مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
نظریه انتخاب
حوزه های تخصصی:
نظریه انتخاب اکثریت، مشهورترین و مقبول ترین پاسخِ مشروعیت سیاسی، در فلسفه و اندیشه سیاسی غرب و یکی از عوامل مشروعیت در اندیشه اهل سنت و روشن فکران مسلمان تلقی می شود. این نظریه که بر مشروعیت بخشی رأی اکثریت مردم تأکید دارد ضمن تغییراتی در مبانی آن ، مورد توجه برخی فقیهان شیعی نیز واقع شده است. نظریه مذکور در فقه شیعه، به عنوان نظریه ای رقیب برای نظریه نصب که مشروعیت سیاسی را الهی دانسته و مصداق واقعی آن را در عصر غیبت، فقیه جامع الشرائط می داند ، محسوب می شود. بر خلاف نظریه نصب، از پیشینه فقهی نظریه انتخاب، بحث چندانی صورت نگرفته است. بر همین اساس، تحقیق حاضر با تمرکز بر پیشینه تاریخی این نظریه، نشان می دهد که قبل از مشروطه هیچ اقبالی به آن صورت نگرفته است. در زمان مشروطه صرفاً توسط فقیهان مشروطه خواه به عنوان محدودکننده عمل کرد حاکمان فاسد، پیشنهاد شده است. تنها در عصر شکل گیری انقلاب اسلامی است که از سوی برخی فقیهان معاصر به عنوان شرط مشروعیت حاکم سیاسی پذیرفته شده است. بنابراین، نظریه انتخاب، نظریه ای نو ظهور بوده؛ در فقه شیعه از پیشینه تاریخی قابل توجهی برخوردار نیست.
اثربخشی مداخله گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب در افزایش کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دیابت یک بیماری های مزمن است که به دلیل نقص در عملکرد انسولین در بدن بوجود می آید. شیوع این بیماری درحال حاضر در جامعه ایران 4 تا 5/4 درصد گزارش شده است که به دلایلی همچون رژیم غذایی ،چاقی و سبک زندگی نامناسب رو به افزایش است و پیامد های منفی مهمی مانند افت کیفیت زندگی در افراد مبتلا را به دنبال دارد . به این منظور تاکنون درمانهای مختلفی برای مقابله با جنبه های زیستی- روانی- اجتماعی بیماری پیشنهاد شده است که نتایج مثبتی را به دنبال داشته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی نظریه انتخاب در افزایش کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 بوده است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهید قدسی مشهد در نیمه اول سال1390 بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 40 بیمار بودند که بصورت نمونه گیری هدفمند از بین بیماران دارای پرونده انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه (20 بیمار برای گروه آزمایش و20 بیمار برای گروه کنترل) تقسیم شدند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون وگروه کنترل بوده است. مداخله درمانی نیز در قالب 8 جلسه دو ساعتی گروهی و به صورت هفتگی بر روی بیماران اجرا شده است. برای ارزیابی کیفیت زندگی از "مقیاس فرم کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی" استفاده شد. تحلیل نتایج نیز با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج حاکی از اثربخشی مداخله مبتنی بر نظریه انتخاب در افزایش کیفیت جسمی، ارتباط اجتماعی و کیفیت کلی زندگی بود اما در کیفیت روانی و محیط زندگی موثر نبود.
تحلیل طریق شورا برای تعیین امام (خلیفه النبی) در فرق کلامی و پاسخ به شبهات آن
منبع:
کلام حکمت سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
21 - 42
حوزه های تخصصی:
مساله جانشینی بعد از پیامبر (ص) از فوتی ترین و فوری ترین مباحثی است که جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر با آن مواجه شده است . شواهد تاریخی نشان دهنده ی آن است که علی رغم این همه تاکید پیامبر بر جانشینی پس از خودش ، امتش دچار تشتت عظیمی گشت ؛ به طوری که دامنه این اختلاف تا به امروز ادامه داشته و خواهد داشت.مساله تنصیص یا انتخاب ، مبنای اختلاف بین مذاهب کلامی می باشد . به این معنا که عده ای معتقد به ظهور نص در انتخاب امام یا خلیفه بعد از نبی هستند و عده ای نیز انتخاب امام و خلیفه را به شورا وا می گذارند و برای اثبات دیدگاهشان به دلایل مختلفی استناد می کنند . منشاء و خاستگاه همه ی این اختلاف ها ناشی از دو امر می باشد ؛ یکی عدم شناخت صحیح مقام امامت و دیگری عدم تامل و دقت در آیات و روایات . هدف نگارنده در این مقاله آن است تا ابتدا مساله شورا را در دو نظام سیاسی امامت و خلافت مورد واکاوی قرارداده و سپس با تحلیل به نقد دیدگاه انتخابیون بپردازد .
تدوین و اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تدوین و اثربخشی برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی بود. روش شناسی: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزندان زیر شش سال شهرتهران بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، نمونه گیری در دسترس بود. انتخاب نمونه از میان تمامی مادران دارای فرزندان زیر شش سال مراجعه کننده به خانه های سلامت شهرداری تهران در مناطق 3، 5، 14 و 20 در ماه های مهر و آبان 1396 بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی والدینی (PSAM) دومکا بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0 و نرم افزار spss بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب، بر افزایش خودکارآمدی والدینی تاثیر معناداری داشت(001/0>P). مقدار اتای محاسبه شده نشان داد که 23 درصد از تغییرات خودکارآمدی والدینی مربوط به عامل آموزش بود. نتیجه گیری: برنامه آموزشی فرزندپروری با تاکید بر نظریه انتخاب بر افزایش خودکارآمدی والدینی موثر می باشد.
بررسی اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر شادکامی دختران نوجوان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر شادکامی دختران نوجوان می پردازد. پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با استفاده از یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان دختر سال دهم ناحیه 4 آموزش و پرورش شهر مشهد در سال 1395 بود؛ که در پرسشنامه سلامت روان، یک نمره انحراف معیار بالاتر از میانگین دریافت کرده بودند. از این جامعه40 دانش آموز به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شیوه جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه هرگروه 20 نفر گماشته شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989) بود. گروه آزمایش، گروه درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب را در 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کرد. نتایج نشان داد ، گروه درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر مؤلفه های رضایت از زندگی و خود کارآمدی شادکامی دختر ان نوجوان موثر و بر مؤلفه های دیگر شادکامی مؤثر نبوده است. از آنجا که این مداخله منجر به ارتقاء روابط، آگاهی از مسئولیت و واقعیت می شود؛ می توان به عنوان مداخلهای مؤثر در شادکامی نوجوانان استفاده کرد.
تحلیل روان شناختی «نیاز به آزادی» در شخصیت های داستان های برگزیده کودک و نوجوان؛ براساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قصه ها و داستان ها و به صورت مشخص آفرینش های ادبی حوزه کودک واجد این قابلیت بسیار مهم است که می تواند در راستای تربیت و اصلاح برخی از ناهنجاری های رفتاری و شخصیتی و نیز تقویت پاره ای از توانمندی ها در کودکان به کار گرفته شود. روش شناسی: تحلیل میزان و ضریب تأثیرگذاری داستان های مزبور مستلزم به کارگیری شاخه ای از نقد ادبی است که در حوزه نقد روان شناختی قرار دارد. در این میان، آرا و نظریات ویلیام گلاسر به عنوان یکی از روان شناسان مثبت نگر، ابزار مناسبی جهت تحلیل این گونه متون می باشد. نیاز به آزادی یکی از نیازهای اساسی آدمی است که در نظریه گلاسر نیز به آن پرداخته شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر، به بررسی 145 کتاب برگزیده کودک (تألیف و ترجمه) در سال های 1300-1390 و تحلیل روان شناختی 30 داستان که نیاز به آزادی در شخصیت های آنها برجسته تر است، به روش تحلیل محتوای کیفی- قیاسی پرداخته است. داده ها به روش اسنادی جمع آوری و برای انتخاب نمونه پژوهش از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. یافته ها: در این پژوهش، آزادی به دو بخش آزادی مثبت و منفی تقسیم شده است. آزادی مثبت به شخصیت هایی مربوط می شود که در پی ارضای یک نیاز طبیعی و سالم، اغلب رفتار درست را انتخاب می کنند. شخصیت های دارای آزادی منفی شخصیت هایی هستند که برای رسیدن به اهداف خود، حقوق افراد را زیر پا می گذارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از این حقیقت است که شخصیت هایی که با آزادی مثبت برانگیخته می شوند و برای ارضای نیاز مزبور رفتار درست را انتخاب می کنند، در پایان داستان، دستاوردهای مطلوبی دارند و شخصیت هایی که یا با آزادی منفی برانگیخته می شوند یا برای ارضای نیاز به آزادی رفتار نادرست را انتخاب می کنند، در پایان داستان شکست می خورند. در پایان به نویسندگان و منتقدان ادبیات کودک و نوجوان توصیه می شود، با مطالعه روان شناسی کودکان، به خلق و گزینش آثار مناسب برای آنها بپردازند. پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان نیز با همراهی متخصصان روان شناسی به نقد روان شناسانه همه آثار مربوط به این مخاطبان کوچک براساس نظریه گلاسر و دیگر نظریات عمده مشاوره و روان درمانی، متناسب با موضوع داستان ها همت گمارند.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر تعارضات و دلزدگی زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بر کاهش تعارضات و دلزدگی زناشویی در زوجین بود . روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری دو ماهه و جامعه آماری زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرآور شهر تهران در بازه زمانی تیر و مرداد 1397 بودند. از بین داوطلبان پس از غربالگری با پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی ذاکر (1379) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) 20 زوج انتخاب و به صورت تصادف 10 زوج در گروه آزمایش و 10 زوج در گروه گواه کاربندی شده اند. زوج های گروه آزمایش بسته درمانی دوبا، گراهام، بریتزمن و میناترا (2009) را در 6 جلسه 60 دقیقه ای یک بار در هفته به صورت گروهی دریافت و افراد گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از طرح تحلیل واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد . یافته ها: نتایج در سطح معناداری 05/0> P ، حاکی از تأثیر مداخله زوج درمانی بر اساس نظریه انتخاب بر تعارض زناشویی (61/3 F= ) و دلزدگی زناشویی (31/4 F= ) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود . نتیجه گیری: با توجه به اینکه میزان صمیمیت به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط زناشویی زوج ها اثرگذار است، مداخله غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب با اصلاح و افزایش تعامل ها بین زوج ها باعث افزایش صمیمیت و بهبود کیفیت روابط زناشویی آن ها می شود. از این رو توصیه می شود زوج درمانگران از این روش درمانی استفاده کنند.
بررسی و تحلیل «دنیای مطلوب» از منظر عین القضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریه انتخاب «ویلیام گلاسر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
213 - 242
حوزه های تخصصی:
«دنیای مطلوب» در نظریه انتخاب ویلیام گلاسر، مجموعه ای از ایماژهای هستی است که انسان برای بهتر زیستن در ذهن دارد؛ این ایماژها نشان دهنده جهانی است که انسان آرزو دارد در آن زندگی کند. این مدل ایماژها از دنیای مطلوب، همان نوعی است که عرفای پیشین ما با برداشت از کتب مقدس و کشف و شهود شخصی به تصویر کشیده اند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی «دنیای مطلوب» از دیدگاه عین القضات همدانی و روزبهان بقلی با توجه به نظریه انتخاب ویلیام گلاسر پرداخته است. «دنیای مطلوب» در گفتمان ادبی عرفانی از این نظر و در پاسخ به این مسأله حائز اهمیت است که عرفا با ترسیم دنیای آرمانی خود، پیروانشان را به سمت دنیایی قابل دسترس هدایت کرده اند؛ گاه نیز دنیای مطلوب آنان، دنیایی انتزاعی و غیرقابل دسترس است. عین القضات و روزبهان با زبانی استعاری تجربیات زیسته خود را تصویرگری کرده و با متونی واقع گرایانه، دنیایی فرا واقع گرایانه را تفسیر کرده اند و کیفیت دنیای مطلوبی را که در آن وصال حقّ تعالی و فنای فی الله محقق می شود را در مقام تشبیه به «کبریاء الله»، «وجه الله»، «صحرای جبروت»، «ازل»، «گلستان ازل» و «جهان سرمد» تعبیر کرده اند. این دو عارف با استفاده از انواع روش های توصیفی، تصاویر ذهنی افراد را تغییر داده و آنان را به دنیایی مطلوب ولو انتزاعی که در آن مطلوب های ذاتی و روان شناختی مانند آرامش و معنایافتگی حاکم است، رهنمون ساخته اند.
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب برتاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر مشهد در دوران همه گیری ویروس کرونا
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر دانش آموزان دوره ابتدایی با شرایط غیرمعمول ناشی از شیوع بیماری کووید-19 در جامعه مواجه هستند. یکی از اصلی ترین آسیب های روانی ناشی از کرونا استرس و اضطراب است. تاب آوری ازجمله متغیرهایی است که افراد در زمان مواجهه با فشار روانی از آن استفاده می کنند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش نظریه انتخاب برتاب آوری تحصیلی دانش آموزان صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود و با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم در سال تحصیلی 1400-1399 شهر مشهد است. نمونه شامل 30 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در این تحقیق از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز استفاده شد. به منظور اجرای پژوهش، گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت آموزش نظریه انتخاب قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. از نتایج به دست آمده می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش نظریه انتخاب می تواند تاب آوری عمومی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی را افزایش دهد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که آموزش نظریه انتخاب با تأکید مسئولیت پذیری و منبع کنترل درونی، می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان مورداستفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی رویکرد نظریه انتخاب و رویکرد پذیرش و تعهد بر ابعاد پردازش هیجانی، تصویر بدنی و نمایه توده چربی بدن (FMI) در زنان دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
228 - 238
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد نظریه انتخاب و رویکرد پذیرش و تعهد بر ابعاد پردازش هیجانی، تصویر بدنی و نمایه توده چربی بدن (FMI) در زنان دچار اضافه وزن انجام شد. روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون سه گروهی بود. جامعه آماری را تمامی زنان دچار اضافه وزن شهر تهران تشکیل دادند که به مراکز خانه سلامت شهر تهران مراجعه کردند (2417=N). از بین آنان چند مرکز به طور تصادفی انتخاب شد , و سپس، 36 نفر بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، نظریه انتخاب با رویکرد گلاسر (2010) در 12 جلسه 60 دقیقه ای، گروه آزمایشی دوم، درمان پذیرش و تعهد با رویکرد هیز و همکاران (2013) در 12 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010)، پرسشنامه تترس از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و بود. داده ها با تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی LSD و توسط نرم افزارSPSS25 تحلیل شد.نتایج نشان داد در ابعاد سرکوبی، تجربه هیجانی ناخوشایند، نشانه های هیجانی پردازش، اجتناب ،کنترل هیجانی، نارضایتی و خجالت از ظاهر خود و نمایه توده چربی بدن بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد )05/0p <). همچنین آزمون تعقیبی LSD حاکی از آن بود که جهت بهبود ابعاد پردازش هیجانی، مداخله مبتنی بر نظریه انتخاب نسبت به درمان پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری داشته است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر استفاده از درمان های نوین موج سوم می تواند در ارتقای وضعیت روانشناختی زنان دچار اضافه وزن کارآمد باشد.
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مراجعه کننده سرای محله منطقه 6 شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به خانه سلامت منطقه 6 شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر برای دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز (1981) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) و همچنین پروتکل آموزشی نظریه انتخاب به مدت 8 جلسه ی 45 دقیقه ای بود که بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسشنامه ها در ابتدا و انتهای آموزش اجرا شد و جمع آوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS24 و بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی از قبیل آزمون نرمال بودن توزیع داده ها، تحلیل ANCOVA و MANOVA انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد. آموزش نظریه انتخاب بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مراجعه کننده به سرای محله منطقه 6، تاثیر دارد(P<0.05).آموزش نظریه انتخاب باعث 79.6 درصد تغییر در نمره های خودکارآمدی و باعث 79.7 تغییر در نمره های شادکامی شد(P<0.05). نتایج پژوهش نشان می دهد که از روش آموزش نظریه انتخاب می توان برای افزایش سطح خودکارآمدی و شادکامی زنان استفاده نمود.
طراحی و اعتباریابی الگوی کوچینگ بر مبنای نظریه انتخاب در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
113 - 138
حوزه های تخصصی:
توانایی مربیگری دانشجومعلمان در محیط آموزشی صلاحیتی اساسی برای هر معلمی است. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی مربیگری بر مبنای نظریه انتخاب در دانشگاه است. این پژوهش از نوع آمیخته متوالی بود و در دو بخش کیفی با رویکرد داده بنیاد و بخش کمّی به روش زمینه یابی انجام شد. بخشِ کیفی شامل مصاحبه با استادان دانشگاه است که طبق اصل اشباع نظری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (N:۳۶۰)، انجام شده است و بخش کمّی طبق فرمول کوکران بود و گروه هدف 360 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بودند. در این مرحله از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. برای جمع آوری داد ه ها در بخش کیفی از روش سندکاوی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی از پرسش نامه محقق ساخته بهره گیری شد. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با نرم افزار مکس کیودا و با رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت و در بخش کمّی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. بر اساس نتایج، الگوی مربیگری شامل ۲ بُعد مربیگری شخصی و مربیگری آموزشی و 7 مؤلفه اصلی شامل کشف خود، هدف گذاری هوشمند، جست وجوگری و پیگیرماندن در کار، رابطه سازی، آموزش و ایجاد دانش، محیط سازی، اثربخشی و نفوذ است. در این پژوهش 35 شاخص برای الگوی مربیگری ارائه شد. درنهایت ابعاد و مؤلفه های اصلی الگوی مربیگری بر مبنای نظریه انتخاب مشخص شد. مشخص شد که الگوی ارائه شده برازش مناسبی دارد و ساختار عاملی مفروض آن تأیید شد.
اثربخشی بسته آموزشی مدیریت رفتار مبتنی بر نظریه انتخاب در کاهش بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
165 - 189
حوزه های تخصصی:
بی انضباطی دانش آموزان در کلاس های درس و محیط مدرسه همواره برهم زننده فرایند آموزشی بوده و از مشکلات رفتاری شایع در دوران نوجوانی است. هدف از پژوهشِ حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی مدیریت رفتار مبتنی بر نظریه انتخاب در کاهش بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه بود. این پژوهش از نوع تک آزمودنی است و با خط پایه چندگانه هم زمان و با پیگیری دوماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه نهم (اول متوسطه) مدارس شهر جوانرود، در سال تحصیلی 1399 ۱۴۰۰، بود. از میان آن ها 3 دانش آموزی که ملاک های ورود داشتند ازطریق مقیاس رفتارهای اضطراب آور دانش آموزان در کلاس درس و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هریک از گروه ها شامل دانش آموزان و والدینشان می شد و هرکدام به صورت جداگانه در 12جلسه آموزش های بسته دریافت کردند. این بسته های آموزشی را پژوهشگران از پیش طراحی و اعتباریابی کرده بودند. داده ها به روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر d کوهن تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، اجرای بسته آموزشی مدیریت رفتار مبتنی بر نظریه انتخاب در کاهش بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه ازنظر آماری (0.5<P) و بالینی تأثیر معنی داری دارد. بنابراین توصیه می شود از آموزش های این بسته، که برگرفته از مبانی آموزشی درمانی نظریه انتخاب است، ازطریق مراکز مشاوره و به ویژه هسته های مشاوره آموزش وپرورش به صورت فردی و گروهی استفاده شود.
تدوین بسته آموزشی توانمندسازی روانی - اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانان به دلیل تأثیر از همسالان و قرارگیری در موقعیت های اجتماعی متنوع، بیشتر مستعد رفتارهای پرخاشگرانه هستند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری نوجوانان انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش، گواه و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس مقطع متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال 99-1398 بود که 30 نفر از آنها به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر (1999) را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) بود. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری یک راهه اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss26 بود. یافته ها: نتایج نشان داد اثر گروه بر متغیر پرخاشگری و مؤلفه های پرخاشگری بدنی، کلامی، خشم، و خصومت در دانش آموزان دختر مدارس مقطع متوسطه معنا دار بود (0/001p<)؛ همچنین تفاوت بین دو گروه با توجه به متغیر پرخاشگری و مؤلفه های آن در مجموع معنادار و میزان این تفاوت در جامعه بالاتر از 0/1 بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب بر میزان پرخاشگری نوجوانان دختر و تمامی مؤلفه های آن تأثیر معنا داری داشته و پرخاشگری آنان را کاهش داده است و این اثر تا مرحله پیگیری تداوم داشت؛ بنابراین می توان از این بسته در کنار سایر شیوه های درمانی موجود به عنوان گزینه مناسب برای کاهش رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان استفاده کرد.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر رفع نیاز به تفریح کاربران در مجتمع های تجاری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه است که طراحی و اجرای مجتمع های تجاری بزرگ مقیاس در کلانشهر تهران رونق دارد و اغلب این مجتمع ها به راحتی نظر گروه های سنی گوناگون را به خود جلب می کنند؛ البته برخی موفق تر و ماناتر هستند و برخی پس از یک دوره رونق، مشتریان خود را از دست می دهند و کمرنگ می شوند. شکل همنشینی عرصه های عمومی و واحدهای تجاری در این مجتمع ها گویای تفوق امر تفریح بر امر خرید است و سازماندهی فعالیت ها در این مجتمع ها به گونه ای است که امکان گذران اوقات فراغت به بهترین شکل ذیل عنوان مرکز خرید فراهم آمده است. هدف از این پژوهش تدقیق میزان موفقیت این مجتمع های تجاری در رفع نیاز به تفریح شهروندان است. پرسش این است که نیاز انسان به تفریح، چه تأثیری بر ادراک محیطی شهروندان از مجتمع های تجاری کلانشهر تهران دارد؟ و چگونه است که در سال های اخیر، مجتمع های تجاری کلانشهر تهران در نزد شهروندان با سنین گوناگون، اقبال بیشتری نسبت به دیگر فضاهای تجاری دارند؟ مبانی نظری پژوهش متکی بر دستاوردهای علم روانشناسی محیطی است که با نظریه انتخاب ویلیام گلاسر و اهمیت نیاز به تفریح شروع شده و مؤلفه های مؤثر در ارتقاء کیفیت محیطی در حوزه نیاز به تفریح بر اساس مطالعات کتابخانه ای و استناد به آراء اندیشمندان از ادبیات مرتبط استخراج شده است. سپس به روش پژوهش پیمایشی و از طریق توزیع 462 پرسشنامه بین کاربران مجتمع های تجاری منتخب شهر تهران ( کوروش، تیراژه، پالادیوم و تیراژه2) که بر اساس میزان استقبال کاربران از طیف های مختلف و پیکر بندی فضایی متفاوت با پاساهای خرید صرف و همچنین وجود جنبه های تفریحی، خدماتی و سرگرمی موجب پدید آمدن قرارگاه های رفتاری متنوع شده اند.، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش همبستگی، اثر مؤلفه ها بر نیاز به تفریح کاربران و بر همدیگر تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که سنجه های سامانه طراحی شده متشکل از سه مؤلفه جمعی-رفتاری، کالبدی-فضایی و دریافتی-ادراکی با هدف رفع نیاز به تفریح کاربران، ارتباط معناداری با تفریح به عنوان دلیل حضور کاربران در مجتمع های تجاری دارند.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مسئولیت پذیری، منبع کنترل، و کاهش دوز داروهای آگونیست در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۲۵۴-۲۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر مسئولیت پذیری، منبع کنترل و کاهش دوز داروهای آگونیست در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مراجعه کنندگان به مراکز درمان اعتیاد شهر اردکان در سال 1399 بود که 16 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب در 10 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از مقیاس مسئولیت پذیری روان شناختی، مقیاس منبع کنترل، و میزان دوز تجویزی داروهای آگونیست در پرونده درمانی آزمودنی ها، جمع آوری و با روش تحلیل واریانس مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب، بر بهبود مسئولیت پذیری، منبع کنترل، و کاهش دوز مصرف داروهای آگونیست افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده اثربخش بود. نتیجه گیری: این پژوهش، حمایتی تجربی برای مداخله موردنظر جهت بهبود منبع کنترل، مسئولیت پذیری، و کاهش دوز مصرفی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده فراهم می کند.
بررسی اثربخشی آموزش نظریه انتخاب برکیفیت زندگی، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی دانشجو معلمان سال سوم و چهارم پردیس دخترانه دانشگاه فرهنگیان تهران (پردیس نسیبه)
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال ششم فروردین ۱۴۰۲ شماره ۵۸
1 - 19
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش نظریه انتخاب بر کیفیت زندگی، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی دانشجو معلمان سال سوم و چهارم پردیس دخترانه دانشگاه فرهنگیان تهران (پردیس نسیبه) است. روش تحقیق این پژوهش از نوع آزمایشی و طرح آن شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجومعلمان سال سوم و چهارم پردیس دخترانه دانشگاه فرهنگیان تهران (پردیس نسیبه) که در سال تحصیلی 1400- 1399 مشغول به تحصیل هستند. از بین دانشجویان، با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس، دانشجو معلمان سال سوم و چهارم رشته های آموزش ابتدایی و مشاوره انتخاب گردید. ابتدا آزمون کیفیت زندگی به منظور سنجش غربالگری روی همه جامعه آماری اجرا شد و سپس بر اثر نتایج حاصله 50 نفری که کمترین نمره را داشتند به صورت تصادفی در دوگروه 25 نفره، گروه کنترل و آزمایش قرارگرفتند. سپس بسته آموزشی مبتنی بر نظریه انتخاب در 8 جلسه 50 دقیقه ای به گروه آزمایشی ارائه شد. آنگاه پس از پایان مداخله آموزشی، پرسشنامه ها برای هر دو گروه ارائه شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی – فرم کوتاه (WHOQOL-BREF)، مقیاس مسئولیت پذیری گاف (CPI_RE)، مقیاس خودکارآمدی معلم اسچانن، موران و وولفولک. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آمار استنباطی از آزمون های ناپارامتری من ویتنی و ویلکاکسون استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میانگین تفاوت نمره قبل و بعد از مداخله روی سه متغیر پژوهش (کیفیت زندگی، مسئولیت پذیری و خودکارآمدی) در هر دو گروه، تفاوت معنی دار نشان داده است.
اثربخشی آموزش گروهی مسئولیت پذیری بر اساس نظریه انتخاب بر تعهد سازمانی و عملکرد شغلی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری به شیوه گروهی بر اساس نظریه انتخاب بر تعهد سازمانی و عملکرد شغلی مهندسین شرکت نارگان بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 40 نفر از مهندسین بخش مهندسی شرکت مهندسین مشاور نارگان بود که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه، از پرسشنامه های تعهد سازمانی آلن و می یر و عملکرد شغلی پاترسون استفاده شد. نتایج حاصل با استفاده از آخرین نسخه نرم افزار SPSS و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر آموزش مذکور بر گروه آزمایش معنی دار بوده است. در مجموع این پژوهش اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری به شیوه گروهی بر اساس نظریه انتخاب را بر تعهد سازمانی و عملکرد شغلی مورد تأیید قرار داد.
انتخاب ترکیبی و توجه محدود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های انتخاب ترکیبی مبتنی بر این فرضِ ضمنی است که افراد حین انتخاب، تمام ترکیبات ممکن را از میان گزینه های موجود در یک سبد در نظر می گیرند. پس در این مدل ها، ترکیبِ انتخاب شده از هر سبد، به مثابه ترکیب ارجح تلقی می شود. با وجود این، در دنیای واقعی به دلیل توجه محدود، افراد قادر به در نظر گرفتن همه ترکیبات ممکن نیستند، بنابراین انتخاب آن ها لزوماً به معنای انتخاب ترکیب ارجح نیست. در این پژوهش، مدلی ارائه می دهیم که بتواند این قبیل رفتارهای انتخاب را توضیح دهد. پس از ارائه مدل، ترجیحاتِ آشکارشده از طریق انتخاب ها را بررسی می کنیم و توضیح می دهیم که چگونه می توان ترجیحات افراد را در شرایط جدید از طریق انتخاب های آن ها استنباط کرد. در نهایت، به منظور آزمون پذیر بودن مدل، اصلِ مشخص کننده مدل را بیان می کنیم و نشان می دهیم که این اصل معادل با مدلِ ارائه شده است.
هم سنجی تأثیر آموزش گروهی رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل تبادلی روی سرمایه روان شناختی زوجین درگیر تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعارض زناشویی سرمایه روان شناختی را کاهش می دهد و روی سلامت بدنی و روانی همسران تأثیرات ناگواری می گذارد. پژوهش های قبلی نشانگر خودکارآمدی نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل در کاهش تعارض زناشویی همسران بوده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل بر سرمایه های روان شناختی زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل با بیش از یک گروه آزمایش انجام شد. بدین منظور از زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سه شهر تهران با تجربه حداقل یک سال زندگی مشترک با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج (60 زن و شوهر) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی 1، آزمایشی 2 و کنترل جایگزین شدند. داده ها قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه سرمایه های روان شناختی (Luthans, Youssef, & Avolio, 2007) گردآوری شد. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل بر مؤلفه های خودکارآمدی (01/0> P ، 15/10 = (53 و 2)F) و امیدواری (01/0> P ، 18/14 = (53 و 2)F) و خوش بینی (01/0> P ، 72/9 = (53 و 2)F) سرمایه روان شناختی را در سطح 01/0 و مؤلفه تاب آوری (05/0> P ، 78/4 = (53 و 2)F) آن را در سطح معناداری 05/0 تحت تأثیر قرار داده است. ولی تفاوت اثر متغیر مستقل بر هیچ یک از مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود. یافته ها نشان داد که تفاوت اثربخشی هر دو متغیر مستقل بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود؛ بنابراین به کارگیری هر دو روش جهت افزایش سرمایه روان شناختی زوجین متعارض به مشاورین و روان درمانگران توصیه می شود.