مطالعات روانشناختی

مطالعات روانشناختی

مطالعات روانشناختی دوره هفدهم تابستان 1400 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مدل یابی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری، پاداش و قربانی شدن با بدشکلی بدن با توجه به نقش میانجی تحریف های شناختی بین فردی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدشکلی بدن پاداش تحریفات شناختی بین فردی سیستم بازداری رفتاری قربانی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۶۵
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سیستم بازداری رفتاری، پاداش و قربانی شدن با بدشکلی بدن از طریق میانجی گری تحریفات شناختی بین فردی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که از طریق تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1398 شهر تهران بود. تعداد 364 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با مقیاس اصلاح شده وسواس فکری – عملی ییل براون، مقیاس تحریف های شناختی بین فردی، شاخص احتمال پاداش، مقیاس قربانی شدن مرادی و خرده مقیاس سیستم بازداری رفتاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن و تحریفات شناختی بین فردی با بدشکلی بدن رابطه مستقیم و مثبت دارند. پاداش رابطه مستقیم و منفی با بدشکلی بدن داشت. همچنین نتایج نشان داد تحریفات شناختی بین فردی نقش واسطه ای معناداری بین سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن، پاداش و بدشکلی بدن دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم بازداری رفتاری، قربانی شدن، پاداش و تحریفات شناختی بین فردی در بدشکلی بدن دانش آموزان نقش دارند. این نتایج در طراحی برنامه های مشاوره ای و درمانی برای دانش آموزان قابل استفاده است.
۲.

تناسب مدل جایگزین اختلالات شخصیت نسخه پنجم راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی با خودشیفتگی آسیب پذیر و بزرگ منش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشیفتگی آسیب پذیر خودشیفتگی بزرگ منش مدل جایگزین اختلالات شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۳۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی تناسب مدل جایگزین اختلالات شخصیت با خودشیفتگی آسیب پذیر و بزرگ منش بود.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود   بدین منظور 261 دانشجوی دانشگاه تبریز به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و ابزارهای پژوهش، شامل سیاهه شخصیت راهنمای آماری و تشخیصی و مقیاس خودشیفتگی مرضی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد مولفه ها و نمره کل خودشیفتگی آسیب پذیر با همه صفات شخصیتی نابهنجار همبسته بوده، ولی مولفه ها و نمره کل خودشیفتگی بزرگ منش، عمدتا با صفات شخصیتی مخالفت ورزی و روانپریش خویی همبستگی مناسب داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون خودشیفتگی آسیب پذیر نشان داد صفات شخصیتی عاطفه منفی، مخالفت ورزی، نابازداری و روانپریش خویی پیش بین نمره کل خودشیفتگی آسیب پذیر بوده و در پیش بینی مولفه های خودشیفتگی آسیب پذیر نیز چهار صفت شخصیتی فوق پیش بین عزت نفس مشروط؛ صفات گسلش و روانپریش خویی پیش بین پنهان سازی خود؛ روانپریش خویی پیش بین ناارزنده سازی؛ صفات عاطفه منفی، گسلش و نابازداری پیش بین خشم محق بودن هستند. در زمینه خودشیفتگی آسیب پذیر نتایج رگرسیون نشان داد صفات مخالفت ورزی و روانپریش خویی پیش بین نمره کل خودشیفتگی بزرگ منش بوده و در زمینه مولفه های این نوع خودشیفتگی نیز صفت مخالفت ورزی پیش بین بهره کشی؛ صفت روانپریش خویی پیش بین خودارتقایی و همچنین پیش بین خیالبافی هستند. یافته ها همسو با مطالعات قبلی دلالت بر این دارند که برخلاف مدل پیشنهادات مدل جایگزین اختلالات شخصیت به غیر از صفت مخالفت ورزی برای ملاک B اختلال شخصیت خودشیفته، صفات شخصیتی نابهنجار دیگری نیز در اختلال خودشیفتگی دخیل اند و مدل جایگزین پیشنهادی به صورت نسبی برای خودشیفتگی بزرگ منش تناسب داشته و با  خودشیفتگی آسیب پذیر تناسب ندارد.
۳.

شناسایی و مقایسه نیمرخ آسیب شناسی روانی دانشجویان دارای شدت های مختلف نوموفوبیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گوشی هوشمند نوموفوبیا نیمرخ آسیب روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۰۳
نوموفوبیا به عنوان نوعی آسیب روانی، از پیامدهای استفاده افراطی از گوشی هوشمند است که وجوه آسیب شناختی آن هنوز چندان روشن نیست. هدف پژوهش حاضر شناسایی و مقایسه  نیمرخ آسیب شناسی روانی دانشجویان  دارای شدت های  مختلف نوموفوبیا بود. این تحقیق به روش توصیفی مقایسه ای انجام شد. برای نمونه 323  نفر از بین دانشجویان دانشگاه سمنان و بر اساس نمره برش پرسشنامه نوموفوبیا انتخاب شدند و در سه گروه نوموفوبیای شدید، متوسط و خفیف قرارگرفتند. ابزارهای پژوهش شامل فهرست تجدیدنظر شده اختلالات روان شناختی و پرسشنامه نوموفوبیا بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر 9 نشانه آسیب روان شناختی، میانگین نمره افراد با نوموفوبیای شدید بالاتر از افراد با نوموفوبیای خفیف بود. در مقایسه گروه های با نوموفوبیای شدید و متوسط نیز، به استثنای دو نشانه علایم جسمانی و ترس مرضی، نتایج مشابهی به دست آمد. با بررسی نیمرخ روانی افراد با نوموفوبیای شدید، مشخص شد که شدت آسیب روان شناختی این گروه به ترتیب در نشانه های افکار پارانوئیدی، افسردگی، حساسیت بین فردی، وسواس و روان پریشی به طور معناداری بیشتر است. این نتایج تصویر جامعی از نیمرخ آسیب های روانی مرتبط با نوموفوبیا را به دست می دهد، به نحوی که بر اساس آن می توان جهت گیری های پژوهشی یا مداخله ای این حوزه را به گونه ای اثربخش تر هدایت کرد.
۴.

ارتباط اختلالات هیجانی بر اساس معیار های حوزه پژوهش با اختلالات طیف نوروتیک بر اساس DSM5: روایی و اعتبار خود گزارشی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختلالات طیف نوروتیک پرسشنامه چند بعدی اختلالات هیجانی رویکرد ابعادی معیارهای حوزه پژوهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۰
هدف از مطالعه حاضر شناسایی رابطه بین نشانگان اختلالات هیجانی بر اساس نظام ابعادی معیارهای حوزه پژوهش و شاخصهای اختلالات نوروتیک بر اساس DSM5 بود. روش این مطالعه همبستگی بوده و بدین منظور 300 نفر از مبتلایان دارای تشخیص اختلالات افسردگی، اضطراب و وسواس-اجباری (18 تا 40 ساله) به صورت نمونه گیری هدفمند از بین مراجعه کنندگان به شش مرکز سلامت روان در شهر تهران دعوت شدند تا در این مطالعه شرکت کنند. ابزارهای بررسی، پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی، افسردگی بک، اضطراب اسپیلبرگر و وسواس مادزلی بودند. نتایج همبستگی بین نمره کل پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی با پرسشنامه های فوق، معنی دار بود که با استناد به مفاهیم سازه های نظری، نشان دهنده روایی سازه و همگرای بالای این پرسشنامه می باشد. همبستگی بین زیر مقیاسهای پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی نیز، معنی دار بود. همچنین نتایج همبستگی بین زیر مقیاسهای پرسشنامه اختلالات هیجانی با نمره کل (به استثنای خرده مقیاس اجتناب فعال) نیز معنی داری قابل قبولی داشت. یافته های حاصل از همبستگی پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی با پرسشنامه های مربوط به اختلالات نوروتیک، روایی و اعتبار قابل قبولی را در جامعه بیماران ایرانی نشان می دهد. هر چند ارزیابی بالینی با پرسشنامه چندبعدی اختلالات هیجانی، قادر خواهد بود ده حوزه ازابعاد بدکارکردی هیجانی را درمبتلایان مورد بررسی قراردهد، مطالعات وسعیتری در زمینه تشخیص اختلالات هیجانی با این ابزار پیشنهاد می شود.
۵.

اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر احساس تنهایی و انعطاف پذیری شناختی مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی انعطاف پذیری شناختی درمان مبتنی بر شفقت سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۲۲۶
پدیده سالمندی نتیجه سیر طبیعی زمان است که منجر به تغییرات فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی می شود. با در نظر گرفتن روند شتابان رشد جمعیت سالمندی و این که سالمندان به دلیل کهولت و کاهش توانایی هایشان دچار کاهش انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی می شوند؛ بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر احساس تنهایی و انعطاف پذیری شناختی مردان سالمند انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش سالمندان مرد شهر اهواز در سال 1399 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر مرد سالمند (60 تا 70 سال) بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله درمانی را طی 8 هفته و 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و احساس تنهایی راسل بود. داده ها به روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر احساس تنهایی و انعطاف پذیری شناختی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش احساس تنهایی و افزایش انعطاف پذیری شناختی سالمندان شد. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان درمان مبتنی بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش احساس تنهایی و افزایش انعطاف پذیری شناختی سالمندان پیشنهاد داد.
۶.

نقش آزار کودکی و دلبستگی ناایمن در تبیین اختلال سلوک نوجوانان به واسطه پردازش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سلوک آزار کودکی پردازش شناختی دلبستگی ناایمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۹۸
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش آزارهای کودکی و دلبستگی ناایمن در تبیین اختلال سلوک با میانجی گری پردازش شناختی در نوجوانان بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر شهر قروه می شد که در سال تحصیلی 1400-1399 در دوره اول متوسطه مشغول به تحصیل بودند. از میان آن ها از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 300 دانش آموز انتخاب شدند که در دامنه سنی 15-12 سال بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مشکلات رفتاری آخنباخ، کودک آزاری، دلبستگی کولینز و رید، پردازش اطلاعات عمیق، مقیاس حافظه وکسلر برای کودکان و آزمون کلمه- رنگ استروپ استفاده شد و داده ها با روش همبستگی و معادلات ساختاری تحلیل شدند. طبق یافته های پژوهش آزار کودکی، دلبستگی ناایمن و پردازش شناختی رابطه مستقیم و معناداری با اختلال سلوک دارند و آزار کودکی و دلبستگی ناایمن با اختلال سلوک از طریق پردازش شناختی دارای ارتباط غیرمستقیم و معنادارند. همچنین یافته های پژوهش نشان از برازش خوب مدل داشته است. نتایج این پژوهش نشان داد، آزار کودکی و دلبستگی ناایمن با میانجی گری پردازش شناختی اختلال سلوک را تبیین می کنند. لذا یافته های این پژوهش می تواند کاربردهای بالینی داشته باشد و در برنامه های پیشگیری و آموزشی مورد توجه متخصصان حوزهای بهداشت و روان و آموزش و پرورش قرار گیرد.
۷.

نقش خودکارآمدی کودک در رابطه بین رویدادهای آسیب زای دوره کودکی و بروز شکایات روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی شکایات روان تنی کودکان رویدادهای آسیب زا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۶
مشکلات سلامت روان گاهی خود را در قالب مشکلات جسمانی و شکایات روان تنی بروز می دهند که در صورت شناسایی نشدن و رسیدگی نکردن به موقع، مزمن شده و مشکلات آتی را به دنبال خواهند داشت. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش خودکارآمدی کودک در رابطه بین رویدادهای آسیب زای کودکی و بروز شکایات روان تنی بود. جامعه پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان 10-14 ساله پسر شهر تهران بود. به این منظور نمونه ای متشکل از 215 نفر از دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم دبستان از دو مدرسه پسرانه که از مناطق 11 و 18 شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، در پژوهش شرکت کردند. پرسشنامه های پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه های خودکارآمدی کودکان (موریس)، فرم وقوع حوادث آسیب زای زندگی (گرینوالد و روبین) و مقیاس شکایات روان تنی (تاکاتا و ساکاتا). نتایج حاصل از تحلیل میانجی و تعدیلگر نشان داد که متغیر خودکارآمدی کودک نقش تعدیلگر نداشته است، بلکه به عنوان میانجی در رابطه بین رویدادهای آسیب زای کودکی و بروز شکایات روان تنی نقش بازی می کند، لذا در درمان های مربوط به کاهش شکایات روان تنی کودکان و نیز درمان های مربوط به کودکان آسیب دیده می بایست مؤلفه ارتقای خودکارآمدی را نیز در دستور کار قرار داد.
۸.

کارکردهای اجرایی در بیماران اختلال مصرف کانابیس، افراد بهبودیافته و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال مصرف کانابیس حافظه کارکردهای اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۶۸
کانابیس محبوب ترین ماده ی غیرقانونی در جهان است. مصرف مکرر کانابیس با سلامت شناختی و روانی نامطلوب همراه است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی کارکردهای اجرایی در بیماران اختلال مصرف کانابیس، افراد بهبودیافته و بهنجار انجام شد. بدین منظور طی یک پژوهش علی- مقایسه ای 50 بیمار مصرف کننده کانابیس که در شش ماهه ی اول سال 1398 به مراکز روان پزشکی شیراز مراجعه کرده بودند، اختلالات روان پزشکی، نورولوژیکی، ناتوانایی شناختی و وابستگی به مواد غیرافیونی نداشتند و روان پزشک برایشان اختلال قطعی مصرف کانابیس تشخیص داده بود، 50 بیمار بهبودیافته که حداقل شش ماه دوره ی بدون مصرف داشتند و 50 فرد بهنجار که سابقه ی مصرف مواد نداشتند، به صورت در دسترس انتخاب و با آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) نشان داد که عملکرد گروه مصرف کننده ی کانابیس نسبت به گروه بهبودیافته و افراد بهنجار و همچنین عملکرد گروه بهبودیافته نسبت به گروه بهنجار در آزمون ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر تفاوت معنی دار داشت. ولی خطای درجاماندگی درگروه بهبودیافته و بهنجار تفاوت معنی دار نداشت. بنابراین، می توان بیان کرد که مصرف کانابیس موجب اختلال در کارکردهای اجرایی و حافظه افراد مصرف کننده می شود و حتی بعد از ترک ماده ی مصرفی، می تواند ادامه داشته باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵