آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۹

چکیده

ادبیات آیینهی هر اجتماع انسانی است و توجه به سیمای زن در ادبیات هر فرهنگ میتواند گویای جایگاه زن در اجتماع خویش باشد. بررسی ادبیات متاسفانه بیانگر این مطلب است که این آیینه تصویر زیبایی از زنان به خوانندهی خود ارائه نمیدهد. این اصل در داستانهایی با ریشهی هندی بیشتر نمود پیدا میکند، چرا که آیین هندو با مردسالاری و زنستیزی همراه بوده است. هزار و یک شب نیز با ریشهای هند و ایرانی از این قاعده مستثنی نیست و این درونمایه بر نویسندگان شرقشناس نیز تاثیر گذاشته است. گوبینو از جمله شرقشناسان فرانسوی علاقمند به هزار و یک شببوده که حکایات بسیاری با درونمایههای شرقی نگاشتهاست. در مقاله حاضر سعی شده است که با تحلیل نمودهای زنستیزی در هزار و یک شبو داستانهای آسیایی گوبینو به تاثیر پذیری این نویسنده از هزار و یک شبپرداخته شود. این بررسی نشان از تشابه نمودهای زنستیزی در دو اثر یاد شده دارد.

تبلیغات