مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
سبک های دلبستگی
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
93 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری مولفه های سرشت، منش و باورهای فرد برای رابطه عوامل خانوادگی- اجتماعی با مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. تمامی مردان مصرف کننده مواد 18تا 35 ساله شهر قم که به کمپ های ترک اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد قم در سال های 1396و 1397 مراجعه می کردند، جامعه آماری را تشکیل دادند. نمونه 320 نفر به روش هدفمند انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای پرخطر بزرگسالان محمدخانی، مقیاس علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر محمدی و همکاران، پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز بود. مدل پیشنهادی با ایموس ارزیابی شد.مدل براساس شاخص های نیکویی برازش کفایت مناسبی داشت. خانواده از طریق نگرش مثبت به مواد، خودراهبری و خودفراروی بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. دوستان از طریق نگرش مثبت به مواد، آسیب پرهیزی و خودراهبری بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. بازار مواد از طریق نگرش مثبت به مواد بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. نگرش مثبت به مواد و آسیب پرهیزی بر مصرف مواد تاثیر مستقیم مثبت و خودراهبری و خودفراروی بر مصرف مواد تاثیر مستقیم منفی و معناداری در سطح(<strong><em>p≤0/01</em></strong>) داشت.یافته ها با نتایج پژوهش های مشابه قبلی همخوانی داشته وگامی مهم برای تبیین عوامل موثر بر مصرف مواد و به عنوان الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر می باشد.
بررسی سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار بر دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد علوم تحقیقات واحد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار بر دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد علوم تحقیقات واحد تهران انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی بود . جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران می شد. نمونه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شیور و فرم کوتاه طرحواره های ناسازگارانه اولیه یانگ ( YSQ-SF ) پاسخ دادند. نمونه پژوهش شامل۱۹۰ نفر می باشد. در پایان، داده های پژوهشی، با روش رگرسیون گام به گام، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معناداری بین سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار افراد متاهل دانشجویان دانشگاه آزاد علوم تحقیقات واحد تهران وجود دارد. نتیجه گیریشناسایی سبک دلبستگی افراد و طرحواره های ناسازگار آنها، به همراه تبیین رفتارهای آن از همدیگر، به تشخیص و حل مشکلات زناشویی و روابط بین فردی زوجینی که هنوز در مراحل اولیه ارتباطی شان قرار دارند کمک شایانی خواهد کرد
نقش واسطه ای انگیزه های استفاده از اینترنت در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آذر ۱۳۹۷ شماره ۹ (پیاپی ۳۰)
91-108
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای انگیزه های استفاده از اینترنت در رابطه بین سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت انجام شد. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 1395-1394 بودند که 204 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد که پرسشنامه سبک های دلبستگی، پرسشنامه انگیزه های استفاده از اینترنت و آزمون اعتیاد به اینترنت را تکمیل کنند. داده های گردآوری شده با آزمون آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای 20 SPSS و LISREL-8.53 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا به طور مستقیم با اعتیاد به اینترنت رابطه دارند . سبک دلبستگی ایمن با واسطه انگیزه فرار/ وقت گذرانی بر اعتیاد به اینترنت اثر غیرمستقیم و مثبت دارد، اما اثرغیرمستقیم سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی بر اعتیاد به اینترنت معنادار نبود . مدل فرضی تحقیق با داده های مشاهده شده برازش مطلوب دارد. متغیرهای پیش بین 23 درصد از تغییرات اعتیاد به اینترنت دانشجویان را تبیین می کنند. در مجموع نتایج پژوهش حاضر مؤید این است که توجه به نقش عوامل درون فردی سبک های دلبستگی و انگیزه های استفاده از اینترنت در مطالعه اعتیاد به اینترنت دانشجویان ضروری است.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آذر ۱۳۹۷ شماره ۹ (پیاپی ۳۰)
291-308
حوزه های تخصصی:
سبک های دلبستگی پیش بینی کننده مهمی برای بهداشت روانی هستند. افراد با سبک دلبستگی نا ایمن نسبت به افراد ایمن بیشتر در معرض مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران بودند که نمونه آن به صورت چند مرحله ای خوشه ای - دردسترس انتخاب شد، بدین صورت که ابتدا از بین دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی تعداد سه دانشگاه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانشجویان هر یک از دانشکده ها 27 دانشجو برای شرکت در پژوهش گزینش شدند. جهت سنجش سبک دلبستگی از پرسشنامه دلبستگی کولینز و رید و برای سنجش میزان افسردگی، استرس و اضطراب دانشجویان از پرسشنامه DASS استفاده شد. نتایج نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی و متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان رابطه معناداری وجود ندارد اما بین سبک دلبستگی دوسوگرا با متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد ( P<0/01 ). همچنین نتایج حاصل از تحلیل گام به گام رگرسیون نشان داد که سبک دلبستکی دوسوگرا، 14 درصد پیش بینی کننده میزان افسردگی ، 58 درصد پیش بینی کننده میزان اضطراب و 26 درصد پیش بینی کننده میزان استرس دانشجویان است.
پیش بینی تعهد اخلاقی زنان بر اساس سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود و احساس گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم دی ۱۳۹۷ شماره ۱۰ (پیاپی ۳۱)
167-182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود و احساس گناه با تعهد اخلاقی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری کلیه ی دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهر اهواز می باشد. نمونه این تحقیق 211 نفر از دانشجویان شهر اهواز بودند که به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده، پرسشنامه شیوه های رفتاری، پرسشنامه تعهد زناشویی، پرسشنامه تمایزیافتگی خود و پرسشنامه عاطفه خودآگاه بودند. و داده ها با نرم افزار SPSS21 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در سطح 001/0 بین سبک دلبستگی ایمن و ناایمن با تعهد اخلاقی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار و بین تمایزیافتگی خود با تعهد اخلاقی نیز در سطح 001/0 رابطه مثبت و معناداری یافت شد. بین احساس گناه و تعهد اخلاقی رابطه ای یافت نشد. اگر در یک فرد سبک دلبستگی ایمن باشد، توان بیان هیجان های خود و تشخیص هیجان ها را داشته باشد تعهد اخلاقی خوبی را در ابعاد مختلف بروز خواهد داد.
پیش بینی سبک های فرزندپروری مادران از طریق سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۱۱ (پیاپی ۳۲)
193-210
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف پیش بینی سبک های فرزندپروری مادران از طریق سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی آنها انجام شده است. طرح پژوهش حاضر همبستگی بود. تعداد 310 مادران کودکان پیش دبستانی از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه اقتدار والدینی(بوری، 1991)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان(کالینس و رید، 1990) و پرسشنامه 5 عاملی نئو(مک کری و کوستا(1989) را تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده با روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که ویژگی های شخصیتی دلپذیری، وظیفه شناسی و برون گرایی بطور معنی داری 14 درصد از واریانس سبک فرزندپروری مقتدرانه، ویژگی شخصیتی گشودگی بطور معنی داری 5 درصد از واریانس سبک فرزندپروری سهل گیر و ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی بطور مثبت و دلپذیری بطور منفی 5 درصد از واریانس فرزندپروری استبدادی را تبیین کرد. همچنین نتایج نشان داد که فقط سبک دلبستگی دو سوگرا بطور معنی داری سبک های فرزندپروری استبدادی و مقتدرانه را بطور منفی پیش بینی کرد. در پیش بینی سبک های فرزندپروری ویژگی های شخصیتی قوی تر از سبک های دلبستگی بود. مادران با سطوح بالا در برونگرایی، دلپذیری و وظیفه شناسی به احتمال بیشتر سبک فرزندپروری مقتدرانه خواهند داشت.
پیش بینی نگرش به ازدواج از طریق ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جو خانوادگی در دانشجویان دختر مجرد دانشگاه رازی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی نگرش به ازدواج از طریق ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جوخانوادگی دانشجویان دختر بود. پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مجرد دانشگاه رازی کرمانشاه بود. نمونه ای به حجم 359 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی مک کری و کاستا، سبک های دلبستگی کولینز و رید، جوخانوادگی موس و موس و نگرش به ازدواج اس پارک پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که مولفه های ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جو خانوادگی توانایی پیش بینی نگرش به ازدواج را دارند. همچنین مولفه های ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جوخانوادگی با مولفه های نگرش به ازدواج رابطه ی معنادار دارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی و جو خانوادگی از مولفه های موثر و مرتبط با نگرش به ازدواج هستند که این نکته می تواند در مشاوره های قبل از ازدواج مورد توجه قرار گیرد.
آمادگی برای خیانت زناشویی: نقش شیوه های تربیتی والدین و الگوهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد این موضوع را بررسی کند که آیا سبک های متفاوت والدینی از طریق ایجاد سبک های مختلف دلبستگی در ایجاد استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شود. شرکت کنندگان در پژوهش 268 نفر از دانشجویان زن و مرد متاهل بودند که دامنه ی سنی بین20 تا 46 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه های شیوه های تربیتی والدین، سبک های دلبستگی و استعداد خیانت زناشویی بود. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، که سبک والدینی اقتداری با ایجاد دلبستگی ایمن در استعداد خیانت زناشویی نقشی ندارد. سبک های والدینی استبدادی، آزادگذار و بی اعتنا از طریق ایجاد دلبستگی ناایمن در استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شوند. پژوهش حاضر با تاکید بر نقش اساسی و بنیادین شیوه های تربیتی والدینی و سبک های دلبستگی در رقم زدن آینده روشن زناشویی فرزندان، فراگیری شیوه تربیتی اقتداری و اصلاح روش های تربیتی مستبدانه، آزادگذار و بی اعتنا را در خانواده ها به والدین توصیه می کند.
عادت های غذایی سال های اولیه زندگی و سبک های دلبستگی در دختران فربه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه عادت های غذایی سال های اولیه زندگی و سبک های دلبستگی دو گروه از دختران چاق و دارای وزن عادی 9 تا 11 سال بود. بدین منظور 150 دانش آموز چاق و 150دانش آموز دارای وزن عادی ساکن شهرستان رفسنجان با استفاده از روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه روش های جامع تغذیه شدن (ماشر-ایزنمن، 2007) و سیاهه دلبستگی به والدین (گالون و رابینسون، 2005) پاسخ دادند. نتایج آزمون مستقل نشان داد در زیرمقیاس های روش های تغذیه شدن (مانند استقلال عمل کودک، نظم جویی هیجانی با مواد غذایی، تشویق به تعادل و تنوع، استفاده از غذا به عنوان پاداش، مشارکت کودک در برنامه ریزی غذایی، اجبار به خوردن، ایجاد محدودیت با هدف سلامتی و با هدف کنترل وزن) بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. بین سبک های دلبستگی دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. همچنین نتایج، تفاوت میان وزن هنگام تولد دو گروه و شاخص توده بدنی بیشتر والدین گروه دختران چاق را نشان داد. یافته های این پژوهش در شناخت علل چاقی دوران کودکی، پیشگیری از چاقی و طراحی مداخله برای درمان آن کاربرد دارد و می توان با آموزش های مناسب برخی از عادت های غذایی را در بستر فرهنگ تعدیل کرد.
رابطه سبک های دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان: با واسطه گری احساس شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان مردان متأهل با واسطه گری احساس شرم و گناه، انجام گرفته است. حجم نمونه پژوهش حاضر را 350 مرد متأهل در شهر بیرجند تشکیل داد که از بین پدران دانش آموزان دبستانی به شیوه داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس سبک های دلبستگی کالینز و رید (1990)، آزمون عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) تانگنی، واگنر و گومز (1989) و مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول (2006) بود. به منظور تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم نقش واسطه ای معناداری در رابطه سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با کناره گیری عاطفی دارد. همچنین احساس شرم به همراه احساس گناه در رابطه سبک های دلبستگی اضطرابی و ایمن با خراب کردن وجهه اجتماعی نیز نقش واسطه ای معناداری دارند. به طورکلی نتایج نشان داد که احساس شرم مردان در رابطه سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی آن ها با ابعاد پرخاشگری ارتباطی پنهان نقش دارد.
نقش تعدیل کننده سبک های مقابله ای در رابطه بین سبک های دلبستگی با وسواس مرگ سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیلکننده سبکهای مقابلهای در رابطه بین سبکهای دلبستگی با وسواس مرگ در سالمندان بود. جامعه آماری در این<br />پژوهش شامل سالمندان ساکن شهرستان نورآباد ممسنی بود. تعداد گروه نمونه پژوهش حاضر 326 نفر ( 185 مرد، 141 زن) بودند که به روش در دسترس انتخاب<br />شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987 )، پرسشنامه سبکهای مقابلهای (پارک، 2007 ) و مقیاس وسواس<br />مرگ (عبدالخالق، 1998 ) بود. دادههای بهدستآمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک<br />دلبستگی ایمن و سبک مقابلهای کارآمد با وسواس مرگ رابطه منفی معنادار و سبکهای دلبستگی ناایمن و سبک مقابلهای ناکارآمد با وسواس مرگ رابطه مثبت<br />معناداری داشت و سبک مقابلهای کارآمد پیشبینیکننده کاهش وسواس مرگ بود. همچنین، نتایج نشان داد که سبک مقابلهای کارآمد در رابطه بین سبکهای<br />دلبستگی با وسواس مرگ نقش تعدیلکننده دارد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت افزایش مقابله کارآمد، موجب ضعیفتر شدن رابطه سبکهای دلبستگی ناایمن<br />با وسواس مرگ میشود.
نقش واسطه ای حرمت خود در رابطه بین جهت گیری های دلبستگی و سازگاری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین ارتباط بین جهت گیری های دلبستگی با ابعاد سازگاری با نقش واسطه ای حرمت خود انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود و جامعه آماری همه دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر شهر شیراز بودند. 225 دانش آموز (102 دختر، 123 پسر) با استفاده از روش نمونه برداری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارها شامل سیاهه دلبستگی به والدین و همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، 1987)، سیاهه سازگاری بل (1961) و مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1965) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که دلبستگی به مادر و همسالان به طور مستقیم توانایی پیش بینی حرمت خود و دلبستگی به مادر به طور مستقیم توانایی پیش بینی ابعاد سازگاری در خانه و سازگاری اجتماعی را دارد. همچنین دلبستگی به پدر به طور مستقیم توانایی پیش بینی سازگاری در خانه و سازگاری عاطفی و دلبستگی به همسالان نیز به طور مستقیم توانایی پیش بینی سازگاری اجتماعی و همچنین حرمت خود روابط معنا دار با همه ابعاد سازگاری دارد. دیگر یافته ها نشان داد که حرمت خود در ارتباط بین سبک های دلبستگی با سازگاری روان شناختی نقش واسطه ای دارد. بنابراین می توان گفت سبک های دلبستگی و حرمت خود دو مولفه مهم در پیش بینی سازگاری نوجوانان است.
پیش بینی تاب آوری کودکان کار بر اساس راهبرد های کنار آمدن با تنیدگی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان کار در معرض مخاطرات متعددی قرار دارند و تاب آوری در شرایط پرخطر از اهمیت بسیاری برخوردار است . این پژوهش با هدف پیش بینی تاب آوری کودکان کار براساس راهبرد های کنارآمدن با تنیدگی و سبک های دلبستگی انجام شد. روش: در یک طرح همبستگی،100 نفر ازکودکان کار مراجعه کننده به مؤسسات حامی کودکان کار تهران، اداره امور اجتماعی رفاهی منطقه 15، مرکز کودکان کار مولوی، و بازار بزرگ تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبردهای کنارآمدن با تنیدگی اندلر و پارکر ( 1990 )، سبک های دلبستگی بازنگری شده بزرگسال کولینز و رید (1996) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی پس از حذف اثر مخدوش کننده جنسیت، تحلیل شدند. یافته ها: ضرایب همبستگی نشان داد که تاب آوری با سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا، راهبردهای کنارآمدن مسئله مدار و اجتنابی همبستگی مثبت معنادار دارد (01/0 P< ) . سطوح تاب آوری با سن، سطح تحصیلات، و مدت زمان اشتغال به کار کودکان، همبسته نبود ( 05/0 P> ). تحلیل رگرسیون نیز نشان داد پس از حذف اثر جنسیت، زیرمقیاس های دلبستگی نقش تعیین کننده خود را از دست داده و تنها راهبرد کنارآمدن مسئله مدار ( 001/0 P= ، 331/0= β ) به طورمعنی داری 27% از واریانس مشترک تاب آوری را پیش بینی می کند ( 0001/0 P= ، 134/6= F ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که سبک کنارآمدن مسئله مدار با تمرکز بر حل مسئله، به ایجاد انسجام فکری در فرد کمک می کند و باعث می شود فرد منبع تنیدگی را شناسایی و قابل مهار، ارزیابی کند که این پیامد به پیش بینی و افزایش تاب آوری فرد منجر می شود.
پیش بینی عملکرد جنسی براساس سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود و تحصیلات در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
43 - 58
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود و تحصیلات با عملکرد جنسی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری کلیه ی دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهر اهواز بود. نمونه 177 نفر از دانشجویان شهر اهواز بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده، پرسشنامه شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه ی شیوه های رفتاری و پرسشنامه تمایزیافتگی خود بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ناایمن با عملکرد جنسی رابطه مثبت معنادار، بین سبک دلبستگی ایمن با عملکرد جنسی رابطه منفی معنادار، بین تمایزیافتگی خود با عملکرد جنسی رابطه منفی معنادار و هم چنین بین تحصیلات با عملکرد جنسی رابطه مثبت معنادار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون با استفاده از روش گام به گام نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستد عملکرد جنسی را پیش بینی کنند. این نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود و تحصیلات بر عملکرد جنسی نقش موثری داشت. این یافته ها از نیاز به تمرکز بر عوامل رابطه ای و روانی در تجربه زنان از رابطه جنسی حمایت کرد. لذا توجه به این متغیرها در برنامه های پیشگیری، آسیب شناسی و خدمات مشاوره ای و درمانی ضروری است.
مدل یابی معادلات ساختاری تعیین گرهای مشکلات بین فردی : نقش سبک های دلبستگی و انحرافات شناختی بین فردی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثّر بر مشکلات بین فردی، تجربه های اولیه فرد با والدین خود در زمان کودکی است. این تجربه ها در شکل گیری دلبستگی تأثیر بسزایی دارد. در این پژوهش نقش واسطه ای انحرافات شناختی بین فردی در رابطه بین سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور 214 نفر به پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید ( RASS )، پرسشنامه انحرافات شناختی بین فردی ( ICDS ) و پرسشنامه مشکلات بین فردی ( IIP-32 ) پاسخ دادند. برای برازش مدل از مدل یابی معادلات ساختاری و برای آزمون مسیر غیرمستقیم از بوت استرپ بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی به ترتیب پیشایند و پیامد انحرافات شناختی بین فردی هستند. نتایج نشان داده است که انحرافات شناختی بین فردی، نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین سبک های دلبستگی و مشکلات بین فردی دارد (95/0 CFI= ، 94/0 GFI= ، 9/0 NFI= ، 058/0 RMSEA= ). بر اساس یافته های پژوهش، سبک های دلبستگی و انحرافات شناختی بین فردی در مشکلات بین فردی دانش آموزان نقش دارد. همچنین، مدل آزمون شده، مدلی مطلوب برای تبیین مشکلات بین فردی دانش آموزان است
پیش بینی سبک های فرزندپروری مادران بر اساس طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
167 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سبک های فرزندپروری مادران بر اساس طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، مادران دارای نوزاد تولد یافته در شش ماهه ی اول سال 1394 شهر جهرم بودند که با استفاده از روش تصادفی ساده، نمونه ای به حجم 326 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ی سبک های فرزندپروری بامریند، پرسش نامه ی طرحواره ی یانگ و پرسش نامه ی سبک های دلبستگی کولینز و رید استفاده شد. برای ارزیابی اطلاعات از آزمون معنا داری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه ی گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان داد تمامی طرحواره های اولیه با سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی رابطه ی مستقیم معنادار و تنها طرحواره ی خودگردانی و عملکرد مختل با سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه ی معکوس معنادار دارد. سبک های دلبستگی اجتنابی و دو سوگرا با سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی، رابطه ی مستقیم معنادار دارد و سبک دلبستگی ایمن با سبک فرزندپروری استبدادی رابطه ی معکوس معنادار و با سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه ی مستقیم معنادار دارد. طرحواره ی خودگردانی و عملکرد مختل قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری سهل گیرانه و پیش بینی منفی سبک فرزندپروری مقتدرانه، طرحواره های بریدگی و طرد و گوش به زنگی بیش از حد قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری استبدادی و طرحواره دیگرجهت مندی قادر به پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری مقتدرانه می باشند. سبک دلبستگی دو سوگرا توانایی پیش بینی مثبت سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی و سبک دلبستگی ایمن توانایی پیش بینی منفی سبک استبدادی و پیش بینی مثبت سبک فرزندپروری مقتدرانه دارد. نتیجه این که، سبک های فرزندپروری مادران، متأثر از طرحواره های اولیه و سبک های دلبستگی آنان است.
الگوی ساختاری رابطه بین الگوهای ارتباط والد-فرزند و طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجیگری سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش میانجیگر سبک های دلبستگی در رابطه بین الگوهای ارتباط والد- فرزند با طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی تمام واحدهای علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 196100 نفر بود. به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، علوم پایه و فنی مهندسی انتخاب و حجم نمونه به پیشنهاد میشل 1993 و با در نظر گرفتن نسبت 10 تا 20 آزمودنی به ازای هر متغیر و احتمال ریزش 420 نفر تعیین شد. داده ها با استفاده از مقیاس الگوی ارتباط والد- فرزند باقری (1392)، نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ 1998 و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987) جمع آوری و بعد از حذف 58 پرسشنامه مخدوش و داده پرت، داده ها با روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی ساختاری پژوهش برازش مناسبی دارد و تنها سبک دلبستگی دوسوگرا می تواند در سطح 99 درصد اطمینان رابطه بین الگوی ارتباطی آزادی مدار را با طرحواره های حوزه بریدگی و طرد (229/0 =β)، خودگردانی و عملکرد مختل (241/0 =β)، محدودیت های مختل (150/0 =β)، دیگرجهت مندی (208/0 =β) و حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (159/0 =β) و نیز رابطه بین الگوی ارتباطی امنیت مدار را با طرحواره های حوزه بریدگی و طرد (375/0 =β)، خودگردانی و عملکرد مختل (396/0 =β)، محدودیت های مختل (246/0 =β)، دیگرجهت مندی (340/0 =β) و حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (260/0 =β) میانجیگری کند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان با آموزش الگوهای درست ارتباط والد-فرزند به والدین، مانع شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه و آسیب های ناشی از آن شد.
رابطه بین سبک های دلبستگی و طرح واره های ناسازگار با گرایش به خیانت: نقش تعدیل گر تعهد مذهبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خیانت (Infidelity) یکی از دردناک ترین تجارب روابط زناشویی است. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش تعدیل گر تعهد مذهبی (Religious commitment) در رابطه بین سبک های دلبستگی (Attachment styles) و طرح واره های ناسازگار (Maladaptive schemas) با گرایش به خیانت (Tendency to infidelity) انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس (125 زن متأهل و 125 مرد متأهل) بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شیوه های رفتاری (Behavioral Systems Questionnaire یا BSQ)، فرم کوتاه طرح واره های ناسازگار اولیه (Early Maladaptive Schemas Questionnaire- Short Form یا EMSQ-SF)، تعهد مذهبی (Religious Commitment Questionnaire یا RCQ) و مسائل رابطه ای (Questionnaire Relation Issues یا RIQ) استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد تعهد مذهبی در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با گرایش به خیانت اثر تعدیل گر دارد (05/0>p) ولی این عامل تعدیل گر سایر روابط بین سبک های دلبستگی و حوزه های طرح واره های ناسازگار با گرایش به خیانت نبود (05/0<p). نتیجه گیری: تعهد مذهبی می تواند رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی با گرایش به خیانت را تعدیل و همچنین برای کاهش این گرایش مؤثر باشد.
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی و سبک های دلبستگی معلمان مرد متأهل دوره ابتدایی منطقه عشایر شهرستان لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی و سبک های دلبستگی معنوی در معلمان مرد متأهل دوره ابتدایی منطقه عشایر شهرستان لردگان بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل معلمان مرد متأهل دوره ابتدایی منطقه عشایر شهرستان لردگان در سال تحصیلی 98-1397 که تعداد کل آن ها 206 نفر می باشد با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده تعداد140 نفر از معلمان در پژوهش شرکت داده شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل دلزدگی زناشویی پینز (1996) و سبک دلبستگی کولینز و رید(1990) بودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که تمام روابط بین متغیرهای موجود معنادار بوده اند. همچنین دلبستگی نزدیک بودن، دلبستگی اضطرابی، خستگی جسمی و از پا افتادن عاطفی 29 درصد واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین کرده اند. نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان می دهد که می توان دلزدگی زناشویی (65/6= F و 019/0= P ) را بر اساس سبک های دلبستگی اضطرابی و نزدیک بودن پیش بینی کرد. بیشترین سهم در پیش بینی دلزدگی زناشویی مربوط به سبک دلبستگی اضطرابی با 168/0= ß، سهم بعدی مربوط به سبک دلبستگی نزدیک بودن که دارای سهمی برابر با 163 /0= ß می باشد. اما سبک دلبستگی وابستگی هیچ سهمی نداشته بنابراین از هر دو مدل حذف شده است.
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و انطباق پذیری مسیر شغلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انطباق پذیری شغلی به عنوان ساختار چندبعدی تعریف می شود که با ظرفیت افراد جهت تغییر و انتقالات موفقیت آمیز ارتباط دارد، ظرفیتی که از دوران کودکی و در خانواده فرد به تدریج شکل گرفته است. هدف این مقاله بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و انطباق پذیری مسیر شغلی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان می باشد (7279 نفر ) که تعداد 415 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) و پرسش نامه انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس و پرفلی (2012) می باشد. که پس از توزیع و جمع آوری، داده ها با نرم افزار spss نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و دغدغه، اعتماد،کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (05/0p<). هم چنین بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و دغدغه مسیر شغلی همبستگی منفی معناداری وجود دارد و با اعتماد و کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0p<). به-علاوه بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا با دغدغه مسیر شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و با اعتماد مسیر شغلی رابطه وجود ندارد و با بعد کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). از نتایج این تحقیق می توان استنباط کرد که سبک-های دلبستگی نقش مهمی در انطباق پذیری مسیر شغلی دارند و هم-چنین تبیین کننده ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی می باشند که باید به آن ها توجه شود.