مطالب مرتبط با کلیدواژه

شهر هوشمند


۱۴۱.

تبیین چارچوب مفهومی فضای شهری سالم بر اساس اصول شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر سالم شهر هوشمند فضای شهری تحلیل محتوا ماتریس گولر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۵
در دنیای کنونی، فضاهای شهری از یک طرف و شهروند معاصر از طرف دیگر به شدت تحت تأثیر فضاها و تکنولوژی های هوشمند و مجازی قرارگرفته است. از این رو تأمین فضاهایی که بتواند هم زمان با پاسخگویی به نیازهای سلامتی انسان معاصر، توجه ویژه به بعد هوشمندی زندگی معاصر داشته باشد، بسیار حائز اهمیت می باشد. پژوهش حاضر با هدف تببین مؤلفه های مؤثر بر فضای شهری سالم هوشمند و ارائه یک چارچوب مفهومی عام در این راستا به این موضوع پرداخته است. پژوهش از منظر هدف گذاری کاربردی و از لحاظ ماهیت اطلاعات و شیوه تحلیل آنها، کیفی است و در زمره پژوهش های اسنادی و درنهایت برمبنای روش تحقیق آمیخته می باشد. در این راستا ابتدا ابعاد و مؤلفه های شهر سالم و شهر هوشمند که از سوی صاحب نظران و حرفه مندان گستره دانش شهرسازی مطرح شده است، جمع آوری شده و با روش تحلیل محتوا، کدگذاری و چارچوب عام شهر سالم و شهر هوشمند احصا می شود. در مرحله بعدی، شاخص های احصا شده در مرحله اول، تجمیع شده و با استفاده از معیارهای 5 گانه و با روش ماتریس گولر، امتیازدهی و رتبه بندی می شوند و «چارچوب مفهومی عام فضای شهری سالم با رویکرد شهر هوشمند» تبیین می شود. در گام سوم با استفاده از شاخص کاپا، کنترل کیفیت چارچوب استخراجی، انجام می شود و شناسنامه شاخص ها ارائه می گردد. این چارچوب متشکل از 5 بعد اقتصادی (1 مولفه، 3 شاخص)، اجتماعی (3 مولفه، 13 شاخص)، مدیریتی (1 مولفه، 4 شاخص)، کالبدی (5 مولفه، 26 شاخص) و زیست محیطی (2 مولفه، 5 شاخص) می باشد. بر اساس امتیازات نهایی، بعد زیست محیطی با امتیاز 9.4، بعد کالبدی با امتیاز 8.6، بعد اجتماعی با امتیاز 8، بعد اقتصادی با امتیاز 7.6 و بعد مدیریتی با امتیاز 6.9، به ترتیب اهمیت در برنامه ریزی فضای شهری سالم با رویکرد شهر هوشمند باید مورد توجه قرار بگیرند.
۱۴۲.

مفهوم شهر هوشمند: مرور نظام مند تعاریف شهر هوشمند با استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند تحلیل مفهوم تحلیل محتوا مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۳
تاکنون تلاش های گوناگونی برای روشن ساختن مفهوم «شهر هوشمند» شده است اما روشن ساختن مسائل مفهومی آن با استفاده از روشی نظام مند یک ضرورت است. در این تحقیق، پرسش از مفهوم شهر هوشمند، پرسشی ست نظری از چیستی این مفهوم در تعاریف ارائه شده در ادبیات نظری برای واضح سازی این مفهوم با استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز. بدین ترتیب با استفاده از روش تحلیل محتوای جهت دار، بر پایه عناصر ساختاری ارائه شده در روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز (پیش آیندها، ویژگی ها و پس آیندهای مفهوم)، کدگذاری داده ها و شناسایی مقوله ها در محتوای 99 تعریف شهر هوشمند انجام شده است. شناسایی پیش آیندهای مفهوم در تعاریف، مبین آن است که اگرچه مفهوم شهر هوشمند به شدت تحت تأثیر فضای مه آلود و پرهیاهوی بازار فنّاوری است ولیکن اکنون از مسیرهای تعیین شده توسط شرکت های عرضه کننده فنّاوری کمتر سخن گفته می شود و بیشتر بر زمینه و چشم انداز در توسعه این مفهوم تأکید می شود. وجه مشخصه اکثر تعاریف، تمایل به مشخص کردن ویژگی های عام عملکردی (اقتصاد، مردم، حکمروایی و ...) هوشمند برای شهر است و عینیّت یافتن ویژگی های ساختاری و عملکردی شهر هوشمند، عمدتاً با سه نتیجه – کیفیت زندگی، پایداری و بهینه سازی فرایندها - مرتبط دانسته شده است. تکامل مفهوم شهر هوشمند، تابع هم آفرینی فنّاوری طی فرایند مشارکت همدلانه شهروندان است تا نقش شهروندان از «سوژه های داده» متخصصان فنّی به عاملیتی توانمند در هوشمند کردن شهرها ارتقاء یابد.
۱۴۳.

مروری بر تجارب آزمایشگاه های زنده شهری با تاکید بر پیاده سازی شهرهای هوشمند مبتنی بر محیط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمایشگاه زنده شهری آزمایشگاه زنده مشارکت شهروندی هوشمندی مبتنی بر محیط شهر هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
بیان مساله: در طی دو دهه گذشته بسیاری از شهرها در جهان، ایده شهر هوشمند را به منظور حل مسائل در برنامه ریزی و حکمرانی شهری با استفاده از ظرفیت فناوری های نوین اطلاعات و ارتباطات دنبال کرده اند. تجارب گذشته در این خصوص نشانگر یکی از بزرگترین چالش ها در اجرای شهرهای هوشمند می باشد که عموماً مربوط به خود فناوری نیست، بلکه مشکلاتی است که در حین انجام ایده اتفاق می افتد که عمدتاً به علت وجود نداشتن راهبرد مشترک و روشن بین ذینفعان برای تحقق شهرهای هوشمند است. پس از تغییر پارادایم های توسعه از نوآوری بسته به سمت نوآوری باز، خلاء ناشی از حضور مردم در فرآیند نوآوری و شکاف بین آنها و فشار فناوری، سیاستگذاران شهری را برآن داشت تا به سمت طراحی شبکه ای متشکل از تمامی ذینفعان در محیط هایی تحت عنوان آزمایشگاه های زنده شهری حرکت کنند.هدف: هدف این پژوهش، فهم مفهوم آزمایشگاه های زنده شهری از طریق مرور نظام مند تجربیات شهرهای موفق جهان در پارادیم نوآوری باز مبتنی بر محیط های هوشمند می باشد.مواد و روش: این تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ فنون گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. بدین ترتیب اسناد مکتوب 16 تجربه آزمایشگاه زنده شهری به عنوان محیط بین سال های 2007 تا 2022 ، از طریق مرور نظام مند بر حسب موضوع، هدف، ضرورت اجرا و خروجی طرح مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر تمرکز شهرهای هوشمند بر مشارکت شهروندان و کاربران با سایر ذینفعان جهت ایجاد خدمات نوآورانه و تحقق هم آفرینی اجتماعی می باشد. نتیجه گیری: با توجه به تجارب، پایین بودن سطح آموزش شهروندان جزو چالش های بسیار مهم در تحقق شهرهای هوشمند می باشد.
۱۴۴.

شناسایی و اولویت بندی عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیست بوم شهری شهر هوشمند هوش مصنوعی مدیریت شهری تحلیل مضمون دلفی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۸۴
پیاده سازی شهر هوشمند نیازمند تبعیت از الگو و رویکردی مشخص بوده و غلبه نیافتن رویکرد مناسب در برخی کشورهای درحال توسعه، منجر به سردرگمی آنها در ایجاد شهرهای هوشمند شده است. شهر هوشمند به دنبال آن است که با بهره از فناوری، فرآیندهای فوق را تسریع و تسهیل نموده و پاسخ های بهتری به چالش های شهری مانند توازن جمعیت و تغییرات آب و هوایی بدهد. تحقق شهر هوشمند در هر کشور نیازمند چارچوب و رویکردی متناسب با شرایط آن است. کشورهای درحال توسعه تلاش دارند به الگوی مورد نظر خود در حصول شهر هوشمند برسند، در این راستا نیاز است تا ایران نیز الگوی متناسب با خود را طراحی نماید. یکی از مولفه های حیاتی برای شناخت الگو، شناسایی عوامل تشکیل دهنده آن است. تحقیق حاضر به دنبال آن است تا عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران را با روش تحقیق آمیخته اکتشافی بررسی نماید. در این راستا ابتدا با 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیریت شهری مصاحبه و با بهره از روش تحلیل مضمون (تم)، 65 مضمون پایه شناسایی شد. از این میان، با روش دلفی فازی مشخص شد که 49 مضمون به اتفاق نظر متخصصین، در ایران قابل استفاده هستند، سپس برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن بهره برده شد و عوامل مهم معرفی گشتند. در این راستا 5 عامل مهم برای ایجاد شهر هوشمند که باید مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد عبارتند از: حکمرانی هوشمند، مدیریت هوشمند جمعیت، فناوری های هوشمند، محیط زیست هوشمند و حمل و نقل هوشمند.
۱۴۵.

ارزیابی پایداری بافت تاریخی مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند (مورد مطالعه: محله سنبلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت تاریخی شهر هوشمند شهر الکترونیک محله سنبلستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۱
رشد جمعیت در مناطق شهری، به خصوص در مناطق با ساختار ارگانیک، به مشکلاتی مانند ترافیک ناشی از معابر کم عرض و دشواری های مرتبط با مداخله در ساختارهای آن منجر شده است. بسیاری از این مشکلات، از طریق برنامه ریزی در سطح محله ها حل می شوند. یکی از رویکردهای مطرح شده در چند دهه اخیر برای حل مشکلات شهری، رویکرد شهر هوشمند است که بر نظام شهری تأثیر می گذارد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارزیابی پایداری بافت تاریخی مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند است. از نظر روش شناسی بر اساس ماهیت هدف از نوع کاربردی و براساس ماهیت روش از نوع توصیفی- موردی و تحلیل-تجویزی است. در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی و پرسش نامه استفاده کرده ایم. برای تحلیل داده ها از تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار SPSS و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی QSPM استفاده کردیم. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد که سرانجام بعد از تحلیل و بحث در مورد ویژگی ها، محله سنبلستان پتانسیل ها و زیرساخت لازم برای تبدیل شدن به محله ای منطبق بر شاخص های شهر هوشمند را نسبتاً داراست که برای تقویت آن از تزریق فعالیت ها و خدمات هوشمند در فضا باید بهره گرفت.احیا و بهره وری اقتصادی و ارتقای کسب وکار هوشمند از طریق تشویق به کارآفرینی و توسعه استارتاپ ها و همچنین گسترش مشاغل آنلاین محله ای مرتبط با خدمات مورد نیاز ساکنان، توسعه طرح دوچرخه هوشمند و ارائه امکانات برتر به مسیرهای دوچرخه و ... اشاره کرد.
۱۴۶.

تحلیلی بر نقش تکنولوژی های هوشمند گردشگری در تجربه به یادماندنی گردشگران شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند گردشگری هوشمند فناوری های هوشمند گردشگری تجربه به یادماندنی قصد بازدید مجدد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳
توسعه فناوری هوشمند باعث تولد گردشگری هوشمند شده است که می تواند منجر به بهبود تجربه گردشگران و رضایت آن ها چه در قبل از سفر و چه در هنگام و بعد از سفر شود. این مطالعه به بررسی نقش استفاده گردشگران فناوری های هوشمند در تجربه سفر رضایت و تمایل به بازدید مجدد در چهار کلانشهر تهران، اصفهان، مشهد، و تبریز می پردازد. از یک روش شناسی کمی مبتنی بر پیمایش گردشگرانی که سابقه بازدید این کلان شهرها در طول دو سال اخیر داشته اند استفاده شد. داده های موردنیاز این مطالعه از طریق یک پرسشنامه استاندارد، که توسط گردشگرانی که سابقه بازدید این کلان شهرها در طی دو سال اخیر داشته اند جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه تحقیق به صورت صوری و سازه ای و پایایی آن بر اساس روش ترکیبی مورد تأیید قرار گرفت. حجم نمونه از روش کوکران در حدود 540 نفر به دست آمد. جهت تحلیل داده ها و ارزیابی میزان تأثیر عوامل از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. تحلیل داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که رابطه معناداری میان متغیرهای آگاهی بخشی، تعامل، و شخصی سازی بر اثر استفاده از تکنولوژی های هوشمند گردشگری و تجربه به یادماندنی وجود دارد. همچنین، تجربه بیاد ماندی منجر به رضایت گردشگران و همچنین قصد بازدید مجدد در میان آن ها شده است. در نهایت هم مشخص شد که رضایت گردشگران نیز منجر به بازدید مجدد از مقصد می شود. به هرحال، نتایج این مطالعه نشان داد که قابلیت دسترسی به تکنولوژی های هوشمند گردشگری رابطه معناداری با تجربه به یادماندنی ندارد
۱۴۷.

سنجش پذیرش شهر هوشمند آموزش دهنده اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۳
مقدمه: آموزش یکی از حوزه های مورد توجه در شهرهای هوشمند است و در این زمینه آموزش هوشمند اصطلاحی است که به آموزش ارائه شده توسط شهرهای هوشمند اطلاق می شود. آموزش هوشمند، که به لطف اینترنت اشیا (IoT)  و هوش مصنوعی (AI) امکان پذیر است، گام بزرگی به جلو در زمینه مدام در حال تغییرِ آموزش است. این به طور کامل نحوه یادگیری شهروندان در این عصر دیجیتال را تغییر خواهد داد. آموزش هوشمند بخشی از فناوری است که می تواند روش یادگیری ما را تغییر دهد که روشی کاملاً جدید برای آموزش است. با توجه به اهمیت هوشمندسازی شهرهای امروزی و نقش مؤلفه های آموزشی در تحقق این نوع از شهر، هدف از تحقیق سنجش شکل گیری شهر هوشمند اردبیل برمبنای شهر آموزش دهنده در شهر اردبیل است. شهر اردبیل شهر بزرگ استان اردبیل است که بر اساس اطلاعات سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1400، 590286 نفر جمعیت داشته و طی دوره 60 ساله (1340 1400) شاهد 8 برابر شدن جمعیت خود بوده است . این شهر با توجه به نقش خود در سلسله مراتب شهرها نیازمند برنامه ریزی در ابعاد مختلف به ویژه هوشمندسازی شهر است تا ضمن ارتقای کیفیت زندگی و دست یابی به توسعه پایدار، و جلوگیری از پیچیده تر شدن مشکلات زندگی مردم و همچنین، مانع از مهاجرت ساکنان شهرهای کوچک و میانی شود. از طرفی، ضروری است با تأکید بر شاخص های آموزشی و یادگیری اجتماعی در محیط شهر از جانب مدیران و مسئولان ، شهری ظرفیت دانش و پذیرش شاخص های شهر هوشمند توسط شهروندان را توسعه بخشید. سؤال اصلی پژوهش این است که در پذیرش شهر هوشمند آموزش دهنده اردبیل کدام عامل تأثیر بیشتری نسبت به بقیه عوامل داشته است؟ مواد و روش هاتحقیق حاضر به صورت توصیفی تحلیلی از یک رویکرد تحقیق کمی استفاده می کند. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و هدفمند و نظامند است. جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و با پرسشگری از 35 نفر از خبرگان متخصص در حوزه شهرسازی و معماری به صورت نظام مند انجام شد. درخور یادآوری است در تحقیقات خبره محور در انتخاب حجم نمونه محدودیت انتخاب وجود ندارد و اصولاً بین 8-50 نفر انتخاب می شوند، سؤالات براساس مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت اندازه گیری شدند که با توجه به مطالب مبانی نظری تدوین شده بودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش معادلات ساختاری مربعی حداقل جزئی با استفاده از نرم افزار SPSS و SMARTPLS انجام شد چون استفاده ساختاری مربعی حداقل جزئی بهترین روش برای تحقیقات با متغیرهای کمتر از 50 آیتم است و در این تحقیق هم چون شاخص ها کمتر از 50 است از این روش معادلات ساختاری استفاده شد. از این رو، در این مطالعه از تحلیل های توصیفی تحلیلی و استنباطی برای آنالیز داده های تحقیق استفاده شد.یافته هابراساس نتایج تحقیق در بین متغیرهای مؤثر بر شهر هوشمند آموزش دهنده اردبیل، عامل امکانات آموزشی با بار عاملی (0/812) بیشترین اثرگذاری داشته است. بعد از آن به ترتیب عامل آموزش شهروندان با بار عاملی (0/803)، عامل محیط شهری با بار عاملی (0/795)، و عامل زندگی هوشمند در شهر هوشمند با بار عاملی (0/786)، محیط هوشمند با بار عاملی (0/779)، تحرک هوشمند با بار عاملی (0/718)، دولت هوشمند با بار عاملی (0/681)، مردم هوشمند با بار عاملی (0/617)، اقتصاد هوشمند با بار عاملی (0/573) اثرگذار بوده اند. نتایج حاصل از جدول 3 و شکل 3 اثرات متغیرهای مستقل بر وابسته را با استفاده از آزمون t دو نمونه ای با سطح معنا داری 5% نشان می دهد ( 0/05) . همان طور که مشاهده می شود، تمام t - value ها بالاتر از 1/96 است. علاوه بر این، نتایج حاصل از جدول ۵ مقادیر R2 را نیز نشان می دهد که عبارت اند از: رتبه بندی ضرایب مسیر مختلف متغیرهای مستقل تحقیق، که در آن امکانات آموزشی در شهر هوشمند آموزش دهنده اردبیل دارای قوی ترین اثر 0/709 ( 0/595) و پس از آن، آموزش شهروندان در شهر آموزش دهنده اردبیل با 0/701 ( 0/512) ، بعد آن به ترتیب محیط شهری شهر آموزش دهنده اردبیل با 0/682 ( 0/499) ، مردم هوشمند در رابطه با شهر هوشمند با 0/659 ( 0/433) ، تحرک هوشمند در شهر هوشمند اردبیل 0/439 (193)، زندگی هوشمند اردبیل 0/346 (0/119) یعنی دولت هوشمند در شهر اردبیل با 0/273 (0/075)، محیط هوشمند در اردبیل با 0/240 ( 0/058) ، و در نهایت اقتصاد هوشمند با 0/189 ( 0/036) است. بنابراین، رابطه مسیر فرض شده ( فرضیه 1 - فرضیه 9) از نظر آماری قابل توجه است. چون مقدار R2 بزرگ تر از 0/1 و p - value کمتر از 0/05 است. این مطالعه ابعاد شهر هوشمند آموزش دهنده را شناسایی می کند و مدل پذیرش شهر هوشمند آموزش دهنده را برای ارزیابی طرح شهر هوشمند شهر آموزش دهنده اردبیل توسعه می دهد. نتیجه گیریبا توجه به بررسی های صورت گرفته می توان گفت که از نظر هوشمندسازی، شهر اردبیل در وضعیت مطلوبی نیست و در این راستا به منظور تحقق شهر هوشمند اردبیل به ترتیب اولویت برنامه ریزی در ابعاد مدیریت هوشمند، محیط هوشمند، شهروند هوشمند، اقتصاد هوشمند، تحرک هوشمند و زندگی هوشمند ضروری است. همچنین ، به منظور تحقق شاخص های شهر هوشمند شهر اردبیل، رویکرد آموزش (شهر آموزش دهنده ) می تواند نقش محوری ایفا کند.
۱۴۸.

نقش هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۵۷
مقدمه: شهر هوشمند شهری است که فناوری های مدرن را برای خدمات خودکار و کارآمد یکپارچه می سازد تا سبک و کیفیت زندگی شهروندان را بهبود بخشد. در حالی که سه جنبه مهم شهر هوشمند شاملِ عوامل نهادی، عوامل فناوری و عوامل انسانی است، در ادغام یکپارچه این سه عامل است که شش مؤلفه اصلی شهر هوشمند تحت عناوین اقتصاد هوشمند، مردم هوشمند، حکمروایی هوشمند، زندگی هوشمند، پویایی هوشمند و محیط زیست هوشمند شکل می گیرد. این شش مؤلفه ابزار کارآمد کردن دولت در لوایِ مدیریت و حکمروایی شایسته است. از نظر تاریخی، توسعه شهری نشان می دهد هوشمندی یک شهر نه تنها به عوامل فناوری نوآورانه متکی است، بلکه مهم تر از آن به مدیریت و هماهنگی هوشمندانه حوزه های مختلف شهری و بازیگران شهری متکی است. حکمروایی هوشمند در میان سایر محورهای شهر هوشمند از یک سو به دلیل نقش بارزی که در امر سیاست گذاری، برنامه ریزی، جلب مشارکت عمومی و تأمین و ارائه خدمات عمومی به عهده داشته و از سوی دیگر به واسطه نقش مهمی که در شکل گیری بنیان های اصلی شهر هوشمند دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. این اهمیت تا جایی است که به نظر برخی صاحب نظران، شهرهای هوشمند با حاکمیت هوشمند آغاز می شوند. مدیران شهری باید بدانند که فناوری به خودی خود شهری را هوشمندتر نخواهد کرد، بلکه ساخت شهر هوشمند نیازمند درک سیاسی از فناوری ست. از این رو نتیجه می گیریم که هوشمندسازی شهر به دلیل پتانسیل بالا ضرورت به کارگیری آن کاملاً احساس می شود و باعث کارآمدی در حکمروایی می شود زیرا مبنای آن مشارکت هوشمند شهروندان از درگاه فناوری های اطلاعات و ارتباطات شکل می گیرد. هوشمندسازی شهرها به مقامات شهرها امکان تعامل مستقیم با جامعه و زیرساخت های شهری را می دهد و این موضوع می تواند رویه مدیریت اثربخشی را رقم زند که باعث کاهش فساد اداری، نظارت درست، امکان پاسخ دهی های آنی به چالش ها، جلوگیری از هدررفت منابع و غیره را میسر کند که می تواند به کارآمدی در حکمروایی و جلب اعتماد در شهروندان منجر شود. باید به این نکته توجه داشت که این شیوه اداره شهرهای کشور یک فرایند است و نه یک پروژه، هدف و مقصد نهایی. مطالعه حاضر تأکید بر حکمروایی کارآمد بر مبنای هوشمندسازی شهر است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارائه راهبردهای کلان تحقق چشم انداز نقش هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد از دید شهروندان تهرانی است. سؤال اصلی در این پژوهش آن است که هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد از نظر شهروندان چه تأثیری دارد. مواد و روش هااین تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری اشتراوس و کوربین با محوریت کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با ۱۹ نفر از شهروندان تهرانی با نمونه گیری به روش نظری بوده است. 14 کد گزینشی در پنج دسته شرایط علّی، راهبردها، مداخله گر، زمینه ای و پیامدها و 133 کد محوری و 668 کد باز از مجموع مصاحبه ها استخراج شد و پدیده محوری در این پژوهش «هوشمندسازی شهر تهران» است. محقق از مصاحبه شماره 16 به اشباع نظری رسید، اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه را تا نفر 19 ادامه داد. تحلیل داده ها و کدگذاری با نرم افزار مکس کیودا 2020 است. برای ارزیابی معیارهای کیفیت معیار مقبولیت، قابلیت تأیید، قابلیت اعتماد و معیار انتقال پذیری انجام شد. یافته هاهوشمندسازی شهر به عنوان پدیده محوری در این پژوهش فرایندی است که با استفاده از فناوری های نوین مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، تحلیل داده ها و سیستم های اطلاعات جغرافیایی به منظور بهبود کیفیت زندگی شهروندان، بهره وری منابع، حفظ محیط زیست و تسهیل ارتباطات در شهرها انجام می شود. شرایط علّی در این پژوهش ضعف در مدیریت شهر و عدم یکپارچگی بین سازمان ها، مشکلات اقتصادی و کمبود منابع مالی، مشکلات اجتماعی و زیست محیطی شهری و عقب ماندگی از استانداردهای جهانی است. مفهوم ضعف در مدیریت شهر و عدم یکپارچگی بین سازمان ها شامل فرهنگ و ساختار عقب مانده از تکنولوژی، عدم مدیریت واحد شهری، مشکلات سیاسی و اجتماعی در سطح مدیریتی جامعه، نبود استراتژی های جامع در اداره شهر، عدم آمادگی مدیریت شهر در بحران بلایای طبیعی و منسوخ شدن مدیریت سنتی است. مفهوم مشکلات اقتصادی و کمبود منابع مالی شامل تحریم، کسری بودجه در منابع دولتی و کمبود سرمایه گذاری بخش غیردولتی است. مفهوم مشکلات اجتماعی و زیست محیطی شامل مشکلات زیست محیطی و کمبود منابع، عدم تناسب زیرساخت شهری با جمعیت و عدم مناسب سازی معابر، تغییر وضعیت آسیب های اجتماعی و افزایش آنومی اجتماعی است. عقب ماندگی از استانداردهای جهانی به معنای عدم تطابق و پیروی از استانداردها، مقررات و رویکردهای بین المللی است که در زمینه های مختلفی از جمله فناوری، محیط زیست، اقتصاد و اجتماعی وجود دارند. این عقب ماندگی می تواند باعث کاهش رقابت پذیری، عقب ماندگی و محدودیت همکاری بین المللی شود.راهبردها در این پژوهش شامل بسترسازی برای هوشمندسازی، پیاده سازی مدیریت دانش، ایجاد بستر تأمین مالی و بهره گیری از فناوری نوین است. بسترسازی برای هوشمندسازی ایجاد، بازنگری و اطلاع رسانی قوانین، بهره گیری از سرمایه انسانی و بسترسازی زیرساختی و سخت افزاری است. مدیریت دانش به اشتراک گذاری دانش و تجربیات بین اعضای سازمان و در سطح کلان شهر کمک می کند. این اشتراک دانش باعث افزایش همکاری و هماهنگی بین اعضا و در نهایت سازمان ها می شود و بهبود فرایندها و اتخاذ تصمیمات بهتر را تسهیل می کند. ایجاد بستر تأمین مالی هم در داخل و هم از خارج از دیگر راهبردهای تحقق هوشمندسازی در شهر تهران است. بهره گیری از فناوری نوین شامل آموزش های نوین با ابزار نوین و بهره گیری از ابزارهای نوین است.نگرانی امنیتی و حریم خصوصی و سیستم مدیریت ناکارآمد از عوامل مداخله گر در این پژوهش است. نگرانی امنیتی و حریم خصوصی شامل آسیب هک شدن اطلاعات شخصی افراد و نشت اطلاعات، رصد کردن رفتار شهروند توسط دولت از طریق ابزارهای دیجیتال که باعث ایجاد اعتماد کمتر و ترجیح اپلیکیشن های خارجی نسبت به داخلی ست از دیگر مصادیق این امر است. سیستم مدیریت ناکارآمد به معنای پایین بودن دغدغه مندی و مسئولیت پذیری مدیران در حل مشکلات شهری، تمرکز امکانات در شهر تهران، توجه کم مدیران به اخلاق مداری، عدم نیازسنجی قبل برنامه و پاسخ نامناسب به مسائل موجود، ترجیح اپلیکیشن خارجی به داخلی، عدم استمرار در برنامه ریزی و نظارت دولت، عدم شایسته سالاری و ضعف استفاده از نخبگان و خلاقیت شهروندان است.شرایط زمینه ای در این پژوهش شامل حکمرانی مطلوب و یکپارچه و ارتباطات فرامرزی است. حکمرانی مطلوب و یکپارچه در شهر هوشمند به معنای داشتن یک سیستم مدیریتی که اطمینان حاصل کند تمامی ارگان ها و بوم های مرتبط با توسعه شهر هوشمند، به صورت هماهنگ و همسو عمل کنند. مؤلفه ها و شاخص های حکمرانی مطلوب در یک شهر شامل شفافیت، مشارکت شهروندی، هماهنگی، انعطاف پذیری، کارایی و اثربخشی، پایداری و نوآوری است. ارتباطات فرامرزی شامل تبادل داده ها، تجارت، همکاری های فنی و فرهنگی بیشتر بین شهرها و کشورها می شود. اشتراک تجارب و دانش، همکاری در پروژه های مشترک و جذب سرمایه گذاری خارجی از مزایای ارتباطات فرامرزی است. پیامدهای هوشمندسازی در این پژوهش شامل پیامدهای مثبت و منفی است. پیامدهای مثبت هم در ابعاد اجتماعی (همگرایی اطلاعات شهری، افزایش فرصت های شغلی، افزایش امنیت اجتماعی، افزایش سرمایه اجتماعی، کاهش مشکلات شهری، توسعه پایدار شهر و ایجاد مدیریت یکپارچه) هم در ابعاد فردی (سهولت دسترسی به خدمات شهری، توسعه شبکه ارتباطی، افزایش کیفیت زندگی فردی، امکان پیشرفت اجتماعی و سهولت دسترسی به دانش) است. پیامدهای منفی هم شامل تبعات اجتماعی (وابستگی مفرط ساختارهای کشور به فناوری، حذف برخی مشاغل و از بین رفتن سنت ها) و هم تبعات فردی (ایجاد آسیب های نوپدید، کم تحرکی و مشکلات جسمی و کاهش مهارت های نرم و افزایش اختلالات روان شناختی) است.  نتیجه گیریهوشمندسازی در حکمروایی شهری نقش مهمی در توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی شهروندان دارد. این مفهوم، با استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات، به منظور بهبود مدیریت شهری، افزایش شفافیت، مشارکت شهروندان و بهینه سازی منابع شهری شکل می گیرد. پس به طور کلی می توان نتیجه گرفت که حکمروایی کارآمد در بستر هوشمندسازی می تواند باعث ترویج شفافیت و مشارکت بیشتر شهروندان در تصمیم گیری ها و اجرای برنامه ها، کاهش بروکراسی با ساده سازی فرایندها، بهبود ارتباطات و تنظیم مقررات مناسب در حوزه مدیریت شهری می شود. از دیگر دستاوردهای آن، توسعه خدمات الکترونیک شهری و کاهش هزینه ها، مدیریت ترافیک و حمل ونقل هوشمند، کاهش ترافیک، بهبود ایمنی و کارآمدی حمل ونقل عمومی، مدیریت پسماندها، مدیریت و هوشمندسازی شبکه های انرژی، مدیریت منابع آبی و جلوگیری از هدررفت منابع آبی، مدیریت بهره وری، تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات از جمله ارائه داده ها و آمارهای دقیق و به روز به حکمرانان و افزایش کیفیت تصمیم گیری و اجرای سیاست ها، بهبود خدمات عمومی است که می تواند به افزایش پاسخ گویی، تصمیمات به موقع و مناسب و شفافیت در اداره شهر منجر شود. برای هموار کردن این مسیر نیاز به ترویج آگاهی شهروندان از جمله برگزاری دوره های آموزشی و کارگاه ها برای آگاهی بخشی به شهروندان در مورد مفاهیم هوشمندسازی، تشویق به مشارکت شهروندان و ایجاد فرصت های مشارکت شهروندان در تصمیم گیری های مرتبط با شهر، ایجاد پلتفرم های الکترونیکی برای دریافت نظرات و پیشنهادهای شهروندان، توسعه پروژه های هوشمندسازی و اطلاع رسانی در خصوص آن، تحقیق و پژوهش و ایجاد پایگاه داده های ملی از راهکارهای اثرگذار در این مسیر است.
۱۴۹.

الگوی حکمرانی هوشمند در وضعیت بحران با تأکید بر مدیریت شهری در راستای سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی هوشمند سیاست های کلی نظام شهر هوشمند مدیریت بحران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۶۴
حکمرانی هوشمند انتخابی گریزناپذیر برای مقابله با محیط حاکمیت اجتماعی پیچیده در عصر جدید است که می تواند در وضعیت بحران امکان استفاده بهینه از ظرفیت تمام بخش ها، اعم از دولتی، خصوصی و مردمی، را فراهم آورد. در سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامیِ ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری، بر کاهش آسیب پذیری، شناسایی خطرات ناشی از حوادث و کاستن آن ها از طریق تقویت مطالعات علمی و پژوهشی، پدافند غیرعامل، ایمن سازی و ایجاد هماهنگی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدات تأکید شده است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی حکمرانی هوشمند در وضعیت بحران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده ها، آمیخته است. روش تحقیق در بخش کمّی، توصیفی از نوع پیمایشی است و در بخش کیفی، از روش دلفی بهره گرفته شده است. برای شناسایی شاخص ها از ترکیب دو گروه از خبرگان دانشگاهی و حوزه حکمرانی شهری به تعداد چهارده نفر استفاده شده است که شرایط مشخصی داشته باشند. جامعه آماری در بخش کمّی تحقیق، هشتاد نفر از کارکنان شهرداری تهران است. اطلاعات بخش کمّی با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با روش حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفته و از روش دلفی برای سنجشِ اعتبار شاخص های درنظرگرفته شده استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، ابعاد اصلی مدل حکمرانی هوشمند در وضعیت بحران عبارت اند از: پاسخ گویی، درک صحیح بحران، عوامل انسانی، عوامل فناوری، مدیریت و سیاست، ارزیابی تکنیکال و ایجاد زیرساخت. همچنین نتایج حاصل از رتبه بندی عوامل نشان می دهد عاملِ ارزیابی تکنیکال بیشترین اهمیت و پاسخ گویی کمترین اهمیت را دارد. 
۱۵۰.

رتبه بندی کلان شهرهای ایران براساس شاخص هوشمندی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند شاخص ترکیبی هوشمندی تکنیک تحلیل مؤلفه اساسی آنالیز خوشه ای کلان شهرهای ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۴۸
با توجه به اینکه فرایند شهرنشینی در مقیاس وسیعی در سراسر جهان اتفاق افتاده است، افزایش جمعیت و رشد روزافزون آن، مشکلات متعددی را به ویژه در کلان شهرها با توجه به تمرکز بیشتر امکانات این شهرها ایجاد کرده است که رفع آنها به تحقیقات علمی به منظور مدیریت و برنامه ریزی مناسب برای اداره شهرها و ارتقای کیفی سطح زندگی آنها نیازمند است. براساس این، مدیران و برنامه ریزان شهری، هوشمندشدن شهر را الزامی برای رفع موانع شهرها و ارتقای زندگی در آنها مطرح کرده اند. شهر هوشمند پدیده ای چندبعدی است که شاخص های مختلفی را در بر می گیرد. این پژوهش با هدف تعیین سطح هوشمندی کلان شهرهای ایران و معرفی یک شاخص ترکیبی سنجش میزان هوشمندی و سپس رتبه بندی و خوشه بندی آنها صورت گرفته است. بدین منظور، 41 متغیر برای 6 شاخص شهر هوشمند شامل محیط زیست، اقتصاد، حکومت، زندگی، تحرک و مردم هوشمند در 9 کلان شهر ایران طی سال های 1400- 1385 تجزیه و تحلیل شدند. برای استخراج شاخص شهر هوشمند از روش تحلیل مؤلفه اساسی (PCA) دو مرحله ای در نرم افزار Eviews استفاده شد. سپس با به کارگیری آزمون فریدمن و W کندال در نرم افزار SPSS کلان شهرهای کشور براساس میزان هوشمندی رتبه بندی شدند و درنهایت با استفاده از XLSTAT خوشه بندی آنها انجام شد. نتایج نشان دادند شاخص «محیط زیست» بیشترین تأثیر را در شاخص های هوشمندی داشته است و همچنین بین کلان شهرهای کشور، شهر تهران در بالاترین و کرمانشاه در پایین ترین سطح هوشمندی قرار داشته است.طبقه بندی JEL:.C43 ,C38 ,O18
۱۵۱.

تدوین راهبردهای برندسازی براساس ابعاد کالبدی و زیست محیطی شهر هوشمند در منطقه شش تهران محله یوسف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی کالبدی زیست محیطی شهر هوشمند یوسف آباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۲۹
سهم مطالعه در تئوری برندسازی مکان این است که به طور کلی شهرها و مقاصد جنبه های هوشمند خود را در استراتژی برندسازی خود لحاظ نمی کنند. بنابراین باید تلاش کرد تا درک کرد که برندسازی تنها مدیریت و ارتباطات یک برند نیست. این باید یک فرآیند کامل مدیریت، در حال تکامل دائمی باشد، که تمام جنبه های کلیدی هویت، واقعیت و توسعه شهرها و مقاصد را در بر گیرد، تحقیق حاضر از مبنای هدف، از نوع کاربردی و از منظر روش شناسی، کمی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و تحقیقات میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. برای نمونه گیری از جامعه آماری، برنامه ریزان شهری منطقه شش تهران محله یوسف آباد در نظر گرفته می شوند. بدین منظور در این مطالعه، از نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. حجم نمونه آماری با توجه به نامعلوم بودن آمار دقیق تعداد افراد متخصص در زمینه برنامه ریزی شهری، با نظر اساتید و مشاوران، 30 نفر می باشد. روایی پرسشنامه، روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 88/0 تعیین گردید. برای توصیف داده ها از آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار SPSS استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد بین مولفه های کالبدی و زیست محیطی برندسازی شهری محلسف اباد با شهر هوشمند رابطه معناداری وجود دارد. همچنین می توان با استفاده از برگزاری نمایشگاه ها و رویدادهای مختلف، اطلاع رسانی آنلاین (یا برندسازی شهری در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی) و وبسایت های طراحی شده با نام دامنه مخصوص به شهر، میزان نامحدودی از اطلاعات را درباره محله یوسف آباد به مخاطبین خود انتقال داده و با ارائه تورهای گردشگری مجازی، علائم و عناصر هویت بصری شهر، شعارتبلیغاتی، تقویمِ رویدادهای شهر، امکان برنامه ریزی و رزرو آنلاین امکانات و دیگر امکانات نامحدود، بر درک مخاطبان از آن محله اثرگذار باشند.
۱۵۲.

بررسی مفهوم شهر هوشمند: ادغام فناوری اطلاعات برای بهبود کیفیت زندگی و خدمات شهری

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند فناوری اطلاعات دنیای مجازی ارتباطات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۴۹
عصری که با شهرنشینی شتابان و سرعت بالای فناوری اطلاعات و ارتباطات همراه است، شهری را می طلبد که توانایی بروز مفاهیم نوین در حوزه شهرسازی، تطبیق و هماهنگی لازم را از خود نشان دهد. به همین منظور شهرها با الهام از فناوری های جدید، خدمات شهری را در جهت بهبود کیفیت خدمات دولتی در جامعه به مردم ارائه می دهند. این نگرش نوین نسبت به شهرها، می تواند منجر به بهبود شرایط زندگی ساکنان آن شود. لذا نیاز به نگاهی متفاوت و مفهومی نوین در شهر هوشمند برای این منظور ایجاد شده که به آن چارچوبی نوین بدهد. اهداف اصلی شهر هوشمند دربرگیرنده بهینه سازی فعالیت های شهری، ارتقاء رشد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان است. این تحقیق با محوریت مفهوم شهر هوشمند، اهداف و شاخص های آن صورت گرفته. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع کاربردی است که جمع آوری داده های موردنیاز با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و مقالات معتبر انجام شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شهر هوشمند به شاخص هایی نظیر مدیریت، انرژی، ساختمان، حمل ونقل، خدمات شهری و درمانی، فناوری و شهروندان هوشمند دست یافته است. زمینه های کلیدی شهر هوشمند شامل اقتصاد، مردم و حکومت، محیط و زندگی هوشمند می شوند که این موارد می تواند باعث بهره وری بیشتر از انرژی، افزایش بازدهی، تحلیل دقیق مصرف و جمع آوری داده های لازم شود. نتیجه، این اقدامات منجر به پیشرفت شهرها، ایجاد بینش هایی نوین که موجب ارتقاء شرایط زندگی ساکنان آن خواهد شد. تعاریف نوین موجب اطلاع رسانی به نسل های آتی و به کارگیری آن ها در بتن شهرها، جامعه و دستیابی شهری با مفاهیم هوشمند خواهد انجامید.
۱۵۳.

واکاوی مفهوم شهر هوشمند؛ بر اساس ایده «حقِ داشتن شهر» هانری لوفور و دیوید هاروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند حق داشتن شهر شهرگرایی هانری لوفور دیوید هاروی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۶
معمولاً از بعد فناورانه، سیستمی، و مدیریتی هیجان و خوش بینی خاصی در مورد پتانسیل های شهر هوشمند برای داشتن یک شهر کاراتر و پایدارتر وجود دارد ولی از جوانب اجتماعی و شهروندی ملاحظات و نگرانی های اخلاقی-اجتماعی متعددی در مورد پیامدهای پیاده سازی شهر هوشمند مطرح می شوند. این نوع نحوه ورود به بحث و فکر درمورد شهر هوشمند گرچه یکسره نادرست نیست به نظر ما فهم چندان دقیقی از چیستی شهر هوشمند بدست نمی دهد. چراکه شهر هوشمند را گسیخته و جدا از تحولات و جریان های نظری/تاریخی شهرگرایی درنظر می گیرد. برای پاسخ به این سوال که شهر هوشمند چیست (یا چگونه باید باشد) و چه نسبتی با شهروندان دارد (یا باید داشته باشد) لازم است مفهوم شهر و هوشمندی را در درون شهرگرایی معاصر مورد واکاوی قرار دهیم. در این مقاله می کوشیم تا چارچوبی مفهومی برای شهر هوشمند را در چهارچوب های شهرگرایی معاصر و به طور خاص مبتنی بر مفهوم حقِ داشتن شهر هانری لوفور و دیوید هاروی ارائه دهیم. هدف مقاله این است که دریابد حق داشتن شهر هوشمند چه جوانب و مولفه هایی دارد.
۱۵۴.

نقش اشتراک دانش میان سازمانی در توسعه شهرهای هوشمند: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتراک دانش میان سازمانی دارایی های دانشی شهر هوشمند مدیریت دانش هوشمندسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: به منظور توسعه شهر هوشمند، پژوهش حاضر درصدد آن بوده است که مفاهیم، مضامین و مقوله های اشتراک دانش میان سازمانی را شناسایی نماید..روش پژوهش: این پژوهش، از نظر هدف یک پژوهش توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش کیفی با استفاده از روش فراترکیب (مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و روش تحلیل مضمون) انجام شد. جامعه پژوهش 49 تولید علمی معتبر بود. به منظورتحلیل داده ها، از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.یافته ها: در مجموع، 231 کد شناسایی شده در 45 مقوله فرعی، 16 مقوله اصلی و 3 مضمون دسته بندی شدند. مضمون عوامل تأثیرگذار، شامل 9 مقوله اصلی سازمان، جامعه، حکمرانی، دولت شهری، زیرساخت فنی، داده، شهر هوشمند، عوامل میان سازمانی و دانش؛ مضمون فرایندها شامل 3 مقوله اصلی مراحل فراسازمانی، درون سازمانی و میان سازمانی؛ و مضمون روش ها و ابزارها شامل 4 مقوله اصلی روش ها و ابزارهای فناورانه، انسان محور، تعامل انسان و فناوری و مرکز دانش بود.نتیجه گیری: در طراحی و پیاده سازی نظام اشتراک دانش میان سازمانی در شهر هوشمند لازم است زیرساخت ها و عوامل زمینه ای تأثیرگذار شناسایی شده، فرایندهای لازم در مراحل مختلف طراحی و اجراء شده است و در نهایت، دانش میان سازمانی از طریق انتخاب و کاربست روش ها و ابزارهای مناسب به اشتراک گذاشته شود.
۱۵۵.

تبیین الگوی نظری تحقق شهر هوشمند در افق 1415 در چارچوب آینده نگاری راهبردی با استفاده از FCM و Mental Modeler(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند FCM Mental Modeler آینده نگاری راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
بیان مسئله: عدم قطعیت ها، بحران های طبیعی و انسانی، ظهور فناوری ها، رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی با فشارهای اکولوژیکی، اجتماعی و زیرساختی، همگی موید این مطلب هستند که چارچوب های سنتی مدیریت شهری به عنوان یک راهکار برون رفت از این چالش های روزافزون دیگر به تنهایی نمی توانند راهگشا باشند و برای توسعه پایدار شهری در افق آینده لازم است تا از چارچوب های نوینی همچون آینده نگاری شهرهای هوشمند استفاده نموده و برنامه ریزی های شهری را با رویکردهای سناریوپردازانه مبتنی بر آینده نگاری ترکیب نمود (Zali et al, 2016). به کمک سناریوپردازی می توان آینده های بدیل پیش روی شهرهای هوشمند را ترسیم نمود و به فهم برنامه ریزان و سیاست پردازان شهری جهت دهی نمود. با توجه به اینکه یکی از ضعف های بالقوه سناریوپردازی این است که به تنهایی نمی تواند فهم جامعی در خصوص نتایج حاصل از وقوع هریک از سناریوها ارائه دهد لذا لازم به نظر می رسد تا از ابزارهای تکمیلی جهت آینده نگاری راهبردی شهرهای هوشمند بهره برد.هدف: هدف این پژوهش، تبیین الگوی نظری تحقق شهر هوشمند در افق 1415 در چارچوب آینده نگاری راهبردی با استفاده از ابزارهای مکمل جهت پوشش دهی به ضعف های روش سناریونگاری است تا خط فکری جامعی در سیاست پردازان و مدیران شهری ایجاد نماید و موانع مدیریت و پیشران های کلیدی موثر بر این فرایند را برای اذهان برنامه ریزان شهری در افق 1415 مطابق با اسناد بالادستی فراهم آورد.روش: برای تحقق این منظور، ابتدا مهمترین پیشران ها و موانع تحقق شهر هوشمند در قالب سناریوهای مختلف شناسایی شده و سپس در قالب Mental Modeler و به کمک مدل FCM دسته بندی شده اند. نتایج بدست آمده از خبرگان پژوهش با استفاده تکمیل ماتریس اثرات عناصر بر همدیگر منجر به تدوین نقشه شناختی فازی تحقق شهر هوشمند شده است که برای کمک به درک و فهم بهتر به صورت گرافیکی نیز ارائه شده و مرکزیت و تأثیرگذاری عوامل تصویر گردید.یافته ها: خروجی ها نشان می دهد که در دسته عناصر از نوع موانع تحقق شهر هوشمند عناصر «عدم رعایت اصل عدالت، توازن و تعادل در ابعاد اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی (فقدان مدیریت بهینه منابع شهری)»، «کالایی شدن زمین» و «عدم توسعه متوازن و رشد لجام گسیخته شهری و ظهور بافت های مسئله دار» به ترتیب با شدت 58/8، 92/7 و 65/7 بیشترین تأثیرات را از سایر عناصر مدل پذیرفته اند. از حیث اثرگذاری بر مبنای نتایج حاصله، دو عدم قطعیت «افزایش روند مهاجرپذیری شهرها» و «تولید و تحویل آنی (اقتصاد آنی اشیا)» بیشتر از همه عناصر اثرگذار بوده اند.نتیجه گیری: در انتها بر اساس نتایج، الگوی نظری تحقق شهرهای هوشمند بر اساس روش اینده نگارانه ترکیبی ارائه شده است.
۱۵۶.

تحلیلی بر چالش ها و موانع حمل ونقل شهری هوشمند در کلانشهر تبریز بر بستر اینترنت اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند موانع حمل ونقل هوشمند اینترنت اشیاء تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۳
  گسترش روزافزون شهرها و ترافیک از یک سو و توسعه فناوری های نوین از سوی دیگر کشورها را با مسائل جدیدی مواجه ساخته است. نهادها و شیوه های مدیریت قدیمی با جهان پیچیده و به سرعت در حال تغییر در تضادند، درنتیجه برنامه ریزان در تلاش اند تا با نگاهی یکپارچه، مدل هایی را برای توسعه شهرهای قرن 21 به منظور پاسخگویی به انتظارات جدید، توسعه دهند. یکی از این مفاهیم، توسعه شهر هوشمند است که محور تحول و توسعه هزاره سوم می باشد. حمل ونقل شهری نیز از حوزه هایی است که از فناوری ها نظیر اینترنت اشیاء (IoT) متأثر می گردد. این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی و ازنظر گردآوری و تحلیل اطلاعات، توصیفی- تحلیلی می باشد. با انجام تحلیل های کیفی به کمک پرسشنامه باز، مؤلفه های تأثیرگذار شناسایی و سپس پرسشنامه بسته ای طراحی و با روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی، اقدام به جمع آوری اطلاعات به تعداد 177 نمونه از سطح جامعه آماری گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور با مشکلاتی زیادی در زمینه حمل ونقل هوشمند درون شهری مواجه می باشد که تحقق آن با چالش ها و موانع متعدد من جمله ضعف مدیریت یکپارچه شهری، نداشتن چشم انداز مشخص، ضعف برنامه ریزی، کمبود منابع مالی، نبود ساختارهای تشکیلاتی مرتبط، نبود سامانه های هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و استفاده از سامانه های ناهمگون، عدم آشنایی با سیستم های هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیاء و... روبرو می باشد.
۱۵۷.

کاوش و تحلیل جامع سیتی انجین به عنوان ابزار نوین برنامه ریزی و طراحی شهری هوشمند؛ نمونه موردی: محله نارمک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیتی انجین ابزار هوشمند شهر هوشمند برنامه ریزی شهری طراحی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۱
رشد فزاینده شهرنشینی و پیچیدگی های روزافزون در مدیریت شهری، نیاز به ابزارهای نوین و کارآمد در حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری را بیش از پیش آشکار ساخته است. جامعه شهرسازی امروز در عصر اطلاعاتی قرار دارد و نیازمند سیستم های نوینِ فناوری محور است تا بتواند تصمیم گیری بهتر و نتیجه مطلوب تری را در کمترین زمان ممکن رقم بزند. سیتی انجین به عنوان یک سیستم هوشمند مبتنی بر داده در مقیاس شهر، پتانسیل قابل توجهی برای ارتقای برنامه ریزی و طراحی شهری دارد. هدف از این پژوهش کاربردی، معرفی و تحلیل جامع سیتی انجین در زمینه برنامه ریزی و طراحی شهری با نمونه موردی محله نارمک تهران است. برای جمع آوری داده ها از روش های مختلفی از جمله برداشت میدانی و تحلیل داده های فضایی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیتی انجین می تواند در زمینه هایی از جمله؛ تجسم سه بعدی داینامیک از فضای شهری (طرح های تفصیلی و جامع، برنامه ریزی نظارتی و کنترل طراحی، کاداستر سه بعدی، برنامه ریزی و طراحی محیطی، برنامه ریزی شهری استراتژیک)، گزارش دهی درلحظه ی کمّی از داده های شهری، ارزیابی و مدیریت محیط شهری، فراهم کردن بستر ارتباطی برای مشارکت عمومی و ترکیب با سایر نرم افزارهای مرتبط با حوزه ی شهری، کاربرد مؤثری داشته باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیتی انجین به عنوان یک ابزار نوین در حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری می تواند به ایجاد شهرهای هوشمند و پایدار کمک کند.
۱۵۸.

واکاوی تأثیرات تکنولوژی بر کیفیت بخشی فضاهای عمومی شهری در چارچوب شهرهای هوشمند، مورد مطالعاتی: ایران مال، تهران

کلیدواژه‌ها: تکنولوژی شهر هوشمند فضای عمومی شهری ایران مال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۱۵
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیجیتالی شدن، منجر به تحولات عمده ای در شهرها و زندگی شهری در تمامی ابعاد شده است. تکنولوژی به عنوان عامل تسهیل گر امور و افزایش کیفیت های زندگی شهری به ویژه در فضاهای عمومی شناخته می شود. مطرح شدن مفهوم شهر هوشمند به عنوان یک سیاست شهری و پارادایم غالب، نمایانگر تأثیرات این تحولات است. در این مقاله، با هدف کشف اثرپذیری تکنولوژی در دو حوزه تئوری و عملی شهرها و با استفاده از رویکرد کیفی و رهیافت مرور نظری ادبیات موضوع، به تحلیل تاثیرات تکنولوژی در سطوح کلان و خرد شهری با تاکید بر کیفیت بخشی فضاهای عمومی شهری در چارچوب شهر هوشمند پرداخته شده است. ایران مال به عنوان نمونه موردی این تحقیق در نظر گرفته شده است تا تأثیرات کلان و خرد تکنولوژی در فضاهای عمومی آن از منظر تئوری و عمل بررسی شود.نتایج تحقیق نشان می دهد که در حوزه تئوری، تکنولوژی باعث شکل گیری نظریه های جدیدی چون شهرهای دیجیتال، سایبری، خلاق، مبتنی بر دانش و یادگیری و به ویژه مفهوم شهر هوشمند به عنوان گفتمان غالب شده است. در حوزه عملی نیز، استفاده از تکنولوژی می تواند به حل چالش های شهری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، حمل ونقل، محیطی، حکمرانی و... کمک کند. در مقیاس خرد، با تأکید بر فضاهای شهری هوشمند، تکنولوژی به ایجاد ارتباط میان انسان، فضا و تکنولوژی منجر شده که نتیجه آن بهبود کیفیت زندگی شهری در فضاهای عمومی است. نمونه موردی ایران مال نشان دهنده تحقق این مفاهیم در مقیاس کلان و خرد است، جایی که فناوری های نوین در ساختارهای فیزیکی و عملکردهای شهری ادغام شده اند و باعث بهبود تجربه شهری برای بازدیدکنندگان شده اند. در انتها پیشنهادات کاربردی برای بهبود عملکرد ایران مال و بهره برداری بیشتر از تکنولوژی های موجود با توجه به یافته های پژوهش مطرح شده است.
۱۵۹.

مطالعه و تحلیل آینده نگری کاربرد بازآفرینی هوشمند در احیای بافت مرکزی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری بافت مرکزی شهری تکنولوژی شهر هوشمند کلان شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
مقدمه: در سال های اخیر، بازآفرینی شهری به یک استراتژی حیاتی برای مقابله با چالش های بسیاری از شهرها تبدیل شده است، به ویژه در زمینه افزایش سریع شهرنشینی و نیاز به توسعه پایدار. مطالعه در زمینه آینده پژوهی در بازآفرینی بافت مرکزی شهری، به خصوص از طریق رویکرد شهر هوشمند، به بررسی راه حل های نوآورانه برای احیای هسته شهری کلان شهرهایی همچون تهران می پردازد. مفهوم آینده پژوهی شامل پیش بینی سیستماتیک روندها و چالش های آینده است که به برنامه ریزان شهری و تصمیم گیرندگان این امکان را می دهد تا به توسعه های احتمالی پیش رو فکر کرده و استراتژی های مؤثری طراحی کنند. در زمینه تهران، بافت مرکزی شهری دارای تلفیقی از اهمیت تاریخی و چالش های مدرن، از جمله ازدحام ترافیکی، زیرساخت های ناکافی و نابرابری های اجتماعی است. با استفاده از روش های آینده پژوهی، ذی نفعان می توانند عوامل کلیدی تغییر و نیازهای نوظهور جمعیت را شناسایی کنند. رویکرد شهر هوشمند، فناوری و تجزیه وتحلیل داده ها را در برنامه ریزی شهری ادغام می کند و مدیریت منابع شهری را پاسخ گو و کارآمدتر می سازد. این رویکرد بر بهبود کیفیت زندگی ساکنان از طریق خدمات، زیرساخت و پایداری محیط زیست تمرکز دارد. در تهران، اجرای فناوری های هوشمند می تواند به طور قابل توجهی به بازآفرینی هسته شهری کمک کند. علاوه بر این، تحلیل بازآفرینی شهری با لنز آینده پژوهی و اصول شهر هوشمند از اهمیت مشارکت جامعه و برنامه ریزی مشارکتی تأکید می کند. درگیر کردن جوامع محلی در فرایند تصمیم گیری اطمینان می دهد که راه حل های توسعه یافته نه تنها به چالش های فنی پاسخ دهد، بلکه با نیازها و آرزوهای شهروندان نیز هم راستا باشد. در نهایت، اجرای مؤثر یک رویکرد شهر هوشمند مبتنی بر آینده پژوهی می تواند به هسته شهری پایدارتر و مقاوم تر در تهران منجر شود و به رشد اقتصادی، انسجام اجتماعی و کیفیت زندگی بهتر برای ساکنان آن کمک کند. مواد و روش هااین مطالعه با هدف ارائه راهکارهای علمی و عملی در جهت تحول و ترقی شهرهای هوشمند و تأثیر مثبت آن ها بر بازآفرینی شهری در ایران طراحی شده است. تحقیق به طور کلی به عنوان یک مطالعه توسعه ای و کاربردی طراحی شده و به دو مرحله کلیدی به نام های مرحله شناختی و مرحله اکتشافی تقسیم می شود. در مرحله شناختی، محققان به جمع آوری داده ها از منابع مختلف پرداخته اند. برای این منظور، روش های متنوعی از جمله مطالعات کتابخانه ای، اسنادی، انجام پیمایش و مصاحبه با خبرگان استفاده شده است. در این مرحله، داده های کیفی ابتدا از طریق پرسشنامه های باز و مصاحبه ها گردآوری شدند. همچنین، داده های کمی نیز به صورت عددی، با استفاده از روش وزن دهی بر مبنای پرسشنامه های دلفی، تهیه شده اند. اعضای پنل دلفی متشکل از 29 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و مشارکت کردند. هدف آنالیز اطلاعات جمع آوری شده این است که با به کارگیری روش فراترکیب، دیدگاه ها و نکات کلیدی مؤثر در تحولات مرتبط با بازآفرینی هوشمند شناسایی شوند. از طریق مرور سیستماتیک ادبیات مربوطه، شش بعد اصلی شامل: کالبدی و دسترسی، عملکردی، زیست محیطی، زیست پذیری، اقتصادی، و اجتماعی/فرهنگی تعریف و مورد تحلیل قرار گرفتند. در ادامه، 33 مؤلفه و 107 شاخص به عنوان معیارهای کلیدی استخراج شدند. سپس، این شاخص ها در اختیار گروه دلفی قرار گرفتند و از اعضای این گروه خواسته شد تا به هر یک از شاخص ها امتیاز دهند و به شناسایی و معرفی عوامل بالقوه ای بپردازند که می توانند بر عدم تحقق اهداف بازآفرینی تأثیر منفی بگذارند. در مرحله اکتشافی، تمرکز بر شناخت نظرات و دیدگاه های ذی نفعان به عنوان یک عامل ضروری مطرح است. در این راستا، با جمع بندی داده ها و استفاده از رویکرد سیستمی و تحلیل محیطی، تلاش شده است تا پیشران های اصلی مؤثر بر موفقیت یا عدم موفقیت فرایند بازآفرینی شناسایی و سناریوهای ممکن آینده مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. این سناریوها به منظور برنامه ریزی بهینه و اتخاذ تصمیمات استراتژیک در زمینه بهبود وضعیت کنونی شهرها و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان تدوین شده اند.یافته هادر قدم نخست با استفاده از روش فراترکیب 6 بعد، 33 مؤلفه و 107 شاخص استخراج شد. در فاز اکتشافی به منظور شناسایی عوامل اثرگذار و بهره گیری از رویکرد سیستمی و پویش محیطی، پیشران های کلیدی شناسایی و با تبیین وضع موجود، سناریوهای محتمل آینده شناسایی و تحلیل شدند. نتایج تحلیل دلفی نشان می دهد بازآفرینی هوشمند در ابعاد عملکردی (0/3456)، کالبدی و دسترسی (0/2345)، اجتماع/فرهنگ (0/1789)، اقتصادی (0/1234)، زیست محیطی (0/0678) و سپس زیست پذیری (0/0498) اثرگذاری بیشتری در ارتباط با تحولات و بازساخت فضایی بافت مرکزی شهر تهران بازی خواهد کرد. براساس رویکرد پژوهش، بخش مرکزی تهران به چند خرده حوزه درک پذیر قابل تقسیم است. هدف از این تقسیم، تعریف زیرحوزه های غالب و درک پذیر برای ارائه برنامه ها و آینده های کوچک مقیاس تر و سریع الوصول تر برای هر حوزه مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند، ضمن توجه به برقراری تعادل میان این اندام واره های ناحیه مرکزی است. تدقیق و تشخیص این حوزه ها در هسته قدیمی و مرکزی شهر، افراط ها و کاستی ها را در هر حوزه نمایان خواهد کرد که می تواند به پتانسیل سنجی و آینده پژوهی آن ها در خصوص کاربست شهر هوشمند بینجامد. در بخش مرکزی کلان شهر تهران خرده حوزه های زیر قابل تمییز هستند:1. حوزه اقتصادی که این ناحیه با عملکرد غالب تجاری و تجمع مغازه های عمده فروشی و خرده فروشی قابل تشخص است.2. حوزه فرهنگی آموزشی که با عملکرد و فعالیت غالب کاربری های فرهنگی و گردشگری که رو به تخریب و نابسامانی است، همراه است.3. حوزه مسکونی که اکنون بخش کوچکی از این نواحی را به خود اختصاص داده و جابه جایی و تخلیه این خرده حوزه ها بسترساز زندگی ناسالم شهری شده است.4. حوزه اداری خدماتی که با عملکرد غالب انتشارات و چاپخانه ها، مؤسسه ها و ادارات، بانک ها، پذیرایی ها و... که در حال حاضر نمود بیشتری دارد. ارزیابی اولیه ساختار فضایی بافت مرکزی نشان می دهد ساخت و بافت شهری به شدت تحت تأثیر فرسودگی، عدم تعادل و توزیع نامناسب کاربری ها و گسیختگی در ساختار مورفولوژیک قرار دارد. این مسائل به ویژه شامل تقسیم کار فضایی ناکارآمد است.مطابق نتایج، 5 پیشران؛ طراحی سیستم های انعطاف پذیر و مدولار، خوانش زیباشناسی و بهره گیری از فرهنگ مصور در بازآفرینی رویدادمدار، امتزاج عناصر و فرایند بازآفرینی با محیط پیرامون، انعطاف پذیری در عملکرد و طراحی مکان های هوشمند عوامل کلیدی خواهند بود که با تشریح اقدامات و بازیگران براساس ماتریس مشارکت کارکنان پروژه، حوزه مسئولیت، تحقیق و توسعه، حمایت فنی، مدیریت تحقیق و توسعه، تخصیص منابع و مدیریت قائل است. نگرش کلان حاکم بر این پژوهش معتقد است که بافت مرکزی شهر تهران (به عنوان هسته های عملکردی فضایی)، ۴ کارکرد ویژه شهر هوشمند را بازتولید کرده و در مسیر هوشمندی در حرکت است: 1) توسعه مراکزی تجاری و مال ها؛ 2) توسعه خدمات تخصصی فناور؛ 3) توسعه خدمات پشتیبان، شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها؛ و 4) گذار از بافت تاریخی به بافت فرهنگی کارکردی.نتیجه گیریبررسی ها نشان می دهد روش های موجود برنامه ریزی شهری نتوانسته اند مشکلات بافت های تاریخی کلان شهر تهران را حل کنند و نیاز به رویکردی جدید احساس می شود. ساختار فضایی و عملکردی بخش مرکزی تهران ابتدا نظم خاصی داشت که ناشی از ویژگی های محیط طبیعی و اجتماعی اقتصادی آن بود. اما با تغییرات تاریخی و ظهور مدرنیسم، این ساختار دچار تغییرات جدی شده و به شکل ناهمگون درآمده است. گسترش کالبدی فضایی، توزیع نامتناسب کاربری ها و استقرار نامتعادل جمعیت به ظهور بافت های ناکارآمد منجر شده است. این نواحی، شامل بافت های تاریخی و میانی، دارای کیفیت زندگی سطح پایینی هستند و با چالش هایی نظیر مسکن نامناسب، کاربری های ناسازگار، کمبود فضای سبز و زیرساخت های ناکافی مواجه اند. اگر به این مشکلات توجه نشود، ممکن است در آینده به مسائل بزرگ تری تبدیل شوند. بسیاری از رهیافت های بازآفرینی شهری که برای ساماندهی مناطق ناکارآمد طراحی شده اند، به دلیل نگرش تک بعدی و عدم توجه به ساختارهای انسانی، شکست خورده اند. مفهوم بازآفرینی هوشمند به عنوان یک رویکرد جامع در ابعاد اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی مطرح شده است. این رویکرد می تواند فرایند حل مسائل شهری را تسهیل کند و استانداردهای کیفیت زندگی را برای نسل های حاضر و آینده تأمین کند. مدیریت بازآفرینی مکان های مرکزی باید به گونه ای باشد که ایده ها و سیستم های نوآوری را جذب کند تا فعالیت های اجتماعی افزایش یابد. در نهایت، اجرای پروژه های بازآفرینی هوشمند در بافت مرکزی کلان شهر تهران نیازمند همکاری بین دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. استفاده از فناوری های نوین و تشویق مشارکت عمومی می تواند کلید موفقیت این فرایند باشد و بهبود کیفیت زندگی ساکنان را تضمین کند. برقراری ارتباط مؤثر میان شهروندان و ایجاد فضاهای مناسب برای زندگی و کار می تواند تحولات مثبت و پایداری در بافت مرکزی کلان شهر تهران ایجاد کند.
۱۶۰.

تحلیل پیچیدگی ها و ابهامات چیستی مفهوم شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی پایداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
در دهه های اخیر، مفهوم شهر هوشمند در پاسخ به مسائل و چالش های شهری در گفتمان شهرسازی بسیار رایج و پرطرفدار گردیده است. بااین حال ابهامات و پیچیدگی هایی درباره تعریف مفهوم شهر هوشمند وجود داشته و شهر هوشمند حاوی مفاهیم و معناهای مختلفی برای فعالین حوزه شهری ازجمله متخصصین، سیاست گذاران و سایر کنشگران مؤثر در هدایت و کنترل شهر است. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال روشنگری و کاهش ابهامات و پیچیدگی های مفهوم شهر هوشمند بوده است. به نحوی که سعی نموده معناها و مفاهیم اصلی رایج برای مفهوم شهر هوشمند را استخراج و تحلیل نماید. پاسخگویی به هدف پژوهش با تکیه بر روش کیفی و فراترکیب (فرا تحلیل) پژوهش های معتبر نگاشته شده در موضوع شهر هوشمند (68 مقاله منتخب) که عمدتاً در یک دهه اخیر انجام شدند، صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصلیترین مفاهیم شهر هوشمند که نیروی محرکه اصلی شهر هوشمند نیز به حساب می آیند، استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در کنار سرمایه انسانی و اجتماعی است که وظیفه جلو بردن برنامه های یک شهر هوشمند را بر عهده دارند. علاوه بر آن، اینگونه نیروی های محرکه هستند که موجب ایجاد سایر مفاهیم اصلی شهر هوشمند مثل نوآوری و خلاقیت، افزایش کارآیی و کارآمدی نظام شهری می شوند. وضعیت کنونی مفهومی شهر هوشمند که با افزایش نگاه انسان محورانه و پیوند بیش تر آن با مفاهیمی همچون کل نگری، پایداری و انعطاف پذیری همراه است، ضمن کلان تر و جامع تر نمودن این مفهوم، قابلیت سنجش هوشمند بودن یک شهر را سخت تر و پیچیده تر نموده است.