مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
دانش آموز
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزش در دانش آموزان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. این پژوهش مبتنی بر رویکرد پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی بوده و داده های مورد نیاز در دو بخش کیفی (بر اساس تحلیل مضمون ) و کمی (بر پایه روش پیمایشی) گردآوری شد. در بخش کیفی جامعه آماری شامل منابع دست اول و دوم، اسناد بالادستی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، همچنین در بخش مصاحبه، جامعه آماری، متشکل از 29 نفر از متخصصان و صاحب نظران در خصوص آموزش و پرورش و روانشناسی است، که به روش نمونه گیری هدفمند ( گلوله برفی) انتخاب شدند . در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دبیرستان (دوره دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 است که در این پژوهش تعداد آن ها 249746 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 417 نفر به منظور تکمیل پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند و در مجموع تعداد 396 پرسشنامه تکمیل و در تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای یافته های بخش کیفی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی، به وسیله نرم افزار MAXQDA و Excel و بخش کمی، به منظور برازش مدل مفهومی با داده های میدانی از روش حداقل مربعات جزیی و به کمک نرم افزار 3- SmartPLS و 23-SPSS انجام شد. نتایج بخش کیفی منجر به شناسایی 3 بعد (ارزش های اسلامی، ارزش های اخلاقی، هویت) و 18 مؤلفه شد. نتیجه کلی حاصل از پژوهش بیانگر آن بود که یافته های بخش کمی مؤید بخش کیفی است.
شناسایی راهکارها و پیامدهای جلوگیری از تنفر و ترک ورزش دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارها و پیامدهای جلوگیری از تنفر و ترک ورزش دانش آموزان انجام گرفت.
روش پژوهش: هدف پژوهش کاربردی و روش پژوهش کیفی بود. بدین منظور با 21 نفر از صاحب نظران به صورت قضاوتی هدفمند و با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند اشباع نظری حاصل شد. داده ها با استفاده از رویکرد اکتشافی از طریق فرایند شناسه گذاری و تحلیل آن با استفاده از نرم افزار کیفی مکس کیودی ای انجام شد. همچنین از پایایی بازآزمون استفاده شد.
یافته ها: در پژوهش حاضر 104 شاخص در قالب 14 مفهوم (استفاده از دانش و علم تمرین، توجه به ویژگی های شخصیتی-روانی، توسعه ورزش همگانی، حذف عادات نامناسب در محیط های ورزشی، تبلیغ و ترویج، اقتصادی، تسهیل دسترسی، نقش دولت و مسئولان، افزایش مشارکت، افزایش آگاهی، بهبود وضعیت جسمی-روانی جامعه، تغییر باورها، توسعه حرفه ای و توسعه آموزشی) شناسایی شد.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر بر توجه به عوامل راهبردهای انگیزشی، فرهنگ سازی، راهبردهای ساختاری، فرهنگ پذیری ورزش در جامعه، افزایش سلامت عمومی و توسعه زیرساخت های ورزشی در جلوگیری از تنفر و تمرین زدگی دانش آموزان از ورزش تأکید دارد. در این زمینه توجه به عواملی نظیر ساخت و مکان یابی اماکن ورزشی در محیط مدرسه، افزایش ساعت تربیت بدنی در مدارس، تهیه برنامه های ورزشی در رادیو و تلویزیون، برگزاری برنامه های صبحگاهی ورزشی، دعوت از چهره های مشهور ورزشی و ارائه تخفیف به کودکان و نوجوانان به منظور جلوگیری از تنفر و تمرین زدگی دانش آموزان از ورزش پیشنهاد می شود.
واکاوی نقش مدرسه در ساخت هویت اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
540 - 549
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی سهم آموزش و مدرسه در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان انجام شده است. روش انجام پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 15 دانش آموز دختر 15 تا 17 ساله بودند که به روش انتخاب هدفمند بر پایه اصل اشباع و یا تکراری شدن پاسخ ها برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد استراس و گلاسر تحلیل و طبقه بندی گردید. با توجه به نتایج، در بُعد خانواده، ویژگی های والدین و سبک های فرزندپروری در شکل گیری هویت اخلاقی، تعاملات و تأثیرپذیری فرد از مدرسه، تأثیرگذار است. در بُعد مدرسه، آگاهی و التزام به قوانین، میزان و چگونگی تشویق ها و تنبیه ها، نحوه تعامل با همسالان، نحوه تدریس و ویژگی های رفتاری معلمان، چگونگی ارتباط گیری و برخورد کادر مدرسه، میزان و نوع فعالیت های فوق برنامه و فضای مدرسه و نیز محتوای کتب درسی تأثیر بسزایی در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان دارند. همچنین از یافته های پژوهش اینگونه بر می آید که در بعد مدرسه، شخصیت و رفتار معلمان، هویت اخلاقی شکل-گرفته در آنها و التزام عملی آنها به آموزه های اخلاقی تأثیر ماندگاری بر هویت اخلاقی دانش آموزان می گذارد.
نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
174 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر نوردر سال تحصیلی 1401-1400 بودند؛ و نمونه پژوهش شامل 250 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. ایزارپرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از: پرسشنامه گرایش به مصرف مواد(IAPS)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (BSNQ؛ گاردیا، دسی و رایان، 2000)، مقیاس کنترل هیجانی (ECQ2) راجر و نشوور (1987). برای تحلیل آماری داده ها از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روانشناختی هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم از طریق کنترل هیجانی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر دارد. بطور کلی با توجه به نتایج می توان گفت که کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان نقش واسطه ای دارد.
مدلیابی سبک زندگی تحصیلی سلامت محور بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش میانجی عزت نفس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سبک زندگی تحصیلی سلامت محور چارچوبی ارزشمند در شناسایی مولفه های انگیزشی و پیش بینی سلامت تحصیلی فراگیران می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای عزت نفس در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و سبک زندگی تحصیلی سلامت محور انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال 1400-1399در بر می گیرد که به صورت نمونه گیری در دسترس تعداد ۷۴۴ نفر از بین آنها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی تحصیلی سلامت محور، پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک ارتقا دهنده تحصیلی سلامت محور با نیازهای بنیادین روانشناختی (35/0) دارای همبستگی مثبت معنادار و سبک بازدارنده تحصیلی سلامت محور با نیازهای بنیادین روانشناختی (32/0) و عزت نفس (21/0) دارای همبستگی منفی معنادار در سطح 01/0 بود. همچنین عزت نفس در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و سبک زندگی تحصیلی سلامت محور دارای نقش میانجی بود (05/0 >P). نتیجه گیری: بر این اساس در زمینه طراحی اقدامات لازم به منظور ارتقای رفتارهای سبک زندگی سلامت محور در دانش آموزان می توان به تدوین برنامه هایی در جهت اصلاح عزت نفس و نیازهای بنیادین روانشناختی اقدام نمود.
شناسایی آلویت بندی عوامل اثر گذاری کاهش داوطلبان رشته های مهندسی از دیدگاه دانش آموزان پایه دوازدهم (مطالعه موردی: شهرستان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
83 - 106
داوطلبان ورود به رشته های مهندسی، از بین فارغ التحصیلان رشته ریاضی- فیزیک در دبیرستان ها هستند. در دو دهه اخیر تعداد دانش آموزان رشته ریاضی- فیزیک به شدت کاهش یافته است که این امر موجب کاهش تعداد و کیفیت داوطلبان تحصیل در رشته های مهندسی در دانشگاه ها شده که ممکن است موجب اثرات منفی بر توسعه علمی و اقتصادی کشور شود. در مرحله اول جهت شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش داوطلبان تحصیل در رشته های مهندسی، بر اساس پیشینه تحقیق و مصاحبه با خبرگان، از روش دلفی استفاده گردید. در مرحله دوم جهت اولویت بندی این عوامل از رویکرد ترکیبی دیمتل و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل آموزش، فرصت های شغلی آینده، توانایی و علایق شخص، خانوادگی و نظر والدین، و اجتماعی و فرهنگی به ترتیب دارای بیشترین تعامل و ارتباط با سایر عوامل هستند. همچنین نتایج بررسی معیارهای عوامل نشان داد که معیارهای وجود تصور سختی بیشتر در تحصیل و کار در رشته های مهندسی، تحصیل اعضای خانواده در رشته های دیگر، موقعیت و منزلت اجتماعی تحصیل در رشته های مهندسی، دارای بیشترین اهمیت در بین کلیه معیارهای اثرگذار بر کاهش داوطلبان رشته های مهندسی هستند.
مقایسه سرزندگی تحصیلی، جو عاطفی خانواده و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان ممتاز و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین نگرانی های حیطه روانشناسی مدرسه، فهم چگونگی تلاش دانش آموزان برای رسیدن به موفقیت تحصیلی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه جو عاطفی خانواده، انگیزش و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان ممتاز و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول مناطق ۵، ۱۸ و ۲۲ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد ۳۰۰ نفر از دانش آموزان این مناطق (هر گروه ۱۵۰ نفر) انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن (۱۹۶۴)، مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (۱۹۸۰) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۸) استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون خی دو، تحلیل رگرسیون و تی مستقل و از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه در متغیرهای جو عاطفی خانواده و مؤلفه های آن شامل محبت (۰/۰۰۱>P)، نوازش (۰/۰۰۲>P)، تأیید کردن (۰/۰۰۳>P)، تجارب مشترک (۰/۰۰۳>P)، هدیه دادن (۰/۰۰۲>P)، تشویق کردن (۰/۰۰۱>P)، اعتماد (۰/۰۰۱>P) و احساس امنیت (۰/۰۰۲>P)، متغیر انگیزش تحصیلی (۰/۰۰۱>P) و سرزندگی تحصیلی (۰/۰۰۱>P) تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین دانش آموزان ممتاز از گروه عادی بالاتر بود. نتیجه گیری: در گروه دانش آموزان ممتاز جو عاطفی خانواده، میزان انگیزش و سرزندگی تحصیلی بالاتر از گروه عادی بود؛ بنابراین، تقویت روابط اعضای خانواده با دانش آموزان و قرار دادن برنامه های مهارتی با تأکید بر تقویت انگیزش و سرزندگی در دروس پرورشی مدارس می تواند بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان مؤثر باشد.
پیش بینی امنیت روانی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه بر اساس ترومای کودکی و خطاهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ شهریور ۱۴۰۲ شماره ۶ (پیاپی ۸۷)
۱۴۰-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی امنیت روانی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه بر اساس ترومای کودکی و خطاهای شناختی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر بهشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه 421 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه امنیت روانی (PSI) مازلو (1942)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ) برنستاین و همکاران (2003) و پرسشنامه خطاهای شناختی (CDQ) عبدالله زاده و سالار (1389) بود. نتایج آزمون رگرسیون به روش ورود همزمان نشان داد که از میان متغیرهای پژوهش سوء رفتار هیجانی (001/0=P)، سوء رفتار فیزیکی (001/0=P)، سوء رفتار جنسی (001/0=P)، غفلت جنسی (001/0=P) و خطاهای شناختی (001/0=P) پیش بینی کننده معنادار امنیت روانی هستند، ولی غفلت هیجانی پیش بینی کننده معناداری برای امنیت روانی دانش آموزان نبود (96/0=P). همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای پیش بین قادر به پیش بینی 19/0 از واریانس متغیر امنیت روانی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه بودند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که توجه به ترومای کودکی و خطاهای شناختی توسط روان شناسان و مشاوران مدارس می تواند به تبیین امنیت روانی دانش آموزان کمک نماید.
مقایسه شیوه های مقابله با استرس و جرأت ورزی دانش آموزان آموزش دیده در پایگاه های بسیج و دانش آموزان غیر بسیجی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
59 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش مقایسه شیوه های مقابله با استرس و جرأت ورزی دانش آموزان آموزش دیده در پایگاه های بسیج و دانش آموزان غیر بسیجی بود. روش: روش پژوهش توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر بسیجی آموزش دیده در پایگاه های بسیج مساجد ناحیه دو زاهدان به تعداد 1875 نفر و دانش آموزان پسر عادی مقطع متوسط ناحیه دو زاهدان به تعداد 4769 تشکیل می دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای استفاده گردید و تعداد 355 پرسشنامه از بین دانش آموزان عادی و 318 پرسشنامه از بین دانش آموزان آموزش دیده در پایگاه های بسیج گردآوری شد. ابزار شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای بلینگز و موس و جرأت ورزی گمبریل و ریجی بود. نتایج: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که دانش آموزان آموزش دیده در پایگاه های بسیج، در برخورد با موقعیت های استرس زا، از پاسخ های (مقابله ای رفتاری، مقابله ای شناختی و مقابله ای حل مسئله) و دانش آموزان عادی مدارس در برخورد با موقعیت های استرس زا، از پاسخ های مقابله ای متمرکز بر هیجان و پاسخ های اجتنابی بهره می برند، همچنین دانش آموزان آموزش دیده در پایگاه های بسیج، از شیوه های جرأت ورزی (پیش قدم شدن در آغاز یک برخورد اجتماعی، کنار آمدن و قبول انتقاد، ابراز وجود در موقعیت هایی که باید کمک کرد) و دانش آموزان عادی مدارس از شیوه های جرأت ورزی (رد کردن تقاضا و پس خوراند منفی) بهره می برند. بحث: دوره های بسیج مساجد تأثیر بسزایی در جرأت ورزی و شیوه های مقابله با استرس در دانش آموزان دارد.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان مقطع متوسطه ی اول در سال تحصیلی 1400-1399 صورت گرفت. روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهرستان کنارک در سال تحصیلی 1400-1399 بود که دو کلاس (دانش آموزان و معلمان دروس زیست شناسی، ریاضی و ادبیات هر کلاس) بعد از همتاسازی به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. بسته مدیریت راهبرانه مدیریت کلاس به معلمان گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. از پرسش نامه های سبک مدیریت معلم و مسئولیت پذیری دانش آموزان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار spss18 از روش های آماری تحلیل کواریانس تک متغیره، تی زوجی و تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: محاسبه دو شاخص CVR و CVI روایی محتوایی بسته آموزشی را تأیید کرد. تحلیل آنکوا نشان دهنده تفاوت معنی دار سبک مدیریت معلمان در پس آزمون بود (P<0/01) و اندازه اثر بسته آموزشی بر متغیر وابسته برابر 91/0 بود. نتایج آنوا با اندازه گیری های مکرر برای متغیر مسئولیت پذیری دانش آموزان حاکی از تفاوت معنی دار نمرات گروه آزمایش در پیش آزمون با پس آزمون و عدم تفاوت معنی دار پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش بود P<0/01, F=181/235, df=1)) که حاکی از تأثیر متغیر مداخله بر مسئولیت پذیری دانش آموزان در پس آزمون و ثبات نتایج در آزمون پیگیری بود. پیش آزمون و پس آزمون گروه گواه تفاوت معنی داری نداشت. نتیجه گیری: بسته آموزشی سبک مدیریت کلاس براساس تئوری انتخاب، دارای اعتبار بوده و روی سبک مدیریت معلمان و مسئولیت پذیری دانش آموزان تأثیرگذار است.
اثربخشی روش های حسی چندگانه بر خودانضباطی و خودسنجی دانش آموزان دختر نارساخوان 9 تا 10 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
33 - 55
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی روش های حسی چندگانه بر خودانضباطی و خودسنجی دانش آموزان دختر نارساخوان 9 تا 10 سال انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان نارساخوان 9 و 10 ساله شهر رزن در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از طریق غربالگری با چک لیست نارساخوانی و آزمون هوش، 30 نفر از آنها به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش آموزش روش های حسی چندگانه را طی 10 هفته و در 10 جلسه ی یک و نیم ساعته، دریافت کردند و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده این پژوهش، آزمون اختلال خواندن (سلیمی تیموری، 1386)، آزمون هوش ریون، پرسشنامه خودانضباطی زندکریمی و پرسشنامه خودسنجی زندکریمی، بود. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و آمار توصیفی و استنباطی با آزمون تحلیل کوواریانس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد آموزش روش های حسی چندگانه بر خودانضباطی و خودسنجی دانش آموزان تأثیر دارند. یقیناً شناخت انسان از خودش و توانایی ها و نقاط ضعفش می تواند در بهبود شرایط زندگی و یادگیری او مؤثر باشد. در همین راستا تسلط معلمان و والدین بر استفاده و بکارگیری از ظرفیت ها و توانایی های دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری با روش های نوین آموزشی، تأثیر زیادی در موفقیت و پیش گیری از تجربه حس درماندگی و مدرسه گریزی آنان خواهد داشت.
ارزیابی تأثیر روش تدریس «ایفای نقش و نمایش» در ارتقای علاقه مندی دانش آموزان به درس جغرافیا (مطالعه موردی: دانش آموزان رشته انسانی آبادان)
حوزههای تخصصی:
علاقه مندی دانش آموزان به موضوع درس در امر یادگیری نقشی محوری ایفا می کند. روش تدریس در جریان تفهیم درس با توجه به کمبود امکانات، نبوغ و هنر معلم را می طلبد. روش های نوین تدریس که مبتنی به فعالیت های علاقه ساز دانش آموزان است می تواند یادگیری و نتیجه آموزش را ارتقاء دهد. تحقیق حاضر به منظور ارزیابی تأثیر استفاده از روش ایفای نقش و ترکیب آن با نمایش در علاقه مندی دانش آموزان به درس جغرافیا انجام شده است. روش تحقیق مبتنی بر توصیف عملکرد تجربی می باشد. جامعه آماری از بین دانش آموزان در دسترس نگارندگان که 455 نفر بوده اند از مجموع آن ها به طور تصادفی و با استفاده از روش مورگان 208 نفر به عنوان حجم نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. در کلاس هایی که به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند روش ایفای نقش و نمایش اجرا شد و با دیگر باقیمانده جامعه آماری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان دادند که استفاده از روش ایفای نقش و نمایش در درس جغرافیا، علاقمندی دانش آموزان به این درس را افزایش می دهد.
شناسایی مولفه های تفکر محاسباتی در مهارت های یادگیری دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بیان ویژگی ها، قابلیت ها و مولفه های تفکر محاسباتی به عنوان یکی از مهارت های اساسی یادگیری در دوره ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. برای جستجوی مقالات مرتبط جهت تحلیل و بررسی از کلیدواژه های فارسی «تفکر، مهارت های تفکر، تفکر محاسباتی در دبستان، تفکر محاسباتی در دانش آموزان» و معادل انگلیسی آن ها در پایگاه های داده مگ ایران، سید، سیویلیکا، ساینس دایرکت و اسکوپوس، انستیتوی مهندسان برق و الکترونیک بین سال های 1390 تا 1399 و 2000 تا 2021، استفاده شده است. داده ها براساس یک طرح پژوهش کیفی از نوع فراترکیب و با استفاده از گام های هفتگانه سندلوسکی و باروسو، جمع آوری شده اند. انتخاب نمونه با استفاده از معیارهای پذیرش و عدم پذیرش و برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی صورت گرفت. جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها از معیارهای خودبازبینی محقق؛ مرور همتایان و نظرسنجی متخصصان بهره گرفته شد. در بررسی اولیه 1643 مقاله استخراج شده که از این تعداد 1533 مقاله براساس عنوان، 35 مقاله براساس چکیده و 51 مقاله براساس محتوا غربال شده و در نهایت 24 مقاله نهایی استخراج و مورد بررسی قرار گرفت. طبق یافته های پژوهش و بررسی های نهایی، مولفه های تفکر محاسباتی را می توان در نوزده طبقه کلی دسته بندی و متناسب با آن ماهیت عناصر آن را نمایان کرد. نتایج حاکی از این پژوهش نشان دهنده سه مقوله اساسی از این نوع مهارت تفکر و اهمیت پرورش آن در مدارس به ویژه از دوران کودکی و سال های اولیه دبستان است؛ این مقوله ها شامل مهارت های شناختی، مهارت های ارتباطی و اطلاعاتی (فناوری) و علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی است. نتایج پژوهش نشان دهنده هم پوشانی بالای این عناصر، مولفه ها و مقوله ها و رابطه مثبت میان آن هاست. نتایج حاکی از آن است که تفکر محاسباتی به عنوان یکی از مهارت های نوظهور و یکی از مهارت های حل مسئله به شمار آمده و با استفاده از فناوری و علوم کامپیوتر در سال های اولیه کودکی در مدارس دنیا در حال آموزش و یادگیری بوده و به عنوان مجموعه ای از مهارت ها و دانش های عرضی برای همگان لازم و ضروری است.
تبیین رابطه استفاده از فضای مجازی با تربیت اخلاقی (بعد فردی) دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر همدان (سال تحصیلی 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
238 - 201
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین رابطه استفاده از فضای مجازی با تربیت اخلاقی دانش آموزان و از نوع توصیفی و همبستگی بوده که در جامعه دانش آموزان دختر متوسطه دوم همدان در سال تحصیلی 1401-1400 با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 364 نفر انجام گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته سنجش میزان استفاده از فضای مجازی و پرسش نامه تربیت اخلاقی عسگریان بیگدلی و همکاران (1397)، استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد 57 درصد از تغییرات متغیر ملاک توسط متغیرهای پیش بین قابل تبیین است و 43 درصد از تبیین متغیر ملاک به سایر مؤلفه ها بستگی دارد. همچنین نتایج آزمون مدل نشان داد تمامی چهار بعد استفاده از فضای مجازی بر تربیت اخلاقی دانش آموزان موردمطالعه قابل پذیرش است و تأثیر این متغیرها قابل پیش بینی است. همچنین 61 درصد از تغییرات موجود در شرم و حیا، 42 درصد از تغییرات موجود در غیرت، 11 درصد از تغییرات موجود در وقار و متانت، 3 درصد از تغییرات موجود در کرامت و 7 درصد از تغییرات موجود در عزت دانش آموزان ناشی از متغیرهای پیش بین مورد بررسی یعنی استفاده از فضای مجازی و ابعاد آن است. نتایج نشان دادند استفاده از فضای مجازی با چهار مؤلفه میزان آشنایی، مدت استفاده، میزان اعتیاد و حضور در انواع فضاهای مجازی بر روی بعد کلی تربیت اخلاقی و ابعاد شش گانه مورد اشاره تأثیر دارد. دراین بین میزان آشنایی با فضای مجازی موجب تقویت تربیت اخلاقی شده و سه بعد دیگر آن یعنی مدت استفاده، میزان اعتیاد و حضور در انواع فضاهای مجازی تربیت اخلاقی را دچار تنزل و افت می نمایند.
رابطه دلبستگی به والدین و دلبستگی به خدا با بهزیستی اجتماعی-هیجانی در دانش آموزان تیزهوش شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
84-97
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های زیادی درباره ارتباط بین سبک دلبستگی به والدین و سبک دلبستگی به خدا با انواع بهزیستی (روان شناختی، اجتماعی و هیجانی) انجام شده است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی دلبستگی به والدین و دلبستگی به خدا با بهزیستی اجتماعی و هیجانی در دانش آموزان تیزهوش شهر قم بود. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانش آموزان تیزهوش شهر قم بود که 299 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سنجش دلبستگی به پدر و مادر و همسال (IPPA-R)؛ پرسش نامه دلبستگی معنوی مسلمانان (M-SAS)، مقیاس فرعی بهزیستی اجتماعی، عواطف مثبت و رضایت از زندگی؛ و برای تجزیه و تحلیل آماری از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دلبستگی ایمن به والدین با بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی و همچنین بین سبک دلبستگی ایمن به خدا با بهزیستی اجتماعی و بهزیستی هیجانی در دانش آموزان تیزهوش رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: افراد با دلبستگی ایمن در برقراری روابط صمیمانه احساس راحتی می کنند؛ تمایل دارند برای حمایت به دیگران تکیه کنند و مطمئن هستند که دیگران دوستشان دارند. در تبیین دلبستگی به خدا و بهزیستی اجتماعی و هیجانی می توان گفت ایمان و اعتقاد به خدا و توکل به او موجب حس خوش بینی و اطمینان درباره عملکردهای آینده فرد می شود و فرد با این حسِ خوش بینی وارد صحنه های اجتماعی می شود.
الگوی روابط ساختاری یادگیری خودتنظیمی، هویت اخلاقی و هوش معنوی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم Learning self-regulation based on moral identity mediated by spiritual intelligence in students(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
75-87
حوزههای تخصصی:
تحولات جهانی، نبود اطمینان محیطی و لزوم سازگاری با چالش های ناشی از آن نظام های آموزشی را به سمت تربیت فراگیرانی سوق می دهد که صلاحیت های یادگیری مستقلانه و خودهدایت شده را دارند. پژوهش حاضر ضمن توجه به چنین چالش هایی، با هدف شناسایی الگوی روابط ساختاری یادگیری خودتنظیمی بر اساس هویت اخلاقی با میانجیگری هوش معنوی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل بود. تعداد 250 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت برخط به پرسش نامه های یادگیری خودتنظیمی، هوش معنوی و هویت اخلاقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و الگو یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که نمره کل هوش معنوی، هویت اخلاقی و مؤلفه های آنها با خودتنظیمی در یادگیری و همچنین، هوش معنوی با نمره کل هویت اخلاقی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت و معناداری داشت (001/0P<) و فرضیه پژوهش مبنی بر ارتباط بین متغیّرها و پیش بینی یادگیری خودتنظیمی بر اساس هویت اخلاقی با میانجی گری هوش معنوی تأیید می شود. نتیجه گیری: نتایج الگو یابی نشان می دهد که هویت اخلاقی دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم -از طریق هوش معنوی- بر یادگیری خودتنظیمی است؛ از این منظر توصیه می شود ارتقای معنویت و هویت اخلاقی فراگیران و عاملان آموزشی با استفاده از روش های فردی، بین فردی و موقعیتی مدنظر قرار گیرد و از آن طریق جنبه های شناختی، فراشناختی، رفتاری، انگیزشی و عاطفی یادگیری بهبود یابد.
بررسی عوامل مؤثر بر بهبود رفتار دانش آموزان در مدارس ابتدایی کرمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
20 - 37
حوزههای تخصصی:
بهبود سلامت روان و توجه به تأثیر رنگ در محیط های کلاس های درس، به عنوان فضایی که دانش آموزان ساعات زیادی را در آن سپری می کنند، یکی از مثبت ترین قدمها در جهت تطبیق جنبه هایی از محیط فیزیکی با رفتارهای استفاده کنندگان از فضا میباشد. ازاین رو ارزیابی تأثیر رنگ بر سلامت روان دانش آموزان به عنوان آینده سازان کشور که باید از سطح سلامت روان بسیار بالایی برخوردار باشند، هدف اصلی پژوهش حاضر بوده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش «کاربردی» و پژوهش از نوع مداخله ای است. جهت سنجش نقاط قوت و ضعف کودک، پرسشنامه (SDQ) که دارای پنج خرده مقیاس نشانه های هیجانی، مشکلات سلوک، بیش فعالی-کمبود توجه، مشکلات ارتباطی با همسالان و رفتارهای جامعه پسند است، استفاده شده است. یافتهها نشان دادند ازآنجایی که سطح معنی داری برای پسران کمتر از سطح معنی داری 05/0 است، با 95% اطمینان می توان گفت میانگین نشانه های بیش فعالی دانش آموزان پسر قبل و بعد از رنگ آمیزی با هم متفاوت است؛ اما سطح معنی داری برای دختران بزرگ تر از سطح معنی داری 05/0 است، بنابراین با 95 درصد اطمینان می توان گفت میانگین نشانه های بیش فعالی دانش آموزان دختر قبل و بعد از رنگ آمیزی با هم متفاوت نیست. در نهایت می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که رنگ آمیزی کلاس ها بر نشانه های بیش فعالی پسران دانش آموز، اثرگذار بوده ولی بر نشانه های بیش فعالی دختران دانش آموز، اثرگذار نبوده است.
تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی براساس اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
269 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی با تکیه بر اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه است. برای پاسخ به سؤالات، از روش های تحلیل اسنادی یا روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا استفاده شد. در این پژوهش جامعه با نمونه برابر بود؛ به طوری که کتاب مطالعات اجتماعی 1400−1401 ششم ابتدایی به عنوان جامعه و نمونه پژوهش انتخاب شد. در بخش یافته ها درراستای پاسخ به سؤالات پژوهش، ابتدا براساس روش کتابخانه ای، با مراجعه به مقالات و تألیفات مرتبط با اصول تربیت اجتماعی براساس نهج البلاغه، 10 اصل تربیت اجتماعی همچون اصل عزت، وحدت، محبت، مشارکت، مسئولیت، عدالت، برقراری روابط سالم، سعه صدر، آزادی در برابر ابراز عقاید و اصل آراستگی از منابع استخراج شد. سپس کتاب مطالعات ششم به 4 واحد متون، تصاویر، فعالیت ها و کاربرگ ها تقسیم شد. سپس واحد های تحلیل در 10 اصل نامبرده به روش تحلیل محتوا بررسی شد و نتایج نشان داد که متون درسی 61 مرتبه، فعالیت های دروس 88 مرتبه، تصاویر 77 مرتبه و کاربرگ های پایان کتاب در 10 مرتبه به اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه توجه داشته است. بنابراین، در قسمت یافته ها نشان داده شد که در همه بخش های چهارگانه کتاب در راستای توجه به همه اصل ها از ظرفیت های موجود بهخوبی استفاده نشده است و انتظار می رود عوامل اجرایی در تدوین کتب درسی از همه ظرفیت های کتاب در جهت آموزش اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه استفاده نمایند.
گزارش بررسی موردی تاثیر هنر درمانی بر سلامت و بازتوانی اختلال خواندن یک دانش آموز ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر هنر درمانی بر سلامت روان و بازتوانی اختلال خواندن دانش آموز ششم ابتدایی انجام شد و یک موردپژوهی کیفی بوده که مشارکت کننده این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شد. یک دانش آموز 12 ساله دارای اختلال خواندن و تنش هایی در خانواده برای ارتقای سلامت روان و بازتوانی اختلال خواندن وی از مجموعه ای از فنون و روش های هنر درمانی (نقاشی و قصه گویی) و 12 گام درمان اختلالات خواندن دکتر مصطفی تبریزی و تمرین های پیشنهاد شده در این کتاب استفاده شد؛ لازم به ذکر است برای اطلاع از سلامت روان دانش آموز از پرسشنامه ی CSI-4 در دو مرحله و برای اطمینان بیشتر از هوشبهر وی از آزمون آدمک گودیناف نیز به کار برده شد. نتایج و یافته های حاصل طی برگزاری چندین جلسه ی درمان نشان دادند که هنردرمانی سبب تسریع روند درمان شده است. از موثرترین شیوه ها برای درمان اختلال خواندن و بهبود سلامت روان می باشد.
چگونه توانستم مشکل روان خوانی دانش آموز پایه ششم مدرسه هجرت ایچی را بهبود بخشم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، برطرف کردن اختلال خواندن امیر علی دانش آموز پایه ششم دبستان هجرت ایچی می باشد. روش تحقیق، روش کتابخانه ای در قالب اقدام پژوهی می باشد. به این منظور، جهت حل مسئله مشکل خواندن در دانش آموزم، به بررسی پژوهش های موجود در این زمینه پرداخته شد و با توجه به یافته های پژوهش ها به راه حل هایی برای حل این مسئله دست یافتم. نتایج نشان می دهد که استفاده از کارت آموزشی توانسته است به نحو چشمگیری درتقویت مهارت های خواندن امیر علی موثر واقع شود. همچنین نتایج نشان داد استفاده از کارت آموزشی و تابلو ارزشیابی توصیفی توانسته به عنوان محرکی در جهت ایجاد یادگیری بیشتر دانش آموز موثر واقع شود و با تحریک انگیزش دانش آموز، مهارت های خواندن را در او تقویت نموده است. امیر علی که در خواندن فوق العاده ضعیف بود و نمی توانست به راحتی از روی درس بخواند و اکثر مواقع سطرها را گم می کرد و بعضی کلمات را با مکث بسیار زیاد می خواند، اکنون با استفاده از راهکارهای اجرا شده، به راحتی می تواند از روی متن های کتاب، روان بخواند و مشکلی در خواندن درس ها ندارد. بنابراین می توان بیان کرد که معلم تا حدود زیادی در حل مشکل خواندن دانش آموز، موفق عمل کرده است.