مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
۵۳۸.
۵۳۹.
۵۴۰.
ادبیات تطبیقی
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳
123 - 139
حوزه های تخصصی:
ترجمه، مَرکبِ سفر به دیگر سو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
113 - 127
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی نظرگاه های مولوی و لسینگ در باب تسامح با تأکید بر ناتان خردمند و «داستان انگور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت دو زن از کوچ دو روشنفکر: غروب جلال و وداع با سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
109 - 126
حوزه های تخصصی:
آموزش ادبیات انگلیسی یا ادبیات جهان به انگلیسی در دانشگاه های ایران؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی طنز سیاه در داستان های فارسی و انگلیسی با تکیه بر مکتب سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
403 - 430
حوزه های تخصصی:
طنز سیاه، یکی از زیر مجموعه های طنز و کمدی است. طنز سیاه نگاهی تمسخرانگیز به موقعیت های بیمارگونه و هولناک و موحش دارد و اغلب با مرگ، دلهره، رنج، ترس، اندوه و پوچی همراه است. اوضاع ناهمگون سیاسی و اجتماعی، نظریات فلسفی هگل و رمان های گوتیک، منجر به ظهور این گونه طنز در ادبیات غرب شد. اصطلاح «طنز سیاه»«Humour Noir» را نخستین بار آندره برتون، تئوریسین سوررئالیست فرانسوی، در سال 1935 در تشریح عبارت «ذهنیت عینی شده» هگل به کار برد و در کتاب گلچین طنز سیاه، جاناتان سویفت را به عنوان پیشگام این گونه، معرفی کرد. ویژگی های مهم طنز سیاه در ادبیات داستانی عبارتند از: تضاد، اغراق، مسخ و استحاله، انحراف از موضوع و توصیف و فضاسازی های گوتیک. این مختصات در داستان های فارسی، در آثار صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و بهرام صادقی به صورتی برجسته، بروز دارد. هدف از این مقاله، تعریف، واژه شناسی طنز سیاه و معرفی ویژگی های آن به صورت تطبیقی در ادبیات داستانی فارسی و انگلیسی به روش توصیفی-تحلیلی است.
بررسی تطبیقی تصویر حیوانات در اشعار کودک و نوجوان تد هیوز و عباس یمینی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
311 - 336
حوزه های تخصصی:
امروزه ادبیات کودک و نوجوان با توجه به مفهوم کودکی، در مطالعات علوم انسانی جایگاهی ویژه یافته است. شعر کودک نیز یکی از شاخه های این گونه از ادبیات است. بررسی این اشعار می تواند برای شاعران کودک و نوجوان راهگشا باشد و به پیشرفت کیفی این ژانر ارزشمند کمک کند. موضوع این مقاله بررسی اشعار کودک و نوجوان تد هیوز و عباس یمینی شریف است. دلیل انتخاب این شاعران مشابهت هایی است که در زمینه استفاده از مضامین طبیعت گرایانه، بخصوص به کارگیری شخصیت حیوانات، در آثارشان دیده می شود. این پژوهش دو بخش دارد: بخش نظری که بر آراء نظریه پردازان مکتب امریکاییِ ادبیات تطبیقی تکیه دارد و بخش کاربردی که شامل تحلیل اشعار تد هیوز و عباس یمینی شریف و ذکر شواهد است. از آنجا که در مکتب امریکایی، صرفِ وجود شباهت می تواند زمینه یک پژوهش تطبیقی باشد و همچنین ادبیات تطبیقیِ امریکایی نوعی مطالعات فرهنگی است، هدف اصلی این پژوهش نیز، شناخت شباهت ها و تفاوت ها و دستیابی به چشم اندازی از شعر کودک و نوجوان بخصوص با موضوع حیوانات، در دو کشور ایران و انگلستان است.
سعدی وبزرگان ادبیات کلاسیک آلمان زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
365 - 382
حوزه های تخصصی:
دربررسی آثار ادبیات جهانی تاثیرگذاری آثارادبای فارسی زبان برشعرا و نویسندگان سایرکشورها بستر مناسبی است برای پژوهش های ادبیات تطبیقی. سعدی شیرازی از جمله چهره های برجسته شعر وادب ایران است که درآثارش با تبحری خاص و نگرشی ژرف بطوراعم واخص به نگارگری زشتی ها و زیبائیهای جامعه بشری می پردازد و مسائل اخلاقی- عرفانی و اجتماعی حاکم برجامعه بشری را درقالب حکایت های نغز و شیرین- نظم و نثر- موشکافانه تحلیل و بررسی می کند. افکار متجلی درآثارشیخ اجل تاثیرگسترده و ژرفی برتفکر برخی از روشنفکران و ادباجهان داشته وهرکدام به فراخور اثر ادبی و شناخت و بینش خود خوشه ای ازگلستان حکمت ومعرفت سعدی چیده اند و با الهام ازکلام سعدی و بویژه اصول عدالت، نوع دوستی و اعتدال، اشعاری سروده ویا حکایت هایی نگاشته اند. مقاله حاضر، ضمن نگاهی اجمالی به آشنایی اروپاییان با حکمت عملی و اخلاق اجتماعی گلستان سعدی به طور اخص، به بررسی شباهت آثار سعدی با برخی از آثار بزرگان ادبیات کلاسیک آلمانی زبان و اینکه این شباهت ها ناشی از تأثیر است و یا توارد، می پردازد
بازتاب عشق عُذری در دو داستان «مَم و زین» و «شَم و وَلی دیوانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
303 - 328
حوزه های تخصصی:
«مَم و زین» و «شَم و وَلی دیوانه» در ادبیات کُردی از مشهورترین داستان های عاشقانه است که عشقی عفیف و سرشار از اندوه و ناکامی را به تصویر می کشند. این دو داستان در بسیاری از وجوه دارای اشتراک و مشابهت بوده و تاکنون، پژوهش مستقلّی در خصوص بررسی تطبیقی این دو اثر صورت نپذیرفته است؛ لذا نگارندگان در جستار حاضر بر آنند که با رویکردی توصیفی _ تحلیلی به بررسی این دو داستان بپردازند. سرآغاز عشق در داستان «شَم و وَلی دیوانه» از دوران کودکی و مکتبِ درس بوده و در داستان «مَم و زین»، دلدادگی از دوران نوجوانی شروع شده است و با ریشه دار شدن عشق، عاشقان شیفته سعی در وصال به محبوب داشته و در این راه از یاران و نزدیکان مساعدت می جویند، لکن وجود موانع و عوامل بازدارنده سبب ناکامی دو عاشق در وصال گشته و شیدایی و سرسپُردگی همیشگی را به دنبال داشته و این امر، تصویری از یأس و نااُمیدی را بر فضای دو داستان حاکم ساخته است.
بررسی بینامتنی مفهوم سیمرغ در مجمع مرغان ژان-کلود کَریِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
355 - 370
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه ی مجمع مرغان ژان کلود-کَریِر، از جمله متون اقتباس شده از منطق الطّیر عطّار است. کَریِر در این اثر، سعی بر آن داشته که شکل اصلی داستان عطّار را حفظ کرده و با توجّه به ضرورت ها و محدودیت های متن نمایشی در آن تغییراتی انجام دهد. از جمله تغییرات شاخصی که او در این متن انجام داده، دگرگونی مفهوم «سیمرغ» است. در واقع، کَریِر هم جهت با مؤلفه های جهان-نگری خویش و نوعی شبه عرفان ناسوتی، معنای دیگری را برای سیمرغ در نظر گرفته و برخلاف عطّار مفهومی زمینی به سیمرغ بخشیده است. در نوشتار حاضر سعی بر آن داریم تا با استفاده از رویکردهای تحلیلی بینامتنیت ژُنتی به بررسی مفهوم سیمرغ در اثر کَریِر بپردازیم و در جستجوی پاسخ به این پرسش باشیم که شخصیّت اسطوره ای سیمرغ با چه تغییراتی در دلالت های نخستین و شناخته شده اش به تصویر کشیده شده است و چگونه یک متن معاصر غیرفارسی زبان، هم چون نمایشنامه ی مجمع مرغان، موفّق به انعکاس پیام عطّار در قالبی دیگر شده است؟
بررسی تطبیقی زن مدارانه قصه های هزار و یک شب و داستان های آسیایی گوبینو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
485 - 508
حوزه های تخصصی:
ادبیات آیینهی هر اجتماع انسانی است و توجه به سیمای زن در ادبیات هر فرهنگ میتواند گویای جایگاه زن در اجتماع خویش باشد. بررسی ادبیات متاسفانه بیانگر این مطلب است که این آیینه تصویر زیبایی از زنان به خوانندهی خود ارائه نمیدهد. این اصل در داستانهایی با ریشهی هندی بیشتر نمود پیدا میکند، چرا که آیین هندو با مردسالاری و زنستیزی همراه بوده است. هزار و یک شب نیز با ریشهای هند و ایرانی از این قاعده مستثنی نیست و این درونمایه بر نویسندگان شرقشناس نیز تاثیر گذاشته است. گوبینو از جمله شرقشناسان فرانسوی علاقمند به هزار و یک شببوده که حکایات بسیاری با درونمایههای شرقی نگاشتهاست. در مقاله حاضر سعی شده است که با تحلیل نمودهای زنستیزی در هزار و یک شبو داستانهای آسیایی گوبینو به تاثیر پذیری این نویسنده از هزار و یک شبپرداخته شود. این بررسی نشان از تشابه نمودهای زنستیزی در دو اثر یاد شده دارد.
بررسی تطبیقی عنصر شخصیت در داستان های عهد الشیطان توفیق الحکیم و فاوست گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
149 - 166
حوزه های تخصصی:
«ادبیات تطبیقی» بررسی پیوند و تعامل ادبیات در زبان های مختلف و «اقتباس» از جمله مهم ترین مباحث پژوهش های تطبیقی است. توفیق الحکیم، نویسنده معاصر مصری و گوته ادیب نامدار آلمانی، درونمایه اصلی داستان «عهد الشیطان» و «فاوست» را پرداختن به شخصیت انسان از دریچه فلسفه تعادلی قرار داده اند. هدف این پژوهش بررسی و تطبیق چگونگی تأثیرپذیری شخصیت های داستان «عهد الشیطان» توفیق الحکیم از «فاوست» گوته با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد تطبیقی است. توفیق الحکیم در «عهد الشیطان» با تأثیرپذیری از «فاوست» جدال انسان با حقیقت را مطرح می کند. سپس با طرح فرضیه، پیامد این جدال و کشمکش را به تصویر می کشد. نکته قابل ملاحظه اینکه هرچند شخصیت های داستان «عهد الشیطان» از «فاوست» تأثیر پذیرفته اند و شاید بتوان گفت اقتباسی ماهرانه از «فاوست» گوته هستند، اما توفیق الحکیم تلاش نموده تا در این شخصیت ها بر اساس طبیعت و سرشت خویش و اوضاع حاکم بر جامعه مصر، تغییراتی پدید آورد و شخصیت های جدیدی را در عرصه ادبیات عربی عرضه دارد.
خوانش ابداعی آلبر کامو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
292 - 316
حوزه های تخصصی:
آلبر کامو، نویسنده و متفکر فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبی سالیان متمادی مورد توجه ایرانیان بوده است. حجم بالای آثار ترجمه شده این نویسنده، اجرای نمایش نامه های او در تئاترهای ایران، تعداد زیاد مقالات و پایان نامه های نگاشته شده در مورد این نویسنده، توجه مطبوعات و مجلات به وی و... نشان دهنده استقبال خوب ایرانیان از این نویسنده است. نظریه پذیرش که توسط هانس روبرت یاوس و ولفگانگ آیز بسط یافت، نظریه ای خواننده محور است که به تفسیر و تاویل متن از سوی خواننده میپردازد. بخشی از این نظریه به بررسی بستر اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی جامعه مقصد توجه دارد. خوانش ابداعی نیز در این نظریه عبارت است از خوانشی که به تاثیرپذیری منجر می گردد. بدین ترتیب تحقیق پیش رو خواهد کوشید تا ضمن بررسی میزان و نحوه پذیرش کامو در ایران، به این سوال پاسخ دهد که آیا این پذیرش با خوانش ابداعی از آثار او همراه بوده است؟
بررسی تطبیقی اندیشه های آرمان شهر ی در اشعار نیما یوشیج و والت ویتمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
514 - 539
حوزه های تخصصی:
اندیشه آرمانشهری به معنای توصیف و آرزوی پیدایی جامعه ای آرمانی که در آن همه ارزش های انسانی به کمال رسیده باشد و آحاد آن در پناه اندیشه و خرد در کنار هم با مسالمت می زیند قدمتی به درازنای تاریخ دارد . چنانکه می توان مدعی شد که هدف غایی و ادعایی همه ادیان ومذاهب و فرمانروایان در طول تاریخ نیل به چنین جامعه ای بوده است. لذا شگفت انگیز نیست که این اندیشه از دیرباز مورد توجه فلاسفه و اندیشمندان جهان قرار گرفته و بزرگانی چون افلاطون و توماس مور در جهان غرب، و فارابی در جهان شرق هر یک از دیدگاه خویش مختصات آن را برشمرده اند و راه دستیابی بدان را نیز به زعم خود ترسیم کرده اند. در پژوهش حاضر اندیشه های آرمانشهری نیما یوشیج و والت ویتمن به عنوان نمایندگانی از شرق و غرب جهانی که در آستانه قرن بیستم دستخوش تحولاتی شگرف بود مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته است.
بازتاب ادبیات عامه ایران در سفرنامه از خراسان تا بختیاری اثر هانری رنه دالمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
97 - 122
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامه بخش مهم و قابل توجهی از فرهنگ عامه (فولکلور) را دربرمی گیرد که به طور شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و جمع آوری و بررسی آن ، بسیاری از نکات تاریک و مبهم زندگی ملل را آشکار می سازد. اینگونه تصاویر در واقع، گنجینه های ملی هستند که «حافظه جمعی» مردم یک سرزمین را تشکیل می دهند. از این رو، سفرنامه های اروپایی که تصویر گر عناصر ادبیات عامه ایران هستند، از اهمیت ویژه ای برخوردارند و بررسی آن ها در حوزه ادبیات تطبیقی قرار می گیرد؛ چراکه سفرنامه ها آیینه بازتاب فرهنگ و جامعه «دیگری» هستند که در آن ها می توان به تجلی فرهنگ و ادبیات عامه به صورت تصاویر بسته ای از استرئوتیپ ها و کلیشه های ملی و بینافرهنگی دست یافت. بدین منظور، از میان آثار سیاحان فرانسوی که در قرن بیستم میلادی به ایران عزیمت کردند، سفرنامه هانری رنه دالمانی که بیش از دیگر سفرنامه های هم عصر خود، تحت تأثیر ادبیات عامه روایت شده، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. در همین راستا، این مقاله در تلاش است تا در چارچوب رهیافت تصویرشناسی، ضمن واکاوی تصاویر بازنمایی شده از ادبیات عامه ایران در سفرنامه هانری رنه دالمانی تحت عنوان از خراسان تا بختیاری، به شیوه توصیفی_تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که ادبیات عامه ایران چگونه در سفرنامه دالمانی بازتاب یافته و ایدئولوژی سیاح چه نقشی در این بازنمایی داشته است؟ نتایج حاصل آمده از تحقیق نشان می دهند که تصاویر بازنمایی شده شامل جلوه های عامیانه ادبیات فارسی، اشعار، القاب و گفتارهای عامیانه و حکایاتی است که اهمیت جایگاه زبان و ادب فارسی نزد ایرانیان و اروپائیان را نشان داده و از خلال حکایات، ابعادی از فرهنگ ایران تجلی یافته است.
کاوش تطبیقی گفتمان بوشی گرمس در «حین ترکنَا الجِسر» و «پیکر فرهاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
63 - 88
حوزه های تخصصی:
در ادبیات داستانی، راوی خود را در برابر جهانی مشترک با دیگران و در عین حال متفاوت می یابد. گاهی در نقاط مختلف دنیا، این تفاوت ها به شباهت هایی قابل درک تبدیل می شود. منطقه خاورمیانه با تاریخ پرآشوب خود می تواند ذهن مشابهی را برای روایتگران عصر حاضر ایجاد کند. این اشتراکات روحی در بیان روایت، گستره مناسبی برای پرداختن به پژوهش های تطبیقی است. این جستار با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مکتب آمریکایی به کاوشی تطبیقی در روایت های «حین ترکنا الجسر» از عبدالرحمن منیف و «پیکر فرهاد» از عباس معروفی می پردازد. این روایت ها از ابتدای ارسال پیام فرستنده به مخاطب تا دریافت بافت های متفاوت گفتمانی، خواننده را به سوی درک مناسبات و ترکیب درونی اثر ادبی به منظور دست یابی به ساختار نهایی روایت ها هدایت می کنند. در این پژوهش با بررسی پی رفت ها و قاعده های مختص به زبان رمان ها وتقطیع ساختارهای سطح روایی، نشانه های حسی- ادراکی استخراج شده است. این نشانه ها در جریان سیّال ذهن روایتگران به کنش های قهرمان ها سمت و سو داده و منجر به کشف گفتمان های بوشی در نظام معنایی می شوند. نشانه های عینی که در گذر زمان به روزمرگی رسیده اند در فصل جدیدی از انفصال معنایی قرار می گیرند. ایجاد معناهای تازه و پیش تنیدگی ها و پس تنیدگی های زمانی دریافت های زیبایی شناسی را از خلال چاله های معنایی نمایان می کند. شوش گر ها با خروج از موقعیت های سلبی در جهت رسیدن به استعلای معنای بودن، توالی گفتمان بوشی را خلق می کنند. گفتمان های بوشیِ محصول جریان سیال ذهن روایگران در بُعدی حسی-ادراکی و نموداری پر جهش از سلب به ایجاب به خلق نشانه های جدید و متفاوت می پردازند.
عنصر تکرار در دیوان های نثری یحیی سماوی و شعر سپید احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
141 - 165
حوزه های تخصصی:
قصیده النثر یا شعر سپید به عنوان پدیده ای نو در ادبیات فارسی و عربی، افق های تازه ای را در برابر دیدگان گشود که نماد کامل خروج از شعر سنّتی و دگرگونی شدید آن است. این نوع شعری جدید اگرچه در رابطه با موسیقی و وزن های عروضی دگرگونی شدیدی ایجاد کرده است، اما خالی از عناصر موسیقی نیست و شاعر با شگردهای مختلف این خلأ را پر کرده است. یکی از عناصری که نقش مهمی در تقویت موسیقی داخلی این نوع ادبی و برجسته کردن مضمون دارد، عنصر تکرار است. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی، کارکرد عنصر تکرار را در دیوان های نثری شاعر معاصر عراقی یحیی سماوی و شعر سپید احمد شاملو بررسی کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد؛ پدیده تکرار در شکل های مختلف به کار گرفته شده است و این عنصر علاوه بر اینکه بخشی از موسیقی درونی را ایجاد کرده و ساختار آهنگین آن را ارتقا بخشیده است، باعث اغنای جنبه دلالی و زیبایی این نوع ادبی گردیده است. تکرار در قصاید سماوی و شاملو نقش مهمی در انسجام شعر و لذّت شنیداری و تقویت ساختار آهنگین متن، انتقال احساسات و عواطف درونی شاعر، فضا سازی و نفوذ بیشتر کلام در جان خواننده، دیداری کردن تصویر و حفظ آن در ذهن مخاطب، برجسته کردن مفهوم و تبیین جهت گیری های فکری هر دو شاعر و انسجام و تماسک متن داشته است، و به عنوان یکی از مهم ترین ویژگی های سبکی هر دو شاعر به شمار می رود.
بررسی اشتراکات ساختاری داستان ضحاک شاهنامه با حکایت «شیر و خرگوش» کلیله ودمنه و داستان هندی «بهیم سین و باکه» مهابهاراتا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حضور حیوانات در زندگی انسان باعث شده که این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت اندیشه های انسان قرار گیرد. کلیله ودمنه یکی از آثاری است که حیوانات در آن ایفای نقش کرده اند. با توجه به فرهنگ غنی و سابقه تمدن کهن، ایران و هند، اسطوره های یکسان با بن مایه اصلی مشترک در این دو فرهنگ دیده می شود. اسطوره ها نه تنها ازلحاظ محتوا، ازلحاظ ساختار نیز با یکدیگر شباهت بسیار دارند. در این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای، ریشه ها و نمادهای مشترک در داستان ضحاک با حکایت «شیر و خرگوش» کلیله ودمنه و «بهیم سین و باکه» مهابهاراتا ازنظر اسطوره شناسی مقایسه و موارد مشترک مورد تحلیل و رمزگشایی قرارگرفته است. در این مقاله، ریشه های حکایت «شیر و خرگوش» با حکایت بهیما و باکه (مهابهاراته) و فریدون و ضحاک (شاهنامه) در اساطیر هندی و ایرانی جستجو و مورد تحلیل و رمزگشایی قرارگرفته است. وجه تشابه آن ها در این است که یک ظالم قدرتمند (پادشاه یا دیو)، برای سیر کردن خود هرروز عده ای از ساکنان (شهر/ جنگل) را می کشد؛ ساکنان شهر/ جنگل، هرروز یک یا دو نفر را برای او می فرستند تا به دیگران آسیب نرساند و سرانجام یکی از طعمه های ظالم موجب مرگ و نابودی او می شود.
تحلیل تطبیقی ساختاری، مفهومی و کاربردی مثل های زبان لکی و فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
130 - 159
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران با فرهنگی غنی و دیرپای که حاصل پیوند فکری و پیوستگی فرهنگی قومیت های ایرانی با زبان های گوناگون است، همواره خاستگاه مثل های نغز و پُرمغز بوده و مثل های قوم لک، از کهن ترین و نژاده ترین مردمان ایرانی، مانند مثل های دیگر اقوام بر غنای فرهنگ عامه و ادب شفاهی ایران افزوده اند. اشتراک ساختاری، مفهومی و کاربردی مثل های ادب شفاهی در زبان لکی و فارسی نشانه داد و ستد فرهنگی این زبان هاست که نشان می دهد، زبان لکی و فارسی از دیرباز تعاملی دوطرفه داشته اند. این جُستار مثل های زبان لکی را با مثل های زبان فارسی بر پایه رابطه تأثیر و تأثر مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه در ساحت های ساختاری، مفهومی و کاربردی با رویکردی توصیفی- تحلیلی کاویده و همانندی و ناهمانندی آن ها را تبیین کرده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که مثل های زبان لکی و فارسی بر اساس همانندی و ناهمانندی در ساحت های سه گانه در چهار دسته قابلیت دسته بندی دارند که عبارتند از 1. مثل هایی با ساختار، محتوا و کاربرد یکسان؛ 2. مثل هایی با محتوا و کاربردی یکسان و اندک تفاوتی در ساختار؛ 3. مثل هایی با محتوا و کاربردی یکسان و ساختاری کاملاً متفاوت و 4. مثل هایی که ساختار، مفهوم و کاربرد مشترکی با مثل های زبان فارسی ندارند.
تطبیق و تحلیل محتوایی بن مایه های مرتبط با امور دین در اشعار مولانا و یونس امره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
160 - 184
حوزه های تخصصی:
یونس امره (638-720ه.ق)، از جمله شاعران و متصوّفان ترک زبان است که جوانی اش، مقارن پیری مولانا بوده و آثاری در عرفان و تصوف به زبان ترکی به جای گذاشته و باب تازه ای در عرفان و تصوف ترکیه گشوده است. مولانا جلال الدین بلخی از جمله شاعرانی است که تقلید و تتبع از روش او در سرایش اشعار از همان زمان حیات او آغاز شد به دلیل زندگی مولانا در قونیه و اختلاف زبان او با شنوندگانش یعنی ترکان حوزه آناطولی، یونس امره، بر آن شد تا با بهره گیری از مضامین عرفانی مورد استفاده مولانا در مثنوی، به احیا و ادبی نمودن زبان مادری اش بپردازد و ادبیّات ترکیه را که تا آن روز پایه اش بر ادبیات گفتار بنیاد بود، بر پایه نوشتار بنیاد نهد. نگارنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی تطبیقی بن مایه های مرتبط با امور دین در اشعار مولانا و یونس امره بپردازد. به دلیل وسعت انطباق موضوع انتخاب شده با مفاهیم ادبیات تطبیقی، این موضوع از دیدگاه مکاتب اصلی ادبیات تطبیقی یعنی مکتب فرانسوی و آمریکایی قابل بررسی است. نگارندگان در این پژوهش به این نتیجه دست یافته اند که جهان شاعرانه امره به دلیل قرابت های مکانی، زمانی، زبانی، اندیشه و طریق متصوفانه بسیار به جهان شاعرانه و اندیشمندانه مولانا نزدیک بلکه منطبق است و بی شک، یونس امره در ارائه اندیشه های خود، تحت تأثیر مستقیم مولانا بوده است.