مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
عدالت
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی به معنی «بهره مندی همه افراد از امکانات موجود در یک جامعه به تناسب ظرفیت ها» آرزوی تمام رهبران، اندیشوران و آزادگان جهان از گذشته تا حال بوده است. برای تحقق عملی این آرزوی شیرین، چاره ای جز شناسایی مقدمات و مسائل ضروری آن نیست.
مقاله حاضر، چگونگی بهره مندی همه مردم از امکانات عمومی را در قالب بیان «زمینه ها»، «موانع» و «دستاوردهای» عدالت اجتماعی با نگاه محوری به نهج البلاغه دنبال میکند. استخراج بهترین طرح ها و راهبردیترین اندیشه ها در خصوص چگونگی عملیاتیکردن عدالت اجتماعی از موثق ترین متون دینی شیعی، یعنی نهج البلاغه، مهم ترین هدف این نوشته است. پژوهش حاضر مبتنی بر تحقیقات کتابخانه ای با نگاه متمرکز به کتاب شریف نهج البلاغه و شروح و کتب معتبر مرتبط با آن است که در حقیقت جنبه توصیفی ـ تحلیلی دارد. با این همه به سبب ماهیت گزارشی بحث، جهت توصیفی آن بر جنبه تحلیلی غلبه دارد. ظرفیت بسیار بالای نهج البلاغه در بیان حساس ترین مسائل و نشان دادن بخشی از حرکت های مدیریتی عدالت محور حضرت علی علیه السلام در دوران حکومت، محورهای عمده این تحقیق به شمار میآید.
مشروعیت و الزام سیاسی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این است که از نظر فلسفه سیاسی اسلامی و متون دینی اسلام چه مسائلی به عنوان مبانی مشروعیت حکومت اسلامی و الزام سیاسی شهروندان تعریف میشود؟ روش بحث عمدتا استدلالی (فلسفی کلامی) و استنادات به آیات قرآن است. مشروعیت و الزام سیاسی در یک ارتباط نزدیک بوده، و مشروعیت فرض پیشین الزام سیاسی به حساب میآید. از نظر اسلام، ولایت الهی منشأ و اساس مشروعیت حکومت است. ولایت الهی به حکم «شکر منعم» از ناحیه خداوند و انبیای الهی و امامان معصوم ضرورت اطاعت دارد. ولایت فقهای عادل، مشروعیت و لزوم اطاعت آنان نیز در همین زمینه قابل فهم است.
تأمّلی در اصول اخلاقی حکومت علوی
حوزه های تخصصی:
انسان دوستی و مفاهیم مرتبط با آن، از جمله مباحثی است که در طول تاریخ بشر، مورد توجه بوده و از اهمّیت ویژه ای در روابط انسانی برخوردار است. مفهوم انسان دوستی و مسائل مرتبط با آن، بار ها از سوی صاحب نظران و اندیشمندان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
البته این مفهوم، از گسترة معنایی وسیعی برخوردار است و بحث و بررسی تمامی مسائل مربوط به آن، از عهدة یک مقاله یا کتاب، خارج است و به کنکاش و تتبع زیاد و زمان کافی نیاز دارد. اما از جمله مباحثی که مستقیماً به مفهوم انسان دوستی مربوط است و در حقیقت زیرمجموعة آن قرار می گیرد، مسئلة نحوة تعامل حکومت با مردم و حفظ کرامت و جایگاه انسانی شهروندان جامعه توسّط دولتمردان می باشد. مقالة حاضر به بررسی این امر مهم در سیرة علوی و با تأکید بر نامة حضرت به مالک اشتر، پرداخته و تلاش می کند برخی اصول انسان دوستی را که دولتمردان، ملزم به رعایت آن در قبال مردم هستند، از دیدگاه امام علی(ع) مورد بررسی قرار دهد. مفاهیمی چون رعایت عدالت در برخورد با مردم، مشورت با مردم در امور جامعه، نقدپذیری دولتمردان، مخالفت با حاکمیّت روابط، پاسخگو بودن مسئولان به مردم، ایجاد امنیّت در جامعه و... از جمله اصول انسان دوستی است که حضرت در کلام گهربار خود به آن اشاره فرموده و در این مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت.
نقد و ارزیابی عدالت افلاطونی از منظر اندیشة علوی
حوزه های تخصصی:
تبیین مفهوم کانونی عدالت در فلسفة سیاسی غرب، وامدار اندیشمندان بزرگی چون افلاطون است؛ همچنان که مبنای نظریه پردازی افلاطون و طرح مدینة فاضله وی، موضوع عدالت و طراحی جامعة عدالت محور و آرمانی است تا عالم مثالی در زمین محقّق شود. از آنجا که نظریة عدالت افلاطونی دارای ایرادهای فراوانی است، این نوشتار با تأکید بر سترگی اندیشه های امام علی(ع) و سرآمدی آن بر کلّیّة مکاتب و آراء بشری، برآن است که مفهوم عدالت را در اندیشة علوی، با محتوا و اهدافی متعالی، کامل تر و عملی تر و به نحوی گسترده تر در قیاس با اندیشة افلاطون، مطرح کند؛ چرا که اندیشة عدالت علوی از ضعف ها و نقایص متعدّد نظریة عدالت افلاطونی کاملاً مبرّا است و دارای ریشه و مبنای الهی و ایمانی است و با مفهومی عینی، ملموس، مصداق پذیر و شریعت مدار و ابزاری در جهت نیل به سعادت و رستگاری الهی از طریق کسب ملکات فاضله و انجام ارادی افعال خیر می باشد. عدالت علوی فاقد وجه متصلّب و تک گفتاری بوده و خصلتی آرمان گرایانه و ظلم ستیز دارد و مبنای تعیین عدالت و استحقاق، نزد آن، شریعت الهی است و بر خلاف صبغة فردی و جبرگرای عدالت افلاطونی، دارای وجه غالب عدالت اجتماعی است و بر مبنای آن، امکان ارتقاء در سلسله مراتب اجتماعی براساس شایسته سالاری و میزان انجام تکالیف برای همگان وجود دارد.
نظریه جامع عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینیازی با عدالتی جامع محقق میشود. تحقق چنین عدالتی فرض داشتن نظریه ای جامع در مورد عدالت است. فرضیة مقاله اکتشاف چنین نظریه ای است که از گزاره های ذیل تشکیل میشود:
عدالت واژه ای است اجتماعی، و به معنای استقامت جامعه یا نظام دینی در طریق شرع میباشد.
فقیه جامعه اسلامی با توجه به مصالح و مفاسد واقعی قوانین کشور را از طریق ابزارهای مدرن قانون گذاری وضع میکند.
خیر و سعادت بر حق و الزام مقدم است. اما خیر و سعادت بشر فقط با عبودیت و الزام های ناشی از شرع بدست میآید.
جامعة عادل و متعادل از دیدگاه اسلام با نهادهای ذیل شناخته میشود: حقوق طبیعی و فطری، قانون الهی، برابری، برادری، عقلانیت و مصلحت.
بازخوانی مواضع تهمت در شهادت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرچه روز به روز شهادت به عنوان یکی از ادلّه ی اثبات دعوا در امور حقوقی و کیفری کشورها رنگ می بازد و از ارزش آن کاسته می شود، اما حقوق ایران با الهام از منابع اصیل شرعی، همچنان شهادت را معتبر دانسته و ارزش زیادی برای آن قایل است. از طرفی در شرایط شاهد و شهادت سخت گیری می کند تا هر کسی نتواند با استناد به شهود بی اعتبار، محکمه را اغفال نماید. یکی از مهم ترین شروطی که هم در فقه مبسوطاً و هم در قانون با ذکر پاره ای از مصادیق بدان تصریح شده است، «شرط انتفاء تهمت» است. این پژوهش پس از مفهوم شناسی واژه ها، با تحلیل آیات، روایات، کلام فقها و مواد قانون به بررسی مصادیق تهمت در شهادت خواهد پرداخت.
بررسی رابطة عدالت و سعادت از دیدگاه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو از معدود اندیشمندانی است که تأملاتی ژرف در بارة عدالت و سعادت داشته است. وی تأثیر عدالت در تحصیل سعادت را پذیرفته، به گونهای که دستیابی به سعادت را بدون اجرای عدالت امکان ناپذیر میداند. به تعبیر صحیحتر از نظر وی اعتدال از فضایل عمده در تحصیل سعادت است؛ میان عدالت و سعادت رابطة عمیق و ژرفی وجود دارد به گونهای که عدالت شرط لازم برای تحصیل سعادت است و معنای این سخن این است که امور دیگری نظیر داشتن حکمت، عفت، شجاعت، خیراتخارجی و دوستی نیز در تحصیل سعادت نقش دارند و همراه عدالت علتتأمه برای نیل به سعادت میگردند و این بدین خاطر است که هر پدیدهای برای تحقق به صدها عامل نیاز دارد و عدالت تنها یکی از عوامل تحصیل سعادت است، بنابراین عدالت به عنوان شرط لازم، وسیله و مقدمه ای برای نیل به سعادت به شمار میآید و نسبت منطقی میان آن دو عام و خاص مطلق است.
آثار بازتوزیع فرصت ها بر نابرابری درآمدی؛ تحلیل تعادل عمومی محاسبه پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری در تخصیص فرصت ها یکی از عوامل مؤثر در نابرابری درآمدی است. هدف این نوشتار تحلیل آثار اقتصادی تخصیص اولیه منابع و همچنین بازتوزیع فرصت ها در جامعه است. در این پژوهش، نوعی الگوی تعادل عمومی با تمرکز بر توزیع اولیه فرصت های آموزشی و تخصیص منابعِ دردسترس طراحی شده است. در الگوی طراحی شده، تفاوتِ درآمد کلّ خانوار ناشی از تفاوتِ درآمد نیروی کار ماهر و نیروی کار ساده و همچنین درآمدِ ناشی از موجودی سرمایه خانوار است. مدل معرفی شده در این پژوهش براساس ماتریس داده های خرد اقتصاد ایران کالیبره شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سناریوهای طراحی شده، بازتوزیع فرصت ها و تخصیص دوباره منابع، شاخص های برابری را بهبود می بخشد. به عبارت دیگر، بهبود شاخص برابری در فرصت به بهبود شاخص های برابری درآمد منجر می شود. نتیجه بسیار مهم الگوی تعادل عمومی طراحی شده این است که با افزایش نابرابری در فرصت ها، شکاف درآمدی بیش از شکاف فرصت ها بزرگ می شود؛ ازاین رو با کاهش نابرابریِ فرصت ها می توان کاهش بیشترِ نابرابری درآمدی را مشاهده کرد.
نقش شهروندی فعال در بهبود کیفیت زندگی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهروندی پویاترین مفهوم اجتماعی جامعة مدرن تلقی شده است. شهروندی توانایی افراد را برای قضاوت دربارة زندگی شان تصدیق می کند. بنابراین، ویژگی اساسی شهروندی وجود اخلاق مشارکت است. شهروندی یک موقعیت فعال است که علاوه بر حقوق، بر وظایف و تعهدات نیز دلالت دارد. بنابراین، شهروندی یک مبنای عالی برای ادارة امور انسانی به شمار می رود. شهروندی به مدد مجموعة حقوق، وظایف و تعهداتش راهی را برای توزیع و ادارة عادلانه منابع از طریق تقسیم منافع، مسئولیتهای زندگی اجتماعی ارائه می دهد شهروندی فعال در پی توانمندسازی افراد و اجتماعات است و فرایند مشارکت را امری ذاتاً ارزشمند تلقی می کند. از این رو، شهروندی فعال چیزی بیش از افزایش صرف مشارکت عمومی است. شهروندی فعال خواهان مشارکت هدفمند است، یعنی شهروندان در جهت تبدل اجتماعی و محل زندگی به مکان بهتری مشارکت فعال داشته باشند. بدینسان به شهروندی امکان مشارکت در برنامه ریزی و ارائه خدمات عمومی داده می شود.
نقش قرارداد روانی ورزشکاران در رابطه بین عدالت ادراک شده با پاسخ های مخرب آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش قرارداد روانی ورزشکاران در رابطه بین عدالت ادراک شده با پاسخ های مخرب آن ها اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را حدود 450 نفر از ورزشکاران حرفه ای لیگ برتر کشور در رشته های فوتبال، والیبال و بسکتبال تشکیل می-دادند که از میان آن ها، 198 نفر به شیوه سهل الوصول برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه های قرارداد روانی روسو (2001) با 28 سؤال، پرسش-نامه های عدالت ادراک شده (توزیعی، رویه ای و تعاملی) از ون یپرن و همکاران (2000) با 15 سؤال و پرسش نامه پاسخ های مخرب ورزشکاران از هاگدورن و همکاران (1999) با 9 سؤال بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون میانجی تحلیل شدند. نتایج نشان داد تعهد کوتاه مدت، عملکرد حمایت گرانه از ابعاد قرارداد روانی و میانجی رابطه عدالت توزیعی با تلاش برای خروج یا تغییر باشگاه از ابعاد رفتار مخرب ورزشکاران است، امّا محدود کردن عملکرد، عملکرد حمایت گرانه، بازارپذیری بیرونی و ثبات چهار بُعد قرارداد روانی، میانجی رابطه عدالت توزیعی با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه بُعد دوم رفتارهای مخرب ورزشکاران بودند. برای رابطه عدالت رویه ای با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه نیز عملکرد حمایت گرانه، بازارپذیری بیرونی و ثبات از ابعاد قرارداد درونی نقش متغیر میانجی داشتند، امّا برای رابطه عدالت تعاملی با تلاش برای خروج یا تغییر باشگاه فقط عملکرد حمایت گرانه و برای رابطه عدالت تعاملی با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه، عملکرد حمایت گرانه، بازارپذیری بیرونی و ثبات نقش میانجی داشتند. شواهد حاصل از پژوهش گویای آن است که ابعادی از قرارداد روانی نقش عدالت را بر پاسخ های مخرب ورزشکاران واسطه گری (میانجی گری) می کنند.
مبانی، اهداف و جایگاه وقف در مکتب اقتصاد اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستره موضوع شناختی در پژوهش¬های ناظر بر مباحث عدالت و توسعه
حوزه های تخصصی:
عدالت و رشد، پیشرفت و توسعه از جمله مفاهیمی هستند که مطلوب بالذات بشریت در همه اعصار و ازمنه و منتهی آمال هر انسانی در هر زمان و مکانی بوده است. کمتر جریان فکری و جنبش اجتماعی را میتوان سراغ گرفت که آنها را در شعارهای خود مطرح نکرده باشد. اما و در عین حال، دو مفهوم عدالت و توسعه، در چنبره تقابل مالوف مادی- معنوی و دلالتهای ثبوتی و اثباتی آن، افتاده و خود به تمایز و دوگانی مهم در معارف انسانی تبدیل شدهاند. نگرشی قائل بر تعارض و تضاد بین ایندو است، و نگرشی دیگر به تلائم و سازگاری نظر میدهد و این دو را لازم و ملزوم هم میداند. بدین ترتیب، به هر میزان که نگرش اول مانعی جدی در شکل گیری ادبیات ناظر بر تعاملات نظری و مفهومی بین دو مبحث توسعه و عدالت شده و صرفاً به بسط نظری مطالعاتی که نافی یکی از این دو به هزینه دیگری بوده باشد، منجر شده است، نگرش دوم این دو را در کنار هم و تعامل دو سویه با هم میانگارد و از اینرو راه را برای پژوهشهای بیشتر باز و قابل تداوم مینمایاند. در این نوشته در پی انجام یک امکان سنجی و ارائه تصاویری از گسترههای پژوهشی ممکن و تقویت نگرش دوم در پژوهشهای ناظر بر مباحث توسعه و عدالت هستیم. بدینوسیله در پی آن برآمدهایم تا نقشه راه مطالعات مربوط به توسعه مبتنی بر عدالت را ترسیم کرده باشیم.
جایگاه حقیقت و اعتبار در مبانی فلسفی اقتصاد
حوزه های تخصصی:
تمایزی که فیلسوفان مسلمان میان گزاره های حقیقی و اعتباری می افکنند، نقطه عزیمت این نوشتار است. بر اساس این تفکیک، اقتصاد از جمله دانش های اعتباری است که رسالت اصلی آن ارائه سیاستها و تدابیر بهینه در حوزه روابط معیشتی است، البته توصیه ای مبتنی بر شناخت های واقعی. همچنین مانند دیگر علوم اعتباری، شاخص تایید یا رد سیاستهای اقتصادی، نسبت آن با عدالت (اعطاء حقوق) است. در این نگرش عدالت اقتصادی وصف آن موقعیت مطلوبی است که حقوق اقتصادی به نحو کامل ادا شود. ریشه شناخت حقوق و عدالت نیز واقعیت خارجی است یعنی غایت یا قابلیتی که در خلقت جهان و انسان درج شده است.
بر اساس مطالب مقاله، دانش اقتصاد شامل یک رکن اعتباری (شامل اهداف و حقوق اقتصادی) و یک رکن حقیقی (شامل دو دسته شناخت های بنیادین و تجربی اقتصادی) است. روش شناسی اقتصاد متعارف از هر دو معیار عدالت (در رکن اعتباری) و صدق یا واقع گرایی (در رکن حقیقی) به دور است، حال آنکه آموزه های اسلام می تواند هم در رکن اعتباری و هم در رکن حقیقی اقتصاد اثرگذار باشد، به نحوی که معرفت اقتصادی حاصل، در بخشهای قابل توجهی متمایز از معرفت رایج بوده و قابل اتصاف به وصف اسلامی باشد.
معیارهای عدالت توزیعی مقایسه تطبیقی دیدگاه¬های جان راولز و شهید مطهری
حوزه های تخصصی:
جان راولز از بزرگترین فلاسفه سیاسی در حوزه عدالت اجتماعی و شهید مرتضی مطهری از بزرگترین متفکرین اسلامشناس قرن بیستم میباشند. گرچه هیچ یک از این دو اندیشمند به نام یک اقتصاددان معروف نمیباشند، اما در آثار آنان میتوان معیارهای قابل تأملی را برای توزیع عادلانه اقتصادی پیدا نمود. راولز معتقد بود که توزیع امکانات اولیه به خصوص آزادیهای اساسی باید به طور برابر صورت گیرد. وی نابرابریهای توزیعی را به دو شرط دریافت به میزان تلاش مشاغل و توزیع به نفع پائینترین طبقات مورد پذیرش میدانست. از سوی دیگر شهید مطهری نظام توزیع در سه مرحله توزیع برابر امکانات اولیه، توزیع متناسب با استحقاق افراد در درآمد به وجود آمده و بازتوزیع دارائیها به منظور ایجاد توازن اجتماعی را مطرح نمودهاند. فرادینی بودن ذات عدالت، توزیع مساوی امکانات اولیه، توزیع به میزان استحقاق افراد و توجه به طبقه ضعیف جامعه از مهمترین نقاط تشابه و منشأ مشروعیت عدالت، نقش بازتوزیع اقتصادی و نیز مفهوم آزادیها از مهمترین نقاط تمایز در بین دیدگاههای این دو متفکر معاصر میباشد.
گونه شناسی نظریات عدالت مبتنی بر ابعاد فلسفی؛ روشی در تبیین ماهیت مفهومی عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم عدالت به دلیل پیچیدگی و گستردگی دلالت آن همواره از موضوعات مورد توجه و چالش برانگیز اندیشمندان در طی اعصار مختلف بوده و هریک سعی در تبیین این مفهوم با استفاده از دیدگاههای گوناگون داشتهاند. حاصل این تلاشها مجموعهای عظیم از نظریات مختلف و متنوع در این حوزه است. نوشته حاضر با بهرهگیری از مدل «مبانی، مفاهیم، اقتضائات، سیاستها، شاخصها» در عرصه عدالتپژوهی، به دنبال تبیین مفهوم عدالت در بخش مبانی و چیستی آن با بهره گیری از نگاه اسلامی و مبتنی بر تنقیح و دستهبندی جدید نظریات گذشته میباشد. این امر میتواند علاوه بر مشخص نمودن چارچوبی برای حرکت، زمینه را برای نظریهپردازی در این عرصه نیز فراهم آورد. سوال اصلی این تحقیق «چگونگی تبیین ماهیت مفهومی عدالت» خواهد بود. در این راستا از روش کیفی به عنوان روش تحقیق پژوهش و از روشهای کتابخانهای و گونه شناسی به منظور جمعآوری و تجزیه تحلیل دادهها استفاده شده است. انتخاب مقسم مناسب گونه شناسی میتواند ضمن تبیین بهتر نظریات عدالت، ما را در کشف اشتراکات و افتراقات آنها یاری رساند. بدین منظور پس از بررسی ادبیات گونه شناسی ، برخی از گونه شناسیهای مهم مدّ نظر قرار گرفته و از مسیر نقد و ارزیابی آنها سعی شده است تا در حوزه نظریات، گونه شناسی جدیدی مبتنی بر 3 بُعد فلسفیِ معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی ارائه گردد که ضمن رفع نقاط ضعف دیگر گونهها، مبتنی بر مبانی اسلامی نیز باشد. همچنین به عنوان نمونه نظریه عدالت جان رالز نیز مبتنی بر گونه شناسی فلسفی مورد تحلیل قرار گرفته است. این تلاش نقطهای آغازین در جهت بسط نگاه فلسفی و دینی در حوزه گونه شناسی ادبیات عدالتپژوهی خواهد بود
نقش دولت اسلامی در توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت اسلامی دارای مسئولیتها و اختیارات وسیعی است. اختیاراتی که دولت اسلامی برای اداره حکومت دارد هیچ دولت سوسیالیستی، کاپیتالیستی و سوسیال دمکراسی ندارد. بنابراین چون اختیارات وسیعی دارد به موازات آن مسئولیتش نسبت به سایر نظامهای اقتصادی سنگینتر است و نقش مؤثرتری در توسعه اقتصادی دارد. در این مقاله حوزه اختیارات و مسئولیت دولت اسلامی با سایر دولتها مقایسه میشود و نقشی که دولت اسلامی میتواند در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داشته باشد تبیین میشود.
دولت اسلامی نمیتواند تمام امور را به بازار محول کند. دولت اسلامی در مورد تمام مسایل اجتماعی و اقتصادی جامعه مسئول است و باید پاسخگو باشد. نقش دولت در توسعه اقتصادی آن است که اهداف را مشخص کند، برای توسعه برنامهریزی کند، پروژههای اقتصادی را تأمین مالی و بازار را تنظیم کند تا بخش خصوصی در جهت برنامه توسعه فعالیتی اختیاری و سود آور انجام دهد. دولت اسلامی نمی تواند نسبت به مشکلات بخش خصوصی در فرایند تولید، توزیع و بازاریابی بی تفاوت باشد. مقاله حاضر تلاش میکند نقش دولت اسلامی را در فرایند تدوین، اجرا و نظارت بر برنامههای توسعه اقتصادی بررسی نماید. در پایان پیشنهاداتی برای مؤثرتر شدن نقش دولت در توسعه ارائه میکند.
شیخ انصاری و مسأله ولایت فقیه
حوزه های تخصصی:
ساختارحکومت اسلامی در اندیشه اسلام
حوزه های تخصصی:
هر حکومتی ساختار و مؤلفه هایی دارد. این نوشتار، ساختار حکومت اسلامی، مؤلفه های آن و کارکرد و نقش امت در این تشکیلات را بررسی و تحلیل می نماید. ابتدا حق حاکمیت در نگره اسلام را با توجه به آیات و روایات مشخص می سازد و سپس ساختار کلی حکومت اسلامی را بر می شمارد و بیان می دارد. که در اندیشه سیاسی اسلام چه در زمان حضور وچه در زمان غیبت امام معصوم علیه السلام سه رکن اساسی دارد: رهبری، دولت و ملت. عناصر و ارکان این حکومت همچون نهاد قانون گذاری اجرایی و قضایی نیز در این نوشتار بررسی می شود. قسمت عمده این پژوهش به رهبری، ویژگی ها و اختیارات و صلاحیت های آن اشاره می کند و در نهایت نقش و کارکرد امت در حاکمیت اسلامی را بررسی می نماید.
بررسی پایایی و روایی پرسشنامه ابعاد عدالت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پایایی و روایی پرسشنامه عدالت ورزشی به¬عنوان ابزاری برای سنجش وضعیت ابعاد عدالت در میان جوانان ورزشکار طراحی و اجرا شده است. با مطالعه پیشینه پژوهش، پرسشنامه ای 34 سؤالی برای اندازه گیری ابعاد عدالت طراحی شد و روی نمونه آماری پژوهش اجرا شد. نمونه آماری شامل 304 نفر دانشجوی عضو تیم های ورزشی فوتبال (106 نفر)، والیبال (79 نفر)، کشتی (62 نفر) و رزمی (57 نفر) از دانشگاه های مختلف بودند که با استفاده از روش نمونه¬گیری غیرتصادفی و غیرهدفمند از هفت دانشگاه کشور انتخاب شده بودند. در این مطالعه برای بررسی روایی از روش روایی محتوا (با استفاده از روش CVR)، روایی سازه (با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و پایایی از روش همسانی درونی (با استفاده از آلفای کرونباخ) استفاده شد. به¬منظور تحلیل نتایج نرم¬افزار SPSS و AMOS نسخه 16 به¬کار گرفته شد. نتایج نشان داد ضریب CVR در هر یک از سؤالات بیش از 7/0 بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان-دهنده چهار عامل عدالت (توزیعی، رویه ای، مراوده ای و حق¬مدار) با تبیین 47 درصد واریانس و شاخص کیسن مایر الکین 94٪ بود. این عوامل نیز به¬وسیله تحلیل عاملی تأییدی تصدیق شد (068/0 P_value=). پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 92/0 گزارش و تأیید شد.
دین و تئوری روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریة تعارض ضروری تئوری روابط بین الملل با هنجارهای دینی با چالش های عمیقی مواجه است. علاوه بر آن، به منظور بهره گیری از ظرفیت های ادیان برای جبران کاستی های روند اصلی تئوری روابط بین الملل تلاش های جدیدی شده است. این مقاله درپی شناسایی زمینه های طرح تئوری دینی روابط بین الملل است. فرضیة ما این است که دین می تواند به مثابة بستری مهم برای طرح تئوری های هنجارگرا در روابط بین الملل عمل کند. در این چهارچوب، استدلال شده است که تصور جدایی ناگزیر دین از عرصة نظری روابط بین الملل ریشه در نگاه مضیق و تقلیل گرایانه به چیستی و کارکرد تئوری دارد. براین اساس، لازم است در ماهیت و کارکرد تئوری روابط بین الملل بازبینی شود تا بتوان از ظرفیت ها و قابلیت های دین برای طرح تئوری دینی روابط بین الملل بهره گرفت. در این مقاله از اسلام به مثابة دینی یاد می شود که به واسطة ظرفیت های بیش تر هنجارسازی در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی از زمینه و بستر مناسبی برای پردازش تئوری های هنجاری در عرصة روابط بین الملل و سیاست خارجی برخوردار است.