مطالب مرتبط با کلیدواژه

ذوق التأله


۱.

بررسی نظریه «توحید وجود» (ذوق التأله) از منظر جلال الدین دوانی متقدم و متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود جلال الدین دوانی ذوق التأله رساله الزوراء اضافه اشراقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
تعداد بازدید : ۱۰۱۷ تعداد دانلود : ۵۲۴
جلال الدین دوانی بنابر اکثر آثار به جای مانده از او دارای مشربی اشعری بوده است و گرایش به اصالت ماهیت در آثارش فراوان دیده می شود. وی در رسائل و کتاب های خویش با این دیدگاه به تبیین نظریه «ذوق التأله» خود پرداخته است و به وحدت وجود در حق و کثرت ماهیات منسوب به حق قائل شده است. او به نوعی سعی دارد، علاوه بر حفظ مواضع اشعری خویش، از دیدگاه عرفا در مسئله «صدور کثیر از واحد» تفسیری اشعری بیان کند. اما وی در طی یک انقلاب درونی و یک مبشره علوی از مواضع پیشین خود دست کشیده است و با نگارش رساله «الزوراء» روی به سوی اهل عرفان و معرفت می گرداند. وی در این رساله وجود را منحصر در حق می داند و صراحتاً اشاره می کند که معلول به اعتبار ذات خود معدوم و بلکه ممتنع است و فقط در نسبت با علت است که موجود خوانده می شود. با تأمل در این رساله روشن می شود که برداشت رایج از نظریه ذوق التأله مبنی بر اصالت وجود در حق و اصالت ماهیت در ممکنات، برداشتی بدون توجه به منویات دوانی متأخر (دوانی به روایت الزوراء) است. همچنین، روشن می گردد که مراد وی از نسبت و اضافه، اضافه اشراقی است و در واقع معلول عین نسبت و اضافه به علت است. وی صراحتاّ از تجلی دم زده، غیر حق را از شؤون و اطوار حق دانسته است و بیان می دارد که این وجود حق است که در ممکنات به ظهور رسیده است و در نتیجه به اندیشه عرفا و علی الخصوص محی الدین ابن عربی نزدیک می شود
۲.

ذوق تأله یا تعارضی در نظام وجودشناسی دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوانی ذوق التأله انتساب تجلی ممکنات وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۶ تعداد دانلود : ۴۷۷
از آثار دوانی می توان دو نظریه در باره وحدت و کثرت استنباط کرد. یکی وحدت وجود و کثرت موجود و دیگری، وحدت وجود و وحدت موجود. این فیلسوف مکتب شیراز، در طرحواره فلسفی- عرفانی خویش، نظریه ذوق التاله را تبیین می کند و معنای موجود بودن ممکنات را انتساب آنها به حقیقت وجود می داند. بدین ترتیب است که انتساب، به عنوان اصطلاحی کلیدی در این باب مطرح می شود؛ اصطلاحی که در هر کدام از این الگوها چهره متفاوتی پیدا می کند. آیا مراد از انتساب، همان وجود رابط صدرائی یا تجلّی مطرح در نظام عرفانی است؟ آیا آنچه دوانی از انتساب اراده می کند امری غیر از اضافه اشراقی است؟ در این نگاشته خواهیم دانست که در الگوی نخست، انتساب، غیر از وجود رابط صدرایی و یا نظر عرفاء در باب تجلّی و همچنین، غیر از اضافه اشراقی است. این در حالی است که در دومین الگو، انتساب، دقیقاً همان تجلّی و ظهور عرفاست. در تبیین نظریه ذوق التاله دوانی، دیدگاههای مختلفی شکل می گیرد. نگارنده ضمن دسته بندی این نظرات با تفکیک میان دستگاه فلسفی و عرفانی جلال الدین دوانی، اولا تحلیلی از این اختلاف در عبارات ارائه می کند و ثانیاً با ریشه یابی این گوناگونی در تعابیر، مشکل اساسی را ضعف دستگاه فلسفی دوانی می داند و معتقد است نظام فلسفی او این قدرت و قابلیت را نداشته است که اندیشه عرفانی او را به طور کامل و بدون نقص، مبرهن سازد.