مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
اثربخشی آموزش
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی ریشه ای به درازای تاریخ بشر دارد. با این وجود توجه آکادمیک به مفاهیم این دانش سابقه چندانی ندارد. یکی از مسایل مطرح در این حوزه، جایگاه آموزش کارآفرینی و از جمله مسایل مطرح درباره این آموزش ها نحوه ارزیابی اثربخشی آن ها است. با وجود تحقیقات متنوعی که در حوزه مزبور انجام شده و الگوهای متنوعی که در این زمینه ارایه شده اند، هنوز یک اجماع جهانی در این باره حاصل نشده است. به همین دلیل تحقیق درباره آن هم چنان ادامه دارد. در این پژوهش پس از بیان تاریخچه و کلیات علم کارآفرینی، به بحث درباره برنامه های آموزشی به عنوان یکی از راه کارهای توسعه و ترویج کارآفرینی پرداخته شده و اهداف مطرح در آموزش آن و نحوه ارزیابی تاثیر برنامه آموزشی در مطابقت با اهداف مزبور مرور شده و در نهایت برنامه آموزش کارآفرینی وزارت کار و امور اجتماعی در قالب یک مطالعه موردی، از منظر تاثیر بر رفتارهای کارآفرینانه بررسی شده است.
بررسی تاثیر کاربست برنامه درسی مساله محور در آموزش تخصصی اپراتورهای تولید صنعت خودروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر ارزشیابی اثربخشی کاربست رویکرد نوین آموزشی در آموزش های صنعتی است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه آماری متشکل60 نفر از کارگران شرکت ایران خودرو خراسان بوده که بصورت تصافی انتخاب و به گروه های آزمایش و کنترل انتصاب تصادفی یافتند. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسش نامه جهت سنجش رضایت، نگرش و تغییر رفتار فراگیران و آزمون پیشرفت تحصیلی برای سنجش یادگیری بود. نتایج نشان داد که بکارگیری رویکرد برنامه درسی مساله محور در آموزش های صنعتی موجب افزایش اثربخشی دوره های آموزشی می شود (000/0p) و تغییر عملکرد شایسته تری (022/0>p) در قیاس با فراگیران گروه موضوع محور داشتند.
بررسی اثربخشی آموزش مؤلفه های یادگیری خودگردان مبتنی بر مدل پینتریچ، بر خودکارآمدی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مؤلفه های راهبردهای یادگیری خودگردان بر خودکارآمدی دانش آموزان پسر پایه سوم دبیرستان بوده است. جامعه آماری شامل تعداد 1093 دانش آموز پایه سوم دبیرستان بود که از این تعداد، 60 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده انتخاب، و به صورت تصادفی در سطوح مختلف متغیر مستقل (چهار سطح) و کنترل قرار داده شدند. به گروه یک راهبردهای شناختی، گروه دو راهبردهای فراشناختی، گروه سه راهبردهای انگیزشی و به گروه چهار راهبردهای مدیریت منابع آموزش داده شد. ابزار به کار رفته در پژوهش، آزمون خودکارآمدی شرر بوده است که به صورت پیش آزمون و پس آزمون بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که آموزش مؤلفه های راهبردهای یادگیری خودگردان بر خودکارآمدی مؤثر بوده و آن را افزایش داده است.
بررسی تأثیر اجرای دوره های آموزشی برعملکرد کارکنان سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر اجرای دوره های آموزشی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی در استان آذربایجان غربی طی سال های 1386-1388 است. برای این منظور پس از اعمال چند متغیر کنترل و بر اساس روش غربالگری نمونه ای 50 نفره از کارکنان شرکت کننده (161 نفر) از شش شعبه استان مورد مطالعه این پژوهش قرار گرفتند. بر اساس اهداف دوره های آموزشی تأثیر پنج دوره آموزشی روی شش شاخص عملکرد کارکنان بررسی شد. نتایج روش اندازه های تکراری و آزمون های چند متغیره، آزمون ماچولی و آزمون تحلیل واریانس نشان داد که اجرای دوره آموزشی نحوه محاسبه پرونده های مطالباتی تأثیر معناداری بر کاهش تعداد پرونده های ارجاعی به هیئت های بدوی نداشته است، اما تأثیر معناداری بر کاهش تعداد اصلاح بدهی های دستی پرونده های مطالباتی کارگاه ها داشته است. اجرای دوره آموزشی بخش نامه چهار جدید حقوقی، باعث افزایش ابلاغ های واقعی اوراق مطالباتی، اجرای دوره آموزشی نحوه شناسایی بیمه شدگان، باعث کاهش تعداد شماره بیمه های موقت بیمه شدگان، اجرای دوره آموزشی نحوه نام نویسی اولیه، باعث کاهش نقص اطلاعات هویتی بیمه شدگان و اجرای دوره آموزشی شناسایی کارگاه های جدید، باعث افزایش شناسایی تعداد کارگاه-های جدید شده است
مقایسه تأثیر سه شیوه آموزش الکترونیکی، ترکیبی و حضوری بر واکنش و یادگیری در آموزش صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات، تأثیر شگرفی بر فرصت های یاددهی- یادگیری در موقعیت های آموزشی گوناگون؛ از جمله صنعت داشته است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان اثربخشی رویکردهای آموزش الکترونیک و ترکیبی در آموزش های صنعتی بود. این پژوهش در مجموعه پژوهش های شبه آزمایشی قرار گرفته؛ در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل منابع انسانی شرکت هپکو اراک در دو سطح کارشناسی و مدیریتی بود. در سطح کارشناسی، 90 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به سه گروه گمارش تصادفی یافتند. در سطح مدیریتی به علت محدود بودن افراد، از سرشماری استفاده شد. برای اجرای پژوهش، در آغاز دوره آموزشی «حل مسأله» به سه شکل الکترونیکی، ترکیبی و حضوری طراحی و سپس بر روی کارشناسان گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل همین دوره آموزشی را به شکل حضوری گذراندند. برای طراحی هر سه دوره آموزشی، از مدل طراحی آموزشی گانیه و بریگز استفاده شد. به منظور ارزیابی اثربخشی، سه متغیر وابسته شامل: رضایت فراگیران، رضایت مدیران و یادگیری سنجش شد. ابزار اندازه گیری این متغیرها به ترتیب پرسشنامه، مصاحبه و آزمون بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در دو بخش کمّی و کیفی صورت گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان رضایت فراگیران از رویکرد یادگیری ترکیبی به طور معناداری بیش از دو گروه دیگر است(000/0>p). مدیران فراگیران حاضر در دوره نیز ابراز رضایت بیشتری از یادگیری ترکیبی در قیاس با دو رویکرد دیگر داشتند. در زمینه یادگیری هم نتایج نشان می دهد میزان یادگیری کارشناسانی که در دوره آموزشی ترکیبی حضور داشتند، بیشتر از سایر دوره هاست. (000/0>p).
اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعة آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1392-1391 در شهر اصفهان بود که از میان آنان تعداد 40 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، برگه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه خودکارآمدی شرر (1996) بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون و بعد از 4 ماه آزمون پیگیری اجرا شد. یافته ها با استفاده از نرم افزار 20 -SPSS و آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله مبنی بر آموزش تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 2/71% خودکارآمدی در مرحله پس آزمون و 6/70% این ویژگی در مرحله پیگیری شد (05/0P
بررسی اثربخشی روش دیوید مریل در آموزش ضمن خدمت معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در قالب یک طرح شبه آزمایشی به ارزشیابی اثربخشی ناشی از کاربست الگوی طراحی اصول اولیه ی آموزش از دیوید مریل در آموزش ضمن خدمت معلمان پرداخته است.جامعه یآماریپژوهششاملکلیهمعلمانشرکتکنندهدربرنامهآموزشیارزشیابیتوصیفیبودکهاز بین آن ها دوگروهازشرکت کنندگان به تعداد 75 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل دو پرسشنامه جهت سنجش نگرش و رضایت فراگیران و یک آزمون پیشرفت تحصیلی به منظور سنجش میزان یادگیری فراگیران بود. نتایج پژوهش نشان داد که به کارگیری الگوی طراحی اصول اولیه آموزش در آموزش ضمن خدمت معلمان موجب افزایش اثربخشی این دوره های آموزشی می شود. همچنین در خصوص مولفه های تشکیل دهنده اثربخشی، یعنی رضایت، نگرش و یادگیری، نتایج نشان دهنده ی این امر بود که فراگیران در گروه آموزش دیده بر اساس الگوی اصول اولیه آموزش رضایت بیشتر و نگرش مثبت تر نسبت به فراگیران گروه سنتی و موضوع محور داشتند ولی از لحاظ مولفه ی یادگیری تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
کاربست و ارزیابی اثربخشی مدل آندراگوژی نولز در برنامه های آموزش مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بهبود اثربخشی برنامه های آموزش و توسعه قابلیت های مدیران یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین دغدغه های سازمان هاست. این پژوهش با هدف کاربست و ارزیابی مدل آندراگوژی نولز در دوره های آموزش مدیران گروه های آموزشی دانشگاه فردوسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و از حیث هدف جزو پژوهش های کاربردی بود. جامعه آماری دوره های آموزشی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد در شش ماهه اول سال 1391 بودند؛ که شامل 11 دوره آموزشی بود؛ به طور تصادفی دوره رهبری در آموزش عالی انتخاب شد. مدیران به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ که تعداد مدیران هر گروه 25 نفر بود. اثربخشی دوره با دو متغیر رضایت و میزان یادگیری فراگیران مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رضایت فراگیران، پیش آزمون یادگیری، پس آزمون یادگیری و پرسشنامه خود ارزیابی بود. روایی همه ابزار ها از طریق روایی محتوایی محاسبه گردید. میزان پایایی پرسشنامه رضایت فراگیران با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۹۷/0، پایایی آزمون های یادگیری با استفاده از روش پایایی مصححان 88/0 و پایایی پرسشنامه خود ارزیابی با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ برابر ۸۹ /0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که کاربست مدل آندراگوژی نولز سبب افزایش اثربخشی دوره آموزش مدیران شده است. همچنین نتایج رضایت، یادگیری و خود ارزیابی فراگیران نشان داد که آن ها از دوره رضایت داشتند و یادگیری خود را در سطح مطلوب ارزیابی کردند.
کاوش و طراحی مدل اجرایی اثربخشی آموزش سازمانی: مطالعه ای مبتنی بر نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیت های روش پژوهش نظریه زمینه ای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکت کنندگان دوره های آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و سازمان جهانی گمرک، مدل اجرایی اثربخشی آموزش ارائه شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد کارکنان بر مبنای عوامل سازمانی مانند: ماهیت وظیفه ای سازمان، مسئولیت اجتماعی سازمان، پویایی سازمانی؛ عوامل شغلی مانند: حساسیت وظیفه، سطح تخصصی بودن وظیفه و سیالیت وظیفه در آموزش و توسعه حرفه ای مشارکت می کنند. مشارکت آن ها در آموزش و یادگیری حرفه ای از طریق: آمادگی فراگیر، انگیزه برای انتقال، ظرفیت فرد برای انتقال، خودکارآمدی عملکردی صورت می پذیرد. چگونگی تخصیص بودجه، حمایت مدیریت، اسناد بالا دستی آموزش، شایسته سالاری و چگونگی اجرای قوانین بستری خاص برای راهبردهای آموزش کارکنان و مدیران فراهم می آورند. همچنین راهبردهای ساختاری: انطباق ساختار با فرایند آموزش سازمانی، ایجاد مجتمع آموزش، ظرفیت سازی انسانی و توسعه ظرفیت؛ راهبردهای نیازسنجی؛ راهبردهای طراحی: تناسب محتوا، مکانیزم های انگیزشی آموزش، تقویم آموزشی، طرح انتقال؛ راهبردهای اجرا: زمان بندی آموزش، روش های بین فردی، آموزش بین المللی و مجازی (Clikc) و راهبردهای ارزشیابی: امتحان، تمرین، نگرش سنجی، تکالیف، سنجش عملکرد متأثر از شرایط مداخله گر سازمانی مانند: جایگاه سازمانی (تأثیرگذاری آموزش در سازمان)، عوامل ساختاری (موازی کاری، یادگیری سازمانی) و مسائل و مشکلات کارکنان (مسائل و مشکلات کاری، فردی، شرایط اقلیمی و رفتارهای سیاسی) هستند. یافته های پژوهش نشان داد راهبردهای اثربخشی آموزش در کنش و واکنش سازنده با عوامل زمینه ای و محیطی پیامدهای مثبت: بهبود کیفیت خدمات، افزایش منافع مالی و در نهایت شکل گیری یک گمرک یادگیرنده را به همراه خواهد داشت.
نرخ انتقال یادگیری: چارچوبی نوآورانه برای ارزشیابی اثربخش برنامه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش هایی که ادارات آموزش سازمان های تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخص هایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بوده اند. امروزه شاخص هایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت کارکنان از دوره ها، تعداد قبول شدگان در آزمون های حرفه ای، و امثالهم نمی تواند مدیران را اقناع کند که آموزش توانسته نقش تاثیرگذاری در سازمان ایفا کند. لذا این مقاله درصدد است تا بر مبنای مفهوم انتقال یادگیری، شاخص کیفی را به منظور اندازه گیری اثربخشی برنامه های آموزشی ارائه کند. این شاخص که نرخ انتقال یادگیری نام دارد با بکارگیری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب تعیین (از طریق محاسبه نمرات یادگیرندگان در اتمام دوره و نمرات ارزیابی پیگیری عملکرد یادگیرندگان طی دوره زمانی 3 تا 6 ماه پس از دوره) قابل استخراج است (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی ساده نام گرفته است). همچنین در صورتی که بخواهیم علاوه بر یادگیری حاصل از دوره، نقش سایر متغیرها در بهبود عملکرد را محاسبه کنیم، می توان با بکارگیری رگرسیون چندگانه، تصویر بهتری به دست آورد (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی خوشه ای نام گرفته است). مهم ترین مزیت شاخص پیشنهادی این است که تحت تأثیر عوامل کمّی نظیر افزایش تعداد دوره ها، نفر/ ساعت و امثالهم قرار نگرفته و صرفاً بهبود شرایط کیفی دوره (مدرس، محتوی، شرایط یادگیری، و امثالهم) و محیط کار می تواند موجب افزایش نرخ مذکور شود.
اثربخشی آموزش های رشته فرماندهی و مدیریت انتظامی دانشگاه علوم انتظامی امین (مورد مطالعه: دانش آموختگان دوره 22 دانشکده فرماندهی و ستاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
117 - 134
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برای دستیابی به نیروی انسانی توانمند ارائه آموزش مناسب، مداوم و کاربردی، اساسی ترین ابزار تلقی شده و فقط یک نظام جامع می تواند پاسخگو باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی آموزشی های دوره 22 رشته فرماندهی و مدیریت انتظامی در دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه علوم انتظامی امین است.
روش: این پژوهش از لحاظ ماهیت و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی و از نظر هدف کاربردی و براساس مدل ارزشیابی «کرک پاتریک» برای دانش آموختگان دوره 22 دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه علوم انتظامی به تعداد 89 نفر دانش آموخته و همچنین روسا و فرماندهان مستقیم آنها شامل 85 نفر، انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات پرسشنامه، در دو بخش عمده، پرسش های عمومی (جمعیت شناختی) و پرسش های تخصصی حاوی 56 پرسش با پاسخ های طیف 5 گزینه ای لیکرت، استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای فراگیران و فرماندهان به ترتیب برابر با 831/0 و 901/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های استنباطی نظیر آزمون تی استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان دهنده معناداری اثربخشی از منظر فراگیران و فرماندهان در تمامی اهداف کلی و تخصصی آموزش و همچنین معناداری اثربخشی در یادگیری و رفتار دانش آموختگان دارد.
نتایج: به طور میانگین، از نظر فرماندهان و فراگیران، دوره مورد نظر در تمامی اهداف کلی به جز «فعالیت های فرهنگی و فوق برنامه»، اثربخشی بالاتر از 80 درصد داشته است. همچنین میانگین نظر فرماندهان و فراگیران در اهداف تخصصی به جز «تحلیل پدیده های امنیتی و مدیریت آنها» اثربخشی بالاتر از 80 درصد بوده است. میانگین اثربخشی دروس ارائه شده بر میزان یادگیری فراگیران از نظر هر دو گروه در تمامی دروس دوره به جز «سمینار تحلیل پدیده های امنیتی»، بیش از 70 درصد بوده، که بیشترین اثربخشی در درس های «مدیریت منابع» و «رزمایش» با 90 درصد است.
تاثیر آموزش کارآفرینی بر هوشیاری کارآفرینانه با نقش میانجی اثربخشی آموزش و آگاهی اقتصادی
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
41 - 21
حوزه های تخصصی:
آموزش کارآفرینی نقش بی بدیلی در ترویج کارآفرینی در فضای کسب و کار اقتصادی دارد و هوشیاری کارآفرینانه و اثربخشی آموزش نیز به عنوان مفاهیم اساسی در تئوری فرصت گرایی کارآفرینی مطرح می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر هوشیاری کارآفرینانه با نقش میانجی اثربخشی آموزش و آگاهی اقتصادی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را 104 نفر از دانشجویان کارشناسی آموزش ابتدایی تشکیل می دهد که در دوره آموزشی آنلاین کارآفرینی شرکت نمودند. نمونه گیری از طریق روش تصادفی ساده انجام و با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 84 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بوده که پایایی و روایی آن بررسی و تایید شده است. برای بررسی فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که آموزش مبخث کارآفرینی به دانشجویان میتواند به آنها در هوشیار بودن در حوزه کارآفرینی و داشتن شم اقتصادی کمک کند و به نوعی نشان از اثربخش بودن این نوع آموزش را نشان می دهد.
طراحی و اعتباریابی مدل تحقق صدای دانش آموز بر اساس ادراک مدیران (با رویکرد آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدای دانش آموز استراتژی برای توسعه ی دلبستگی، تعلق خاطر و غلبه بر سکوت دانش آموزان است. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل تحقق صدای دانش آموز ابر اساس ادراک مدیران در مدارس ابتدایی به شیوه ی پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی 20 مدیر نمونه با سابقه ی مدیریت بالاتر از 15 سال در مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر قم، به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری و به روش تحلیل محتوای استقرایی با کدگذاری در سه سطح باز، محوری و گزینشی بررسی شدند که روایی صوری و محتوایی آن را 4 نفر از اساتید تایید کردند و برای پایایی، روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد. درباره مولفه های صدای دانش آموز، در نهایت 5 مقوله اصلی شامل مدیریت بر مبنای ارزش، بصیرت، رهبری توزیعی، مدیریت عالی و مدیریت میانی با 31 کد باز و 7 کد گزینشی به دست آمد. بخش کمی نیز شامل 160 مدیر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته صدای دانش آموز با 31 گویه و با روایی همگرای بالای 50/0 و پایایی ترکیبی 90/0، جمع آوری شد. در اعتبارسنجی مدل، تحلیل داده های کمی با روش تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم با استفاده از نرم افزار Smart- PLS، نشان دهنده ی دقت لازم گویه ها برای اندازه گیری مقوله هاست. در نهایت می توان گفت تمرکز بیشتر بر شنیدن صدای دانش آموز به عنوان یک کاتالیزور برای تغییر در مدارس و برای بهبود مدیریت مدرسه، عمل می کند.
طراحی و سنجش تاثیر محیط های یادگیری سازنده گرا بر رضایت، نگرش و یادگیری در آموزش عالی (مورد درس روابط انسانی در سازمان های آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی طراحی محیط های یادگیری سازنده گرا در آموزش دانشگاهی انجام گردید. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه آماری دانشجویان دوره کارشناسی رشته مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه مازندران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 90-89 درس روابط انسانی در سازمان های آموزشی را انتخاب نموده بودند. تعداد این دانشجویان 59 نفر بود که بصورت تصادفی به گروه های آزمایش وکنترل انتساب تصادفی یافتند. جهت اجرای پژوهش، بخش مربوط به مباحث رهبری از درس انتخاب گردید و بر اساس مدل طراحی محیط های یادگیری سازنده گرای دیوید جانسن، طراحی و سپس بر روی دانشجویان گروه آزمایش اجرا گردید. همین مطالب درس برای دانشجویان گروه گواه در محیط یادگیری سنتی به اجرا درآمد. جهت ارزیابی اثربخشی دوره حاضر، سه متغیر وابسته رضایت، نگرش و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پس از اجرای مداخله اندازه گیری شد و با دانشجویان گروه گواه مورد مقایسه قرار گرفت. ابزارهای پ ژوهش شامل دو پرسشنامه جهت سنجش رضایت، نگرش و آزمون برای سنجش پیشرفت تحصیلی بود. نتایج نشانگر آن است که طراحی محیط یادگیری سازنده گرا در آموزش های دانشگاهی موجب افزایش رضایت دانشجویان (000/0<p)، نگرش مثبت تر آنها (000/0<p) و کسب نتایج بهتر در پیشرفت تحصیلی (020/0>p) ودر مجموع موجب افزایش اثربخشی کلی آموزش دانشگاهی می شود.
ارزیابی اثربخشی ادوار آموزشی فرماندهی انتظامی استان سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
115 - 136
حوزه های تخصصی:
دنیای صنعتی امروز که عصر تکنولوژی نامیده می شود با پدید آمدن و گسترش تکنولوژی، وسایلی مانند ماهواره، اینترنت، موبایل و بازی های رایانه ای، زندگی افراد و جوامع مختلف را با چالش های فراوانی روبه رو کرده است. گسترش تکنولوژی ارتباطی از جمله ماهواره، مرزهای فرهنگی، اجتماعی و حتی جغرافیایی کشورها را دستخوش تغییرات کرده به نحوی که بسیاری از کارشناسان علوم اجتماعی و بسیاری از روان شناسان معتقدند گستردگی این وسایل به خصوص ماهواره به عنوان ابررسانه جمعی در بین جوامع مختلف می تواند یک وسیله ارتباطی مخرب فرهنگی در جوامع امروزی به حساب آید. از آنجایی که استان سمنان به دلایل مهاجر پذیری، گسترش شهر نشینی، گذر از جامعه سنتی به صنعتی و ... با افزایش قابل ملاحظه ای از انواع جرایم به خصوص استفاده از ماهواره مواجه می باشد و در این میان الگوها، نگرش ها و گرایش های اجتماعی و فرهنگی آن نیز دستخوش تغییر و تحول خواهد شد. به طوری که بسیار احتمال دارد خانواده های سمنانی در معرض این تغییرات، تهدیدات و آسیب های اجتماعی قرار گیرند و این امر حتی فروپاشی خانواده ها را به دنبال داشته باشد.این پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته و با پایایی و روایی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در محدوده مکانی استان سمنان و در سال 1390 انجام شده است.
تأثیر محیط یادگیری ترکیبی بر رضایت و یادگیری کارشناسان بخش صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
63 - 80
حوزه های تخصصی:
با اشاعه ی فناوری اطلاعات در جوامع، یادگیری الکترونیکی نیز به عنوان یک راهبرد آموزشی مورد توجه قرار گرفته و در این میان رویکرد یادگیری ترکیبی (تلفیق آموزش الکترونیکی و حضوری) بسیار مورد توجه بوده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی میزان اثربخشی رویکرد یادگیری ترکیبی در آموزش های صنعتی بود. این پژوهش در مجموعه تحقیقات آزمایشی قرار گرفته و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه ی آماری شامل منابع انسانی شرکت هپکو اراک در سطح کارشناسی بود که به کمک روش نمونه گیری طبقه ای 60 نفر انتخاب و به گروه های آزمایش و کنترل گمارش تصادفی یافتند. جهت اجرای پژوهش، ابتدا دوره ی آموزشی "حل مسأله" با به کارگیری مدل طراحی آموزشی گانیه و بریگز به دو صورت ترکیبی و حضوری طراحی و سپس بر روی کارشناسان گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. به منظور ارزیابی اثربخشی، دو متغیر وابسته رضایت فراگیران و یادگیری مورد سنجش قرار گرفت. ابزار اندازه گیری این متغیرها پرسشنامه و آزمون بود. نتایج پژوهش بیانگر آن است میزان رضایت فراگیران در محیط یادگیری ترکیبی به طور معناداری بیش از محیط یادگیری سنتی است (000/0>p). در متغیر یادگیری، نتایج نشان می دهد میزان یادگیری کارشناسانی که در دوره ی آموزشی ترکیبی حضور داشتند، بیش تر از فراگیران گروه سنتی است. (000/0>p). به طور کلی نتایج حاکی از موفقیت رویکرد یادگیری ترکیبی در افزایش اثربخشی آموزش کارشناسان بخش صنعت می باشد.
آموزش اخلاق حرفه ای معلم با تاکید بر حقوق و تکالیف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان؛ اثربخشی، چالش ها و راهکارها
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
105 - 123
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش اخلاق حرفه ای در دانشگاه فرهنگیان و کاوش چالش ها و راهکارهای آن انجام گرفته است. به این منظور، از روش پژوهش ترکیبی استفاده شده است. در بخش کمّی از طرح تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون وگروه کنترل بهره گرفته شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کرمان در نیمسال دوم تحصیلی 1400-1399 بود. 1 کلاس از دانشجویان رشته آموزش ابتدایی ورودی مهر 1398 که درس اخلاق حرفه ای معلم را اخذ کرده بودند به عنوان گروه آزمایش و 1 کلاس از دانشجویان همین رشته و ورودی که این درس را اخذ نکرده بودند، به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اخلاق حرفه ای قاسم زاده (1393) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آمار توصیفی، تحلیل کوواریانس تک متغیره و توسط نرم افزار SPSS22 انجام شد. در بخش کیفی، از تحلیل مضمونی براون و کلارک (2006) استفاده شد. نتایج بخش کمّی نشان داد که آموزش اخلاق حرفه ای معلم به طور معنی داری موجب افزایش اخلاق حرفه ای دانشجومعلمان می شود (001/0> P)؛ اما همچنان با حد مطلوب فاصله دارد. در بخش کیفی، چالشهای این برنامه شامل چالش های میدان اندیشه (کم رنگ شدن اخلاق در جامعه؛ بی-توجهی به قدر و منزلت معلمی) و چالش های میدان عمل (تعارض میان آموخته ها و میدان عمل؛ مشکلات برنامه درسی) واکاوی شد. همچنین، راهکارهای ارتقا آموزش اخلاق در دو سطح دانشگاه (سیاست های جذب دانشجو؛ سیاست های انتخاب استاد؛ توانمندسازی مداوم) و کلاس درس (انتخاب محتوای مناسب؛ استفاده از روشهای تدریس مناسب) شناسایی گردید.
آسیب شناسی اثربخشی دوره های مقدماتی رسته ای نهاجا از دیدگاه دانشجویان و فرماندهان یگان های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴
1 - 22
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف آسیب شناسی دوره های مقدماتی رسته ای از دیدگاه دانشجویان و فرماندهان یگان های اجرایی انجام شده است. پژوهش حاضر بر مبنای دستاوردهای تحقیق از نوع کاربردی بوده و بر مبنای اهداف تحقیق از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دوره مقدماتی رسته ای دانشگاه هوایی شهید ستاری و فرماندهان یگان های صفی مستقر در تهران می باشند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی هدف مند (قضاوتی)، تعداد 100 نفر (از هر طبقه 50 نفر) انتخاب گردیدند. داده های لازم با استفاده از ابزار پرسش نامه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آمار استنباطی (کولموگورف – اسمیرنوف و میانگین یک جامعه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند؛ نتایج تحقیق نشان داد که دوره مقدماتی رسته ای دانشگاه هوایی شهید ستاری، در هر سه حوزه رضایت فراگیران، تغییرات رفتاری و نتایج کلیدی دچار آسیب می باشد و در حوزه یادگیری به دلیل قبولی اکثر دانشجویان در آزمون های پایان دوره، آسیبی مشاهده نگردید.