مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
توزیع فضایی
رشد هوشمند شهری بیان کننده آن نوع از توسعه است که در آن ترویج حیات مدنی و سرزندگی اجتماعی، حمل و نقل عمومی و کاستن از اثرات نامطلوب زیست محیطی، در صدر ملاحظات برنامه ریزان و طراحان شهری قرار می گیرد و احیای شهر به عنوان محیط سالم و فعال که بتواند آینده ای مطلوب را برای تمام شهروندان تامین نماید. هدف مقاله حاضر، سنجش توزیع فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهر کرمان می باشد. روش شناسی تحقیق، توصیفی - تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های کمی وکیفی برنامه ریزی Waspas و FuzzyTopsis استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تکنیک چند شاخصه fuzzytopsis نشان می دهد، مناطق شهر کرمان از نظر رشد هوشمند شهری به ترتیب منطقه یک (رتبه 3) با مقدار (462/0)؛ منطقه دو( رتبه 1) با مقدار (643/0)؛ منطقه سه (رتبه2) با مقدار (559/0)؛ و منطقه چهار (رتبه4) با مقدار (441/0) را داراست. نتایج به دست آمده از تکنیک Waspas نشان می دهد از نظر شاخص های کالبدی، مناطق4،3،2،1 به ترتیب رتبه های 4،2،1،3؛ از نظر شاخص های اقتصادی - اجتماعی، مناطق 3،2،1 و4 به ترتیب رتبه های 4،3،1،2 ؛ از نظر شاخص های زیست محیطی، مناطق 1،2،3،4 به ترتیب رتبه های 2،3،4،1 و در نهایت با استفاده از شاخص های دسترسی، مناطق 4،3،2،1 به ترتیب رتبه های 2، 1، 3، 4 را به دست آوردند.
سنجش تفاوت میان رضایتمندی از کیفیت خدمات شهری و توزیع کاربری های شهری در مناطق شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، سنجش تفاوت میان رضایتمندی از کیفیت خدمات عمومی شهری و توزیع فضایی کاربری های شهری در سطح مناطق 7گانه شهر اهواز می باشد. این پژوهش براساس هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. برای سنجش توزیع فضایی کاربری های شهری از طرح جامع و تفضیلی شهر اهواز و برای سنجش رضایتمندی شهروندان از کیفیت خدمات شهری نیز از شیوه میدانی (پرسشنامه) استفاده گردید. حجم نمونه طبق جمعیت ساکن شهر اهواز، تعداد 322 نفر و جهت افزایش دقت 350 پرسشنامه برآورد و بین 7 منطقه شهر اهواز توزیع گردید. تحلیل داده ها با مدل پرامتی و آزمون tتست و کروسکال والیس انجام گردید. در مدل پرامتی مناطق بر اساس سه تحلیل خروجی (رتبه بندی مثبت، رتبه بندی منفی و خروجی خالص) اولویت بندی کامل شدند. مناطقی که دارای بیشترین مقدار مثبت و کمترین جریان منفی باشند نشان دهنده تراکم بالای کاربری های خدماتی و مناطقی که از کمترین مقدار مثبت و بیشترین مقدار منفی برخوردار باشند، نشان دهنده پایین بودن سهم آن ها از سرانه های خدماتی می باشد. نتایج آزمون t برای سنجش رضایتمندی شهروندان از کیفیت خدمات شهری حاکی از آن است که بین مناطق اختلاف وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین میزان رضایت از کیفیت خدمات شهری و توزیع فضایی کاربری های شهری در سطح مناطق شهر اهواز تفاوت معناداری وجود دارد.
ارزشیابی توزیع فضایی خدمات عمومی شهری (مطالعه موردی شهرستان گتوند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب خدمات عمومی در شهرها باعث شکل گیری معضلات اجتماعی و زمینه ساز نابرابری ها و بی عدالتی در آن ها شده است. ازسوی دیگرتاثیر جبران ناپذیری برساختار، ماهیت و جدایی گزینی طبقاتی محلات شهری و در نهایت مدیریت شهرها را با چالش های جدی مواجه کرده است. با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش به ارزشیابی توزیع فضایی خدمات عمومی در سه مولفه و بیست ویک گویه در چهار شهر شهرستان گتوند پرداخته شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس روش به صورت پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان شهرهای مورد مطالعه بوده است. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمینروف و جهت بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از آزمون علامت و با استفاده از نرم افزار Spss استفاده شده است. در بخش تحلیل یافته ها، باتوجه به نتایج آزمون کلموگروف- اسمینروف مشاهده می شود که مقدار سطح معناداری آزمون در تمامی موارد کمتر از 05/0 شده است. پس فرض نرمال بودن داده ها رد شده است. همچنین نتایج حاصل از آزمون علامت در ارزیابی متغیرهای پژوهش در شهرهای مورد مطالعه نشان می دهد؛ شهرصالح شهر با امتیاز 02/3، شهر ترکالکی باامتیاز 69/2، شهر جنت مکان باامتیاز 61/2 و شهر سماله باامتیاز 53/2 قرار گرفته اند. بنابراین باتوجه به اینکه عدد 3 به عنوان میانه نظری پاسخ متغیرها انتخاب شده، میزان رضایت مندی شهروندان از خدمات عمومی به غیراز شهر صالح شهر در سه شهر دیگر از وضعیت مناسبی برخوردار نمی باشد.
توزیع فضایی فقر شهری در شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۵
۱۰۱-۷۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از ویژگی های کشورهای جهان سوم، نبود تعادل در شهرنشینی و تمرکز بسیار بر آن است؛ بنابراین، برای ایجاد تعادل و به منظور دستیابی به الگوی مناسب، بحث برنامه ریزی منطقی مطرح می شود. هدف از این برنامه ریزی، شناخت نابرابری های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و نیز ایجاد توازن در نواحی شهری مختلف است. با شناخت نارسایی ها و کمبودها، در سطح بلوک های شهر، باید اقدامات مصرانه ای برای رفع نابرابری ها انجام داد. روش: تحلیل در زمینه توزیع فضایی فقر، در مناطق مختلف شهری، اهمیت فراوانی دارد؛ از این رو هدف مقاله حاضر، ارائه تحلیلی از توزیع فضایی فقر و نشان دادن نابرابری در سطح بلوک های آماری شهر کرمانشاه در سال ۱۳۸۵ است. در این مقاله، روش پژوهش کمّی، سطح آن تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است. برای سنجش توزیع فضایی فقر در کرمانشاه، از اطلاعات بلوک های آماری سال ۱۳۸۵ و ۳۳ شاخص استفاده کرده ایم. درنهایت، این ۳۳ شاخص را با روش تحلیل عاملی، بر روی ۴ عامل بار می کنیم. یافته ها: بنا به نتایج، ضریب اختلاف در عامل اول (اقتصادی، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی) 95/38 درصد است که بیش ترین نابرابری در توزیع شاخص ها را دارد. ضریب اختلاف در عامل های دوم (اقتصادی) و سوم (عامل اقتصادی کالبدی)96/32 درصد است که درمقایسه با شاخص های دیگر، متجانس تر است. عامل چهارم (کالبدی) نیز از لحاظ نابرابری در توزیع شاخص ها با 81/38 درصد در مرتبه دوم قرار دارد. با تلفیق ۴ عامل با همدیگر، به این نتایج دست یافتیم: تعداد ۱۶۸۷ بلوک معادل ۲۱ درصد بسیار فقیر، ۱۷۴۴ بلوک معادل ۲۲ درصد فقیر، ۲۳۹۲ بلوک معادل ۲۹ درصد متوسط، ۱۶۵۳ بلوک معادل ۲۰ درصد مرفه، ۶۱۲ بلوک معادل ۸ درصد بسیار مرفه اند. نتایج: نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین بلوک های شهر کرمانشاه نابرابری وجود دارد؛ به طوری که مکانی برای تبلور تمایزات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی است. فرصت های نابرابر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، باعث تمایز بین ساکنان شهر کرمانشاه شده است.
تحلیل نابرابری های فضایی توزیع خدمات درمانی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی: محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
71 - 87
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد بیماری ها، سیر صعودی آلودگی ها و ناهنجاری های مرتبط با شهرنشینی، خدمات درمانی ازجمله مهم ترین خدماتی است که باید متناسب با نیاز و جمعیت شهرها موردتوجه مدیران و برنامه ریزان شهری واقع شود. بر این اساس این پژوهش به سنجش نابرابری فضایی در توزیع خدمات درمانی در محلات شهر اصفهان می پردازد. هدف پژوهش، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم بهره گرفته شد. توابع تحلیل نزدیک ترین همسایگی، شاخص موران محلی، موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه وتحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات درمانی، روش عضویت فازی برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دومتغیره موران در محیط نرم افزاری Geo Da، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت در ارتباط با پراکنش و مساحت خدمات درمانی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند الگوی پراکنش خدمات درمانی به صورت خوشه ای است. همچنین کمبود شدید خدمات درمانی در محلات پیرامون شهر را نشان می دهد. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر مطلوبیت شعاع عملکردی مناطق مرکزی و نامطلوبی مناطق پیرامون شهری می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات درمانی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات درمانی را نشان می دهد. درنتیجه نابرابری فضایی شدیدی در توزیع خدمات درمانی در سطح مناطق و محلات شهر اصفهان برقرار است
ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری مطالعه موردی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۲۰۸-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به مثابه مزیت و روح اجتماعی، نقش مهمی در بالندگی و پویایی فضاهای عمومی شهری بر عهده دارد. توجه به محله های شهری و مطالعه ظرفیت های موجود در آنها به منظور احیاء و تقویت کارکردهای مهم عناصر سرمایه اجتماعی، می تواند پشتوانه ای محکم برای توسعه اجتماع محور فراهم نماید. هدف تحقیق پیش رو تحلیل توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در نواحی شهر ساری و سنجش و ارزیابی مولفه های تاثیرگذار در هویت بخشی فضاهای عمومی محله های شهری آن است. روش بررسی، توصیفی- تحلیلی بوده که داده های آن با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری 383 خانوار از نواحی 20 گانه شهر ساری می باشند. برای ارزش گذاری و رتبه بندی میزان برخورداری نواحی، از مدل های تاپسیس استفاده گردید. برای تدقیق یافته ها جهت خوشه بندی نواحی از مدل تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با الگوریتم (Ward) استفاده شد. مدل های مورد استفاده از طریق آنتروپی شانون وزن دهی شده و با استفاده از نرم افزار ARCGIS نقشه رتبه بندی نواحی شهر ترسیم شده است. نتایج نشان می دهد که بین نواحی شهر ساری به لحاظ برخورداری از شاخص های سرمایه اجتماعی تفاوت وجود دارد. در رتبه بندی سرمایه اجتماعی روش تاپسیس ناحیه 9 به عنوان برخوردارترین و ناحیه 19در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند. نواحی 20 گانه شهر ساری نیز در 4 خوشه همگن قرار گرفته اند، که 11 ناحیه در خوشه اول و دوم و 9 ناحیه در خوشه دوم و سوم قرار دارند. همچنین بین شاخص های سرمایه اجتماعی رضایت شهروندی (23.95) دارای بیشترین میزان و شاخص احساس امنیت (51/15)کمترین میزان را در میان نواحی شهر به خود اختصاص داده است.
ارزیابی توزیع فضایی و مکانیابی درمانگاه های شهری با استفاده از مدل NETWORK ANALYST (نمونه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۸۰-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین مسائل که میتواند به بهبود وضع شهرها و دسترسی مناسب ساکنین شهرها به خدمات را فراهم آورد توزیع مناسب خدمات شهری میباشد. یکی از مهترین خدمات که توزیع مناسب آن علاوه بر کاهش مشکلات و معضلات شهرها (ترافیک شهری و ...) به سلامتی ساکنین شهرها نیز کمک میکند دسترسی مناسب به مراکز درمانی میباشد. بایستی خدمات درمانی به گونه ای در شهرها توزیع شود که در کمترین زمان ممکن جمعیت ساکن در شهر به این کاربری دسترسی داشته باشند بنابراین توزیع مناسب این کاربری در سطح شهرها در جهت دسترسی مناسب ساکنین شهرها امری ضروری می باشد. در این پژوهش با استفاده از مدل Network Analyst به ارزیابی توزیع فضایی درمانگاههای شهری زنجان و همچنین با استفاده از مدل تحلیلی سلسله مراتبی (AHP) به مکانیابی مراکز درمانگاهی جدید اقدام شده است. هدف از این پژوهش شناسایی محدوده های شهری زنجان که کم ترین دسترسی به درمانگاههای شهری را داشته و ارائه مکانهای پیشنهادی جهت ایجاد درمانگاههای شهری جدید می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که قسمت های شمال غرب و شمال شرق شهر زنجان که اکثراً در دو دهه اخیر ساخته شده اند، کم ترین دسترسی به درمانگاههای شهری را دارا میباشند و در حدود 76242 نفر در شهر زنجان دسترسی مناسبی به این مراکز درمانی ندارند.
بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها (مورد مطالعه: شهر تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
42 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت دسترسی به آن ها در شهر تربت حیدریه انجام شده است.
روش و داده ها: این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری محدوده قانونی شهر تربت حیدریه و نمونه ها به روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. داده های جمع آوری شده به روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون مقایسه میانگین ها، آزمون، آنالیز واریانس و آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تحلیل توزیع فضایی خدمات بر اساس مدل نزدیک ترین همسایه در فضای نرم افزار Arc Gis انجام شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل فضایی توزیع خدمات عمومی نشان داد که خدمات آموزشی و فضای سبز به صورت نامنظم و خوشه ای، خدمات بهداشتی و درمانی به صورت منظم و کاربری های اداری و تجاری به صورت الگوی پراکنده توزیع شده اند. نتایج حاصل از آزمون مقایسه میانگین ها نشان داد که میزان رضایتمندی کلی ساکنان از کیفیت خدمات عمومی با میانگین (۳/۳۲۵)، بزرگ تر از حد متوسط است. نتایج حاصل از سنجش سطح رضایتمندی ساکنان مناطق مختلف از کیفیت دسترسی به خدمات عمومی بر اساس سطح درآمد ساکنان، به ترتیب بالاترین سطح رضایتمندی در بین ساکنان پُردرآمد با میانگین (۴/۰۵۹)، متوسط درآمد با میانگین (۳/۵۲۵) و کمترین میزان در بین گروه کم درآمد با میانگین (۲/۱۸) مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به این که دسترسی به خدمات عمومی نقش مهمی در کیفیت زندگی ساکنان و در نتیجه رضایتمندی سکونتی آن ها دارد، برنامه ریزی در توزیع عادلانه و متناسب با تعداد و تراکم جمعیت در محلات مختلف شهر، با نگاه ویژه به محلات فقیرنشین از اهمیت خاصی برخوردار است.
نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآوری این پژوهش نسبت به تحقیقات مشابه این است که علاوه بر سنجش سطح رضایتمندی ساکنان به تفکیک محلات مختلف و نیز نوع خدمات، سنجش رضایتمندی بر اساس گروه های درآمدی نیز مورد اندازه گیری و تحلیل قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل توزیع فضایی کودکان بازمانده از تحصیل در کشور با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
128 - 148
حوزههای تخصصی:
آموزش از فرصت های مهم است که محرومیت از آن نشان دهنده فقر است. اولین جنبه از فقر آموزشی بازماندگی تحصیلی است. سواد در جهان امروز شرط اصلی توانمندسازی انسان در مواجهه با دنیای جدید است، زندگی بدون کسب سطحی از آموزش و سواد با دشواری-های زیادی مواجه می شود. بی سوادی و کم سوادی هم علت ایجادکننده و هم علت باقی ماندن بسیاری از آسیب های اجتماعی است. اولین و مهمترین قدم در رفع هر مشکلی شناخت دقیق آن و آگاهی بر چگونگی پراکنش آن در سطح جامعه است. درهمین رابطه، مقاله حاضر با استفاده از تحلیل ثانویه داده های سرشماری (1395) به تحلیل فضایی کودکان بازمانده از تحصیل در سطح شهرستان و استان-های کشور پرداخته است. برای تحلیل داده ها از شاخص های عمومی و محلی روابط فضایی و نرم افزارهای ArcGis و SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد دو متغیر مهم وضعیت اشتغال و تاهل کودکان بر اساس جنسیت تفاوت معنی داری دارد. همچنین بر اساس نتایج آزمون موران عمومی و شاخص Gi میزان کودکان بازمانده، از تحصیل به طور قوی تمایل به متمرکزشدن و خوشه ای شدن در فضا دارد. شهرستان های مناطق مرزی به ویژه جنوب شرقی و شمال غربی به شدت تحت تاثیر میزان بالایی از کودکان بازمانده از تحصیل هستند درحالی که مناطق مرکزی کشور پایین ترین میزان بازماندگی از تحصیل را دارند. این الگوی پراکنش کاملا با الگوی توسعه یافتگی مناطق کشور هماهنگی دارد. درنتیجه می توان اظهار داشت که هرگونه برنامه ریزی و سرمایه گذاری در این مسئله باید با توجه به تفاوت-های منطقه ای صورت گیرد. توسعه اقتصادی-اجتماعی موزون در کشور مهمترین راه برون رفت از این مسئله اجتماعی است.
سنجش و تحلیل فقر در نواحی روستایی شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
53 - 37
حوزههای تخصصی:
کشور ما نیز همانند کشورهای درحال توسعه با مسئله ی فقر و گستردگی این پدیده در نواحی روستایی مواجه است و از مهم ترین مشکلات نواحی روستایی به شمار می رود. اندازه گیری و شناسایی فقر از ملزومات و جزء لاینفک دانش جهت تدوین برنامه ها و سیاست های فقرزدایی جامعه است و می تواند ابزاری قدرتمند برای توجه سیاست گذاران به شرایط زندگی افراد فقیر باشد. تحقیق حاضر با دو هدف 1- بررسی و تبیین وضعیت فقر روستایی شهرستان کوهدشت 2- شناسایی وضعیت توزیع فضایی فقر روستایی شهرستان کوهدشت تدوین شده است. پژوهش حاضر از نوع اکتشافی و سؤال محور است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه، مشاهده) بوده است. جامعه ی آماری شامل روستاهای شهرستان کوهدشت است. جهت تعیین نمونه، 26 روستا با توزیع فضایی مناسب در سطح تمامی دهستان ها انتخاب شده اند. در جمع بندی نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت مهم ترین عوامل تأثیرگذار در فقر روستایی و توزیع فضایی آن در شهرستان کوهدشت به ترتیب مربوط به شاخص های درآمد و تسهیلات، آموزش، شاخص محیطی، شاخص خدماتی-کالبدی، هزینه های خوراکی، هزینه های جانبی و اشتغال است. همچنین در شاخص های جمعیت شناختی، عدالت با میانگین بالاتر از 3 قرار دارند که بیان کننده ی وضعیت مطلوب این شاخص ها نسبت به سایر شاخص هاست و مقدار تی هر کدام از آن ها به ترتیب برابر 6.99 و 2.20 است و کم ترین میانگین نیز مربوط به شاخص های محیطی و آموزش است که بیان کننده ی وضعیت نامطلوب آن ها با مقدار تی 13.98- و 8.04- است.
ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در شهرهای ساحلی، مطالعه موردی: بندر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: امروزه علاوه بر سرمایه انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری نیز سرمایه اجتماعی نامیده می شود. این مفهوم از سرمایه به تعاملات و ارتباطات بین اعضای یک شبکه به عنوان منبعی ارزشمند می نگرد که با ایجاد هنجارها و اعتماد متقابل، به تحقق اهداف جمعی و فردی اعضا می انجامد. همچنین سرمایه اجتماعی یک فرصت مهم برای جامعه شهری محسوب می گردد که می تواند در جامعه مد نظر محققان جهت مطالعات کاربردی شهری تلقی گردد بر این مهم است که سرمایه اجتماعی هم می تواند به عنوان یک ابزاری اثر گذار باشد.این سرمایه با وجود یک جامعه آگاه شهری قابل دسترس است و توانایی این را دارد که در جامعه تغییرات مثبتی به نفع مردم در محله ها ایجاد نماید و زمینه ساز تحول جوامع شهری و محله های شهری باشد.هدف: هدف این پژوهش ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در محله های شهری، بندر بوشهر است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی – پیمایشی بوده است. ابزار به کاررفته به منظور جمع آوری داده ها، پرسشنامه هست. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان شهر بوشهر می باشد. نمونه آماری پژوهش بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر به دست آمده است، اما به منظور کسب اطلاعات دقیق تر، 403 پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج: نتیجه سؤالات پژوهش حاکی از آن است که اعتماد اجتماعی، امنیت اجتماعی و هنجارگرایی اجتماعی در محله های شهری تفاوت معناداری وجود ندارد. مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، شبکه و نهادهای محلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، رضایتمندی اجتماعی و تعامل اجتماعی در محله های شهری تفاوت معناداری وجود دارد. نوآوری: جنبه نوآوری پژوهش، ارزیابی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله های شهر بوشهر است.
ارزیابی جامع کیفیت آب های سطحی و تناسب آنها برای مصارف شرب و آبیاری: مطالعه موردی حوضه رودخانه کارون و دز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
31 - 1
حوزههای تخصصی:
کیفیت پایدار آب رودخانه ها به یکی از نگرانی های اصلی در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است، لذا پایش کیفیت آب این منابع برای مصارف مختلف برای تدوین خط مشی مدیریت سلامت عمومی و محیط زیست بسیار ضروری است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت آب سیستم رودخانه کارون و دز در استان خوزستان و بررسی مناسب بودن کیفیت آب آنها برای مصارف شرب و کشاورزی است. بدین منظور، از تکنیک ها و شاخص های مختلف و نیز آنالیزهای آماری برای ارزیابی تغییرات مکانی-زمانی در تفسیر مجموعه داده های بزرگ و پیچیده 12 پارامتر کیفیت آب گردآوری شده از حوضه رودخانه کارون و دز در بازه زمانی 17 ساله (1398-1382) استفاده شد. ارزیابی روند تغییرات کیفیت آب در بازه زمانی مطالعاتی نیز نشان داد که براساس WQI، کیفیت آب رودخانه کارون و دز از سال 1382 تا 1386 به ترتیب در طبقه "بسیار ضعیف" و "ضعیف" و از سال 1387 تا 1397 در طبقه"نامناسب" و "بسیار ضعیف" است. در خصوص پارامترهای آبیاری نیز نبود روند مشخصی در مقادیر آنها می تواند بیانگر عدم تأثیر کیفیت آب رودخانه ها از عوامل طبیعی و تبعیت آن ها از عوامل انسانی باشد. به طورکلی، این مطالعه اهمیت استفاده از شاخص های کیفیت آب را بیان می کند که تفسیر ساده ای از داده های پایش را برای کمک به جوامع محلی در بهبود کیفیت آب ارائه می دهد، چرا که براساس این شاخص ها و PCA، می توان نتیجه گرفت که فعالیت های انسانی مرتبط در امتداد ساحل رودخانه های کارون و دز به ویژه در سال های اخیر بر کیفیت آب آنها تأثیر گذار است.
مدل سازی نامانایی فضایی اثرگذاری متغیرهای کلیدی مؤثر بر توزیع فضایی مدارس با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
195 - 216
حوزههای تخصصی:
امروزه عدم توجه به پراکنش صحیح مراکز آموزشی در شهرها، مشکلات عدیده ای را برای شهروندان و دانش آموزان به وجود آورده است. به همین دلیل، شناسایی الگوی توزیع فضایی مدارس و عوامل کلیدی مؤثر برآن، اهمیت زیادی دارد. این پژوهش از لحاظ روش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و هدف آن تبیین تأثیر نامانایی متغیرهای کلیدی مؤثر، بر توزیع مدارس در محلات شهر اردبیل می باشد. برای رسیدن به این هدف، از تحلیل رگرسیون حداقل مربعات معمولی و رگرسیون وزنی جغرافیایی در نرم افزار « ArcGIS» استفاده شده است. رابطه بین توزیع فضایی مدارس و توزیع فضایی جمعیت در شهر اردبیل، با رگرسیون حداقل مربعات معمولی انجام شده و با توجه به نتایج، متغیرهای کلیدی مؤثر در توزیع فضایی مدارس شناسایی شده اند. ضریب تأثیر هر کدام از متغیرهای کلیدی در توزیع مدارس، با هر دو نوع رگرسیون محاسبه شده و نقشه های به دست آمده از ضرایب مذکور، با توابع تحلیلی«GIS» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که توزیع مدارس در شهر اردبیل از توزیع جمعیت پیروی نکرده بلکه عوامل فرهنگی، مذهبی و ورزشی دارای اثرات بیشتری در این توزیع بوده اند. به طوری که متغیر کاربری های فرهنگی و مذهبی در نواحی قدیم ساخت و سکونتگاههای غیر رسمی آن مانند سلمان آباد، میراشرف و کریم آباد، بیشترین تأثیر و در نواحی و شهرک های جدیدالاحداث، کمترین تأثیر را بر توزیع فضایی مدارس داشته است. توزیع فضایی مدارس براساس متغیر ورزشی نیز نشان می دهد که محلات بعثت، ابوطالب و شهرک سبلان فاز 2 بیشترین تأثیرپذیری را داشته اند. همچنین بیشترین عدم تناسب بین تراکم جمعیت و توزیع مدارس، در محلات مرکزی شهر دیده می شود که عمدتا در قلمرو جغرافیایی منطقه یک شهرداری قرار دارند.
تحلیل پیوند فضایی عوامل محیطی و پایگاه اجتماعی ساکنان در شهر تهران از دیدگاه عدالت محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 178
حوزههای تخصصی:
توزیع نابرابر امکانات محیط زیستی و تفاوت در قرار گرفتن در معرض مخاطرات و آسیب های نشات گرفته از محیط زیست، مفهوم عدالت محیط زیستی را به ادبیات توسعه وارد نموده است. هدف این تحقیق پی بردن به میزان همبستگی در توزیع فضایی طبقات اجتماعی-اقتصادی و توزیع امکانات و عناصر آسیب رسان محیطی در گستره 615 کیلومترمربعی شهر تهران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات و آمارهای دریافت شده از منابع و مراجع آماری مرتبط است. مؤلفه های متغیر مستقل مشتمل بر پوشش سبز زمین، تعداد روزهای پاک و بهداشت محیط هستند. 62866 نقطه تصادفی با فاصله اقلیدسی برابر، مبنای تهیه داده و تشکیل لایه های اطلاعاتی از هر کدام از شاخص ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی قرارگرفته است. برای این لایه ها از توابع Spatial analyst (Interpolation-IDW)،Spatial Join ، Fuzzy Overlay در ArcGIS استفاده شده است. یافته ها نشان دادند که همبستگی میان توزیع طبقات اجتماعی و توزیع تعداد روزهای با هوای پاک، مستقیم بوده و با نسبت پوشش سبز و بهداشت محیط رابطه معکوس دارد. در مجموع رابطه معکوسی میان توزیع فضایی طبقات اقتصادی با عوامل محیطی در شهر تهران برقرار است. به لحاظ فضایی در غرب شهر پهنه های با بالاترین رقم همبستگی در کنار پهنه های با کمترین همبستگی قرارگرفته اند. نتیجه اینکه در گذر زمان انطباق فضایی طبقات اقتصادی با مزیت های محیطی تعدیل شده است
ارزیابی توزیع فضایی و سطح دسترسی ایستگاه های آتش نشانی شهر نیشابور با استفاده از تحلیل شبکه در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
100 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به حیاتی بودن سرعت عملکرد مراکز آتش نشانی در رسیدن به محل حادثه و نیاز به بررسی توزیع فضایی این مراکز برای مشخص کردن مناطق دور از سطح پوشش استاندارد، هدف اصلی از مقاله حاضر، مشخص نمودن توزیع فضایی - زمانی ایستگاه های آتش نشانی شهر نیشابور و تعیین مناطق خارج از سطح پوشش است تا در نتیجه مناطق نیازمند به ساخت این مراکز مشخص گردد.
روش و داده: روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. داده های مورد استفاده در این تحقیق، داده راه ها، ایستگاه های آتش نشانی و محدوده شهر نیشابور است. سپس برای تحلیل توزیع فضایی – زمانی ایستگاه های آتش نشانی در مسیرها، از افزونه تحلیل شبکه در نرم افزار arcgis 10.8 استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که توزیع فضایی – زمانی ایستگاه های آتش نشانی شهر نیشابور، در زمان استاندارد (۴ دقیقه) رسیدن به محل وقوع حادثه، فقط در مرکز شهر مطلوب است؛ اما حاشیه غرب، شمال، شمال غربی، جنوب و جنوب غربی شهر، تحت پوشش این مراکز، در محدوده زمانی استاندارد نیستند.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده و تحلیل فضایی سطح شهر نیشابور، بیانگر این مطلب است که حدود ۲۵ کیلومترمربع از محدوده حاشیه شهر نیشابور، در محدوده عدم دسترسی مراکز آتش نشانی و ۱۴ کیلومترمربع از مرکز شهر، در محدوده دسترسی قرار دارند؛ بنابراین اولویت ساخت مراکز آتش نشانی جدید، در مناطق حاشیه شهر به خوبی نمایان است. بر اساس یافته های این تحقیق، می توان به این نتیجه رسید که به دنبال گسترش افقی شهر، تأسیس کاربری های ضروری بسیار حائز اهمیت است؛ بنابراین می توان با استفاده از روش های نوین چون سیستم اطلاعات جغرافیایی و ابزارها و افزونه های پرکاربرد آن، در زمینه بررسی و تجزیه و تحلیل کاربری های شهری، قدم برداشت.
نوآوری: بررسی توزیع فضایی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و ارزیابی سطح دسترسی به محل حادثه با در نظر گرفتن محدودیت ها. همچنین نتایج این تحقیق، می تواند مدیران شهری را در منطقه مورد مطالعه، در شناسایی و تأسیس ایستگاه های آتش نشانی بیشتر و منطقی تر، کمک کند.
تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اکوسیستم کارآفرینی روستایی برای توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در مناطق روستایی حیاتی است. با استفاده از اهرم کارآفرینی در مناطق روستایی، می توان اقتصاد روستایی پویا و نوآور ایجاد کرد. استان البرز با وجود داشتن شرایط مناسب اقلیمی، جغرافیایی، ارتباطی و دسترسی مناسب، اما طی سالیان اخیر در زمینه توسعه اقتصادی نواحی روستایی شرایط نامناسبی مانند؛ افزایش نرخ بیکاری، پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی و اختلاف درآمد خانوارهای روستایی و شهری دارد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در استان البرز است. روش پژوهش: این پژوهش درچهارچوب روش شناسی کمی انجام شده است. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی صورت گرفته که در بخش میدانی ابزار اصلی پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل روستاهای استان البرز بوده که از بین آن ها تعداد 33 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان نمونه برای تکمیل پرسش نامه انتخاب شده اند. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری کای اسکوئر، t تک نمونه ای، آزمون آنووا، دانکن و درون یابی کریجینگ استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز دارای وضعیت نامناسبی است، به طوریکه از بین 10 گروه شاخص های اصلی شامل؛ شاخص های کسب و کار، شاخص های مالی، شاخص های آموزشی، شاخص های سرمایه انسانی، شاخص های حمایتی، شاخص های بازار و مشتریان، شاخص های اجتماعی، شاخص های فرهنگی، شاخص های زیرساختی و شاخص های نوآوری، تحقیق و توسعه که مورد بررسی قرار گرفته است، صرفاً دو گروه دارای وضعیت مناسب و هشت گروه دیگر دارای وضعیت نامناسب بوده اند. همچنین پراکندگی جغرافیایی وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در سطح استان متفاوت است. نتیجه گیری: وجود زیرساخت های سخت افزاری مانند دسترسی به راه های ارتباطی و مراکز شهری به تنهایی برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی کافی نمی باشد بلکه لازم است در کنار آن توسعه زیرساخت های نرم افزایی مانند امور مالی، آموزش، انواع حمایت ها، سرمایه انسانی و اجتماعی و تحقیق و توسعه نیز مورد توجه قرار گیرد.
بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تاکید بر عدالت فضایی (نمونه موردی: مناطق 5 گانه-ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر عدالت فضایی در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و برداشت میدانی می باشد. ابزار گردآوری داده ها به چند صورت: مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 عدد به دست آمده است که به صورت تصادفی توزیع گردیده است. برای ارزیابی و تبیین وضعیت حکمروایی خوب شهری از شاخص های: مشارکت، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت محوری و برابری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون مداری و اجماع محوری استفاده شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی صورت گرفته است به طوری که از روش های آماری نظیر آزمون های t تک نمونه ای، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن و نرم افزارهای SPSS و GIS برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر این است که بر اساس تحلیل سرانه های وضع موجود کاربری های خدماتی، منطقه 5 رتبه اول و منطقه 3 رتبه آخر را کسب نموده است. بر اساس نتایج ارزیابی شاخص های حکمروایی خوب شهری مناطق یک، چهار و پنج دارای سطح بالاتری نسبت به متوسط و مناطق دو و سه دارای سطح پایین تری نسبت به سطح متوسط را داشتند. نتایج ارزیابی همبستگی میان مولفه های مستقل و وابسته نشانگر این است که رابطه ای مستقیم زیاد بین آن ها وجود دارد. بر اساس نتایج رتبه بندی آزمون کروسکال والیس منطقه یک ارومیه رتبه اول و منطقه دو ارومیه رتبه پنجم را کسب نموده است. درنهایت بر اساس نتایج ضریب اسپیرمن میان رتبه بندی توزیع و پراکندگی کاربری ها و شاخص های حکمروایی خوب شهری رابطه متوسط مستقیم وجود دارد.
تحلیل توزیع فضایی بیماری کرونا در مناطق شهری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع کووید-۱۹ از اواخر سال ۲۰۱۹ آغاز شد و به سرعت در سطح جهانی گسترش یافت. هدف اصلی این پژوهش، بررسی توزیع فضایی بیماری کرونا در مناطق پنج گانه شهر اردبیل است. روش بررسی: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل نتایج، از روش های آمار فضایی در محیط نرم افزاری Arc GIS استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده، جامعه آماری تحقیق، مبتلایان به بیماری کرونا در مناطق پنج گانه شهر اردبیل در سال 1399 است. روش های آماری شامل میانگین مرکزی، منحنی انحراف استاندارد و تحلیل نزدیک ترین همسایگی برای بررسی الگوهای توزیع بیماری استفاده شده اند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که توزیع فضایی بیماری کرونا در مناطق مختلف شهر اردبیل به صورت غیرهمگن بوده است. در منطقه یک میزان (z-score:7.72) و (p-value:0.000) می باشدو پراکندگی بیماران به صورت پراکنده و منظم و با تمرکز بالا در بخش مرکزی شهر مشاهده شده است در منطقه دو میزان(z-score: -4.96) و (p-value:0.00001) است و دارای الگوی خوشه ای بوده و پراکندگی بیماری در جهت جنوب غربی به شمال شرقی گسترش یافته است. در منطقه سه میزان (z-score:-0.52) و (p-value:0.6013) می باشد وتوزیع بیماران به صورت تصادفی و در جهت شمال شرقی بوده است . در منطقه چهار میزان (z-score:-1.96) و (p-value:0.094) می باشدپراکندگی بیماران به صورت خوشه ای و در جهت جنوب به شمال است و در منطقه پنج میزان (z-score:-3.24) و (p-value:0.0011) می باشد و دارای الگوی خوشه ای بوده و در جهت شرق به غرب گسترش یافته است.
نابرابری توزیع فضایی واحدهای فناور و شرکت های دانش بنیان و ضریب تمرکز فناوری در پارک های علم و فناوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زیست بوم اقتصاد نوآوری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
81 - 101
حوزههای تخصصی:
کشور ایران جهت دستیابی به یک رشد و توسعه پای دار و فراگیر و رقابت در عرصه جهانی نیازمند یک تحول اقتصادی از سطح اقتصاد منبع محور ب ه س مت اقتص اد دان ش مح ور است. در این میان شرکت های دان ش بنی ان موت ور توس عه و ایجاد چنین تحولی محسوب می شوند. اما نکته بسیار مهم در این میان، عدم وجود برابری توزیع مناسب شرکت های دانش بنیان در مناطق مختلف کشور است. لذا این مطالعه به بررسی نابرابری توزیع فضایی واحدهای فناور شرکت های دانش بنیان در استان های ایران پرداخته است. نتایج این مطالعه بیانگر آن است که بیشترین تعداد واحدهای فناور و تحقیق و توسعه مستقر در بخش چند مستأجره و اراضی مربوط به پارک علم و فناوری شیخ بهایی در استان اصفهان بوده است. همچنین بیشترین مجموع فروش واحدهای فناور مربوط به پارک علم و فناوری پردیس استان تهران بوده است. در این مقاله تصویری از نابرابری در توزیع فضایی واحدهای فناور و شرکت های دانش بنیان و ضریب تمرکز فناوری در استان های کشور با استفاده از شاخص های مختلف؛ همچون ضریب جینی، شاخص تایل، اتکینسون، دالتون و هرفیندال استفاده شده است. یافته های تحقیق موید نابرابری توزیع فضایی در کشور می باشد.