مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
ادبیات تطبیقی
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
1 - 22
حوزه های تخصصی:
خطبه های کوفه و شام حضرت زینب (س) سرشار از جلوه های پایداری دربرابر حکومت بنی امیّه است و بر شاهدنامه الهامی کرمانشاهی تأثیر شگرفی داشته است، چنان که وی جلوه های پایداری را با تکیه بر خطبه های حضرت زینب (س) در شعرش آورده و آن ها را با زبانی بلاغی در گستره تشبیه به خوبی پرورده و در نقل سخنان حضرت (س) و نیز توصیف صحنه های عاشورایی از کربلا تا شام به منابع معتبر تاریخی پابند بوده است. پژوهش پیش رو، بن مایه های پایداری در خطبه های حضرت زینب (س) و کارکرد آن ها را در منظومه شاهدنامه الهامی کرمانشاهی براساس نظریّه ادبیّات تطبیقی اسلامی مبتنی بر مشترکات فرهنگی و دینی مسلمانان و رابطه تأثیر و تأثّر تاریخی با رویکردی توصیفی - تحلیلی کاویده است. بر این اساس، دستاورد پژوهش نشان می دهد که آگاهی بخشی چنان اصلی ترین عنصر پایداری، نوید پیروزی حق بر باطل و امید به انتقام، ستم ستیزی و اعتراض، نکوهش و سرزنش مردم کوفه و حاکمان، رویارویی با ستمکاران، فرهنگ شهادت و پایداری و سرانجام پیروزی حق بر باطل از جلوه های پایداری در خطبه های حضرت زینب (س) است که الهامی کرمانشاهی بدان ها توجّه داشته و بن مایه موضوعی شعر خویش کرده است.
هویّت شخصی و جمعی و مؤلّفه های بارز آن ها در شعر محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
23 - 40
حوزه های تخصصی:
محمود درویش و قیصر امین پور هر دو از شاعرانی هستند که در آثارشان هویّت - چه اجتماعی و چه فردی - رشد، بلوغ و تبلور ویژه ای یافته است؛ تعهّد اجتماعی و معنابخشیدن به آرمان های فرمی و ساختاری یک شعر، از اجزاء جدانشدنی شعر متعهّد بوده است؛ به طوری که بسیاری از منتقدان هدف نهایی شعر را تحقّق همین تعهّد دانسته اند. وجود هویّت های فردی و جمعی در شعر، زمینه ساز بروز آرمان های شخصی و اجتماعی می شود که شاعر به وسیله آن ها همزادپنداری خود با جامعه و مخاطب خاص را به نمایش می گذارد. محمود درویش و قیصر امین پور هردو از هویّت های جمعی خود، برای حفظ ارزش های جامعه و روحیه انقلابی، نهایت استفاده را برده اند تا جایی که بسیاری از شاخصه های محتوایی آثارشان از زاویه دید این گرایش، قابل تحلیل و تطبیق است. عشق به وطن، مقاومت و مبارزه، نوستالژی جمعی، تاریخ یک ملّت و... از ارکان قابل لمس این نگاه است. درکنار این واکنش متعهّدانه، هویّت شخصی نیز توانسته خود را - نه در حدّ هویّت های جمعی - پررنگ سازد؛ امّا بستر رشد و نموّ آن هرگز نتوانسته به طورکامل، خود را به شخص و روحیه فردی محدود سازد و شاعر همیشه در مسیر میل به اجتماع و خروج از هویّت شخصی گام برداشته است.
رویکرد شاعران معاصر پارسی و عربی به تراژدی پاتریس لومومبا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
41 - 63
حوزه های تخصصی:
واژه ظلم، مفاهیمی همچون منجی، قهرمان و ستم ستیزی را تداعی می کند؛ در همین راستا و حدود شصت سال پیش، ظلم استعمارگران بلژیکی و آمریکایی با حمایت عناصر خودفروخته داخلی در کشور کنگو، ذهن مردم این سرزمین را به جستجوی راهی برای رهایی سوق می داد تا آنکه «پاتریس لومومبا» این انتظار را به پایان رساند. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و بر آن بوده است تا برپایه مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی و با بررسی تأثیرات متقابل دو فرهنگ پارسی و عربی و نیز نگاه ادیبانه شاعران این دو زبان به حماسه این قهرمان، رخدادهای سیاسی زندگی لومومبا و سرنوشت مردم کنگو را بکاود. از رهگذر این مقایسه، نتایج زیر به دست آمد: الف: در شعر شاعران پارسی با محوریت پاتریس لومومبا، بعد عقلی بر بعد احساسی غلبه دارد درحالی که در شعر عربی، عکس این حالت صادق است. ب: واکنش به انقلاب لومومبا در شعر پارسی و عربی دو شکل مختلف دارد؛ به این قرار که بیشتر شاعران عرب به انقلاب هایی همچون انقلاب لومومبا امیدوار بوده و معتقدند فردایی روشن در انتظار انقلابیون است؛ حال آنکه در شعر پارسی، شاعران به فرجام انقلاب هایی همانند انقلاب لومومبا چندان خوش بین نیستند و از سرکوب انقلابیون و بدترشدن اوضاع بیم دارند. ج: شاعران برای توصیف لومومبا از نمادهایی همچون شمشیر، عقاب و ستاره راهنما بهره برده اند.
تأثیر روایات قرآنی داستان حضرت موسی (ع) در غزلیّات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
65 - 84
حوزه های تخصصی:
سبک هندی، بستری مناسب برای رونق غزل به شمار می آید. عبدالقادر بیدل دهلوی با سرودن 2859 غزل، یکی از معروف ترین شاعران سبک هندی و پیشرو در غزل سرایی است که به تغزّل، توسعه صوری و معنایی بخشید. تفاوت عمده غزل سرایی وی با دیگر غزل گویان بزرگ سبک هندی، جنبه توحیدی و عرفانی آثار اوست. او در غزلیّاتش به سیره و سیمای امامان و پیامبران اشاره کرده دربین آنان، تلمیح بیشتری به حضرت موسی (ع) دارد (چنان که در قرآن نسبت به سایر پیامبران، بیشترین اشاره به موسی (ع) شده است). پژوهش تحلیلی - توصیفی حاضر نشان می دهد که بیدل در غزلیّاتش گاهی به نیروی صنعت اقتباس به گفت وگوی حضرت موسی (ع) با خداوند: ﴿لَن تَرَانِی﴾ ، ﴿أرِنِی﴾ ، ﴿إِنِّی أَنَا اللَّهُ﴾ و... پرداخته است؛ گاه به معجزات عصا، شکافتن دریا، آوردن مائده سیر، عدس، منّ و سَلوی و... اشاره می کند. بیدل، شعر خویش را با اعلام قرآنی عصر موسی (ع) همچون خضر، قارون، سامری و... عجین ساخته است و به طور مستوفایی به کوه طور، آتش طور، درخت منادی آن (شجر ایمن)، وادی ایمن پرداخته، با نگاهی نمادین، طور را سرزمین عاشقان، مظهر هردو جهان، دبستان محبّت و دانش، رمز ادب، مظهر دل، نماد خلوت و... دانسته است.
کارکرد وصف در ساختار روایی رمان های العالم ناقصا واحد و غنیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
85 - 103
حوزه های تخصصی:
دو داستان العالم ناقصا واحد اثر میسلون هادی و غنیمت نوشته صادق کرمیار، ازجمله داستان های معاصر عراق و ایران درزمینه ادبیّات جنگ هستند که نویسندگان آن ها به شیوه ای هنرمندانه برای انتقال هدف ومضامین مورد نظر خود به مخاطب، از ابزار توصیف بهره گرفته ومضامین فلسفی وانسانی درخصوص مرگ وزندگی و جنگ را بیان کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب ادبیّات تطبیقی آمریکایی که به بُعد زیبایی شناسی اثر می پردازد و با هدف کشف کارکردهای وصف در ترسیم چارچوب داستان های پیش گفته، کارکرد این الگوی روایی در ساختار داستان های یادشده (شخصیّت، زمان و مکان) را بررسی تطبیقی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازآنجاکه داستان العالم ناقصا واحد ، تنها بر محور حادثه مشخّصی می چرخد، بنابراین وجه وصفی آن بر جنبه روایی اش غلبه دارد و درمقابل پرداختن به رویدادها و حوادث متعدّد و مختلف در داستان غنیمت ، باعث شده است که وجه روایی آن بر وجه وصفی اش غالب باشد. توصیف در داستان میسلون هادی، با کارکردهای شناختی، توضیحی و تفسیری، واقع نمایی، زیبایی شناختی و نمادین حوادث داستان را پیش می برد؛ امّا در داستان غنیمت، بیشتر توصیفات موجود در داستان، کارکردی واقع نمایی و شناختی دارند. صادق کرمیار، برخلاف میسلون هادی، در توصیف شخصیّت ها، از فنّ لحظه پردازی استفاده کرده و آنچه خود انجام داده یا گفته است را در توصیفاتش بیان می کند.
حضور ابرانسان در شعر احمد شاملو و رفعت سلّام با تکیه بر مدایح بی صله و هکذا تکلّم الکرکدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
105 - 124
حوزه های تخصصی:
امروزه انسان گرایی یکی از مهم ترین درون مایه های شعر جهان است. اومانیسم یا مکتب انسان گرایی، نگرش یا فلسفه ای است که اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد و انسان را حقیقتِ وجودی همه چیز می داند. طرّاح «ابرانسان»، فردریش نیچه مدّعی گذر از اومانیسم و پشت سرگذاشتن انسان به عنوان غایت هستی و دستیابی به مرحله ای بالاتر است. جستار حاضر، انسان گرایی و ابرانسان مبتنی بر اندیشه های نیچه را در شعر دو شاعر معاصر ایرانی و مصری، احمد شاملو و رفعت سلّام، به شیوه تحلیلی - توصیفی بررسی کرده است تا در حوزه ادبیّات تطبیقی، به نسبت میان اندیشه های این دو شاعر با یکدیگر و با طرّاح نظریه بپردازد. ازمیان مجموعه های شعری این دو شاعر، دو مجموعه مدایح بی صله و هکذا تکلّم الکرکدن دست مایه پژوهش پیش رو قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که انسان شاملو در این مجموعه، از مرحله انسان مبارز فراتر رفته و انسان فرزانه جانشین او شده است، انسانی که دل از آسمان و تقدیر برکنده و اکنون با تکیه بر نیروهای زمینی خود و امید به آینده پیش می رود. در شعر رفعت سلام دو مؤلّفه «طبیعت گرایی» و «محوریت انسان» پس از تعبیر «مرگ خدا» نمایان تر از دیگر مؤلّفه هاست.
تصویرشناسی انقلاب اسلامی ایران در شعر مصطفی محمد غماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
125 - 143
حوزه های تخصصی:
توجّه به انقلاب اسلامی در ادبیّات معاصر الجزایر از اهتمام شاعران این سرزمین به موضوعات سرنوشت سازی همچون استقلال، عزّت و کرامت انسانی و روحیه شهادت و ایثار حکایت دارد؛ بر این اساس، شباهت های فراونی میان انقلاب اسلامی ایران و انقلاب الجزایر به چشم می خورد.این گفتار، با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی، سیمای انقلاب اسلامی و مؤلّفه های اسلامی و انقلابی آن را در شعر مصطفی محمّد غماری - شاعر انقلابی و متعهّد الجزایر – بررسی می کند. این شاعر انقلابی که یکی از دیوان های شعری خویش را با عنوان خضراء تشرق من طهران ، به انقلاب اسلامی ایران اختصاص داده است؛ مهم ترین شاخصه های انقلاب اسلامی را وجود مرجعیّت دینی آن، الهام از اندیشه های اصلاح گرایانه قیام عاشورا، جان فشانی و ازخودگذشتگی شهیدان می داند. جستار پیش رو درنهایت به این نتیجه دست یافت که برخی عوامل، توجّه این شاعر متعهّد را به انقلاب اسلامی و ستایش شخصیّت بی نظیری همچون امام خمینی (ره) در شعر وی به دنبال داشته است که مهم ترین آن ها تربیت دینی شاعر، روحیه انقلابی و شهادت طلبی امام خمینی (ره)، استعمارستیزی و لزوم برپایی حکومت اسلامی و الهی برمبنای تعالیم اسلام و آموزه های قرآنی است. از مهم ترین ویژگی های انقلاب اسلامی در شعر غماری می توان به پیوند ژرف آن با تعالیم الهی، وجود فرهنگ پایداری و استقلال طلبی، حمایت از ملّت های مظلوم و ستمدیده و ایجاد وحدت و پکپارچگی میان ملّت های اسلامی اشاره کرد.
بازتاب جلوه های لذت این جهانی در شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی با استفاده از رویکرد تطبیقی هنری رماک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با مفروض داشتن ارتباط بین حوزه های متنوع اندیشه و هنر هر عصر، پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی و بینارشته ای است که به مطالعه ی ارتباط بین شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ی ادبیات تطبیقی هنری رماک، و بررسی بینارشته ای شعر، نقاشی و معماری عصر صفوی در پی تبیین و تحلیل این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر، نقاشی و معماری این عصر نمود یافته است. بر اساس یافته های این پژوهش، لذت این جهانی و کسب لذت و سرخوشی، که از مؤلفه های اساسی زمینی شدن و روی گردانی از عوالم دیگر است، یکی از پیش فرض هایی است که اساس اندیشه و هنر این عصر را شکل می دهد. از این روی، شاعران، نقاشان و معماران عصر صفوی به اشکالی مختلف و متنوع، به جنبه ی لذت بخش بودن هنر خود توجه داشته اند و بر اساس آن به آفریدن و خلق آثار خود دست یازیده اند.
خوانش میان رشته ای و پسا استعماری داستان مجنونِ لیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش اول مقاله سعی بر آن دارد تا خوانش های جدیدی از داستان مجنون لیلی ارائه دهد. بخش دوم مقاله با رویکردی میان رشته ای و پسااستعماری به بررسی تاریخ سیر و تحول این داستان از ادبیات قرن هفتم هجری عربی تا اولین اقتباس اوپرایی آن در جهان اسلام (1908– در آذربایجان)، اولین اقتباس سینمایی آن به زبان مالایی (1933- در بنگلادش)، اولین پژوهش کاربردی در عرصه ی ادبیات تطبیقی (40/1398– در ایران)، وبالاخره جدیدترین اقتباس سینمایی آن (2011–در آمریکا) بپردازد. مهمترین دستاوردهای این سفر میان رشته ای و فراملّی و فرهنگی بررسی و تحلیل شده اند. مقاله با پیشنهاد جایگزین کردن مدل خطی- عمودی- ثنایی رایج در مطالعات ادبیات تطبیقی جهان اسلام با مدل دایره ای- افقی- تعدّدی بینارشته ای و پسااستعماری به کار خود پایان می دهد.
تحلیل مقایسه ای ارتباط غیرکلامی در شعر کلاسیک فارسی و عربی؛ مطالعه موردی: تحلیل زبان نگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط، فرایند ارسال و دریافت پیام است که گاه در قالب سخن و کلام شکل می گیرد و گاه در قالبی غیر از کلام، که به نظر میزان تأثیرگذاری این نوع ارتباط بر گیرنده بیش از ارتباط کلامی است. ارتباط غیرکلامی، حاصل به کارگیری اندام های مختلف بدن برای دریافت و ارسال پیام است. از بین انواع ارتباط غیرکلامی، و به عبارتی کاربرد زبان بدن در فرایند ارتباط، «زبان نگاه» یا ارتباط چشمی همواره اهمیت فوق العاده ای داشته است. به نظر می رسد که شاعران قدیم نیز به اهمیت این موضوع واقف بوده و از آن برای تقویت ارتباط خود با مخاطب به خوبی بهره برده اند. بر این اساس، در مقاله پیش رو کوشیدیم استفاده از ساختار ارتباط چشمی یا زبان نگاه را در شعر قدیم فارسی و عربی، با رویکرد تحلیلی مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی تبیین نماییم. یافته های این پژوهش بیان کننده آن است که هر وقت نگاه بر تخت «سخن» نشسته است، پیام را حکیمانه رسانده ضمن آنکه در برگیرنده یک زبان رمزی و اشارتی نیز بوده است.
نحوه کاربردی استفهام در زبان عربی و فارسی دری
منبع:
پژوهش ملل دی ۱۳۹۹ شماره ۶۰
149-172
دستور زبان های عربی و فارسی دری، کاربردهای ویژه و خصوصیات مختص به خود را داراست. علم نحو در میان زبان های عربی و فارسی دری، کاربردهای ویژه ای دارد و خصوصیات مختص به خود را دارا است. نحو، یک اصطلاح قدیمی است که با قواعد دستوری زبان از آغاز سخنوری و دستور نگارش زبان ها با هم ارتباط تنگاتنگ داشته که در ابیات نثری و شعری هم قابل درک است. هرگاه به کلمات و یا جملات عربی و فارسی از دید دستوری نگریسته شود، ارزشیابی آن توسط علم صرف واژه شناسی و علم نحو ترکیب آن بدست می آید. استفهام اسلوبی است که در ترکیب جملات از دیدگاه دستوری در زبان عربی نقش آفرینی می نماید، و هم دارای کاربرد وسیعی است. استفهام در هر دو زبان کاربردهایی دارد، که باعث نقش آفرینی واژه هایی در موقعیت های گوناگون دستوری می گردد. که همین باعث زیبایی و متین کلام می گردد؛ و همچنان فرق در کاربرد استفهام در دستور زبان عربی و زبان فارسی دری وجود دارد. همچنین شباهت های بسیاری نیز بین این دو، وجود دارد. از آنجائیکه در دستور زبان عربی در علوم مختلف نحو، صرف، و بلاغت مورد عنایت بوده و هم کاربرد وسیع دارد. بر آن شدیم تا به بررسی انواع استفهام و کاربرد آن در دو زبان فارسی دری و عربی بپردازیم. که در این نوشته از روش کتابخانه ا ی استفاده شده است.
نقد و بررسی کتاب من آفاق الأدب المقارَن اثر داود سلّوم
حوزه های تخصصی:
نقد ادبی کاری خلاق است که اثری را به نحو تازه ای می خواند و از زوایای ناپیدای آن رونمایی می کند، به شرط آن که منتقد ادبی به اندازه صاحب اثر دارای ذوق و خلاقیت و نیز آشنا با فنون ادبی باشد. در اهمیت نقد ادبی همین بس که با آن همواره ادبیات و علوم ادبی متحول و زنده می ماند و معیارهای بِه روزتر و جدیدتری به ادبیات عرضه می کند. مقاله حاضر، که با هدف نقد و بررسی کتاب من آفاق الأدب المقارَن نوشته داود سلّوم نوشته شده، ضمن اشاره به نقاط ضعف و قوت این اثر در تلاش است تا گامی در ارتقای سطح کیفی آن بردارد. کتابی که سعی دارد حوزه های گوناگونی از ادبیات تطبیقی را پیشِ روی مخاطب خود بگشاید و نمونه های متعدد و متنوعی از آن را به منظور شناساندن ادبیات عربی اسلامی جهانی و نیز تأثیر آن ها در یک دیگر ارائه کند. گفتار پیش رو ضمن آن که کتاب مورد نظر را با شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد تحلیل انتقادی کنکاش می کند، نتایجی را درباره این کتاب پیش روی ما قرار می دهد که جمع میان «تکرار و نوآوری»، «تعصب و آزاد اندیشی»، و «بیان سطحی و عمیق موضوعات» از مهم ترین آن هاست.
نقد ساختاری مقالات حوزه ادبیات تطبیقی براساس اصول مقاله نویسی مطالعه موردی: دَه مقاله تطبیقی فارسی مجله ادب عربی دانشگاه تهران
حوزه های تخصصی:
با توجه به شتاب روزافزون تولید علم و انتشارات مقالات، گاهی شاهد شتاب زدگی و عدم رعایت اصول مقاله نویسی در این مقالات می باشیم. بدون شک مقالات چاپ شده در نشریات و مجلات علمی، خالی از عیب و اشکال نخواهد بود و نقد آنها، که به «نقدِ نقد» موسوم شده، زمینه یادگیری سایر نویسندگان را فراهم آورده و نیز سبب برطرف شدن ایراد و اشکال مقالات بعدی خواهد گشت. مجله ادب عربی که توسط دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران مدیریت می شود، یکی از مجلات معتبر علمی - پژوهشی به شمار می رود. نویسندگان پژوهش حاضر به منظور بررسی انتقادی این مجله، 10 مقاله تطبیقیِ نگاشته شده به زبان فارسی را که از ده شماره آخر آن انتخاب شده، به روش توصیفی- تحلیلی آنها را از جنبه های ساختاری مانند: عنوان، چکیده، کلیدواژگان، ارتباط نتیجه با سؤالات و نیز منابع و استناددهی مورد بررسی قرار داده و با استفاده از نرم افزارspss مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد این مقالات از حیث اسلوب مقاله نویسی در سطحی قابل قبول قرار دارند امّا برخی کاستی ها در ساختار آنها مشاهده می شود مانند: 5 عنوان نادرست که بیشتر به استفاده از کلمه «بررسی» در عنوان برمی گردد. چکیده مقالات نیز دارای ضعف هایی مانند عدم طرح روش، هدف، نتایج و مکتب مورد استفاده است. در چندین مورد از مقدمه مقالات نیز روش، هدف و سؤال پژوهش مطرح نشده است. بارزترین نقص مقالات به کلیدواژگان و نیز عدم ذکر مکتب تطبیقی مورد استفاده برمی گردد.
نقد و بررسی کتاب ابوالعلاء معرّی در بوته نقد ادب تطبیقی
حوزه های تخصصی:
کتاب «ابوالعلاء معرّی در بوته نقد ادب تطبیقی» اثر نرجس توحیدی فر نویسنده معاصر ایرانی است. مؤلف در این اثر تطبیقی، به بررسی اندیشه ابوالعلاء معرّی و تطبیق آن با افکار اپیکور، شوپنهاور، نیچه، دانته و صادق هدایت می پ ردازد. هدف مقاله حاضر که با روش توصیفی تحلیلی نوشته شده، نقد و بررسی جنبه های گوناگون شکلی و محتوایی این کتاب است. یافته های پژوهش بیان گ ر این است که نویسنده، اثر خود را با قلمی سلیس و روان و با بهره گیری از یک زبان علمی و منطقی به رشته تحریر در آورده است. وی مطالب باارزشی را در اختیار مخاطب قرار داده و به ارائه تحلیل های خوب و سودمندی اقدام کرده است. بیان وجوه تشابه و تفاوت بین اندیشه های شخصیّت های مطرح شده در کتاب بر جایگاه و اهمیت آن به ویژه بر جنبه پژوهشی اثر افزوده و آن را به نوبه خود، متناسب با نیازهای جامعه علمی و ادبی معاصر قرار داده است. از سوی دیگر، برخی از نارسایی های نگارشی، ویرایشی و محتوایی در این کتاب دیده می شود که رفع این موارد می توان د بر ارزش و سودمندی آن بیفزاید.
نقد و بررسی کتاب النقد الثقافی المقارن؛ منظور جدلی تفکیکی اثر عزالدین المناصره
حوزه های تخصصی:
عزالدین المناصره از منتقدان فرهنگی سیاسی در حوزه نقد ادبی است که با نگارش کتاب النقد الثقافی المقارن؛ منظور جدلی تفکیکی بر غنای ادبیات تطبیقی در جهان عرب افزوده است. مؤلف در این کتاب، ضمن تعریف نقد فرهنگی و هم پوشانی آن با سایر حوزه های علوم انسانی، به نارسایی و تأثیرات منفی نقد غربی بر هنر و ادبیات جهان اشاره و بر حفظ هویت آن تأکید کرده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی، ضمن معرفی اثر، به ارزیابی نقد فرهنگی از دیدگاه مناصره و دیدگاه های ایدئولوژیکی وی به مباحث ادبی و هنری در کتاب مذکور پرداخته است. گفتنی است به چالش کشیدن افکار ملی و فراملی و معرفی نقد فرهنگی تطبیقی به عرصه نقد تطبیقی جهان عرب، ازجمله مزایای کتاب مورد پژوهش مناصره است. البته کلی گویی، نادیده گرفتن واقعیت ها، عدم ذکر مستندات و ادله جهت اثبات مدعای خویش، نبود روند منطقی و اصولی جهت ورود به موضوع و عدم دسته بندی مطالب، ازجمله نقدهای محتوایی و ساختاری است که بر کتاب مناصره وارد شده و در پژوهش حاضر به تفصیل درباره آن ها سخن رفته است.
مطالعه تطبیقی نوستالژی مرگ و زندگی در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
23 - 34
حوزه های تخصصی:
نوستالژی غم غربت و دوری از وطن است که بر پایه آن شاعر یا نویسنده در سروده ها و نوشته های خویش، گذشته های را که در نظر دارد، حسرت آمیز و دردآلود ترسیم می کند. در این پژوهش، نوستالژی در دیوان دو شاعر عرب و ایرانی، محمد درویش و قیصر امین پور مقایسه و بررسی شده است. نخست، جایگاه نوستالژی بررسى و مختصرى از زندگی نامه درویش و امین پور آمده است، سپس به ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر دو شاعر و شعر آن ها اشاره گردیده، با روش توصیفی- تطبیقی، به مقایسه نوستالژی و شیوه تصویرسازی آن بر مبنای نقد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته شده است تا بدین وسیله به دریافت عمیقی از تأثرات شعری این دو شاعر در زمینه مرگ و زندگی بر پایه متن شعری هر یک دست یافته شود. آن چه حاصل این تحقیق است، این است که درک هر دو شاعر از دوران جنگ و بحران وطن و همچنین بیماری قلبی که هر دو شاعر در اواخر عمر خود از آن رنج می بردند، از عوامل تحول شعری مرتبط با مرگ و زندگی و بازگشت به خویشتن در شعرهای این دوست و دیگر این که، حیات شعری امین پور و درویش، سه دوره انقلابی و حماسی، رمانتیک و دوره درونگرایی یا انعکاسی را در بر دارد.
جسمانیت معشوق در شعر احمد شاملو و نزار قبانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
29 - 46
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از حوزه های میان رشته ای است که به ارتباط و زمینه های مشترک می پردازد. دو مکتب معروف ادب تطبیقی یعنی مکتب فرانسوی و آمریکایی، هر یک از نظرگاهی به متن می نگرند؛ اگر مکتب فرانسوی به زمینه های تأثیر و تأثر دو نویسنده یا دو متن بر یکدیگر می پردازد و ارتباط های فرهنگی دو متن را مورد بررسی قرار می دهد، مکتب آمریکایی به بررسی مسایل زیبایی شناختی و مشابهت های معطوف به آن نظر دارد. این مقاله با مد نظر قراردان مکتب آمریکایی ضمن بررسی ارتباط بینامتنی (در فرم و محتوا) و بیان شباهت ها و مباحث زیباشناسی آثار دو شاعر معاصر ادب فارسی و عربی، احمد شاملو و نزار قبانی به مقوله «جسمانیت معشوق» می پردازد و بر این نظر است که با توجه به زمینه مشترک تعهد اجتماعی و سیاسی دو شاعر، معشوق نیز دارای جایگاه خاصی است. هر یک از دو شاعر از معشوق خود (آیدا در شعر شاملو و بلقیس در شعر نزار قبانی) ابدیتی می سازد که بسیار با جلوه معشوق در شعر سنتی متفاوت است.
جلوه های عشق و بازتاب گونه های آن در داراب نامه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
37 - 52
حوزه های تخصصی:
عشق از اساسی ترین موضوع های شعر فارسی است و انواع زمینی و آسمانی آن در اشعار شاعران مختلف، مضامین عالی و تعابیر زیبایی آفریده است. عشق در آثار غنایی که نویسنده در آن، احساسات و عواطف درونی خود را آشکار می سازد، محوری ترین موضوع به شمار می رود. هم چنین تجلّی عشق در حماسه ها، داستان های عاشقانه حماسی زیبایی به ادبیات ایران و جهان عرضه کرده است. داراب نامه بیغمی، اثری غنایی و داراب نامه طرسوسی، اثری حماسی، دو گنجینه ارزشمند در عرصه ادب پارسی هستند. یکی از سوژه های برجسته در این دو اثر، که در یکی نقش محوری دارد و در دیگری نقشی فرعی تر، عشق است. در واقع، محور اصلی داستان در داراب نامه بیغمی وجود عشّاقی است که کنش ها و واکنش ها، تعاملات، احساسات و افکار آن ها، قدرت عشق و نقش آن را در پیش برد روی دادهای داستان به تصویر می کشد. ویژگی ای که در داراب نامه طرسوسی کم تر به چشم می خورد. هرچند پژوهشگران ژرف اندیش درباره این دو اثر گرانبها کم و بیش سخن گفته اند، میدان برای بررسی این دو اثر، از منظر ادبیات تطبیقی و سنجش دوسویه مضامین، فراخ است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و مرور بر داراب نامه طرسوسی و بیغمی در پی تحلیل و بررسی تطبیقی چگونگی و نوع کاربرد مضمون عشق در این دو اثر گران بهاست. بنابر نتایج پژوهش حاضر، این آثار دارای مضمون های مشترکی چون سفر برای وصال معشوق، عاشق شدن در یک نگاه، عشق غیر انسان به انسان و غیره هستند، امّا با وجود داشتن وجوه اشتراک فراوان، به دلیل تعلّق به دو ژانر مختلف ادبی، از سبک بیانی متفاوت بهره می برند.
اثر بخشی برنامه مداخله ای بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بربهبود کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
131 - 156
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین میزان اثربخشی برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) بر کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی برگزار شد. روش پژوهش به لحاظ گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه موردمطالعه در این پژوهش شامل کلیه کودکان پیش دبستانی و مادران آن ها در سال 99-98در شهرستان گنبدکاووس بود. 50 کودک پیش دبستانی از طریق روش نمونه گیری خوشه ای که نمرات بالاتر از نمره برش را در پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی (1387) کسب نمودند، از 3 مرکز پیش دبستانی انتخاب شدند درنهایت نمونه اصلی پژوهش شامل 20 زوج مادر-کودک بود و مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا (1994) را تکمیل نموده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گذاری شدند. محتوای جلسات، بسته ی آموزشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک مطابق با الگوی لندرث است که در 10 جلسه 2 ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک به طور معناداری (p <0/05)، موجب بهبود کیفیت تعامل والد-کودک و کاهش معناداری در پرخاشگری کل (p <0/01) شد. با توجه به تفاوت معنی دار بین گروه آزمایش و کنترل می توان از بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) به عنوان روش درمانی مؤثر برای بهبود تعامل والد-کودک و کاهش پرخاشگری کودکان استفاده کرد.
اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر راهبرد های مقابله ای، انسجام و انطباق پذیری خانواده در زوجین دارای نارضایتی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
187 - 218
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر راهبرد های مقابله ای، انسجام و انطباق پذیری خانواده در زوجین دارای نارضایتی زناشویی شکل گرفت. روش شناسی: طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل نابرابر همراه با طرح پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش تمام زوجین دارای نارضایتی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر زاهدان در سال 98 بودند. 30 زوج به صورت نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (15 زوج) به صورت تصادفی گمارش شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه از پرسشنامه های سبک های مقابله لازاروس (1988) و مقیاس انطباق پذیری و انسجام خانوادگی اولسون (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش آماری تحلیل واریانس با انداز ه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد خانواده درمانی ساختاری بر انطباق پذیری و انسجام خانوادگی و راهبرد مقابله مسأله مدار موثر است؛ لازم به ذکر است، ماندگاری اثر درمان بعد از دو ماه حفظ شده است (05/0›p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که خانواده درمانی ساختاری می تواند بر انطباق پذیری و انسجام خانوادگی و راهبرد مقابله زوجین دارای نارضایتی زناشویی اثرگذار باشد.