مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
افسردگی
حوزههای تخصصی:
اهداف اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی، یکی از اختلال های شایع در دوره کودکی و بزرگسالی است و مشکلات زیادی در حوزه سلامت به همراه دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای نشخوار فکری در رابطه بین تحمل نکردن بلاتکلیفی با علائم افسردگی و اختلال اضطراب فراگیر است. مواد و روش ها طرح این پژوهش، از نوع توصیفی همبستگی است. برای این منظور، ۲۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های تحمل نکردن بلاتکلیفی داگاس، مقیاس نشخوار فکری نالن هاکسما، مقیاس افسردگی بک و مقیاس اضطراب فراگیر که در اختیار آن ها گذاشته شده بود، پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای طبقه بندی، پردازش و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه ۲۲ و Lisrel ۸/ ۸۵ استفاده شد. یافته ها ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد ۰/۹۸=NFI= ۰/۹۶ - CFI RMSEA=۰/۶۰ . نتایج نشان داد تحمل نکردن بلاتکلیفی به صورت غیرمستقیم از طریق نشخوار فکری بر افسردگی و همچنین به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد. نتیجه گیری می توان بر اساس یافته های پژوهش، نتیجه گرفت نشخوار فکری در رابطه بین تحمل نکردن بلاتکلیفی و علائم افسردگی و اضطراب فراگیر نقش واسطه ای دارد. توجه به این سازوکارِ تأثیر، می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای اختلال افسردگی و اضطراب فراگیر مؤثر باشد.
واکاوی پدیده افسردگی در شعر عبدالله بردونی بر مبنای آزمون (MMPI-۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
201-231
حوزههای تخصصی:
عبدالله بردونی شاعر معاصر و نابینای یمنی، در سال ۱۹۲۹ م. در روستای بردون از توابع صنعا در خانواده ای تهیدست به دنیا آمد. وی در چهار سالگی بر اثر بیماری آبله بینایی خود را از دست داد و تمام عمر خویش را نابینا زیست. او در طول حیات ادبی خود آثار منظوم و منثور بسیاری از خود بر جای گذاشته است. در مطالعه دیوان شاعر در می یابیم، پیوسته هاله ای از حزن و اندوه بر شعر وی سایه افکنده است؛ به نظر می رسد این پدیده متأثر از کمبودها و محدودیت های شاعر در زندگی باشد. در پژوهش حاضر نگارندگان سعی نموده اند بر مبنای آزمون آسیب شناسی روانی و ارزیابی شخصیت (MMPI-۲)، شخصیت عبدالله بردونی را از خلال شعر وی مورد بررسی قرار دهند و با روش توصیفی – تحلیلی، افسردگی و دلایل بروز آن را در شخصیت شاعر واکاوی نمایند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد: بر مبنای آزمون (MMPI-۲) غالب نشانه های افسردگی در شاعر بروز نموده است. عوامل متعددی همچون: نابینایی، مرگ عزیزان، فقر و تهیدستی و غیره در تکوین شخصیت شاعر و آفرینش ادبی وی تأثیرگذار بوده اند. امید است این پژوهش میان رشته ای بتواند سهمی هرچند ناچیز در گسترش دایره این پژوهش ها داشته باشد.
بررسی تأثیر شعر بر کاهش افسردگی و افزایش خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
53-71
حوزههای تخصصی:
شعر ازجمله هنرهای هفت گانه است و منتقدان همواره به جایگاه زیباشناختی آن توجه نشان داده اند. در حوزه شعر، درمانگری بزرگ ترین دستاورد علمی ادبیات در عصر جدید است. شعردرمانی به مثابه درمانی نوپا برای بیماران افسرده در امریکا آغاز شد و به نتایج مفیدی دست پیدا کرد. در پژوهشی که این مقاله دستاورد آن است، به شیوه ای متفاوت، به شعردرمانی پرداخته شده است. جامعه آماری ٣٠ نفر از بزرگسالانی هستند که در هشت جلسه درمانی حضور یافتند. انتخاب اشعار با توجه به مضامین بحث برانگیز صورت گرفت. با انجام پیش آزمون و پس آزمون افسردگی بک مشخص شد که: ١. زنان و مردان افسرده دربرابر شعر رفتار اثربخشی از خود نشان می دهند. ٢. اشعاری که مضامین چالش برانگیز دارند قدرت تنش زدایی از افراد افسرده دارند. ٣. مردان نسبت به زنان واکنش بهتری به درمان با شعر نشان می دهند. ٤. شعر در افزایش میزان خوش بینی زنان و مردان تأثیرگذار است. به نظر می رسد پژوهش بیشتر درباره شیوه خوانش و هنر بیان شعر فارسی و معرفی این گونه درمانی مهم در جهان به نهادینه ساختن آن در مراکز درمانی بهداشتی کشور کمک خواهد کرد.
تاثیر تمرینات ورزشی اجباری و اختیاری، به عنوان یک فاکتور غیر فارماکولوژیک بر رفتارهای تغییریافته براثر استرس جدایی از مادر در موش نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تأثیرات مثبت تمرینات ورزشی اجباری و اختیاری به عنوان یک فاکتور غیرفارماکولوژیک بر رویرفتارهای تغییریافته بر اثر استرس جدایی از مادر بررسی شد. در پژوهش حاضر 48 سر بچه موش نر انتخاب و از روز 2تا 14 به مدت 180 دقیقه از مادرشان جدا شدند. سپس در روز 21 این موش ها به صورت تصادفی به چهار گروه قسمتشدند. گروه ها شامل با استرس جدا شدن از مادر، کنترل، تردمیل، رانینگ ویل بود. گروه اول از روز 2 تا 14 جدایی ازمادر را تجربه کردند و گروه شاهد از همان ابتدا ب ههمراه مادر نگهداری شدند. گروه های تمرینی نیز، از روز 21 تولد،شروع به تمرین کردند. سپس بر روی گروه ها تست های رفتاری اضطراب و افسردگی جوندگان از جمله ای پی ام،،P< 0/ اسپلش، اف اس تی و اپن فیلد انجام گرفت. داده های به دست آمده با روش های تی و آنوا در سطح معناداری 05آنالیز آماری شدند. با استفاده از تست های رفتاری مشخص شد که استرس جدایی از مادر موجب بروز رفتارهایافسردگی شد. از طرفی ورزش اختیاری در مقایسه با گروه استرس موجب بروز تأثیرات ضدافسردگی شده است،درحالی که تغییر معناداری بین اثر ورزش اجباری و گروه استرس دیده نشد. نتایج نشان داد که تمرینات ورزشیبه خصوص ورزش اختیاری در دوران نوجوانی استرس، رفتارهای افسردگی و اضطراب در بزرگسالی را کاهش می دهد.
اثر حفاظتی تمرین ورزشی تداومی و تناوبی بر کورتیکوسترون، وزن گیری و ناامیدی رفتاری در رت ها به دنبال یک دوره استرس مزمن غیرقابل پیش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
75 - 86
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی است. احتمالاً انجام یک دوره تمرین ورزشی قبل از مقابله با شرایط استرس زا می تواند در کاهش علائم فیزیولوژیک و عملکردی افسردگی مؤثر باشد. با توجه به انواع روش های تمرین ورزشی، هدف این پژوهش بررسی اثر حفاظتی دو نوع تمرین تداومی و تناوبی شدید بر کورتیکوسترون، وزن گیری و ناامیدی رفتاری در رت ها به دنبال یک دوره استرس مزمن غیرقابل پیش بینی بود. تعداد 30 سر موش نر ویستار (نُه هفته، وزن20 ± 200 گرم) به سه گروه تمرین تداومی، تمرین تناوبی و بی تمرین تقسیم شدند. تمرین به صورت پیشرونده شامل دویدن روی نوارگردان بود که پنج روز در هفته و به مدت شش هفته به صورت فزاینده اجرا شد. تمرین تناوبی شامل دو تا شش وهله دودقیقه ای با سرعت 38 تا 42 متر بر دقیقه و تمرین تداومی نیز 22 تا 42 دقیقه با سرعت 23 تا 27 متر بر دقیقه بود. بعد از دوره تمرین، موش ها درمعرض سه هفته استرس قرار گرفتند. در پایان، آزمون شنای اجباری اجرا و میزان کورتیکوسترون پلاسما اندازه گیری شد. وزن موش ها نیز هر هفته اندازه گیری می شد. نتایج نشان داد که گروه تداومی نسبت به گروه بی تمرین به صورت معناداری کورتیکوسترون پایین تر و بی حرکتی کمتری در شنای اجباری دارند؛ بااین حال، موش های هر سه گروه به صورت معنا داری وزن گیری بسیار کمتری در دوره استرس نسبت به دوره تمرین دارند. درمجموع، تمرین تداومی اثر محافظتی قابل قبولی بر کورتیکوسترون ترشح شده و همچنین، بهبود ناامیدی دارد؛ بااین حال، هیچ یک از دو نوع تمرین بر بهبود وزن گیری موش ها مؤثر نیستند.
اثربخشی ۲۱ جلسه آب درمانی بر کاهش استرس بعد از سانحه، اضطراب و افسردگی (مطالعه تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۴
17 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تمرینات آب درمانی واتسو و مدل آمادگی قلبی- عروقی نروژی بر کاهش علائم اختلال استرس بعد از سانحه، اضطراب و افسردگی بود. آزمودنی یک نوجوان 17 ساله مبتلا به اختلال استرس بعد از سانحه، اضطراب و افسردگی بود. بسته درمانی 21 جلسه ای درمدت هفت هفته شامل تمرینات آب درمانی واتسو و مدل آمادگی قلبی- عروقی نروژی برای آزمودنی اجرا شد. اندازه گیری دو بار در پیش آزمون و پس آزمون و یک بار در آزمون پیگیری یک ماهه انجام شد. برای پردازش داده ها از ترسیم دیداری و فرمول درصد بهبودی استفاده شد. نتایج پژوهش از تأثیرات مثبت آب درمانی بر کاهش استرس بعد از سانحه حمایت می کند. نتایج این پژوهش تأثیرات مثبت آب درمانی را برای کاهش استرس بعد از سانحه و علائم شدید تروما و اضطراب را نشان می دهد؛ اما تأثیر مثبتی در کاهش افسردگی ندارد. نتایج پیگیری نیز مشابه است. تمرینات هوازی تأثیر معناداری بر سلامت روان و عملکرد دستگاه اعصاب حرکتی انسان دارند. غوطه وری در آب گرم افزایش عملکرد شناختی، آرامش ذهنی و کاهش اضطراب و بهبود خلق را به همراه دارد.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر افسردگی و اضطراب زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طلاق یکی از عوامل ایجاد کننده اختلال روانی در زندگی است. افراد مطلقه بیشتر از افراد متأهل دچار اختلالات روانی می شوند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش افسردگی و اضطراب زنان مطلقه بود. روش: روش پژوهش، طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان بود. بدین منظور با توجه به ملاک های ورود و خروج چهار نفر از زنان مطلقه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها طی چند نوبت خط پایه، 8 جلسه درمان متمرکز بر شفقت و ۲ نوبت پیگیری شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه اضطراب بک بودند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش افسردگی و اضطراب اثر معناداری داشت. پیگیری دو و چهار هفته ای نیز حاکی از پایداری تغییرات درمانی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش افسردگی و اضطراب زنان مطلقه اثر معناداری داشت. بنابراین، این درمان می تواند به عنوان روشی جدید در کاهش افسردگی و اضطراب برای روان درمانگران و خانواده درمانگران مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی نوروفیدبک بر ناقرینگی الگوی فعالیت امواج آلفا در قطعه پیشانی، عملکرد اجرایی و شدت علایم در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
71 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر عدم تقارن امواج آلفا در قطعه پیشانی، عملکردهای اجرایی و علائم بیماران مبتلا به اختلال افسردگی بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی کنترل شده تصادفی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل افراد مراجعه کننده در فاصله زمانی 5 ماهه به درمانگاه روانپزشکی مرکز بهداشت شهر تبریز که مبتلا به اختلال افسردگی تشخیص داده شده اند، بود. از این بین نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت 10 هفته (هر هفته دو جلسه 30 دقیقه ای) درمان نوروفیدبک و گروه کنترل تحت نوروفیدبک غیر واقعی (پلاسیبو) قرار گرفتند و سپس در لیست انتظار جای گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها حاصله از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نوروفیدبک منجر به افزایش فعالیت آلفای نیم کره چپ، کاهش فعالیت آلفای نیم کره راست، افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش علایم افسردگی در مرحله پس آزمون شد. توجه انتخابی تغییری در پس آزمون نداشت، اما در مرحله پیگیری تغییرات معنی دار بود. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج درمان نوروفیدبک در اصلاح ناقرینگی امواج آلفای ناحیه ی پیشانی و بهبود توجه انتخابی و علایم افسردگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی مؤثر می باشد.
مدل یابی ساختاری اختلالات اضطرابی و افسردگی در کودکان و نوجوانان دختر شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
49 - 62
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مدل یابی ساختاری اختلالات اضطرابی و افسردگی در کودکان و نوجوانان بود. روش: پژوهش حاضر طرحی از نوع تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری است. به این منظور 280 نفر از دانش آموزان دختر 6-13 ساله شهر ارومیه انتخاب شدند و مقیاس تجدید نظر شده ی اضطراب و افسردگی کودکان و همچنین آزمون الگوی سه بخشی اضطراب را تکمیل کردند. یافته ها: با مقایسه ی روایی مدل های اندازگیری اختلالات اضطرابی از طریق تحلیل عاملی تأییدی، مدل شش عاملی اختلالات اضطرابی مورد تأیید قرار گرفت. در گام دوم به منظور بررسی روایی سازه مدل شش عاملی، ارتباط نظری آن در قالب روابط منتج از الگوی ساختاری سه سطحی براون (1998) و مقایسه آن با مدل های دو سطحی از طریق مدل یابی معادله ساختاری (SEM) انجام گرفت، که در آن یافته های به دست آمده از روایی افتراقی الگوی شش عاملی اختلال های اضطرابی و افسردگی راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانپزشکی، ویراست پنجم و مدل سه بخشی اضطراب و افسردگی حمایت می کند. از میان چند الگوی ساختاری، بهترین برازش ساختاری به دست آمد که در آن عوامل مرتبه ی بالا شامل ابعاد عاطفی (عاطفه ی منفی و عاطفه ی مثبت) به شیوه ی قابل انتظار روی عوامل اختلال اضطرابی و افسردگی، اثر معنی دار می گذارند. نتیجه گیری: الگوی سلسله مراتبی تلفیقی براون و کورپیتا با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش حاضر مورد تأیید قرار می گیرد.
رابطه بین غفلت ادارک شده کودکی و نشانه های افسردگی: بررسی نقش واسطه ای طرحواره های هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
101 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه، بررسی نقش واسطه ای طرحواره های هیجانی (انطباقی-غیرانطباقی) در رابطه بین غفلت و نشانه های افسردگی بود. روش: در یک پژوهش توصیفی-مقطعی، 439 دانشجوی زن (92 نفر دارای افسردگی اساسی فعلی، 347 نفر دارای سابقه افسردگی اساسی در 12 ماه گذشته) از 6 واحد دانشگاهی پیام نور استان تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در مطالعه ی حاضر، مصاحبه ی ساختاریافته برای اختلالات محور یک و دو (SCID)، مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS)، پرسشنامه ترومای کودکی (CTQ) و پرسشنامه افسردگی بک-دو (BDI-II) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها بوسیله ی روش های آماری تحلیل مسیر، بوت استراپ و آزمون سوبل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که ترومای غفلت به طور معناداری نشانه های افسردگی را پیش بینی می کند. همچنین، طرحواره های هیجانی انطباقی و طرحواره های هیجانی غیرانطباقی به صورت معناداری بین ترومای غفلت و نشانه های افسردگی واسطه گری می کنند. نتیجه گیری: در این مطالعه داده ها از نقش مستقیم ترومای غفلت و نقش واسطه ای طرحواره های هیجانی را در نشانه های افسردگی حمایت می کند. پیشنهاد می شود که در درمان افسردگی علاوه بر تاریخچه ی ترومای غفلت، طرحواره های هیجانی نیز مورد توجه متخصصان بالینی قرار بگیرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عاطفه مثبت و منفی، انعطاف پذیری روان شناختی و مؤلفه های ذهن آگاهی افراد دارای علائم افسردگی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات ناتوان ساز و عودکننده با تغییرات در عاطفه، شناخت و کارکردهای عصبی- زیستی در طی یک دوره دوهفته ای مشخص می شود.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر عاطفه مثبت، انعطاف پذیری روان شناختی و مؤلفه های ذهن آگاهی افراد دارای علائم افسردگی انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی همراه با گروه کنترل و آزمایش به صورت پیش آزمون- پس آزمون بود. ۳۰ نفر از دانشجویان دارای علائم افسردگی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخله ۸ جلسه ای ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه های افسردگی بک، پذیرش و عمل- نسخه دوم (AAQ-II)، تجارب عاطفی مثبت و منفی و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بود.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر عاطفه مثبت و منفی، انعطاف پذیری روان شناختی و مهارت های ذهن آگاهی دارد.
نتیجه گیری: درمان ذهن آگاهی جهت افزایش عاطفه مثبت، انعطاف پذیری روان شناختی و مهارت های ذهن آگاهی افراد افسرده از اثربخشی لازم برخوردار است.
مقایسه افکار خودکشی و سطح استرس بین دانشجویان افسرده با تیپ های زمانی صبحگاهی و شامگاهی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تیپ های زمانی از جمله عوامل تاثیرگذار درشاخص های روانشناختی افراد است.
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه افکار خودکشی و سطح استرس بین دانشجویان افسرده با تیپ های زمانی صبحگاهی و شامگاهی بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای بوده و جامعه آماری آن را دانشجویان افسرده دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی سمیرم در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ تشکیل می دادند. به شیوه نمونه گیری در دسترس، به ۳۰۰ نفر دانشجو دفترچه حاوی پرسشنامه های افسردگی بک (۱۹۷۶)، تیپ های زمانی صبحگاهی-شامگاهی هورن و استبرگ (۱۹۷۶)، پرسشنامه افکار خودکشی بک (۱۹۷۶) و پرسشنامه استرس لاویبوند و لاویبوند (۱۹۹۵) داده شد. بعد از حذف پرسشنامه های فاقد اعتبار، ۱۵۳ نفر واجد افسردگی (بر اساس نقطه برش پرسشنامه افسردگی بک) تشخیص داده شدند که از این تعداد، ۱۸ نفر به عنوان تیپ زمانی صبحگاهی و ۶۴ نفر به عنوان تیپ زمانی شامگاهی تشخیص داده شدند، که نمرات افکار خودکشی و استرس آنهابا استفاده از نرم افزار ۲۱ spss و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین افکار خودکشی و سطح استرس دانشجویان افسرده در تیپ های زمانی صبحگاهی و شامگاهی تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۵P<).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان نقش احتمالی تیپ های زمانی را در شدت افکار خودکشی و استرس افراد افسرده در نظر گرفت که الیته پژوهش های بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.
مقایسه اثربخشی روان نمایشگری و گروه درمانی شناختی و ترکیبی از این دو بر افسردگی و قصد استمداد طلبی بیماران افسرده بستری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی، از شایع ترین اختلالات روانی است که تا سال ۲۰۲۰ به رتبه دوم جهانی تبدیل می شود.
هدف: مقایسه تأثیر سایکودرام و گروه درمانی شناختی و ترکیب این دو بر میزان افسردگی و قصد استمداد طلبی بیماران مبتلا به افسردگی عمده بستری انجام شد.
روش: نوع مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری بیماران بستری مبتلا به افسردگی عمده (بیمارستان رازی و لواسانی تهران) بودند که ۴۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و در سه گروه آزمایش و یک گروه تصادفی جایگزین شدند. ۱۲ جلسه مداخله طبق پروتکل سایکودرامای کلاسیک و گروه درمانی شناختی فری برگزار شد. سیاهه افسردگی بک (۱۳۸۶) و پرسشنامه قصد استمداد طلبی کوهن (۱۳۹۱) در مورد آن ها اجرا شد. در تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافته ها: سه گروه در نمرات افسردگی و قصد استمداد طلبی تفاوت آماری معنی دار داشتند (۰/۰۰۱>sig).
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که هر سه مداخله در کاهش میزان افسردگی و افزایش میزان قصد استمداد طلبی مؤثر بوده اند اما گروه درمانی شناختی بر کاهش افسردگی و سایکودراما بر افزایش قصد استمداد طلبی اثرگذارتر بوده اند.
رابطه استفاده از فضای مجازی با افسردگی، صمیمیت در خانواده و رضایت از زندگی در زنان خانه دار
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال اول تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
76 - 99
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی با افسردگی، صمیمیت در خانواده و رضایت زندگی در زنان خانه شهر کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری پژوهش زنان خانه دار شهر کرمانشاه و روش نمونه گیری فرمول کوکران است که با استفاده از فرمول کوکران 170 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل: پرسش نامه افسردگی بک (1961) پرسشنامه رضایت از زندگی دینر (۱۹۸5)، پرسشنامه صمیمیت واکر و تامپسون (۱۹۸۸) ، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ(۱۹۸۸) بود. نتایج نشان داد شیوه استفاده مساله ساز از اینترنت 7/21 درصد بود. تفاوت معنادار میان کاربران عادی و کاربران با استفاده مساله ساز از فضای سایبر ، از نظر افسردگی کلی و نیز مولفه های غمگینی و ناراحتی های جسمانی، خود انگاره منفی، بد بینی، گناه خویشتن، بی حالی و انزوا، وجود داشت. استفاده مساله ساز از فضای سایبر، یکی از عوامل خطر ساز عمده برای سلامتی خلقی زنان خانه است. و خطر اختلال افسردگی در زنان خانه را افزیش میدهد. از این رو مداخله های شناختی – رفتاری با هدف تغییر الگوهای استفاده مساله ساز از فضای سایبر به استفاده مطمئن از آن، برای پیشگیری از اختلال های خلقی در نو جوانان ،ضروری است.
تاثیر درمان شناختی-رفتاری گروهی بر کاهش نشانه های افسردگی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تاثیر درمان شناختی-رفتاری گروهی بر کاهش نشانه های افسردگی در دانش آموزان دختر نوجوان 13 تا 15 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر اهواز بود. 20 دانش آموز براساس نقطه برش 22 در پرسشنامه افسردگی کودکان (CDI، رجبی) و راهنمای تشخیصی و آماری (DSM-5) انتخاب و 10 نفر به صورت تصادفی به گروه آزمایش و 10 نفر به صورت تصادفی به گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه و هر هفته 2 جلسه، 90 دقیقه ای تحت آموزش درمان شناختی-رفتاری گروهی قرار گرفت. برای اندازه گیری افسردگی از پرسشنامه افسردگی کودکان و نوجوانان (CDI، رجبی) استفاده شد. یافته ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که درمان شناختی-رفتاری گروهی به طور معناداری باعث کاهش میزان افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است و مقایسه مراحل سه گانه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نشان داد که این درمان توانسته است میزان افسردگی را از مرحله پیش آزمون به مرحله پیگیری کاهش دهد (001/0 >p). بنابراین می توان بیان کرد که درمان شناختی-رفتاری یک روش درمان موثر در کاهش نشانه های افسردگی و کارآمدی دانش آموزان دختر است.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس افسردگی و هیجان خواهی در دختران دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
93 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس افسردگی و هیجان خواهی در دختران دانش آموز بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل دختران دانش آموزپایه دوم و سوم دوره دوم متوسطه بود که در سال تحصیلی 95-1394 در مدارس دولتی منطقه 8 شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتند.240 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های افسردگی بک (2000)، هیجان خواهی زاکرمن (1978) و اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) اجرا شد. نتایج تحلیل داده هابا روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری سلسله مراتبی، نشان داد که بین افسردگی و مؤلفه های هیجان خواهی با اعتیاد به اینترنت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>ρ). افسردگی می تواند 1/29 درصد و مؤلفه های هیجان خواهی 9/3 درصد (و هر دو متغیر افسردگی و مؤلفه های هیجان خواهی در مجموع 33 درصد) از اعتیاد به اینترنت را در گروه نمونه پیش بینی کند. همچنین، یافته ها نشان داد از چهار مؤلفه هیجان خواهی تنها مؤلفه ماجراجویی به صورت مثبت و معنادار اعتیاد به اینترنت را پیش بینی می کند (01/0>ρ،190/0=β).
ارتباط بین افسردگی و اعتیاد اینترنتی با میانجی گری ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
163 - 181
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی ناگویی هیجانی بر ارتباط بین افسردگی و اعتیاد اینترنتی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کرج در نیمسال دوم تحصیلی 96-1395 است .روش نمونه گیری از نوع تصادفی خوشه ای و نمونه پژوهش در برگیرنده ی 314 نفر از دانشجویان می باشد. ابزار پژوهش مقیاس های ناگویی هیجانی تورنتو (1986)، افسردگی بک (1987) و اعتیاد به اینترنت یانگ (1988) بود. داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد مدل تدوین شده از برازش مناسبی برخوردار است و در ارتباط بین افسردگی و اعتیاد اینترنتی، ناگویی هیجانی نقش میانجی دارد. به عبارتی، کاربرانی که دچار اعتیاد به اینترنت می شوند در صورتی که مشخصه های ناگویی هیجانی و علائم افسردگی بیشتری داشته باشند، به احتمال زیادتری وابسته به اینترنت می شوند. با در نظر گرفتن نتایج پژوهش، توجه مضاعف به پیش بین ها و همایندهای اعتیاد اینترنتی در تدوین مداخلات درمانی پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار ذهنی، شیوه حل مسأله، و تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
91 - 107
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر نشخوار ذهنی، شیوه حل مسأله و تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به افسردگی اجرا شد. روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 70 نفر دانشجوی داوطلب دانشگاه پیام نور دهدشت، با توجه به ملاک های ورود پژوهش، تعداد 20 نفر دختر که نمرات افسردگی آن ها در آزمون افسردگی بک 15 و بالاتر بود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. هر دو گروه پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس پاسخ های نشخوارگری، پرسشنامه شیوه حل مسأله کیسدی و لانگ و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش گروهی ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد، کسانی که آموزش ذهن آگاهی دریافت کردند، در نمرات افسردگی، نشخوار ذهنی، شیوه حل مسأله ناکارآمد و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار کاهش و در نمرات شیوه حل مسأله کارآمد و تنظیم شناختی هیجان سازگار نسبت به گروه کنترل افزایش نشان دادند. نتیجه آنکه آموزش ذهن آگاهی می تواند در کمک به کاهش افسردگی، نشخوار ذهنی، بهبود شیوه حل مسأله و تنظیم شناختی هیجان مفید واقع شود.
درمان شناختی- رفتاری بر وضوح خودپنداره، افسردگی، اضطراب و استرس، و عزت نفس در دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
131 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر وضوح خودپنداره، افسردگی، اضطراب و استرس، و عزت نفس در دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشق بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دختر و پسر دانشگاه خلیج فارس بودند. نمونه تحقیق 30 دانشجوی مبتلا به نشانگان ضربه عشق بود که به شیوه تصادفی ساده از بین 47 دانشجوی دارای نشانگان ضربه عشق انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بمنظور سنجش متغیرها از پرسشنامه ضربه عشق راس، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ((DASS-21، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و مقیاس وضوح خودپنداره کمپل و همکاران استفاده شد. گروه آزمایش، در 11 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله گروهی درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در متغیر افسردگی، استرس و عزت نفس وجود دارد. اما در وضوح خودپنداره تفاوت معناداری مشاهده نشد. این تحقیق نشان داد که درمان شناختی رفتاری می تواند درمان مناسبی برای کاهش مشکلات هیجانی و بهبود عزت نفس در افراد دچار نشانگان ضربه عشق باشد.
اثربخشی الگوی کوتاه مدت «درمانگری چندبعدی معنوی(SMP)» بر «مهار نشانگان افسردگی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر «الگوی کوتاه مدت درمانگری چندبعدی معنوی» بر «مهار نشانگان افسردگی» شکل گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی، با روش پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری را مبتلایان به افسردگی مراجع کننده به «مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی مشهد» و «مرکز مشاوره با رویکرد دینی» حرم مطهر تشکیل دادند. که با رعایت ملاک های ورود و خروج، 40 مراجع انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. ابزار پژوهش «پرسشنامه افسردگی بک» و «پرسشنامه خودپنداره- خداپنداره جان بزرگی» بود. گروه آزمایش در 12 جلسه یک و نیم ساعته مداخله را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد بین دو گروه در نشانگان افسردگی، کاهش معناداری وجود داشت. این مداخله با اصلاح خودپنداره (تصویر ساختگی از خود) و خداپنداره (تصویر ساختگی از خدا) زمینه تقویت و ایجاد تصویر واقعی از خود و تصویر واقعی از خدا را نیز فراهم کرده و مکانیزم درمان و پایداری نتایج را تامین می کند