مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
یادگیری
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر استفاده از روش های معکوس، همیاری، کاوشگری و سخنرانی بر یادگیری علوم تجربی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شده است. این پژوهش کاربردی، با رویکرد کمی و به روش شبه آزمایشی با استفاده از سه گروه آزمایش و یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری، کلاس های پایه ششم مدارس ابتدایی پسرانه شهرستان نیشابور بودند که در این پژوهش، 40 دانش آموز از چهار کلاس در مدارس ابتدایی پسرانه در شهرستان نیشابور، که معلمان آن ها به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، مشارکت داشتند. در هر مدرسه ده نفر از دانش آموزان پایه ششم که با نظر معلمان از هوش متوسطی برخوردار بودند، انتخاب شدند. گروه های آزمایش با استفاده از روش های تدریس کاوشگری، همیاری و معکوس و گروه گواه به روش سخنرانی در پنج جلسه 45 دقیقه ای با استفاده از پروتکل های طراحی شده آموزش دیدند. لازم به ذکر است دو جلسه هم به آموزش معلمان برای اجرای صحیح پروتکل های آموزشی اختصاص یافت. مدت این دوره پنج هفته و محتوای آن درس نهمِ کتاب علوم تجربی، مبحث انرژی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل پروتکل های طراحی شده تدریس در روش های همیاری، معکوس و کاوشگری و فرم های پیش آزمون و پس آزمون هر کدام با ده سوال بود؛ که روایی آن با استفاده از نظر معلمان مورد بررسی قرارگرفت. جهت تحلیل داده های آماری از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس تک متغیره، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت بررسی معناداریِ تفاوت میانگین بین گروه ها) استفاده شد. در رابطه با سوالاتِ تحقیق، نتایج نشان داد؛ بین روش های تدریس معکوس، کاوشگری، همیاری و سخنرانی در یادگیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در مبحث انرژی علوم تجربی تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن بود که بین اثرِ روش معکوس با اثرِ سایر روش ها تفاوت معناداری وجود دارد. این پژوهش کاربرد روش تدریس معکوس را برای تدریس مباحث مختلف در کنار روش های دیگری همچون همیاری و کاوشگری برای درس علوم تجربی پیشنهاد می کند.
نگاهی به توسعه حرفه ای معلمان فکور و تبیین درس پژوهی و فعالیت یادگیری
حوزه های تخصصی:
توسعه حرفه ای معلمان ضروری است چرا که باعث ارتقاء کیفیت دانش و مهارت معلمان شده و بر کیفیت یادگیری دانش آموزان نیز تاثیر مستقیم دارد. در طی این فرایند معلم دریافت کننده است، اما بهره وران نهایی دانش آموزان هستند. در تعریف توسعه حرفه ای نکات گوناگون و حتی متفاوت مورد توجه قرار گرفته است، از چشم انداز نگاه سیاستگذاران تا محوریت معلم. البته معلمان هما نند ظروف خالی نیستند که بایستی از طریق توسعه حرفه ای پر شوند یعنی توسعه حرفه ای فقط از طریق برگزاری دوره های خاص و کلی، چه بسا خسته کننده ، به منصه ظهور نخواهد رسید. علاوه بر برگزاری دوره های خاص، "خود راهبر" ی و روش های "حل مسئله" نیز کار ساز ند . به عبارت دیگر، یادگیری حرفه ای بر "بافت"، "شخص یا تجارب زیسته"، و داده ها استوارند. در اینصورت، معلمان با نگاه ژرف به آنچه که در کلاس رخ داده به بصیرت حرفه ای می رسند. با گره زدن تجارب به نظرات علمی در قالب دانش کاربردی بدنبال یافتن راه حل مناسب و ارائه شیوه های تدریس پویا در حرفه خود خواهند بود. مقاله حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین الگوهای توسعه حرفه ای معلمان که دارای سه محور: استاندارد، مدرسه محور، و خود راهبر می باشد، درس پژوهی یا همان پژوهش مشارکتی معلمان در تدریس و فعالیت های یادگیری که یکی از مهمترین ابزارهای توسعه حرفه ای به شمار می روند، بپردازد.
یادگیری معلم با درس پژوهی
حوزه های تخصصی:
مقدمه درس پژوهی[1] رویکرد ی همکاری محور به توسعه حرفه ای معلمان است، که از کشور ژاپن منشاء گرفته است (فرناندز و یوشیدا، 2004؛ لوئیس و تسوچیدا، 1998؛ استیگلر و هیئبرت، 1999). زمانی که این رویکرد اولین بار در اواخر دهه ی 1990 در ایالات متحده معرفی شد، به سرعت توجه مربیان و کارشناسان آموزش آمریکا را به خود جلب کرد، زیرا تصور بر این بود که این رویکرد یک نوآوری مؤثر و قابل اقتباس می باشد (چاکسی و فرناندز، 2004؛ گروه تحقیقاتی درس پژوهی ، 2007؛ لوئیس و همکاران، 2004؛ شورای پژوهش های ملی، 2002؛ آزمایشگاه تربیتی منطقه شمال، 2002؛ ریچاردسون، 2004؛ استپانک ، 2001، 2003؛ ویلمز، 2003). درس پژوهی ویژگی های مؤثر سایر برنامه های توسعه ی حرفه ای که در پژوهش های قبلی شناسایی شده اند را شامل می شود. این رویکرد براساس مکان، کار محور، مبتنی بر یادگیری دانش آموز، بر پایه ی همکاری و پژوهش مداری می باشد (جل و گیلبرت ، 2004؛ برکو، 2004؛ کچران- اسمیت و لایتل ، 1999، 2001؛ دارلینگ – هاموند، 1994؛ وانگ و ادل، 2002؛ لیتل، 2001؛ هاولی و ولی، 1999؛ ویلسون و برن، 1999). درس پژوهی همچنین یکی از کانون های توجه کنفرانس نهم (کنگره بین المللی آموزش ریاضی[2]) در سال 2002 بود، و در بسیاری از کشورهای دیگر گسترش یافته است (فوجیتا و همکاران، 2004؛ لو ، 2003؛ دانشکده ی ملی رهبری مدرسه، 2004؛ شیمیزو و همکاران، 2005). علی رغم آهنگ سریع اتخاذ این شکل از توسعه ی حرفه ای، این رویکرد هنوز هم در کشورهای دیگر غیر از ژاپن ، جدید و تازه محسوب می شود، و بنابراین مدارس و معلمان در این کشورها هنوز در مرحله ی اولیه ی اتخاذ نوآوری برای نظام های آموزشی خود هستند. مجموعه ای از ادبیات درس پژوهی وجود دارد، اما ما هنوز درک روشن و گسترده ای از یادگیری معلم با انگیزه از درس پژوهی و نیز الگویِ جا افتاده ای برای آن نداریم. هدف از مقاله ی حاضر این است یک بررسی اجمالی از درس پژوهی همراه با ساختار (گوناگونی)، تاریخچه ، و بررسی ادبیات درس پژوهی نوظهور را ارائه دهد تا الگوهای یادگیری معلم در درس پژوهی را شرح دهد و نیز برنامه های پژوهشی آینده راجع به درس پژوهی را شناسایی کند.
چگونگی جذابیت بخشی و فعال سازی کلاس درس عربی
حوزه های تخصصی:
امروزه از آموزش و یادگیری به عنوان یک فرآیند منظم یاد می شود که به موجب آن لازم است علاوه بر تقویت مهارت ها و نگرش های دانش آموزان، از شیوه های جذاب و فعال، تدریس موثر و کارآمد استفاده کرد. موفقیت در این زمینه، نیاز به امکانات از قبل آماده شده دارد که بر اساس شناخت از فراگیران و برنامه ریزی برای ایجاد ارتباط بهتر در ظاهر و رفتار همانند استفاده از زیبائی های مناسب، مهارت فن بیان، خوش رفتاری، سخت گیری نکردن و ندادن تکالیف سخت، شاداب سازی کلاس از یک سو و از سوی دیگر بکارگیری روش های جذاب و فعال متناسب با درس مثل؛ استفاده از برنامه ریزی و طراحی آموزش مناسب، انگیزه سازی، ایجاد جو مطلوب و ارتباط موثر و پاسخگویی به نیازهای ویژه دانش آموزان، استفاده از فن آوری های نوین، تقویت مهارت استنباط، تقویت مهارت های تفکر، خوب گوش دادن، خوب خواندن، خوب سوال کردن، بارش مغزی، روش اکتشافی (مکاشفه ای)، روش مسأله ای، واحدها و بازی و ... با اجرایی متناسب با درس و از جمله درس عربی دارد که نگارنده با تجزیه و تحلیل مختصری،به این نتیجه رسید که با استفاده از شیوه های فوق می توان دانش آموزان کنجکاو را مشتاق دانش نمود و راه را برای یادگیری پایدار، آسان نمود به ویژه اگر در استفاده از این روش ها، خلاقیت و بازی چاشنی کار قرار گیرد.کلید واژه ها: روش های جذاب، فعال، تدریس، یادگیری، درس عربی
بررسی محتوای علم فیزیک و روش صحیح آموزش فیزیک
حوزه های تخصصی:
دنیای اطراف ما و در یک لغت جهان شامل حقایق، موجودیتها و حرکتهاست، از آنجا که جهان همه آفریننده خالق یکتاست که شریک ندارد و انسان اشرف مخلوقات است، آدمی در اعصار مختلف به طرق مختلف، روشهای متفاوت و در زمینه علوم مختلف همواره مشغول کشف، شناخت و اشراف به نظم موجود در پدیده های مختلف سرتاسرجهان و در دنیای اطراف خود بوده است. برخی از علوم موجود به صورت مستقیم و شامل تفاسیر، قانونمندی و فرمولبندی پدیده ها به مطالعه و بررسی نظم موجود ساختاری در پدیده ها وموجودیتهای مختلف می پردازد. فیزیک، یکی از علوم است که هم از جنبه تئوری و عملی به مطالعه، فرمولبندی و بررسی پدیده ها . کنشها و اکنشها بین موجودیتهای مختلف در سرتاسر جهان می پردازد. در حقیقت علم فیزیک بررسی بودن مادّه، موقعیت، نحوه حرکت، کیفیت و کمیت انرژیها و برخودها را در بر دارد؛ یادگیری فیزیک و احاطه بر فیزیک پدیده ها نیاز به فهم پدیده و در بسیاری از موارد دانستن ریاضی مسأله و حل معادلات و روابط ریاضی در زمینه آن دارد. در این مقاله به دنبال تحقیقی جامع جوانب مختلف علم فیزیک را بررسی کرده و همچنین روش صحیح یادگیری فیزیک را ارائه می دهیم.
روش های موثر در تقویت یادگیری در آموزش علوم تجربی
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد آموزشی و تربیتی، و اثر بخش ترین نهاد که با سرمایه های هر کشوری یعنی نیروی انسانی آن کشور سر و کار دارد، نقش به سزایی در تربیت توانایی های نیروی انسانی دارد. از گذشته تا به حال شیوه های گوناگونی برای اثر بخش کردن نظام آموزش و پرورش در هر کشور اتخاذ شده است که هر کدام از این روش ها بار ها توسط معلمانی که از آنها استفاده می کنند مورد آزمون و خطا قرار گرفته اند. در جدید ترین دسته بندی ها روش های تدریس به دو گروه عمده ی روش های نوین و سنتی تقسیم بندی شده اند. روش هایی که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرند، زیر مجموعه ی روش های نوین قرار دارند. از جمله این روش ها می توان استفاده از پوستر، استفاده از سیستم چراغ راهنما، تصویر سازی، مشارکت در آزمون سازی و... را نام برد. هر کدام از این روش ها با توجه به شرایط کلاس، و فراهم بودن امکانات لازم، می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
بهره گیری از رویکرد تجربی – حسی در فرآیند یادگیری
حوزه های تخصصی:
فرض ما بر اساس مطالعاتی است که نشان می دهند بهترین روش های اثرگذار تدریس توسط دخالت سیستم های اصلی حسی ارائه می شوند؛ بنابراین، یادگیری فرد بر اساس آنچه می بیند، آنچه می شنود و تمرین، شکل می گیرد و سیستم حسی دلخواه تعیین کننده سبک یادگیری است. به منظور اثربخشی، آموزش وپرورش باید تجربیات مربوط به حواس پنج گانه را مدنظر داشته باشد، زیرا آن چیزی که محرک یادگیری است احساسات خوبی است که ضمن یادگیری به فرد دست می دهد. مطالعه حاضر در دو دبیرستان شهرستان ملایر و با همکاری دبیر کامپیوتر و معاون فناوری مدرسه انجام شد. 60 دانش آموز کلاس نهم در مطالعه شرکت نمودند. آموزش مطالب طی 10 هفته در دو سطح؛ معلم ناشناخته آنلاین ( UOT)؛ و چهره به چهره با معلم و مربی (WELA ) انجام شد. سطوح مشارکت دانش آموزان به کمک نرم افزار Graphpad prism موردبررسی قرار گرفت. پرسشنامه ها و مشاهدات برای جمع آوری داده های کیفی استفاده شد. ابتدا سیستم های حسی غالب در دو گروه تعیین شدند. سپس، میزان یادگیری دانش آموزان از دو روش UOT و WELA بررسی شد. مطالعات نشان داد که حس بینایی و شنوایی نسبت به حواس دیگر غالب هستند. همچنین، یادگیری دانش آموزان زمانی که از WELA استفاده شود (درگیری هر دو حس بینایی و شنوایی) مؤثرتر است و باانگیزه بیشتری همراه است.
ارائه یک الگوی تدریس چند مرحله ای برای آموزش مسائل مربوط به کسرها
حوزه های تخصصی:
در آموزش ریاضی همچون علوم دیگر ، هدف نهایی از آموزش ، یادگیری است. یادگیری به فراگیران کمک می کند تا مسائل مطرح شده در عرصه دانش مورد نظر را حل کنند. عوامل زیادی بر روی یادگیری دانش آموزان تاثیر گذار است که از آن جمله می توان نوع تدریس معلم را نام برد. یک تدریس مناسب و هوشیارانه زمانی اتفاق می افتد که معلم با اشتباهات و بدفهمی های رایج در موضوع تدریس آشنا بوده و بتواند مراحل تدریس خود را به نحوی پیش ببرد که احتمال ایجاد این اشتباهات و بدفهمی ها در دانش آموزان کاهش یابد. بدفهمی ناشی از این است که دانش آموز ، مطلب را درک نکرده یا به غلط درک کرده است. یکی از دشوارترین مفاهیم ریاضیات مدرسه ای در همه سطوح تحصیلی ، کسر می باشد. تعداد زیادی از دانش آموزان در حل مسائل مربوط به کسرها دچار بدفهمی می شوند. هدف از ارائه این مقاله شناسایی بدفهمی های رایج دانش آموزان در حل بعضی مسائل مربوط به کسرها و پیشنهاد راهکار تدریس مرحله ای برای برطرف کردن آنها می باشد.
بررسی بدفهمی ها در مبحث نامعادلات پایه نهم
حوزه های تخصصی:
در فرآیند یاددهی – یادگیری ریاضی مدرسه ای موانعی وجود دارند که شناختن و کمرنگ کردن آنها ، از نگرانی های اصلی آموزشگران می باشد. یکی از این موانع ، بدفهمی های ریاضی دانش آموزان است که نیازمند بررسی و ریشه یابی می باشد. نامعادلات از مفاهیم پایه در مباحث و موضوعات مختلف ریاضی است و کاربرد های فراوانی در زندگی روزمره دارد. این مبحث از مباحث پر چالش می باشد. بررسی آزمونهای کتبی دانش آموزان نشان می دهندکه دانش آموزان در این مبحث دچار بدفهمی های زیادی می شوند. وجود این بدفهمی ها ، یادگیری مباحث مربوط به نامعادلات را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مقاله، بررسی بعضی از بد فهمی های دانش آموزان پایه نهم در مبحث نامعادلات است. در این تحقیق، این بدفهی ها بررسی و سپس روش تدریس مناسب برای کاهش این بدفهمی ها پیشنهاد می گردد. روش های تدریس پیشنهاد داده شده در کلاس اجرا می شود و در نهایت نتایج ارزشیابی از دانش آموزان نشان می دهد که این روش ها تا حدود زیادی موفق بوده اند.
تأثیر آموزش مجازی بر میزان یادگیری درس زیست شناسی در دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهرستان دلگان
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر آموزش مجازی بر میزان یادگیری درس زیست شناسی دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهرستان دلگان سال تحصیلی 1398-1397 است. جامعه آماری تحقیق همه دانش آموزان دختر پایه یازدهم رشته علوم تجربی این شهرستان و شامل 108 نفر بود که از میان آن ها دو کلاس درس به تعداد مجموعاً 61 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. تحقیق به صورت شبه آزمایشی دارای پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش انجام شد. گروه گواه به روش سنتی و گروه آزمایش با روش مجازی تحت آموزش قرار گرفتند. میزان یادگیری با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی زیست شناسی محقق ساخته بررسی و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در متغیرهای سطح دانش، درک مفهومی و قدرت تجزیه و تحلیل مفاهیم مبحث تولید مثل درس زیست شناسی ، میانگین نمره های پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش افزایش معنی داری یافته است، اما در گروه کنترل تغییر محسوسی مشاهده نمی شود. به طور کلی می توان از این تحقیق نتیجه گرفت که مداخله آزمایشی موجب افزایش یادگیری مبحث تولید مثل درس زیست شناسی در گروه آزمایش شده است.
تاثیر گیمیفیکیشن (بازی وار سازی) بر یادگیری و یادداری مفاهیم محیط زیست دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
23 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش با استفاده از گیمیفیکیشن بر یادگیری و یادداری مفاهیم محیط زیست دانش آموزان پایه یازدهم بود. روش پژوهش به صورت شبه تجربی و طرح تحقیق پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه انتخاب شد. جامعه آماری نیز شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه یازدهم شهر اراک بودند که در سال تحصیلی 99- 1398 مشغول به تحصیل بودند که تعداد 52 نفر از آنها به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 26 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. دانش آموزان در گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت تأثیر آموزش مبتنی بر گیمفیکیشن قرار گرفتند درحالی که در گروه کنترل روش آموزش به شکل معمول صورت گرفت. جهت گردآوری داده ها از آزمون یادگیری محقق ساخته استفاده گردید. روایی این آزمون توسط مدرسین درس و متخصصین در حوزه آموزش مورد تأیید قرار گرفت و همچنین پایایی آن با استفاده از روش کودرریچاردسون 20 مقدار 0.82 گزارش شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش با استفاده از گیمیفیکیشن بر یادگیری و یادداری دانش آموزان تأثیر داشته است (p <0.001). با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود اصول گیمیفکیشن در آموزش مفاهیم محیط زیست مورداستفاده قرار گیرد.
مقایسه یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در تدریس زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در تدریس زبان دوم (مطالعه موردی: دانشجویان واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات تهران) انجام شد.جامعه آماری شامل دانشجویان واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات مشعول به تحصیل در سال 1399-1398 بوده است. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان (1970)، 285 دانشجو تعیین شد. الگوی مدیریت آموزش بر اساس تدریس در درس زبان دوم برای گروه آزمایش و روش تدریس متداول و سنتی برای گروه کنترل به کار گرفته شد. قبل از اجرای سناریوی آموزشی، آزمون پیشرفت تحصیلی درس زبان دوم اجرا شد و پس از اجرای الگوی مذکور برای گروه آزمایش، پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد. داده های جمع آوری شده از آزمون t زوجی نشان دادند میانگین در پس آزمون گروه آزمایش بالاتر از پس آزمون گروه کنترل بوده است (05/0> P)؛ در نتیجه سطح یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در درس زبان دوم تفاوت دارد. همچنین پیشنهاد می شود الگوی مدیریت آموزش در برنامه درسی زبان دوم به مهارت های گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن برای آشنایی هرچه بیشتر دانشجو گنجانده شود.
ارائه مدلی به منظور ایجاد شبکه های یادگیری دانشجوی در تحصیلات تکمیلی دانشگاه های آزاد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
189 - 220
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی به منظور ایجاد شبکه های یادگیری دانشجویی در تحصیلات تکمیلی دانشگاه های آزاد شهر تهران بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و از رویکرد کیفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه مدیریت آموزشی و یادگیری است که در زمینه یادگیری مجازی تجربه و حضور دارند. جهت نمونه گیری برای انجام مصاحبه های عمیق از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری با روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای سؤالات پژوهش در این پژوهش از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردیده است و با استفاده از سه فرایند همپوش در فرایند تحلیل تئوری مفهوم-سازی بنیادی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی به تحلیل یافته ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد: " یادگیری شبکه ای و تیمی و تعامل" به عنوان کانونی یا مقوله محوری مطرح شده اند. مقوله های " انگیزه های دانشجویان، برنامه ریزی شبکه های یادگیری و امکانات و تدارکات" به عنوان عللی تلقی می شوند که نقش فعال در ایجاد شبکه های یادگیری دانشجویی در تحصیلات تکمیلی نقش داشته و تا این عوامل مهیا نشوند یادگیری شبکه ای شکل نمی گیرد. مهمترین راهبردهای اتخاذ شده در این پژوهش عبارتند از: " شبکه سازی، پشتیبانی، چرخه دانش و ارشادگری". شرایط بستر در پژوهش کنونی مقوله های " مشکلات دانشجویان، جو محیطی و گروه دانشجویان و اساتید" هستند. مقوله های " درگیری دانشجویان و ساختار سازمانی دانشگاه" به عنوان شرایط مداخله گر الگوی پارادایمی مورد توجه قرار گرفته اند.
بررسی تأثیر آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری بر علاقه به درس هنر و عشق به یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
127 - 146
حوزه های تخصصی:
تربیت هنری به عنوان یکی از کارکردهای اساسیِ نظام آموزشی است. این در حالی است که امروزه هنر، در برنامه های درسی ایران از جایگاه مناسبی برخوردار نیست و تربیت هنری جدی گرفته نمی شود. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری بر علاقه به درس هنر و عشق به یادگیری در دانش آموزان انجام شد. جامعه پژوهش، دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر یزد و نمونه شامل 44 نفر در دو گروه 22 نفره از دانش آموزان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی جایگزینی انتخاب شدند. از پرسشنامه های علاقه به درس و عشق به یادگیری جهت گردآوری داده ها استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب93/0 و 76/0 بدست آمد. نتایج نیز نشان داد که آموزش هنر با رویکرد تربیت هنری باعث افزایش علاقه به درس هنر در دانش آموزان شده و همچنین تأثیر معناداری در عشق به یادگیری آنان داشته است.
بررسی تاثیر بازی های آموزشی بر بهبود یادگیری مهارت های پایه ای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
88 - 72
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر بازی های آموزشی بر بهبود یادگیری مهارت های پایه ای زبان انگلیسی دانشجویان دانشگاه پیام نورکرمانشاه انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی بود و از طرح چهارگروهی سولومون با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نورکرمانشاه بود. از جامعه مذکور با استفاده از نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند و با استفاده از بازی های آموزشی و روش معمول به مدت یک ترم تحت آموزش قرارگرفتند. در این پژوهش برای سنجش میزان یادگیری دانشجویان از آزمون محقق ساخته استفاده شدکه اعتبار آزمون با استفاده از روش کودر ریچاردسون معادل82./. اعلام شد. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار spss و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین نمرات گروه های آزمایش و کنترل، در مولفه های دیداری، نوشتاری، شنیداری و گفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد اما اثر پیش آزمون و همچنین تعامل پیش آزمون و گروه معنی دار نمی باشد.
بررسی تأثیر نرم افزار آموزشی اصلاح خودکار در یادگیری زبان انگلیسی مطالعه موردی (دانش-آموزان دختر پایه دوم مقطع متوسطه شهرستان قائمشهر)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر نرم افزار آموزشی اصلاح خودکار در یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه دوم مقطع متوسطه شهرستان قائمشهر است. روش این پژوهش روش شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کلاس های پایه دوم مقطع متوسطه دخترانه شهرستان قائمشهر هستند که در سال 99-98 مشغول به تحصیل می باشند، که شامل 86 کلاس و تعداد 1452 دانش آموز است. روش نمونه گیری تصادفی ساده و نمونه شامل دو کلاس به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید که در هر کلاس 30 نفر مشغول به تحصیل می باشند روش گردآوری اطلاعات شامل دو آزمون حیطه شناختی و حیطه روانی حرکتی و یک پرسشنامه محقق ساخته برای حیطه عاطفی می باشد یافته های پژوهش نشان داد که نرم افزار آموزشی اصلاح خودکار توانسته بر سه حیطه یادگیری یعنی حیطه شناختی و حیطه روانی حرکتی و حیطه عاطفی تاثیر گذارد در نتایج حاصله حاکی از آن بود روش نرم افرازی تاثیر بیشتری نسبت به روش سنتی در یادگیری دارد.
تاثیر بکارگیری رایانه در یادگیری زبان انگلیسی در بین دانش آموزان دختر شهرستان بویر احمد
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
137 - 129
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبانی که یکی از زبانهای زنده و رایج در جهان بوده که بالغ بر چهارصد میلیون گویشور از آن به عنوان زبان مادری و در حدود هفتصد میلیون نفر به عنوان زبان دوم استفاده می کنند از یک طرف و تعدد مطالب علمی و ادبی که به این زبان نوشته شده است از طرف دیگر، بر کسی پوشیده نیست. از دیدگاهی دیگر وارد شدن رشته های جدید علمی به دانشگاه ها و دیگر مراکز آموزش عالی ، مانند الکترونیک ، برق ، و کامپیوتر که اکثریت واژگان موجود در آنها از زبان انگلیسی گرفته شده و در حال حاضر معادل رایجی برای آنها در زبان فارسی موجود نمی باشد و نیز ضرورت دسترسی به منابع علمی و آموزشی معتبر در این رشته ها ، اهمیت یادگیری این زبان را جند برابر کرده است.در این پژوهش به منظوریافتن تاثیر بکارگیری رایانه در یادگیری زبان انگلیسی از بین دانش آموزانی که نمره آنان بین 50-40 بود به طور تصادفی 60 نفر انتخاب شدند واین تعداد به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، آزمودنی های گروه اول ( گروه آزمایش) در معرض روش تدریس با رایانه و آزمودنی های گروه دوم ( گروه کنترل) در معرض روش تدریس سنتی قرار گرفت. در پایان برای کلیه آزمودنی ها ی دو گروه ، آزمون یکسانی ( آزمون پایان ترم) اجرا شد. پس از اجرای آزمون و مرتب کردن داده ها برای تجزیه و تحلیل سئوالات پژوهش از روشهای آماری استنباطی ( آزمون t برای دو میانگین مستقل) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که: بکارگیری رایانه درپیشرفت یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان تاثیر دارد.
چگونه توانستم دانش آموزانم را به یادگیری و پژوهش در درس مطالعات اجتماعی تشویق کنم؟
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های دیرین نهاد آموزش و پرورش تربیت اجتماعی افراد است. در نظام تعلیم و تربیت ما شش ساحت( 1- اعتقادی، اخلاقی، عبادی،2-زیستی و بدنی3- علمی و فناورانه4- اقتصادی و حرفه ای 5-زیبایی شناختی و هنری6-اجتماعی و سیاسی)تعیین شده که هر کدام از این ساحت (جنبه)ها، برای تحقق اهداف خاصی عنوان شده است. آماده کردن افراد در زندگی اجتماعی آینده از اهداف ساحت اجتماعی و سیاسی است بنابراین مدرسه برای دانش آموزان فرصت و غنیمتی است تا بسیاری از مهارت هایی که در آینده قرار است از آنها استفاده کنند و در جریان زندگی اجتماعی خود آنها را بکار ببندند فرا می گیرند. از جمله دروسی که در برنامه درسی نظام تعلیم و تربیت ما گنجانده شده؛ درس مطالعات اجتماعی است که بر اساس مبانی نظری سند تحول بنیادین و اهدافی که برای ساحت اجتماعی و سیاسی در نظر گرفته شده است عمده تلاش و هدف این درس، آماده کردن دانش آموزان برای زندگی اجتماعی آینده از طریق انتقال نگرش ها و مهارت ها است. در این میان من به عنوان آموزگار مطالعات اجتماعی در مقطع ابتدایی وظیفه دارم تمام ابعاد برنامه درسی مطالعات اجتماعی را بشناسم و دانش آموزانم را به یادگیری آن تشویق کنم. متاسفانه در ابتدای سال تحصیلی متوجه شدم دانش آموزانم نسبت به یادگیری درس مطالعات اجتماعی بی انگیزه هستند. بمنظور رفع این مشکل، بررسی علل بی انگیزگی دانش آموزانم نسبت به یادگیری این درس در قالب آموزش پژوهی در دستور کار قرار گرفت. بنده با بررسی های میدانی، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه، پاره ای از مشکلات را شناسایی کرده و به رفع آنها اقدام کردم.
اصطلاح نامه آموزشی (اصطلاح نامه تصویری، مدلی برای نمایش محتوای آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه محتوای آموزشی در قالب اصطلاح نامه تصویری به منظور افزایش یادگیری فراگیران فرضیه ای است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. نشان می دهیم که: 1) می توان محتوای آموزشی را در قالبِ ساختار اصطلاح نامه ای ارائه کرد، و 2) این الگوی ساختاری به عنوان یک ابزار مؤثر آموزشی، در آموزش علوم کاربرد دارد و موجب افزایش یادگیری فراگیران می شود. نخست، به عنوان مطالعه موردی، کتاب شیمی سال اول دبیرستان انتخاب شد و تمام مفاهیم و موضوعاتی که در این کتاب مطرح شده ، در قالب یک اصطلاح نامه تصویری ارائه شد. سپس، با استفاده از دو روش آزمون و پیمایش به سنجش نمرات و نظرات گروه های آزمون و واپایش در چند دبیرستان تهران اقدام شد. نتایج فعالیت های میدانی انجام شده بر روی گروه های دانش آموزان، فرضیه افزایش یادگیری به دلیل استفاده از اصطلاح نامه تصویری را تأیید می کند. استفاده از الگوی اصطلاح نامه ای برای تنظیم محتوای آموزشی ایده جدیدی است که برای اولین بار مطرح می شود. از مزایای اصطلاح نامه آموزشی می توان حشو زدایی، نگاه کلی به موضوع، یادآوری مطالب پیش آموخته، طبقه بندی و سازماندهی محتوای آموزشی، سهولت در انتقال مفاهیم، دسترسی سریع به مطالب مورد نظر، استفاده در شبکه اینترنت، و آموزش مجازی را بر شمرد.
نقش بازی های آموزشی در افزایش یادگیری دانش آموزان
هدف از این پژوهش بررسی نقش بازی های آموزشی در افزایش یادگیری دانش آموزان بوده است. یکی از روش های جدید و نوین آموزش، استفاده از بازی های آموزشی در امر تدریس می باشد که در این روش همه دانش آموزان با هر فرهنگ، سطح هوش و تفاوت فردی به صورت مستقیم و با علاقه و انگیزه به انجام آن می پردازند. در انجام بازی می توان مطالب درسی و آموزشی را به صورت غیر مستقیم و عملی به دانش آموزان آموخت و این یادگیری نیز عمیق تر و پایدار تر می باشد زیرا دانش آموزان با علاقه درگیر یادگیری می شوند. در این مقاله به بررسی نقش بازی های آموزشی و اهمیت و تاثیر آن بر یادگیری دانش آموزان پرداخته شده است. همچنین در پایان این پژوهش به بررسی روش تدریس بازی و مزایا و معایب آن پرداخته شده است. روش تحقیق این مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است.