مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سبک های دلبستگی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش؛ بررسی ارتباط بین سبکهای دلبستگی و ادراک از عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان سازمان تربیت بدنی استان اصفهان در سال 1389 بود. مطالعه حاضر توصیفی همبستگی است. 191 نفر از کارکنان اداره کل تربیت بدنی استان اصفهان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند، اما در نهایت 178 نفر پرسش نامه ها را تکمیل کردند و بازگرداندند. ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسش نامه عدالت سازمانی، رفتار مدنی سازمانی و سبکهای دلبستگی بود که روایی سازه آن ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی پرسش نامه ها با آلفای کرونباخ (92/0، 86/0، 82/0) بررسی شد. یافته های حاصل از پژوهش در سطح خطای (05/0≥ p) نشان داد که بین دلبستگی ایمن و رفتار مدنی سازمانی و همچنین دلبستگی ایمن و ابعاد عدالت سازمانی ارتباطی معنیدار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد عدالت تعاملی و توزیعی ارتباط بین اجتناب پایین و رفتار مدنی سازمانی را تعدیل کرده است. به علاوه، مدل معادلات ساختاری از تأثیر مستقیم سبکهای دلبستگی بر ادراک از عدالت سازمانی حمایت کرد. همچنین دلبستگی اضطرابی تأثیر مستقیم بر رفتار مدنی سازمانی و دلبستگی اضطرابی به واسطه عدالت سازمان کلی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر غیرمستقیم نشان داد. به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد که سبکهای دلبستگی در شکل دهی تمایلات افراد به رفتارهای شهروندی سازمانی نقش مؤثر دارند. علاوه بر آن، ادراک از عدالت تعاملی و توزیعی در افراد با دلبستگی اجتنابی پایین نقش فزاینده در گرایش به رفتار مدنی سازمانی ایفا میکند.
رابطه سبک های دلبستگی و هویت با سلامت عمومی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با سلامت عمومی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر قزوین را شامل بود. نمونه آماری پژوهش 343 دانش آموز دختر پیش دانشگاهی را شامل بود. این دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سبک های دلبستگی و سبک های هویت و سلامت عمومی آزمودنی ها به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، سبک هویت برزونسکی، و سلامت عمومی گلدبرگ سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان داد که: سبک های هویت و دلبستگی با یکدیگر و با سلامت عمومی و سبک های هویت با پیشرفت تحصیلی رابطه معنا دار دارد، اما سبک های دلبستگی با پیشرفت تحصیلی رابطه معنا دار ندارد.
مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار به انجام رسیده است. نمونة پژوهش شامل 60 نوجوان عادی (32 پسر و 28 دختر) و60 نوجوان بزهکار (32 پسر و 28 دختر) می باشد. در این پژوهش، به منظور سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامة دلبستگی کولینز و رید، و برای سنجش عملکرد خانواده از پرسشنامة سنجش عملکرد خانواده استفاده گردید. نتایج بر اساس روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های دلبستگی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد و آزمودنی های بزهکار بیش از آزمودنی های عادی دارای سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) هستند. به علاوه، بین گروه دختران و پسران نیز در سبک دلبستگی تفاوت معنادار به دست آمد. همچنین، نتایج حاکی از آنند که نحوة عملکرد خانواده در بروز سبک دلبستگی ناایمن و پیامد آن بزهکاری و اختلال های رفتاری مؤثر می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش حاکی از آن است که نحوة عملکرد خانواده، کیفیت نگهداری و نحوة تعامل بین افراد خانواده تعیین کنندة نوع دلبستگی در کودک، نوجوان و بزرگسال می باشد.
بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی بزرگسال در تجاوزگران جنسی و مقایسة آن با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی در یک نمونة تجاوز گر جنسی انجام گرفت.34 تجاوزگر جنسی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان افرادی که به جرم تجاوز به عنف در زندان مرکزی شهر مشهد به سر می بردند انتخاب شدند. 34 آزمودنی عادی از لحاظ چهار متغییر سن، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات با گروه اول جور شدند. گروه عادی بر اساس نمرة مقیاس GSI در پرسشنامة SCL-90-R انتخاب شدند (GSI 1). داده ها با استفاده از فرم بازنگری شدة پرسشنامة تجربة روابط نزدیک (ECR-R) جمع آوری شد و با آزمون t استیودنت برای گروه های همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه تجاوزگران جنسی در بُعد اضطراب دلبستگی به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بین دو گروه در بُعد اجتناب مربوط به دلبستگی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نسبت تجاوزگران جنسی در سبک های دلبستگی نا ایمن به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بنابراین، افراد تجاوزگر جنسی دارای سطح بالایی از اضطراب مربوط به دلبستگی اند که می تواند در سوق دادن آنان به سوی رفتارهای تعدی گرانة جنسی نقش داشته باشد.
رابطه سبک های دلبستگی و خشونت دیدگی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت علیه زنان به وسیله همسران آن ها، یک مسئله شناخته شده در تمام کشورها و فرهنگ-های دنیاست. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و خشونت دیدگی در زنان می باشد. بدین منظور 396 نفر از زنان ساکن در شهر کرمانشاه با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده و پرسشنامه همسرآزاری قهاری (1384) و مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک (ECR) را تکمیل کردند.
تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو سبک دلبستگی (اجتنابی و اضطرابی) پیش بینی کننده انواع خشونت دیدگی در زنان است. یافته ها حاکی از آن است که ترس از جدایی و طرد شدن و هم-چنین تکیه بیش از حد بر خود در اوقات استرس، می تواند عامل خطری در جهت خشونت دیدگی زنان باشد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و خودمتمایزسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی بزرگسال و تمایزیافتگی با رضایت زناشویی بود. 209 دانشجوی متأهل تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.
ابزار جمع آوری داده ها شامل سه پرسشنامه بود: پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورون و اسمیت، 2003) و پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ.
تحلیل داده ها از طریق آزمون t، تحلیل واریانس، همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد.
نتایج نشان داد افرادی که سبک دلبستگی ایمن داشتند دارای رضایت زناشویی بالاتری نسبت به افرادی با سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی بودند. هم چنین افرادی که میزان تمایزیافتگی آن-ها بالا بود، رضایت زناشویی بیشتری احساس می-کردند بین زنان و مردان از لحاظ تمایزیافتگی تفاوتی وجود نداشت اما میزان رضایت زناشویی در مردان بیشتر از زنان بود. افرادی که سبک دلبستگی ایمن داشتند از میزان تمایزیافتگی بیشتری برخوردار بودند و در نهایت مشخص شد که پنج متغیر موقعیت من، گسلش عاطفی، امتزاج با دیگران، وابستگی و جنسیت، توانایی پیش بینی 7/52 درصد واریانس رضایت زناشویی را دارند. نتایج این پژوهش بر تجارب افراد در خانواده اصلی و اهمیتی که این تجارب در شکل دهی روابط صمیمی بعدی و رضایت زناشویی دارند، تأکید می کند.
تأثیر شیوه های تربیتی والدین بر نوع دلبستگی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تعیین تأثیر سبک های والدینی در پیش بینی نوع دلبستگی فرزندان است. بدین منظور پژوهش حاضر قصد دارد این موضوع را بررسی کند که آیا سبک های والدینی مختلف (مقتدر، مستبد، آزادگذار و بی اعتنا) به شکل دهی دلبستگی های متفاوت (ایمن، اشتغال خاطر، هراسان و دوری گزین) در فرزندان می انجامد یا خیر. شرکت کنندگان در پژوهش 508 نفر از دانش آموزان دختر و پسر نوجوان (پایه های اول، دوم و سوم) دبیرستانی بودند که دامنه سنی بین 14 تا 19 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.
ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه شیوه های تربیتی والدین (زینالی، شریفی، عنایتی، عسگری و پاشا، 1390) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (ون-آدنوون، هافسترا و بکر، 2003) بود.
داده های حاصل از شرگت کنندگان در پژوهش به وسیله رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، شیوه تربیتی مقتدر، بی اعتنا، مستبد و آزادگذار والدین به ترتیب رابطه مثبت و معنا دار با دلبستگی ایمن، هراسان، اشتغال خاطر و دوری گزین فرزندان دارند و پیش بینی کننده-های مستقیم و معنا دار آن ها در فرزندان اند. پژوهش حاضر با تأکید بر نقش بنیادین و اساسی شیوه های تربیتی والدینی، فراگیری شیوه تربیتی اقتداری و اصلاح روش های تربیتی مستبدانه، آزادگذار و بی اعتنا را در خانواده ها به والدین توصیه می کند.
رابطه سبک های دلبستگی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
هدف: مصرف مواد و اعتیاد به آن به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های روانی- اجتماعی قرن حاضر، اقشار مختلف خصوصاً جوانان و دانشجویان را همواره در معرض تهدید قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد در دانشجویان پسر دانشگاه تبریز بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 90- 1389 بودند که از این جامعه آماری 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دلبستگی بزرگسال هازن و شیور، پرسشنامه تاب آوری دیویدسون و مقیاس گرایش به مصرف مواد وید استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گرایش مثبت به مصرف مواد مخدر با سبک دلبستگی ایمن رابطه منفی و با سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی رابطه مثبت وجود دارد. از سویی گرایش مثبت به مصرف مواد با تاب آوری رابطه منفی دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای سبک های دلبستگی و تاب آوری می توانند گرایش به مصرف مواد در دانشجویان را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده با افزایش دلبستگی ایمن خانواده ها با فرزندان و نیز با به کارگیری برنامه های مربوط به تاب آوری می توان گرایش به مصرف مواد را در دانشجویان کاهش داد.
رابطه سبک های دلبستگی و رفتارهای پرخطر
حوزه های تخصصی:
زندگی پرتنش کنونی، جوان را در معرض آسیب های گوناگونی قرار می دهد. هدف این پژوهش، تعیین نقش سبک های دلبستگی در رفتارهای پرخطر دانشجویان بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی در مقوله طرح های توصیفی بود. تعداد 273 دانشجو به شیوه ی نمونه-گیری خوشه ای در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990) و رفتارهای پرخطر پاسخ دادند. یافته-ها: نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با رفتارهای پرخطر رابطه ی منفی و سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و اجتنابی با رفتارهای پرخطر رابطه ی مثبت دارند. نتیجه گیری: بنابراین آموزش خانواده ها در زمینه ی ایجاد روابط ایمنی بخش با فرزندان و نیز ارایه برنامه های افزایش دهنده ی امنیت دلبستگی می تواند حایز اهمیت فراوان باشد.
سبک های دلبستگی و اختلالات شخصیت: تحلیلی بر نقش نا ایمنی دلبستگی بر اختلالات شخصیت خوشه B و C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه سبک های دلبستگی با اختلالات شخصیت خوشه B و C است. جامعه آماری تحقیق فوق را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد تبریز در سال 1389 تشکیل می دهد. با استفاده از پرسشنامه میلون ІІІ از میان تعداد 600 نفر دانشجو پس از غربالگری از لحاظ دارا بودن اختلال شخصیت، 150 نفر واجد اختلال شخصیت شناخته شدند، که از این افراد خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگ سال را نیز تکمیل کنند. ابزارهای بکار رفته جهت جمع آوری داده ها عبارت بودند از پرسشنامه چند محوری میلون ІІІ و مقیاس دلبستگی (AAQ) که هر دو ابزار از اعتبار و روایی قابل توجهی برخوردار هستند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هیچ یک از سه سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی با اختلالات شخصیت خوشه B رابطه معنی داری وجود ندارد اما بین سبک دلبستگی ایمن و اختلال شخصیت خوشه C رابطه منفی معنی دار و با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه مثبت معنی داری بدست آمد. و سبک های دلبستگی ناایمن (دوسوگرا و اجتنابی) روی هم رفته با هر دو خوشه اختلالات شخصیتB و C رابطه مثبت و معنی داری داشتند.
همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که فقط دو سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی توان پیش بینی خوشه اختلالات شخصیت C را دارا هستند و هیچ یک از سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اختلال شخصیت خوشه B نبودند. نتیجه اینکه بین سبک های دلبستگی با اختلالات شخصیت خوشه B رابطه معنی داری وجود ندارد.
هنجاریابی پرسشنامه خزانه دلبستگی والدین و همسالان تجدید نظر شده در کودکان 9 تا 11 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه تکاملی-کردارشناسی دلبستگی بالبی، کودک دارای یک سیستم رفتاری دلبستگی می باشد که از نزدیکی کافی مراقبین به نوزاد ضمانت می کند تا بقای نوزاد تأمین شود. برای بررسی سبک های دلبستگی در بزرگسالی، فرم هایی بصورت خودگزارش دهی ایجاد شده است اما پرسشنامه هایی که به سنجش دلبستگی در نوجوانان بپردازند اند اندکند. هدف از این پژوهش هنجاریابی و اعتبارسنجی و همچنین پایایی سنجی پرسشنامه دلبسستگی والدینی و همسالان تجدید نظر شده بوده است که به سنجش سه زیر مقیاس اعتماد، ارتباط و بیگانگی در دو بعد همسالان با 25 سؤال و بعد والدینی با 28 سؤال می پردازد. به این جهت پرسشنامه از نسخه انگلیسی آن مورد ترجمه قرار گرفت و بر روی نمونه ای تصادفی مشتمل بر 600 نفر که شامل 300 پسر و 300 دختر پایه چهارم و پنجم که در مدارس ابتدایی ناحیه 5 اصفهان مشغول به تحصیل بودند اجرا گردید. نتایج پایایی سنجی با استفاده از ضرایب آلفا پایایی مناسبی برای زیر مقیاس های ابزار نشان داد. همچنین نتایج سنجش اعتبار همزمان پرسشنامه، همبستگی این زیر مقیاس ها با زیر مقیاس های مراقبت و حمایت افراطی والدینی از پرسشنامه پیوند والدینی را معنی دار و در جهت پیش بینی شده نشان داد. هنجارهای درصدی نیز برای زیر مقیاس های پژوهش محاسبه گردید. در مجموع، اعتبار و پایایی مناسبی برای این پرسشنامه بدست آمد که بیانگر مناسب بودن این ابزار برای مقاصد علمی و عملی می باشد.
پیش بینی صفات پنج عاملی شخصیت دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه چندگانه سبک های دلبستگی بزرگسالان بر اساس الگوی پنج عامل شخصیت است. نمونه آماری این تحقیق 240 نفراز دانشجویان دانشگاه هرمزگان بودند که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند و به صورت نمونه گیری در دسترس از بین تمامی دانشجویان انتخاب شدند و به دو پرسشنامه سبک های دلبستگی (RSQ)، صفات پنج عاملی شخصیت (NEO)، پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک دلبستگی ایمن می تواند صفت روان رنجورخویی را به طور معکوس و صفات برون گرایی، گشودگی نسبت به تجربه، خوشایندی و وظیفه شناسی را به طور مستقیم پیش بینی کند. سبک دلبستگی دل مشغول هم در پیش بینی خوشایندی به طور معکوس نقش دارد. همچنین، وظیفه شناسی به طور مستقیم توسط سبک دلبستگی ترسان و به طور معکوس توسط سبک دلبستگی نفی کننده قابل پیش بینی است. (001/.P<)
سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی میان زنان متقاضی طلاق و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی میان زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس100 نفر از جامعه زنان عادی و 100 نفر از جامعه زنان متقاضی طلاق به عنوان گروه نمونه در نظر گرفته شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان(AAS) و مقیاس بخشودگی خانواده(FFS). برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون t و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج بیا ن کننده آن است که بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن اضطرابی با میزان بخشودگی، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین زنان عادی و زنان متقاضی طلاق در سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی آن ها تفاوت معناداری وجود دارد.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و سبک های دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای مقابل ه ای و سبک های دلبستگی افراد دارای اختلال هویت جنسی با افراد بدون اختلال هویت جنسی می باشد.
روش: این پژوهش بر اساس طرح علی مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری تعریف شده در این تحقیق شامل همه افراد دچار اختلال هویت جنسی و افراد عادی همتای آنها در شهر تهران بودند. بدین ترتیب که دو گروه افراد با اختلال هویت جنسی(30 نفر) و سالم بدون اختلال هویت (30 نفر) که با روش نمونه گیری در دسترس و باتوجه به متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات و سن همتا شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به پرسشنامه راهبردهای مقابله ای کارور، شایر و وینتراب (۱۹۸0) و مقیاس دلبستگی بزرگسالان (RAAS) پاسخ دادند داده ها با روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که افراد دارای اختلال هویت جنسی نسبت به افراد بدون اختلال هویت جنسی از سبک دلبستگی ناایمن تری برخوردارند و از راهبردهای مقابله ای هیجان مدار استفاده می کنند737/8=F و 01/0˂P.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی افراد در روابط بزرگسالی، سلامت روان و استفاده از راهبردهای مقابله ای آنها در برابر مشکلات زندگی تأثیرگذار است.
مقایسه ادراک خود، خود-تنظیمی هیجانی و سبک های دلبستگی افراد وابسته به مواد مخدر و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضرمقایسه ادراک خود، خود- تنظیمی وسبک های دلبستگی افراد وابسته به مواد مخدر با افراد بهنجار می باشد. روش: روش تحقیق مطالعه حاضر علًی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی شهرستان نیر تشکیل می دادند. نمونه پژوهش را 60 شرکت کننده وابسته به مواد و بهنجار تشکیل می دادند که هر گروه شامل 30 نفر بوده و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ادراک خود، پرسشنامه خود-تنظیمی و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد بهنجار میانگین نمرات ادراک خود پایین تر و خود-تنظیمی کمتری دارند و نیز سبک دلبستگی آن ها در مقایسه با افراد بهنجار بیشتر ناایمن است. نتیجه گیری: این نتایج حاکی از آن است که احتمالاٌ ادراک خود و خود-تنظیمی پایین و سبک های دلبستگی ناایمن از عوامل خطرزا برای گرایش افراد به سوی مواد محسوب می شوند.
تأثیر سبک های دلبستگی، انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده بر میزان تاب آوری و رابطه آن با احساس غم غربت در میان دانشجویان مقیم خوابگاه دانشگاه الزهرا(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سبک های دلبستگی و انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده بر میزان تاب آوری و رابطه آن با احساس غم غربت در میان دانشجویان سال اول مقیم خوابگاه دانشگاه الزهرا(س) در سال تحصیلی 1392- 93 انجام شد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی چند متغیره بود. جامعه آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان(1972)، از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی 92 مستقر در خوابگاه های دانشگاه الزهراء(س)، نمونه ای به تعداد 121نفر بودند. ابزارهای به کارگرفته شده شامل پرسشنامه تاب آوری کانرو دیویدسون، مقیاس انطباق پذیری و پیوستگی خانواده (FACE-3)،پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (RAAS)و پرسشنامه احساس غم غربت (HQ) بود. به منظور بررسی فرضیه ها، از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره از نوع گام به گام استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین تاب آوری و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه معناداری وجود دارد و می توان تاب آوری دانشجویان را با توجه به سبک دلبستگی اجتنابی آن ها پیش بینی کرد، انطباق پذیری و پیوستگی در خانواده، در تاب آوری دانشجویان مؤثر نیست، بین تاب آوری و احساس غم غربت دانشجویان رابطه معنادار وجود دارد.
رابطه تروماهای دوران کودکی و سبک های دلبستگی با رفتار اقدام به خودکشی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان لقمان حکیم در مقایسه با جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زندگی همه کودکان و نوجوانان، خانواده همواره یک تکیه گاه محسوب می شود و شناخت به موقع و آگاهی از مشکلات خانواده می تواند نقش مهمی در کاهش اختلالات روانی در جامعه داشته باشد. از این رو هدف این پژوهش بررسی تاثیر تروماهای کودکی و سبک های دلبستگی بر اقدام به خودکشی در بزرگسالی است.
جامعة این تحقیق شامل کلیه زنانی است که طی خرداد ماه سال 1391 به دلیل اقدام به خودکشی در بیمارستان لقمان حکیم بستری شده اند. برای اجرای این پژوهش 180 نفر از زنانی که اقدام به خودکشی کرده اند به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. همچنین جهت مقایسه این افراد با جمعیت عمومی، تعداد 180 نفر از بیمارانی که در خرداد ماه سال 1391 در بیمارستان لقمان حکیم به دلیل یک بیماری جسمی که ارتباط غیرمستقیم با خودکشی نیز نداشت، بستری شده بودند نیز در پژوهش شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل تشخیص استفاده شد.
نتایج نشان داد که با کاهش نمرات دلبستگی ایمن و افزایش نمرات دلبستگی اجتنابی و تروماهای دوران کودکی احتمال اقدام به خودکشی افراد نیز افزایش می یابد (001/0=). از بین تروماهای دوران کودکی، سوء استفاده هیجانی و از بین سبک های دلبستگی، ناایمن اجتنابی بیشترین نقش را در اقدام به خودکشی دارد.
نتایج نشان داد سبک های دلبستگی و تروماهای دوران کودکی می توانند منجر به رفتار اقدام به خودکشی افراد در بزرگسالی شوند.
تعیین عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی در زنان شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه، زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1391 بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 200 زن متأهل انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های صمیمیت زناشویی، پنج عاملی شخصیت فرم کوتاه، مقیاسدلبستگیبزرگسالکولینزورید، مهارت هایارتباطی، الگوهایارتباطی، سبک های اداره تعارض بین فردی، آسیب-شناسیتعاملیزوجینباخانوادههمسر و فرماطلاعاتجمعیتشناختی در اختیار آنان قرار گرفت. نتایج با استفاده از ضریبهمبستگی،رگرسیونچندگانه و نرم افزار SPSS-19 تجزیه و تحلیل شدند.نتایج همبستگی نشان داد ویژگی های شخصیت، سبک های دلبستگی، مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی، سبک های حل تعارض و آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر و سن زنان با صمیمیت زناشویی همبستگی معنادار داشتند. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که عوامل مذکور جزء عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی بودند. در نهایت معادله پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس ضرایب به دست آمد.می توان نتیجه گرفت ویژگی های شخصیت، سبک دلبستگی، مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی، سبک های حل تعارض، آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر و سن زنان جزء عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی می باشند.
رابطه سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض با فرسودگی زناشویی کارکنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض می توانند تأثیر مهمی بر کیفیت روابط زناشویی داشته باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض زناشویی با فرسودگی زناشویی بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری را کلیه کارمندان متأهل دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه شامل 750 کارمند متأهل تشکیل دادند. نمونه آماری شامل 160 کارمند متأهل که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و از آنها خواسته شد پرسشنامه فرسودگی زناشویی (CBM)، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAI) و پرسشنامه شیوه مقابله با تعارض (ROCI-2) را تکمیل کنند. تحلیل داده ها با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها نشان داد سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی و سبک حل تعارض مسلط و اجتنابی با فرسودگی زناشویی رابطه مثبت دارند. باتوجه به نتایج این تحقیق به نظر می رسد سبک های دلبستگی در نحوه ی بکارگیری سبک های حل تعارض نقش دارند و استفاده از این سبک ها می توانند فرسودگی زناشویی را پیش بینی کنند.