مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مدل معادلات ساختاری
حوزههای تخصصی:
در نظریه های اقتصاد خرد که شامل کاهش سود و کاهش هزینه می باشد، مصرف کنندگان کم درآمد (فقیر) باید دارای سود بیشتر و هزینه های کمتری نسبت به مصرف کنندگان با درآمد بالا باشند. لذا لازم است در نرخ آزاد سازی یارانه مصرف کنندگان با درآمد پایین بیشتر از مصرف کنندگان با درآمد بالا مورد توجه قرار گیرند. علاوه بر این، ترکیب و ساختار خانواده مصرف کنندگان فقیر (به ویژه کودکان) و اندازه سبد خانوار نیز در نرخ آزاد سازی یارانه مورد توجه قرار گیرد. با این حال مطالعات نرخ آزاد سازی یارانه تاکنون موفق به حمایت از ساختار خانواده مصرف کنندگان با درآمد کم نشده است. مطالعه حاضر نشان می دهد که در نظریه اقتصاد خرد نرخ آزاد سازی یارانه تاثیر اندازه سبد خانوار، ترکیب خانوار ویژگی کلیدی مصرف کنندگان با درآمد پایین می باشد. در این مطالعه از طریق تحلیل عاملی تاییدی به بررسی مدل معادلات ساختاری بین مصرف کنندگان کم درآمد، ساختار ترکیب خانوار، نرخ آزاد سازی یارانه و اندازه سبد خانوار خواهیم پرداخت . بدین منظور به عنوان مطالعه موردی مصرف کنندگان کم درآمد فروشگاه های زنجیره ای شهروند در سطح شهر تهران در نظر گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه 8/8 صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل مقاله حاضر از نرخ آزادسازی یارانه در مصرف کنندگان کم درامد نشان می دهد که تاثیر نرخ آزاد سازی یارانه بر مصرف کنندگان کم درآمد خیلی بیشتر از دهک های پردرآمد جامعه می باشد. علاوه بر این عوامل تاثیر عواملی دیگری چون ترکیب ساختار خانوار و اندازه سبد خانوار و میزان فقر مصرف کنندگان کم درامد در این امر دخیل می باشد. بنابراین پیشنهاد می گردد که خرده فروشان، تولید کنندگان و به ویژه دولت به دنبال راهکارهای تبلیغاتی برای بهینه سازی اندازه سبد خانوار مصرف کنندگان کم درامد باشد.
تبیین موانع فراروی جابه جایی پایتخت در ایران با رویکردی آمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی نظام حکومتی در ایران متمرکز است. از آنجا که در حکومت های متمرکز و تک ساخت، امنیت مرکزیت سیاسی (پایتخت) با امنیت کل نظام سیاسی (امنیت ملی) ارتباط مستقیمی دارد، جابه جایی پایتخت در ایران از دو منظر اهمیت ویژه ای پیدا می کند: اول سامان دهی شهر تهران و تعادل بخشی به نظام شهری و منطقه ای کشور و دوم حفظ امنیت سیاسی کشور. جابه جایی پایتختِ افزون بر 220ساله ایران از تهران به نقطه ای دیگر ازجمله مباحثی است که همواره طی سال های اخیر بدان پرداخته شده است. اما به علل مختلف تاکنون اقدامی عملی در این خصوص صورت نگرفته است. از این رو هدف از نگارش این مقاله که با روش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی نگاشته شده است، شناسایی موانع و چالش های اصلی فراروی جابه جایی پایتخت و ارائه راهبردهایی در جهت رفع این موانع است. در این راستا هفت مؤلفه اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اجرایی، اجتماعی – فرهنگی، قانونی و طبیعی – اکولوژیکی در قالب 55 گویه انتخاب و توسط نخبگان دانشگاهی وزن دهی شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل معادلات ساختاری، نتایج حاکی از آن است که عامل قانونی با ده گویه بیشترین تأثیرات مستقیم (89/0) و غیرمستقیم و موانع طبیعی – اکولوژیکی با میزان اثر 33/0 کمترین اثر را بر جابه جایی پایتخت گذاشته است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه برای اولویت سنجی موانع نشان می دهد نظر کارشناسان، اولویت را به موانع اجرایی داده است که با وزن نهایی 218/0 و نرخ ناسازگاری 222/0 رتبه نخست را در اولویت بندی موانع کسب کرده است.
مدل یابی معادلات ساختاری تاثیر مولفه های مورد تاکید در قرآن کریم بر شکل گیری سازمان سرآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مولفه های مورد تاکید در قرآن کریم بر شکل گیری سازمان سرآمد می باشد. لذا در اولین گام با بررسی و مطالعه آیات قرآن، ابعاد و عوامل متناسب با سازمان سرآمد استخراج گردید و در مرحله بعد و با استفاده از تکنیک دلفی در مورد تناسب این ابعاد و عوامل از خبرگان نظرخواهی شد. با توجه به نتایج به دست آمده پرسشنامه طراحی شد. جامعه مورد بررسی این پژوهش موسسات آموزش عالی شهر مشهد می باشد که نمونه به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب گردید. محاسبات انجام شده با استفاده از نرم افزار SPSS 16.0 حاکی از این است که شاخص KMO برابر با 0.909 بوده و نشان دهنده مناسب بودن تعداد نمونه جهت انجام تحلیل عاملی می باشد و مقدار آلفای کرونباخ معادل 0.944 بوده که گویای پایایی قابل قبول پرسشنامه می باشد. در جهت آزمون، بررسی برازش و اصلاح مدل مفهومی پژوهش از مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر و نرم افزار LISREL 8.50 استفاده شد که مدل پیشنهادی مورد تایید واقع گردید. مقادیر t مربوط به فرضیات معادلات ساختاری بیانگر این است که بین ارتباط با خدا، ارتباط با دیگران و ارتباط با خود و سازمان سرآمد ارتباط مستقیم، مثبت و معناداری برقرار است. مقادیر t مربوط به فرضیات معادلات اندازه گیری گویای این است که تمامی شاخصها در اندازه گیری متغیرهای پنهان موثرند. با توجه به شاخصهای برازش و تایید فرضیات می توان گفت مدل پیشنهادی از برازش قابل قبول و از قدرت تبیین مناسبی برخوردار می باشد.
سنجش اثرگذاری عوامل اجتماعی- فرهنگی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری (مورد شناسی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برند مقصد در مرکز راهبردهای بازاریابی سازمان های مدیریت مقصد قرار گرفته است، زیرا تعهد مصرف کننده به توصیه دیگران نسبت به سفر به آن مقصد یا بازگشت مجدد گردشگر به مقصد است. عوامل اجتماعی- فرهنگی به عنوان یکی از نهادهای مهم و تأثیر گذار در مدل رفتار مصرف کننده معرفی شده است. هدف این پژوهش، سنجش میزانِ اثرگذاری چهار عامل فرهنگ، خانواده، گروه های مرجع و طبقه اجتماعی بر وفاداری به برند مقصد گردشگری است. جامعه آماری مورد بررسی شامل گردشگران ورودی به شهر اصفهان و حجم نمونه در این پژوهش 242 نفر بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS، آزمون t مستقل و معادلات ساختاری، میزان اثرگذاری هفت متغیّر مستقل (شامل خانواده، گروه های مرجع، طبقه اجتماعی و چهار بُعد فرهنگی «هافستد» شاملِ مردسالاری در مقابل زن سالاری، جمع گرایی در مقابل فردگرایی، شاخص اجتناب از عدم اطمینان در مقابل ریسک پذیری و قدرت) بر متغیّر وابسته وفاداری به برند مقصد مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهند، فقط چهار متغیّر از هفت متغیّر مستقل بر وفاداری به برند مقصد تأثیرگذارند. در این میان، گروه مرجع با ضریب تأثیر 74 دارای رتبه اول، طبقه اجتماعی با ضریب تأثیر 35 دارای رتبه دوم، فرهنگ مردسالاری در مقابل زن سالاری با ضریب تأثیر 33 در رتبه سوم و خانواده با ضریب تأثیر 26 در رتبه چهارم است. همچنین نتایج نشان می دهد، طبقات بالا و بالای متوسط نسبت به طبقات پایین و پایین متوسط به برند مقصد وفادارتر هستند.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی پیاده راه ها بر شهروندان در بافت های قدیمی (مطالعه موردی: پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
237 - 264
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در بسیاری از شهرهای جهان، تلاش هایی برای بهبود شرایط زندگی در بافت مرکزی صورت گرفته است. یکی از رویکردهای کارآمد در این زمینه، پیاده راه سازی است که به عنوان پروژه ای توسعه ای، نیازمند بررسی و تحلیل از ابعاد مختلف است؛ بنابراین، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پیاده راه ها، یاری کننده برنامه ریزان و مدیران شهری برای تهیه و اجرای منطقی و صحیح این پروژه هاست. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر پذیری اجتماعی شهروندان از پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه در بافت قدیمی و مرکزی است. روش پژوهش، ارزیابی پس از اجراست که در چارچوب روش های تحلیلی قرار دارد. برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G Power با احتمال برگشت ناپذیری، با توجه به نامشخص بودن تعداد مراجعه کنندگان به پیاده راه و با درنظرگرفتن جمعیت حوزه فراگیر، 300 نفر برآورد شد. انتخاب نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گرفت و تحلیل داده ها با مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل انجام شد. براساس نتایج تحلیل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هریک از شاخص ها و متغیرها، شاخص های عدالت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و ایمنی و امنیت در پیاده راه خیام جنوبی، با کمبودها و موانع زیادی مواجه است، اما شاخص های تعاملات اجتماعی، هویت شهروندی و مشارکت شهروندان وضعیت نسبتاً مناسبی دارد. به عبارت دیگر، تأثیرات اجتماعی پیاده راه خیام در زمینه مشارکت و ارتقای تعاملات اجتماعی بر شهروندان مثبت است.
تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخص های منطقه ای مورد: شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش نابرابری و محرومیت بین مناطق شهری و روستایی اثرات منفی ناخواسته ای، مانند افزایش مهاجرت، شهرنشینی و افزایش جرم در جامعه را در پی خواهد داشت. برای تحقق توسعه روستایی، کاهش این نابرابر ی ها، باید به عنوان یک اصل برای سیاست گذاران در اولویت قرار گیرد. بدین سان، ارائه مدلی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخص های محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت مهم است. هدف پژوهش، تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخص های منطقه ای است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی مهم ترین شاخص های محرومیت، و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به ارائه الگویی از محرومیت اقدام گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر است (11289 N = ). با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته ها نشان داد که از میان هیجده شاخص در نظر گرفته شده برای سنجش محرومیت روستایی، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند و روستاهای منطقه در زمینه این شاخص ها در وضعیت محرومی به سر می برند. از این یازده شاخص، سه شاخص درآمد و پس انداز (219/0)، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی محرومیت، سه شاخص آموزشی (147/0)، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساخت های فرهنگی (120/0) و حقوق قومیت ها و اقلیت ها (164/0) مربوط به بعد سیاسی-فرهنگی و سه شاخص محیط زیست روستا (135/0)، شبکه معابر روستا (102/0) و زیرساخت های روستایی (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی محرومیت بوده است. همچنین نتایج بدست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مرتبه دوم محرومیت تحت تأثیر عامل های پنهان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی- فرهنگی و محیطی- کالبدی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تأیید کلیه این روابط دارد.
تبیین مدلی برای پیش بینی تعارض زناشویی بر اساس تمایز یافتگی و تیپ های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
57 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی تعارض زناشویی از طریق تمایز یافتگی و تیپ های شخصیتی است زیرا شناخت عوامل افزایش دهنده ی تعارض زناشویی نقش مهمی در کاهش طلاق دارد. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه ی والدین دانش آموزان شهرستان سنندج در سال 1396 است. نمونه موردمطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از والدین بود که به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند و هرکدام پرسشنامه های تمایز یافتگی، تیپ شخصیتی و تعارض زناشویی را تکمیل نمودند. داده های حاصل از پرسشنامه ها با دو نرم افزار Spss و Amos مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها بیانگر رابطه همبستگی منفی و معنی دار بین تعارض زناشویی با تیپ های شخصیتی (به جز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی است. به عبارت دیگر تیپ های شخصیتی (به جز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی بالا سبب کاهش تعارض زناشویی می شود و برعکس. همچنین همبستگی بین تیپ شخصیتی و تمایز یافتگی مثبت و معنی دار است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تیپ شخصیتی افراد و سطح تمایز یافتگی آن ها می توانند فاکتورهای خوبی برای سنجش و پیش بینی تعارض زناشویی باشد.
طراحی مدل کنش پس اندازی: پیش آیندها، پس آیندها و استراتژی های کنش و واکنش (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
103 - 125
حوزههای تخصصی:
برخی کنشگران اجتماعی بصورت هدفمند، آگاهانه و بر اساس طرح از پیش تعیین شده ای، رفتارهایی همچون تملق، چاپلوسی، عرض ارادت بیش از حد، دید و بازدیدهای بیش از عرف و سایر چنین رفتارهایی را مرتکب می شوند تا در موقعیت های آتی از این پس انداز جهت کسب قدرت و منافع اقتصادی استفاده نمایند. این کنش گری ها معلول عوامل خرد و کلانی هستند که علاوه بر تهدید سلامت و اثربخشی سازمان، باعث نهادینه شدن رفتارهای نابهنجار در سازمان می گردند. هدف مقاله حاضر، شناسایی علل و پیامدهای نظریه کنش پس اندازی در میان کارکنان سازمان های دولتی براساس تئوری داده بنیان می باشد. پژوهش به روش کیفی، و با بهره گیری از نظر متخصصان، و افراد باتجربه در این زمینه انجام شده است. تعداد افراد نمونه را20 نفراز مدیران واساتید دانشگاه، تشکیل داده است. پس از کدگزاری، مفهوم سازی و مقوله بندی مدل تشکیل گردید. نتایج تجزیه وتحلیل یافته ها نشان دادکه ضمن مشخص شدن استراتژی های کنش و واکنش پس اندازی 7 عامل علی، 4 عامل زمینه ساز، و4 عامل مداخله گر منجر به بوجودآمدن کنش پس اندازی می شوند. همچنین مشخص گردیدکه کنش پس اندازی منجربه عدم توجه به شایسته سالاری، حاکمیت رفتارهای ثناگویانه وارزیابی های ناعادلانه می گردد. در نهایت کیفیت و آزمون مدل مفهومی، به ترتیب، از طریق اعتبار اشتراک و حشو و مدل معادلات ساختاری مورد بررسی و تایید قرار گرفت.
بررسی تأثیر هزینه های نمایندگی بر شکاف مالیاتی با رویکرد مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
185 - 210
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، اثر هزینه های نمایندگی بر شکاف مالیاتی با رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور، اطلاعات مورد نیاز برای یک دوره نه ساله بر اساس صورت های مالی حسابرسی شده طی سال های 1385 الی 1393 جمع آوری شده است. به منظور سنجش هزینه های نمایندگی (متغیر پنهان) به عنوان متغیر مستقل، از متغیرهای مشاهده پذیر (نسبت به کارگیری دارایی ها، نسبت هزینه های اختیاری، اندازه شرکت، نسبت Q توبین و نسبت جریان وجوه نقد آزاد) استفاده شده است. شکاف مالیاتی به عنوان متغیر وابسته با استفاده از تفاوت مالیات قطعی و مالیات ابرازی محاسبه شده و اثر متغیرهای سودآوری و نسبت اهرمی نیز بر آن کنترل شده است. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول الگوهای اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاکی از آن است که هزینه های نمایندگی اثر منفی بر شکاف مالیاتی دارد هر چند که شدت آن از نظر آماری معنادار نیست. همچنین بین متغیرهای کنترلی (نسبت سودآوری و اهرم مالی) و شکاف مالیاتی رابطه معناداری وجود ندارد.
غنی سازی کار – خانواده و رفتارهای کاری نوآورانه؛ سرمایه روان شناختی به مثابه متغیر میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران و نظریه پردازان مدیریت بر اهمیت توسعه، پرورش و استفاده از ظرفیت های نوآورانه بالقوه در رفتار کارکنان برای موفقیت سازمان تأکید دارند. پژوهش های مختلفی برای افزایش ظرفیت های بالقوه نوآوری در رفتارهای کاری کارکنان و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. ازجمله این عوامل می توان به سرمایه روان شناختی و غنی سازی کار و خانواده اشاره کرد؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه غنی سازی کار خانواده با رفتارهای کاری نوآورانه با توجه به نقش میانجی سرمایه روان شناختی است. جامعه آماری این پژوهش را 155 نفر از مدیران و کارکنان مرکز آموزش مدیریت دولتی تشکیل می دهند. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه و نمونه ای متشکل از 110 نفر به روش تصادفی ساده جمع آوری و با روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. روایی سؤال های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. نتایج مدل معادلات ساختاری، فرضیه های پژوهش را تأیید کرد؛ همچنین نشان داده شد، سرمایه روان شناختی به عنوان متغیر میانجی اثر کامل بر رابطه بین غنی سازی کار-خانواده و رفتارهای کاری نوآورانه دارد.
تأثیر بی عدالتی ادراک شده بر فرسودگی شغلی کارکنان با اثر میانجی تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی به علت تبعات فردی و اجتماعی آن همواره موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته و شناسایی عوامل تشدیدکننده و کاهنده آن حائز اهمیت بوده است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین بی عدالتی ادراک شده، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی است. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر معادلات ساختاری است. اعضای نمونه آماری این پژوهش که از طریق فرمول تعیین حجم نمونه جامعه محدود محاسبه شد، 127 نفر از کارکنان «اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران» بودند. برای سنجش روایی پرسشنامه پژوهش از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی متغیرهای بی عدالتی ادراک شده، تعهد سارمانی و فرسودگی شغلی به ترتیب 904/0، 781/0 و 908/0 به دست آمد. فرضیه های پژوهش به کمک مدل سازی معادلات ساختاری بررسی شدند. طبق نتایج، بی عدالتی ادراک شده تأثیری مستقیم، مثبت و معنادار بر فرسودگی شغلی کارکنان دارد؛ از سویی دیگر تعهد سازمانی می تواند موجب کاهش فرسودگی شغلی در کارکنان شود.
بررسی و تحلیل مدل اندازه گیری و تعیین سطح مفهوم کیفیت زندگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم کیفیت زندگی کاری و تعیین سطح آن در میان نیروی انسانی شاغل در مراکز خدمات اطلاعاتی و دانشی و درنهایت تبیین مدل اندازه گیری آن است. تحلیل مفهوم کیفیت زندگی کاری عملاً به ساخت یک ابزار برای سنجش این مفهوم منجر شد. این پژوهش، کاربردی و از نوع پیمایشی توصیفی است. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران و کارشناسان ارشد کتابخانه های دانشکده ای «دانشگاه تهران» و در بخش کمّی، نیروی انسانی این کتابخانه ها هستند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه و در بخش کمّی با استفاده از پرسشنامه پژوهشگرساخته صورت گرفت. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی، 9 عامل دریافت کافی و منصفانه، محیط کار ایمن و بهداشتی، فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون گرایی در سازمان، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، توسعه قابلیت های انسانی و سرپرست شایسته را تأیید کرد.
طراحی و تبیین الگوی ارتباط کارآفرینی سازمانی و عملکرد سازمانی با نقش میانجی بازارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد سازمانی و با لحاظ کردن بازارگرایی، به عنوان متغیر میانجی، انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش متغیرها طراحی شد و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه گیری توسط تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی در میان نمونه ای متشکل از 292 نفر از مدیران شرکت های صنایع شیمیایی و فرآورده های نفتی ایران توزیع شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل 80/8 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که کارآفرینی سازمانی طبق الگوی تحلیل مسیر ارائه شده بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت دارد؛ همچنین بازارگرایی، به عنوان متغیر میانجی، در ارتباط بین کارآفرینی سازمانی و عملکرد سازمانی نقش ایفا می کند.
تاثیر سبک رهبری بر رفاه کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان اداره آموزش و پرورش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبیین تاثیر موثرتر سبک رهبری تحول گرا بر رفاه کارکنان (کیفیت زندگی کاری، رضایت از زندگی، تعهد سازمانی و کاهش فرسودگی شغلی ) نسبت به سبک رهبری تبادلی می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 140 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش تهران بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 103 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک رهبری چند عاملی (MLQ ) (باس و آولیو ، 2005) و کیفیت زندگی کاری (سرجی ، 2001)، فرسودگی شغلی (مزلج و جکسون ، 1981)، تعهد سازمانی (ماودی ، 1979) و رضایت از زندگی (سرجی ،2001) استفاده شده است. آزمون فرضیات با استفاده از مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار PLS انجام شده است. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده و همه ضرایب همبستگی در سطح 01/0 معنادار بوده و هر دو سبک رهبری بر رفاه کارکنان موثر بوده اند اما تاثیر سبک رهبری تحول گرا بیشتر بوده است و این سبک منجر به ارتقای کیفیت زندگی کاری و در نتیجه رضایت از زندگی کارکنان اداره می شود اما تاثیر فرسودگی شغلی و تعهد سازمانی بر رضایت از زندگی کارکنان معنادار نبوده است. نتایج و پیشنهادها در حوزه سبک رهبری و رفاه کارکنان در اداره آموزش و پرورش نشان داده است که مدیران باید از سبک رهبری تحول گرا به منظور ارتقای رفاه کارکنان استفاده کنند.
رابطه بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با سرمایه های روانشناختی معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
141 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر" بررسی و ارزیابی رابطه بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با سرمایه های روانشناختی معلمان"می باشد.به این منظور جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان ابتدایی منطقه 14 تهران بود که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تدریس بوده اند، که از بین آن ها 270 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کرجسی و مورگان انتخاب گردید. سپس داده ها از طریق دو پرسشنامه جمع آوری شدند. روش تحقیق پژوهش توصیفی -پیمایشی بوده و با استفاده از روش های همبستگی و مدل معادلات ساختاری(SEM) است که به صورت میدانی اجرا شده است. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ارتباط مثبت و معناداری بین رهبری مثبت گرا و ابعاد آن با سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس مربوطه وجود دارد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد.
اعتبارسنجی الگوی پذیرش تغییر برنامه ی درسی معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
221 - 235
حوزههای تخصصی:
امروز با توجه به تغییرات سریع در حوزه ی فناوری و نیازهای کنونی و آینده، تغییر برنامه ی درسی بیش از پیش ضروری می نماید. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی الگوی پذیرش تغییر برنامه ی درسی معلمان دوره ابتدایی شهر بیرجند طراحی و اجرا گردید. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش کل معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند را که شامل 500 نفر بودند در بر گرفت. نمونه ی مورد بررسی به شیوه ی خوشه ای تصادفی تعداد 220 مشارکت کننده برآورد و مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پرسشنامه ی تدوین شده از پایایی و روایی بالایی برخوردار است. تمامی مسیرها در مدل مورد بررسی جز یک مسیر تأیید گردید و مدل از برازش خوبی برخوردار بود. نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه ی درسی، پیش بینی کننده ی ادراک آنان از مفید بودن و آسان بودن تغییر برنامه ی درسی است. ادراک از مفید بودن تغییر برای دانش آموزان نتوانست پیش بینی کننده ی پذیرش تغییر برنامه ی درسی باشد. ادراک از آسان بودن اجرای برنامه ی درسی تغییریافته، پیش بینی کننده ی پذیرش تغییر برنامه ی درسی است.
چالش های بهره وری مدیران دانشگاههای باز و از دور با ارائه مدل و راهبردهای اصلاحی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به بهره وری در دانشگاه ها و متغیرهای موجود در این فرآیند می تواند در بالا بردن بهروری مدیران دانشگاه ها مؤثر باشد. بنابر این هدف از اجرای این پژوهش تعیین چالشهای بهره وری مدیران دانشگاههای باز و از دور و ارائه مدل و راهبردهای اصلاحی در دانشگاه های باز و دور می باشد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران دانشگاههای باز و از دور تهران در سال 1396 بود. تعداد نمونه 246 نفر و روش نمونه گیری در دسترس بود و با استفاده از lisrel ، SPSS داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: عواملی چون پایین بودن سطح کیفی انجام امور، ناکارآمد بودن ساختار سازمانی، ضعف نظام های مدیریتی، فقدان شایسته سالاری در مدیریت، فقدان اعتماد میان مدیران و کارکنان، کمبود آموزش های مناسب و به روز در زمینه بهره وری، نداشتن چشم انداز دوربرد در مدیریت، روشن نبودن مأموریت های سازمان، کمبود اخلاقیات کاری در کارکنان، کمرنگ شدن نظام مشارکت کارکنان در درون سازمان، از عوامل چالش در بهره وری مدیران می باشد. نتیجه گیری: این مدل می تواند راهگشای افزایش بهره وری مدیران دانشگاههای باز و از دور را فراهم بیاورد باید سطح کیفی انجام امور، ناکارآمد بودن ساختار سازمانی، ضعف نظام های مدیریتی، فقدان شایسته سالاری در مدیریت را در دانشگاههای باز و از دور اصلاح و عملیاتی نمود. از نتایج این پژوهش می توان در وزارتین بهداشت و علوم، دانشگاه آزاد، دانشگاه های باز و از دور استفاده نمود.
مدلسازی معادلات ساختاری تأثیر محدودیت ها بر رضایت مندی گردشگران ورزشی: نقش میانجی انگیزه های گردشگران ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۴۱)
294 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مدلسازی معادلات ساختاری تأثیر محدودیت ها بر میزان رضایت مندی با نقش میانجی انگیزه های گردشگران ورزشی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه گردشگران پیست های اسکی استان تهران (دیزین، شمشک، توچال و آبعلی) بودند که با توجه نامشخص بودن تعداد دقیق جامعه (10000=N) با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان، 370 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نامتناسب (به علت عدم دسترسی به تعداد مراجعه به هر کدام از پیست های اسکی) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محدودیت ها، انگیزه ها و رضایت مندی گردشگران ورزشی وی (2008) بود که پس از ترجمه و بومی سازی، روایی صوری و محتوایی آن توسط 11 تن از استادان متخصص در حوزه توریسم ورزشی تأیید و روایی سازه هم با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی (CFA) بررسی شد. پایایی ابزارها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای متغیرها 84/0، 87/0 و 79/0 به دست آمد. داده ها جهت مدل یابی به روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel تحلیل شدند. نتایج پژوهش تأییدکننده روابط ساختاری مفروض بود. به طوری که متغیر محدودیت ها هم به طور مستقیم (19/0-) و هم غیرمستقیم از طریق میانجی انگیزه ها (44/0-) در جهت معکوس بر میزان رضایت مندی گردشگران تأثیرگذار بودند. همچنین انگیزه ها نیز به طور مستقیم بر رضایت مندی گردشگران تأثیر معنادار و مثبت داشت (14/1)؛ بنابراین نتایج و مدل ساختاری بیان کننده این است که با کاهش و رفع محدودیت ها هم بر میزان انگیزه ها و هم بر میزان رضایت مندی گردشگران ورزشی برای حضور در پیست های اسکی افزوده می شود.
بررسی روابط ساختاری میان پنداشت ها و رویکردهای یادگیری علوم در دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
181 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری پنداشت های یادگیری و رویکردهای یادگیری علوم دانشآموزان متوسطه بود. جامعه آماری، دانش آموزان متوسطه رشته های علوم تجربی و ریاضی و فیزیک شهر کرمان بودند و 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه های پنداشت های یادگیری علوم و رویکردهای یادگیری علوم (اقتباس از لی، یوهانسن و تی سای، 2008) با روش تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد. پبر این اساس، ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه پنداشت های یادگیری علوم 80/0 و برای پرسشنامه رویکردهای یادگیری علوم 73/0 برآورد شد. ضریب روایی همگرا (AVE) نیز برای هر یک از مولفه های پژوهش بین 51/0 تا 63/0 در نوسان بود. نتایج تحلیل عاملی مدل شش مولفه ای پنداشت های یادگیری علوم و مدل چهار مولفه ای رویکردهای یادگیری علوم نشان داد که میزان شاخص های برازش تحلیل عاملی تاییدی در حد مطلوب و نسبتاً مطلوب بوده و بنابرین این دو ابزار، الگوهای اندازه گیری قابل قبولی در جامعه دانش آموزان متوسطه ایرانی هستند. همچنین نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که «افزایش دانش» قوی ترین پیش بین انگیزه سطحی و «فهمیدن و دیدن به شیوه ای جدید» قوی ترین پیش بین انگیزه عمیق بود ولی سایر مولفه های مربوط به پنداشت های یادگیری علوم، به طور مستقیم پیش بین معناداری برای راهبرد سطحی نبودند. از میان مولفه های مربوط به سطوح بالای پنداشت های یادگیری علوم نیز تنها اثر مستقیم مولفه «به کارگیری» بر راهبرد عمیق معنادار بود. از سوی دیگر، اثر غیرمستقیم «افزایش دانش» بر راهبرد سطحی (با میانجی انگیزه سطحی) بیشتر از تاثیر غیرمستقیم «به خاطرسپاری» بر راهبرد سطحی با همین میانجی بود. این نتایج نشان داد که پنداشت های یادگیری علوم دانش آموزان متوسطه، رویکردهای یادگیری آن ها در علوم را پیش بینی می کند
طراحی و تبیین الگویی برای سازمان های یادگیرنده و ارزیابی کاربست آن در مراکز آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری سازمان یادگیرنده و بررسی میزان کاربست آن در دانشگاه تهران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بودهاست. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه تهران به تعداد 2730 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 243 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر مدل پیتر سنگه(1990) با پایایی(94/0=α) استفاده شد. روایی محتوا و سازه این پرسش نامه نیز بررسی و تأیید گردید. به منظور تحلیل داده ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تی تک نمونه ای استفاده شده-است. نتایج نشان داد، مدل سازمان یادگیرنده از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بودهاست. بر این اساس، قابلیت های فردی بر الگوی ذهنی(24/0=γ) و نگرش سیستماتیک(52/0=γ) تأثیرگذار بودهاست. نگرش سیستماتیک نیز بر آرمان مشترک(51/0=β) و یادگیری جمعی(44/0=β) تأثیرگذار بوده و آرمان مشترک نیز بر یادگیری جمعی(17/0=β) تأثیر داشته است. نهایتاً این که، الگوهای ذهنی بر آرمان مشترک و یادگیری جمعی و هم چنین قابلیت های فردی بر آرمان مشترک تاثیر نداشتهاست. نتایج بررسی میزان کاربست ابعاد سازمان یادگیرنده نیز نشان داد، کاربست سازمان یادگیرنده و ابعاد آن در جامعه هدف، پایین تر از حد متوسط بوده و فقط الگوهای ذهنی در حد متوسط بودهاست.