مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
خودکارآمدی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی خود متمایزسازی برافزایش خودکارآمدی دانش آموزان دختر می پردازد. فرضیه این پژوهش عبارت است از: آموزش خودمتمایزسازی بر افزایش خودکارآمدی مؤثر است. برای آزمون فرضیه 30 نفر از دانش آموزان به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. 10 جلسه آموزش خود متمایز سازی برای گروه آزمایشی انجام شد و در مورد گروه گواه هیچ مداخله ای صورت نگرفت. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی می باشد که توسط شرر تهیه شده است. جهت تحلیل داده ها از آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان دادند که آموزش خود متمایزسازی بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان مؤثر است.
بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر مدل پینتریچ، بر خودکارآمدی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مؤلفه های راهبردهای یادگیری خودگردان بر خودکارآمدی دانش آموزان پسر پایه سوم دبیرستان بوده است. جامعه آماری شامل تعداد 1093 دانش آموز پایه سوم دبیرستان بود که از این تعداد، 60 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده انتخاب، و به صورت تصادفی در سطوح مختلف متغیر مستقل (چهار سطح) و کنترل قرار داده شدند. به گروه یک راهبردهای شناختی، گروه دو راهبردهای فراشناختی، گروه سه راهبردهای انگیزشی و به گروه چهار راهبردهای مدیریت منابع آموزش داده شد. ابزار به کار رفته در پژوهش، آزمون خودکارآمدی شرر بوده است که به صورت پیش آزمون و پس آزمون بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که آموزش مؤلفه های راهبردهای یادگیری خودگردان بر خودکارآمدی مؤثر بوده و آن را افزایش داده است.
بررسی روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: درمرور دیدگاه های موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمی شود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و لیزرل انجام گردید. نمونه شامل 120 دانشجوی دانشگاه های شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش: شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، مقیاس کنارآمدن لازاروس و مقیاس خودکارآمدی شرر بود که شاخص های روان سجی آن ها مورد تأیید قرارگرفت. یافته ها: بر پایه تحلیل های روش رگرسیون بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن ارتباط درونی مثبت و معنی داری وجود داشت. این روابط بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان منفی و معنی داری بود. مدل های برازنده شده لیزرل نیز نشان داد که بین خلاقیت و خودکارآمدی با سلامت روان از یک طرف و خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان از طرف دیگر روابط درونی منفی و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری : از مجموع تحلیل های روابط ساختاری می توان نتیجه گرفت که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن از قدرت پیش بینی کنندگی قابل قبولی برای سلامت روان برخوردار هستند.
اثربخشی الگوی تدریس کاوشگری بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان در حل مسائل درس فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از دانش آموزان معتقدند درس فیزیک، یک موضوع انتزاعی است که یاد گرفتن آن مشکل می باشد. لذا باور فراگیران به توانایی خود در زمینه حل مسائل فیزیک یک ضرورت است. در این میان استفاده از راهبردهای یاددهی- یادگیری فعال، مورد تأکید بسیار می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس کاوشگری بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان در حل مسائل درس فیزیک صورت پذیرفت. این پژوهش، شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه شهر فریمان (واقع در استان خراسان رضوی) در سال تحصیلی 90-89 می باشند. نتایج آزمون t همبسته در زمینه بررسی اثرگذاری الگوی کاوشگری بر میزان خودکارآمدی نشان داد که بین میانگین نمرات در پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (001 /0p<،44/4-= t) به طوری که میانگین نمرات خودکارآمدی دانش آموزان مورد بررسی و سایر مؤلفه های آن در پس آزمون از میانگین نمرات در پیش آزمون بیشتر بود. با توجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ارائه الگوی کاوشگری، عملکرد دانش آموزان را در زمینه خودباوری نسبت به توانایی هایشان در خصوص حل مسائل درس فیزیک، افزایش می دهد. لذا بکار گیری این الگو در تدریس درس فیزیک توصیه می گردد.
بررسی اثر بخشی دو روش آموزشی شناختی- رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطراب امتحان شامل تجربه ناخوشایند نگرانی و هیجان پذیری در موقعیت های ی است که فرد امتحان و یا ارزیابی را احساس می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی دو روش آموزشی شناختی– رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان بود. این مطالعه از نوع آزمایش میدانی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است. نمونه این پژوهش 60 دانش آموز دارای اضطراب امتحان بود که به طور تصادفی از میان دانش آموزانی که به عنوان مبتلا به اضطراب امتحان تشخیص داده شده بودند، انتخاب گردیدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. دو تکنیک برای آموزش دانش آموزان بکار برده شد: آموزش شناختی- رفتاری و آموزش مهارت های تنظیم هیجان. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی، پرسشنامه اضطراب امتحان، مقیاس خودکارآمدی و آزمون شخصیتی کالیفرنیا استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که هر دو روش شناختی- رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان، در کاهش اضطراب امتحان و افزایش خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان به طور معنی داری مؤثر بوده اند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش راهبردهای شناختی- رفتاری و مهارت های مقابله با هیجان ها در پیشگیری از اضطراب امتحان و ارتقاء سلامت روان دانش آموزان دارد.
بررسی تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) بر باورهای انگیزشی (انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی، اضطراب آزمون) دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور ارتقای باورهای انگیزشی دانش آموزان با تاکید بر نقش راهبردهای خود تنظیمی انجام شده است. پژوهش، نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان اسلامشهر بودند که 56 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. در ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه های خودکار آمدی، اضطراب آزمون و انگیزش تحصیلی پاسخ داده سپس گروه آزمایش ده جلسه تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گرفت اما گروه کنترل از این آموزش ها بهره مند نبود در نهایت هر دو گروه مجددا پرسش نامه های فوق را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی سبب ارتقای انگیزش درونی، احساس خودکارآمدی شده و اضطراب آزمون را کاهش می دهد.
سرزندگی تحصیلی و ادراک از الگوی ارتباطی خانواده؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثر واسطهای خودکارآمدی در رابطهی بین ادراک از الگوهای ارتباطی خانواده و سرزندگی تحصیلی بود. در این مطالعه 337 دانش آموز (176 دختر و 161 پسر) در مقطع متوسطهی شهرستان مهریز در سال تحصیلی 91-90 شرکت داشتند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شده بودند. مشارکتکنندگان، پرسشنامهی تجدید نظر شدهی الگوهای ارتباطی خانواده، پرسشنامهی خودکارآمدی و پرسشنامهی سرزندگی تحصیلی را تکمیل نمودند. برای بررسی پایایی این ابزارها از آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی آنها از روش تحلیل عامل و همسانی درونی استفاده شد. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که اول، برخی از ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده به صورت مستقیم قدرت پیشبینی سرزندگی تحصیلی را دارند. دوم، برخی از ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده پیشبینیکنندهی مستقیم ابعاد خودکارآمدی هستند. سوم، پس از بررسی ضریب مسیر بدست آمده معلوم شد که خودکارآمدی نقش واسطهای میان جهتگیری گفت و شنود و سرزندگی تحصیلی دارد. یافتهها با توجه به پژوهشهای پیشین به بحث گذاشته شده و پیشنهادهایی به منظور پژوهش بیشتر در این زمینه مطرح شد.
بررسی نقش واسطه گری جهت گیری هدف در رابطه ی خودکارآمدی و ارزش تکلیف با انواع راهبردهای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضربررسی نقش واسطه گری جهت گیری هدف در رابطهی خودکارآمدی و ارزش تکلیف با انواع راهبردهای شناختیبود. به این منظور تعداد 365نفر (173 پسر و 192 دختر) از دانش آموزان پایهی اول دبیرستان در شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشهای تصادفی چند مرحله ایانتخاب شدند. مشارکت کنندگان پرسشنامهی جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور و مقیاس های خودکارآمدی، ارزش تکلیف و راهبردهای شناختی از پرسشنامهی راهبردهای انگیزشی برای یادگیریپنتریچ و همکاران را تکمیل نمودند. به منظور بررسی هدف پژوهش،رابطهی متغیرها در قالب یک مدل علّیبررسیو مورد آزمون قرار گرفت. روش تحلیل مسیر حاکی از برازش خوب مدل بود ونتایج نشان داد که متغیرهای مستقل برونزای خودکارآمدی و ارزش تکلیف هم به طور مستقیم و هم به واسطهی انواع جهت گیری هدف بر متغیرهای درونزای راهبردهای شناختی تاثیر دارند. به این صورت که دو متغیر خودکارآمدی و ارزش تکلیف از طریق جهت گیری هدف تسلط گرایشی انواع راهبردهای شناختی را به نحو مثبت و معناداری تبیین کردند.بین دو متغیر برونزای پژوهش با جهت گیری هدف تسلط اجتنابی رابطهی معناداری به دست نیامد و هدف مذکور هیچ یک از انواع راهبردهای شناختی را نتوانست پیش بینی نماید. متغیر خودکارآمدی بر جهت گیری هدف عملکرد گرایشی بطور مثبت و معناداری تاثیر داشت و این هدف نیز راهبرد بسط را به نحو مثبت پیش بینی نمود. جهت گیری هدف عملکرد اجتنابی بطور منفی توسط خودکارآمدی پیش بینی شده، و این هدف هم راهبرد مرور ذهنی را به نحو مثبت پیش بینی کرد. همچنین نتایج نشان داد که جهت گیری هدف غالب در بین دانش آموزان مورد مطالعه، از نوع تسلط گرایشی و عملکرد گرایشی می باشد.
نقش فراشناخت، هوش و خودکارآمدی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش فراشناخت، هوش و خودکارآمدی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول متوسطه بود. نمونه ی پژوهش که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب گردید، شامل 298 دانش آموز (123 دختر و 175 پسر) سال اول دبیرستان شهرستان دنا از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد بود. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ی آگاهی فراشناختی شراو و دنیسون، خرده مقیاس خودکارآمدی پینتریچ و دی گروت، و آزمون هوشی پیش رونده ی ریون استفاده شد. برای سنجش پیشرفت تحصیلی نیز از نمرات آزمون هماهنگ پایان ترم درس ریاضی و فارسی استفاده گردید. نتایج حاصل از محاسبه ی پایایی و روایی ابزار ها حاکی از پایایی و روایی قابل قبول آن ها بود. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نشان داد که هوش بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دارد (51/0β =) و بعد از آن به ترتیب خودکارآمدی (16/0β =) و فراشناخت (11/0β =) قرار می گیرد. همچنین، از بین مولفه های فراشناخت تنها دو مولفه دانش موقعیتی (19/0β =) و راهبرد مدیریت اطلاعات (23/0β =) سهم معنا داری در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دارند. در ادامه ی مقاله یافته ها مورد بحث قرار گرفت و پیشنهادهایی در جهت افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان و نیز مولفه های فراشناختی دانش موقعیتی و مدیریت اطلاعات ارائه شد.
کاربردهای بالینی الگوی خلاقیت درمانی در بین دانشجویان: (دیدگاهی نوین در حوزه درمانگری بالینی سلامت روان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: سلامت روان مفهومی چند متغیری است که با عوامل گوناگونی در ارتباط است. آنچه در این میان در حوزه درمانگری بالینی کمتر مورد بررسی قرارگرفته تأثیر نقش خلاقیت بر پدیدآیی سلامت روان است.
هدف: پژوهش به منظور بررسی نقش های بالینی خلاقیت در پیش بینی و تبیین سلامت روان اجرا گردید.
روش: نمونه پژوهش شامل 120 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه های شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. پژوهش در قالب طرح آزمایشی چهار گروهی سولومن اجرا شد. ابزار پژوهش شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، خودکارآمدی شرر و انطباق با فشار روانی لازارورس بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کئوواریانس استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل کئوواریانس نشان داد که فعال سازی خلاقیت در نمونه پژوهش توانست تأثیر معنی داری بر افزایش سلامت روان، خودکارآمدی و روش انطباقی آنان بگذارد.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که تحریک مؤلفه های خلاقیت فرایند سلامت روان، خودکارآمدی و روش انطباقی افراد را تسهیل می سازد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه بین هوش هیجانی وخودکارآمدی معلمان زبان انگلیسی؛ Toward an Analysis of the Bond between Emotional Intelligence and Self-Efficacy among EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی رابطة بین هوش هیجانی و خودکارآمدی بین 71 معلم زبان انگلیسی در موسسات خصوصی زبان می پردازد. برای این منظور پرسش نامه های خودکارآمدی معلم، هوش هیجانی و خصوصیات مردم شناسی بین معلمین توزیع گردید. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که هوش هیجانی معلمین رابطه معنی دار و مستقیمی با خودکارآمدی آنها دارد و می تواند بصورت قابل ملاحظه ای میزان خودکارآمدی را در بین معلمین پیش بینی کند. همچنین نتایج این تحقیق تغییرات چشمگیری را در سطح هوش هیجانی و خودکارآمدی معلمین با توجه به خصوصیات مردم شناسی، وضعیت تأهل و سابقه تدریس نشان داد. بنابراین مضامین تحقیق مورد بحث قرار گرفت و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی داده شد.
بررسی دیدگاه کاربران پیرامون تأثیر ویژگیهای تعاملی رابط کاربر پایگاه های اطلاعاتی بر رفتار علمی آنها با تأکید بر نظریه تجربه دلپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیرگذاری ویژگی تعامل رابط کاربر پایگاه های اطلاعاتی بر رفتار علمی کاربران و بررسی نقش واسط دستیابی به تجربه دلپذیر و نقش مداخله گر خودکارآمدی انجام شده است. ابتدا شاخص های سه متغیر ""تعامل رابط کاربر پایگاه های اطلاعاتی""، دستیابی به ""تجربه دلپذیر""، و ""رفتار علمی"" شناسایی و تدوین گردید. سپس، داده ها با استفاده از پرسشنامه (366 آزمودنی شامل اعضاء هیئت علمی و دانشجوی دکتری به آن پاسخ دادند) گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از روش ""مدل سازی معادله ساختاری"" استفاده شد. متغیرهای جمعیت شناختی بر میانگین متغیرهای مورد مطالعه تأثیر معنی دار نداشت. اما، تأثیر مهارت زبان انگلیسی بر میانگین متغیرهای خودکارآمدی، تعامل رابط کاربر، تجربه دلپذیر، رفتار علمی معنی دار بود. نتایج تحلیل مدل ساختاری نشان داد که تأثیر ""خودکارآمدی"" بر ""تعامل رابط کاربر"" و ""رفتار علمی"" معنی دار است. تأثیر متغیر ""تعامل رابط کاربر"" بر ""تجربه دلپذیر""، و ""تجربه دلپذیر"" بر ""رفتار علمی"" معنی دار است. خودکارآمدی به عنوان مداخله گر ویژگی مهمی برای ایجاد تعامل با رابط کاربر پایگاه های اطلاعاتی و ارتقاء رفتار علمی در افراد است. به واسطه دستیابی کاربران به تجربه دلپذیر، تأثیر تعامل رابط کاربر پایگاه های اطلاعاتی بر رفتار علمی کاربران افزایش می یابد. ممکن است یافته های این پژوهش در حوزه هایی مانند ""آموزش از راه دور"" یا ""تربیت پژوهشگر"" مورد استفاده قرار گیرد. تحول رفتار علمی کاربران به عنوان حاصل تعامل انسان با رایانه زاویه جدیدی برای پژوهش در حوزه تعامل انسان-رایانه بگشاید. تأثیر پذیری رفتار علمی کاربران از تعامل رابط کاربر بر اثر دستیابی به تجربه دلپذیر، سبب تقویت نظریه ""تجربه دلپذیر"" گردد. این پژوهش به دلیل ارائه چارچوبی نظری درباره تأثیر تعامل رابط کاربر بر رفتار علمی حوزه پژوهشی نویی معرفی نموده است.
رابطه بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط ساده و چندگانه بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی انجام شد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در سال91-90مشغول به تحصیل بودند. به منظور انجام پژوهش، نمونهای به حجم 200 نفر (100 پسر، 100 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادهها، از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و آدامز (1983)، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) و پرسشنامه سازگاری بیکر و سیریاک (1989) استفاده شد.نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی رابطه مثبت دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که وزن ترکیبی خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت 37 درصد از واریانس سازگاری تحصیلی را تبیین میکند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)، بین دانشجویان سال اول دختر و پسر از لحاظ انگیزه پیشرفت تفاوت معنیدار وجود دارد.
رابطه عزت نفس و خودکارآمدی با متقاعدسازی در مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، بررسی رابطه عزت نفس و خودکارآمدی با متقاعدسازی در مدیران آموزشی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه مدیران آموزشی دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران بود، که تعداد 120 نفر (76 زن و 44 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری عزت نفس از آزمون عزت نفس کوپراسمیت (1967) و برای اندازه گیری خودکارآمدی از آزمون باورهای خودکارآمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) و برای اندازه گیری متقاعدسازی از آزمون دانش متقاعدسازی (سپاه منصور و هومن، 1389) استفاده به عمل آمد. برای تحلیل داده ها، از هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متقاعدسازی با عزت نفس و متقاعدسازی با خودکارآمدی، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد (به ترتیبr=0/771 و r=0/494). همچنین نتایج نشان داد که 59% از واریانس مربوط به متقاعدسازی با عزت نفس (R2=0/594) و 24% از واریانس متقاعدسازی با خودکارآمدی (R2=0/244) تبیین می شود. و نتایج حاصل از ضرایب شیب نشان داد که در پیش بینی متقاعدسازی، سهم عزت نفس بیش از خودکارآمدی بود (=0/70β).
نقش امید در تعامل با جنسیت در خودکارآمدی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی نقش امید در تعامل با جنسیت در خودکارآمدی دانشجویان ورزشکار دانشگاه محقق اردبیلی است. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان ورزشکار دختر و پسر مشغول به تحصیل در نیمسال اول سال تحصیلی90- 1389 در دانشگاه محقق اردبیلی میباشد. نمونههای آماری شامل 120 پسر و 120 دختر با میانگین سنی 35/2 ± 7/23 سال بود که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. . دادههای پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از آزمون امید بزرگسالان اسنایدر و همکاران و پرسشنامه خودکارآمدی مارک شیرر و جیمز مادوکس جمعآوری شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس دو عاملی بررسی و نتایج پژوهش نشان داد: دانشجویان ورزشکار پسر نسبت به دانشجویان ورزشکار دختر، خودکارآمدی بیشتری دارند. بین خودکارآمدی دانشجویان ورزشکار دارای سطوح مختلف امید، تفاوت وجود دارد و امید، در تعامل با جنسیت بر خودکارآمدی تأثیر دارد.
ارتباط جهت گیری هدف، خودکارآمدی و هیجان های مثبت و منفی با عملکرد ورزشی و رضایت از زندگی در ووشوکاران دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین ارتباط جهت گیری هدف، خودکارآمدی و هیجانات مثبت و منفی با عملکرد ورزشی و رضایت از زندگی در ووشوکاران دختر شرکت کننده در مسابقه های کشوری بود. از بین شرکت کنندگان مسابقه، 114 نفر به عنوان نمونه پژوهشی و به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های جهت گیری هدف، خودکارآمدی، عواطف مثبت و منفی، اضطراب رقابتی، رضایت از زندگی و چک لیست عملکرد ورزشی، استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که جهت گیری هدف و خودکارآمدی با عملکرد ورزشی همبستگی مثبت دارند. همچنین بین جهت گیری هدف، خودکارآمدی و عواطف مثبت با رضایت از زندگی نیز همبستگی مثبت مشاهده شد. درحالی که اضطراب رقابتی و عواطف منفی با رضایت از زندگی همبستگی منفی داشتند. نتایج ضریب رگرسیون چندگانه حاکی از آن بود که که متغیرهای خودکارآمدی و جهت گیری هدف، اضطراب رقابتی و عواطف مثبت و منفی، 19 درصد از عملکرد ورزشی و 38 درصد از رضایت از زندگی را تبیین می کنند. یافته های این پژوهش در زمینه نقش متغیرهای روان شناختی بر عملکرد ورزشی و کیفیت زندگی ورزشکاران اشاره های مهمی دارد.
بررسی ارتباط بین ابعاد کمال گرایی و خودکارآمدی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین ابعاد کمال گرایی و خودکارآمدی در دو گروه از دانشجویان شرکت کننده در کلاس های ایروبیک و دانشجویانی بود که در این کلاس ها شرکت نکرده بودند. برای این منظور، 50 دانشجوی دختر شرکت کننده در کلاس های ایروبیک دانشگاه تهران، به عنوان نمونه، و 50 دانشجوی دیگر نیز به طور تصادفی از همان جامعه انتخاب شدند. برای ارزیابی ابعاد کمال گرایی از مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی فلت، و برای ارزیابی خودکارآمدی از مقیاس خودکارآمدی شوارتز استفاده شد. نتایج آزمون تی نشان داد که دو گروه تنها در بعد کمال گرایی منفی اختلاف معناداری باهم داشتند. نتایج همچنین نشان داد که بین خودکارآمدی و بعد مثبت کمال گرایی ارتباط مثبت معنادار و بین خودکارآمدی و بعد منفی کمال گرایی ارتباط منفی معنادار وجود دارد. این نتایج نشان می دهد که شرکت در فعالیت های ایروبیک، اگرچه ممکن است به بروز و پیشرفت ویژگی های مربوط به کمال گرایی مثبت منجر نشو،د اما ویژگی های مربوط به کمال گرایی منفی را کاهش می دهد.
ارتباط خودکارآمدی شغلی مدیران و تعهد سازمانی کارکنان با رضایت مشتریان اداره کل ورزش و جوانان استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط خودکارآمدی شغلی مدیران و تعهد سازمانی کارکنان با رضایت مشتریان در اداره کل ورزش و جوانان استان کرمان بود. جامعه آماری تحقیق شامل 345 نفر از مدیران، کارکنان و روسای تربیت بدنی شهرها و شهرستانهای استان کرمان بود که با توجه به اهمیت و تعداد محدود، در بخش مدیران ستادی همه 15 نفر، در بخش کارکنان و مشتریان بر اساس جدول مورگان به ترتیب 75 و 150 نفر به طور تصادفی طبقه ای برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی شرر، تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه محقق ساخته رضایت مشتری استفاده شد. روایی هر سه پرسشنامه به تائید 15 نفر از متخصصین رسید و پایایی آنها در یک تحقیق مقدماتی بر روی 30 نفر آزمودنی و با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و پایایی آنها به ترتیب 0/79، 0/87 و 0/85 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی از جمله کولموگروف اسمیرنوف، t تک نمونه ای، رگرسیون خطی، رگرسیون چند گانه و تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که خودکارآمدی شغلی مدیران به صورت مستقیم با ضریب مسیر 7/0 با تعهد سازمانی کارکنان ارتباط مستقیم معنادار و با رضایت مشتریان با ضریب مسیر 0/53 ارتباط مستقیم معنادار دارد. همچنین تعهد سازمانی کارکنان با ضریب مسیر 0/61با رضایت مشتریان ارتباط مستقیم دارد. همچنین خودکارآمدی شغلی مدیران نیز به طور غیر مستقیم با ضریب مسیر 0/96 و از طریق تعهد سازمانی کارکنان با رضایت مشتریان اداره کل ورزش و جوانان ارتباط معناداری دارد.
تأثیر بازخورد معلم (نوشتاری و کلامی)در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان دوره راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر بازخورد معلم (نوشتاری و کلامی) در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان بود. بدین منظور تعداد 66 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند.گروه ها عبارت بودند از گروه آزمایشی اول(دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کتبی دریافت می کردند) ، گروه آزمایشی دوم (دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کلامی دریافت می کردند) و گروه کنترل. ابزارهای پژوهش؛ پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکس، خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیم پنتریچ بودند. گروه های آزمایشی هر کدام به مدت 10 هفته بعد از ارزشیابی های تکوینی بر اساس مدل بازخورد اصلاحی باتلر و وین(1995) بازخورد دریافت کردند. در طی این دوره افراد گروه کنترل به روش سنّتی بازخورد دریافت کردند. یافته ها نشان داد که آموزش منجر به ارتقای بیش تر خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. بنابراین، روش های ارائه بازخورد، اثربخش و آموزش پذیر هستند و کارآمدی یادگیرندگان را در حوزه های انگیزشی و تحصیلی و بهره گیری بهتر از راهبردهای یادگیری خودتنظیم ارتقا می دهد.
نقش عوامل اجتماعی و روان شناختی در علاقه دانش آموزان به شرکت در المپیادهای علمی با تاکید بر سازه خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به دنبال بررسی عوامل اجتماعی و روان شناختی مؤثر بر علاقه مندی دانش آموزان به شرکت در المپیادهای علمی با تاکید بر سازه خودکارآمدی بوده است. به منظور بررسی این رابطه، از نظریات اکسل، باندرا، هیدی، رینینگر، چیو و یوربان استفاده شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از توزیع پرسشنامه در میان دانش آموزان شهرستان اسکو، در سال تحصیلی 90-1389 انجام شده است. نمونه گیری با روش طبقه بندی شده انجام گرفته و حجم نمونه 335 نفر بوده است. برای سنجش خودکارآمدی، علاقه مندی، و ویژگی های فردی و خانوادگی، پرسشنامه ای محقق ساخته به کار گرفته شد و داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری مختلف مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان نمره افراد در سازه خودکارآمدی، رشد علاقه را در دانش آموزان در سطح اطمینان 99/0 پیش بینی می کند (01/0p < ). متغیر ارزش گذاری، سرمایه فرهنگی، توجهات و حمایت های دریافتی و سوابق تحصیلی نیز پیش بینی کننده میزان خودکارآمدی هستند.