مقالات
حوزه های تخصصی:
مرز و محدوده محله ، از موضوعاتی هستند که در پژوهش های شهرسازی و طراحی شهری به طور گسترده به آنها پرداخته شده است. طبعاً در مطالعات متعددی نیز موضوع "مرز محله در بافت تاریخی شهرهای ایران" بررسی شده، اما مرور ادبیات موضوع نشان می دهد که همچنان ابهاماتی در این رابطه وجود دارند و از مهم ترین آنها، چگونگی مرز محله در این بافت ها است. به این مسئله، دو پاسخ متناقض داده شده است؛ دسته ای از مطالعات، برای محله های بافت تاریخی شهرهای ایران، مرز کاملاً مشخص قائل بوده، در حالی که دسته دیگر، مرز محله ها را در این بافت ها "مبهم" دانسته و معتقد هستند هر محله به صورت "تدریجی" به محله دیگری می رسد. هدف مقاله حاضر، "تشخیص" مرز محله در این بافت ها است. در این راستا، "محله علی قلی آقا" در بافت تاریخی شهر اصفهان، به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده و از روش تحقیق کیفیِ "تحلیل محتوای عرفی" استفاده شده است. در این رابطه، مرز محله علی قلی آقا از سه طریق مورد بررسی قرار گرفته است؛ مرز تاریخی، مرز محله بر اساس مصاحبه خانه به خانه و مرز ذهنی ترسیم شده توسط ساکنان محله. در میان این سه طریق، مرز تاریخی که بر اساس ساختار تاریخی دسترسی و عناصر شاخص محله کشف شده، نشان دهنده نظمی پنهان در ساختار بافت است و روش بدیعی را برای کشف مرز عینی محله در بافت های تاریخی شهرهای ایران ارائه می نماید. جالب آنکه صحت دستاوردهای این روش، توسط دو مرز دیگر تأیید می شود. در نهایت، مقاله به این نتیجه رسیده است که بر اساس ساختار تاریخی، مرز کاملاً مشخص و عینی در بخشی از محله وجود دارد. این مرز غالباً در بن بست ها و دربندها است و از پشت به پشت خانه ها می گذرد. همچنین در مکان هایی که مرز مشخص و عینی وجود ندارد، می توان حدود محله را بر اساس این مرز تعیین نمود.
بررسی ساختار مساجد سنتی، معاصر و پس از انقلاب اسلامی با روش نحو فضا (نمونه مورد مطالعه: مسجد جامع اصفهان، مسجد دانشگاه تهران، مسجد الغدیر، مسجد شهرک غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهرهای اسلامی، مساجد، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند. مسجد از دیرباز، به عنوان عنصری اساسی در جامعه بشری و به صورت های گوناگون مطرح بوده است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی معماری مساجد سنتی، به معرفی برخی از نگرش های موفق ارتباطات فضایی در مقیاس معماری مساجد امروزی بپردازد. در نگرش نحو فضا، با استفاده از سه شاخص "ارتباط"1، "هم پیوندی"2 و "عمق"3، به بررسی ویژگی های فضایی نمونه ها پرداخته می شود؛ لذا هدف از این پژوهش، بررسی و شناخت ارتباط های فضایی در معماری مساجد سه دوره سنتی4، معاصر5 و بعد از انقلاب اسلامی6 است. روش کار در بخش اول، به روش توصیفی- تحلیلی و جستجو در ادبیات پژوهش و در بخش دوم، به روش تحلیل الگوها و مقایسه تطبیقی بوده و از طریق روش آزمایشی (تحلیل الگوی فضایی) در نرم افزار "Space Syntax7"، پلان چهار مسجد در سه دوره ذکرشده، مورد آنالیز قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که سازمان دهی مرکزی با بهره گیری از حیاط مسجد جامع اصفهان با الگوی ارتباط فضایی (فضا در درون یک فضا)، در مقایسه با سه مسجد دانشگاه تهران (مجموعه ای/ فضای مشترک بین دو فضا)، مسجد شهرک غرب (مجموعه ای/ فضای متداخل) و مسجد الغدیر (خطی/ فضای مجاور)، از لحاظ ارتباط بیشتر است و در مقایسه با جانمایی ریزفضاها در سازمان دهی مسجد جامع اصفهان، ارتباطات در حیاط با سایر فضاها بیشتر هستند. همچنین، هم پیوندی فضاها در مسجد جامع اصفهان با توجه به بالا بودن آن، میزان یکپارچگی و دسترس پذیر بودن فضاها را بازگو می کند. در رابطه با شاخص عمق در هر چهار مسجد، فضاهای خدماتی، دارای بیشترین عمق و دید نسبت به فضای اصلی مسجد (حیاط/ ورودی و گنبدخانه) هستند. این کیفیت در پلان هر چهار مسجد، با کیفیت های مختلف سازمان دهی شده است.
ارزیابی آرای ساکنین محله در چگونگی بناهای میان افزا در بافت تاریخی جلفای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلفا، از محلات ارزشمند تاریخی اصفهان با قدمت صفوی است که به دلیل تفاوت فرهنگی- مذهبی شهروندان خود، بافت و معماری متفاوت از سایر محلات شهر دارد. مداخلات در بافت های تاریخی با رویکردهای گوناگون در سراسر جهان در حال انجام هستند. پژوهش حاضر به منظور پاسخ گویی به این سؤال که بناهای میان افزا در محله تاریخی جلفا چگونه باید باشند، شکل گرفت. پس از بررسی انواع مداخلات و با توجه به نقش کاربران در انواع توسعه، نگرش مردم گرایانه، به عنوان راهکار مناسب امروزی انتخاب شد و از طریق پرسش نامه ای که نظر ساکنین جلفا را درباره موضوع مورد بحث آزمود، انجام پذیرفت. در مورد بحث و نیاز به تفسیر و تحلیل مقولات گوناگون در ارتباط با ابنیه، از روش کیفی استفاده شده و در زمینه ارزیابی بناهای میان افزا در بافت، از قالب پرسش نامه بهره گرفته شده است. شیوه گردآوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای است. در تدوین پرسش نامه، تصاویر مربوط به بافت های گوناگون از جمله جلفا با انواع گونه های مداخلات از طریق آزمون خبرگان سازمان دهی شدند و تصاویر انتخابی به همراه سؤالات هماهنگ از تعداد 400 نفر از ساکنین با حداقل ده سال سکونت، مورد پرسش قرار گرفته و تعداد 370 مورد قبول، از طریق نرم افزار SPSS آنالیز شدند. در بررسی هم بستگی متغیرهای انواع بناهای میان افزا در بافت تاریخی، مشخص شد که ساکنین جلفا با وجود ارتباط معنادار بین معیارهای زیباشناختی مرتبط با بافت و رویکردهای طراحی که دارای حفاظت بیشتر و به سمت هماهنگی با بافت موجود بوده، در طراحی بنای جدید موافق تر هستند. یافته ها نشان دادند ترجیح ساکنین جلفا درباره رویکردهای مطابقت کامل بنا تا تضاد کامل، به ترتیب از بیشتر به کمتر بوده است.
ریزمؤلفه های کیفیت تجربی- زیبایی شناختی در فضاهای تجاری با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیطی و جنبه های متفاوت معماری داخلی مراکز خرید به عنوان عامل اثرگذار بر رفتار خرید مشتریان، اهمیت قابل توجهی در برقراری تعاملات اجتماعی دارند. در این پژوهش، با توجه به جامعیت مدل مکان پایدار در ارائه کیفیت های محیطی (عملکردی، تجربی- زیبایی شناختی و زیست محیطی) و در نظر داشتن موضوع پژوهش، به بررسی کیفیت تجربی- زیبایی شناختی در مراکز تجاری پرداخته می شود. امروزه با ورود تجدد و تحولات عظیم نظام زندگی مردم، در مراکز تجاری ایران بر خلاف بازارهای گذشته، به کارگیری عناصر بصری و زیباشناختی برای دریافت های احساسی و ادراکی از محیط، مورد بی توجهی واقع شده است. الگوبرداری از مفاهیم اصیل بازارهای سنتی در شناخت و درک محیط و استفاده از شیوه های نوین طراحی داخلی مراکز تجاری موفق در زمان حال در نقاط مختلف دنیا، از دغدغه های اصلی پژوهش برای برقراری تعاملات اجتماعی است. سؤال اصلی پژوهش این است که راهکارهای طراحی داخلی فضاهای تجاری با توجه به کیفیت تجربی- زیبایی شناختی در بازارهای سنتی و مراکز تجاری موفق، جهت برقراری روابط اجتماعی سازنده، کدام هستند؟ هدف پژوهش، معرفی معیارها و ریزمؤلفه های کیفیت تجربی- زیبایی شناختی (فرم و کالبد، ادراک ذهنی، کیفیت بصری مکان، عرصه همگانی، کیفیت های احساس برانگیز و چیدمان فضایی) در جهت افزایش تعاملات اجتماعی و نیز تبیین راهکارهای طراحی داخلی در مجتمع های تجاری است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است که با تحلیل محتوایی و کدگذاری داده های گردآوری شده توسط نرم افزارMAXQDA12 ، مفاهیم استخراج شدند. سپس از بین راهکارهای طراحی شده بر اساس ریزمؤلفه های کیفیت تجربی- زیبایی شناختی، نظرسنجی از خبرگان طراحی در قالب پرسش نامه طراحی شده انجام شد و نتایج با نرم افزار تحلیل آماری SPSS مورد ارزیابی قرار گرفتند. در نهایت از میان راهکارهای طراحی ارزیابی شده، جذابیت بصری از طریق رنگ و انعکاس نور مربوط به کیفیت بصری مکان و همچنین طراحی فضا به نحوی که برای کلیه افراد قابل استفاده باشد مربوط به کیفیت عرصه همگانی که بیشترین اولویت را در نظرسنجی داشته است، استخراج شدند.
بازخوانی نقش عناصر بصری ادراکی گذرهای بافت تاریخی یزد به منظور سامان دهی نظام ادراکی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گذرهای موجود در بافت های کهن، مکانی خلاق و زنده برای درک موقعیت انسان در محیط و پیوند او با گذشته است. ارتقای حس تعلق مکان در محلات بافت قدیم یزد به طریق تعامل مردم با فضاهای گذر، می تواند در مدیریت و اصلاح امور محلات، محیط مسکونی و سازمان دهی محلات، مؤثر واقع شود. این عامل به کمک عوامل ادراک محیطی، می تواند ارتباطی مستحکم و دوسویه میان سازمان ادراکی و نظم و تعیین فضای شهری ایجاد نماید. هدف مقاله حاضر، خوانش بهتر عناصر و مؤلفه های شهری، فهم روشن معنای مکان ها و تقویت هویت فردی و اجتماعی است. پرسش تحقیق پیش رو، مشخص نمودن نقش عناصر بصری گذر وقت و ساعت یزد در میزان ادراک هویتی مخاطب بر اساس عوامل ادراک محیط است. برای پاسخ به این سؤال، گذر وقت و ساعت یزد انتخاب شد و روش تحقیق در بخش اول، به صورت میدانی و توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و پژوهش های معتبر بوده و در بخش دوم، بر اساس روش پیمایشی با ابزار مشاهده، پرسش نامه و مصاحبه، به تحلیل داده ها و متغیرهای پژوهش پرداخته شده است. دیدگاه های مخاطبین گذر، طی پرسش نامه هایی با حجم آماری برگرفته از فرمول کوکران، در حیطه ادراک هویتی عناصر بصری جمع آوری شده و در قالب نرم افزار SPSS21، طی آزمون های آماری میانه مورد تحلیل قرار گرفتند. مؤلفه های مختلفی در ادراک محیط گذر وقت و ساعت توسط مخاطبان مد نظر قرار گرفته که عبارت بودند از؛ عمق ارتباط با گذر، آگاهی آنها نسبت به محیط و زمینه، اهل یزد بودن و ...؛ از سوی دیگر در نتایج تحقیق، عناصر بصری همچون؛ ساباط ها، تویزه ها، کف سازی سنگفرشی ازاره ها و ورودی برخی بناهای عمومی شاخص، اهمیت خاصی در بازخوانی عناصر بصری گذر وقت و ساعت یزد داشتند. در این راستا، ثبت گذر که حفاظت و احیای آن می تواند به تثبیت و تشدید نقش گذر در سامان نظام ادراکی ساکنان بینجامد، از جمله راهکارهای حفظ و احیای این گذر تاریخی است.
تبیین و ارزیابی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت فضاهای بازی کودکان در شهرها با تأکید بر جنبه های ایمنی و امنیت کودکان از دیدگاه والدین؛ مورد مطالعه بوستان کودک شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی دوران کودکی جهت توسعه مهارت های شناختی، روانی و جسمانی، ضروری است. زمین های بازی، فضاهایی هستند که فرصت های لازم برای توسعه مهارت ها و نیازهای اساسی کودک مثل؛ ارتباط با طبیعت، بازی و فعالیت و ... را فراهم می کنند. حضور کودک در این فضاها، نیازمند الزاماتی است تا محیطی ایمن و امن را برای او فراهم آورد. در همین راستا، هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های مؤثر بر کیفیت فضاهای بازی کودکان، ارزیابی عوامل مؤثر بر ایمنی و امنیت کودکان در فضای بازی به عنوان یکی از مهم ترین کیفیات فضاهای بازی کودکان، ارائه چارچوب طراحی جهت افزایش ایمنی و امنیت کودکان و در راستای ارتقای کیفیت محیطی فضای بازی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. تحلیل عاملی اکتشافی به عنوان مدل تحلیل، جهت نیل به هدف پژوهش استفاده شده است. در این پژوهش، فضای بازی بوستان کودک شهر اصفهان بر اساس 35 شاخص اثرگذار بر ایمنی و امنیت کودکان، بررسی شده است و تعداد 300 نفر از والدین کودکان حاضر در فضای بازی، مورد تحقیق واقع شده اند که با توجه به مقادیر مربوط به نتایج آزمون های کیسر-میر-اولکین و بارتلت، تعداد حجم نمونه جهت انجام پژوهش، تأیید شده است (746/0 KMO= و 000/0 SIG=).نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن بوده که عوامل تأثیرگذار در ایمنی و امنیت کودکان در فضای بازی بوستان کودک به ترتیب اولویت عبارت هستند از؛ 1. آسایش اقلیمی در فضای بازی کودکان، 2. وضعیت کف سازی زمین بازی، 3. ایمنی کودکان در استفاده از وسایل بازی و فضای سبز تعبیه شده در آن، 4. نحوه نورپردازی فضای بازی و انطباق پوشش گیاهی با آن، 5. فاصله از کاربری ها و عملکردهای سازگار، 6. شرایط حضور والدین در فضای بازی و مراقبت و نگهداری از آن، 7. آگاهی کاربران فضای بازی از شرایط فضای بازی و پیرامون آن، 8. آسیب پذیری کودکان در مقابل تجهیزات بازی و پوشش گیاهی، 9. امکان نظارت بر کودکان و فعالیت آنها در فضای بازی، 10. وجود آلودگی ها در فضای بازی یا مجاورت آن. در انتها سعی شده تا بر اساس یافته های به دست آمده و شناسایی نقاط ضعف اصلی فضای بازی بوستان کودک، به ارائه پیشنهاد اتی برای این موارد در راستای ارتقای ایمنی و امنیت پرداخته شود.