مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی تجارب زیسته ی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه های دانشجویی دانشگاه فرهنگیان از کنش های اجتماعی و درک آن ها از زندگی در این اماکن پرداخته شده است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی بوده و به روش پدیدارشناسی انجام گرفته است. زمان اجرای پژوهش، بهمن و اسفند سال 1393 بوده و نمونه ها از میان دانشجویان ساکن خوابگاه ها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. پس از اشباع اطلاعاتی، تعداد شرکت کنندگان به 16 نفر رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه ی عمیق و تجزیه و تحلیل داده ها به روش کدگذاری آزاد و انتخابی انجام شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته ی دانشجویان، در قالب 5 مضمون اصلی و تعدادی زیر مضمون استخراج شدند. مضامین اصلی استخراج شده عبارت بودند از: دلبستگی به خوابگاه، درک همدلانه، نظم پذیری رضایتمندانه، خودکنترلی، الگوپذیری و تجربه آموزی. در این تحقیق مشخص شد که درک و تجربه دانشجویان از زندگی در این مکان، همان درکی نیست که دیگران (اعم از مسئولین دانشگاه) از این تجربه دارند. دانشجویان کنش های مثبت زندگی در محیط خوابگاه را شامل مهارت های زندگی، سازگاری، مسئولیت پذیری، کنترل رفتار و احساسات، تاب آوری و درک متقابل می دانستند. آن ها جوامع یادگیری ای تشکیل داده بودند که بسیاری از مفاهیم بنیادین زندگی را از آن طریق می آموختند.
نقش باورهای معرفت شناختی در پیش بینی ابعاد اهمال کاری تحصیلی دانشجو- معلمان
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۸)
129 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای معرفت شناختی در پیش بینی ابعاد اهمال کاری تحصیلی دانشجویان بود. این پژوهش یک مطالعه ی توصیفی- همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان یزد در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل داده اند که 300 نفر از این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای و بر اساس جدول مورگان و کرجسی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی باورهای معرفت شناختی و پرسشنامه ی اهمال کاری تحصیلی استفاده شد. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد بین باورهای معرفت شناختی و ابعاد اهمال کاری تحصیلی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که «باور ذاتی تلقی کردن توانایی، یادگیری سریع، سادگی دانش و قطعیت دانش»، اهمال کاری در حوزه ی امتحان، «باور یادگیری سریع، سادگی دانش و قطعیت دانش»، اهمال کاری در انجام تکلیف و «باور یادگیری سریع، سادگی دانش و قطعیت دانش»، اهمال کاری در نوشتن مقاله را به طور معنی دار و مثبت پیش بینی می کنند. با توجه به پیش بینی اهمال کاری تحصیلی از طریق باورهای معرفت شناختی ضروری است که اقداماتی در جهت رشد این باورها انجام گیرد تا زمینه های کاهش اهمال کاری تحصیلی دانشجو- معلمان فراهم گردد.
بررسی دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش است. روش پژوهشْ توصیفی تحلیلی است؛ به این صورت که در بخش اول، با تحلیل اسنادی، موانع کاربست یافته های پژوهشی استخراج شده و در بخش دوم، با روش پیمایشی، دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی بررسی شد. در بخش اول، جامعه آماری شامل متون نظری و پژوهشی مرتبط با موانع کاربست یافته های پژوهشی است و در بخش دوم، جامعه آماری شامل همه دبیران دوره دوم متوسطه در استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1394 است که با استفاده از فرمول له وی و لمی شو[1] تعداد 298 نفر نمونه برآورد و برای نمونه گیری از روش خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. ابزار پژوهش، در بخش اول، جدول تحلیل محتوا و در بخش دوم، پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر موانع استخراجی بوده که روایی و پایایی آن تأیید شده است. در یافته های تحلیل اسنادی، موانع مدیریتی ساختاری، اقتصادی مالی، فرهنگی اجتماعی، ارتباطی اطلاع رسانی و انگیزشی انسانی شناسایی و در بررسی میدانی مشخص شد که همه موانع استخراجی در سطح 05/0 از کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش جلوگیری می کند. <br clear="all" /> [1]. Levy and Lemeshow
تدریس، با تأکید بر راه حل های چندگانه: گامی به سمت تقویت استدلال ریاضی
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش با تأکید بر راه حل های چندگانه، در تقویت مهارت استدلال ریاضی در دانش آموزان دوره متوسطه است. در این مطالعه، 47 دانش آموز در گروه آزمایشی و 54 دانش آموز در گروه کنترل، شرکت داشتند که همگی در سال تحصیلی 95-1394، در مدارس دولتی دخترانه منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران، در دو رشته ریاضی و تجربی، مشغول به تحصیل بودند. ابزار این مطالعه، آزمونی است که بر مبنای دسته بندی میازاکی (2000) شامل استدلال استنتاجی و استقرایی است. روش پژوهش، کنش پژوهی است که در بطن آن از روش شبه آزمایشی استفاده شده است. تحلیل نتایج نشان می دهد آموزش به کمک راه حل های چندگانه مهارت استدلال را در گروه دانش آموزان ریاضی افزایش داده، ولی تغییرات میانگین در گروه تجربی اندک است. تحلیل کیفی نتایج نیز نشان می دهد، بسیاری از دانش آموزان فهم درستی از اثبات، ضرورت اثبات، ویژگی های اثبات معتبر و تمایز بین نمایش و محتوای اثبات ندارند، بسیاری از آنها با مفهوم متغیر، مأنوس نیستند و به خوبی موفق به گذر از تفکر حسابی به تفکر جبری نشده و نیز در گفتمان ریاضی، قوی عمل نمی کنند.
نقش میانجی فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در رابطه بین سرزندگی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در رابطه بین سرزندگی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه بوده است. روش اجرای این پژوهش ازنوع توصیفی (غیرآزمایشی) بوده و طرح پژوهش ازنوع طرح های همبستگی (تحلیل مسیر) است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دوره متوسطه منطقه ساوجبلاغ از توابع شهرستان کرج در سال تحصیلی 96- 97 به تعداد کل 4570 نفر است. نمونه آماری این پژوهش نیز براساس جدول کرجسی و مورگان (1970) شامل 354 نفر تعیین شد که به شیوه نمونه گیری تصادفی-خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارش و مارتین (2006)، پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه از باتن و ویلیامز (1981)، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو، سالونووا و اسچیوفیلی (2007) و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ARI) ساموئلز (2004) استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بررسی شده است. داده ها با روش آماری معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد متغیرهای سرزندگی تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی بر کیفیت زندگی در مدرسه تأثیرگذاری مستقیمی دارند. همچنین می توان گفت متغیرهای فرسودگی و تاب آوری تحصیلی نقش واسطه را بین متغیرهای سرزندگی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان ایفا کرده اند.
بررسی میزان اهتمام و پایبندی مدیران دانشگاه فرهنگیان به اجرای مفاد میثاق نامه مدیران، و تأثیر آن بر آوا و تعهد سازمانی کارکنان، دانشجویان و اعضای هیئت علمی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان اهتمام و پایبندی مدیران استانی دانشگاه فرهنگیان به اجرای مفاد میثاق نامه مدیران و تأثیر آن بر آوا و تعهد سازمانی کارکنان، دانشجویان و اعضای هیئت علمی بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران استانی، اعضای هیئت علمی، کارکنان استانی و دانشجویان تشکیل دادند. 229 نفر از اعضای هیئت علمی، 284 نفر از کارکنان استانی و 304 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین، همه مدیران استانی به دلیل حجم کم جامعه آماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های میثاق نامه پرسشنامه محقق ساخته با به کارگیری مفاد میثاق نامه و با تأیید خبرگان، و پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی و آوای سازمانی به کار گرفته شد. روایی پرسشنامه ها از طریق محاسبه CVR، روایی سازه و روایی محتوا، و پایایی پرسشنامه ها با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد بین نظرات دانشجویان، کارکنان استانی، اعضای هیئت علمی و مدیران استانی در زمینه پایبندی مدیران به مفاد میثاق نامه تفاوت وجود دارد. همچنین، ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین پایبندی مدیران به مفاد میثاق نامه و آوا و تعهدسازمانی دانشجویان، کارکنان استانی و اعضای هیئت علمی رابطه معناداری وجود دارد. به علاوه، نتایج و یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان دهنده این است که پایبندی به مفاد میثاق نامه از سوی مدیران تأثیر مثبت و معناداری بر آوا و تعهد سازمانی دانشجویان، کارکنان استانی و اعضای هیئت علمی دارد.
بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر استانداردهای فرایندی NCTM بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم در درس ریاضی
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
195 - 214
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر استانداردهای فرایندی NCTM بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم در درس ریاضی اجرا شد. پژوهش حاضر مطالعه ای نیمه تجربی است. جامعه آماری پژوهش همه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 98-97 بود. از این جامعه، 100 نفر از چهار مدرسه هیئت امنایی (دو مدرسه پسرانه و دو مدرسه دخترانه) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه، دانش آموزان به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل تخصیص یافتند (50n=). مباحث منتخب به گروه آزمایش به مدت 8 هفته و در قالب 10 جلسه، با روش مبتنی بر استانداردهای فرآیندی توسط پژوهشگر آموزش داده شد. آموزش به گروه کنترل نیز به شیوه سنتی در مدت زمان مشابه توسط آموزگاران خودشان انجام گرفت. جمع آوری داده ها با استفاده از فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه استاندارد نگرش به ریاضی آیکن و آزمون پیشرفت تحصیلی پژوهشگرساخته، انجام گرفت. روایی و پایایی پرسشنامه با مطالعه مقدماتی تأیید شد. روایی آزمون پیشرفت تحصیلی قبل و بعد از مداخله توسط تیم کارشناسان تأیید شد. نتایج نشان داد بعد از مداخله، روش مبتنی بر استانداردهای فرایندی به بهبود نگرش نسبت به ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل منجر می شود (001<sub>/</sub>0p <). این مطالعه اهمیت استفاده از استانداردهای فرایندی NCTM را در بهبود نگرش به درس ریاضی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم آشکار کرد. بر این اساس، پیشنهاد می شود، استانداردهای فرایندی NCTM در برنامه های آموزشی مدارس مورد توجه مدیران، معلمان و سایر برنامه ریزان آموزشی مدارس ابتدایی قرار گیرد.
الگوی پیشرفت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه های سازمانی (مورد مطالعه: یک دانشگاه نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۰
89 - 116
حوزه های تخصصی:
دانشگاه های سازمانی امکانات آموزشی درون سازمانی هستند که از طریق ایجاد یکپارچگی راهبردی بین یادگیری و کار سازمانی، بر افزایش مهارت ها و دانش کارکنان تأکید دارند بر این اساس بهسازی شرایط ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشجویان جزو مسئولیت های اساسی مسئولان سازمان به شمار می رود. در این راستا پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه های آجا در قالب یک الگو پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی اکتشافی و از نظر نوع استفاده، کاربردی است و در آن روش پژوهش داده بنیاد استفاده شده است. داده ها با استفاده از نمونه گیری غیر احتمالی با 20 نفر از خبرگان آموزش گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از نرم افزار مکس کیودا استفاده گردید. بر اساس تحلیل داده ها، مقوله علی شامل ویژگی های روان شناختی، رفتاری، مکتبی و آمادگی جسمانی داوطلبان ورود به آجا، مقوله محوری شامل دانش، مهارت، ویژگی های جسمانی و پیشرفت تحصیلی، مقوله مداخله گر شامل ارتباطات خارجی، محیط اجتماعی، محیط خانوادگی، مقوله زمینه ای شامل نظارت، محتوای آموزشی، پشتیبانی از آموزش، اساتید، فناوری، امکانات، راهبردها شامل توسعه تسهیلات پژوهشی، توسعه برنامه های آموزشی، توسعه برنامه های مشاوره ای و توسعه اساتید و سرانجام پیامدها شامل فارغ التحصیلان شایسته، توانایی بدنی فارغ التحصیلان و افزایش توان رزمی بودند. مدل ارائه شده می تواند به پرورش دانشجویان نظامی برای ایفای نقش مؤثرتر در یگان های عملیاتی یاری برساند و باعث افزایش قدرت دفاعی کشور شود.
بررسی تاثیر تغییر ساعت شروع آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال سوم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۲۶
102 - 89
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل ایجاد بیماری های روانی برآورده نشدن نیازهای بیولوژیک انسان است. خواب از مهم ترین این نیازهاست که اگر این نیاز برآورده نشود در فرد تنش و زمینه سلامت روانی نامطلوب ایجاد می شود.از طرفی خواب ناکافی، کیفیت بد خواب و خواب آلودگی از مشکلات شایع مرتبط با یادگیری، حافظه و عملکرد تحصیلی در کودکان و نوجوانان است. از این رو هدف این پژوهش این است تاثیر تغییر ساعت شروع آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی مورد بررسی قرار دهد. رویکرد اصلی این پژوهش بر پایه مطالعه اسنادی و کتابخانه ای است. وبرای رسیدن به اهداف این پژوهش مقالات مرتبط در منابع اینترنتی و کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت.یافته های این پژوهش نشان داد که تاخیر در ساعت شروع مدرسه می تواند منجر به فواید مداوم در طول خواب، هوشیاری روزانه و سلامت روانی حتی موفقیت تحصیلی را برای دانش آموزان فراهم کند. از این رو میتوان قضاوت کرد که اجرای این طرح در عین محدودیت هایی که دارد، در کنار آن مزایای چشمگیری نیز به همراه دارد.
مقایسه تأثیر روش تدریس همیاری و آزمایشگاهی بر عملکرد علوم تجربی ششم ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
80 - 89
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش تدریس همیاری با روش تدریس آزمایشگاهی بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی و شاخص های شناختی فراگیران اجرا شد.روش تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه های مقایسه است. جامعه آماری این تحقیق را 1560 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان خوی که در سال تحصیلی1399-1398 مشغول به تحصیل بوده اند تشکیل می دهد.برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است که 60 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم انتخاب شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش آزمون های پیشرفت تحصیلی محقق ساخته از تمام مطالب کتاب درسی علوم پایه پنجم (پیش آزمون) با پایایی 73/0 به روش کودر ریچاردسون 21 و مطالب تدریس شده از کتاب درسی علوم تجربی پایه ششم(پس آزمون) با پایایی 75/0 به روش کودر ریچاردسون21 است. یادداری، درک و کاربست مطالب آموخته شده به عنوان شاخص های شناختی در نظر گرفته شدند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که استفاده از روش تدریس همیاری در مقایسه با روش تدریس آزمایشگاهی تأثیر برتر معناداری بر پیشرفت تحصیلی علوم تجربی شاخص های درک(25/7=F و 05/0≥P) و کاربست(71/34=F و 05/0≥P) دارد ولی بر دانش(46/0=F و 05/0≤P) تفاوتی مشاهده نشد
مقایسه پیشرفت تحصیلی، خلاقیت و جو روانی - اجتماعی حاکم در کلاس های چندپایه و تلفیقی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه پیشرفت تحصیلی، خلاقیت و جو روانی_اجتماعی حاکم در کلاس های چندپایه و تلفیقی بود. روش: با توجه به موضوع و هدف پژوهش، روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود که در پژوهش حاضر جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان در مدارس چندپایه و تلفیقی در سطح استان مرکزی در سال 99-1400 بودند که از جامعه آماری پژوهش تعداد 20 نفر (دانش آموز در مدارس چندپایه) و 20 نفر (دانش آموز در مدارس تلفیقی) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1990)، نگرش نسبت به خلاقیت شیفر (1994) و جو روانی اجتماعی کلاس فریزر و همکاران(1995) بود. یافته ها: جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان چندپایه (میانگین = 85/118) بیشتر از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تلفیقی (میانگین = 75/87)، خلاقیت دانش آموزان تلفیقی (میانگین = 65/21) بیشتر از خلاقیت دانش آموزان چندپایه (میانگین = 95/13) و جو روانی-اجتماعی حاکم بر کلاس دانش آموزان چندپایه (میانگین = 70/23) بهتر از جو روانی-اجتماعی حاکم بر کلاس دانش آموزان تلفیقی (میانگین = 15/15) می باشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین پیشرفت تحصیلی، خلاقیت و جو روانی_اجتماعی حاکم در کلاس های چندپایه و تلفیقی تفاوت وجود دارد.
بررسی نقش پیش بینی کننده تعلق پذیری به محیط بالینی بر خودکارآمدی عملکرد بالینی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پرستاری رفسنجان در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تعلق پذیری به محیط بالین در بهبود عملکرد دانشجویان علوم پزشکی بسیار تاثیرگذار است؛ در حالی که در ایران کمتر به آن پرداخته شده است. یکی از دلایل آن می تواند در دسترس نبودن منابع اصلی دانست. این مطالعه با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده تعلق پذیری به محیط بالینی بر خودکارآمدی عملکرد بالینی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پرستاری رفسنجان در سال 1395 انجام گرفت. روش کار: این پژوهش مطالعه ای مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی است. نمونه پژوهش معادل حجم جامعه 110 نفر درنظر گرفته شد. پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، تعلق پذیری و خودکارآمدی بالینی در اختیار دانشجویان قراره داده شد و پس از تکمیل جمع آوری شد. اطلاعات پس از جمع آوری وارد نرم افزار SPSS نسخه 18 می شود و با استفاده از شاخص های مرکزی و پراکندگی مانند میانگین و انحراف معیار و ضرایب همبستگی و آنالیز رگرسیون تجزیه تحلیل شد. یافته ها: 100نفر از دانشجویان پرستاری رفسنجان در مطالعه شرکت کردند. میانگین سنی شرکت کنندگان در مطالعه (68/2 ± 44/23) بوده است. 66 درصد را دختران که 79 درصد مجرد بودند. میانگین و انحراف معیار نمره کلی تعلق پذیری، خودکارآمدی بالینی و پیشرفت تحصیلی به ترتیب ( 36/14 ± 85/116 (، (44/10 ± 46/69 (و (30 /1 ± 23/16 ) بوده است. بیشترین میانگین ابعاد تعلق مربوط به مقیاس عزت نفس بود ( 57/6 ± 52/46 (و کمترین میانگین مربوط به مقیاس کارآیی (56/4 ± 10/30 (بود و علاوه بر این نمره تعلق پذیری با نمرات پیشرفت تحصیلی (377/0) 089/0R(P) و خودکارآمدی تحصیلی (173/0) 137/0 R(P)ارتباط معناداری وجود نداشت . نتیجه گیری: اگرچه در نتایج هیچ ارتباط معنا داری بین تعلق پذیری و خودکارآمدی بالینی و پیشرفت تحصیلی یافت نشد اما حس تعلق پذیری بالایی در دانشجویان پرستاری نسبت به محیط بالین وجود داشت.
تعیین نقش راهبردهای آموزشی در ارتقاء عملکرد تحصیلی (مطالعه موردی: دانش آموزان دچار اختلال و یادگیری)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه عملکرد تحصیلی دانشجویان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش دانشگاهی میباشد. به نظر میرسد استفاده از راهبردهای آموزشی مناسب جهت ایجاد تغییرات مطلوب و پیشرفت تحصیلی نقش مهمی ایفا کند. لذا در این پژوهش تلاش شده است تا تأثیر آموزش راهبردهای آموزشی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان مورد بررسی قرار بگیرد. روش ها: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – پیمایشی است. حجم جامعه در پژوهش حاضر 950 دانشجو که از بین آنها 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به شیوه انتساب بهینه انتخاب شد.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است و برای تعیین روایی از نظرات اساتید صاحبنظر در این زمینه استفاده شده است. برای برآورد پایایی نیزازآلفای کرونباخ استفاده شده است که پایایی 81/0 بدست آمده است. داده ها در دو بخش آمارتوصیفی وآماراستنباطی(آزمون تی) با استفاده از نرم افزار24 SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد راهبردهای آموزشی برارتقاء عملکرد تحصیلی دانشجویان نقش دارد. بر اساس نتایج به دست آماده از جدول1برابر با 027/0 P=می باشد که چون 05/>0 Pمی باشد، دلیل کافی برای رد فرضیه صفر وجود دارد. همچنین احتمال مشاهده مقداری t بزرگتر96 /1است. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای آموزشی در آموزش دانشگاهی موثر می باشد و منجر به ارتقای مهارت یادگیری فراگیران و به تبع آن عملکرد تحصیلی خواهد شد لذا با توجه به نقش بالای راهبردهای آموزشی در عملکرد تحصیلی ،توجه جدی به پیشرفت تحصیلی و در نهایت یادگیری اثربخش مورد تاکید هست .لذا نهادینه کردن و معرفی آشنایی دانشجویان با راهبردهای آموزشی امری ضروری و حیاتی است.
نقش عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی در دوران فراغت دانش آموزان دبیرستان
یکی از مهمترین مسائل جوامع امروز بشری در سراسر دنیا مسئله استفاده صحیح تر و مؤثرتر از فرصتهای آزادی است که افراد در اختیار دارند و این اوقات برای مؤمنان لحظه های نیایش با معبود و برای عالمیان ساعات تفکر و برای هنرمندان زمان ساختن و ابداع و برای نوجوانان ساعات خلاقیت می باشد و بسیاری از مردم حتی صاحب نظران به این نتیجه رسیده اند که باید مدارس و مؤسسه های آموزشی مسئولیت های بیشتر و روشن تری در این باره بر عهده بگیرند تا بهره برداری بهینه از اوقات فراغت در برنامه های دانش آموزان طراحی و گنجانده شود مسئله تنوع نیز امری مهم است و زندگی بدون تنوع خسته کننده می باشد پس تنوع در گذراندن اوقات فراغت باعث ایجاد تنوع در زندگی می گردد و تنوع مانع پدیدآیی افسردگی است با راهنمایی فرزندان به انجام فعالیتهای متنوع زمینه علاقه مندی آنان را به زندگی فراهم آوریم .انگیزه انجام این مقاله بررسی این موضوع است که اوقات فراغت در شرایطی می تواند تأثیر گذاری بیشتری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته باشد . یعنی هر چه اوقات فراغت از نظم و انضباط بیشتری برخوردار باشد تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیشتر خواهد شد .
تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیتی و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف، تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیتی و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام شد. روش: به لحاظ هدف، توصیفی (غیرآزمایشی) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر قدس در سال تحصیلی 1400-1399 ک ه مشغول به تحصیل هستند، بودند. از جامعه آماری پژوهش حاضر، تعداد حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) 148 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور و پرسشنامه تجدیدنظر شده پنج عاملی شخصیتی نئو فرم کوتاه استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول ابتدایی رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: ضریب همبستگی مقیاس روان رونجوری با پیشرفت تحصیلی منفی و معکوس بوده اما بین باقی خرده مقیاس های ویژگی شخصیتی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
مقایسه کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان ارشد روانشناسی با مدرک کارشناسی مرتبط و غیرمرتبط
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان ارشد روان شناسی با مدرک کارشناسی مرتبط و غیر مرتبط بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد شهر تهران در سال ١٤٠٠ در نظر گرفته شد. نمونه های پژوهش از بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد کلیه دانشگاه های آزاد تهران با مدرک کارشناسی مرتبط و غیرمرتبط بود به این گونه که ٥٠ دانشجو با مدرک کارشناسی مرتبط و ٥٠ دانشجو با مدرک کارشناسی غیرمرتبط به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ی کمال گرایی هیل و همکاران(2004) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس(1970) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که دانشجویان کارشناسی ارشد روان شناسی با مدرک کارشناسی غیرمرتبط در مقایسه با دانشجویان با مدرک مرتبط در مؤلفه های تلاش برای عالی بودن، معیارهای بالا برای دیگران، نیاز به تأیید، تمرکز بر اشتباهات و نشخوار فکر کمال گرایی میانگین نمرات بالاتری به دست آوردند و همچنین دانشجویان کارشناسی ارشد روان شناسی با مدرک کارشناسی غیرمرتبط در مقایسه با دانشجویان با رشته کارشناسی مرتبط در هر دو متغیر انگیزه پیشرفت تحصیلی و معدل تحصیلی نمرات بالاتری کسب نمودند.
علل ضعف دانش آموزان در درس ادبیات فارسی (مطالعۀ موردی)
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۸شماره ۹
89 - 104
حوزه های تخصصی:
مقالـه حاضـر بـه بررسـی علـل ضعـف دانـش آمـوزان در درس ادبیـات فارسـی پایـه هفتــم شهرسـتان یــزد میپــردازد. بدیـن منظــور جامعــه آمــاری در هفــت مدرسـه ایــن شهرسـتان شـامل: مدیـران ( 10نفـر،) معلمـان پایـه هفتـم ( 8نفـر) و هـم چنیـن 50نفـر از اولیــای دانــش آمــوزان مقطــع هفتــم میباشــد کــه بــه صــورت روش نمونــه گیــری تصادفــی انتخــاب شــدهاند. در ایــن پژوهــش از پرسشــنامه 32گویــۀ محقــق ســاخته اســتفاده شــده اســت. روش آمــاری مــورد اســتفادۀ پژوهــش درصــد فراوانــی و روش امتیـاز دهـی بـه گویههـای پرسشـنامه اسـت. پـس از محاسـبۀ امتیـازات، مـواردی کـه امتیـاز بـالای 190را کسـب کردنـد، بـه عنـوان موثرتریـن عوامـل ضعـف دانـش آمـوزان در نظـر گرفتـه شـدند کـه بـه ترتیـب عبارتنـد از: عـدم تسـلط بعضـی از آمـوزگاران پایـه هفتـم در تفهیـم و تسـهیل درس ادبیـات فارسـی ( ،)229کیفـی بـودن نمـرات در دوره ّ ابتدایـی و کمـی شـدن آن در کلاس هفتـم ( ،)222کـم توجهـی بـه ادبیـات فارسـی در رسـانه ملـی ( ،)216تخصصـی نبـودن آمـوزگاران در دوره ابتدایـی ( ،)206عـدم رغبـت دانـش آمـوزان بـه درس ادبیـات فارسـی بـه علـت ندانسـتن چگونگـی روش خوانـدن ( ،)203عـدم اهمیـت بـه درس ادبیـات فارسـی در جامعـه ( ،)200عـدم وجـود مشـاور تحصیلـی در مـدارس ( ،)195عـدم آ گاهـی اولیـا از اهمیـت درس ادبیـات در زندگـی ( )194و عـدم توجـه اولیـاء بـه درس ادبیـات فارسـی (.)191
سبک های یادگیری و مهارت خواندن فارسی آموزان غیر فارسی زبان سطح پیشرفته
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۱
95 - 110
حوزه های تخصصی:
مطالعات گسترده در سه دهه اخیر نشان داده است که یکی از تفاوت های فردی مؤثر بر یادگیری زبان دوم/ خارجی، سبک های یادگیری است که در پیشرفت تحصیلی زبان آموزان تأثیر چشمگیری دارد. سبک های یادگیری یکی از موضوعات مورد بحث در زمینۀ آموزش و یادگیری زبان دوم است و توجه به آن سبب تسهیل فرایندهای آموزش و یادگیری خواهد شد؛ اما با این حال، در زمینۀ یادگیری مهارت های مختلف زبان فارسی و سبک های یادگیری فارسی آموزان غیر فارسی زبان تاکنون مطالعه چندانی صورت نگرفته است. به این منظور، پژوهش حاضر به بررسی سبک های یادگیری فارسی آموزان زن ( 16نفر) و مرد ( 14نفر) خارجی سطح پیشرفته، که در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه شهید بهشتی تهران مشغول به تحصیل بودند، پرداخته است. ابزار گردآوری اطلاعات، بخش خواندن آزمون مهارتی آمفا (جلیلی، 1390)و پرسشنامه سبک های یادگیری وارک (2004) دیداری، شنیداری، خوانداری-نوشتاری و حرکتی) بود. پس از گردآوری و تحلیل داده های به دست آمده، یافته ها نشان داد که بین سبک های یادگیری حرکتی و دیداری و مهارت خواندن رابطۀ معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر فارسی آموزانی که در آزمون خواندن موفق تر عمل کرده بودند دارای سبک یادگیری حرکتی و دیداری هستند. نتایج پژوهش حاضر راهکارهایی برای تدریس مدرسان زبان فارسی ارائه نموده و در مورد فرایند کارآمدتر تدریس زبان فارسی با توجه به سبک های یادگیری فارسی آموزان، چندین پیشنهاد مطرح نموده است.
مطالعه پدیدارشناسانه عوامل ضعف یادگیری با تمرکز بر تجارب زیسته دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 69
حوزه های تخصصی:
یادگیری و پیشرفت تحصیلی مناسب دانش آموزان به عنوان مهم ترین هدف نظام های آموزشی، منوط به وجود مجموعه ای از عوامل مساعد آموزشی و غیرآموزشی است که فقدان آنها موجب عدم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و به هدر رفتن منابع سازمانی آموزش و پرورش کشور می شود. پژوهش حاضر با استناد به ادراکات و تجارب زیسته و پدیدارشناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به واکاوی مهم ترین عوامل موثر بر ضعف یادگیری و پیشرفت تحصیلی پرداخته است. تحقیق با توجه به ماهیت و هدف آن از نوع پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای است که داده های آن با رعایت اصل اشباع نظری، از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 22 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوم گردآوری شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. واکاوی داده ها نشان داد که مهم ترین عوامل مرتبط با ضعف یادگیری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در سه مضمون یا درون مایه کلی یعنی عوامل فردی (فقدان مهارت برنامه ریزی تحصیلی و مطالعه، ناتوانی در تصمیم گیری و حل مسئله و برنامه ریزی هدفمند برای آینده، ضعف پایه ای دروس سالهای قبل، عدم تمرکز در کلاس و موقع درس خواندن و.....)،عوامل مدرسه ای(ضعف دبیران، نحوه ارزشیابی، وضعیت فضاهای کلاسی، کتب درسی و....) و عوامل برون مدرسه ای(مشکلات خانوادگی، درگیری با موبایل و فضای مجازی، تاثیردوستان و گروه همسالان و معضلات کلان نظام آموزشی) قابل انتزاع و بررسی است. بدیهی است بکارگیری مجموعه ای از راهکارهای علمی جهت مقابله با عوامل یاد شده می تواند بهبود یادگیری دانش آموزان دختر را به دنبال داشته باشد.
بررسی تأثیر آموزش زبان عربی بر انگیزه ی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان براساس الگوی تدریس مشارکتی «جیگ ساو»
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال سوم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
148 - 156
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش زبان عربی با الگوی تدریس مشارکتی جیگ ساو بر انگیزه ی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه نهم متوسطه اول انجام گرفته است. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و گواه است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل پایه نهم متوسطه اول شهرستان هرسین است. برای دستیابی به این هدف نخست یک نمونه 30 نفری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد سپس به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه انگیزشی ولرند است. پیش آزمون انگیزش تحصیلی در هر دو گروه آزمایش و کنترل توسط پژوهشگر به اجرا درآمد. در گروه آزمایش، ابتدا معلم درس خود را به طور کامل به دانش آموزان ارائه کرد و از الگوی تدریس مشارکتی از نوع جیگ ساو به عنوان مکملی برای مفهوم آموزش داده شده استفاده نمود و در گروه کنترل برای آموزش مفاهیم زبان عربی، به روش معمول خود عمل کرد. در ادامه پس آزمون انگیزش تحصیلی توسط پژوهشگر اجرا و داده ها با استفاده از نرم افزار Spss بررسی شد. تحلیل داده ها با استفاده از تکرار اندازه گیری نشان داد که بعد از آموزش تفاوت معناداری در نتایج حاصل از انگیزه ی پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد اثر تکرار با مقدار F برابر با 57/37 که در سطح (p ≥ 0.001) معنادار است. یافته های این پژوهش درمجموع اعتبار و اعتمادپذیری برنامه آموزش به شیوه تدریس مشارکتی جیگ ساو به عنوان یک ابزار مؤثر برای افزایش انگیزه ی پیشرفت تحصیلی درس عربی دانش آموزان را مورد تائید قرار داد.