آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

داستان هبوط روح از تمهیدات بیانی فیلسوفان، عرفا و ادبا در ادوار گذشته بوده است. بررسی قاعده مند این تمهید بیانی در آثار سهروردی، که غالباً به شکل داستان ظهور یافته، رهیافتی است که بر پیوند این تصویر ازیک سو با نظریه تذکار فلاسفه و ازدگرسو با اسطوره یاد و فراموشی صحه می گذارد. نظام فکری و هستی شناختی متفاوت سهروردی «تصویر هبوط» را به رمزی معنی واره مبدل کرده است که از رهگذر آن، حال وهوای فراموشی به منزله گشودگی برتر انسان به نمایش درآمده است. موتیف هبوط که در اکثر داستان ها در هیئت پرنده ممثل شده است سرگذشت روحِ سالکی است که از اصل نخستین خویش جدا شده و به عالم جسمانی فرو افتاده است. شخصیت های داستان های رمزی سهروردی پس از هبوط به فراموشی گرفتار می آیند و این مرحله، مقدماتی را فراهم می کند که به واسطه آن روحِ سالک به محدودیت ها و امکاناتش پی می برد و بسیاری از باورهای یقینی اش به اعتباراتی سست بدل می شود. فراموشی و هبوط در داستان های مذکور مقدماتی را فراهم می کنند تا سالک در موقعیت های مرزی قرار گیرد؛ موقعیتی که واقع شدن در آن اسباب شناخت و تعالی یا جهش را فراهم می کند. این جستار، با روش توصیفی و تحلیلی و با بررسی داستان های عقل سرخ، رساله الطیر، لغت موران و قصه غربت غربی، نشان داده است که فراموشی، نوعی پیش آگاهی یا پیش فهمی است که در تجربه موقعیت های مرزی نقشی محوری برعهده دارد.

تبلیغات