مطالب مرتبط با کلیدواژه

افسردگی


۵۲۱.

اثربخشی تمرینات ایروبیک به همراه موسیقی بر استرس، اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال رفتاری درون ریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ایروبیک استرس اضطراب افسردگی کودکان با اختلال رفتاری درون ریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۶۸۷
رفتار کودک از ابعاد مهم سلامت روان وی محسوب شده و پیامدهای قابل توجهی در زندگی آینده وی خواهد داشت. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی تمرینات ایروبیک بر میزان استرس، اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال رفتاری درون ریز بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 30 نفر از دانش آموزان با اختلال رفتاری درون ریز انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در پژوهش، شامل سیاهه رفتاری کودکان آخنباخ و پرسش نامه دس- فرم 21 سؤالی بود. پروتکل اجرایی نیز شامل برنامه تمرین ایروبیک در 12 جلسه 60 دقیقه ای بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش با پس آزمون گروه کنترل، در میزان استرس، اضطراب و افسردگی وجود دارد. بنابراین، تمرینات ایروبیک به منظور کاهش استرس، اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال رفتاری درون ریز قابل استفاده است.
۵۲۲.

نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استحکام من کمال گرایی خلق هیجان افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۷ تعداد دانلود : ۴۶۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی انجام شد. 268دانشجو (144 زن، 124 مرد) از رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه تهران دراین پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس چندبعدی کمال گرایی تهران (TMPS؛ بشارت، 1386)، مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی (DASS-21؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و مقیاس استحکام من (ESS؛ بشارت، 1395) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که کمال گرایی خودمحور با نشانه های افسردگی رابطه منفی و کمال گرایی دیگرمحور و جامعه محور با نشانه های افسردگی رابطه مثبت دارد. استحکام من با نشانه های افسردگی رابطه منفی معنادار داشت. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی نقش واسطه ای ایفا می کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی، خطی و یک بعدی نیست و استحکام من می تواند در رابطه بین آن ها نقش واسطه ای ایفا کند.
۵۲۳.

نقش واسطه ای خلاقیت فردی در رابطه کنجکاوی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنجکاوی خلاقیت فردی بهزیستی روان شناختی افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۳ تعداد دانلود : ۴۷۰
هدف این پژوهش تعیین رابطه کنجکاوی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی با توجه به نقش واسطه گری خلاقیت فردی بود. 391 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 95-1394 بر اساس نمونه برداری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های کنجکاوی (کاشدان، رز و فینچام، 2004)، خلاقیت فردی (رابیتزچک، 1998)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و افسردگی (بک، استیر و براون، 1966) پاسخ دادند. مدل پیشنهادی با روش مدل سازی معادلات ساختاری ارزیابی شد. یافته ها نشان داد کنجکاوی اثرمستقیم بر بهزیستی روان شناختی و افسردگی دارد و به طور غیرمستقیم از طریق خلاقیت فردی منجر به افزایش بهزیستی روان شناختی و کاهش افسردگی می شود. بر این اساس خلاقیت فردی نقش واسطه ای در رابطه کنجکاوی بابهزیستی روان شناختی و افسردگی ایفا می کند. این یافته بر نقش مستقیم و غیرمستقیم ویژگی شناختی در تحقق توانایی های بالقوه در ارتقای سلامت و بهزیستی روانی تأکید دارد.
۵۲۴.

نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکانیزم دفاعی دلبستگی اضطراب افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۲ تعداد دانلود : ۲۹۵۴
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی صورت گرفت. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1392، 2011)، مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی (DASS؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و پرسشنامه سبک دفاعی (DSQ؛ اندروز، سینگ و باند، 1993) را تکمیل کنند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی پژوهش با داده های مشاهده شده برازش مطلوبی داشت و نشان داد که رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه ای غیرخطی است و مشخص می کند که آسیب های دلبستگی از طریق مکانیزم های دفاعی بر نشانه های اضطراب و افسردگی اثر می گذارد. بر این اساس، توجه به مکانیزم های دفاعی در کنار آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلال های اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روانی افراد جامعه اهمیت فراوان دارد.
۵۲۵.

نقش واسطه ای اهمال کاری در رابطه بین آسیب های کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال گرایی اهمال کاری افسردگی اضطراب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۵ تعداد دانلود : ۷۸۰
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای اهمال کاری در رابطه بین آسیب های کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب بود. ۵۲۸ نفر (۲۷۴ دختر، ۲۵۴ پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران با تکمیل مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران (بشارت، 1386)، مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) و مقیاس اهمال کاری ناب (استیل، 2010) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که داده های تجربی با مدل پژوهش برازش مطلوب دارد. بین کمال گرایی دیگرمحور و جامعه محور، اهمال کاری و نشانه های افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از تحلیل مسیر، نقش واسطه ای اهمال کاری در رابطه بین آسیب های کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب را تأیید کرد. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که آسیب های کمال گرایی و اهمال کاری شدت نشانه های افسردگی و اضطراب را پیش بینی می کند. درنظرگرفتن این متغیرها در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان نشانه های افسردگی و اضطراب مؤثر است و سطح سلامت روانی را در جمعیت عمومی ارتقا می بخشد.
۵۲۶.

اثربخشی درمانگری شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی اجتماعی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی خودکارآمدی اجتماعی افسردگی نوجوانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۵ تعداد دانلود : ۵۷۰
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی اجتماعی و افسردگی دختران نوجوان تحت سرپرستی بهزیستی اجرا شد. روش پژوهش از نوع شبه تجربی و با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه گواه و جامعه آماری دختران نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست ساکن در مرکز نگهداری استان قزوین بود. از بین این دختران 12 نفر به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی طی دو ماه تحت مداخله شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی در 10 جلسه 70 تا 90 دقیقه ای قرار گرفت. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان کنلی (1989) و افسردگی نوجوانان کوتچر (2002) ارزیابی شدند. نتایج تحلیل کوواریانس افزایش معنا دار خودکارآمدی اجتماعی و کاهش افسردگی را در گروه آزمایش نشان داد، که در پیگیری نیز تداوم داشت. نتایج پژوهش اثربخشی کاربست شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی را بر افزایش خودکارآمدی اجتماعی و کاهش افسردگی در دختران نوجوان بدسرپرست و بی سرپرست تأیید کرد.
۵۲۷.

اثربخشی آموزش مهارت های حل مسأله بر افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: حل مسأله مهارت ها افسردگی اضطراب عقب مانده ذهنی مادران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۴۷۸
زمینه و هدف : حضور کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در هر خانواده، ساختار و سلامت روانی آن خانواده به ویژه والدین را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسأله بر افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی در شهر شهرکرد انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی و طرح آن به صورت پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه شاهد بود. جامعه پژوهش را مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی شهر شهرکرد در سال 1395 تشکیل داد که از بین آن ها، 30 نفر به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم بندی شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل نسخه دوم پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory-II یا BDI-II) و پرسش نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventory یا BAI) بود. ابتدا از افراد هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت 7 جلسه گروهی دو ساعته، تحت آموزش مهارت های آموزش حل مسأله قرار گرفتند. پس از پایان برنامه آموزش نیز از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در نهایت، داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: آموزش مهارت حل مسأله در گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد، موجب کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی شد (050/0 > P). همچنین، آموزش مهارت حل مسأله در کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی تأثیر داشت و به ترتیب 9/71 و 7/72 درصد تغییرات واریانس افسردگی و اضطراب مادران ناشی از آموزش مهارت حل مسأله بود. نتیجه گیری: آموزش مهارت حل مسأله می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی مؤثر جهت کاهش افسردگی و اضطراب مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی مورد استفاده قرار گیرد.
۵۲۸.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر بر تاب آوری و عزت نفس نوجوانان دارای علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی- رفتاری عزت نفس تاب آوری افسردگی نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۲ تعداد دانلود : ۷۹۴
زمینه و هدف : درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر، رویکرد نوظهوری به درمان می باشد که درمان شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral therapy یا CBT) را با روان شناسی مثبت نگر و درمان راه حل محور به بهترین وجه تلفیق کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر بر تاب آوری و عزت نفس نوجوانان دارای علایم افسردگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و همراه با گروه شاهد انجام شد. بدین منظور، پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) در پنج مدرسه متوسطه اول پسرانه اجرا گردید. از بین دانش آموزانی که نمره افسردگی بالاتر از نمره برش کسب کردند و ملاک های ورود و خروج را داشتند، 34 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و 17 نفر به گروه آزمایش و 17 نفر به گروه شاهد (بدون مداخله) اختصاص یافت. مقیاس تاب آوری Connor و Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC) و مقیاس عزت نفس Rosenberg (Rosenberg Self-Esteem Scale یا RSES ) به عنوان پیش آزمون اجرا و سپس مداخله درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر در گروه آزمایش انجام شد. در پایان، مقیاس های فوق به عنوان پس آزمون اجرا گردید. یافته ها: نمرات تاب آوری دانش آموزان گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین، درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر منجر به افزایش معنی دار نمرات عزت نفس دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که درمان شناختی- رفتاری مثبت نگر می تواند به عنوان رویکرد مؤثری جهت تقویت مؤلفه های عملکرد مثبت در نوجوانان دارای علایم افسردگی کاربرد داشته باشد و انجام پژوهش های بیشتر در آینده این موضوع را مشخص می کند.
۵۲۹.

نقش پذیرش، ذهن آگاهی و حساسیت سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری در پیش بینی آشفتگی هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: پذیرش اجتماعی ذهن آگاهی رفتار استرس هیجانی اضطراب افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۶۶۹
زمینه و هدف : آشفتگی های هیجانی ناشی از عوامل مختلفی می باشد که شامل دو مؤلفه کلی بیولوژیکی و شناختی است. شناخت عوامل مؤثر بر آشفتگی های هیجانی، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی افراد دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پذیرش و ذهن آگاهی و حساسیت سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری در پیش بینی آشفتگی هیجانی دانشجویان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تشکیل داد. بدین ترتیب، 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری Carver و White، نسخه دوم پرسش نامه پذیرش و عمل (Acceptance and Action Questionnaire یا AAQ-II)، پرسش نامه ذهن آگاهی پنج وجهی (Five Facet Mindfulness Questionnaire یا FFMQ) Baer و همکاران و مقیاس های اﻓﺴﺮدﮔی، اﺿﻄﺮاب و اﺳﺘﺮس (Depression Anxiety and Stress Scales یا 21-DASS) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی Pearson و Multiple regression مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: سیستم های فعال ساز رفتاری، بازداری رفتاری و پذیرش و ذهن آگاهی توانستند به طور معنی داری 45 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه افسردگی، 53 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه اضطراب و 41 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه استرس آشفتگی هیجانی را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که استرس، اضطراب و افسردگی به عنوان آشفتگی های هیجانی، نتیجه تأثیر حساسیت سیستم های فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری و پذیرش و ذهن آگاهی می باشد. جهت تنظیم هیجان بهتر است بر سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری به همراه ذهن آگاهی توجه گردد.
۵۳۰.

تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شاخص های روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) در بیماران زن مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب استرس زندگی فیبرومیالژیا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۵۶۶
زمینه و هدف : همبودی اختلالات روان شناختی در بین افراد دارای دردهای مزمن و از جمله مبتلایان به فیبرومیالژیا بسیار رایج است که در طیفی از افسردگی، اضطراب، استرس، ناامیدی، ناکامی و خشم قرار دارد و با پیامدهای روان شناختی همچون اختلال در خواب، اختلال در کارکردهای روزانه و نگرانی در مورد آینده همراه می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر افسردگی، اضطراب و استرس مرتبط با آن در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. مواد و روش ها: روش این تحقیق، نیمه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، همراه با گروه شاهد بود. از میان بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و مطب های خصوصی شهر اصفهان در نیمه دوم سال 1395، 24 بیمار مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. داده ها با کمک فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی (21-Depression Anxiety and Stress Scales یا 21-DASS) جمع آوری گردید. گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعته، درمان ACT را دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: روش ACT در راستای کنترل علایم بیماری، منجر به کاهش علایم افسردگی، اضطراب و استرس در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا نسبت به گروه شاهد شد (050/0 > P). همچنین، میانگین سه زیرمقیاس افسردگی (001/0 = P)، اضطراب (001/0 = P) و استرس (006/0 = P) در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون به طور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر ACT از طریق ایجاد و توسعه پذیرش و افزایش عمل مبتنی بر ارزش ها، می تواند از آسیب های روان شناختی بیماران بکاهد و با وجود درد و بیماری، به زندگی آن ها غنای بیشتری بخشد.
۵۳۱.

پیش بینی نشانه های افسردگی بر اساس کمال گرایی و نشخوار خشم در دانشجویان علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی کمال گرایی خشم اختلالات نشخوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۵ تعداد دانلود : ۶۵۲
زمینه و هدف : افسردگی، یکی از مهم ترین مسایل دانشجویان است که بروز آن در سنین جوانی، با افت شدید عملکرد اجتماعی، شغلی و تحصیلی همراه می باشد. همچنین، نشخوار فکری و کمال گرایی از جمله عوامل مهم در ابتلا به افسردگی به شمار می روند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های افسردگی بر اساس کمال گرایی و نشخوار خشم در دانشجویان علوم پزشکی شیراز انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن متشکل از دانشجویان پسر مشغول به تحصیل دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1395 بود. نمونه ها شامل 204 نفر، به شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (21-Depression‚ Anxiety‚ Stress Scale یا 21-DASS)، مقیاس نشخوار خشم Sukhodolsky و همکاران و مقیاس کمال گرایی اهواز استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از روش های همبستگی و Multiple regression در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: رابطه مثبت و معنی داری بین افسردگی و نشخوار خشم (419/0 = r، 001/0 > P) و افسردگی وکمال گرایی (321/0 = r، 001/0 > P) وجود داشت. همچنین، 6/17 درصد از تغییرات افسردگی دانشجویان به وسیله نشخوار خشم تبیین گردید. نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر اهمیت نقش نشخوار خشم و کمال گرایی در نشانه های افسردگی دانشجویان می باشد. بنابراین، آموزش مهارت های کنترل عواطف همچون مدیریت خشم و مهارت حل مسأله به دانشجویان دارای نشخوار خشم توصیه می گردد.
۵۳۲.

نقش میانجی استرس، اضطراب و افسردگی در رابطه بین آلکسی تایمی و سوء هاضمه عملکردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: استرس اضطراب افسردگی آلکسی تایمی سوء هاضمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۴۹۲
زمینه و هدف : سوء هاضمه عملکردی، نوعی اختلال مزمن دستگاه گوارش فوقانی است که نابهنجاری عضوی و یا بیوشیمیایی آن را تبیین نمی کند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش میانجی استرس، اضطراب و افسردگی در رابطه بین آلکسی تایمی و سوء هاضمه عملکردی انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع همبستگی بود و در آن 224 بیمار زن و مرد مبتلا به سوء هاضمه عملکردی به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به معیارهای ورود، انتخاب شدند. استرس، اضطراب و افسردگی بیماران با استفاده از فرم 21 سؤالی مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (21-Depression Anxiety Stress Scales یا 21-DASS)، آلکسی تایمی به وسیله پرسش نامه آلکسی تایمی Toronto (Toronto Alexithymia Scale یا TAS) و شدت سوء هاضمه عملکردی پس از تشخیص اولیه پزشک فوق تخصص گوارش، با استفاده از پرسش نامه شاخص شدت علایم گوارشی (Gastrointestinal symptom rating scale یا GSRS) ارزیابی گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آلکسی تایمی تأثیر مستقیمی بر شدت سوء هاضمه عملکردی داشت (میزان تأثیر: 44/0). همچنین، آلکسی تایمی با میانجی گری افسردگی (20/0) و اضطراب (17/0)، بر شدت سوء هاضمه در سطح اطمینان 95 درصد تأثیر گذاشت، اما به دلیل معنی دار نبودن ضریب مسیر بین متغیر استرس و سوء هاضمه عملکردی (96/1 > T)، تأثیر غیر مستقیم آلکسی تایمی بر شدت سوء هاضمه عملکردی با میانجی گری استرس تأیید نشد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده اهمیت نقش عوامل روان شناختی (آلکسی تایمی، اضطراب و افسردگی) در سوء هاضمه عملکردی می باشد.
۵۳۳.

پیش بینی افسردگی نوجوانی بر اساس استرسﻫای نوجوانی، تابﺁوری، سبکﻫای دلبستگی و روابط خانوادگی در دو گروه تک ﻓرزند و چند فرزند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نوجوانان افسردگی استرس تاب آوری سبک دلبستگی روابط خانوادگی تک فرزند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۵۸۶
زمینه و هدف : امروزه نوجوانان تک فرزند بخشی از جامعه را تشکیل می دهند و این سؤال در ذهن ایجاد می شود که آیا پیش بینی افسردگی در دو گروه تک فرزند و چند فرزند بر اساس متغیرهای پیش بین استرس، تاب آوری، سبک های دلبستگی و روابط خانوادگی، با هم تفاوت دارد؟ مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان تک فرزند و چند فرزند دبیرستانی بود. نمونه آماری مطالعه را 150 دانش آموز دختر و پسر شهر اصفهان از هر دو گروه تشکیل داد. داده ها به وسیله مقیاس افسردگی نوجوانی Kutcher (Kutcher Adolescent Depression Scale یا KADS)، پرسشﻧامه استرس نوجوانی (Adolescent Stress Questionnaire یا ASQ)، مقیاس تاب آوری Connor-Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC)، پرسشﻧامه سبک دلبستگی Collins و Read و پرسشﻧامه روابط خانوادگی Olson و Barons جمع آوری گردید و سپس با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در هر دو گروه، سبک دلبستگی اجتنابی، اضطرابی و استرس رابطه مثبت و معنی داری را با افسردگی نشان داد (050/0 > P). ارتباط منفی و معنی داری بین تاب آوری و افسردگی در گروه تک فرزند وجود داشت (050/0 > P)، اما این رابطه در گروه چند فرزند معنی دار نبود. در هیچ کدام از گروه ها رابطه معنی داری بین سبک دلبستگی ایمن و افسردگی مشاهده نگردید و در نهایت، پیش بینی افسردگی بر اساس متغیرهای پیش بین در گروه چند فرزند و تک فرزند با هم متفاوت بود؛ به طوری که تاب آوری و ارتباطات خانوادگی در بین تک فرزندان، عدم ابتلا به افسردگی را پیش بینی کرد؛ در حالی که در گروه چند فرزند، سبک دلبستگی اجتنابی ابتلا به افسردگی را پیش بینی نمود. نتیجه گیری: با توجه به متغیرهای پیش بین پژوهش حاضر، تک ﻓرزندی و چند فرزندی در پیش بینی افسردگی تفاوت ایجاد می کند.
۵۳۴.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: استرس اضطراب افسردگی ذهن آگاهی سرطان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۴۸۸
زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع ترین بیماری های مزمن بوده که بیماران مبتلابه آن با مشکلات مختلف روانی روبرو هستند؛ بنابراین باید به دنبال روش هایی بود تا بتوان از شدت مشکلات روانی این بیماران کم کرد. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness-Based Cognitive Therapy یا MBCT) بر علائم روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی نیمه تجربی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس بود. نمونه پژوهش حاضر را تعداد 30 بیمار سرطانی تشکیل می داد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند (هر گروه 15 نفر). اعضای هردو گروه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Depression Anxiety Stress Scales یا DASS) را قبل و بعد از جلسات (طی سه ماه) تکمیل نمودند. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون افسردگی (11/84 F= و 001/0 p<)، اضطراب (52/47 F= و 001/0 p<) و استرس (51/59 F= و 001/0 p<) تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد که بیماران مبتلابه سرطان علاوه بر مشکلات جسمانی از مشکلات روانی ناشی از بیماری رنج می برند، ازاین رو ضروری است مراکز درمانی و انجمن های حمایتی مرتبط با بیماران مبتلابه سرطان در برنامه ریزی های خود جهت کاهش علائم روان شناختی بیماران، از روش MBCT به صورت گروهی بهره گیرند.
۵۳۵.

افسردگی، اضطراب و بار تحمیلی در مراقبین اصلی بیماران دمانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مراقب دمانس افسردگی اضطراب بار تحمیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۵۹۹
زمینه و هدف: مراقبت از یک فرد مبتلا به اختلالات شناختی می تواند منابع احساسی هر فردی را از بین ببرد؛ مراقب به دلیل اینکه احتمال بالایی برای رشد اختلال روانی و فیزیکی دارد، بیمار پنهان لقب گرفته است. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی وضعیت افسردگی، اضطراب و بار تحمیلی مراقبین اصلی بیماران دمانس بود. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی بر روی 96 مراقب اصلی بیماران دمانس که به روش نمونه گیری در دسترس در مطالعه شرکت کرده بودند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تجدیدنظر شده افسردگی بک (Beck Depression Inventory-II)، مقیاس خود گزارشی اضطراب زونگ (Zung Self-rating Anxiety Scale) و نسخه ایرانی بار تحمیلی مراقبان (Iranian Version of Caregivers Burden) جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 8/69 درصد افراد دارای نمره در محدوده افسردگی، 1/28 درصد نمره در محدوده اضطراب و 3/33 درصد افراد نمره در محدوده متوسط تا بالای بار تحمیلی داشتند. سن مراقب با بار تحمیلی رابطه معنی دار داشت (026/0=p). بین جنس بیمار و اضطراب رابطه معنی داری وجود داشت (039/0=p). بین طول مدت بیماری و نمره اضطراب و بار تحمیلی رابطه معنی داری یافت شد. در هر سه حوزه رابطه معنی داری بین حمایت سایر اعضای خانواده و شدت بیماری با نمرات حاصله وجود داشت. همچنین بین نمرات اضطراب و بار تحمیلی با تحصیلات مراقب رابطه معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: مقدار بالای اضطراب، افسردگی و بار تحمیلی در مراقبان بیماران دمانس توجه ویژه به مراقبان را می طلبد. این توجه باید توسط کادر درمانی و مدیران مربوطه صورت گیرد. همچنین خانواده بیماران دمانس باید تشویق شوند که به صورت گروهی از بیمار مراقبت کنند، چون طبق این مطالعه حمایت سایر اعضای خانواده کمک زیادی به کاهش اضطراب، افسردگی و بار تحمیلی آن ها می کند.
۵۳۶.

کارآزمایی بالینی نوروفیدبک ناقرینگی آلفا برای بهبود کنش های اجرایی و نشخوارفکری افراد مبتلا به افسردگی واکنشی ناشی از ضربه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسیمتری آلفا نوروفیدبک افسردگی ضربه عشق نشخوارفکری کنش های اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۹ تعداد دانلود : ۵۳۲
افراد افسرده برخلاف غیرافسرده ها نسبت بیشتری از فعالیت لوب فرونتال راست را، در مقایسه با فرونتال چپ، نشان می دهند. چون نیمکره راست با پردازش هیجانی منفی، افکار بدبینانه و سبکهای تفکر ناسازگارانه ارتباط دارد و توان آلفای فرونتال شاخص معکوس فعالیت کورتیکال محسوب می شود، اسیمتری توان آلفای فرونتال، تعادل بین نیمکره چپ و راست در فرونتال را منعکس می کند. هدف از پژوهش حاضر، اصلاح اسیمتری آلفای فرونتال به منظور کاهش افسردگی، نشخوارفکری و کنش های اجرایی افراد مبتلا به افسردگی واکنشی ناشی از ضربه عشق، با استفاده از مداخله نوروفیدبک و مقایسه اثربخشی آن با گروه مداخله نما بود. در اینجا علاوه بر مطالعه اثربخشی پروتکل آموزش آلفا اسیمتری ( ALAY )، مشخصه های عصب شناختی تجربه ترومای هیجانی (ضربه عشق)، نیز با استفاده از شیوه ارزیابی کلینیکال کیو مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان این پژوهش از 32 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و امیرکبیر که براساس ملاکهای ورود به این مطالعه، تجربه ضربه عشق در حداکثر شش ماه گذشته را داشته و بدنبال آن علایم افسردگی، نشخوارفکری و کاهش عملکرد درکنش های اجرایی را داشته اند، تشکیل شده است. پس از مصاحبه اولیه و اجرای پرسشنامه های ضربه عشق، افسردگی و اضطراب بک و نشخوارفکری، و همچنین، سنجش مولفه های کنش های اجرایی (توجه پایدار، حافظه کاری و بازداری شناختی) بوسیله آزمون های کامپیوتری CPT, N-Back و Go/NoGo ، و سرانجام، ثبت دوکاناله EEG با استفاده از Clinical Q ، اندازه گیری های مرحله پیش آزمون انجام گرفت و شرکت کنندگان بطور تصادفی در دو گروه مداخله آزمایشی (سن: 71/3= SD ، 73/24= M ) و مداخله نما (سن: 87/2= SD ، 46/23= M ) گمارده شدند. سپس، در مرحله اجرای مداخله نوروفیدبک، 15 جلسه 45 دقیقه ای مداخله آزمایشی و مداخله نما در دو گروه (هر گروه 16 شرکت کننده) اعمال شد.در آخر، اندازه گیری های پس آزمون انجام گرفت. یافته های این مطالعه، با تاکید بر اثربخشی نوروفیدبک اسیمتری آلفا بر کاهش نشانه های افسردگی از سویی، همگام با تعدادی از پژوهشهای قبلی است و از سویی دیگر، نسبت به تعداد دیگری از مطالعات نتایج متفاوتی نشان داد. اثربخشی آموزش نوروفیدبک برکاهش نمرات مقیاس افسردگی بک از این دست است. بهبود کنش های اجرایی و کاهش نشخوارفکری بدنبال آموزش نوروفیدبک، به واسطه نقش مهم این دو در تداوم افسردگی، از نتایج مهم این پژوهش است. تاثیر آموزش نوروفیدبک اسیمتری آلفای فرونتال بر کاهش نشانه های ضربه عشق و همچنین، بهبود شاخص عصب شناختی تجربه یک رویداد استرس زا، یافته جدیدی محسوب می شود که به استناد یافته های مطالعه حاضر می توان، آموزش نوروفیدبک را به عنوان مداخله سودمندی برای کاهش علایم نشانگان ضربه عشق پیشنهاد نمود.
۵۳۷.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت بر خودشفقت ورزی نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی مثبت خودشفقت ورزی افسردگی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۱ تعداد دانلود : ۶۵۲
افسردگی اختلالی رایج در دوره نوجوانی و از شایع ترین متغیرهای موثر بر افسردگی خودشفقت ورزی است. با توجه به اثربخشی درمان های موج سوم مانند ذهن آگاهی و روانشناسی مثبت نگر در اختلال افسردگی، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر خودشفقت ورزی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانش آموزان پسر دوره دوم دبیرستان های شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-95، براساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای40 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و با استفاده از مقیاس افسردگی بک - نسخه دوم انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش برنامه ذهن آگاهی مثبت برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. آزمودنی ها با مقیاس خودشفقت ورزی و مقیاس افسردگی بک ارزیابی شدند. داده ها ازطریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت بر ابعاد مهربانی با خود، منزوی سازی و بزرگ نمایی در مراحل پس آزمون و پیگیری بود؛ اما در بُعد احساسات مشترک انسانی و ذهن آگاهی تنها در مرحله پیگیری معنادار بود. براساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد برنامهذهن آگاهی مثبت در بهبود ابعاد خودشفقت ورزی در دانش آموزان دارای نشانه های افسردگی مؤثر بود.
۵۳۸.

آزمون مدل علی افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی سلامت اجتماعی کیفیت زندگی افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۵۶۲
به تازگی، بویژه در کشورهای توسعه یافته، رابطه میان سبک زندگی افراد و بیماری های گوناگون توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع گوناگون نیز سلامت روانی و اجتماعی آن جامعه است. در همین راستا هدف این پژوهش آزمون مدل علی افسردگی براساس سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی و برازش مدل علی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد بزرگسال شهر اهواز بود که  به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 383 نفر از بین آنان انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر بیانگر تایید برازش مدل فرضی پژوهش بود، سبک زندگی بر افسردگی اثر مستقیم دارد و سبک زندگی با واسطه گری سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی بر افسردگی اثر غیرمستقیم داشت. <strong> </strong>با توجه به نتایج بدست آمده در پژوهش، برای تبیین افسردگی می توان از متغیرهای سبک زندگی، سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی استفاده کرد.
۵۳۹.

معادلات ساختاری روابط بین اختلال یادگیری، هوش هیجانی و افسردگی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش هیجانی اختلال یادگیری افسردگی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۰ تعداد دانلود : ۴۹۹
زمینه و هدف: افسردگی از جمله عواملی است که امروزه در حال گسترش بوده و جوانب فردی و اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و از آنجایی که اختلالات یادگیری و هوش هیجانی می تواند بر میزان افسردگی دانش آموزان مؤثر باشد بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه افسردگی با هوش هیجانی و اختلال یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان ششم ابتدایی شهرستان آق قلا در سال تحصیلی 96-1395 که تعداد آنها 2050 نفر بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 295 نفر از دو منطقه شهری و روستایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه هوش هیجانی (برادبری و گریوز، 2004) و پرسشنامه افسردگی (ماریا کواس، 1977) و پرسشنامه مشکلات یادگیری (ویلکات و همکاران، 2011) بود. یافته ها: یافته ها ی پژوهش نشان داد که بین افسردگی و اختلال یادگیری رابطه مثبت برقرار است، بین هوش هیجانی و اختلال یادگیری رابطه منفی برقرار است، و هوش هیجانی رابطه منفی معنادار و غیرمستقیم با افسردگی دارد (01/0> (P . نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که بین اختلال یادگیری با افسردگی و هوش هیجانی به ترتیب رابطه مستقیم و وارونه برقرار بوده و هوش هیجانی بر افسردگی اثر غیرمستقیم دارد. همچنین با توجه به نتایج حاصل شده از مدل ساختاری ارائه شده، اختلال یادگیری اثرگذاری بیشتری نسبت به هوش هیجانی بر افسردگی دارد.
۵۴۰.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی، و ترکیبی(ذهن آگاهی، تعهد و پذیرش) بر افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان تعهد و پذیرش ذهن آگاهی افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۹۵۵
زمینه و هدف: تا سال 2020 افسردگی دومین بیماری پس از بیماری های قلبی عروقی خواهد بود که سلامتی و حیات انسا ن را در سراسر جهان تهدید خواهدکرد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، تعهد و پذیرش، و ترکیبی بر افسردگی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به افسردگی با دامنه سنی 14سال بود که در سال 96-1395 به مراکز مشاوره شهر یاسوج مراجعه کردند. از میان مراجعه کنندگان به این مراکز، 60 بیمار مبتلا به افسردگی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه جای دهی شدند. گروه های آزمایش در هشت جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرده است. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی بک (1997) استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد بین چهار گروه در نمرات پس آزمون افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد (3= df ، 43/26= F ، 0/05> P ). یافته های این مطالعه نشان داد که مداخله مبتنی بر درمان ذهن آگاهی و تعهد و پذیرش، و ترکیبی بر افسردگی اثر معنی دار داشته است، اما درمان ترکیبی به طور معناداری مؤثرتر از ذهن آگاهی و تعهد و پذیرش ( 3= df ، 0/05> P ) بوده است. نتایج همچنین نشان داد که تفاوت بین دو گروه تعهد و پذیرش و ذهن آگاهی، غیرمعنادار است (3= df ، 0/05< P )، بنابراین تأثیر این روش ها بر آزمودنی ها، یکسان بوده است . نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ترکیب دو شیوه ذهن آگاهی و تعهد و پذیرش، مؤثرتر از به کارگیری هر یک از این شیوه ها به تنهایی است.