مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
۵۳۸.
۵۳۹.
۵۴۰.
عرفان
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۴)
97 - 124
حوزه های تخصصی:
قطب الدین محمود بن مسعود شیرازی، ستاره شناس، پزشک، فیلسوف، شاعر و موسیقی دان سده ی هفتم هجری می باشد .وی در شیرازی متولد شد و ابتدا در نزذ پدر به طبابت در بیمارستان مظفریه ی شیراز پرداخت اما این کار وی را اقناع ننمود ،پس راه سفر در پیش گرفت تا بدین وسیله هم بر علم خود بیفزاید و هم از حضور اسایتد گوناگون بهره مند شود. علامه قطب الدین شیرازی علامه بر اینکه در علوم مختلف دستی توانا داشت در فلسفه نیز تبحری ویژه داشت .وی شارح حکمه الاشراق ،اثر معروف شیخ اشراق می باشد .وی در نزد اساتید مختلف با تفکرها و اندیشه های مختلف آشنایی یافت و در جهت تقریب میان آن ها تلاش نمود. ما در این مقاله در پی معرفی شرح حکمه الاشراق علامه بوده و سعی بر آن داریم که بدانیم علامه تنها به شرح کلمه به کلمه سخنان سهروردی نپرداخته است. در این مقاله درخواهیم یافت که علامه تا چه حدی در تقریب میان سه اندیشه و تفکر اشراق و مشاء و عرفان نقش داشته است و چه عواملی باعث آشنایی وی با این سه تفکر متفاوت شده است.و اینکه این تفکر تا چه حدی در نسل های بعدی علامه تاثیر نهاده است .این مقاله بر اساس منابع دست اول تاریخی و منابع تحقیقاتی نوشته شده است.
بررسی نظریه سنت رنه گنون؛ سنت به مثابه دال محوری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال دوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
120 - 141
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی مبانی نظری رنه گنون، بنیان گذار جریان سنت گرایی، به روش توصیفی تحلیلی است. سنت گرایی، جریان روشنفکری دینی است که در اوایل قرن بیستم پا به عرصه فکری و اجتماعی غرب نهاد که با ظهور و تجلی مدرنیته، آهنگ تقابل با آن را سر داد و ساحت دنیای متجدد را که در حال زدودن ساحت قدسی در تفسیر عالم و آدم بود، با تندترین نقادی ها به پای میز محاکمه برد و از انسان جویای حقیقت و ذات ربوبی، دادخواهی کرد. گنون، برخلاف تفکر غرب، عالم و آدم را بر اساس نوعی مبانی معرفتی خاص تفسیر کرد که در آن نظام هستی، معرفت و نظام بشری مبتنی بر سلسله مراتب عمودی واقعیت است که در این زنجیره، مراتب پایین تر، هستی خویش را از مراتب بالاتر یافته اند و بدان متصل شده اند. با این نگاه، گنون کلیه آثار خویش را با رویکرد عرفانی خاص خود، تحت الشعاع قرار داده و در علم، عقل، فلسفه و حوزه های اجتماعی وارد شد.
فضیلت مدنی در اندیشه عرفانی مولانا جلال الدین محمد بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
407 - 429
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤلفه های شاخص و بنیادینِ اندیشه سیاسی، مفهوم «فضیلت مدنی» است که تحققِ غایت سیاست وابسته به بسط و گسترش و تعمیق آن در میان انسان هاست. در این نوشتار ضمن واکاوی آثار مهم عارف بزرگ ایرانی، جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی، ظرفیت و امکانات سیاسی اندیشه وی در چارچوب نظری اسپریگنز و نظریه دلالتی– پارادایمی بررسی و تحلیل شده است. مدعای مقاله این است که با توجه به دلالت های معرفتی، تبیینی و هنجاری اندیشه مولوی، اندیشه وی متضمن عناصر و مؤلفه های مهمی چون عشق، دوستی، مدارا و نیز نقد سیاسی و اجتماعی به عنوان شاخص ترین فضیلت هایی است که آشکارا وجه و صبغه مدنی دارند
تجلی عرفان در آرایگان معماری ارسن مجموعه شیخ شهاب الدین اهری
از مهم ترین شاخصه های هنر اسلامی، معماری اسلامی است که با تأثر از جهان بینی اسلامی، توانایی جلوه دهی عرفان و تصوف را به نحو عالی داشته است. در این میان یکی از این ساختارهای هویت بخش در حوزه معماری اسلامی، ارسن مجموعه شیخ شهاب الدین اهری در شهر اهر است؛ مجموعه ای از دوران شکوفایی عرفان و تصوف در منطقه آذربایجان در قرون هفتم تا یازدهم ه. ق. این مجموعه تاریخی علی رغم بهره مندی از آرایه ها و تزئینات بی بدیل در حوزه معماری اسلامی با مفاهیم عمیق عرفانی تاکنون از بررسی-های کافی در زمینه شناخت کیفیات معماری و تجسد مضامین عرفانی آرایگانش، بی نصیب بوده است. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه گردآوری اطلاعات مبتنی بر بررسی های میدانی و کتابخانه ای، کیفیت آرایگان معماری مجموعه شیخ شهاب را در ارتباط با طریقت عرفان و تطبیق آن با سلسله مراتب شکل گیری ارسن، بررسی نموده است. به عبارت دقیق تر، این پژوهش درصدد آن است با دقت در محتوای کالبدی اثر و بازخوانی مضامین و آرایگان معمارانه آن، ترابط و تلازم میان کیفیات تزئینات مجموعه با سرچشمه تفکرات عرفانی آن را بررسی نماید. با بررسی های انجام شده نتیجه می شود، مجموعه شیخ شهاب الدین اهری و آرایگان معماری وابسته آن متأثر از شرایط فرهنگی و اجتماعی هم عصر خود، تجسد عینی تفکرات عرفانی آئین متصوفه از قرن هفتم تا قرن یازدهم ه. ق می باشد.
مختصات حکمت عملی درمنظومه اندیشه غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال دوم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۶ (پیاپی ۲۸)
111 - 140
حوزه های تخصصی:
حکمت عملی غزالی، براساس«علم دین» وی و مبتنی بر تفسیر خاص عرفانی او از شریعت، شکل می گیرد. غزالی با طرح افکنی این حکمت عملی می کوشد، انحطاط موجود در جامعه خویش را درمان کند و سازوکارهایی برای تعالی اخلاق فردی، تدبیر منزل و سیاست مدینه بیابد. این نوشتار کوششی برای روشن کردن خطوط اصلی نگاه غزالی به حکمت عملی و شاخه های آن خواهد بود.
همسرگزینی در اندیشه غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۳۲)
157 - 174
حوزه های تخصصی:
«ای برادر چون زن کنی دین گزین نه نام و خواسته، که اگر خواهی آن هر دو تو را وبال گردد و زن تو را طاعت ندارد. و چون زن خواهی کام راندن و شهوت مخواه بدان نیت که دین دار بود و حصن دین تو باشد و یار تو را به طاعت و پرده، بود تو را از آتش دوزخ برهاند.» (غزالی، 1373 (ب): 264). چکیده امام محمد غزالی، بخشی از آثار مهم خود را به موضوع همسرگزینی و بررسی مختصات و جوانب آن اختصاص می دهد. رویکرد امام محمد به مقوله همسرگزینی متأثر از روش شناسی دینی- عرفانی وی و مرتبط با نگاه کلی او به سعادت است. همسرگزینی در اندیشه وی در چهارچوب علوم ظاهری، که خود بخشی از کلیتی به نام علوم دین هستند، مطرح می گردد. غزالی در این آثار مسائلی درباره چرایی همسرگزینی، فواید و آسیب شناسی آن و ملاک های همسرگزینی را مطرح می کند. مقاله پیش رو، پژوهشی در باب جوانب موضوع همسرگزینی در بافتار اندیشه امام محمد غزالی است.
درآمدی بر اخلاق عرفانی در اندیشه های تربیتی علامه محمد تقی جعفری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۵ (پیاپی ۳۷)
45 - 80
حوزه های تخصصی:
اخلاق عارفانه ،اخلاقی است که عرفاء و متصوفه مروج آن بوده اند و محور آن، مبارزه و مجاهده با نفس است هدف این مکتب اخلاقی ، تربیت انسان کامل است. انسان کامل که عصاره خلقت و جامع جمیع نشآت وجود و غایت آفرینش ما سوا است. علامه جعفری از جمله کسانی است که در طرح مباحث اخلاقی دارای رویکرد عرفانی می باشد ولی دراین جا سعی شده است که به چهره اخلاق عرفانی ایشان توجه شود که توجه به اخلاق یکی ازمولفه هایی می باشد که سبک زندگی را هدایت می کندو به سرمنزل مقصود می رساند تا اخلاق نباشد قدم از قدم نمی توانیم برداریم بدین شناخت دلالت های تربیتی دیدگاه وی مبادرت نماییم.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی اخلاق عرفانی در اندیشه تربیتی علامه محمدتقی جعفری پرداخته است. . براین اساس می توان چنین نتیجه گیری نمود که عارف بدون اخلاق معنی ندارد و باید متصف به صفات اخلاقی مانند:یقظه وبیداری،بینایی دل ،معرفت نفس،تفکر،ابتهاج(فناء فی الله) وصال حق و... باشد.
بررسی ظرفیت ادعیه در استنباط های عرفانی (بر اساس «تحلیل محتوا»ی تطبیقی جامع السعادات و سرالاسراء)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۰ (پیاپی ۴۲)
133 - 157
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به «تحلیل محتوا»ی کتاب «سرالاسراء فی شرح حدیث المعراج» تألیف مرحوم آیت الله سعادت پرور و کتاب «جامع السعادات» تألیف علامه نراقی، از نظر میزان استفاده هر یک از آن ها از ادعیه در تحلیل های عرفانی و اخلاقی اختصاص دارد تا در مقایسه ای طولی و عرضی، ضمن معرفی عملی کارکردهای تحلیل محتوا در تحقیقات حوزه متون عرفان اسلامی، به ارزیابی نقش ادعیه در استنباط آموزه های عرفانی در مقایسه با استنباط آموزه های اخلاقی در دو کتاب مذکور بپردازد. چارچوب نظری این تحقیق، نظریات «اصول استنباط» و «درایه الحدیث» درباره ارزش استنباطی ادعیه است و روش تحقیق در این نوشتار، تلفیقی از تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای است. نوع تحقیق، توصیفی تحلیلی است که در تجزیه و تحلیل، از روش کمّی و تطبیقی استفاده می کند. تحلیل محتوای این دو متن، از استفاده بیشینه هر دو منبع از ادعیه در استنباط های عرفانی نسبت به برداشت های اخلاقی حکایت دارد. همچنین این تحلیل نشان می دهد که سرالاسراء نسبت به جامع السعادات، در گستره بسیار وسیع تری از منابع ادعیه در این استنباط ها استفاده کرده و موفق شده است افق نوی منبع بودن ادعیه را برای عرفان مأثور، در رفتار پژوهشی خود به خوبی ترسیم کند. بنابراین، بر اساس این مطالعه می توان گفت از نظر این دو عرفان پژوه و اخلاق شناس، آموزه های مندرج در ادعیه، بیشتر آموزه های عرفانی را تشکیل می دهند تا اخلاقی. مشخص کردن دعاهایی که در استنباط های عرفانی بیشتر استفاده می شوند نیز از دیگر دستاوردهای این تحقیق است.
ظرفیت های عرفان اسلامی در تمدن زایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
4 - 30
حوزه های تخصصی:
بازخوانی ظرفیت های عرفان اسلامی در تمدن زایی می تواند ضمن تقویت ادبیات توصیفی تمدن، اهمیت عرفان اسلامی را در نظام هماهنگ تمدنی معلوم سازد. آموزه های دو دانش عرفان نظری و عرفان عملی و عملکرد تاریخی عرفان اسلامی بنیان های نظری این پژوهش تمدنی است. در این میان، آورده اساسی عرفان نظری، یعنی «اسمای الهی و نکاح اسمایی» و آورده اصلی عرفان عملی «بُعد و قرب از حق تعالی» است که با استفاده از این مفاهیم، توصیفی از تمدن مطلوب اسلامی عرضه می گردد و در باب ظرفیت های تمدن سازی با گذار از شبهه اساسی دنیاگریزی عرفان و آموزه های آن به استناد سرچشمه های اسلامی عرفان و نیز آموزه نهایی آن، یعنی بقاء بعد الفناء - نه فناء - و عناصری مانند دستگیری، خلافت بالسیف و جمع متلائم بین روح و بدن، جایگاه اصلی عرفان در مرکز هندسه تمدن اسلامی نشان داده می شود و در نگاهی دیگر، تبیین می گردد که عرفان به واسطه تأمین چهار عنصر معنویت، عقلانیت معنوی ویژه در دستگاهی سازوار، ارائه الگویی برتر از شریعت مداری و به دست دادن روشی ویژه در فهم متون دینی (تأویل)، آورده های پرباری در ساخت تمدن اسلامی دارد. همچنین در ادامه دلایلِ تحقق نیافتن تمدن مطلوب براساس عرفان اسلامی، به رغم وجود آورده های پربار تمدنی بررسی خواهد شد.
نقد و بررسی کتاب شرح نفس شفا جلد اول، نوشته داود صمدی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
191-213
تأکید بر ضرورت معرفت نفس از مشترکات میان همه مکتب ها و دین هاست. علم النفس یکی از قسمت های مهم در نظام های فلسفی بسیاری از فیلسوفان است که از یک جهت به طبیعیات و از جهتی دیگر به الهیات (مابعدالطبیعه) تعلق دارد. طیف وسیعی از نوشته های فیلسوفان از زمان افلاطون و ارسطو تا امروز به علم النفس اختصاص یافته است. علم النفس شفا ی بوعلی درواقع این علم را، هم سو با ارسطو، به منزله بخشی از طبیعیات مورد بحث قرار می دهد. کتاب شرح نفس شفا ، به قلم استاد داوود صمدی آملی، درواقع اثری عالمانه با دقتی بالا و حاوی نکاتی بسیار نغز و آموزنده در ساحت های ترجمه فارسی، نحو عربی، اصطلاح شناسی فلسفی، و شرح متن نفس ابن سیناست. این کتاب نقص هایی نیز دارد که در این مقاله به آن ها اشاره شده است. مهم ترین ایراد محتوایی کتاب آقای صمدی این است که در حال و هوایی مشایی و سینوی نوشته نشده است.
مشترکات عرفانی در شعر محمد حسین شهریار و آثار جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدحسین شهریار، شاعر پرآوازه ایران زمین و جبران خلیل جبران، شاعر و نویسنده سرشناس لبنانی، در دنیای معاصر بیشتر به نحله ادبی رمانتیسم منتسب اند. اما با وجود این، در برهه ای از زندگی، گرایش عارفانه در آثارشان رنگ بیشتری به خود می گیرد. علی رغم این که شهریار، مسلمان و جبران معتقد به آیین مسیحیت بود اما در آثارشان مفاهیم، نمادها و اصطلاحات عرفانی مشترکِ درخورتأملی به چشم می خورد. این پژوهش بر آن است تا نگرش ها و تمایلات عارفانه این دو ادیب و شاعر فرهیخته را در به کاربردن برخی مفاهیم، اصطلاحات و تعابیر عرفانی مشترک، چون عشق حقیقی و مجازی، وحدت وجود، مناجات عارفانه، مقام تسلیم و رضا، محبت، شهود، تسبیح و ثنا و همچنین کاربست برخی نمادهای عرفانی مشترک نظیرِ شب و روز، آتش و پروانه، می و شراب، صبح و شب و نور به صورت تطبیقی موردبحث و بررسی قرار دهد.
تحلیل تأثیر اعتقادات عرفان و تصوف بر مضامین و تزیینات کتیبه های مسجد کبود تبریز
حوزه های تخصصی:
مسجدکبود تبریز از آثار متعلق به ابوالمظفرجهانشاه از دودمان ترکمانان قراقویونلوها است . این بنا در سال870 هجری قمری به کوشش و نظارت جان بیگ خاتون (زن جهانشاه) پایان پذیرفت. در این مسجد نقوش مختلفی از قبیل: نقش های گیاهی، هندسی و کتیبه ای در تزئینات کاشیکاری، مشاهده می شود. کتیبه های مسجد که عمدتاً با دو خط کوفی و ثلث کار شده اند با نگاره های اطراف خود ارتباط مستقیم داشته و به آن ها جنبه اعتدال و هماهنگ بخشیده اند. هدف اصلی این مقاله، مطالعه و کشف تاثیرات عرفان و تصوف از جمله مذهب حروفیه بر انتخاب مضامین کتیبه ها و نوشته های تزئینات مسجد کبود تبریز می باشد. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و هدف از نوع کیفی می باشد. گردآوری اطلاعات به دو طریق میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است که در این راستا در مطالعات کتابخانه ای ابتدا اسناد و مدارک مورد بررسی قرار گرفته اند و در راستای مستند نگاری تزئینات مسجد کبود، مطالعات میدانی صورت گرفته است. در مرحله آخر براساس اطلاعات جمع آوری شده تجزیه و تحلیل اطلاعات صورت پذیرفته است. بنا بر یافته های تحقیق مشخص گردید که: از میان رنگ ها، دو رنگ آبی لاجوردی (در زمینه کتیبه ها) و سفید (در نوشتن خط متن کتیبه) رنگ غالب در تزئینات این مسجد می باشد که به لحاظ نمادین، این دو رنگ، با عقاید عرفا ارتباط مستقیم داشته و به نوعی نمودی از اعتقادات عرفا در تزئینات این مسجد به حساب می آیند. همچنین انتخاب انواع نقش شمسه ها و ذکر کلمات قصار عرفانی به عنوان مضامین این نقوش، نشان از تاثیر عرفان و تصوف در تصویر گیری تزیینات این بنای بزرگ دوره قره قویونلوها دارد. در پایان این نتیجه حاصل می شود که تحولات مذهبی سده نهم هجری قمری مانند اعتقاد حروفیان در کنار تصوف و عرفان در تصویر گیری مضامین نقوش و کتیبه های این بنا تاثیر بسزایی داشته است.
تحلیلی بر حضور اجتماعی عرفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معمولاً عرفان را نوعی خلوت گزینی و دوری جستن از مردم می دانند، اما در این نوشتار با بررسی تعاریف و تعلیمات عرفانی، روشن می شود که این برداشت به طور کامل، درست نیست. حداقل در برخی مراحل عرفان اسلامی، حضور در جامعه برای عارف، موضوعیت می یابد. این پژوهش، با هدف ارائه تصویری از عرفان اجتماعی، به ارزیابی مؤلفه های حضور عارف در جامعه و عمل اجتماعی او می پردازد و ضمن بررسی مباحث عرفان نظری و شواهد تاریخی در این زمینه، روشن می سازد که حضور اجتماعی سالک، در صورت برخورداری از پشتوانه علم به مضارّ و منافع خلق و بر عهده گرفتن مسئولیت هدایت و ایصال آنها به سوی حق، مرحله ای از سلوک وی است که با تأیید الهی همراه خواهد بود. بنابراین، نادیده گرفتن سلوک اجتماعی عارف و بسنده کردن به دو سفر ابتدایی از اسفار اربعه، به معنای این است که بخش بزرگی از سیر عرفانی سالک، مورد غفلت واقع شده است. با بررسی منازل عرفانی «خلق»، «فتوت» و «بسط» در منازل السائرین خواجه عبداله انصاری روشن می شود که مسئله علمِ الزام آور و مسئولیت تعهدساز عارف در اجتماع، در متون اولیه عرفان اسلامی مورد عنایت بوده است.
تحلیل نشانه شناختی عرفان در نگاره «اسکندر و زاهد» اثر کمال الدین بهزاد بر اساس دیدگاه چارلز پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
90 - 107
حوزه های تخصصی:
کمال الدین بهزاد یکی از مهم ترین نگارگران ایرانی است. بهزاد در آثارش آموزه های دینی و همچنین داستان های کهن را به تصویر کشیده است. عرفان اسلامی نیز یکی از درون مایه های موردتوجه بهزاد است. نگاره «اسکندر و زاهد» که در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است، از اسکندرنامه یا شرف نامه حکیم نظامی گنجوی اقتباس شده است. مهم ترین پرسش این پژوهش چگونگی انتقال درون مایه عرفانی به زبان تصویری بهزاد است. بهزاد در این نگاره نیز، همچون بسیاری از آثارش، تلاش کرده از نماد و نشانه های متعدد برای بیان مفاهیم موردنظرش بهره بگیرد. هدف از این نوشتار شناسایی و معرفی نمادها و نشانه های به کاررفته در این اثر به منظور تفسیر آن است. برای آشکار ساختن روابط ساختاری پنهان و نهفته اثر از روش نشانه شناسی بهره گرفته شده است. چارلز سندرس پیرس یکی از مهم ترین طبقه بندی های نشانه شناسی را ارائه کرده است. پیرس نشانه ها را به سه دسته نمادین، نمایه ای و شمایلی تقسیم و برای هرکدام تعریف ویژه ای ارائه کرده است. با توجه به جایگاه نماد و نشانه ها در آثار بهزاد، به نظر می رسد، آثار او به ویژه نگاره «اسکندر و زاهد» را می توان بر اساس طبقه بندی پیرس، موردمطالعه قرار داد. این پژوهش از روش تحلیلی- توصیفی و در بخش گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای بهره برده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد ازآنجایی که عرفان بر وجه شهودی، ذوقی و اشراقی بنا شده است، انتقال این گونه مفاهیم در نمونه تصویری سازوکار ویژه ای پیدا می کند. زیبایی شناسی عرفانی بهزاد در قالب نماد و نشانه به زیبایی شناسی بصری در اثر او تبدیل می شود.
مطالعه تئوریک نسبت عرفان با پدیده سبک زندگی با تأکید بر اندیشه عرفانی مولوی
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی، یکی از موضوعات مهمی است که امروزه ذهن متفکران، به ویژه در دو عرصه روان شناسی و جامعه شناسی را به خود مصروف داشته است. این پدیده، در مجامع علمی جهان و ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. از سوی دیگر، سبک زندگی عرفانی در طول تاریخ در عین جاذبه دار بودن برای مردم جهان، متهم به جامعه گریزی، بلکه زندگی ستیزی شده است.در این پژوهش، پس از تبیین مفهومی «عرفان» و «سبک زندگی» بر پایه نگرش های عرفانی مولوی (م672 ق) و آرای روان شناسی معاصر، به تحلیل رویکردهای مختلف عارفان به زندگی پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که سبک زندگی در اندیشه روان شناسان متاخر، به ویژه آلفرد آدلر (م1870م)، صرف رفتارهای بیرونی آدمی نیست، بلکه سبک زندگی نظام واره ای از نگرش و کنش است، طوری که هیچ چیز خارج و یا جدای از سبک زندگی نیست. این نگرش جامع به سبک زندگی، قرابت بیشتری با نگرش های عرفانی دارد. مولانا نیز در مواجه با مسئله های سبک زندگی، کنش را متأثر از نگرش معنوی دانسته، و در مواجهه با پدیده های زندگی، از الگوی «پذیرش و توسعه» تبعیت می کند: او نیازهای زیست این جهانی را می پذیرند، ولی معتقد است: از آنجا که انسان بزرگتر از این زندگی است، پس به زندگی برازنده او باید تن داد و آن «زندگی معنوی» است. این رویکرد به زندگی، می تواند برای انسان معاصر جذاب، دل پذیر و خردپذیر باشد.
سه گانه های سلوکی در عرفان اسلامی و مسیحی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث درباره سلوک و مراتب آن، در عرفان اسلامی و مسیحی مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی در این دو عرفان، حرکتی از ظاهر به باطن مطرح است که سلوک عرفانی نام دارد و همچون هر حرکت دیگری امری تدریجی است. در این نوع سلوک، سه عنصر مبدأ و منتها و وسطی وجود دارد. تصویر این سه گانه در نفس الامرِ حرکت، سه گانه ای نفس الامری را در مراتب سلوک سالک ایجاب می کند که در عرفان اسلامی و مسیحی بدان پرداخته شده است. سه گانه تهذیب، اشراق و اتحاد در عرفان مسیحی به نحوی برابر است با سه گانه های مطرح در عرفان اسلامی: مقامات اسلامی، ایمانی و احسانی؛ عوام، خواص و خاص الخواص؛ شریعت، طریقت و حقیقت؛ علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین؛ و تعلق، تخلق و تحقق.
تحلیل مقایسه ای انتقادی «خودالوهیتی» در معنویت نوین و «وحی دل» در عرفان اسلامی با تکیه بر اندیشه های مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
115-144
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار به تحلیل و مقایسه انتقادی یکی از مؤلفه های معنویت گرایی جدید «خودالوهیتی» با تعالیم عرفان اسلامی «وحی دل» با تاکید بر اندیشه مولوی پرداخته شده است. در دوران پست مدرن معنویت گرایی به عنوان گفتمان رقیب ادیان سنتی، از مؤلفه ها و عناصر گوناگون برخوردار است. «گردش به درون» یکی از مؤلفه های محوری معنویت گرایی جدید است که پیامد آن خودالوهیتی انسان مدرن است. معنویت گرایی بر این باور است که انسان با تغییر زیست معنوی و چرخش از عالم بیرون و تمرکز بر درون خود، می تواند تمام حقیقت را دریافت کند بدون اینکه به عالم بیرون از انسان اصالت دهد. ظاهراً این انگاره با برخی از آموزه های عرفان اسلامی، به ویژه برخی تعالیم مولوی مشترک به نظر می رسد؛ بر اساس آموزه وحی دل، انسان با زنگارزدایی می تواند به دریافت حقیقت در درون خود نائل آید. با عنایت به انتشار گسترده آثار این شاعر و عارف مسلمان در غرب و گرایش معنویت گرایان جدید به تعالیم وی، به مقایسه و تحلیل این موضوع خاص از منظر مولوی و معنویت گرایی پرداخته و چنین نتیجه گیری شده است که اصل موضوع (تأکید بر دریافت های معنوی در ساحت درونی بشر) مشترک است اما پیامدها و دلالت های الهیاتی عرفانی آن با جهان بینی عرفانی مولوی ناسازگار است.
حیات عرفانی در اندیشه پولس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
91 - 118
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفهوم حیات عرفانی و چگونگی نیل به آن از دیدگاه پولس بررسی می شود. بنا بر آنچه از مطالعه و تحلیل رساله های او برمی آید، وی مدعی است که پس از تغییر کیش، درنتیجه تجربه ای که در راه دمشق برایش رخ داده است، به حیاتی تازه در مسیح دست یافته و سبک زندگی جدیدی را تعلیم می دهد که حیاتی پاک، معنوی و عرفانی است. پولس نیکوترین حیات را زندگیِ مسیح گونه معرفی کرده که شایسته فرزندان خداست. حیات عرفانی یعنی زیستن به گونه ای که خدا می خواهد و غایت آن مسیح گونه شدنِ انسان است. هرچند پولس بر فیض خدا در تحقق چنین حیاتی تأکید می ورزد، اما سهم انسان را در رسیدن به آن نادیده نمی گیرد. او دعا، مراقبه، وارستگی، طهارت باطن، توکل، پذیرفتن اراده خدا، هماهنگی و همکاری با خدا، ایمان، امید و محبت را بنیان های حیات مسیحانه، یعنی زندگی عرفانی می داند.
ظرفیت تمدنی محبت در مکتب رضوی
منبع:
سیره پژوهی اهل بیت سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴
65 - 79
حوزه های تخصصی:
مسلک عشق و محبت، مفسر رابطه بین انسان و خدا و ارتباط میان انسان با انسان است.هم چنین منشاء حرکت فردی و اجتماعی گسترده ای است که با آموزه های قرآنی و ادعیه ی مأثور و آموزه های اهل بیت (ع) به ویژه امام هشتم (ع) هم سویی دارد. از مهم ترین آموزه های امام رضا (ع) در زمان حضور خود در خراسان، ترویج محبت نسبت به خدا، هم نوع، هم کیش و همه ی موجودات زنده است. گرایش امام به مهرورزی، از توجه تام ایشان به خدا نشأت می یافت. سجایای اخلاقی و نوع رفتار و سیره ی امام رضا (ع) در افزایش محبت ایرانیان به ایشان تأثیر بسیاری داشت. سیره ی امام رضا (ع) در سیر تاریخی خود، با تلاش عرفا، حکما، متکلمین، اهل سیاست و نیز ادبا و هنرمندان اقوام و ملتهای گوناگون، در بخش قابل توجهی از جهان اسلام، نشر یافت و کوشیده شد تا احکام و قواعد آن طی قرن های گذشته تبیین گردد. براساس این قواعد، محبت و عشق ورزی از هر تقیدی به دور است و می تواند انسان را از ظلمت آباد جهان کنونی به سمت افق های روشن جهان معانی انتقال دهد. در سده ی هفتم خواجه نصیرالدین طوسی توانست جایگاه بلامنازع محبت را در تمدن سازی تبیین کند و در قرن یازدهم فانی کشمیری در اخلاق عملی خود نشان داد که بهره گیری از اکسیر محبت در امور اجتماعی و سیاسی چه آثار حیات بخشی را می تواند در قوام یک جامعه به همراه داشته باشد. در عصر کنونی عنصر محبت را می توان دستاورد جهانی انسان دانست که می تواند زمینه ی هم گرایی همه ی فرهنگها و تمدنها و نژادها و ادیان را رقم بزند
مینوی: معنا و متن صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجتبی مینوی (1282-1355) از چهره های شاخص فرهنگی کشور، برآیند دو پایگاه «حوزه کلاسیک مدرسی» و «نهاد تحقیقی و دانشگاهی» است. مطالعات گسترده او در تاریخ و ادب و فرهنگ و متون سبب گردید تا با عنوان منتقدی برجسته شناخته شود. یکی از حوزه های مطالعه و تحقیق او در متن، مربوط به «تصوّف و عرفان» است. نوشته های او در باب آزادی، تسامح، عبرت آموزی از تاریخ و مانند آن، بر ناظر بودن دیدگاه او در عرفان و تصوّف صحه می گذارد. همین شیوه تحقیق مینوی، نگاه انتقادی او را نیز در پی دارد و تفاوت نگرش او را با دین پژوهان و صاحب نظران حوزه عرفان و تصوّف – همچون هانری کربن و سید حسین نصر که به تفکّر فرا تاریخی تأکید می ورزند- آشکار می سازد.