مطالب مرتبط با کلیدواژه

طور ورای عقل


۱.

تبیین کثرت و وحدت وجود در اندیشه عین القضات همدانی بر اساس طور عقل و طور ورای عقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کثرت وجود وحدت وجود قدیم حادث ظاهر مظهر طور عقل طور ورای عقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹
از آرای عین القضات همدانی در وجودشناسی دو تلقی کثرت وجود و وحدت وجود قابل استنباط است. تلقی اول در جایی مطرح می شود که وی برای اثبات وجود واجب، وجود را به قدیم و حادث تقسیم می کند. لازمه این تقسیم، پذیرش کثرت در وجود است؛ اما تلقّی دوم آنجا مطرح می شود که وی هستی را منحصر در وجود حق می کند و او را یگانه مصداق حقیقت وجود می داند. در این تلقّی، کثرات هیچ شأنی جز مظهر بودن حق نداشته و ذاتاً معدوم اند. از این رو، رابطه حق با آنها نه ارتباط دو وجود با یکدیگر بلکه رابطه ظاهر با مظهر بوده و در نتیجه غیریت و کثرت در وجود نفی می شود. امّا با توجه به تمایزی که عین القضات بین طور عقل و طور ورای عقل قائل می شود، می توان کثرت وجود را ناظر به طور عقل و وحدت وجود را ناظر به طور ورای عقل دانست، یعنی او از حیث معرفت شناختی به دو نحو سخن می گوید نه از حیث وجودشناختی.
۲.

تبارشناسی تجارب عرفانی در المواقف و المخاطبات عبدالجبار نفّری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفری المواقف و المخاطبات وقفه طور ورای عقل بیان ناپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۰۳
نفّری، عارف گمنام و در عین حال مهم قرن چهارم هجری، در کتاب المواقف و المخاطبات خود که دستاورد تجارب ناب عرفانی اوست، با زبان خاص و دشواریابی درباره این تجارب سخن گفته است. در این مقاله کوشش شده است تا نظرات این عارف بزرگ درباره «ماهیت تجربه عرفانی»، «راه های شناخت تجربه»، «تنوع تجارب و خصوصیات تجربه عرفانی»، «تفکیک تجربه و تعبیر» و «ویژگی های تجربه گر عرفانی» مورد بررسی قرار گیرد. در خصوص ماهیت، تجربه عرفانی را که «وقفه» نامیده می شود، می توان معراجی دانست که با شهودی کلی حاصل می شود و سرمدیت در آن تعیّن می یابد و در عین حال دارای حیثیت طریقی است نه موضوعی. برای شناخت این تجربه نیز توجه به مستند و تکیه گاه آن از جهت «توجه به مبادی» و فقدان «علم» و «حس» و «تعرف بدون عبارت» و تدرج و طریان تزلزل بر جسم و تن از جهت آثار و لوازم، ضروری است. درباره اقسام تجارب نیز نفّری با توجه به مبدأ قابلی، مهم ترین عامل تنوعِ آن ها را ظرفیت های وجودی گوناگون تجربه گران می داند. نقش تجربه گر نیز از دیدگاه نفّری در هم سنخی «باب وصول» و «اهلیت سالک» در ورود از آن باب تعیّن می یابد که بی ارادگی و انفعالِ تجربه گر را به دنبال دارد. در خصوص ویژگی ها نیز بر «طور ورای عقل بودن»، «اولویت معرفت صمتی بر معرفت نطقی» و «سلسله مراتبی بودن زبان» تأکید می شود.