مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
افسردگی
حوزههای تخصصی:
.هدف : هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش نشانه های افسردگی دانشجویان بود روش : روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی بود. برای این منظور تعداد 40 دانشجوی دختر مبتلا به افسردگی از دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به شیوه ی در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان دریافت کردند و به گروه کنترل آموزشی داده نشد. آموزش به صورت گروهی در هشت جلسه (هفته ای دو جلسه یک و نیم ساعته) بر روی گروه آزمایش انجام گردید و همه آزمودنی ها قبل از آغاز آموزش و پس از آن، پرسشنامه ی افسردگی بک (فرم کوتاه) را پر کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایچ : نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که نمرات افسردگی دانشجویان شرکت کننده در گروه آموزش تنظیم هیجان نسبت به گروه کنترل در پس آزمون اهش . آموزش بنابر این ، آموزش تنظیم هیجان نشانه های افسردگی را بطور معنی داری کاهش می دهد(p<0.05) بطور معنی داری کاهش یافته است
بررسی مقایسه ای نارسایی های شناختی دربیماران مبتلا به اختلال وسواسی– اجباری با افراد افسرده
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضرباهدف مقایسه مولفه های نارسایی های شناختی دربیماران وسواسی و افسرده انجام شد. روش : این پژوهش ازنوع علی مقایسه ای بوده است، برای این منظور به مراکز مشاوره درشهرتبریز مراجعه شد وازبین مراجعه کنندگان افرادی که براساس مصاحبه بالینی ساختاریافته وبرپایه ملاک های تشخیص درویراست چهارم راهنمای تشخیصی وآماری اختلالات روانی (DSM- IV)توسط روانپزشک وروانشناس متخصص، تشخیص وسواس و افسردگی دریافت کرده وحاضربه همکاری بودند.30نفر مبتلا به اختلال وسواسی – جبری و 30نفرمبتلا به اختلال افسردگی انتخاب شد. سپس پرسشنامه نارسایی های شناختی توسط دو گروه تکمیل شدو داده ها بااستفاده از روش MANOVA مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج : نتایج نشان داد از مولفه های نارسایی های شناختی، حواسپرتی ، حافظه ، اشتباهات سهوی ، عدم یادآوری اسامی در بیماران افسرده بطور معنی داری بیشتر از بیماران وسواس می باشد
سوگ پیچیده: مطالعه شیوع شناسی توصیفی مقطعی در ایران
حوزههای تخصصی:
مقدمه : توانایی افراد در پذیرش سوگ در طیف گستردهای از - پذیرش سوگ تا ایجاد عواقب جدی - قرار دارد. شیوع و عواقب سوگ به تفاوتهای موجود در هنجارهای اجتماعی و انتظارات فرهنگی متفاوت است. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی شیوع مقطعی سوگ بغرنج )پیچیده( در یکی از استانهای غربی ایران است. روش: این مطالعه به شیوه زمینه یابی مقطعی و در 153 آزمودنی مراجعهکننده به یک مرکز روانپزشکی سرپایی کرمانشاه در بازه زمانی تیر تا آذرماه سال 3133 انجام گردید. نشانه و علائم اصلی سوگ بغرنج )پیچیده(، وجود و شدت افسردگی ابزار سنجش نشانه های ،)BDI-II( با استفاده از چک لیست سنجش نشانهها و علائم انواع سوگ، پرسشنامه افسردگی بک سوگ ارزیابی گردید. یافتهها: از بین افراد ارجاعی ارزیابی شده، 61 نفر تجربه اخیر سوگ را داشتهاند ) 11 مرد و 14 زن( که شیوع کلی آن 1% از سوگ / 1% بود. همچنین 46 / %8/4 بود. از این تعداد 28 نفر سوگ بغرنج )پیچیده( داشتند و شیوع کلی آن برابر 11 4%از سوگ تاخیری رنج میبردند. بسیاری از این افراد اشتباهاً تشخیص های احتمالی روانشناختی دیگری از / مزمن و 61 و قضاوت روانپزشک، II قبیل اضطراب و افسردگی دریافت کرده بودند. بر اساس نمرههای پرسشنامه افسردگی بک 11 % از افرادی که سوگ پیچیده )بغرنج( داشتند، تایید شد. / تشخیص نهایی اختلال افسردگی ناشی از سوگ تنها در 4 نتیجه گیری: شیوع سوگ پیچیده با آمارهای حاصل از گزارشهای قبلی در غرب ایران قابل مقایسه است. در مطالعه حاضر تعداد قابل ملاحظهایی از افرادی که از سوگ بغرنج رنج میبرند، به اشتباه تشخیص اختلالهای روانشناختی از قبیل افسردگی یا اضطراب دریافت کرده بودند. این واقعیت بیانگر لزوم برنامه های آموزشی برای خدمات مراقبتی بهداشتی اولیه در این منطقه است تا درمانگران با تظاهرات و جلوه های سوگ پیچیده آشنا شوند و این اختلال به درستی تشخیص داده شود.
اثربخشی روایت درمانی بر کاهش علائم افسردگی زنان 20 تا 40 سال شهر سنندج
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از اختلالات شایع در بین زنان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر کاهش علائم افسردگی زنان 20 تا 40 سال شهر سنندج صورت گرفته است. روش: روش انجام این پژوهش، نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان 20 تا 40 سال با علائم افسردگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و مطب های روانپزشکی شهر سنندج در سال 1393 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه تعداد 20 نفر از زنان با علائم و خصوصیات بالینی افسردگی، با استفاده از پرسشنامه BDI انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 نفر) قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای، به صورت فردی تحت درمان "روایت درمانی" (Narrative Therapy) قرار گرفتند و گروه کنترل هم جلسات بدون ساختار و متفاوت با مداخلات گروه آزمایش را دریافت کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که روایت درمانی باعث کاهش شدت علائم افسردگی گروه آزمایش در نمره کل و ابعاد عاطفی، شناختی و فیزیکی در مقایسه با گروه کنترل شد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش، تأثیر مداخله ی روایت درمانی را بر کاهش علائم کلی و نیز علائم عاطفی، شناختی و فیزیکی افسردگی زنان 20 تا 40 سال سنندج را مورد تأیید قرار داد.
بررسی ارتباط میان سطح تحصیلات و شغل والدین با وابستگی به اینترنت، افسردگی و اضطراب دانش آموزان شهر سنندج
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وابستگی به اینترنت، افسردگی و اضطراب در بین دانش آموزان یکی از مشکلات و دغدغه های خانواده ها، والدین و معلمین است که اجرای پژوهش در خصوص شیوع و عوامل مرتبط به آن بایسته است. هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط میان تحصیلات و شغل والدین با وابستگی به اینترنت، افسردگی و اضطراب انجام شد. روش: این مطالعه از نوع مقطعی (توصیفی- تحلیلی) می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دبیرستانهای شهر سنندج بود. حجم نمونه 595 نفر 285 (9/47%) دختر و 310 (1/52%) پسر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند. ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه وابستگی به اینترنت یانگ، تست افسردگی و اضطراب بک بود. داده ها از طریق نرم افزار آماری SPSS-21 و با استفاده از آزمون کای سکوار و همچنین آمار توصیفی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان دادند که شغل پدر با افسردگی (239/0>p)، اضطراب (660/0p<) و وابستگی به اینترنت (181/0p<)، ارتباط معنی داری ندارد. شغل مادر نیز با افسردگی (120/0p<) و اضطراب (620/0p<) ارتباط معنی داری ندارد اما با وابستگی به اینترنت (02/0p<) ارتباط معنی دار دارد، همچنین تحصیلات پدر با افسردگی (355/0p<) و اضطراب (821/0p<) ارتباط معنی دار ندارد و با وابستگی به اینترنت به شدت در ارتباط بود (000/0p<)، تحصیلات مادر با افسردگی (108/0p<) و اضطراب (127/0p<) ارتباط معنی داری ندارد و این در حالی است که به شدت با وابستگی به اینترنت در ارتباط معنی است (000/0p<). نتیجه گیری: سطح تحصیلات والدین و شغل مادر می تواند بر روی وابستگی به اینترنت دانش آموزان تاثیرگذار باشد.
پیش بینی نشانه های افسردگی بر اساس انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و ذهن آگاهی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های افسردگی بر اساس انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و ذهن آگاهی در دانشجویان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز مشغول به تحصیل در سال 94-1393 بود که از بین آنها 180 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها، پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (CFI)، افسردگی بک 2 (BDI-II)، نشخوار فکری (RRS) و پرسش نامه ی ذهن آگاهی فرایبورگ را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین انعطاف پذیری شناختی و خرده مقیاس های آن با افسردگی همبستگی منفی و معنی دار (001/0 >P) و بین نشخوار فکری با افسردگی همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد (001/0 >P). رابطه بین ذهن آگاهی با افسردگی منفی و معنی دار بود (001/0 >P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که این متغیرها در مجموع 57 درصد افسردگی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر تلویحات درمانی مبنی بر آموزش انعطاف پذیری شناختی از طریق درمان شناختی رفتاری و همچنین، آموزش ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار و نشانه های افسردگی دارد.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و سبک های حل مسئله در دانشجوهای افسرده و عادی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه راهبردهای مقابله ای با سبک های حل مسئله در دانشجویان افسرده و غیرافسرده انجام شد. در این پژوهش، دویست دانشجوی دختر از مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد قم به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس افسردگی بک (BDI-II)، سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ و راهبردهای مقابله ای موس و بیلینگز (CRI) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که که بین سبک های مقابله ای، شیوه های حل مسئله غیر سازنده و افسردگی رابطه معنادار وجود دارد و دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان غیرافسرده از راهبرد مهار جسمانی و مهار هیجانی بیشتری استفاده کردند؛ از طرفی، دانشجویان غیر افسرده در مقایسه با دانشجویان افسرده از سبک های حل مسئله خلاقیت، اعتماد و گرایش بیشتر استفاده کردند. تفاوت های معناداری بین دو گروه دانشجویان افسرده و غیر افسرده وجود داشت. درماندگی، مهارگری و اعتماد از سبک های حل مسئله و تنها مهار جسمانی از راهبردهای مقابله ای توانایی پیش بینی کردن نشانه های افسردگی را دارند.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و شناخت درمانی گروهی برافسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده مراجعان زن مرکز معاونت بهداشتی درمانی همدان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اینکه درمان دارویی برای اختلال افسردگی ،اضطراب و استرس صرفا علامت محور می باشد لذا از روش طرح واره درمانی و شناخت درمانی گروهی به منظور کاهش افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده مراجعان زن دارای رفتارهای پر خطرجنسی استفاده شد. مواد و روش ها: این پزوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی است با روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای . جامعه آماری 500 نفرازمراجعان زن با سابقه رفتار پر خطرجنسی بود که برای انجام آزمایش ایدز به این مرکز مراجعه کردند که دامنه سنی آنها 20 تا 60 سال ودارای مدرک دیپلم به بالابودند با استفاده از فرمول حجم نمونه به صورت تصادفی 250 نفر را انتخاب شدند . توسط روانشناس و پزشک مصاحبه تشخیصی گرفته شد و مقیاس افسردگی،اضطراب،استرس DASS) ،لاوییوند و لاویبند [1] ،1995) اجرا شد. 85 نفر ازمراجعان دارای افسردگی،اضطراب،استرس تشخیص داده شدند که از این میان 45 نفر را به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه 15 نفری که شامل دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند، 12 جلسه شناخت درمانی گروهی و 12جلسه طرح واره درمانی اجرا گردید که مدت زمان هر جلسه 90 دقیقه بود. در پایان دوره ی آموزشی هر سه گروه مجدد مورد پس آزمون قرار می گیرند نتایج : نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین میانگین نمرات سه گروه در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت F(1,39)=54/125 p < 0/01 همچنین بررسی میانگین های تعدیل شده نشان از اثر بخش بودن طرح واره درمانی نسبت به شناخت درمانی گروهی داشت . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که طرح واره درمانی نسبت به شناخت درمانی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده مراجعان زن دارای رفتارهای پر خطرجنسی موثرتر است. [1] -P.F Lovibond& S.H. Lovibond زمینه و هدف: با توجه به اینکه درمان دارویی برای اختلال افسردگی ،اضطراب و استرس صرفا علامت محور می باشد لذا از روش طرح واره درمانی و شناخت درمانی گروهی به منظور کاهش افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده مراجعان زن دارای رفتارهای پر خطرجنسی استفاده شد. مواد و روش ها: این پزوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی است با روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای . جامعه آماری 500 نفرازمراجعان زن با سابقه رفتار پر خطرجنسی بود که برای انجام آزمایش ایدز به این مرکز مراجعه کردند که دامنه سنی آنها 20 تا 60 سال ودارای مدرک دیپلم به بالابودند با استفاده از فرمول حجم نمونه به صورت تصادفی 250 نفر را انتخاب شدند . توسط روانشناس و پزشک مصاحبه تشخیصی گرفته شد و مقیاس افسردگی،اضطراب،استرس DASS) ،لاوییوند و لاویبند [1] ،1995) اجرا شد. 85 نفر ازمراجعان دارای افسردگی،اضطراب،استرس تشخیص داده شدند که از این میان 45 نفر را به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سه گروه 15 نفری که شامل دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند، 12 جلسه شناخت درمانی گروهی و 12جلسه طرح واره درمانی اجرا گردید که مدت زمان هر جلسه 90 دقیقه بود. در پایان دوره ی آموزشی هر سه گروه مجدد مورد پس آزمون قرار می گیرند یافته ها : نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین میانگین نمرات سه گروه در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت F(1,39)=54/125 p < 0/01 همچنین بررسی میانگین های تعدیل شده نشان از اثر بخش بودن طرح واره درمانی نسبت به شناخت درمانی گروهی داشت . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که طرح واره درمانی نسبت به شناخت درمانی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده مراجعان زن دارای رفتارهای پر خطرجنسی موثرتر است. [1] -P.F Lovibond& S.H. Lovibond
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد به مادران بر افسردگی کودکان مبتلا به شکاف لب و کام: یک پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
67-89
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) به مادران بر افسردگی کودکان مبتلا به شکاف لب و کام بود. روش پژوهش مورد منفرد و به صورت مداخله انفرادی بوده است. تعداد افراد جامعه 65 نفر از کودکان مبتلا به شکاف لب و کام استان اصفهان بود. در این پژوهش مهارت های فرزندپروری اکت به مادران 5 کودک مبتلا به شکاف لب و کام آموزش داده شد. کودکان مورد مطالعه در غربال گری صورت گرفته حد نصاب نمره را کسب کرده بودند. پس از سه جلسه خط پایه برای هر کودک، مادران در 8 جلسه درمانی انفرادی آموزش فرزندپروری اکت شرکت نمودند و بعد از هر جلسه افسردگی کودکان مورد سنجش قرار گرفت. سه جلسه پیگیری 15 روزه، یک و سه ماهه جهت آزمون سطح افسردگی کودکان برگزار گردید. ابزار سنجش افسردگی کودکان کواکس (1981) بود. یافته ها بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آماری توصیفی تجزیه و تحلیل شد. مداخله مورد نظر در متغیر افسردگی اثربخش بوده است. با توجه به نتایج، می توان آموزش فرزندپروری اکت به مادران را روش مؤثری برای کاهش افسردگی کودکان دچار شکاف لب و کام در نظر گرفت و با مداخله به هنگام افسردگی آن ها را بهبود بخشید.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
277-293
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم با فشارها و چالش های مهمی روبرو هستند. با این وجود، تحقیقات محدودی به شکل موثر در رابطه با درماندگی و مشکلات سازگاری آ ن ها صورت گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادارن دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به انستیتو روان پزشکی و روانشناسی بالینی تهران در سال 1395 بودند که از میان آن ها 30 مادر به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس تشخیص متخصص و انجام مصاحبه بالینی انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، جنبه های مثبت مراقبت کردن (PAC)، پنج جنبه ذهن آگاهی (FFMQ) و پذیرش و عمل (AAQ) بود که شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش مشکلات روان شناختی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون موثر است (0005/0 p<). درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در بهبودی سلامت روانی مادران کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم مفید باشد
بررسی و تاثیر نماز بر بهداشت روانی اقشار جامعه
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه میزان تقید به نماز و آثار آن بر بهداشت روانی اقشار مختلف جامعه می باشد که به روش کتابخانه ای انجام شد و برای گردآوری مطالب، ضمن مراجعه به کتب علمی، از مجموع مقالات و نظرات کارشناسان حوزه های تعلیم و تربیت و اندیشمندان مذهبی بهره برداری شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که توجه و خشوع که از شرایط مهم نماز است وسیله ای است برای پرورش و تمرین حضور ذهن و تمرکز حواس که در زندگی بسیار حائز اهمیت بوده، بیشتر موفقیت های انسان در نتیجه همین تمرکز و توجه کامل و حضور ذهن است. همچنین رویکردهای خود درمانی از طریق خودیابی، نقش معنادهی به حوادث در مقابل استرس ها، مسئله خود نظم جویی، کنترل خود، توکل و کنار آمدن با خدا و بالاترین و عالی ترین راه رسیدن به کمال و لقای حق ، حضور حضرت ربویی است. در اسلام بالاترین و شکوهمندترین نیایش نماز است. نماز سرود توحید و یکتاپرستی و زمزم دلنشین فضیلت و پاکی است. نماز تمرین وظیفه شناسی و سپاس به بارگاه ولی نعمت خویش است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مقید بودن به اقامه نماز در کاهش سطح اضطراب افراد تاثیر گذار می باشد و هر قدر تقید به نماز بیشتر باشد، فرد از آرامش روانی بیشتری نیز برخوردار خواهد بود.
مقایسه قلدری، قربانی، نزاع، اضطراب، استرس و افسردگی در دو گروه دختران با و بدون افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه قلدری، قربانی، نزاع، اضطراب، استرس و افسردگی در دو گروه دختران با و بدون افکار خودکشی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای می باشد. تعداد 300 نفر از دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی (پایه هفتم و هشتم) شهرستان پاکدشت به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های افکار خودکشی، اضطراب، استرس، افسردگی و قلدری ایلی نویز را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نمرات قربانی، قلدری، نزاع، استرس، اضطراب و افسردگی در دو گروه دختران با و بدون افکار خودکشی تفاوت معنی داری در سطح 0005/0p< وجود دارد. به این معنی که دختران با افکار خودکشی نمرات بالاتر در رفتارهای قربانی، قلدری، نزاع، استرس، اضطراب و افسردگی در مقایسه با گروه بدون افکار خودکشی به دست آوردند. در نهایت نتایج این پژوهش به نقش مهم متغیرهای قربانی، قلدری، نزاع، استرس، افسردگی و اضطراب بر افکار خودکشی اشاره کرده است. بنابراین با توجه به آسیب های جسمی- روان شناختی زمینه ساز قلدری پیشنهاد می-شود در جهت پیشگیری، ارتقاء میزان آگاهی معلمان، والدین و دیگر اولیاء مدرسه آموزش های کاربردی انجام شود.
مقایسه ابعاد خلق و خوی و نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به افسردگی با و بدون بد کارکردی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ابعاد خلق و خو و نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به افسردگی با و بدون بدکارکردی جنسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به مراکز بالینی و درمانی شهر رشت در 6 ماهه دوم سال 1395 بود. نمونه پژوهش 215 بیمار مبتلا به افسردگی بر اساس تشخیص روان پزشک(117 نفر افسرده بدون بد کارکردی جنسی و 98 نفر افسردگی با بدکارکردی جنسی) بود به صورت هدفمند انتخاب شدند، سپس بر اساس پرسشنامه کارکردهای جنسی، به دو گروه با و بدون بدکارکردی جنسی تقسیم شدند. پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و همانج (2002 )، پرسشنامه ابعاد خلق و خوی کلونینجر و همکاران (1994)، پرسشنامه نگرانی تصویر بدنی لیتلتون و ایکس سام (2005) برای جمع آوری داده ها به کار گرفته شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که زنان افسرده دارای بدکاری جنسی آسیب پرهیزی و نگرانی از تصویر بدنی بیشتر، و همکاری و خود راهبری کمتری در مقایسه با زنان بدون بدکارکردی جنسی دارند. در صورتی که بین میانگین نمرات دو گروه در پشتکار، نوجویی، پاداش وابستگی و خودفراروی تفاوت معنی داری بدست نیامد. این یافته ها حاکی از اهمیت برخی از متغیرهای ابعاد خلق و خو و نگرانی از تصویربدنی در زنان مبتلا به افسردگی دارای بدکارکردی جنسی بود.
رابطه بین همسر آزاری و نشانگان افسردگی در قربانیان زن: نقش تعدیل کنندگی ویژگی های شخصیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کنندگی ویژگی های شخصیتی در رابطه میان همسرآزاری علیه زنان با نشانه های افسردگی در آن ها بود. مواد و روش ها روش پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی است. 400 زن متأهل با روش نمونه گیری در دسترس، به سه پرسش نامه همسرآزاری قهاری، افسردگی بک ( BDI-II ) و ویژگی های شخصیتی NEO پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش رگرسیون سلسه مراتبی و با استفاده از نرم افزار spss 22 انجام شده است. یافته ها زنانی که دچار همسرآزاری می شوند، به طور معناداری دچار نشانه های افسردگی هستند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، از بین ویژگی های شخصیتی، تنها ویژگی توافق جویی بین خشونت روان شناختی و خشونت جنسی با میزان نشانگان افسردگی نقش تعدیل کنندگی ایفا می کرد. نتیجه گیری با شناسایی و تشخیص ویژگی های شخصیتی در زنان قربانی همسر آزاری می توان زنان آسیب پذیر به خشونت را آموزش داد و درمان کرد.
ارتباط میان صفات اتیستیک، نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، نشانه های افسردگی و اضطراب: رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری میان صفات اتیستیک، نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، نشانه های افسردگی و اضطراب است. مواد و روش ها جامعه نمونه پژوهش شامل ۳۳۶ دانشجو ( مرد و زن) در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ بود که در دامنه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال قرار داشتند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانشجویان به پرسش نامه های ضریب طیف اتیسم، حل مسئله اجتماع (فرم کوتاه)، افسردگی بک و اضطراب بک پاسخ دادند. داده های گرده آوری شده با استفاده از روش های همبستگی پیرسون، آزمون بوت استرپ و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۱۸، LISREL نسخه ۸/۵ و Mplus نسخه ۵/۱ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نتایج حاصل از تحلیل نشان داد نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، در رابطه بین شدت صفات اتیستیک و نشانه های افسردگی و اضطراب نقش میانجی دارد و تمام شاخص های برازش مدل فرضی در محدوده برازش مناسب قرار داشت. همچنین همبستگی متقابل و مثبتی (۰/۲۵ ≥r≥ ۰/۴۵) بین صفات اتیستیک، نقص حل مسئله اجتماعی، اضطراب و افسردگی وجود داشت و تمامی روابط به لحاظ آماری معنی دار ( ۰/۰۱ < P ) بود. نتیجه گیری یافته های حاصل از پژوهش حاضر حمایت بیشتری را از رابطه ساختاری بین نقص مؤلفه های حل مسئله و شدت نشانه های افسردگی و اضطراب و صفات اتیستیک ارائه می دهد و درک چگونگی ارتباط آن ها با نشانه های افسردگی و اضطراب کمک کننده خواهد بود تا در آینده به تلاش هایی برای ایجاد برنامه های حل مسئله برای افراد دارای صفات اتیستیک منجر شود .
سبکهای دلبستگی و نشانه های افسردگی: نقش واسطه ای نشخوار فکری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه ای نشخوار فکری در رابطه میان سبک های دلبستگی و نشانه های افسردگی است. مواد و روش ها این پژوهش، تحقیقی پس رویدادی با طرح علّی است. ۱۷۵ نفر از دانشجویان ایرانی به عنوان نمونه به پرسش نامه های افسردگی بک- نسخه دوم، مقیاس پاسخ نشخواری و پرسش نامه دلبستگی بزرگ سالان پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، رگرسیون، تحلیل میانجی و نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نتایج نشان داد جهت گیری دلبستگی با نشخوار فکری (۰/۰۰۱ P< ) و افسردگی (۰/۰۰۰۵ P< ) مرتبط است. شاخص اجتناب سیستم دلبستگی با در فکر فرورفتن نشخواری ارتباط معناداری دارد (۰/۰۰۲ P< ). همچنین نتایج پژوهش حاضر از میانجیگری در فکر فرورفتن نشخواری در رابطه بین شاخص اجتناب دلبستگی و نشانه های افسردگی حمایت کرد (۰/۰۰۰۵ P< ). نتیجه گیری مؤلفه در فکر فرورفتن نشخوار فکری در رابطه میان شاخص اجتناب دلبستگی و نشانه های افسردگی میانجیگری می کند. یافته های این پژوهش بر نقش رابطه بین مراقبان و کودک در شکل گیری نشخوار فکری و افسردگی تأکید می کند. همچنین برای جلوگیری از ایجاد این سازه ناکارآمد برنامه های پیشگیرانه ای را پیشنهاد می کند.
کارایی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر برای بررسی اولیه کارایی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن و همچنین افسردگی و ناتوانی این بیماران، انجام شد. مواد و روش ها طرح پژوهش حاضر از نوع تجربی تک موردی است. جامعه آماری پژوهش، افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن در شهر سنندج بود. بر اساس نمونه گیری هدفمند، 3 نفر (دو مرد و یک زن) از مراجعان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، وارد پژوهش شدند. همچنین در این پژوهش از مقیاس بدشکلی بدن ییل براون ( BDD-YBOCS )، تست افسردگی بک ( BDI-II )، مقیاس ناتوانی شیهان ( SDS )، پرسش نامه چند محوری بالینی میلون ( MCMI-III ) و مصاحبه بالینی استفاده شد. هیپنوتراپی شناختی رفتاری به مدت 15 جلسه یک ساعت ونیمه و به صورت دوجلسه در هفته به کار گرفته شد. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل تک موردی (با چند خط پایه) به کمک رسم نمودار و مقایسه میانگین و میانه موقعیت ها استفاده شد. یافته ها نتایج حاکی از این بود که نمرات شرکت کنندگان در شدت اختلال بدشکلی بدن، افسردگی و ناتوانی کاهش قابل توجهی یافت. دستاوردهای درمانی در دوره پیگیری چهارماهه نیز همچنان تداوم یافت. نتیجه گیری هیپنوتراپی شناختی رفتاری در بهبود اختلال بدشکلی بدن و همچنین افسردگی و ناتوانی این بیماران کارایی لازم را دارد.
اثربخشی تکلیف پاداش محور بر سطوح عاطفی افراد افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر تکلیف پاداش محور برسطوح عاطفی افراد افسرده است. مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 95-96 بود. حجم نمونه 40 نفر از دانشجویان بودند که به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بودند. 20 نفر برای گروه کنترل و 20 نفر برای گروه آزمایش به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و به صورت انتساب تصادفی در گروه ها قرار گرفتند. مداخله طی 8 جلسه (هر جلسه به مدت 45 دقیقه) و در 25 روز با آزمون خطرپذیری بادکنکی (تکلیف پاداش محور) به گروه آزمایش ارائه شد و معادل امتیاز کسب شده در هر جلسه پاداش مادّی به آزمودنی ها داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه مقیاس افسردگی بک و مقیاس فهرست صفات خلقی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد اثربخشی تکلیف پاداش محور در مرحله پیش آزمون در سطح 10/0 P< معنادار و میزان تأثیر این مداخله 70/0 بود. همچنین نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد اثربخشی تکلیف پاداش محور در مرحله پیگیری در سطح 10/0 P< بود. بنابراین ارائه تکلیف پاداش محور در بهبود سطوح عاطفی شرکت کنندگان در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه مداخله مؤثر و توان آماری 0/1 حاکی از دقت آماری قابل قبول بود. نتیجه گیری پاداش گرفتن پیامدهای لذت بخشی ایجاد می کند و این عامل باعث تحکیم میل و درنتیجه فعالیت برای کسب پاداش و بهبود سطوح عاطفه در افراد افسرده خواهد شد. عاطفه منفی با بودن در موقعیت پاداش زا کاهش می یابد.
مقایسه روش های مداخله ای غیرحضوری اصلاح سوگیری شناختی استاندارد، اصلاح سوگیری شناختی مبتنی بر روش خودزایی، و آموزش شناختی رفتاری بر دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف اصلاح سوگیری شناختی رایانه ای اخیراً اصلاح ارزیابی های خاطرات مزاحم را وعده داده است. هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسه سه روش درمانی غیرحضوری اصلاح سوگیری شناختی استاندارد، اصلاح سوگیری شناختی مبتنی بر خودزایی، و آموزش شناختی رفتاری است. مواد و روش ها این پژوهش بر اساس طرح تحقیق ازجمله طرح های نیمه آزمایشی با سه گروه آزمایشی و ارزیابی به صورت پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دوماهه است. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه هرمزگان بود که در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ مشغول تحصیل بودند. بر اساس ملاک های شمول و خروج شرکت کنندگان، ۵۱ نفر به شیوه هدفمند، برای مرحله نهایی پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه اصلاح سوگیری شناختی استاندارد، خودزایی و آموزش شناختی رفتاری گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سناریوهای مبهم برای افسردگی، درجه بندی دیداری خلق، افسردگی بک-۲، مقیاس تجدیدنظرشده نگرش های ناکارآمد، مقیاس عاطفه مثبت و منفی و آزمون سوگیری حافظه بود. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون های تعقیبی استفاده شد که با نرم افزار 19-SPSS تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نتایج نشان داد هر سه مداخله مؤثر بوده اند (0/01> P )، اما در متغیرهای خلقی (علائم افسردگی (0/079)، خلق (0/054)، عاطفه مثبت (0/416)، عاطفه منفی (0/158)) سه گروه تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند. در متغیرهای شناختی (سوگیری تفسیری (0/0001)، حافظه مثبت (0/0001) و منفی (0/006)) تفاوت بین سه گروه معنادار بود؛ به استثنای متغیر نگرش های ناکارامد که تفاوت به دست آمده معنی دار نبود (0/228). نتیجه گیری در مجموع، نتایج پژوهش نشان داد روش های اصلاح سوگیری شناختی مبتنی بر تصویرسازی مثبت و خودزایی با دستورالعمل های جدید و چهار هفته ای، روش های مؤثری درکاهش علائم افسردگی، بهبود سوگیری تفسیری، نگرش ناکارآمد و حافظه است.
بررسی روابط ساختاری افسردگی بر مبنای اجتناب تجربه ای و سرکوبگری عاطفی: نقش میانجی شفقت بر خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای شفقت به خود در رابطه بین اجتناب تجربه ای و سرکوبگری عاطفی با افسردگی بود. مواد و روش ها بدین منظور در تحقیقی توصیفی همبستگی و گذشته نگر 241 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر میزان شفقت به خود، اجتناب تجربه ای، سرکوبگری عاطفی و افسردگی ارزیابی شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه افسردگی بک (BDI)، پرسش نامه شفقت به خود نف (SCS)، پرسش نامه سرکوبگری عاطفی وینبرگر(WAI) و پرسش نامه پذیرش و عمل بوند (AAQII). تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با کمک نرم افزار spss-23 و نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها یافته ها نشان داد شفقت با افسردگی بیشترین ضریب مسیر را دارد (99/0-=β). این رابطه منفی و در سطح P<0/01 معنی دار است.همچنین مسیر سرکوبگری عاطفی بر شفقت بر خود به صورت مثبت P<0/05 معنی دار است (33/0=β). اجتناب تجربه ای (31/0=β) اثر مثبت و معنی داری ( P<0/05 ) با شفقت به خود دارد. اجتناب تجربه ای و سرکوبگری عاطفی از طریق شفقت به خود بر افسردگی اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت سرکوبگری عاطفی، اجتناب تجربه ای و شفقت به خود تعیین کننده های مهم افسردگی هستند و مدل مفروض برازش مطلوبی در تبیین افسردگی دارد.