مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
زاهدان
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
251 - 270
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان توفیق طلبی و وجدان کاری کارکنان و پیش بینی آن از طریق پایبندی به رفتارهای اخلاقی کارکنان اداره ی آموزش و پرورش شهر زاهدان ناحیه ی یک و دو می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف «کاربردی» و از نظر جمع آوری اطلاعات، همبستگی می باشد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی کارکنان اداره ی آموزش و پرورش زاهدان ناحیه ی یک و دو به تعداد 223 نفر می باشد. روش نمونه گیری، طبقه ای بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برآورد شده است. به این ترتیب با توجه به جامعه ی 223 نفری پژوهش، حجم نمونه 138 نفر به نسبت نواحی تعیین شد. پژوهش حاضر دارای سه متغیر اصلی می باشد که رفتارهای اخلاقی با پرسشنامه ای از لوزیر (1993)، توفیق طلبی با پرسشنامه ی سپاهی (2012) و وجدان کاری با پرسشنامه ی کاستا و مک کرای (1992) مورد سنجش قرار گرفتند. روایی پرسشنامه ها به صورت صوری مورد تایید اساتید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که پرسشنامه های رفتارهای اخلاقی، توفیق طلبی، و وجدان کاری به ترتیب دارای پایایی مقبول 93/.، 87/.، و7/. می باشند. در این پژوهش از دو روش توصیفی و استنباطی (آزمون های آماری t تک گروهی، t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که کارمندان اداره ی آموزش و پرورش زاهدان در دو ناحیه به میزان بالایی به رفتارهای اخلاقی پایبند هستند؛ توفیق طلبی کم تر از متوسط و وجدان کاری بالایی دارند. بین پایبندی به رفتارهای اخلاقی با توفیق طلبی و پایبندی به رفتارهای اخلاقی با وجدان کاری رابطه ی معناداری مشاهده نشد. اما بین توفیق طلبی با وجدان کاری رابطه ی معنی دار و مثبتی دیده شد. پایبندی به رفتارهای اخلاقی به میزان 3 درصد توانست توفیق طلبی را پیش بینی کند؛ که این میزان پیش بینی کم می باشد.
تبیین اثر قومیت بر دلبستگی مکانی در شهرهای چند قومی پژوهش موردی: مناطق یک و دو شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی مکانی از شالوده های هویت فردی، سرمایه اجتماعی، مشارکت و آمادگی شهروندان برای فداکاری به منظور توسعه و ارتقای مکان و محله است؛ به این اعتبار، نبود یا ضعف دلبستگی مکانی، آسیب و چالشی آشکار تلقی می شود.هدف پژوهش حاضر، آزمون ارتباط میان عنصر قومیت شهروندان با شاخص دلبستگی مکانی آنها به محله اقامتشان است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بسته پژوهشگرساخته است که با نمونه گیری تصادفی دومرحله ای و با حجم نمونه 380 واحد در 5 محدوده زاهدان انجام شد. مدل های تحلیل عبارت اند از: ANOVA، کای دو، T تک نمونه ای، T نمونه های مستقل، و برای آزمون تکمیلی، مدل های کندال تائو b، کندال تائو c، سامرز d و لامبدا به کار رفت. روایی ابزار با نظر استادان خبره و پایایی پژوهش با آلفای کرونباخ (85/0) تأیید شد. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص دلبستگی مکانی شهروندان زاهدان به گونه معناداری کمتر از حد متوسط است. همچنین برخلاف فرضیه پژوهش، ارتباط معناداری میان عنصر قومیت شهروندان با شاخص دلبستگی مکانی آنها دیده نشد؛ این در حالی است که شاخص میزان دلبستگی مکانی شهروندان با شاخص مرغوبیت فضایی محله ارتباطی معنادار دارد. میزان دلبستگی مکانی شهروندان نیز به گونه ای معنا دار با شاخص میزان خدمات شهری محله مرتبط است؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقای هویت فردی، سرمایه اجتماعی، مشارکت و آمادگی شهروندان برای توسعه محله ای، میزان دلبستگی مکانی آنها ارتقا یابد. برای ارتقای دلبستگی مکانی شهروندان، ارتقای خدمات شهری در سطح محله اجتناب ناپذیر است؛ زیرا برخلاف تصور عام همگنی ناشی از عنصر قومیت سبب دلبستگی مکانی نمی شود؛ بلکه مرغوبیت فضایی محله و سطح خدمات آن دلبستگی مکانی را ایجاد می کند و تعمیق می بخشد. نوآوری پژوهش در این است که تاکنون در ایران ارتباط شاخص دلبستگی مکانی با عنصر قومیت شهروندان بررسی و تبیین نشده است
مطالعه مدارای دینی اهل تشیع و اهل تسنن شهر زاهدان و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدارای دینی و علل افزایش یا فرسایش آن، در جهانی آکنده از تنوع قومی، مذهبی و... به لحاظ نظری و تجربی به وضوح مشهود است. هدف این مقاله بررسی مدارای دینی بین دو گروه شیعه و سنی شهر زاهدان و عوامل مؤثر بر آن است. روش تحقیق پیمایش، و ابزار گردآوری آن پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق همه مردان و زنان 18 سال به بالای شهر زاهدان است که با فرمول کوکران، 384 نفر از آن ها برای مطالعه تعیین شدند. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. نتایج نشان داد میانگین مدارای دینی 8/62 است که برمبنای مقیاس صفر تا صد بالاتر از حد متوسط است. میانگین مدارای دینی پاسخگویان در ابعاد همزیستانه، خویشتن دارانه و نسبی گرایانه به ترتیب معادل 8/64، 4/66 و 4/57 بوده است. همچنین یافته ها بیانگر آن است که مدارای دینی با سرمایه اجتماعی و تعلق ملی رابطه مستقیم، و با قوم گرایی رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره نیز نشان داد متغیرهای سرمایه اجتماعی، تعلق ملی، قوم گرایی و سن 21 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. همچنین برازش مدل مطلوب بود که گویای تطابق آن با واقعیت است.
تبیین رویکرد توسعه حفاظت محور درهویت یابی منظر شهری زاهدان دوره پهلوی از طریق نشانه شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظر شهری زاهدان متنی چند لایه است که در آن لایه های مختلف انسانی، طبیعی و مصنوع بر پایه ی قواعد هم نشینی/جانشینی در کنار یک دیگر قرار گرفته و از طریق فرایندی ارتباطی به صورت ریزوماتیک، با به کارگیری ابزار مذاکره و ترجمه بینارمزگانی هم تافت معنا داری را به وجود آورده اند و از زمان پیدایش تا به امروز در مواجهه با تغییرات ناشی از توسعه و پیشرفت، به سبب رابطه ی دیالکتیکی که با فرایند توسعه برقرار نموده، ویژگی ها، قابلیت ها و ظرفیت های هویتی جدیدی کسب کرده که در راستای الگوواره ی پیشین بوده است. اما در دهه های اخیر، توسعه به مثابه ی «دیگری» با عدم مذاکره و ارتباط صحیح با رمزگان سنتی این شهر، رفتار ریزوماتیک آن را مختل کرده و شکافی میان شبکه ی منسجم شهر به وجود آورده است. در این چرخش الگوواره امروزه ساکنین شهر زاهدان با روایتی شلخته روبه رو بوده و احساس تعلق و دل بستگی به آن را تا حدی از دست داده اند. لذا هدف این پژوهش ارائه ی راهکاری است که هویت یابی منظر شهری زاهدان دوره ی پهلوی را مد نظر دارد که این مهم از طریق بازیابی و خوانش نشانه های هویت مند مستتر در لایه های این شهر از طریق نشانه شناسی لایه ای و روش پیدایشی آن ممکن می گردد. نشانه شناسی لایه ای معتقد است متن یک شهر به تدریج با رمزگذاری/رمزگشایی رمزگانی که در بین یک گروه انسانی مشترک است، شکل گرفته و از همین طریق نیز قابل فهم می گردد. نشانه شناسی لایه ای همچنین متنِ شهر را شبکه ای همواره در صیرورت می پندارد، به همین سبب راهکاری همه جانبه مانند «توسعه حفاظت محور» را پیشنهاد می کند که حیات شهری را در گرو واکنش و پاسخ به موقعیت های جدید و بسط و توسعه استراتژی های تازه و خلاقانه برای روبه رو شدن با آن در نظر می گیرد؛ به شیوه ای که تغییرات را پذیرا شود و در عین حال با اتصالات رمزگانیِ خود به شبکه ی پیشین متصل بماند.
خزش شهری و تحولات کالبدی فضایی سکونتگاه های پیراشهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گفتمان چالشهای توسعه ناموزون شهری در کشورهای در حال رشد، آنچه بیش از همه از نظر اقتصادی و اجتماعی چشماندازی از فقر و نمودی از اسکان غیر رسمی را پدیدار میسازد رخداد خزش شهری است. این پدیده ضمن ایجاد ناپایداری و از بین بردن عرصههای کشاورزی، رشد فیزیکی نامنظم و پراکندهای را در پیرامون کلانشهرها ایجاد کرده و میتواند به مهاجرتهای روستایی شهری دامن زده و علاوه بر دگرگونیهای مکانی فضایی در توسعه نیافتگی شهر و روستاهای پیرامونی نقش قابل توجهی داشته باشد. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف "تحلیل اثرات خزش شهری بر تحولات کالبدی فضایی روستاهای پیراشهری زاهدان" طراحی شد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری شامل 4 روستای بخش مرکزی شهر زاهدان است که خزش شهری بیشترین اثرات را بر آنها داشته است. دادههای مورد نیاز از تصاویر ماهوارهای لندست تهیه شد. یافتههای تحقیق نشان داد اثرات خزش شهری زاهدان و جریانات فضایی حاکم بر آن باعث تحولات کالبدی فضایی در ابعاد مختلف (افزایش جمعیت، اندازه روستا و تحول در ساختار اشتغال و فعالیت) در نواحی روستایی پیراشهری گردیده است. این اثرات بر بخش کشاورزی منفی (6/66-)، در بخش خدمات مثبت (65/66) و در بعد اجتماعی حاکی از ایجاد نقش خوابگاهی و افزایش جابجایی جمعیت و تبادلات فرهنگی از روستاهای پیرامونی به شهر زاهدان بود.
عوامل اثرگذار بر روابط شهرهای مرزی زاهدان و میرجاوه با مناطق پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای مرزی در مقایسه با گذشته روابط گستردهتری با مناطق پیرامونی خود دارند. به همین منظور این مطالعه به بررسی عوامل اثرگذار بر روابط شهرهای مرزی زاهدان و میرجاوه با مناطق پیرامونی پرداخته است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی و جمعآوری دادهها و اطلاعات از طریق روش اسنادی و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل دو دسته هدف (خبرگان- مسئولان محلی و مدیران، ساکنین مناطق پیرامونی) است، که حجم نمونه با استفاده از نمونهگیری هدفمند 165 نفر تعیین شد. قلمرو زمانی پژوهش در بین سالهای 1398-1397 انجام شده است و قلمرو مکانی شامل مناطق پیرامون شهرهای زاهدان (محلات مهرشهر و زیباشهر) و میرجاوه (محله برفی) در استان سیستان و بلوچستان است. جهت سنجش مهمترین عامل موثر در تحول روابط بین شهرهای مرزی و مناطق پیرامونی در دو گروه هدف (ساکنین مناطق پیرامونی، خبرگان و مسئولان محلی و مدیران) از آزمون ضریب تغییرات و نرم افزار Expert choise استفاده گردید. نتایج در هر دو گروه نشان داد، همگرایی قومی مهمترین عامل در گسترش روابط بین شهرهای زاهدان، میرجاوه و مناطق پیرامونی (زیباشهر، مهرشهر، برفی) است. همچنین به منظور مشخص شدن اثرات عوامل موثر در تحول روابط میان شهرهای مرزی زاهدان، میرجاوه و مناطق پیرامونی، اقدام به تحلیل رگرسیون گردید. این تحلیل برای دو گروه هدف (متخصصان، ساکنین مناطق پیرامونی) به صورت جداگانه انجام گرفت. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، از دیدگاه دو گروه هدف (ساکنین مناطق پیرامونی، متخصصین)، عوامل مؤثر از جمله (موقعیت همجواری، زیرساختهای حمل و نقل، مشترکات فرهنگی، همگرایی محلی و ملی، بازارچه مرزی، تعاونی مرزنشینان، همگرایی قومی)، در تحول روابط میان شهرهای مرزی میرجاوه و زاهدان و مناطق پیرامونی دارای همبستگی زیادی است.
تأثیر رویکرد درس پژوهی معلم بر تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رویکرد درس پژوهی معلم بر تفکر انتقادی دانش آموزان می باشد. روش انجام پژوهش نیمه تجربی، و جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی ناحیه ۲ شهرستان زاهدان (دانش آموزان درس پژوه و غیر درس پژوه) می باشد. نمونه آماری ۶۰ دانش آموز پسر پایه چهارم مقطع ابتدایی (۳۰ نفر گروه آزمایش و ۳۰ نفر گروه کنترل) می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و یک گروه به عنوان گروه آزمایش و یک گروه به عنوان گروه کنترل انتخاب گردیده است. ابزار اندازه گیری پرسش نامه استاندارد تفکر انتقادی فاسیون می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک گروهی و تی مستقل استفاده شده است. نتایج نشان داد که سطح تفکر انتقادی دانش آموزان پسر در گروه کنترل و آزمایش در پس آزمون (بعد از اجرای رویکرد درس پژوهی) با هم تفاوت دارد. به این معنی که اجرای رویکرد درس پژوهی توانسته است بر سطح تفکر انتقادی دانش آموزان تأثیر بگذارد و باعث افزایش سطح تفکر انتقادی دانش آموزان در گروه آزمایش شود.
احداث خط آهن نوشکی به دزداب توسط انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگلیسی ها پس از ورود به هندوستان در ابتدای قرن هفدهم، به تدریج بر شبه قاره هند تسلط یافته، آنجا را مستعمره خود ساختند. آنان برای تسلط کامل تر و کنترل راحت تر هندوستان، اقدامات عمرانی متعددی در این سرزمین انجام دادند که مهم ترین آن ها احداث خط آهن بود. با تداوم و شدت یافتن رقابت میان دولت های استعمارگر اروپایی و سپس آغاز جنگ جهانی اول و آرایش و دسته بندی های چندگانه در مناطق شرقی ایران و سرزمین های ورودی منتهی به هندوستان، انگلیسی ها اقدامات عمرانی شان را در نواحی شرقی و جنوب شرق ایران امتداد دادند. یکی از اقدامات انگلستان در این خصوص، احداث خط آهن از کویته به نوشکی و سپس از نوشکی به میرجاوه و دزداب در اوایل قرن بیستم بود. علل و عواملی که انگلیس را وادار به احداث این خط آهن نمود و چگونگی احداث این خط آهن و پیامدهای آن، مهم ترین مسأله نوشته حاضر است. راجع به این مسأله تاکنون تحقیق مستقلی انجام نگرفته است. هدف این نوشتار، تبیین اهداف انگلیس از احداث این خط آهن و چگونگی احداث و پیامدهای ناشی از آن است. این نوشته با استفاده از منابع کتابخانه ای، تاریخ شفاهی، اسناد تاریخی، سفرنامه ها و به خصوص گزارش های محرمانه کنسولگری انگلیس در سیستان و قائنات، به روش تاریخی با شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
ارزیابی کارایی موقوفه های شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از هدف های مهم همه سازمان ها، کوشش برای بهبود نتیجه کارکردهایشان است. در همین راستا، آنها تلاش می کنند تا سازمان خود را بر پایه معیارهایی که به صورت مشترک یا اختصاصی وجود دارد ارزیابی و کارایی خود را نسبت به دیگر سازمان ها و رقیبان اندازه گیری و تحلیل کنند تا از این رهگذر بتوانند زمینه دستیابی به هدف های سازمانی را فراهم آورند. باتوجه به اهمیت نهاد وقف در راستای تحقق هدف های اقتصادی و اجتماعی، هدف این مقاله بررسی کارایی موقوفه ها در شهر زاهدان است. در این بررسی از روش علمی تحلیل پوششی داده ها (DEA) به شیوه CC که از روش های پیشرو ارزیابی عملکرد در زمینه های مختلف برای واحدهای تولیدی و خدماتی می باشد استفاده شده است. در یافته ها، مشاهده شد که برخی رقبه ها نسبت به رقبه های دیگر کاراتر هستند. از 110 رقبه بررسی شده، رقبه شماره 34 متعلق به مسجد طالقانی، رقبه های 72، 73 و 76 متعلق به مسجد آل رسول و رقبه های 92 و 94 متعلق به مسجد سجادیه در این مجموعه، صددرصد کارآ و دیگر رقبه ها ناکارا هستند.
بررسی نقش متقابل مدیریت و گردشگری برتوسعه حمل ونقل شهر(نمونه موردی: شهر زاهدان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
1159 - 1177
حوزه های تخصصی:
اغلب شهرهای دنیا محلی برای توسعه هرچه بیشتر صنعت به شمار می رفت؛ مانند رقابت های صنعتی شهرهای اروپایی در سده اخیر. امروزه، با توسعه جامعه بشری، دیدگاه ها و نظریه های علمی نیز پیرامون شهرها و نیز صنعت گردشگری دچار تغییرات شده است. بدین معنی دردوره معاصر شهرها از رقابت صنعتی به رقابت گردشگری روی آورده اند، زیرا گردشگری چنان پتانسیلی دارد که می تواندبه راحتی جایگزین شهرهای صنعتی شود و شهرهای بسیار زیبای گردشگری را به وجود آورد تا هم شهروندان و هم گردشگران از زیبایی های آن لذت ببرند .پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده، طبقه بندی و در دو بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش اول ضمن تجزیه و تحلیل نظریات در نرم افزار تحلیل آماری SPSS ، از طریق پرسشنامه، همبستگی عوامل تاثیرگذار مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت برای مدیریت و برنامه ریزی گردشگری شهر زاهدان، مدل استراتژیک سُوآر(SOAR) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تاثیرات مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی در منطقه، عدم حضور و تاثیر مستقیم جامعه محلی در برنامهریزی و تصمیمسازی در خصوص توسعه صنعت گردشگری ونشت منافع اقتصادی می باشد
نقش شهر خلاق در توسعه خدمات شهری و کیفیت زندگی شهروندان مورد مطالعه زاهدان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
397 - 409
حوزه های تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به عنوان بزرگترین مانع جهت شکل گیری مناطق خلاق و اصول تربیت شهری در مدیریت شهری باید برنامه هایی تدوین و با توجه به لزوم توسعه هماهنگ مناطق مختلف شهرخلاق، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش توزیع فضایی خدمات شهری در توسعه پایدار شهر زاهدان انجام گرفته است .روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و کمی است که در آن از مدل های سنجش مکانی تاپسیس و آنتروپی شانون استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، کل محدوده قانونی شهر زاهدان شامل مناطق شهری زاهدان آن می باشد، نتایج حاصل از رتبه بندی مناطق در شاخص های شهر خلاق نشان می دهد که منطقه 1 به عنوان یک منطقه کمابیش نوساز با توزیع متناسب کاربری اراضی و خدمات شهری، دسترسی مناسب به خدمات آموزشی و کیفیت بالای زندگی به عنوان مطلوب ترین منطقه زاهدان و منطقه 3 به دلیل کیفیت پایین زندگی و سطح سواد نسبتا پایین نامطلوب ترین منطقه به لحاظ شاخص های شهر خلاق می باشدو سایربخشها ازآن متاثر است بطوریکه اساس اقتصادی این شهرها نیز برپایه فرهنگ و منابع فرهنگی است و ازمفاهیمی چون صنایع فرهنگی صنایع خلاق و اقتصاد خلاق سخن به میان می اید جذب و پرورش استعدادها و ایده ها نیازمند محیطی تنوع پذیر بردبار و باز است بطوریکه افراد خلاق بتوانند به راحتی درآ« فعالیت و کار کنند یک شهرخلاق باید بتواند گروه ها ی مختلف اجتماعی بافرهنگهای مختلف است
بررسی نقش مجتمع های خدماتی - رفاهی در توسعه گردشگری (مطالعه موردی: مجتمع های امام رضا و دوراهی مسیر زابل-زاهدان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
935 - 951
حوزه های تخصصی:
از عهد باستان ایرانیان به موازات ساختن راه به امکانات و تاسیسات بین راهی توجه داشتند زیرا سفر در این راه ها بدون داشتن امکانات بین راهی امکان نداشت. هر چه این راه ها وسعت می یافت این تاسیسات نیز گسترش پیدا می کرد با وسعت قلمرو ایران خصوصاً در دوره هخامنشی بر اهمیت راه و راهداری در جهت ارتباط نقاط مختلف گستره بزرگ ایران زمین افزوده شد و به موازات آن ساختمان هایی (کاروانسراها ) نیز در کنار جاده های طولانی جهت رفاه مسافران ، گردشگران ، جهانگردان ، تجار و توسعه و پیشرفت ایران ایجاد شد. تحقیق حاضر با هدف بررسی و مطالعه و نقش اقامتگاهها و مجتمع های بین راهی در توسعه گردشگری استان سیستان و بلوچستان (مطالعه موردی مجتمع بین راهی امام رضا و دو راهی در مسیر زاهدان) می باشد. مسئله اصلی تحقیق پاسخ به این سؤال بود که آیا این مجتمع بین راهی توانسته پاسخگوی مناسبی جهت خدمات مورد نیاز مسافران باشد و باعث رونق گردشگری در منطقه شود؟روش تحقیق از نظر هدف آن کاربردی و داده های مورد نیاز با استفاده از داده های کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمی توان تاثیر امکانات خدماتی- رفاهی این مجتمع را بر جذب گردشگران و همچنین بر اقتصاد و توسعه منطقه مثبت قلمداد کرد
تاثیربگارگیری افسران وظیفه در پیشبرد اهداف تیپ 188زرهی زاهدان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
952 - 965
حوزه های تخصصی:
تدوین برنامه راهبردی در قوای نظامی برای تعامل با پدیده سربازی (شامل تعیین چشم انداز، رسالت، مأموریت، هدف، راهبرد و برنامه) مبین دیدگاه و نگرش بلندمدت قوای نظامی به خدمت سربازی است. تدوین برنامه راهبردی، تلاشی منظم و سازمان یافته برای اتخاذ تصمیم ها و مبادرت به اقدامات بنیادی ای است که به موجب آن، این که سازمان (یا هر موجودیت دیگری) چیست، چه می کند و چرا اموری را انجام می دهد مشخص خواهد شد. در واقع، با تدوین این برنامه، قوای نظامی به این پرسش پاسخ می دهند که سرباز کیست و اگر دوران خدمت وظیفه را به سادگی مانند سیستمی در نظر بگیریم که ورودی آن، سرباز است، خروجی مطلوب آن چیست و طی چه فرایندی قصد دارند به آن خروجی دست یابند. به نظر می رسد تدوین و اجرای این برنامه، نقش شایانی در رفع مسائل مطروح داشته است.هدف تاثیربگارگیری افسران وظیفه در پیشبرد اهداف تیپ 188زرهی زاهدان می باشد،روش تحقیق در این مقاله توصیفی وتحلیلی است.برای تجزیه وتحلیل اطلاعات ازنرم افزار spssومدل AHPاستفاده شده است.نتایج حاکی ازآن است که بکارگیری افسران وظیفه در رشد توان نظامی وفنی واقتصادی تاثیربسزایی دارد.ازیک سو صرفه جویی در آموزش سربازان و ازطرف دیگرخودکفایی و حتی نقش سازنده افسران وظیفه تیپ 188زرهی درتوان فنی واشتغالزایی و ارائه طرح اقتصادی درراستای اقتصاد مقاومتی نقش بسزایی دارد.تیپ 188زرهی با طرح اقتصادی می تواندتبدیل به مرکزاقتصادی و قطب علمی گردد، بازیابی توان دفاعی درمرز و مناطق محروم شهری وروستایی را توسعه دهد.فرماندهان باتجربه و افسران متخصص یک فرصت طلایی برای این قطب فنی جنوب شرق است
قومیت، جنسیت و عملکرد فضاهای شهری در شهرهای چند قومیتی (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش عمکرد فضاهای عمومی شهر زاهدان را به صورت عام و مشکلات شهروندان زن را بر مبنای عنصر قومیت شهروندان مورد بازکاوی قرار می دهد. چراکه جمعیت زن در زاهدان به مثاله شهری چند قومی، اساساً با دو گونه محدودیت مواجه اند که اولی ریشه در جنسیت و دومی ریشه در الگوها و انگاره های خرده فرهنگ قومی دارد. هدف پژوهش تبیین رابطه عنصر قومیت شهروندان و عنصرجنسیت آنها با میزان حضور و استفاده از فضاهای شهری است. این مقاله، پژوهشی، کاربردی، تحلیلی توصیفی، پیمایشی، با پرسشنامه محقق ساخته و حجم نمونه 388 واحد، با روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای، در منطقه یک و دو شهرداری زاهدان انجام شده است. مدل های تحلیل عبارتند از کای دو، مدلT، مدل Phi. یافته ها نشان می دهد، عملکرد فضاهای شهری زاهدان به صورت معنی داری پایین است. همچنین جنسیت شهروندان بر استفاده آنها از فضاهای شهری دارای اثر بازدارنده معنی داری می باشد. مضافاً که عنصر قومیت شهروندان به گونه ای معنی دار، ادراک امنیت و میزان حضور و استفاده شهروندان زن به ویژه زنان دارای خرده فرهنگ قومی را از فضاهای شهری متأثر و محدود میکند. شاخص ادراک ناامنی (ناشی از فقدان فضای شهری زنانه) تابع قومیت شهروندان هست، زیرا 50 درصد شهروندان بلوچ و در مقابل فقط 33 درصد شهروندان فارس، فقدان فضای شهری زنانه را عامل ادراک ناامنی فضاهای شهری می دانند که سبب فقدان یا تضعیف مشارکت اجتماعی، کم رنگ بودن هویت اجتماعی، مشکلات سلامتی و آسیب های روانی می گردد. پیشنهاد می شود جهت اجتناب و کاهش پیامدهای آسیب زا، اولاً احداث فضاهای شهری زنانه مانند پارک بانوان، ثانیاً ایجاد، تجهیز و ایمن سازی فضاهای شهری موجود، مورد تاکید و برنامه ریزی قرار گیرد.
تحلیل فضایی نابرابری های اجتماعی- اقتصادی براساس شاخص های رفاه چند بُعدی مطالعه موردی: محلات شهری زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
67 - 94
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها محمل توسعه اقتصادی جوامع هستند و از آنجایی که شهرها موجودیت انسانی دارند، برای تأمین زیربنای مناسب در جهت پیشرفت و رشد اقتصادی، رفاه شهرها به عنوان یکی از چالش های توسعه و مبارزه با فقر است. با تکیه بر تقویت شاخص های رفاه چندبعدی می توان مسائلی مانند نابرابری های اقتصادی و اجتماعی را در شهر به حداقل رساند. هدف از این پژوهش تحلیل فضایی نابرابری های اقتصادی- اجتماعی محلات شهر زاهدان براساس شاخص های رفاه چندبعدی می باشد. با توجه به هدف پژوهش، نوع پژوهش کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش شاخص های رفاه چندبعدی در دو بعد رفاه مادی و رفاه غیرمادی در قالب 55 شاخص صورت گرفته است. به منظور تحلیل فضایی شاخص های رفاه چندبعدی پس از نرمال سازی، اختلاف رفاه در سطح محلات شهری محاسبه و نتایج در قالب نقشه های ضریب اختلاف تهیه گردید. در نهایت، ارتباط بین سطح رفاه و ضریب اختلاف با استفاده از آزمون آماری پیرسون در محیط نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد محلاتی که از وضعیت رفاه بهتری برخوردار می باشند، در منطقه یک و پنج شهر که در جنوبغربی زاهدان می باشد، قرار دارند و محلات حاشیه ای شمال و جنوب زاهدان در وضعیت نامطلوب تری نسبت به سایر محلات شهری قرار دارند. نتایج آزمون همبستگی بین سطح رفاه چندبعدی و ضریب اختلاف رفاه نیز نشان می دهد که در سطح آلفای 0.1 تنها بین رفاه غیرمادی و مولفه های مسکن، دسترسی به خدمات، زیرساخت ها و تسهیلات و دانش با ضریب اختلاف شان رابطه معناداری وجود دارد. این درحالی است که در سطح آلفای 2 بین رفاه مادی و غیرمادی و مولفه های مسکن، دسترسی به خدمات، سلامت و دانش با ضریب اختلاف شان رابطه معناداری وجود دارد.
تحلیل ابعاد و مولفه های جایگاه زنان در برنامه ریزی و طراحی فضاهای عمومی در شهرهای ایرانی- اسلامی (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از دیدگاه های جنسیتی در برنامه ریزی شهری در دهه های گذشته بسیار رواج یافته و منجر به ایجاد پروژه هایی تحت عنوان برنامه-ریزی جنسیتی یا برنامه ریزی حساس به جنسیت شده است. لذا امروزه یکی از محورهای اصلی مورد توجه طراحی شهری و برنامه ریزی شهری بخصوص در حوزه فضاهای عمومی "پردازش به عدالت جنسیتی" در طراحی فضاهای شهری است. رابطه جنسیت و فضای شهری امروزه یکی از بحث های اساسی در عرصه جهانی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر جایگاه زنان در برنامه ریزی و طراحی فضاهای عمومی در شهرهای ایرانی - اسلامی (مطالعه موردی: شهر زاهدان) می باشد. پژوهش حاضر، از نظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی است. به منظور سنجش و تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS، استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای جهت بررسی برنامه ریزی و طراحی فضاهای عمومی در شهر زاهدان متناسب با جایگاه زنان در بعد (معنایی، فعالیتی، اجتماعی، کالبدی)، نشان از وضعیت نامناسب طراحی فضا های عمومی متناسب با جایگاه زنان در این ابعاد می باشد. با توجه به یافته ها و محاسبات انجام شده در مدل تاپسیس، از نظر متخصصین و کارشناسان، بعد فعالیتی با کسب مجموع امتیاز (833/0)، در رتبه نخست تاثیرگذاری و اهمیت قرار دارد. همچنین بعد اجتماعی با کسب امتیاز (776/0)، در درجه دوم تاثیرگذاری قرار دارند. از نظر متخصصین و کارشناسان بعد کالبدی در آخرین درجه تاثیرگذاری و اهمیت در برنامه ریزی و طراحی فضاهای عمومی در شهر زاهدان می باشد.
واسنجی مشارکت شهروندان در بسترهای مختلف در مدیریت مناطق شهری (مورد مطالعه: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندان ابزاری برای تقویت مدیریت شهری در جوامع پیشرفته امروزی و از شاخص های زندگی جوامع مختلف محسوب می شود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر؛ واسنجی مشارکت شهروندان در بسترهای مختلف در مدیریت مناطق شهری زاهدان می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق، کاربردی است. در این مورد مطالعات جامعی در خصوص شاخص های تحقیق در محدوده مورد مطالعه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار (SPSS) و مدل (Fuzzy Mamdani)، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شهروندان مناطق پنجگانه شهر زاهدان می باشد. که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. نتایج آزمون آزمون T تک نمونه ای، جهت بررسی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری در بسترهای مختلف، در بین مناطق شهر زاهدان نشان داد که در بین بسترهای مطرح شده، فقط در بستر اجتماعی - فرهنگی میانگین به دست آمده بالاتر از حد متوسط عدد 3 می-باشد، که این گویای تاثیر زیاد، بستر اجتماعی- فرهنگی، در مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بین مناطق شهر زاهدان می باشد. نتایج وضعیت مشارکت در مدیریت شهری در بستر های (اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی و فضایی، سیاسی و مدیریتی، قانونی و حقوقی)،در تعیین و رتبه بندی مناطق پنجگانه شهر زاهدان، با استفاده از مدل فازی ممدانی نشان داد، از میان مناطق 5 گانه شهر زاهدان مناطق 1 و 5 در حوزه تقویت مشارکت شهروندان در مدیریت شهری موفق تر بوده اند
بررسی فرآیند توسعه کالبدی شهری با تأکید بر مالیات املاک و مستغلات (مورد مطالعه: مناطق 5 گانه شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقویت و توسعه کالبدی شهری موجب رشد و شکوفایی در سایر زمینه ها می شود. بدون شک توسعه کالبدی یک کشور عامل مهمی در ایجاد پویایی نظام اقتصادی و حتی رفاه افراد آن جامعه دارد. در این راستا دولت های محلی برای ایفای نقش خود در این حوزه نیازمند منابع مالی متنوع، با ثبات و پایدار است. یکی از این منابع مالیات است. تأثیر مالیات در توسعه کالبدی شهری نقش تأثیرگذاری در رشد اقتصادی و اجتماعی آن دارد. در این میان مالیات، بخصوص (مالیات املاک و مستغلات) یکی از مطمئن ترین شیوه های تأمین منابع مورد نیاز توسعه کالبدی است. لذا هدف پژوهش حاضر؛ بررسی فرآیند توسعه کالبدی شهری با تأکید بر مالیات املاک و مستغلات در مناطق شهر زاهدان می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. در این مورد مطالعات جامعی در خصوص شاخص های تحقیق در محدوده مورد مطالعه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل (Fuzzy Mamdani) استفاده شده است. نتایج تابع مدل از رتبه بندی شاخص ها نشان می دهد که شاخص های بهداشت عمومی و محیط در وضعیت مطلوب و شاخص های آموزش، تجاری و سرگرمی و تفریح در سطح نامطلوب می باشند. همچنین نتایج وضعیت شاخص های مورد مطالعه در تعیین توسعه کالبدی هر یک از 5 منطقه ی مورد مطالعه در شهر زاهدان در خروجی سیستم استنتاج فازی در نرم افزار متلب نشان می دهد که منطقه 5 با امتیاز معیار (0.82) و منطقه 1 با امتیاز (0.79) از سطح مطلوب و منطقه ی 4 با امتیاز (0.70) سطح متوسط توسعه کالبدی و همچنین منطقه 2 با امتیاز (0.61) و برای منطقه 3 با امتیاز (0.50) از سطح توسعه کالبدی نامطلوب برخوردار می باشند. پس از تعیین تابع عضویت و نرمال سازی داده ها طیف اهمیت بر اساس ترتیب شاخص های مورد بررسی و وضعیت آنها، بیشترین توسعه کالبدی را در منطقه 5 و کمترین را در منطقه 3 نشان می دهد.
بررسی جامعه شناختی تأثیر حاشیه نشینی بر مدیریت شهری (مطالعه ی موردی: ناحیه ی کریم آباد شهر زاهدان
حوزه های تخصصی:
شهر زاهدان یکی از بی قاعده ترین روندها در گسترش فیزیکی شهری را طی سه دهه ی گذشته دارا بوده است. فقر و بیکاری مطلق منجر به افزایش سکونتگاه های غیر رسمی و ناهنجاری های فضایی-کالبدی در سطح شهر گردیده است. این مطالعه با هدف بررسی جامعه شناختی تأثیر حاشیه نشینی بر مدیریت شهری شهر زاهدان در ناحیه ی کریم آباد انجام شد. روش پژوهش در این پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. روش نمونه برداری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه انتخاب گردید. از این رو 375 پرسشنامه بین ساکنان 18 تا 70 سال سن ناحیه توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL صورت گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بیش تر افراد دارای تحصیلات دیپلم به پایین و میزان درآمد کمتر از ده میلیون ریال و دارای مشاغل آزاد و کارگری بودند که همه این مسایل بستری برای آسیب های اجتماعی در ناحیه ی فراهم خواهد نمود. در ادامه با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نرمال بودن داده ها مورد بررسی قرار گرفت. مطابق با نتایج حاصل از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف مقدار معناداری برای متغیرهای اقتصادی،090/0، فیزیکی-کالبدی108/0، خدماتی- زیست محیطی070/0 و مدیریت شهری051/0بود. در پاسخ به چگونگی وضعیت اقتصادی، وضعیت فیزیکی- کالبدی، خدماتی- زیست محیطی و مدیریت شهری نتایج نشان داد که شرابط در تمامی ابعاد متوسط رو به پایین می باشد و در این میان مدیریت شهری با 637/3 با بیش ترین میانگین نسبت به سایر ابعاد وضعیت بدتری داشت. هم چنین نتایج نشان داد مؤلفه های اقتصادی، فیزیکی- کالبدی، خدماتی- زیست محیطی و جمعیت شناختی بر مدیریت شهری شهر زاهدان تاثیرگذار است. در مورد سازوکار بهبود، علاوه بر محور توجه به نیازهای اقتصادی، مفاهیمی مرتبط با مدیریت کنترلی شهری و فعالیت های فرهنگی و افزایش آگاهی حاشیه نشینان، مورد توجه است.
ارزیابی آسایش حرارتی فضای باز همگانی با تأکید بر تقویت مناسبات اجتماعی در محله های شهری(مطالعه موردی: کوی قدس، زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای باز همگانی در محلات مسکونی شهرها، یکی از بسترهای شکل گیری تعاملات اجتماعی می باشد. از این رو، مشخصه های اقلیمی و هندسی فضا های باز شهری می بایست همسو و شکل گیری روابط اجتماعی در محلات شهری را تسهیل نمایند. این مقوله، به ویژه در محیط های گرم و خشک اهمیت دوچندان پیدا می کند. هدف این مقاله، بررسی آسایش حرارتی فضای باز شهری و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن در شکل گیری مناسبات اجتماعی در محله قدیمی قدس (کوی قدس) در شهر زاهدان است.روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تجربی- همبستگی می باشد. برای سنجش آسایش حرارتی فضای باز از شاخص های دمای معادل فیزیولوژیک و متوسط آراء پیش بینی شده بر پایه مدل ریمن و شاخص اقلیم حرارتی جهانی بر پایه مدل بیوکلیما استفاده شده است. سپس یک مدل ریاضی جدید بر اساس همبستگی متغیرهای محیطی و واکنش های شخصی در محیط نرم افزار متلب توسعه داده شده است. مطالعات میدانی شامل اندازه گیری پارامترهای هواشناسی، سنجش ادراک شهروندان و بررسی هندسه فضای باز شهری، بخش تکمیلی این پژوهش را شامل می گردد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که محدوده زمانی آسایش حرارتی فضای باز شهری در محله قدس زاهدان در ساعات بعدازظهر در فصل تابستان به فراوانی موجود است. میکرواقلیم عصرگاهی محله تابعی از کالبد آن بوده و پتانسیل بالقوه شکل گیری زمینه های تعاملات اجتماعی را دارا می باشد. مدل ریاضی پیشنهادی برآورد آسایش حرارتی در محیط های گرم و خشک بر مبنای همبستگی متغیرهای محیطی و احساس های واقعی افراد به خوبی قادر به بیان احساس های حرارتی واقعی از آسایش در فضای باز می باشد.نتایج: بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور توسعه و ترویج تعاملات اجتماعی محله می بایست، زیرساخت های فیزیکی همانند مبلمان فضای باز توسعه و نهادهای اجتماعی محله تقویت گردد. نتایج این اقدامات می تواند از آسیب های اجتماعی شهر بکاهد.