پژوهش های فضا و مکان در شهر (پژوهش های مکانی - فضایی سابق)
پژوهش های مکانی - فضایی سال 8 پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 28)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی شهر اصفهان در محله شهشهان در مجاورت مسجد جامع اصفهان، دارای عناصر تاریخی ارزشمندی است که به عنوان قطب های فرهنگی امکان بازآفرینی فرهنگ مبنا در این محدوده را فراهم می کند. همچنین وجود رویدادهای فرهنگی-مذهبی-آیینی مختلف همراه با وجود کارگاه های صنایع دستی متعدد و حضور هنرمندان این رشته، ساختار ویژه ای به این بافت بخشیده است. اما نبود رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا و نگاه تک بعدی به مرمت کالبدی ابنیه تاریخی بدون در نظر گرفتن الگوی ساخت کل بافت و تغییرات فعالیتی و تزریق کاربری های جدید، عدم در نظر گرفتن ارزش های فرهنگی هنری این محدوده و بی توجهی به ملزومات صنعت گردشگری، باعث شده این بافت نتواند گردشگران را، در حد قابلیت هایش، به خود جلب کند. ازاین رو، در این پژوهش به دنبال کاربست مطالعات راهبردی در راستای ارائه شبکه هم پیوند محورهای گردشگری در امتداد عناصر تاریخی و قطب های فرهنگی آیینی در محله شهشهان در راستای تبدیل به محله خلاق صنایع دستی به عنوان یک محدوده هدف توسعه گردشگری هستیم. این پژوهش براساس نوع پژوهش کاربردی و براساس هدف پژوهش، توصیفی و اکتشافی است و از لحاظ روش در زمره پژوهش های کیفی مبتنی بر استراتژی موردپژوهی قرار دارد. فرآیند انجام پژوهش به این صورت انجام شده که در ابتدا چهارچوب نظری گردشگری خلاق و بازآفرینی فرهنگ مبنا تهیه و در مرحله بعد مطالعات مربوط به طرح «بازتعریف نقش محله های هدف گردشگری در راستای توسعه گردشگری» محله شهشهان مرور و براساس چهارچوب نظری تحقیق، تحلیل و ماتریس دستیابی به اهداف براساس مؤلفه های بازآفرینی با رویکرد گردشگری خلاق ارائه شد. در نهایت برنامه های اقدام در قالب نقشه شبکه هم پیوند محورهای گردشگری خلاق و شناسنامه پروژه های پیشنهادی به صورت موضوعی و موضعی در قالب پروژه های مرمتی، عملکردی، فضای شهری و زیباسازی ارائه شد. نتایج نشان می دهد این محله با داشتن عناصر تاریخی متعدد و ابنیه واجد ارزش معماری، فعالیت کارگاه ها و هنرمندان صنایع دستی و انواع فعالیت های مذهبی و آیینی هویتمند قابلیت های ویژه ای برای تبدیل شدن به محله خلاق صنایع دستی و مقصد گردشگری بافت تاریخی شهر اصفهان را دارد و با توجه اینکه اصفهان جزء شبکه شهرهای خلاق در بخش صنایع دستی است، طراحی شبکه محورهای گردشگری فرصت مناسبی برای ایجاد فضای مناسب ارائه ظرفیت ها، توانمندی ها، کارگاه ها و آثار صنایع دستی به عنوان صنایع خلاق در راستای محورهای گردشگرپذیر تجربه محور و دارای تم خاص در این محدوده است.
ارائه چهارچوب تحلیلی چالش های نهادی برنامه های راهبردی شهری (موردپژوهی: برنامه راهبردی اصفهان 1405)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی در نقد برنامه ریزی جامع وارد ادبیات شهرسازی شد و ویژگی های چرخه ای بودن، بازخوردگیری، انعطاف پذیری، مشارکتی بودن و حساسیت نسبت به مسائل هر بستر را با خود به همراه داشت. در ایران تا امروز الگوی برنامه ریزی جامع بر راهبردی غلبه دارد. یکی از عوامل عدم تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی چالش های نهادی است. این مقاله با تأکید بر برنامه راهبردی اصفهان 1405 به دنبال دستیابی به چهارچوب مفهومی یکپارچه برای سنجش و پاسخگویی به الزام ها و چالش های موجود در ساختار مدیریتی شهرداری اصفهان است. بر همین پایه، کاوش در ادبیات روی مفاهیم برنامه ریزی راهبردی و نهادباوری صورت گرفت و چهارچوب مفهومی برای تحلیل استخراج شد. پس از آن با استفاده از معیارهای برآمده از چهارچوب، تحلیل مضمون برنامه راهبردی اصفهان 1405 انجام شد. نتایج نشان می دهد که به مسائل چالش زا، مانند عدم توجه به بستر زمانی و فرهنگی؛ نهادینه سازی برنامه های راهبردی در اسناد، قوانین و مقررات و عاملیت های سازمانی در برنامه 1405 توجه شده است، اما ساختارسازی، مانند نگاه به سازمان های مردم نهاد و شبکه سازی افقی و عمودی در برنامه وجود ندارد.
مطالعه چالش های ستاد خدمات سفر شهر اصفهان در راستای تبدیل شدن به یک سازمان مدیریت مقصد
حوزه های تخصصی:
اصفهان به عنوان شهری فرهنگی و تاریخی این فرصت را دارد که مسیر رشد و توسعه خود را از سمت صنعت به سمت گردشگری تغییر دهد و به مقصدی گردشگری تبدیل شود. اما توسعه گردشگری نیازمند یک برنامه مورد توافق و مشترک است که میان سهم داران متعدد حوزه گردشگری همگرایی ایجاد کند؛ به نحوی که، اقدامات هر بخش در راستای تحقق اهداف همه بخش ها باشد. شهر اصفهان، به عنوان یکی از مهم ترین مقصدهای گردشگری ایران، نیازمند یک سازمان مدیریت مقصد است. در این راستا، ستاد خدمات سفر شهر اصفهان یکی از نهادهایی است که می تواند بار سنگین این مسئولیت را بر عهده گیرد. این ستاد، در تطابق با ماهیت فرابخشی گردشگری، می تواند سهم داران حوزه گردشگری را در چهارچوبی رسمی قرار دهد و با عملکردی شبیه به یک سازمان مدیریت مقصد، گردشگری شهر اصفهان را، با در نظر گرفتن الزامات فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی، مدیریت کند. در این راستا، این پژوهش با هدف درک چالش های تبدیل شدن این ستاد به یک سازمان مدیریت مقصد با رویکردی کیفی انجام شد. روش گردآوری داده در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل، روش تحلیل مضمون بوده است. نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که مواردی نظیر رویکرد پوپولیستی به گردشگری، فعالیت گروهی غیرساختارمند، تقسیم کار معیوب، عدم برون سپاری فعالیت های اجرایی، نادیده گیری مستندسازی و ارزیابی فرایندها و تبلیغات و اطلاع رسانی با نفوذ و اثربخشی محدود، تعدادی از موانع ارتقای ستاد خدمات سفر شهر اصفهان به سازمان مدیریت مقصد است.
ارزیابی پایداری بافت تاریخی مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند (مورد مطالعه: محله سنبلستان)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت در مناطق شهری، به خصوص در مناطق با ساختار ارگانیک، به مشکلاتی مانند ترافیک ناشی از معابر کم عرض و دشواری های مرتبط با مداخله در ساختارهای آن منجر شده است. بسیاری از این مشکلات، از طریق برنامه ریزی در سطح محله ها حل می شوند. یکی از رویکردهای مطرح شده در چند دهه اخیر برای حل مشکلات شهری، رویکرد شهر هوشمند است که بر نظام شهری تأثیر می گذارد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارزیابی پایداری بافت تاریخی مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند است. از نظر روش شناسی بر اساس ماهیت هدف از نوع کاربردی و براساس ماهیت روش از نوع توصیفی- موردی و تحلیل-تجویزی است. در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی و پرسش نامه استفاده کرده ایم. برای تحلیل داده ها از تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار SPSS و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی QSPM استفاده کردیم. نتایج پژوهش نیز نشان می دهد که سرانجام بعد از تحلیل و بحث در مورد ویژگی ها، محله سنبلستان پتانسیل ها و زیرساخت لازم برای تبدیل شدن به محله ای منطبق بر شاخص های شهر هوشمند را نسبتاً داراست که برای تقویت آن از تزریق فعالیت ها و خدمات هوشمند در فضا باید بهره گرفت.احیا و بهره وری اقتصادی و ارتقای کسب وکار هوشمند از طریق تشویق به کارآفرینی و توسعه استارتاپ ها و همچنین گسترش مشاغل آنلاین محله ای مرتبط با خدمات مورد نیاز ساکنان، توسعه طرح دوچرخه هوشمند و ارائه امکانات برتر به مسیرهای دوچرخه و ... اشاره کرد.
مقایسه تطبیقی برنامه ممیزی انرژی در ساختمان های مسکونی ایران با نمونه های جهانی
حوزه های تخصصی:
صنعت ساخت وساز سهم قابل توجهی در مصرف انرژی دارد. ازاین رو، کشورهای پیشرفته در این زمینه به ارائه برنامه راهبردی انرژی با اعمال گواهی های انرژی مورد تأیید شورای ساختمان های سبز به صورت داوطلبانه پرداخته اند. کشور ایران نیز از سال 1380 برنامه ممیزی انرژی خود را با اعمال برچسب انرژی ساختمان به صورت داوطلبانه ارائه کرده است؛ اما متأسفانه این گواهی انرژی نتوانسته است سهم قابل توجهی در نگه داشت انرژی در این صنعت داشته باشد. ازاین رو، در مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی کیفی از طریق اسناد کاوی کتابچه های استاندارد موجود و باهدف شناخت نقاط ضعف برچسب انرژی ساختمان ایران، مقایسه ای بین برنامه راهبردی انرژی شورای ساختمان های سبز و برنامه ممیزی انرژی ایران انجام شد و سه فاکتور صرفه جویی براساس طراحی انسانی، صرفه جویی برای تمامی منابع و چرخه حیات به عنوان اهداف هر دو برنامه مقایسه شدند و چرایی تفاوت های به وجود آمده پیرامون آن ها تحلیل شدند. نتایج این تحلیل ها نشان داد، کاستی هایی درزمینه استانداردسازی صرفه جویی براساس تمام منابع و چرخه حیات در گواهی برچسب انرژی ایران نسبت به گواهی مورد تأیید شورای ساختمان های سبز وجود داشته است. به نحوی که در امتیازبندی برچسب انرژی ایران آموزش به کاربر و صرفه جویی در منابع آبی و راهکارهایی جهت استفاده از منابع جایگزین انرژی مانند انرژی زمین گرمایی و خورشید و باد و سوخت بیوگاز و بازگشت مواد و مصالح ساختمانی به چرخه حیات مواد در نظر گرفته نشده و همچنین حمایت های پشتیبان و تشویق کننده ای مانند معافیت های مالیاتی در این بخش ها وجود نداشته است.
سنجش سطح سرمایه اجتماعی در میدان های شهری (مورد مطالعه: سبزه میدان اصفهان)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی طی سال های اخیر به یکی از محبوب ترین مفاهیم در حوزه نظریه های اجتماعی تبدیل شده است. امروزه نقش سرمایه اجتماعی بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان ها و جوامع است. بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه های توسعه دشوار می شود. با توجه به اهمیت این موضوع و گزارش های متناقض از وضعیت سرمایه اجتماعی در محله سبزه میدان شهر اصفهان، پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح سرمایه اجتماعی در این محله انجام شده است. حجم نمونه در این پژوهش 285 نفر از ساکنان سبزه میدان شهر اصفهان است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که سطح سرمایه اجتماعی در محدوده مورد مطالعه از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و همچنین از بین مؤلفه های اعتماد، انسجام و مشارکت، مؤلفه مشارکت از وضعیت نسبتاً مطلوبی ارزیابی شد.