مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
توزیع فضایی
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
77 - 88
حوزههای تخصصی:
شبکه شهری را می توان به مفهوم فضایی، نحوه استقرار و توزیع شهرهای مختلف از لحاظ اندازه جمعیت و به مفهوم اقتصادی آن نظام مبادله و داد و ستد بین شهرها بر اساس عملکردهای پایه ای آنها دانست، که هم حاصل و هم علت بسیاری از مسائل و پدیده های شهرنشینی معاصر است. هدف این مقاله تحلیل و بررسی شبکه شهری استان مازندران می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک آنتروپی، مدل رتبه – اندازه و نوع تعدیل یافته آن، استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل و بررسی سلسله مراتب شهری استان مازندران، بیانگر حاکمیت عدم تعادل در نظام شهری و تمرکز جمعیّت در چهار شهر بزرگ استان است. از طرفی دیگر بررسی سلسله مراتب شهری استان نشان داد، خط رتبه – اندازه واقعی شهرهای استان هیچگاه بر الگوی تئوریک "رتبه- اندازه" منطبق نشده است. همچنین بر اساس مدل ضریب آنتروپی می توان نتیجه گرفت که توزیع فضایی تعداد شهرها در طبقات شهری استان در سه دوره 90- 1355 کمتر از 1 بوده و نشان از عدم تعادل در شبکه شهری استان مازندران دارد. به طور کلی نتایج، نشان دهنده وجود عدم تعادل در نظام سلسله مراتبی شهرهای استان می باشد.
تحلیل فضایی توزیع شاخص های رشد هوشمند شهری در سطح محلات مورد: شهر ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
93 - 112
حوزههای تخصصی:
در دو دهه گذشته راهبرد رشد هوشمند در چارچوب نظریه توسعه پایدار شهری و حمایت از الگوی شهر فشرده بنا شده است. در حقیقت، توجه به شهر فشرده و رشد هوشمند به عنوان یکی از راه های رسیدن به این فرم شهری، به دلیل آثار نامطلوب الگوهای توسعه پراکنده در زمینه های سیاسی و زیست محیطی به صورت وسیعی افزایش یافته است. در این راستا هدف از این پژوهش، تحلیل فضایی توزیع شاخص های رشد هوشمند در محلات شهر ملایر می باشد. بدین منظور 18 محله از لحاظ شاخص های زیربنایی در قالب 82 شاخص قابل سنجش بررسی شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل آنتروپی شانون تعمیم یافته، تکنیک ویکور (Vikor)، ضریب همبستگی پیرسون در قالب نرم افزارهای GIS و SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که توزیع فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری در محلات 18 گانه شهر ملایر یکسان نبوده و بین محلات فاصله زیادی وجود دارد. بر این اساس محله های 17، 1، 14، 4، 3، 16، 18، 11، 9، 10، 12، 13 به ترتیب بیشترین برخورداری را از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی رشد هوشمند شهری را دارا می باشند و این شاخص ها در محلات 7،8،6،2،5،15 به ترتیب کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. نتایج دیگر پژوهش نشانگر این است که بین شاخص های رشد هوشمند در شهر ملایر و میزان جمعیت آنها تقریباً رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد. بطوری که میزان برخورداری از شاخص های رشد هوشمند شهری و جمعیت شهر 512/0 و در سطح 007/0 از لحاظ آماری معنادار است. پس در حالت کلی می توان نتیجه گیری کرد که در شهر ملایر امکانات و زیرساخت های رشد هوشمند شهری به سمت محلاتی سوق دارد که از جمعیّت بیشتری برخوردارند.
تحلیلی بر توزیع فضایی کاربری فضای سبز شهر اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
93 - 110
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش انجام کار، توصیفی - تحلیلی است. هدف این پژوهش، تحلیلی بر توزیع فضایی کاربری فضای سبز شهر اسلام آباد غرب و جامعه آماری آن شامل 25 نفر از متخصصان و کارشناسان مربوط به موضوع مدنظر است. ابزار اندازه گیری داده ها، پرسش نامه ای است که براساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش طراحی شد و برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) به کار رفت. برای ارزیابی توزیع فضایی فضاهای سبز بر 10 شاخص تأکید شد که برای سنجش توزیع فضایی اهمیت بیشتری داشتند. نتایج نشان داد براساس هرکدام از شاخص ها، توزیع فضایی مناسبی در زمینه فضاهای سبز با هر نوع شاخص (ازجمله فاصله از مسیل، فاصله از واحد مسکونی، فاصله از مراکز درمانی و...) وجود دارد؛ همچنین با عمل همپوشانی شاخص های 10گانه نیز چنین نتیجه ای به دست آمد؛ به گونه ای که محدوده های مرکز و متمایل به مرکز در تمامی جهات شهر در نقشه نهایی، بهترین محدوده ها برای ایجاد و توسعه فضاهای سبز شناخته شدند که تقریباً بیشتر فضاهای سبز موجود نیز در این محدوده ها قرار گرفته اند؛ بنابراین فضاهای سبز در شهر اسلام آباد غرب از نظر توزیع فضایی، مطلوب ارزیابی می شوند. نتایج این مطالعه به برنامه ریزان شهری برای توزیع فضایی کاربری فضای سبز در توسعه نواحی شهری کمک می کند.
تحلیل توزیع فضایی سالخوردگی جمعیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۶
265 - 296
با افزایش شاخص امید به زندگی، جمعیت سالخورده در ایران و جهان رو به افزایش بوده و به عنوان فاکتوری مهم و تأثیرگذار بر نظام اجتماعی و اقتصادی جوامع، مطرح است. پژوهش پیش رو به بررسی وضعیت سالخوردگی در جمعیت ایران پرداخته است و تلاش می کند تا این شاخص را از منظر جغرافیایی و توزیع فضایی آن بررسی کند. مهمترین شاخص های ارزیابی کننده وضعیت سالخوردگی در یک فضای زیستی براساس مطالعات انجام شده شامل؛ شاخص سالمندی، نسبت سالمندی، نسبت پیری، نسبت جوانی، بار تکفل، نسبت حمایت پدر و مادر (حمایت عاطفی)، نسبت حمایت بالقوه (حمایت معنوی) می باشند. این پژوهش با روش تحلیل ثانویه داده های مرکز آمار و با استفاده از برنامه نویسی در محیط متلب و اکسل ماکرو، انجام و برای نمایش فضایی شاخص ها از GIS10.2 استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد، جمعیت ایران، دوران جوانی خود را پشت سر گذاشته و با روندی صعودی، در حال ورود به میانسالی و سالخوردگی است. این روند در مناطق مرکزی ایران خصوصاً تهران، اصفهان، اراک باشدت بیشتر و در مناطق حاشیه تر مانند سیستان و بلوچستان با روند کندتری در حال وقوع است. روند صعودی شاخص سالخوردگی جمعیت ایران بیانگر آن است که دوران بحران پیری در جمعیت ایران چندان دور از انتظار نبوده و باید آن را مهمترین چالش پیش رو در نظام برنامه ریزی توسعه و مؤثر بر تمام جنبه های مدنظر قرار داد.
ارزیابی عملکرد و نحوه توزیع فضایی دفاتر ICT روستایی (مطالعه موردی: شهرستان لنجان - استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
61 - 80
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، یکی از مؤثرترین رویکردها در توسعه پایدار روستایی است و بی تردید دگرگونی های گسترده ای را در ابعاد مختلف زندگی انسان در پی دارد. تأثیرگذاری آن بر جوامع انسانی به گونه ای است که به سرعت در حال تبدیل کردن جهان معاصر به جامعه اطلاعاتی است. در دهه اخیر این رویکرد در مناطق روستایی نیز به ویژه در قالب دفاتر ICT روستایی بسیار گسترده شده است و ارزیابی عملکرد این دفاتر، گامی مؤثر در مسیر ارتقای بهره وری آنها به شمار می رود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد دفاتر ICT روستایی و نحوه توزیع فضایی آنها در شهرستان لنجان انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل ساکنان روستاهای دارای دفاتر ICT روستایی شهرستان لنجان است. اطلاعات میدانی پژوهش حاصل تکمیل 294 پرسش نامه در 5 روستای نمونه است که براساس فرمول کوکران و تعدیل آنها محاسبه شد. پایایی پرسش نامه 824/0 و مؤید اعتبار مناسب ابزار پژوهش است. در تجزیه وتحلیل داده ها، آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و ...) و استنباطی (T تک نمونه ای) در نرم افزار spss به کار رفته است. نحوه توزیع فضایی دفاتر نیز با بهره گیری از دو مدل آنتروپی و شاخص تمرکز بررسی شده است. نتایج: سطح معناداری کمتر از 05/0 به همراه منفی شدن کرانه های بالا (60/6-) و پایین (40/8-) نشان می دهد دفاتر خدمات ارتباطی در روستاهای مطالعه شده عملکرد موفقی نداشته اند. نتایج کاربرد دو مدل آنتروپی (با ضریب 665/0-) و شاخص تمرکز (با میزان 01/0) در ارزیابی نحوه توزیع فضایی دفاتر نیز حاکی است توزیع دفاتر الگوی مناسبی ندارد. نوآوری: در پژوهش های مختلف عملکرد و میزان رضایتمندی دفاتر ICT روستایی بررسی شده است؛ اما به طور همزمان به توزیع جغرافیایی توجه نشده است. در این پژوهش به همه ابعاد عملکردی به همراه قوت ها و ضعف ها و همچنین توزیع فضایی، نگرشی جغرافیایی، توجه شده است.
تحلیل توزیع فضایی و دسترسی به مدارس در منطقه 20 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی متوازن و متناسب امکانات و خدمات آموزشی در برنامه ریزی شهری اهمیت زیادی دارد، زیرا تنها در صورت وجود تعادل در توزیع خدمات و کاربری ها، این امکان برای اقشار مختلف فراهم می گردد که از آنها بهره مطلوب ببرند. هدف این تحقیق تحلیل الگوی پراکندگی مدارس سطح آموزش عمومی و کیفیت دسترسی مفید به آنها در منطقه 20 شهرداری تهران بوده است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده ها و اطلاعاتی بوده که ادارات آموزش و پرورش در اختیار قرار داده اند . در تحلیل الگوی توزیع فضایی از تکنیک های شاخص نزدیک ترین همسایگی، تحلیل خوشه ای چند فاصله ای و شاخص موران استفاده شده و تحلیل دسترسی ها به کمک تکنیک بافری در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از معیارهای دسترسی مفید وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان دادند که توزیع فضایی مدارس در سطوح مختلف اعم از ابتدایی، متوسطه دوره اول، متوسطه دوره دوم، و هنرستان ها و مراکز کاردانش، الگوی نامطلوب خوشه ای داشته و توزیع مدارس آموزش عمومی (ابتدایی و متوسطه دوره اول) بیشتر از مدارس تخصصی (متوسطه دوره دوم، هنرستان ها و مراکز کاردانش) از الگوی خوشه ای تبعیت کرده است. 9/29 درصد از مساحت منطقه تحت دسترس مفید مدارس ابتدایی پسرانه قرار نداشته و حوزه خارج از دسترس مفید مدارس ابتدایی دخترانه، متوسطه پسرانه دوره اول و متوسطه دخترانه دوره اول نیز به ترتیب 6/27، 7/13و 3/7 درصد بوده است. در حالی که برخی قسمت ها در خارج از حوزه دسترس مدارس قرار داشته اند، در قسمت های قابل توجهی نیز حوزه های دسترس حتی تا 5 حوزه برای مدارس سطح ابتدایی و 7 حوزه برای مدارس متوسطه دوره اول با یکدیگر همپوش بوده اند. این موضوع نیز بیانگر توزیع فضایی نامتوازن مدارس در منطقه است.
بررسی و تحلیل روند تحولات نظام شهری مطالعه موردی: استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در کشور ایران بعد از اصلاحات اراضی و طرح های توسعه ای و سیاست های اتخاذ شده تحولات چشمگیری در نظام های شهری به وجود آمد که منجر به شکاف و فاصله فزاینده بین شهرهای بزرگ و مراکز استان ها شده است. وجود چنین شکافی موجب مسائل و مشکلات در سطح مناطق و شهرها شده است. این پژوهش با هدف بررسی تحولات نظام شهری مناطق جنگ زده غرب کشور به بررسی تحولات نظام شهری استان کرمانشاه پرداخته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از داده های سرشماری سال های 55 تا 95 از مرکز آمار برای داده های کمی و بهره گیری از نظرات خبرگان برای داده های کیفی پژوهش بوده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات مدل ها و تکنیک های برنامه ریزی شهری و روش سوارا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر کرمانشاه و اسلام آباد غرب به عنوان شهر اول و دوم در سلسله مراتب شهرهای استان در طی این سال های مورد بررسی بوده است. شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب در سال های جنگ تحمیلی در رده های آخر قرار می گیرند. اما بعد از جنگ دوباره تقریبا به حال اولیه خود بر می گیرند. به طور کلی ساختار و و نظام شهری استان کرمانشاه همانند سایر استان های کشور و کشورهای در حال توسعه کاملا نامتعادل می باشد و با شرایط نخست شهری مواجه است. نتایج حاصل از روش سوارا نیز نشان داد که عامل اداری – سیاسی و جنگ تحمیلی از مهمترین عوامل موثر بر تحولات نظام شهری استان کرمانشاه در چند دهه اخیر بوده اند.
سنجش مکانی-زمانی فرم فضایی شهر ارومیه با تأکید بر شاخص های تراکم شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
629 - 653
حوزههای تخصصی:
تراکم از مباحث کلیدی مطالعات شهری و از مهم ترین عناصر شناسایی فرم شهر است که پایش تغییرات آن در ترسیم وضعیت کالبدی-اجتماعی و تحلیل روند تحولات شهر اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی روند تغییرات و نحوه توزیع فضایی-زمانی شاخص های تراکم شهری ارومیه طی سال های 1375-1395 با استفاده از روش های آماری است. جامعه آماری مناطق پنج گانه شهر ارومیه است. نتایج پژوهش نشان دهنده افزایش مقادیر همه شاخص های مدنظر و ناهمگنی در توزیع است؛ به طوری که محدوده جنوبی شهر تراکم ساختمانی و سرانه زیربنای بالا و شمال شهر تراکم جمعیتی بالا و سرانه زیربنای پایینی دارد. ضریب موران شاخص ها از الگوی تصادفی و پراکندگی به خوشه ای حرکت کرده است. بیشترین تغییر نیز به سرانه خالص مسکونی با افزایش ضریب 04/0- در سال 1375 به 4/0 در سال 1395 مربوط است. ضریب گری نیز با کاهش و فشردگی همراه بوده است و بیشترین فشردگی در جمعیت، واحد مسکونی و زیربنا به میزان 28/1 تا 82/0 واحد و کمترین فشردگی در مساحت با کاهش 15/0 واحدی است. در ضریب ویلیامسون بیشترین نابرابری در مساحت، جمعیت تعداد خانوار و زیربناست و بقیه شاخص ها توزیع متعادل تری دارند. آنتروپی متغیرهای مساحت با افزایش ضریب به 57/1 و 97/0 بیانگر الگوی پراکنش است. در تراکم مسکونی نیز FAR و تراکم ساختمانی با ضرایب کمتر از 5/0 نشان دهنده قطبیت و تعادل نداشتن در توزیع است. به طورکلی با وجود متعادل شدن توزیع و حرکت شاخص ها به سمت فشردگی محدود، شهر با افزایش نابرابری و توزیع قطبی در شاخص های تراکم ساختمانی و سرانه زیربنا در منطقه 1 و 5 و شاخص جمعیتی در منطقه 2 مواجه است. تحول ساختار شهر در دهه گذشته نیز موجب قطبی ترشدن ساختار فضایی شهر از نظر جمعیتی و ساختمانی و افزایش نابرابری شده است. همچنین منطقه 5 با بیشترین نابرابری در توزیع شاخص ها مواجه بوده و نامتعادل تر است.
تحلیل نقش عوامل جغرافیایی در توزیع فضایی استقرارهای هزاره اول قبل ازمیلاد در حاشیه رودخانه پیغام چای (آذربایجان شرقی - کلیبر)
حوزههای تخصصی:
در باستان شناسی برای بازسازی محیط طبیعی به منظور پی بردن به چگونگی انتخاب سکونتگاه های باستانی، از علم جغرافیا مدد می جوییم؛ چراکه تأثیر متقابل انسان و محیط درطول حیات کره زمین امری بلامنازع بوده و هست. مقاله حاضر نتیجه دو فصل بررسی میدانی در سال های 1393 و 1396 ه .ش. در جنوب غربی شهرستان کلیبر در حوزه ارسباران در استان آذربایجان شرقی است. هدف بررسی در فصل اول شناسایی محوطه های باستانی به منظور نجات بخشی در محدوده سد پیغام چای بود که طی این بررسی 18 کورگان و 11 محوطه از ادوار مختلف تاریخی بررسی و شناسایی گردید. با توجه به کورگان هایی که در محدوده این سد بررسی و شناسایی شد و منحصربه فرد بودن آن ها به طور خاص در شمال غرب ایران، فصل دوم مطالعات در نظر گرفته شد. از این رو در سال 1396 ه .ش. مجدداً منطقه مزبور بررسی شد، طی این بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری و پراکنش استقرارهای انسانی و نحوه توزیع فضائی - مکانی سکونت گاه ها در مطالعات لحاظ گردید. در فصل دوم، تعداد 19 کورگان و 24 محوطه از ادوار مختلف تاریخی با دو نوع الگوی استقراری شناسایی شد، که شامل استقرارهای یکجانشین و کوچ نشین بودند. از مجموع 72 اثر فرهنگی-تاریخی شناسایی شده، 45 اثر تاریخی فرهنگی مربوط به محوطه ها یا تپه های هزاره اول قبل ازمیلاد است که 37 اثر از این تعداد کورگان است. این مقاله بر آن است تا نقش عوامل زیست محیطی- جغرافیایی مؤثر از قبیل ارتفاع از سطح دریا، میزان شیب و درصد آن، دسترسی به منابع آب و زمین های با قابلیت استقرار را در شکل دهی فضاهای زیست گاه انسانی هزاره اول قبل ازمیلاد، در شهرستان کلیبر بررسی کرده و در آخر الگوی زیستی به جای مانده از سه هزارسال پیش تاکنون را در زندگی ایلی عشایر امروز تحلیل نماید. نتیجه این تحقیق ثابت کرد که بهترین گزینه برای انتخاب محل سکونت نزدیک به منابع آب بوده و به جز 4 محوطه، بقیه محوطه ها در فاصله 0-500 متری منابع آب بودند. به دلیل مراتع مناسب برای چرای دام از گذشته های دور منطقه برای استقرار فصلی مناسب بوده و حتی در حال حاضر هم عشایر نیمی از سال را در آنجا می گذرانند. ارتفاع 1700-1400 متری نیز که ارتفاع مناسبی برای اسکان انسان است عامل مهمی در سکونت گزینی انسان هزاره اول قبل ازمیلاد است. ازطرفی شکل گیری محوطه ها در شیب های آفتاب گیر بوده است، در بررسی زمین های با قابلیت استقرار شکل تپه ماهوری محدوده شمال رودخانه کلیبر چای نشان داد به دلیل امکان طغیان رودخانه ها استقراری ایجاد نشده و در بخش جنوبی احتمال داده می شود بخشی از آثار باستانی زیر رسوبات مدفون باشد.
پایش توزیع فضایی فقر در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۰
149 - 175
هدف اساسی توسعه، محو فقر در هر جامعه و برنامه ریزی برای از بین بردن آن است. تحقق این مهم نیازمند شناخت وضعیت موجود و انتخاب شاخص مناسب برای اندازه گیری فقر است. در همین راستا پژوهش حاضر به سنجش توزیع فضایی فقر در استان های کشور پرداخته است تا با آگاهی از وضعیت موجود فقر در استان ها کشور، برنامه ریزی واقع بینانه-تری در آینده برای از بین بردن فقر انجام شود. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی باهدف کاربردی است. با توجه به اینکه فقر پدیده ای چندبعدی است در این پژوهش از 18 شاخص اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی جهت تحلیل فقر استفاده شده است. برای بیان اهمیت نسبی هریک از شاخص ها از مدل ANP و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل پرومته و تحلیل گایا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که استان های زنجان، یزد، آذربایجان شرقی، مازندران، خراسان جنوبی جزء استان های خیلی مرفه و استان های کرمان، خوزستان، کرمانشاه، لرستان، سیستان، کهکیلویه و بویراحمد جزء استان های خیلی فقیر کشور می باشند. پراکنش فضایی فقر در پهنه سرزمینی ایران حاکی از آن دارد که بیشتر استان های فقیر در قسمت جنوب شرقی و غرب کشور واقع شدند.
بهبود توزیع فضا- مکانی فروشگاه های زنجیره ای در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول توسعه پایدار شهری، دستیابی عادلانه عموم شهروندان به خدمات شهری مورد نیاز است و اصولاً این مهم زمانی محقق می شود که اراضی و منابع مختلف شهری، به طور برابر میان واحدهای فضایی و اجتماعی شهر تخصیص یابد؛ کاربری های خدماتی و تجاری به دلیل اینکه مورد استفاده روزمره ساکنان شهر هستند، مکان یابی و توزیع فضایی آن ها در شهرها بسیار مهم است. توزیع مناسب فروشگاه های زنجیره ای، نقشی بسزای در کاهش هزینه های حمل و نقل، عرضه سریع کالاها و خدمات، دسترسی مناسب به پارکینگ و سایر خدمات مکمل شهری دارد. یک فروشگاه زنجیره ای از چندین فروشگاه خرده فروشی تحت مالکیت مشترک و متمرکز تشکیل می شود. هدف پژوهش حاضر بهبود توزیع فضا- مکانی فروشگاه های زنجیره ای در تبریز است. برای این منظور نخست شاخص های مکان یابی فروشگاه های زنجیره ای از طریق منابع و اسناد موجود شناسایی شده، سپس، از طریق روش تجزیه وتحلیل کمّی و فضایی با به کارگیری قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی، توزیع فروشگاه های زنجیره ای در مناظق شهری تبریز بررسی شد. برای تحلیلی جامع شش معیار به کار گرفته شد، تراکم جمعیت، نوع ارتباطات، مرکزیت، کاربری های سازگار (فضای سبز، پارکینگ، کاربری های فرهنگی، کاربری های بهداشتی و درمانی، پذیرایی و جهانگردی) تعادل محلی و شعاع دسترسی. بعد از آماده سازی لایه های مربوط به شاخص های یادشده، با به کارگیری ابزارهای تحلیلی در محیط نرم افزار Arc Map این لایه ها تلفیق شدند و لایه نهایی استخراج شد. نتایج نشان داد الگوی توزیع فروشگاه های زنجیره ای در تبریز تصادفی است و الگوی خاصی ندارد. همچنین، در مکان یابی فروشگاه های موجود معیارهای مکان یابی به نحو مطلوب مراعات نشده است.
تحلیل توزیع فضایی مراکز اقامتی در مقصدهای گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری در راستای دستیابی حداکثری به گردشگران ورودی ازیک طرف و افزایش ماندگاری آن ها از طرف دیگر، نیازمند پیش نیازهایی است. ازجمله عمده ترین این پیش نیازها، وجود جاذبه های گردشگری و همچنین انواع مراکز اقامتی برای آن هاست. آنچه در کنار وجود این مراکز در شهرها اهمیت دارد، نحوه مکان یابی، توزیع فضایی و جهت پراکنش آن هاست که نیازمند مطالعه و بررسی است. ازاین رو این پژوهش توزیع فضایی مراکز اقامتی شامل هتل ها، مهمان پذیرها و خانه های مسافر را در کنار جاذبه های گردشگری شهر رشت را بررسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل یافته ها از روش میانگین نزدیک ترین همسایه، تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای، میانگین مرکزی و بیضی انحراف معیار استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس میانگین نزدیک ترین الگوی پراکنش واحدهای اقامتی به صورت کلی و خانه مسافرها به صورت خوشه ای بوده و پراکنش هتل ها به صورت پراکنده است. همچنین بر اساس تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله ای پراکنش جاذبه های گردشگری به صورت خوشه ای، خانه مسافرها به صورت خوشه ای و هتل ها و مهمان پذیرها در شهر رشت به صورت پراکنده می باشد همچنین در صورت یکسان در نظر گرفتن مراکز اقامتی، توزیع آن ها دارای جهت شمال شرقی- جنوب شرقی می باشد. درمجموع نیاز به توسعه هماهنگ مراکز اقامتی در شهر رشت کاملاً محسوس است. به نظر می رسد که متولیان امر مراکز اقامتی در شهر رشت، نیازمند تدوین برنامه ای هماهنگ و از پیش تعیین شده برای توسعه چنین مراکزی هستند و باید از هرگونه برخورد فوری و ضربتی خودداری شود.
تحلیل عدالت اجتماعی با تأکید بر توزیع فضایی کاربری های شهری و میزان رضایت شهروندان در منطقه یک کلان شهر مشهد
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نظام کاربری اراضی در هر شهر و نحوه تقسیم اراضی و استفاده از آن در فعالیت های مختلف بازتاب عملکرد جمعی از نیروهای مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی است. در رویکرد عدالت اجتماعی به شاخص های مختلفی پرداخته می شود که میزان دسترسی به خدمات شهری، ارزش افزوده زمین و عدالت در اختصاص کاربری ها از جمله مهم ترین آن هاست. بررسی عدالت اجتماعی در ناحیه یک منطقه 1 شهرداری مشهد به عنوان یکی از مناطق مهم جمعیتی مشهد از ضروریات دستیابی به شهر پایدار است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی و تعداد خانوار ساکن در منطقه معادل 49946 خانوار می باشد که با استفاده از جدول مورگان 249 نمونه جهت پرسشگری تعیین گردید. جهت سنجش اطلاعات، از نرم افزارهای GIS و SPSS استفاده شده است. نتایج بررسی آمارهای استنباطی نشان می دهد میزان دسترسی به خدمات عمومی در منطقه یک، 65.9 (بسیار زیاد) و نتایج آماره آزمون لون(0.099) نشان دهنده این امر است که سطح میانگین توزیع متفاوتی بین نواحی در کل منطقه وجود دارد و شهروندان ناحیه یک، رضایت زیادی از ارائه خدمات بهداشتی- درمانی و آموزشی و نحوه دسترسی به انواع خدمات موجود در سطح ناحیه نسبت به کل منطقه 1 دارند.
ارزیابی شهرستان های استان آذربایجان شرقی از لحاظ شاخص های زیربنایی با استفاده از تحلیل رابطه خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
33 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه برخورداری متوازن و رعایت تعادل و برابری در دست یابی به شاخص های توسعه در کلیه ابعاد آن، به خصوص در سطح منطقه ای در کشورهای در حال توسعه و به خصوص کشور ما یکی از چالش های اصلی دست یابی به توسعه پایدار با توجه به اصول تعریف شده برای آن است. در این راستا هدف از این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی از لحاظ شاخص های زیربنایی می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد. بدین منظور20 شهرستان از لحاظ شاخص های زیربنایی در قالب 46 شاخص قابل سنجش بررسی شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل آنتروپی شانون تعمیم یافته، تحلیل رابطه خاکستری (GRA)، ضریب همبستگی پیرسون در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: 1- بر اساس تحلیل داده ها در مدل رابطه خاکستری، شهرستان های کلیبر، ورزقان، چاراویماق، خدآفرین و جلفا از نظر شاخص های زیربنایی با میانگین ضریب اولویت (749/0)، در وضعیت بسیار محروم قرار گرفتند و اولویت اول برنامه ریزی در جهت توسعه باید با این شهرستان ها باشد. 2- بر اساس آزمون ضریب همبستگی پیرسون (512/0)، بین امکانات و زیرساخت های زیربنایی و میزان جمعیت شهرستان ها رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد. در سوی دیگر بین شاخص های زیر بنایی شهرستان های استان و میزان نرخ رشد شهرنشینی آن ها رابطه و همبستگی مثبتی وجود ندارد. پس در حالت کلی می توان نتیجه گیری کرد که در استان آذربایجان شرقی امکانات و زیرساخت های زیربنایی به سمت شهرستان هایی سوق دارد که از جمعیّت بیشتری برخوردارند اما بین میزان برخورداری از شاخص های زیربنایی و نرخ شهرنشینی شهرستان ها محدوده رابطه معناداری وجود ندارد.
ارائه الگوی ارزیابی توزیع فضایی فعالیت(اشتغال و بیکاری) زنان در شهرستان های ایران با استفاده از سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اشتغال از مهم ترین مباحث مورد توجه درکشورها در حال توسعه و توسعه نیافته محس وب می شود و مقوله ای اقتص ادی، اجتماعی و سیاسی است که باید به آن توجه ویژه شود. از آنجا که نیروی انسانی یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل تولید محسوب می گردد، از طریق مشارکت در تولید چه به لح اظ فیزیکی(نیروی کار) و چه به لحاظ فکری، مدیریتی و تکنولوژیکی می تواند نقش بسیار برجسته ای را در رون د تولی د ایف ا نماید، بنابراین لازم است که زمینه های اشتغال نیروی انسانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه هر یک از (شهرستان های )کشور به لحاظ بهرمندی از شاخص های اشتغال زنان و تبیین میزان شکاف بین مناطق کشور در زمینه ی بهره مندی از شاخص های مذکور انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. در این تحقیق شهرستان های کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 6 شاخص در قالب 2 مولفه استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از سیستم دانش بنیان با استفاده از منطق فازی و نرم افزار متلب و نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که بین استان ها و شهرستان های کشور از لحاظ بهره مندی از شاخص های اشتغال زنان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد به طوری که از یک سو، مشارکت اقتصادی زنان با 21/44 درصد در 168 شهرستان در وضعیت خوب و رو به بهبود قرار دارند و از سوی دیگر، بالابودن نرخ بیکاری زنان در استانهای کشور از نظم خاصی پیروی نکرده و هر جا شرایط برای کار و اشتغال فراهم بوده است از نرخ بالایی برخوردار شده است که بخش هایی از سیستان در درجه پایین مشارکت اقتصادی و لکه هایی از غرب،کرمانشاه، لرستان و جنوب غرب، در درجه دوم قرار دارند. درجه مشارکت اقتصادی در خوش بینانه ترین حالت شامل اصفهان، یزد، خراسان جنوبی و لکه هایی از بوشهر و هرمزگان و جزایر جنوبی از مشارکت بالایی برخوردار بوده که شرایط خاص اقتصادی این مناطق در این امر دخیل است.
توزیع فضایی فقر با استفاده از هزینه و درآمد بر توسعه پایدارخانوارهای روستایی (مطالعه موردی: مناطق روستایی استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاط روستاها از گذشته به عنوان اجتماعات اولیه، نقش اساسی در شکل گیری و شکوفایی تمدن ها داشته اند .در حال حاضر یکی از از عوامل اصلی در افول و ناکارآمدی تولیدی و زیستی نقاط روستایی ، مسئله فقر می باشد. بنابراین مطالعه جهت شناخت عوامل فقر و ارائه راهکار برای حل آن از ضروریات است. وضعیت خالص درآمدی و هزینه خانوار روستایی یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه پایدار روستایی، است. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی توزیع هزینه و درآمد خانوارهای روستایی و تحلیل توزیع فضایی آن در بین شهرستان های استان آذربایجان غربی در سال 96-1395 می باشد. باتوجه به هدف مطالعه، جامعه آماری تحقیق حاضر، خانوارهای روستایی استان آذربایجان غربی است (3669 روستای دارای سکنه و 304853 خانوار). 142 روستا (403 خانوار) با استفاده از فرمول کوکران و به روش خوشه ای تصادفی با انتساب متناسب به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند. اطلاعات لازم به استفاده از پرسشنامه استاندارد (پرسشنامه هزینه درآمد خانوار مرکز ملی آمار ایران) بدست آمده است. نتایج کلی نشان داد، متوسط درآمد کلی خانوارهای روستایی مورد مطالعه در استان آذربایجان غربی 16654920 تومان در سال و متوسط هزینه کلی هر خانوار در ماه برابر با 1989071 تومان است. همچنین، نتایج نشان داد، خانوارهای روستایی شهرستان های نقده و تکاب به ترتیب دارای بیشترین و کمترین سطح درآمد سالانه بوده؛ خانوارهای روستایی شهرستان های شوط، پلدشت و ماکو دارای کمترین میزان هزینه در ماه و شهرستان پیرانشهر دارای بیشترین هزینه خانوار در ماه می باشد.
تغییرات الگوهای سکونتی ایران با تأکید بر مهاجرت داخلی طی دوره 1395-1370(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۶)
153 - 188
حوزههای تخصصی:
مهاجرت مهم ترین منبع تأمین نیروی انسانی برای بازارهای کار و توسعه اقتصادی است. ازاین رو شناخت هرچه بیشتر و جامع تر مهاجرت و توزیع فضایی آن در تحقیقات علمی و برنامه ریزی های کاربردی ضروری است. هدف از مقاله حاضر بررسی الگوهای اقامتی مهاجران و روند تغییرات آن طی دوره 95-1370 می باشد. روش مورد استفاده تحلیل ثانویه داده های چهار دوره سرشماری 1395-1375 است. نتایج نشان داد که میزان خالص مهاجرت کشور طی دوره های مختلف نوساناتی داشته اما مسأله قابل تأمل در خالص مهاجرتی کشور، توزیع فضایی این شاخص است. شهرستان های مرکزی کشور مانند کرج، پاکدشت، اصفهان، سمنان و .... همواره مهاجرپذیری بالایی تجربه کرده اند. درحالیکه شهرستان های نواحی مرزی به ویژه مناطق غرب، شمال غرب و جنوب شرق با مهاجر فرستی بالایی روبرو بوده اند. هماهنگ با این الگو، نتایج توزیع فضایی جریان مهاجرت داخلی نیز نشان داد که الگوهای اقامت کشور طی دوره ها مورد بررسی همواره از سوی شهرستان های کم تراکم به سمت مناطق پرتراکم بوده است و تنها در دوره 90-1385 مهاجرت با شدت ضعیفی روند معکوس داشته است. بر این اساس، مهاجرپذیری شهرستان های بزرگ کشور همچنان در حال افزایش است که در صورت تداوم این جریان، مقاصد مهاجرتی با تشدید مشکلات زیرساختارهای رفاهی و خدماتی، آلودگی های زیست محیطی، اشتغال کاذب و ... روبرو خواهند شد.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های جاذب گردشگری در مقصدهای گردشگری (مطالعه موردی: شهر زنجان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
479 - 502
حوزههای تخصصی:
نحوه پراکنش عناصر گردشگری در فضای شهری، در بازدید گردشگران و در نتیجه اقتصاد گردشگری شهری نقش مهمی دارد؛ در همین راستا توزیع مطلوب زیرساختهای شهری متناسب با جاذبه های گردشگری ضروری است. لذا این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت و جایگاه کاربری های جاذب گردشگری و چگونگی توزیع فضایی آن در شهرها، به روش توصیفی- تحلیلی شکل گرفته است، داده ها و اطلاعات موردنیاز ازجمله موقعیت جاذبه های گردشگری، هتل ها و ایستگاه های اتوبوس، از نقشه های طرح تفصیلی شهر زنجان، سایت استانداری و سایت شهرداری زنجان اطلاعات جمع آوری شد و سپس روی نقشه شهرزنجان مشخص گردید. برای تحلیل شعاع دسترسی ایستگاه های اتوبوس و جاذبه های گردشگری از تحلیل فضایی Spatial Analysis، از ابزار EuclideanDistance استفاده شد. از ابزار Reclasify نیز جهت طبقه بندی مجدد نقشه ها و در نهایت جهت تهیه نقشه نهایی از ابزار FuzzyOvelay استفاده شده است. همچنین جهت بررسی تناسب جاذبه های گردشگری، هتل ها و ایستگاه های اتوبوس، از مدل میانگین مرکزی و بیضی انحراف معیار استفاده شده است، سپس برای تحلیل نحوه توزیع و پراکنش فضایی جاذبه ها، هتل ها و ایستگاه های اتوبوس از آزمون میانگین نزدیک ترین همسایه استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که توزیع فضایی جاذبه های گردشگری در شهر زنجان با توجه به میانگین شاخص نزدیک ترین همسایه عدد 1.75 بوده و از الگوی پراکنده تبعیت می کند. همچنین تحلیل شعاع دسترسی جاذبه های گردشگری شهر زنجان نشان می دهد که در فاصله مطلوبی نسبت به ایستگاه های اتوبوس قرارگرفته اند، اما در این میان سه مورد از جاذبه های گردشگری از وضعیت مناسبی به لحاظ دسترسی به ایستگاه های اتوبوس برخوردار نیستند و باید در نزدیکی حداقل 35
تحلیل توزیع فضایی در میزان دسترسی به پارک های شهری (نمونه موردی: شهر زنجان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
726 - 749
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری از برآیند کیفیتِ اجزای متشکله در فضاهای معین شهری حاصل می شود. رسالت برنامه ریزان شهری است تا با ادراکِ منطقی که از کنشِ بین فضا و اجتماع دارند، سطحِ تفکر دسترسی برابر به فضای سبز شهری را برای همه طبقات اجتماعی بر مبنای اصول پایدار عملی سازند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، شناخت و ارزیابی نحوه ی توزیع فضایی پارک ها و میزان دسترسی شهروندان در نواحی شهری زنجان می باشد. لذا در این مطالعه پس از انتخاب مناطق شهری زنجان به عنوان جامعه آماری پژوهش، با روش توصیفی – تحلیلی به کمک مدل ها و آمارهای فضایی در محیط جی ای اس به تحلیل فضایی مناطق شهری زنجان از منظر پایداری محیطی پرداخته شده است؛ که درنهایت یافته های پژوهش نشان داد که حوزه تحت پوشش پارک ها در مقیاس عملکردی با یکدیگر تلفیق شده و نقشه های overly شده به خوبی نشان داد که نواحی 103، 201، 202، 203، 204، 205، 305 فاقد هرگونه دسترسی می باشند و در بسیاری از مناطق مانند منطقه 102 و 109 دسترسی به پارک ها برای کل ناحیه یکسان نمی باشد و بسیاری از محلات از این دسترسی محروم اند. پس چرایی این مسئله که چرا جمعیت تحت پوشش پارک ها 187454 نفر می باشد، و تنها مقداری کمی از جمعیت کلی شهر زنجان (386851 نفر) را تحت پوشش قرار می دهد، این بود که شعاع عملکردی پارک ها اغلب با یکدیگر هم پوشانی دارد و این باعث شده است که نواحی مختلف شهر دسترسی یکسانی به پارک ها نداشته باشند. نهایتاً مدل ویکور نیز نشان داد که ناحیه 7 از منطقه 1 و ناحیه 12 از منطقه 3 اولین و دومین رتبه و نواحی 2 از منطقه 2 پایین ترین رتبه را دارند.
تحلیل و ارزیابی وضعیت پراکنش فضاهای ورزشی در شهر بناب
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
231-255
حوزههای تخصصی:
اماکن ورزشی به عنوان اساسی ترین بخش سخت افزاری در حوزه تربیت بدنی و ورزش و جزء مهمی از تاسیسات سازمان های انسانی به شمار میرود و تعیین مکان های بهینه مراکز ورزشی از وظایف مهم ، برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان شهری است، مکان یابی صحیح و مناسب برای احداث اماکن و تاسیسات ورزشی به منظور بهره برداری بهینه و مناسب از آنها در زمان حال و آینده امری است مهم که توجه نکردن به این مسئله در بسیاری از موارد موجب عدم استفاده مناسب از آن اماکن و همچنین صرف هزینه های زیاد برای احداث آنها می شود.در همین راستا هدف از این پژوهش بررسی توزیع و پراکنش انواع اماکن ورزشی و همچنین تحلیل فضایی اماکن ورزشی در شهر بناب بوده است روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و روش اجرای آن میدانی و کتابخانه ای بوده است جامعه آماری تحقیق را کلیه اماکن ورزشی شهر بناب (6 مکان ورزشی)تشکیل میدهند. این جامعه کلیه اماکن روباز و سرپوشیده ورزشی از قبیل استادیوم، استخر، سالن ورزشی، زمین ورزشی، و... را شامل در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که کاربریهای ورزشی در شهر بناب و در سطح نواحی پنجگانه از نظر سطح و سرانه و توزیع فضایی ،متناسب با تراکم جمعیتی و ساختمانی نبوده است ، چنانکه ناحیه 3و 4 شهر بناب از نظر توز یع کار بریهای ورزشی از وضعیت نامطلوب تری نسبت به سایر نواحی برخو ردار بوده اند، به طور کلی می توان گفت که پراکنش فضایی کاربریهای ورزشی در سطح نواحی شهر بناب داری نا همگونی بوده است.