روانشناسی تربیتی (روانشناسی و علوم تربیتی سابق)
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز 1399 شماره 57 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی آموزش موسیقی در افزایش تحول آگاهی واج شناختی کودکان پیش دبستان انجام شد. از جامعه کودکان 6-5 سال منطقه سه شهر تهران، 30 کودک انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه مداخله طی سه ماه (سه جلسه دو ساعته در هفته) موسیقی آموزش دیدند. برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. مهارت های واج شناختی کودکان هر دو گروه در پیش آزمون، پس آزمون و سه ماه بعد از دوران مداخله گری (پیگیری)، با استفاده از مقیاس آگاهی واج شناختی (سلیمانی و دستجردی-کاظمی، 1384) اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش موسیقی به طور معناداری آگاهی واج شناختی کودکان را افزایش داد. نتایج همچنین نشان داد تاثیر مداخله تا مرحله پیگیری دوام داشته است. چگونگی تاثیر فعالیت های موسیقایی بر آگاهی واج-شناختی کودکان به بحث گذاشته شد. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش موسیقی به طور معناداری آگاهی واج شناختی کودکان را افزایش داد. نتایج همچنین نشان داد تاثیر مداخله تا مرحله پیگیری دوام داشته است. چگونگی تاثیر فعالیت های موسیقایی بر آگاهی واج شناختی کودکان به بحث گذاشته شد.
رابطه منزلت اجتماعی معلم با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز نقش واسطه ای ساختار هدفی کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق شناسایی رابطه منزلت اجتماعی معلم با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز با میانجی گری ساختار هدفی کلاس است. جامعه آماری، دانش آموزان دختر مدارس متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393 و معلمین آن ها بوده است که با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 400 معلم و دانش آموز انتخاب گردید. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و به طور دقیق تر تحلیل مسیر است و داده ها با استفاده از پرسشنامه های منزلت اجتماعی نویدی و برزگر(1382)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ(2002) و پرسشنامه ساختار کلاس میگلی و همکاران(2000) با خرده مقیاس های : ساختارتبحری، رویکرد- عملکرد و اجتناب- عملکرد، جمع آوری شد. نتایج نشان داد خودکارآمدی با ساختار تبحری و رویکرد- عملکرد رابطه مثبت و معنی دار دارد. رابطه خودکارآمدی با زیر مؤلفه های منزلت اجتماعی مثبت و معنی دار بود. ساختار تبحری نیز به جز افزایش کارایی نظام آموزشی و اصلاح شیوه های تربیت معلم با دیگر زیر مؤلفه های منزلت اجتماعی رابطه مثبت و معنی دار داشت. ساختار رویکرد- عملکرد با ارتقای جایگاه تعلیم و تربیت رابطه مثبت و معنی دار داشت. مدل اولیه با میانجی گری ساختار تبحری اصلاح شد و شاخص های برازش به حد مطلوب رسید.
ارائه مدل معادلات ساختاری جهت گیری هدف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی با تأخیر در رضامندی تحصیلی: میانجی گری یادگیری خودتنظیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه جهت گیری هدف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی با تأخیر در رضامندی تحصیلی از طریق نقش واسطه ای یادگیری خودتنظیم بود. شرکت کنندگان پژوهش حاضر، شامل 220 نفر ( 124 نفر پسر و 96 نفر دختر) دانش آموزان مقطع متوسطه دوم دبیرستان های شهر اهواز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش، مقیاس های تأخیر در رضامندی تحصیلی بیمبنتی و کارابینیک، یادگیری خودتنظیم پینتریچ و دی گروت، هدف پیشرفت تجدیدنظر شده الیوت و موریاما و خودکارآمدی تحصیلی مورگان-جینکز مورد استفاده قرار گرفتند. پایایی و روایی مقیاس های به کار گرفته شده از طریق ضریب آلفای کرونباخ، تنصیف و تحلیل عامل تأییدی احراز گردید. با استفاده از نرم افزار SPSS، AMOS و با به کار گیری روش پریچر و هیز مدل پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اولاً، جهت گیری هدف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مستقیم و مثبت پیش بین یادگیری خودتنظیم بودند. ثانیاً، یادگیری خودتنظیم نیز به صورت مستقیم و مثبت پیش بینی قوی برای تأخیر در رضامندی تحصیلی است. ثالثاً، یادگیری خودتنظیم نقش واسطه ای بین جهت گیری هدف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی با تأخیر در رضامندی تحصیلی دارد. بنابراین، توجه به متغیر های شناختی و انگیزشی مؤثر از یک سو، از پیامدهای شکست در مدرسه می کاهد و از سوی دیگر محیطی مناسب برای افزایش یادگیری و بهبود عملکرد فراهم می سازد.
تبیین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس خودناتوان سازی با میانجی گری عشق به یادگیری، عزّت نفس و مهارت های خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس خودناتوان سازی با میانجی گری عشق به یادگیری، عزّت نفس و مهارت های خودتنظیمی انجام شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهر پلدختر( حدوداً 3990) بوده است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 350 نفر (175 دختر و 175 پسر) به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های خودناتوان سازی، سرزندگی تحصیلی، عزّت نفس، عشق به یادگیری و خودتنظیمی را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با برازش مناسبی مورد تأیید قرار گرفت. بر این اساس، بین خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی رابطه منفی معناداری وجود دارد. علاوه بر این، دو متغیر عشق به یادگیری و عزّت نفس در رابطه میان متغیرهای خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی به طور معناداری نقش میانجی گر دارند. با این وجود، متغیر مهارت های خودتنظیمی به عنوان یک عامل میانجی گر در رابطه میان متغیرهای متغیرهای خودناتوان سازی و سرزندگی تحصیلی شناخته نشد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که در وهله نخست، خودناتوان سازی عاملی است که می تواند اثرات زیان باری بر سرزندگی دانش آموزان در محیط مدرسه داشته باشد. به همین سبب، باید با بهره گیری از اثرات مثبت عواملی مانند افزایش عشق به یادگیری و عزّت نفس، آثار منفی این رابطه را به طور چشم گیری کاهش داد.
نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبکهای دلبستگی و سبکهای اسنادی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبک های دلبستگی و سبک های اسنادی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر یاسوج است . جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان متوسطه دوم مشغول به تحصیل شهر یاسوج در سال تحصیلی 96-95بودکه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به تعداد523 نفر انتخاب گردیدند.برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی سبک های دلبستگی کولینز ورید(1990)،پرسشنامه ی سبک های اسنادی سلیگمن و همکاران (1979)، پرسشنامه ی خودکار آمدی تحصیلی جینک و مورگان (1999) استفاده گردید.داده ها به شیوه آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیری با استفاده از نرم افزار SPSS مبتنی بر مراحل بارون وکنی و روش بوت استرپ با استفاده از نرم افزار اِموس مورد تحلیل قرار گرفت .نتایج تحلیل ، نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبک های دلبستگی با سبک های اسنادی درونی منفی ، کلی مثبت و سبک دلبستگی اجتنابی با سبک اسناد کلی منفی را تایید می کند.با این وجود، نقش واسطه گری خودکارآمدی در ارتباط بین سبک های دلبستگی با سبک های اسنادی درونی مثبت ، پایدار مثبت ، پایدار منفی و سبک های دلبستگی ایمن ، اضطرابی – دوسوگرا با سبک اسنادی کلی منفی را رد می کند.
تبیین علّی بهزیستی تحصیلی بر اساس شناخت اجتماعی، اهداف پیشرفت اجتماعی و هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط شناخت اجتماعی و بهزیستی تحصیلی با نقش واسطه گری اهداف پیشرفت اجتماعی و هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز بود که از میان آن ها تعداد 566 نفر (278 پسر و 288 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شناخت اجتماعی دانشجویان (نجاتی و همکاران، 1397)، مقیاس اهداف پیشرفت اجتماعی (ریان و شیم، 2008)، مقیاس امید به تحصیل (خرمائی و کمری، 1396)، مقیاس تحسین (شیندلر و همکاران، 2013)، سیاهه ی مشغولیت تحصیلی (سالملا- آرو و آپادایا، 2012) و سیاهه ی فرسودگی تحصیلی (سالملا- آرو و همکاران، 2009) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. مطابق یافته ها شناخت اجتماعی به واسطه ی هدف رشدیافتگی اجتماعی اثری غیرمستقیم و مثبت بر امید به تحصیل و تحسین داشت. هدف رشدیافتگی اجتماعی نیز به واسطه ی هیجان های مثبت امید به تحصیل و تحسین دارای اثری غیرمستقیم و مثبت بر مشغولیت تحصیلی و اثری غیرمستقیم و منفی بر فرسودگی تحصیلی بود. همچنین هدف اثباتی- گرایشی اجتماعی به واسطه هیجان اجتماعی تحسین به طور غیرمستقیم و منفی بر مشغولیت تحصیلی تأثیر داشت. طبق این نتایج، شناخت اجتماعی با افزایش هدف رشدیافتگی اجتماعی سبب افزایش هیجان های مثبت امید به تحصیل و تحسین شده و از این طریق بهزیستی تحصیلی (مشغولیت تحصیلی و فرسودگی تحصیلی) را تحت تأثیر قرار می دهد. می توان نتیجه گرفت که در حیطه ی بهزیستی تحصیلی متغیرهایی مانند شناخت اجتماعی، اهداف پیشرفت اجتماعی و هیجان های مثبت تحصیلی و اجتماعی می توانند نقش مهمی ایفا کنند.
تبیین هیجان های منفی تدریس معلمان بر اساس ادراک از رهبری اصیل: نقش میانجی سرمایه روانشناختی( مورد مطالعه: معلمان مقطع دوم متوسطه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی در رابطه میان ادراک از رهبری اصیل و هیجانات منفی تدریس معلمان در میان دبیران مقطع متوسطه دوم شهر شیراز در قالب یک مدل علی انجام شد. برای این منظور 345 نفر از معلمان (155 مرد و 190 زن) مقطع متوسطه دوم شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه رهبری اصیل آوولیو و گاردنر (2005)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز، آوولیو و آوی (2007) و پرسشنامه هیجانات تدریس فرینزل (2010) پاسخ دادند. داده های به دست آمده از نمونه با استفاده از نرم افزار آماری LISREL و به روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد ادراک از رهبری اصیل دارای اثر مستقیم و مثبت بر سرمایه های روان شناختی هستند. به علاوه، سرمایه های روان شناختی بر هیجان های منفی تدریس دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار بودند. مطابق با یافته ها، خودآگاهی، اخلاق مداری، پردازش متوازن و شفافیت رابطه ای از طریق نقش واسطه خوش بینی، خودکارآمدی، امیدواری و تاب آوری بر هیجانات منفی تدریس دارای اثر غیرمستقیم و معنادار بودند.
تأثیر آموزش آموزه های قرآن بر کنترل خشم دانش آموزان دوره متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر آموزش آموزه های قرآن بر کنترل خشم دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر همدان که در سال تحصیلی 94-1393 بود. نمونه پژوهش 40 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری در دسترس از دبیرستان شهید حجه فروش انتخاب شدند و به طور تصادفی 20 نفر در گروه کنترل و 20 نفر آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش آموزه های قرآن بر کنترل خشم را دریافت کردند و گروه کنترل این آموزش را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه کنترل خشم رضاخانی بدست آمد. نتایج حاکی از آن بود که آموزش آموزه های قرآن در کنترل خشم دانش آموزان تأثیر داشت. هچنین آموزش آموزه های قرآن بر مؤلفه های کیفیت احساسات، کیفیت روابط شخصی و کیفیت روابط اجتماعی مؤثر بود (05/0P <). بنابراین نتایج این پژوهش نشان داد که تأثیر آموزش آموزه های قرآن بر کنترل خشم می تواند به منزله یک روش مداخله ای مفید، برای کاهش خشم در دانش آموزانی که در کنترل خشم مشکل دارند، به کار رود.
ارائه مدلی به منظور ایجاد شبکه های یادگیری دانشجوی در تحصیلات تکمیلی دانشگاه های آزاد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی به منظور ایجاد شبکه های یادگیری دانشجویی در تحصیلات تکمیلی دانشگاه های آزاد شهر تهران بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و از رویکرد کیفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه مدیریت آموزشی و یادگیری است که در زمینه یادگیری مجازی تجربه و حضور دارند. جهت نمونه گیری برای انجام مصاحبه های عمیق از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری با روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای سؤالات پژوهش در این پژوهش از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردیده است و با استفاده از سه فرایند همپوش در فرایند تحلیل تئوری مفهوم-سازی بنیادی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی به تحلیل یافته ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داد: " یادگیری شبکه ای و تیمی و تعامل" به عنوان کانونی یا مقوله محوری مطرح شده اند. مقوله های " انگیزه های دانشجویان، برنامه ریزی شبکه های یادگیری و امکانات و تدارکات" به عنوان عللی تلقی می شوند که نقش فعال در ایجاد شبکه های یادگیری دانشجویی در تحصیلات تکمیلی نقش داشته و تا این عوامل مهیا نشوند یادگیری شبکه ای شکل نمی گیرد. مهمترین راهبردهای اتخاذ شده در این پژوهش عبارتند از: " شبکه سازی، پشتیبانی، چرخه دانش و ارشادگری". شرایط بستر در پژوهش کنونی مقوله های " مشکلات دانشجویان، جو محیطی و گروه دانشجویان و اساتید" هستند. مقوله های " درگیری دانشجویان و ساختار سازمانی دانشگاه" به عنوان شرایط مداخله گر الگوی پارادایمی مورد توجه قرار گرفته اند.
تأثیر شبیه سازی آموزشی مبتنی بر رایانه بر مهارت های حل مسئله و توانایی شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شبیه سازی آموزشی مبتنی بر رایانه بر مهارت های حل مسئله و توانایی شناختی دانش آموزان می باشد. روش پژوهش شبه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان چهارم ابتدایی منطقه دو شهر تهران در سال تحصیلی 96-95 می باشند که 60 نفر از آن ها (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از شبیه سازی PhET و گروه کنترل به روش سنتی در شش جلسه یک ساعته آموزش دیدند. پیش آزمون –پس آزمون دو گروه با استفاده از پرسشنامه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه حل مسئله هپنر و پترسن (1982) و توانایی شناختی نجاتی (1392) می باشد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون، بین نمرات پس آزمون دو گروه در متغیر حل مسئله و مؤلفه های آن (اعتماد به حل مسائل، سبک گرایش-اجتناب و کنترل شخصی) و متغیر توانایی شناختی و مؤلفه های آن (حافظه، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیم گیری، توجه پایدار، شناخت اجتماعی و انعطاف پذیری شناختی) تفاوت معنی داری وجود دارد اما در مؤلفه برنامه ریزی بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتایج پژوهش نشان داد شبیه سازی آموزشی مبتنی بر رایانه بر مهارت های حل مسئله و توانایی شناختی در دانش آموزان تأثیر دارد و باعث افزایش مهارت های حل مسئله و توانایی شناختی در دانش آموزان می شود.
ارتباط بین چرخه های شبانه روزی و حافظه کاری در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین چرخه های شبانه روزی با حافظه کاری دانش آموزان انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه یازدهم علوم انسانی بخش مرکزی شهرستان خدابنده به تعداد 167 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو کلاس از دو آموزشگاه به تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، به مدت دو هفته به صورت چرخشی در نوبت های صبح (8، 30/9 و 11) و بعد از ظهر (13، 30/14 و 15/16) مورد آزمون قرار گرفتند. برای سنجش نوع تیپ زمانی دانش آموزان از پرسش نامه هورن و استبرگ (1976) و سنجش حافظه کاری از فرم های موازی حافظه کلامی محقق ساخته استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین کارآیی حافظه کاری دانش آموزان در ساعت های مختلف روز (017/0 = Pو 82/2 = F) همچنین رو ز های مختلف هفته (0005/0 > P و 8/16 = F) تفاوت معنی دار وجود دارد. تفاوت کارآیی حافظه کاری بین تیپ های زمانی صبحگاهی، میانی و عصر گاهی معنی دار نبود (742/0 = Pو 301/0= F). کارآیی حافظه کاری دانش آموزان بر حسب تیپ های-زمانی در ساعات مختلف روز متفاوت بود (001/0 = Pو 06/3 = F). نتیجه گیری: با توجه به متفاوت بودن کارآیی حافظه-کاری دانش آموزان از نظر چرخه های شبانه روزی و هفتگی ضروری است که این یافته ها در فرایند یاددهی و یادگیری دانش-آموزان در محیط های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
تبیین مبانی روان شناختی نظریه غرقگی در عناصر برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غرقگی مفهومی برگرفته از روان شناسی مثبت است که در آن، فرد با سطحی از مهارت یا تمرکز و با هوشیاری، کاملاً در یک فعالیت درگیر می شود. هدف از پژوهش حاضر، تبیین مبانی روان شناختی عناصر برنامه درسی، مبتنی بر نظریه غرقگی بود. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع جستار نظرورزانه بود. به منظور دست یابی به داده های موردنظر از روش مطالعه و بررسی متون و آثار صاحب نظران حوزه مطالعاتی «غرقگی» و روانشناسی مثبت استفاده شد. در مرحله بعد داده های گردآوری شده مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و با توضیح مفاهیم و بررسی شرط های لازم به تحلیل مفاهیم و استنباط عناصر پرداخته شد. نتایج بیانگر این بود که در صورتی که اهداف، از قبل مشخص شده، دقیق، شفاف و شخصی سازی شده؛ یادگیرنده، مستقل، با انگیزه، برخوردار از اعتماد به نفس؛ معلم(یاددهنده) تسهیل گر باشد، برنامه درسی مبتنی بر این نظریه خواهد بود. هم چنین روش یاددهی یادگیری مبتنی بر نظریه غرقگی روش بازی محور، آموزش انفرادی برنامه ای و حل مسئله؛ محیط، ساختارمند، امن و هدایت کننده و هم چنین ارزشیابی و ارائه بازخورد فوری، خود ارزیابی و ارزشیابی تشخیصی از جمله روش های ارزشیابی برنامه درسی مبتنی بر نظریه غرقگی مشخص گردید.
شناسایی ویژگی های روان شناختی در انتخاب معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی ویژگی های روانشناختی در جذب معلمان ابتدایی انجام گرفته است، از آنجائی که آموزش وپرورش دوره ابتدایی در تکوین رشد شناختی، عاطفی، و اجتماعی کودکان، نقش مهمی بعهده دارد، بدیهی است که معلمان دوره ابتدیی هم به جهت دانش و هم به لحاظ مهارت های فنی باید سرآمد معلمان دوره های دیگر تحصیلی باشند. تحقیق حاضر به روش کیفی انجام شده، و از فرایند کد گذاری برای دسته بندی داده ها استفاده شده است، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 12 نفر از صاحب نظران تعلیم وتربیت کشور بوده است، نمونه گیری بصورت هدفمند، ابزار پرسشنامه نیمه ساختارمند، گردآوری داده ها در مصاحبه با 12 نفر از صاحب نظران در نظام تعلیم وتربیت کشور که مسلط به دانش روانشناختی بودند، به اشباع نظری رسید. یافته های این پژوهش را می توان در سه دسته بیان کرد، دسته اول ویژگی های شناختی شامل: قدرت تحلیل، درایت، خلاقیت و نوآوری، تفکر انتقادی، هوش بالا و حافظه قوی. دسته دوم ویژگی های عاطفی شامل: خوش رویی و خوش خلقی، علاقه به معلمی، ثبات عاطفی، فروتنی و انصاف. و دسته سوم ویژگی های شخصیتی شامل: صداقت، مسئولیت پذیری، سعه صدر، آراستگی، مدیریت کلاس، وارستگی، تعامل اجتماعی بالا، مثبت اندیشی و عزت نفس است. مهم ترین نتایج این تحقیق بیانگر تاثیر ویژگی روانشناختی معلمان، در ارتقای کفایت و صلاحیت حرفه ای آنان بوده و به کارائی و اثریخشی نظام آموزشی منجر خواهد شد، و لذا توجه به این ویژگی ها معلمان شایسته تری را جذب نظام تعلیم وتربیت می نماید.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و سرعت پردازش کودکان با نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز (TDCS ) بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و سرعت پردازش کودکان با نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) انجام شده است. این پژوهش از نظر روش از نوع نیمه آزمایشی پیش-آزمون- پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) مراجعه کننده به مراکز و کلینیک های درمان اختلالات رفتاری کودکان در شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال 98 را شامل می شود. تعداد 30 نفر از کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) مراجعه کننده به کلینیک پیشگامان امید در شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال 98 به-عنوان نمونه پژوهش انتخاب و با روش نمونه گیری تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش و گواه گنجانده شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون سرعت پردازش وکسلر و انعطاف پذیری شناختی بود. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 10 دقیقه ای در معرض درمان تحریک الکتریکی مستقیم از فراجمجمه ای مغز (TDCS) قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با آزمون کواریانس چندمتغیره و از طریق نرم افزار 19 Spss مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد مداخله TDCS بر افزایش انعطاف پذیری شناختی (05/0 >P ) و سرعت پردازش (01/0 > P) کودکان با نارسایی توجه/ فزون کنشی (ADHD) اثربخش بود. با توجه به نتایج می توان گفت مداخله درمانی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز (TDCS ) می تواند در ارتقاء کارکردهای اجرایی مانند انعطاف پذیری شناختی و سرعت پردازش در کودکان ADHD موثر باشد.