مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
خودکارآمدی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، تعیین سهم هر یک از متغیرهای سرسختی روان شناختی، خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت در پیش بینی نگرش به کامپیوتر در دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شهرکرد بود. نوع تحقیق، همبستگی از نوع پیش بینی بود. جامعه آماری، شامل تمام دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شهرکرد در نیمسال اول سال تحصیلی 92-1391 بود. نمونه پژوهش عبارت بود از 100 نفر از جامعه آماری که به شیوه تصادفی طبقه ای (بر حسب رشته تحصیلی)، از 10 رشته این دانشگاه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از مقیاس نگرش به کامپیوتر (CAS)، پرسش نامه سرسختی اهواز (AHI)، مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE) و پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که سرسختی روان شناختی به طور معناداری نگرش به کامپیوتر دانشجویان را پیش بینی می کند (000/0 =P) و افزودن متغیر خودکارآمدی به متغیر سرسختی روان شناختی، قدرت پیش بینی نگرش به کامپیوتر دانشجویان را افزایش می دهد (000/0 = P)، اما، اضافه شدن متغیر انگیزش پیشرفت به معادله باعث افزایش معنادار قدرت پیش بینی نگرش به کامپیوتر در دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شهرکرد نمی شود. نتیجه این که از جمله راه های بهبود نگرش دانشجویان به کامپیوتر، تقویت سرسختی روان شناختی و خودکارآمدی در آنها است.
رابطه ""اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری"" با ""خودکارآمدی"" دانشجویان؛ دانشگاه فرهنگیان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مفهوم درگیری تحصیلی، از جمله مفاهیمی است که توسط پژوهشگران مختلف در حوزه تعلیم و تربیت به کار برده شده است و پژوهش های اخیر از آن با واژه اشتیاق یادگیری یاد می کنند. پژوهش ها نشان داده اند خودکارآمدی با مولفه های اشتیاق یادگیری مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری با خودکارآمدی دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در سال 1391 در اصفهان انجام شد. جامعه پژوهش را 138 نفر دانشجوی نیم سال آخر دوره کارشناسی مرکز آموزش عالی شهید رجایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان تشکیل دادند که همگی آنها به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (MSLQ) متشکل از خرده مقیاس های خودکارآمدی، ارزش های درون زاد، اضطراب امتحان، راهبردهای شناختی و یادگیری خودتنظیم بود. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری و همزمان و تحلیل واریانس یک راهه انجام شد.
یافته ها: رابطه اشتیاق عاطفی و شناختی با مولفه خودکارآمدی براساس رشته تحصیلی دانشجویان، معنی دار نبود (001/0 p> ). بین اشتیاق عاطفی و اشتیاق شناختی با خودکارآمدی، رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت (001/0 p< ). همچنین اشتیاق عاطفی نسبت به اشتیاق شناختی، پیش بینی کننده قوی تری برای خودکارآمدی بود.
نتیجه گیری: بین اشتیاق عاطفی و شناختی یادگیری با خودکارآمدی دانشجو- معلمان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد ؛ بدین معنی که با افزایش اشتیاق عاطفی و شناختی، خودکارآمدی افزایش می یابد. همچنین اشتیاق عاطفی یادگیری از قدرت پیش بینی بیشتری برای خودکارآمدی برخوردار است.
ارتباط استرس آموزش بالینی با استرس رویدادهای زندگی، خودکارآمدی، حمایت اجتماعی، روش های مقابله با استرس و عملکرد تحصیلی در دانشجویان مامایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: دانشجویان از ارکان اصلی موثر بر کیفیت آموزش هستند. بررسی استرس آموزش بالینی، بدون درنظرگرفتن استرس های قبلی و سایر متغیرهای موثر بر چگونگی مقابله با استرس، ناقص خواهد بود. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط استرس آموزش بالینی با استرس رویدادهای زندگی، خودکارآمدی، حمایت اجتماعی، روش های مقابله با استرس و عملکرد تحصیلی دانشجویان مامایی انجام گرفت.
روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی روی 155 دانشجوی مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون در دو سال متوالی 1390 و 1391 انجام شد. ابزار پژوهش، براساس پرسش نامه استرس آموزش بالینی اخوان اکبری، خودکارآمدی عمومی شرر، حمایت اجتماعی ساراسون، مقابله با استرس اندلر و پارکر و استرس رویدادهای زندگی هولمز و راهه تهیه شد. نمره آزمون جامع و تفاوت میان معدل دیپلم و لیسانس، معیار عملکرد بالینی و تحصیلی بود. داده ها توسط نرم افزار 20 SPSS و با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون T مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمره استرس آموزش بالینی دانشجویان در حد متوسط بود. استرس آموزش بالینی با استرس رویدادهای زندگی، مقابله با استرس و زیرگروه های مقابله اجتنابی و هیجانی همبستگی مثبت و معنی دار داشت. همبستگی بین حیطه تجارب بالینی با عملکرد تحصیلی و عملکرد بالینی مثبت و معنی دار بود.
نتیجه گیری: خودکارآمدی خوب دانشجویان، دسترسی آنها به حمایت اجتماعی مناسب با بیشترین رضایت از آن و استفاده بیشتر آنها از روش مقابله ای حل مساله موجب شده دانشجویان با وجود سابقه استرسی نسبتاً بالا، استرس آموزش بالینی را در حد متوسط درک کنند، به طوری که این استرس عملکرد بالینی و تحصیلی آنها را تغییر نداده است.
رابطه باورهای هوشی و اهداف پیشرفت با خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین باورهای هوشی، اهداف پیشرفت (رویکردی – عملکردی و تبحری) و خودکارآمدی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. برای این منظور از بین جامعه دانشجویان کارشناسی دانشگاه پیام نور شهرستان تربت حیدریه (تعداد 4000 دانشجو)، تعداد 400 دانشجو در رشته های علوم پایه و علوم انسانی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل سه پرسش نامه باورهای هوشی دوپیرات و مارین، خرده مقیاس اهداف پیشرفت میدلتون و میگلی و پرسش نامه باورهای خودکارآمدی شوارزر و جروسالم بود. در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ برای باورهای هوشی ذاتی، باور هوشی افزایشی، اهداف تبحری، اهداف رویکردی، عملکردی و خودکارآمدی به ترتیب برابر بود با 95/0، 97/0، 92/0، 70/0 و 93/0.
داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اثر عِلّی مستقیم باورهای هوشی ذاتی روی اهداف پیشرفت عملکردی مثبت (12/3=t و 15/0-B=) و بر روی خودکارآمدی منفی (18/8-t= و 39/0-B=) و اثر عِلّی اهداف پیشرفت رویکردی -عملکردی روی خودکارآمدی منفی (51/0-t= و02/0-B=) است. همچنین اثر عِلّی مستقیم باورهای هوشی افزایشی روی اهداف پیشرفت تبحری (67/8 t=و40/0B=) و خودکارآمدی مثبت (84/7t= و 38/0 (B=و اثر عِلّی اهداف پیشرفت تبحری روی خودکارآمدی (68/3 t=و 18/0B=) مثبت می باشد. حدود 15/0 از واریانس خودکارآمدی توسط باور هوشی ذاتی و اهداف عملکردی و 23/0 از واریانس آن توسط باورهای هوشی افزایشی و اهداف تبحری تبیین شده است. در کل نتایج نشان داد که باورهای هوشی افزایشی اثر مثبتی روی خودکارآمدی از طریق نقش واسطه ای اهداف پیشرفت تبحری دارد.
تعیین عوامل پیش بینی کننده خودکارآمدی شغلی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین عوامل پیش بینی کننده خودکارآمدی شغلی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران بود. جامعه آماری تحقیق 150 نفر از مدیران هیئت های ورزشی استان تهران بود که بر اساس جدول مورگان 108 نفر به طور تصادفی برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. به منظور دست یابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر استفاده شد که روایی آن به تایید متخصصین رسید و پایایی آن در یک مطالعه مقدماتی با 30 نفر آزمودنی و با آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مانند کلموگروف اسمیرنف، رگرسیون چند متغیره، آزمون ت استودنت تک نمونه ای و مستقل، آنوا و توکی با کمک نرم افزار اس، پی، اس، اس بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین خودکارآمدی شغلی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران و سن، جنسیت، وضعیت تاهل، سابقه مدیریت و سطح مدیریت ارتباط معناداری وجود ندارد. اما بین خودکارآمدی شغلی و سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، مدیریت در رشته ورزشی تخصصی، وضعیت استخدام، سابقه ورزشی و سابقه قهرمانی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران ارتباط معناداری وجود دارد. به طور کلی میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، مدیریت در رشته ورزشی تخصصی، وضعیت استخدام، سابقه ورزشی و سابقه قهرمانی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران عوامل پیش بینی کننده خودکارآمدی شغلی مدیران هیئت های ورزشی استان تهران می باشند.
اثربخشی آموزش گروهی مهارت های تحصیلی بر خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مهارت های تحصیلی بر خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود. در این پژوهش از روش آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان های شهرستان خمینی شهر در سال تحصیلی 91-90 بود. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و به این شکل بود که با روش تصادفی از بین مناطق موجود، یک منطقه و از بین دبیرستان های آن منطقه نیز یک دبیرستان انتخاب شد و پس از اجرای پیش آزمون خودکارآمدی شرر و انگیزش پیشرفت هرمنس بر روی دانش آموزان سال اول آن دبیرستان، تعداد 20 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های تحصیلی قرار گرفت، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات آموزش، مجدداً در هر دو گروه پس آزمون ها به اجرا در آمد و داده های حاصل با روش کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مهارت های تحصیلی در افزایش خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است (001/0P<). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های تحصیلی، خودکارآمدی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان را بهبود می بخشد.
تحلیل روابط بین امید، خودکارآمدی، انگیزش و تنشگرها با سازگاری تحصیلی در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تحلیل روابط بین خودکارآمدی، انگیزش، امید و تنشگرها با سازگاری تحصیلی در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه ارومیه انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دوره روزانه مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ارومیه بودند (900 نفر) که با استناد به جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 220 نفر از این افراد به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها 5 پرسشنامه استاندارد شامل پرسشنامه امید (اسنایدر، 1991)؛ خودکارآمدی تحصیلی (مورگان و جینکز، 1999)؛ انگیزش تحصیلی (هارتر، 1981)؛ تنشگر تحصیلی (گادزلا و بالوگلو، 2001) و سازگاری تحصیلی (بیکر و سیریاک، 1986) بودند که روایی آن ها با استناد به دیدگاه های صاحب نظران و پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که خودکارآمدی، انگیزش، امید، تنشگرهای تحصیلی و سازگاری تحصیلی، روابط معناداری با یکدیگر دارند. در ادامه نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هر یک از متغیرهای خودکارآمدی، انگیزش، امید و تنشگرهای تحصیلی به تنهایی تأثیر معنا داری بر سازگاری تحصیلی دارند. نهایتاً نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان داد که امید تحصیلی و تنشگرهای تحصیلی می توانند در افزایش ارتباط خودکارآمدی تحصیلی و سازگاری تحصیلی نقش میانجی را ایفا کنند، اما نقش میانجی آن ها در ارتباط بین انگیزش و سازگاری تحصیلی تأیید نشد.
رابطه بین باورهای خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز ازجو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان ومقایسه آن در دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مدارس تیزهوشان وعادی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه
بین خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری
دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه و مقایسه آن در دانش آموزان مدارس تیزهوشان و
عادی شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش
شامل دو گروه معلمان و دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مدارس تیزهوشان و عادی
شهر تهران در سال تحصیلی سال 91 -1390 بود. در مدارس تیزهوشان با استفاده از روش
تمام شمار کل معلمان پایه اول متوسطه 5 مدرسه را (که شامل 70 نفر بودند) انتخاب شدند
و از بین همین مناطق همین تعداد مدرسه
عادی به روش نمونه گیریچندمرحله ای انتخاب و 70 نفر معلم انتخاب شدند. سپس در کلاس
این معلمان به تفکیک 4 دانش آموز انتخاب شدند. به طور کلی نمونه شامل 140 معلم و
560 دانش آموزبود. برای جمع آوریداده ها از پرسشنامه خود کارآمدی معلم تشانن-
موران و وولفولک (2001)، پرسشنامه در این
کلاس چه می گذرد فراسر، فیشر و مک روبی (1996)و پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری
پینتریچ و دی گروت (1990) استفاده گردید. تحلیل یافته های پژوهش که با روش های
آماری رگرسیون چندگانه انجام گرفت نشان داد بین خودکارآمدی معلم و ادراک دانش آموز
از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان
مدارس تیزهوشان رابطه مثبت و معنادار وجود داشت، همچنین رابطه مثبت و معنادار بین
خودکارآمدی معلم و ادراک از جو کلاس با راهبردهای خودتنظیمی دانش آموزان عادی نشان
داده شد. از طرفی نتایج نشان داد که بین این دو گروه در زمینه این رابطه تفاوت
وجود دارد
رابطه علّی توانمندسازی روان شناختی و قابلیت فن آوری اطلاعات مدیران مدارس متوسطه شهر اصفهان با میانجی گری خودکارآمدی عمومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه علی توانمندسازی روان شناختی و قابلیت فن آوری اطلاعات با میانجی گری خودکارآمدی مدیران مدارس دخترانه متوسطه شهر اصفهان بوده که با روش پژوهش همبستگی انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه مدیران مدارس دخترانه متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-1392 به تعداد 250 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 152 نفر برآورد گردید و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب ناحیه بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه های توانمند سازی روان شناختی اسپریتزر، خودکارآمدی شوارتز و جروسالم، و قابلیت فن آوری اطلاعات بود. روایی صوری پرسش نامه ها مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. پایایی بر اساس آلفای کرونباخ برای پرسش نامه توانمند سازی 85/0، برای پرسش نامه خودکارآمدی 0/80 و برای پرسش نامه قابلیت فن آوری اطلاعات 0/82 برآورد گردید. داده ها با نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS نسخه 18 در سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با آزمون های رگرسیون چند گانه، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین توانمند سازی روان شناختی با قابلیت فن آوری اطلاعات مدیران رابطه مثبت معنادار وجود دارد. هم چنین، بین خودکارآمدی مدیران با قابلیت فن آوری اطلاعات رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بعد معنی دار بودن توانمند سازی روان شناختی بهترین پیش بینی کننده قابلیت فن آوری اطلاعات مدیران بود. نتایج حاصل از معادلات ساختاری نشان داد توانمندسازی روان شناختی از طریق خودکارآمدی عمومی بر قابلیت های فن آوری مدیران تأثیرگذار است.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی در کاهش تعارض والد - همجنس دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی در کاهش تعارض والد- نوجوان
دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی بود.
این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بر روی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر کرمانشاه انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت تأثیر برنامه مداخله ای مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی قرار گرفتند و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. با استفاده از پرسشنامه های نگرش فرزند نسبت به مادر، داده های هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری شد و با روش های آماری تحلیل کواریانس و t همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته های پژوهش نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی، تعارض والد- نوجوان دانش آموزان (000/0>P و 951/20=F) را کاهش می دهد. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که نشان می دهد مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی می تواند تعارض والد- نوجوان دانش آموزان دختر را کاهش دهد. همچنین نتایج حاصل از آزمون t همبسته در مرحله پیگیری نشان داد که اثر مداخلات اعمال شده پایدار است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکار آمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر یاسوج تشکیل دادند که 30 نفر از این زنان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب گردیدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه خودکارآمدی شرر استفاده شد. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، آموزش تنظیم هیجان بر روی گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از داده ها نشان داد، آموزش تنظیم هیجان با کنترل اثر پیش آزمون، می تواند باعث افزایش شادکامی و خودکارآمدی زنان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شود. برخورداری از مهارت تنظیم هیجان می تواند افراد را در موقعیت های هیجانی کنترل و هدایت نموده و منجر به عملکرد بهتر آنها در این موقعیت ها شود. افرادی که مجهز به تنظیم هیجان هستند شادی بیش تری را تجربه می کنند و به دلیل توانایی کنترل موقعیت ها، کارآمدتر می باشند.
مقایسه ی ادراک درد، راهبردهای مقابله با درد و خودکارآمدی درد در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درد، تجربه ی حسی ناخوش آیندی است که در برابر آسیب جسمی واقعی یا بالقوه به وجود می آید. ورزش، یکی از عوامل تاثیرگذار بر درد است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی ادراک شدت درد، راهبردهای مقابله با درد و خودکارآمدی درد در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار است.
روش کار: اینمطالعه به روش علی–مقایسه ای بر روی 60 نفر زن ورزشکار حرفه ای و 60 نفر زن غیر ورزشکار از دانشجویان سال تحصیلی 93-1392، دانشگاه شیراز صورت گرفته که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسش نامه ی درد مک گیل، خودکارآمدی درد و راهبردهای مقابله با درد بوده اند. داده ها از طریق آمار توصیفی، آزمون لوین و تحلیل واریانس چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که زنان ورزشکار نسبت به زنان غیر ورزشکار ادراک درد پایین تر (003/0=P) و خودکارآمدی درد بالاتری (001/0P<) دارند. به علاوه این زنان از راهبردهای مقابله ی توجه برگردانی، تفسیر مجدد از درد، نادیده انگاشتن، امیدواری یا دعا، گفتگو با خود و افزایش فعالیت به میزان بیشتری (001/0P<) استفاده می کنند. این در حالی است که زنان ورزشکار کمتر از زنان غیر ورزشکار به فاجعه آفرینی درد (003/0=P) می پردازند.
نتیجه گیری: بنا بر نتایجاین پژوهش، ورزش بر تجربه ی ادراک درد، خودکارآمدی درد و استفاده از راهبردهای مقابله با درد در زنان، موثر است.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای سبک های والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با و بدون نشانه های اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی از شایع ترین مشکلات در بین کودکان می باشد که می تواند به مشکلات کارکردی منجر شود. اکثر مطالعات نشانگر همپوشی بالای اختلالات اضطرابی کودک و خانواده وی بوده اند. هدف مطالعه ی حاضر، مقایسه ی بین سبک های والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران کودکان مضطرب و غیر مضطرب بوده است.
روش کار: در این تحقیق علی-مقایسه ای در سال 1392 110کودک (55 کودک مبتلا به اضطراب و 55 کودک غیر مبتلا به اضطراب) به همراه مادران شان شرکت کردند. کودکان مضطرب از طریق نمونه گیری در دسترس و کودکان غیر مضطرب بر اساس همتاسازی متغیرهای جمعیت شناختی با گروه مضطرب از مدارس ابتدایی شهر مشهد انتخاب شدند. مادران کودکان، پرسش نامه های سبک های والدگری، خودکارآمدی والدگری و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل نمودند. مقایسه ی نتایج دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تعارض و سردرگمی مادران کودکان مضطرب به طور معنی داری بالاتر از تعارض و سردرگمی مادران گروه شاهد (001/0P<) و پاسخ دهی، دسترسی و حساسیت مادران کودکان مضطرب به شکل معنی داری پایین تر از مادران کودکان گروه شاهد (001/0P<) است. هم چنین مادران کودکان مضطرب سطوح پایین تر خودکارآمدی والدینی را در مقایسه با مادران کودکان غیر مضطرب نشان دادند (001/0P<).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر ارتباط اضطراب کودکان با برخی از عوامل والدگری مثل سبک های والدگری و خودکارآامدی والدگری بوده است. بنابر این شایسته است در ارزیابی و درمان کودکان مضطرب و هم چنین پیشگیری به برخی از عوامل والدینی توجه شود.
تبیین راهبردهای مدیریت قلدری بر اساس خودکارآمدی معلمان: نقش میانجی گرایانه باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس پیشینه موجود، عواملی نظیر: باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری می توانند در تبیین و پیش بینی مدیریت قلدری از طریق خودکارآمدی ادراک شده معلمان نقش مهمی ایفا کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد بررسی اثر خودکارآمدی ادراک شده معلمان در مدیریت قلدری با درنظرگرفتن نقش واسطه ای باورها و نگرش های معلمان درباره قلدری، با استفاده از تحلیل مسیر بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به شیوه تحلیل مسیر انجام گرفت. 207 نفر (70 نفر مرد و 137 نفر زن) از معلمان ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی معلمان، رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس استفاده شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم خودکارآمدی بر باورهای هنجاری (15/0) و اثر مستقیم باورهای هنجاری (29/0) و اجتنابی (19/0) بر راهبردهای مدیریت قلدری مثبت و معنی دار بود (05/0 p<)؛ ولی اثر مستقیم خودکارآمدی بر راهبردهای مدیریت قلدری (14/0-) معنی دار نبود. از سوی دیگر، خودکارآمدی ادراک شده معلمان با در نظر گرفتن نقش میانجی گرایانه باورها و نگرش های آنان، در مجموع 16 درصد از تغییرات راهبردهای مدیریت قلدری را تبیین کرد، بنابراین، مدل آزمون شده برازش خوبی با مدل نظری پژوهش داشت. با توجه به نتایج حاضر، لازم است به منظور طراحی موفقیت آمیز برنامه های ضدقلدری معلم محور، علاوه بر کارآمدی معلمان در مدیریت قلدری، باورها و نگرش های آنان نیز مدّنظر قرار گیرند.
نقش متغیرهای کارایی خانواده، حرمت خود، خودکارآمدی و شخصیت در پیش بینی انگیزش پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش متغیرهای کارایی خانواده، حرمت خود، خودکارآمدی و شخصیت در انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره متوسطه شهر سمنان در سال تحصیلی 1390 بودند. 400 دانش آموز دوره دبیرستان از شهر سمنان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پس ازکنارگذاشتن پرسشنامه های ناقص در نهایت 371 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی بحرانی (1372)، خودکارآمدی شوارزر و جروسالم(1981)، حرمت خود روزنبرگ(1965)، کارایی خانواده نجاریان (1374) و شخصیت آیزنگ- فرم کوتاه (1985) بود. نتایج نشان داد که بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با کارآیی خانواده و مؤلّفه های آن، حرمت خود، برون گرایی و خودکارآمدی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین روان رنجور خویی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که کارآیی خانواده، خودکارآمدی، برون گرایی، حرمت خود و روان رنجور خویی به ترتیب نقش مهم و معناداری در تبیین انگیزش پیشرفت تحصیلی دارند. درمجموع این متغیرها 33 % از واریانس انگیزش پیشرفت تحصیلی را تبیین می کنند. بنابراین، در افزایش انگیزش تحصیلی باید این متغیرها را در برنامه ریزی و سیاست های آموزشی و پرورشی مد نظر قرار داد.
مقایسه انتظار از نتیجه درمان جراحی ماستکتومی و پیامد درمانی ادراک شده بر اساس میزان خودکارآمدی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف:ابتلا به سرطان سینه نگرانی هایی را در افراد مبتلا در مورد درمان، عوارض جانبی، بستری های بیمارستانی و هزینه های درمان به وجود می آورد که این نگرانی ها شایع است. از آنجا که خودکارآمدی یکی از فاکتورهای شخصی منحصر به فرد است، می تواند بر توانایی فردی افراد و درک بهتر از این که چه انتظاری باید قبل، در طول، و بعد از عمل جراحی در سرطان سینه داشته باشند تاثیر گذارد. تحقیق حاضر به مقایسه انتظار از نتیجه درمان جراحی ماستکتومی و پیامد درمانی ادراک شده بر اساس میزان خودکارآمدی در زنان مبتلا به سرطان سینه می پردازد. روش: در این پژوهش ٣۰۰ زن مبتلا به سرطان سینه، قبل و بعد از عمل ماستکتومی با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی و ناهمخوانی بین انتظار و پیامد جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین بیماران با خودکارآمدی بالاو پایین، بین سطح پیشرفت بیماری و نیز بین اندازه ی تومور سینه، بر اساس انتظار از نتیجه جراحی و پیامد درمانی ادارک شده تفاوت معنی دار وجود داشت. بین میزان خودکارآمدی زنان در دو گروه مسن و غیرمسن، تفاوت معنادار بود. نتیجه گیری: خودکارآمدی بالا می تواند بعد از عمل جراحی در ایجاد سازگاری اجتماعی اولیه مفید واقع شود، اما از طرفی منجر به ناچیز پنداشتن اثرات منفی جراحی می شود و ممکن است سازگاری روانی را مختل کند. بنابراین خودکارآمدی بالا به طور غیر مستقیم نقش قابل توجهی در افزایش مشکلات بعد از عمل جراحی ماستکتومی دارد.
تأثیر رفتار سازمانی مثبت ( POB ) بر نگرش کارکنان نسبت به تغییر سازمانی (مورد مطالعه: استانداری خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم نوینی که در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران حوزه سازمان و مدیریت قرارگرفته است، رفتار سازمانی مثبت است. رفتار سازمانی مثبت با ظهور روان شناسی مثبت گرا پا به عرصه سازمان گذاشت و باب جدیدی را در زمینه رفتار سازمانی گشوده است. رفتار سازمانی مثبت می تواند به عنوان مزیت رقابتی از طریق سرمایه گذاری برکارکنان مطرح شود. از طرفی مدیران و کارکنان سازمان های عصر کنونی نه تنها باید در برابر محیط متغیر سازگار باشند، بلکه باید توانایی تشخیص مشکلات و به کارگیری برنامه های تغییر را دارا باشند. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط ابعاد رفتاری کارکنان(رفتار سازمانی مثبت) و نگرش کارکنان نسبت به تغییر سازمانی، صورت گرفته است. نوع تحقیق، کاربردی و روش آن توصیفی- پیمایشی است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بود، پرسشنامه ای سه قسمتی شامل: قسمت نخست؛ اطلاعات جمعیت شناختی؛ قسمت دوم مربوط به سنجش چهار بعد رفتار سازمانی مثبت (خودکارآمدی، تاب آوری، امیدواری، خوش بینی) و قسمت سوم برای سنجش نگرش کارکنان نسبت به تغییر سازمانی متشکل از 18 پرسش است که از سه شاخص فرعی: عاطفی، شناختی و رفتاری تشکیل شده است. پس از کسب اطمینان از روایی و پایایی ابزارهای اندازه گیری بین حجم نمونه تحقیق که از جامعه مدیران کل، معاونان آنها و کارشناسان مسؤول ستادی استانداری خراسان رضوی بودند، توزیع و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که مدیران وکارکنانی که رفتار سازمانی مطلوب تری داشته و از سرمایه روان شناختی بالاتری بهره مند هستند، نسبت به تغییر سازمانی، نگرشی مثبت دارند.
نقش عوامل روانشناختی در بروز پدیده پافشاری بر تعهدات با توجه به نقش واسط ادراک از ریسک مدیران (مورد مطالعه مدیران شرکت های بازرگانی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پافشاری غیرمنطقی بر تعهدات و تصمیمات، پدیده شناخته شده ای است که در آن افراد و سازمان ها به سرمایه گذاری در آنچه که اقدامی شکست خورده است، ادامه می دهند. عوامل مختلفی درصدد تبیین این پدیده هستند که از آن میان، عوامل روان شناختی بیشترین نقش را در توجیه این پدیده دارند. هدف در تحقیق حاضر، تعیین تأثیرگذاری عوامل روان شناختیِ خود کارآمدی، خود توجیهی و امید بر پافشاری بر تعهدات مدیران شرکت های بازرگانی مستقر در شهر مشهد با توجه به نقش واسط ادراک از ریسک می باشد. روش تحقیق، ماهیتی پیمایشی- کاربردی دارد. داده های این تحقیق با نظرسنجی از مدیران شرکت های بازرگانی شهر مشهد، از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 70/. برای سازه های مختلف پرسشنامه، پایایی آن را مورد تأیید قرار داد. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش آماری مدل های معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که عوامل خود کارآمدی، خود توجیهی و امید، توجیه کننده پدیده پافشاری بر تعهدات در میان مدیران بازرگانی شهر مشهد است.
رابطه ابعاد کمال گرایی والدین با عزت نفس و خودکارآمدی فرزندان
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تبیین رابطه کمال گرایی والدین با عزت نفس و خودکارآمدی فرزندان در بین دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز در سال تحصیلی 89 88 است. بدین منظور تعداد 120 نفر از دانش آموزان دختر و 120 نفر از دانش آموزان پسر در دوره متوسطه از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی فراست، آزمون عزت نفس کوپراسمیت و آزمون خودکارآمدی شرر می باشد. نتایج نشان داد که بین ابعاد کمال گرایی والدین با متغیر عزت نفس در بُعد نظم و ترتیب مادر رابطه مثبت و معنادار و با انتقادات مادروپدر,نگرانی از اشتباهات پدر، تردید نسبت به اعمال پدر و انتقادات پدر رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و متغیر خودکارآمدی با ابعاد کمال گرایی والدین در استانداردهای فردی مادر، نظم و ترتیب مادر و پدر رابطه مثبت و معنی داری و با نگرانی از اشتباهات مادرپدر، تردید نسبت به اعمال مادروپدر، انتقادات مادر، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه تردید نسبت به اعمال پدر می تواند پیش بینی کننده خودکارآمدی و مؤلفه انتظارات پدر از ابعاد متغیر کمال گرایی می تواند پیش بینی کننده عزت نفس باشد. در نتیجه می توان گفت که ابعاد کمال گرایی والدین با عزت نفس و خودکارآمدی فرزندان رابطه منفی و معناداری دارد. در پایان پیشنهاداتی به منظور تکمیل پژوهش های بعدی و استفاده از نتایج این پژوهش ارائه گردید.
نقش واسطه گری خودکارآمدی برای سبک های یادگیری و انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان ابرکوه سال تحصیلی 89-88
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری خودکارآمدی بین متغیرهای سبک های یادگیری و انگیزش پیشرفت بود. جامعه ی آماری کلیه دختران دبیرستانی شهرستان ابرکوه را در بر گرفت. نمونه آماری شامل 200 دانش آموز دختر رشته ی انسانی بود. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه انگیزش پیشرفت و پرسشنامه خودکارآمدی و پرسشنامه سبک های یادگیری می باشد.داده ها به شیوه ی آماری تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل حاکی از آن بود که خودکارآمدی نقش واسطه گری معناداری برای متغیر سبک های یادگیری همگرا و واگرا و متغیر انگیزش پیشرفت ایفا می کند و سبک های یادگیری جذب کننده و انطباق یابنده با خودکارامدی و انگیزش پیشرفت رابطه معناداری ندارد.