمندان دینی پدید آورده است. یکی از مسائل بحث انگیز در گزاره های دینی، مباحث توحیدی تبیین شده از سوی برخی دانشمندان (مانند فقها و متکلمان و ...) و تبیین توحیدی ارائه شده در عرفان نظری (و اسلامی) با نام وحدت وجود (یا وحدت شخصی وجود) است. با بررسی هایی انجام شده -گرچه در مورد مساله وحدت وجود مقالات و کتبی علمی به رشته تحریر در آمده اما - در خصوص این مساله(نسبت وحدت وجود با روایات و آیات وحیانی ) مطالبی به صورت جسته و گریخته مطرح شده اما در قالب وشکل پژوهشی آکادمیک چنین کاری صورت نگرفته است از این رو هدف اصلی نویسنده در این مقال آن است که با شیوه تحلیل عقلی و تامل در منابع نقلی و بیان آیات و روایات (متناسب با عناوین عرفانی در مقامات و عوالم مختلف) به بررسی و تطبیق این آیات و روایات (و نیز ادعیه) با مسائل عرفانی پرداخته و بر عدم تهافت (ادعایی از سوی برخی مخالفان) میان مسائل عرفانی و شریعت تأکید نماید.
تأملی بر دیدگاه های زینر در کتاب عرفان هندو و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۴
71 - 86
حوزه های تخصصی:
روبرت چارلز زینر از جمله مستشرقانی است که تصوف را انحراف از راست کیشی اسلامی و برآمده از اندیشه ها و مکاتب بیگانه دانسته است . از نظر او عامل اصلی این انحراف ابویزید بسطامی است که اندیشه های وحدت وجودی مکتب ودانته هندو را که از استاد هندی خود فراگرفته بود ، در اسلام رواج داد. کتاب هندو و اسلامی زینر تلاشی در جهت اثبات مدعیات او است. تفکیک ادیان به توحیدی و عرفانی ، مسیر پیشرفت اسلام را بر خلاف هندوئیزم از توحید و عرفانه عاشقانه به جانب وحدت وجود دانستن ، استشهاد به واژه ها و تعابیر مشابه در مکتب ودانته و در شطحیات بایزید از جمله مدعیات او و در تأیید نظر خویش است . مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و با هدف اعتبار سنجی نظریات زینر به نقد و بررسی آنها پرداخته است. نتایج حاصل از بررسی این اثر حاکی از عدم بررسی جامع منابع اصلی و معتبر توسط او ، اکتفا به برخی منابع مشخص در هر دو سنت ، فقدان ژرف اندیشی و عدم توجه به عمق مفاهیم و اصطلاحات کاربردی و استنتاج بر مبنای پاره ای شباهت های صوری در اقوال است ؛ بی آن که مسیر اخذ و اقتباس به دقت و درستی ترسیم شده باشد.
بررسی تطبیقی «وحدت وجود» در عرفان و «وحدت جهان» در فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو اصل «وحدت جهان» در فیزیک و «وحدت وجود» در عرفان از اصول مهم و مبنایی به شمار می روند. با توجه به مبتنی بودن هر دو علم بر پژوهش و تحلیل عقلی، با این روش به بررسی شباهت ها و تفاوت های این دو اصل می پردازیم. در واقع وحدت جهان و وحدت وجود، نمایان گر سریان وحدت در سراسر عالم هستی از ماده تا فراماده است، هرچند هریک حوزه خاصی را در برمی گیرد و احکام خاص خود را دارد؛ چراکه وحدت جهان وحدتی عَرَضی، اعتباری و فیزیکی بوده، ولی وحدت وجود، وحدتی ذاتی، حقیقی و متافیزیکی می باشد.
وجودشناسی عرفانی شیخ سرهندی و بازتعریف وی از مرتبۀ وهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
141 - 156
شیخ احمد سرهندی، مشهور به امام ربانی، در میان عرفایی که به نقد و بازتعریف مفاهیم عرفانی پرداخته اند، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وی در آغاز هزاره دوم قمری به مدد علوم کشفی منحصر به فرد خود، پاره ای از مفاهیم عرفانی را بازتعریف کرد. مسئله اصلی تحقیق، دست یابی به تعریف وجودشناسی عرفانی و مرتبه وهم از دیدگاه سرهندی است. نتیجه بحث و تحلیل نشان می دهد که گسترش و نفوذ اندیشه های ابن عربی و شاگردانش در میان صوفیان هند، سرهندی را بر آن داشت تا به نقد وجودشناسی مکتب ابن عربی بپردازد. او با طرح نظریه وحدت شهود به رد نظریه وحدت وجود ابن عربی پرداخت و مفاهیم وجودشناختی او را تعریفی دوباره کرد. این مقاله ضمن مرور آرای سرهندی درخصوص رابطه خداوند و عالم، به روش تحلیل محتوا به توضیح مرتبه وهم براساس مکتوبات وی می پردازد. سرهندی برخلاف ابن عربی-که وجود کائنات را وجودی موهوم می داند که بر ظاهرِ وجود (خداوند) نمود پیدا کرده اند و لذا جدای از خداوند نیستند- معتقد است که نمود و ثبوت عالم هر دو در مرتبه وهم واقع شده و به طریق ظلی در خارج متحقق است؛ بنابراین جدای از حق سبحانه است.
بررسی تجلی وحدت در مسجد امام اصفهان براساس آراء ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
معماری یکی از هنرهای بسیار مهم بشری است که تأثیری شگفتی همواره بر انسان ها داشته است و همانند هر هنری چه بسا بتوان گفت، مهم ترین و محوری ترین موضوع آن "هارمونی" است. گرچه هارمونی در موارد بسیار گوناگونی تعریف می شود، اما جوهره ی هارمونی در واقع همان "وحدت" است. یعنی اجزای متکثر در کلّیتی وحدت و تمامیت می یابند. که لازمه ادراک فضای معماری است. همچنین در فلسفه اسلامی ادراک این جهان استهلاک کثرت در وحدت است. طبق وحدت وجودی ابن عربی، وجودی واحد در پس تکثر این جهان مستتر است، در واقع تکثر و تعددی که در عالم نمایان است، ناشی از ظهور وجود حقیقی واحد است که نمایانگر وحدت کلی می باشد. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به ماهیت این وحدت و چگونگی وقوع آن هست. سوالاتی که در این تحقیق مطرح هست؛ بررسی ماهیت این وحدت و قابلیت تطبیق پذیری آن در آراء ابن عربی و معماری و اینکه چه زمینه های مادی در فضای معماری برای رسیدن به وحدت فراهم شده است؟ پژوهش حاضر از نوع کیفی تحلیلی- توصیفی بوده و راهبرد پژوهش مطالعه ی موردی (مسجد امام اصفهان) با رویکرد تفسیری می باشد. این تحقیق با تحلیل تجربه ی وحدت در کثرت در مسجد امام اصفهان، ارتباط این موضوع را در آراء ابن عربی و معماری مورد بررسی قرار می دهد. از نتایج اصلی پژوهش، نقش خیال در معرفت وحدت بر مبنای وحدت وجودی ابن عربی و سیر از کثرت به وحدت در فضای معماری اسلامی می باشد. همچنین همان طور که در وحدت وجود، یافتن وجود و وجودیافتن یکی است و این یافتن، از طریق کشف و شهود است. در معماری مسجد امام اصفهان، با ایجاد فضای معنوی با استفاده از عناصر زوجین (زوجیت خیال)، بستری برای کشف و شهود وحدت توسط ناظر فراهم شده است.
نقش هنر در تبیین وحدت وجود از طریق بررسی آثار امام خمینی(ره) و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
652 - 674
نظریه وحدت وجود که یکی از ارکان اسلامی و مهم شاخه عرفان نظری و استخوان بندی محکم این مقوله است. این موضوع از دیرباز مورد بررسی و تحلیل صاحب نظران و کارشناسان بزرگ عرفان قرارگرفته، و عارفانی چون ابن عربی که از بنیان گذاران عرفان اسلامی و نظریه پردازان عرفان نظری می باشند. همچنین مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولانا) و امام خمینی (ره) در دوره معاصر ادامه دهندگان راه این عارف بزرگ بوده و درباره وحدت وجود نظرات مهم و جدیدی ارائه داده و آن را به شکل قابل تقدیری ترسیم کرده اند. ولی هنوز این طرح جای سخن داشته و سخنان جدیدی برای علاقه مندان و جویندگان حقیقت دارد؛ وحدت وجود یعنی اینکه عالم یکی است و هرچه غیرازآن، مظاهر و تجلیلات او هستند و بدون وجود او عالم عدم است، و وجودی ندارد که این است مفهوم وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت، که از طریق رسیدن به این حقیقت، شیفتگان وادی عرفان و سالکان طریق سیروسلوک، در این سفر معنوی رهنمون به سوی حقیقتی واحد شده و آرامشی را که گمشده ره یافتگان به این وادی است دریافت کرده و با وصل به این حقیقت به توحید و اطمینان واقعی نائل می شوند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که وحدت وجود یکی از مقوله های محوری در اندیشه های مولانا و امام خمینی(ره) است. اهداف پژوهش: بررسی اهمیت هنر در تبیین وحدت وجود. بررسی اصل وحدت وجود در اندیشه های مولانا و امام خمینی(ره). سؤالات پژوهش: هنر در تبیین وحدت وجود چه نقشی می تواند داشته باشد؟ اصل وحدت وجود در اندیشه های مولانا و امام خمینی(ره) چه جایگاهی دارد؟
بررسی و تحلیل معنا در تلقی عرفانی ابن ترکه اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
بیان مسئله: صائن الدین علی معروف به ابن ترکه اصفهانی (770‑835 ق.) یکی از فلاسفه و عارفان متأثر از مکتب ابن عربی است؛ ازاین رو معنا، زبان و لفظ را نیز در چارچوب وحدت وجود تبیین کرده است. در این پژوهش درباره مفاهیم مرکزی نظریه وی بحث می شود.
روش: نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند از رهگذر آثار و رسایل چاپی و مخطوط ابن ترکه، به روشی توصیفی تحلیلی، تبیین های معناشناختی و مؤلفه های مترتب بر آن را استخراج کنند و مفاهیم مرکزی نظریه وی را به بحث بگذارند.
یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد وحدت وجود برای ابن ترکه امکانی فراهم آورده است تا بتواند ابعاد ناسوتی و تجریدی زبان را در کنار هم و در یک وحدت دیالکتیکی، تبیین و برپایه آن، نظریه إشعار را طرح ریزی کند. إشعار در دیدگاه ابن ترکه غایت خلقت آدمی است. انسان در عالم هستی در جایگاه إشعار قرار دارد. إشعار در آثار ابن ترکه به معنی آگاهانیدن است. إشعارکننده درواقع حقایق عالم ظهور را کشف می کند و رموز آن را درمی یابد؛ زیرا همه هستی کلمهالله است و انسان در مقام إشعار، قرائت کننده و بیانگر این کلمات است. ابن ترکه درپی آمیختن ابعاد تنزیهی و تشبیهی هستی، زبان ملفوظ را نیز، که امتداد نفس الرحمن در عالم اصغر است، دارای دو وجه جمالی و جلالی می داند و در همین راستا وضع الفاظ را نیز با تبیینی دوساحتی بررسی می کند.
بررسی و نقد «برداشت های نادرست از وحدت شخصی وجود» با تکیه بر اندیشه علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله وحدت شخصی وجود از مهم ترین و بنیادی ترین مسائل مؤثر در فلسفه و عرفان به شمار می رود که در کیفیت نگاه به مباحث هستی شناسی، خداشناسی، کیفیت رابطه حق و خلق و دیگر مسائل، تأثیرات و لوازم راهبردی، بنیادین و جوهری دارد؛ اما در عین حال، برداشت های غلط و نادرست از این مسئله موجب پدید آمدن حداقل دو مشکل می شود: برخی از متأثرین از این دیدگاه (چه در غرب و چه در شرق)، به واسطه سوء فهم، به انحرافات فکری و عقیدتی دچار می شوند و برخی دیگر نیز با برداشتی ضعیف از آن، به نقدهایی نابه جا علیه آن می پردازند. از جمله برداشت های نادرست مشهور، این موارد است: «حلول»، «اتحاد»، «هیچ و موهوم پنداری کثرات»، «همه خدایی»، «تغییر ذات حق»، «نفی علیت»، «جبر» و «اباحه گری». در این مقاله بر اساس برهان عقلانی و نقل وحیانی برگرفته از اندیشه های حکیم متأله، فقیه و مفسر، آیت اللّه جوادی آملی به نقد این پندارهای نادرست و اثبات سستی، سخافت و بطلان آن ها می پردازیم.
تحلیل تطبیقی حقیقت نفس الامر از منظر فیلسوفان و عارفان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
27 - 42
یکی از موضوعات مهم در فلسفه و عرفان که ثمرات هستی شناختی و معرفت شناختی عمده ای بر آن مترتّب است، تبیین حقیقت نفس الامر است؛ چراکه حقیقت نفس الامر با صدق و کذب قضایا و گزاره های معرفتی، ارتباط مستقیم دارد. موضوع پژوهش پیشِ رو، بررسی تطبیقی دیدگاه فلاسفه و عرفای اسلامی درمورد حقیقت نفس الامر با روش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات آن از طریق مطالعه کتابخانه ای گردآوری شده است. هدف پژوهش، جمع بندی کلی و بیان نقاط اشتراک و افتراق نظرات غالب فیلسوفان و عرفا درباره حقیقت نفس الامر و ارائه تحلیلی مختصر درباره آن هاست. اهمّ یافته های تحقیق عبارت اند از اینکه تفاسیر عرفا از حقیقت نفس الامر، ناظر به حوزه هستی شناسی بوده و برای تبیین وحدت وجودی عالم مطرح شده است، اما تفاسیر فلاسفه، ناظر به حوزه معرفت شناسی بوده و به قصد تبیین صدق و کذب گزاره های معرفتی طرح شده است. طبق این رویکرد، برخی از تفاسیر فلاسفه، نظیر واقع و خارج به معنی اخص، عقل فعال، نفس الوجود، تفسیر صحیح و دقیق از نفس الامر نیست، اما برخی دیگر مثل ثبوت عام یا ظرف مطلق ثبوت واقعیات خارجی و ظرف ثبوت عقلی محکیات، توجیه پذیرند. به نظر می رسد «نفس الشی» دقیق ترین و جامع ترین تفسیری است که قابلیت تبیین صدق و کذب هر نوع گزاره معرفتی را دارد.
جایگاه خدا در زندگی انسان بر اساس انبساط وجودی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
151 - 166
این مقاله در زمینه فلسفه ملاصدرا در صدد پاسخ به این پرسش است که جایگاه خدا در زندگی انسان بر اساس نظریه وجود منبسط کجاست؟ از نظر ملاصدرا، بنای خلقت بر تجلی و انبساط وجودی وجود واحد و مطلق است. معلول در ریسمان وجود منبسط از مراتب آن منتزع می شود و هیچ استقلالی ندارد. از نظر صدرا، حیات هر موجودی عبارت از نحوه وجود آن است، زیرا حیات عبارت از بودن شی ء است، به نحوی که از او افعالی صادر شود. به عبارتی هرچه ادراکش قوی تر باشد، حیاتش قوی تر و مرتبه وجودی اش بالاتر است. وجود، واحد است و غیر وجود، عدم است و تمامی موجودات در دایره وجودی وجود منبسط موجودند؛ بنابراین با تحلیل دیدگاه ملاصدرا می توان به این نتیجه رسید که خدا در لحظه لحظه زندگی انسان حضور دارد و چون ادراک انسان ها متفاوت است، تجلی خدا هم در وجود آنها متفاوت است. در این نگرش فاعلیت خدا طولی نیست، بلکه فاعلیت سِعی است. مقاله حاضر با دید توصیفی – تحلیلی درصدد است تا جایگاه خدا را با نگرش وجود انبساطی در زندگی انسان مورد مداقه قرار دهد.
مواجه انتقادی صوفیان با نظریه وحدت وجود ابن عربی(نقد تلقی مشهور درباره انتساب وحدت وجود به تمام صوفیه)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
199 - 222
حوزه های تخصصی:
یکی از تلقی های رایج اما نادرست درباره نظریه وحدت وجود ابن عربی، انتساب این دیدگاه به تمام صوفیان یا دست کم، صوفیان سده هفتم هـ.ق به بعد است. ابن عربی با طرح شبه فلسفی نظریه وحدت وجود منجر به انشقاق و چندپارگی کم سابقه ای بین مشایخ و سلاسل صوفیه شد تاجایی که رابطه مستحکمِ مرید و مرادی را تحت شعاع قرار داد. در بسیاری از سلاسل، پیر طریقت این نظر را توحید صمدی قرآنی دانسته و مرید آن را کفری بیّن می خواند در طریقت های کبرویه، نعمت اللهیه، رفاعیه، چشتیه، سهروردیه، شاذلیه، کبرویه و نقشبندیه و قادریه و ... پیران سرشناسی به مخالفت با نظریه وحدت وجود و موجود ابن عربی و لوازم و نتایج آن برخاستند تا جایی که حتی می توان گفت که نظریه وحدت وجود و موجود ابن عربی در تصوف، یک دیدگاه غیر مشهور است و نباید آن را به پای تمام صوفیان نوشت. جستار پیش رو با روش کتابخانه ای به بازخوانی توحید در نگاه پیرانِ سلاسل صوفیه پرداخته و برای این منظور به سراغ شاخص ترین رهبران هرکدام از این طریقت ها رفته است و نشان داده است که خیل عظیمی از رهبران و مشایخ مطرح صوفیه با نظریه وحدت وجود ابن عربی به مخالفت برخواسته یا آن را به دیدگاه های دیگری مثل وحدت شهود تاویل کرده اند.