مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
برنامه ریزی
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
15 - 26
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی به عنوان چالشی غیرقابل اجتناب جنبه های مختلف زیست طبیعی و انسانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد. یکی از بخش هایی که وابستگی بسیار شدیدی به این گونه تغییرات دارد بخش کشاورزی است. تأثیرپذیری این بخش و بالتبع توسعه آن از این تغییرات به معنای تغییر در تولید و در پی آن قیمت محصولات و درآمد کشاورزان بوده و برنامه ریزی در این زمینه را ضرورت می بخشد. در این مطالعه با استفاده از داده های مربوط به تولید پنج محصول عمده زراعی ایران و همچنین داده های آب و هواشناسی طی سال های 1394-1379 به بررسی تأثیر اثرات تغییر اقلیم بر توسعه کشاورزی ایران و نحوه ی برنامه ریزی مناسب جهت مواجهه با این تغییرات پرداخته شده است. از این رو با در نظر گرفتن چهار سناریوی اقلیمی متفاوت و با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت ( PMP ) این هدف جهت 20 سال بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد دو سناریوی تغییر توامان اقلیم و تغییر اقلیم به ترتیب بیشترین اثر را بر شاخص های مورد بررسی داشته اند. بر اساس این نتایج در سناریوهای 1 الی 4 به ترتیب سطح زیرکشت 8/1965، 14/1416، 9/1972 و 7/1414 هزار هکتار، متوسط درآمد خالص 6/12853، 9/10842، 1/12879 و 52/10837 میلیارد تومان و قیمت متوسط هر تن محصولات 07/8، 9/9، 06/8 و 91/9 میلیون تومان خواهد بود. برنامه ریزی جدی و فوری در زمینه مدیریت آب، تغییر در برنامه ریزی های کلان مدیریت کشاورزی و تغییر در سیاست گذاری های بخش اقتصاد کشاورزی از جمله پیشنهادهایی است که جهت سازگاری با تغییرات اقلیمی و مدیریت اثرات منفی آن بر توسعه کشاورزی ارائه شده است.
برنامه ریزی تقویت زیرساخت های اقتصادی شهر با تأکید بر گردشگری پایدار(مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، صنعت گردشگری یکی از ارکان توسعه پایدار است و به عنوان ابزاری قدرتمند دربردارنده تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است که ضمن جلب مشارکت جامعه محلی در توسعه اقتصاد ملی با پتانسیل حفظ و حمایت از منابع طبیعی، باعث پایداری محیطی می شود. امروزه سیاست توسعه پایدار گردشگری، رویکردی عمومی است که دولت ها به آن توجه کرده اند تا گردشگری از لحاظ بوم شناختی در بلندمدت ، مقبول و از لحاظ مالی مفید و نویدبخش جوامع محلی باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری در شهر اردبیل انجام شده است. روش پژوهش براساس هدف، کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد استفاده در پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. برای دستیابی به مهم ترین نیروهای ترغیب کننده و بازدارنده توسعه گردشگری پایدار شهری، از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با ۸۰ نفر از خبرگان گردشگری شهری، استراتژی های مؤثر ترغیب کننده و بازدارنده توسعه گردشگری پایدار تدوین گردید. سپس با استفاده از مدل تحلیل شبکه ( ANP )، وزن دهی و اولویت بندی شدند. در نهایت براساس مهم ترین نیروهای ترغیب کننده و بازدارنده، مناسب ترین استراتژی های توسعه گردشگری پایدار شهر اردبیل استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان می دهند که در بین نیروهای ترغیب کننده توسعه پایدار گردشگری شهر، اشتغال زایی و در بین نیروهای بازدارنده توسعه پایدار گردشگری شهر، عدم استفاده از مدیریت پایدار در بخش گردشگری شهری، اولویت را کسب کرده اند. همچنین به ازای مهم ترین نیروهای ترغیب کننده و بازدارنده توسعه گردشگری شهر، هفت استراتژی مشخص تدوین گردید که در بین استراتژی های ارائه شده، استراتژی بهره گیری بهینه و هدفمند از افزایش انگیزه مسافرت در بین مردم در جهت بهره برداری از جاذبه ها و فر ا ورده های گردشگری به منظور ایجاد اشتغال و درآمد برای مردم شهر اردبیل به عنوان بهترین استراتژی انتخاب شد. همچنین در این تحقیق، الگوی فضایی عناصر گردشگری شهر اردبیل با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) موردبررسی قرار گرفت و مشخص شد که فضای گردشگری شهر اردبیل تحت تأثیر فضای تاریخی شهر (بافت قدیم) قرارگرفته و بخش مرکزی شهر (منطقه ۱) را پوشش می دهد
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی - عاطفی بر روی مؤلفه های عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
133 - 150
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، به بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی- عاطفی بر مؤلفه های عملکرد تحصیلی یعنی خودکارآمدی، برنامه ریزی، تأثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش در دانش آموزان پرداخته شده است. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر منطقه 1 تهران بودند که در سال تحصیلی 97-1396 در پایه هشتم تحصیل می کردند و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها، با استفاده از سیاهه ی مهارت اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992)، و پرسشنامه ی عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در یازده جلسه مهارت های اجتماعی- عاطفی با روش YCDI آموزش داده شد. در حالی که، در این مدت، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله آموزشی بر روی همه مؤلفه های عملکرد تحصیلی (خودکارآمدی، برنامه ریزی، تأثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) مؤثر است. از بین مؤلفه های عملکرد تحصیلی، آموزش مهارت های اجتماعی - عاطفی بر روی مؤلفه انگیزش بیشترین اثر و بر روی مؤلفه های اثر هیجانی و فقدان کنترل پیامد کمترین اثر را داشته است. توصیه می شود معلمان در کنار آموزش مهارت های شناختی به دانش آموزان به آموزش مهارت های عاطفی-اجتماعی نیز اقدام نمایند
مقایسه کارکردهای اجرایی والدین کودکان با و بدون اختلال پیوستار اُتیسم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال پیوستار اُتیسم اختلالی عصب تحولی است که تاکنون سبب شناسی آن به طور قطعی مشخص نشده است. مطالعاتی که بر روی ویژگی های خویشاوندان افراد مبتلا به اختلال پیوستار اُتیسم انجام شده است، نشان داده اند که خویشاوندان افراد مبتلا به اختلال پیوستار اُتیسم نیز درجاتی خفیف از علائم این اختلال را نشان می دهند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی در والدین کودکان با و بدون اختلال پیوستار اُتیسم انجام شد. جامعه آماری شامل کل والدین کودکان با و بدون اختلال پیوستار اُتیسم در شهر سنندج بود. روش : نمونه مورد بررسی شامل ۳۰ نفر از والدین کودکان با اختلال پیوستار اُتیسم (۱۱ مرد و ۱۹ زن) و ۳۰ نفر از والدین کودکان بدون این اختلال (۱۰ مرد و ۲۰ زن) بود که به صورت نمونه برداری در دسترس انتخاب و همتاسازی شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه توانایی های شناختی (نجاتی، ۱۳۹۲) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت میانگین نمره های کنترل مهاری و توجه انتخابی (۰/۰۵> P )، تصمیم گیری (۰/۰۰۱> P )، برنامه ریزی (۰/۰۰۱> P )، توجه پایدار (۰/۰۰۱> P ) و انعطاف پذیری شناختی (۰/۰۰۱> P ) در والدین کودکان با و بدون اختلال پیوستار اُتیسم معنادار است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه از فرضیه های فنوتایپ گسترده اُتیسم و پیوستاری بودن اختلال پیوستار اُتیسم حمایت می کند و لزوم توجه به کیفیت های روان شناختی والدین کودکان با اختلال پیوستار اُتیسم را نشان می دهد.
جایگاه دین وروحانیت در نظام آموزشی دوره پهلوی اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
99 - 124
حوزه های تخصصی:
آنچه که در این مقاله با عنوان جایگاه دین و روحانیت در نظام آموزشی و دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار گرفت حاوی مطالبی است که نحوه و چگونگی برخورد پهلوی اول نسبت به روحانیت در عرصه آموزشی و جایگاه دین در برنامه ریزی و محتوای کتاب درسی را نشان می دهد. با توجه به اینکه حاکمیت در این زمان درصدد نوسازی نظام آموزشی مبتنی بر ناسیونالیسم باستان گرا و سکولاریسم غرب گرا بوده دستگاه فرهنگی رژیم پهلوی درصدد برآمد تا حضور روحانیت در نظام آموزشی را کاسته و در برنامه ها و محتوای متون درسی دینی محدودیتهایی را برای آنها به وجود آورد. ایجاد هویت جدید ایرانی براساس توجه به نهادهای زیربنایی همچون نظام آموزشی مهم ترین رویکرد رژیم پهلوی اول در همسان سازی توده با حاکمیت است که در این راستا ملی گرایی افراطی و تجدد گرایی با الگوی غربی مهم ترین شاخصه های نظری رژیم پهلوی اول بوده است. همانطور که گفته شد نظام آموزشی مهم ترین عرصه اجرایی شاخصه های مطروحه ایدئولوژی متجدد رژیم بوده و برای رسیدن به مولفه های نظری مهم ترین اقدامش کاستن نقش روحانیت در نهاد تعلیم و تربیت و برنامه درسی دینی در کتب درسی و برنامه های آموزشی بوده است.
جایگاه توان اندیشه ورزی و برابری ذاتی انسان ها در عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۳
101 - 125
حوزه های تخصصی:
خوانشی که در مکاتب مختلف از انسان وجود دارد، بر عرصه های گوناگون عدالت اجتماعی از جمله مفهوم، اصول، مسائل و قواعد تأثیر مستقیم دارند. محور این نوشتار بررسی جایگاه توان اندیشه ورزی و برابری ذاتی انسان ها همسو با غایت فرجامین آفرینش از ابعاد انسان شناختی در عرصه عدالت اجتماعی است. رهاورد این بررسی که به روش توصیفی- تحلیلی است، این است که توان اندیشه ورزی و برنامه ریزی و برابری ذاتی انسان ها در خلقت آغازین به عنوان مبانی انسان شناختی در گستره عدالت اجتماعی اسباب جهت گیری ای خاص در این حوزه ایجاد می کنند. عدالت اجتماعی دارای حوزه های مختلف مربوط به عقل نظری و عقل عملی است. مباحث ناظر به عدالت اجتماعی در عقل عملی می بایست با هدف آفرینش در عقل نظری سازواری داشته باشند و الزامات مربوط به آن در عقل عملی و ابزاری نیز می بایست با غایات عقل نظری همسو باشند. انسان عاقل بر اساس کارکردهای نظری، عملی و ابزاری می تواند برای حرکت در جهت کمال و رسیدن به جامعه عدل محور برنامه ریزی کند. از الزامات عقل عملی همسو با غایت عقل نظری، برابری ذاتی انسان ها در آفرینش است. این مبنا در عقل عملی ما را ملزم می کند در استحقاق های برابر، تساوی را رعایت کنیم. حاصل این مبنا در عرصه عدالت اجتماعی، اعطای حقوق اولیه بدون تبعیض در شرایط برخورداری مساوی به همگان است.
فراتحلیلی بر آسیب شناسی های برنامه های توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه حدود 65 سال از شروع برنامه ریزی و حرکت در مسیر توسعه در ایران می گذرد، اما همچنان در زمره کشورهای درحال توسعه قرار داشته و حجم عظیم منابع انسانی، مالی و طبیعی مصرف شده، با دستاوردهای به دست آمده تناسبی ندارد؛ ازاین رو، ضرورت دارد رویکرد حاکم بر نظام برنامه ریزی کشور مورد کنکاش و بررسی تحلیلی و انتقادی قرار گیرد و آسیب های آن شناسایی شود. البته تاکنون مطالعات مختلفی در این زمینه انجام شده است ولی باوجود ضرورتی که در نظم دهی به ابعاد مختلف آسیب های برنامه های توسعه و بررسی آنها در قالب یک مدل جامع وجود داشته است، بررسی پارادایم های حاکم، اغلب به طور پراکنده و محدود به یک یا چند بعد خاص بوده است. در این مقاله، ابتدا تجربه نزدیک به 6 دهه برنامه ریزی در ایران از حیث پوشش موضوعی، افق زمانی، نحوه برخورد با فضا (آمایش سرزمین)، پوشش جغرافیایی، روش تهیه و روش اجرای دیده مان غالب برنامه ها و تجربه برنامه ریزی بررسی می شود. سپس آسیب شناسی جامعی از مشکلات برنامه ریزی در کشور انجام شده و با نظم دهی به ابعاد مختلف آسیب ها، آسیب ها در قالب مدلی سه سطحی، در سه سطح پیش از برنامه ریزی، برنامه ریزی و پس از برنامه ریزی بیان می شود. این مقاله با به کارگیری روش فراتحلیل، سعی کرده است با جمع آوری و ترکیب اطلاعات از پژوهش های پیشین و با نظم دهی به ابعاد مختلف آسیب ها، مخاطبان را در درک و رفع آنها یاری کند. نتیجه کار، مدل جامعی است که به صورتی منظم، مشکلات مختلف در برنامه ریزی توسعه در کشور را نشان می دهد و می تواند کمک شایانی به دست اندرکاران در راستای رفع این مشکلات ارائه دهد. درنهایت راهکارهایی برای رویارویی با آسیب های مختلف نیز پیشنهاد می شود.
طراحی الگویی از چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران: یک نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
97 - 123
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیان، چالش های سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران در قالب رویکردی استقرایی شناسایی و تحلیل شد؛ و مشارکت کنندگان در تحقیق متشکل از خبرگان در حوزه برنامه ریزی و توسعه روستایی بودند که از آن میان، 28 نفر بر اساس معیار اشباع نظری و با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که فقدان پارادایم و نظریه توسعه روستایی به عدم یکپارچگی نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی روستایی انجامیده، که خود بر تقویت نگرش ها و باورهای تک بعدی و ناسازگار با نواحی روستایی و رویکردهای غیرمشارکتی تأثیر داشته است.
تحلیل و بازشناسی انگیزش در مدیریت مدیران
حوزه های تخصصی:
انگیزش قبل از هر چیز با مفاهیمی چون نیاز ، میل ، علاقه ، رغبت ، سائق و محرک ارتباط دارد و بر حسب علاقه ، فرهنگ یا موقعیت افراد از همه آنها استفاده می کنند . اما از نظر عملی ، مفاهیم نیاز ، انگیزه و محرک کاربرد بیشتری دارند . نیاز ماده یا عنصری است که جزئی از ترکیب وجودی انسان است و برای ادامه حیات و سالم بودن جسمی یا روانی وجودش ضروری است . بطورکلی انسانها باید برانگیخته شوند تا رفتار مشخص و معینی را از خویش بروز دهند، یکی از راههایی که باعث افزایش تولید یا بطور کلی بالا رفتن کیفیت کار در سازمانها می شود، برانگیختن کارکنان به شیوه های مختلف است این اصلی است که هر مدیری برای پیشرفت کارش و اعمال مدیریت صحیح ناگریز به اعمالآن است در واقع مدیری با استفاده از شیوه ها و متدهای مختلف از مهارت های متعددی استفاده می کند تا این مهارت او را در راه رسیدن به اهداف سازمانی یاری دهد. از مهمترین این مهارتها همانطور که ذکر شد ایجاد انگیزه در کارکنان است، «ضروری ترین تکلیفی که بر عهده مقامات رهبری در جامعه اسلامی در ایجاد انگیزش برای مدیریت ها مقرر است این است که برای تامین سعادت مردم جامعه آنان را از هدف اصلی حیات بطور کلی و انگیزش اصلی و انگیزشهای ثانوی و فردی آن آگاه ساخته و آنها را برای مردم چنان تعلیم دهد و قابل پذیرش سازد که مردم فعالیت های خود را در جامعه و در هر موقعیتی که باشند آگاهانه و از روی آزادی انتخاب نمایند.
تحلیل شاخص های هوشمند در کاهش میزان آسیب پذیری کالبدی مسکن شهری (مطالعه موردی: منطقه 1 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن و جان پناه به عنوان یکی از ضروری ترین نیازهای بشری همواره در صدر خواسته های انسان قرار داشته است. خانه های هوشمند از جمله آخرین دستاوردهای صنعت مسکن در عصر حاضر هستند که در چند دهه اخیر در کشور ما نیز موردتوجه قرارگرفته اند، روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ که در بخش اول با مطالعه مقالات و اسناد؛ تعریف مسکن هوشمند، زمینه ها، اجزا، کارکردها و همچنین به وسیله مشاهدات عینی و تکمیل پرسش نامه اطلاعات لازم درباره شاخص های مسکن هوشمند جمع آوری شد، در ادامه با استفاده از تکنیک سلسله مراتب AHP میزان آسیب پذیری کالبدی واحدهای مسکونی منطقه 1 شهر تهران مشخص شده است؛ که نتایج نشان می دهد بسیاری از نواحی مسکونی در معرض آسیب پذیری شدید قرار دارد. همچنین برای پاسخ به فرضیه تحقیق نظرات 30 نفر از اساتید و صاحب نظران بخش مسکن جمع آوری و به وسیله تکنیک تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد کلیه عوامل دارای اثر مستقیم و معنی دار بر روی کاهش آسیب پذیری مسکن شهری می باشند. تفکیک آثار مستقیم و غیر مستقیم متغیرها بر کاهش آسیب پذیری مساکن شهری نشان می دهد که عامل امنیت و ایمنی با مقدار 892/0 بیشترین اثر مستقیم را به طور مثبت و معنی دار بر کاهش آسیب پذیری مسکن شهری دارد. نکته قابل توجه در مورد این عامل این است که اثر غیرمستقیم این عامل از طریق عامل رفاه و آسایش با مقدار 863/0 است، که بسیار قابل توجه است؛ به عبارتی عامل امنیت و ایمنی از طریق عامل رفاه و آسایش سبب کاهش چشمگیر آسیب پذیری مسکن خواهد شد. همچنین اثر مستقیم عامل رفاه و آسایش با میزان 422/0، و صرفه جویی انرژی با مقدار 398/0 به مقدار قابل توجهی بر کاهش آسیب پذیری مساکن شهری مؤثر هستند.
طراحی برنامه ریزی گردشگری دژ باستانی قلعه رودخان فومن-گیلان(تعیین ظرفیت برد محیط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی اولین گام جهت استفاده صحیح از منابع طبیعی و فرهنگی برای توسعه صنعت گردشگری است.در این راستا با تعیین ظرفیت برد، می توان به تعیین خط مشی های مدیریتی برای توسعه صنعت گردشگری و کاهش اثرات نامطلوب محیطی کمک کرد.دژ باستانی قلعه رودخان فومن به عنوان یک اثر ثبت شده ملی به علت مکان خاص قرارگیری آن سالانه پذیرای گردشگران بسیاری است.هدف تحقیق ، بررسی و تعیین مقدار ظرفیت برد فیزیکی،واقعی و موثر برای برنامه ریزی مناسب از این مکان گردشگری است.روش تحقیق استفاده از فرمولهای تعیین ظرفیت برد با توجه به شاخص های منطقه است.نتایج بدست آمده حاکی از ظرفیت برد فیزیکی معادل 2،315،925 نفر گردشگر در سال،ظرفیت برد واقعی معادل 1،047،915 نفر گردشگر در سال و ظرفیت برد موثر معادل 702،260 نفرگردشگر در سال است .با توجه به اعمال ظرفیت برد موثر به عنوان کاربردی ترین نوع ظرفیت برد،گردشگری در منطقه دژ باستانی قلعه رودخان با آمار 156،560 نفر در سال 1389 تقریبا یک پنجم میزان ظرفیت برد موثر است و این مطلب نشان دهنده پتانسیل بالای قلعه است که با مدیریت و برنامه ریزی مناسب میتواند به عنوان یکی از جاذبه های مهم منطقه برای جذب گردشگر مطرح باشد.
بررسی نقش بنیان های جغرافیایی دربرنامه ریزی توسعه پایدار روستایی با استفاده از مدل SOWT (مطالعه موردی شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: در این پژوهش به بررسی و شناخت بنیانهای جغرافیایی ونقش آن ها در برنامه ریزی توسعه پایدار روستایی وارائه راه کارهای مناسب توسعه روستایی با توجه به نقش بنیان های جغرافیایی در شهرستان پاکدشت پرداخته شده است .با توجه به این که جغرافیا علمی با نگرش سیستمی است و تمام عناصر یک سیستم با یکدیگر در ارتباط وبه همدیگر وابسته اند وبرای شناخت عنصری از یک سیستم باید به کل سیستم آن احاطه داشت پس لازم است که پس از شناخت وضعیت جغرافیایی روستاها ازبعد طبیعی وانسانی موجود در روستاها راه حل هایی برای توسعه ساکنان روستا وناحیه مورد مطالعه باهدف رفع مشکلات اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی روستائیان پیشنهاد داده شود. بنیان های قوی و کارآمد باعث پیشرفت و ارتقاء فعالیت های اقتصادی واجتماعی شده وبه سطح درامد ورفاه مردم روستا کمک می کند وشناخت آنها توسط برنامه ریزان به تسریع بهتر فرایند برنامه ریزی روستایی می انجامد . البته شایان ذکر است که راه های ارتباطی ونزدیکی به شهر به تسریع عملکرد بنیان های جغرافیایی کمک بسیاری کرده است و باعث افزایش اگاهی مردم وشناخت بهتر جهت افزایش بازدهی محصولات کشاورزی خودباحداقل هزینه شده است.پس درامربرنامه ریزی توسعه روستایی لزوم توجه به بنیانها وتوان های محیطی هرروستا اهمیت بسیاری داردوبانگرش سیستماتیک وبرنامه ریزی همه جانبه وجامع می توان به توسعه پایدار روستایی رسیدالبته همراه بابرنامه ریزی کارشناسی شده بایدمشارکت مردم رادرفرایندتصمیم گیری دخالت داد و از نیروهای بومی ودانش غنی آنها به صورت بهینه ومطلوب بهره برد.هدف اصلی در این پژوهش، شناخت تنگناها و بررسی مشکلات و ارائه راه کارهای مناسب توسعه روستایی باتوجه به نقش بنیانهای جغرافیایی در منطقه مورد مطالعه می باشد.
تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی طرح جامع گردشگری با تاکید بر اکوتوریسم و منظر شهری با ارائه الگویی راهبردی و امنیتی در آستارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی گردشگری یکی از مهم ترین انواع برنامه ریزی به شما می آید. ضرورت برنامه ریزی گردشگری ناشی از تنوع انواع گردشگری و نیز ضرورت پیروی از راهبرد و الگو در این حوزه است. هدف این مقاله تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی اکوتوریسم و منظر شهری به منظور ارائه الگویی راهبردی و امنیتی در شهر آستارا است. سؤال اصلی مقاله این است که الگوی راهبردی و امنیتی برنامه ریزی جامع اکوتوریسم و منظر شهری در آستارا دارای چه نقاط قوت و نیز آسیب ها و تهدیداتی است؟ یافته های این مقاله نشان می دهد که در طراحی الگوی راهبردی برنامه ریزی جامع گردشگری شهر آستارا بایستی اکوتوریستی بودن منطقه و غلبه این بعد از گردشگری بر سایر ابعاد و ساماندهی جاذبه های اکوتوریسم و از سوی دیگر مرزی بودن این شهر و مسائل امنیتی مرتبط در طراحی های الگویی و راهبردی مورد توجه ویژه قرار گیرد. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و نیز مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین الگوی راهبردی و امنیتی برنامه ریزی جامع اکوتوریسم و منظر شهری در آستارا پرداخته شود.
عملکرد مدیریت مشارکتی در برنامه ریزی جهت توسعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی سازو کارهای برنامه ریزی و مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه الزامات ملی ناشی از این نظام را در بکارگیری الگوی حکمروایی شهری آشکار می سازد. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری به صورت متمرکز است و نظارت و توسعه ی شهرها از طریق سازمانهای دولتی و عمومی در سطح محلی و ملی انجام می پذیرد. با وجود مشکلات و موانع متعدد، تقویت حکومتهای محلی و جذب مشارکت بخش های خصوصی و عمومی عنصری حیاتی و موازی با روند تحولات اقتصادی تلقی می شوند. با ناتوانی دولت در کلان شهر تهران در پاسخگویی به نیازهای متفاوت شهری و عدم انطباق نیازها و اولویتهای شهروندان با برنامه های ارائه شده و ضرورت مسئولیت پذیری بیشتر در اداره ی امور شهری، امروزه الگویی از اداره ی شهرها بر پایه ی نگرش نوینی از حاکمیت و حکمروایی شهری برای این کشورها پیشنهاد شده که نه تنها دولت بلکه جامعه ی مدنی و بخش خصوصی را به مشارکت در اداره ی شهر فرا می خواند. هدف از این پژوهش تحلیلی بر عملکرد مدیریت مشارکتی در برنامه ریزی جهت توسعه شهر تهران می باشد. روش تحقیق از نوع کاربردی، توصیفی- تحلیلی می باشد و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران عالی سازمان های وابسته به شهرداری تهران می باشد و با توجه به گستردگی جامعه آماری و میسر نبودن امکان اجرای تحقیق بر روی کل جامعه، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است و اطلاعات یدست آمده با استفاده از روش دلفی و تکنیک روش های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل شده است که نتیجه حاصل از آن منعکس کننده این است که تمرکز زدایی مدیریت شهری تهران توانسته است با ادغام مدل ها رتبه اول را بین معیارها مورد ارزیابی بدست آورد از معیارها دیگر که در رتبه دوم قرار دارد تقسیم وظایف برنامه ریزی میان سطوح مختلف مدیریت و تصمیم گیری می باشد و تحقق برنامه ریزی از پایین به بالا، تقویت سازمان های غیر دولتی و مشارکت بخش خصوصی و مردمی و ...در رتبه های آخر قرارد
بررسی عوامل مؤثر در رویکرد اجرایی برنامه ریزی آمایشی استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمایش سرزمین همواره یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان کشور بوده است، اما این برنامه ها نتوانسته در چارچوب برنامه های میان مدت توسعه کشور عملیاتی شود. پیامد مشخص این روند توزیع نامتعادل منابع و فرصت های توسعه در پهنه سرزمین و تشدید نابرابری های فضایی از طریق جذب منابع و تمرکزسرمایه گذاری ها درقطب های رشد موجود بوده است. لذا ضروری است جهت اجرایی کردن مطالعات آمایش ملی، ویژگی هاوماموریت های آمایش ملی درسطح استانی نیز اجرایی شده و انتظارات برنامه ریزان در زمینه تلفیق دیدگاه های سرزمینی یا بخشی و ایجاد هماهنگی های بین بخشی، بین منطقه ای و بخشی منطقه ای را با استفاده از رویکرد آمایشی برآورده سازد. برای نیل به این مقصود عوامل موثردر رویکرد اجرایی برنامه ریزی آمایشی استان سمنان بعنوان مطالعه موردی در اجرای طرح های آمایشی مورد بررسی قرار گرفت تا سوالاتی که برای محقق مطرح شده پاسخ داده شود. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از روش اسنادی و تکنیک دلفی جمع آوری داده ها وبا روش ماتریس تاثیرات متقاطع و نرم افزار میک مک تحلیل داده ها انجام شد و عوامل کلیدی و اثرگذار در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان سمنان مشخص گردید که مهم ترین عوامل: مناطق کویری – قرار گیری استان در شعاع 120 کیلومتری تهران، شرایط سیاسی و امنیتی مناطق همجوار و وجود منطقه ویژه اقتصادی که ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به عوامل کلیدی را دارا هستند نیز عواملی چون نقش مناطق کویری، وجایگاه استان درکریدور ارتباطی شرق به غرب کشور شناسایی شدند که با توجه به میزان تأثیر گذاری آنها بر اجرایی شدن برنامه ریزی آمایشی در استان سمنان، راهکارهای مناسب در جهت رفع موانع پیشنهاد گردید.
برنامه حرکت انسان برای نیل به معنای زندگی با رویکرد سبک زندگی قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان موجود مختاری است که برای انجام هر کارِ اختیاری هدفی دارد. هدف های انسان به دو دسته آلی و اصالی تقسیم می شوند. به یک معنا، هدف های اصالی انسان معنای زندگی وی هستند. با توجه به این که منابع انسان برای رسیدن به هدف محدود است، لازم است برای رسیدن به معنای زندگی برنامه ریزی شود. انتخاب هدف (معنای) زندگی و راه رسیدن به آن هدف که سبک زندگی افراد را تشکیل می دهد، به جهان بینی افراد بستگی دارد. خداوند در قرآن کریم انسان را به سه دسته خداناباور، خداباور دنیاخواه و خداباور آخرت و دنیاخواه تقسیم می کند. پرسش اصلی این پژوهش آن است معنای زندگی انسان خداباور آخرتخواه و راه (برنامه) رسیدن به آن از دیدگاه قرآن چه باید باشد. برای برنامه ریزی از مدل مدیریت راهبردی اسوات استفاده شده است. با تحلیل قرآن، متون روایی و تفسیری هدف انسان آخرت خواه استخراج و سپس نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای وی بررسی و با توجه به آن برای رسیدن به هدف زندگی برنامه ریزی می شود. برای این کار نخست راهبردها استخراج، سپس اهداف بلند و کوتاه مدت و در نهایت اعمال جزیی استخراج می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که هدف فرد آخرت خواه رسیدن به بالاترین مقام قرب یا حداقل ورود به بهشت باشد. مهم ترین نقاط قوت انسان عبارت اند از: فطرت که خود شامل میل به جاه و عزّ و استعلا، میل به خلود، حب جمال و میل به حق است. عقل، محبت و عشق، ترس و خشیت، تقلید، امید و آرزو، توان جسمی، شرم و حیا، ایمان، علم، تواضع، توکل. نقاط ضعف انسان عبارت است از: حب دنیا، عجله، جهل، غفلت، خجالت، تعصب و تقلید کورکورانه، تنبلی، ناامیدی، ترس منفی، حقد و حسد، بخل، قساوت قلب، کینه، نفاق، غم و حزن، حب به باطل و انحراف به سوی آن، سوءظن، کفر، اعراض از حق، دروغگویی، اعتماد به نفس. فرصت های انسان عبارت است از: عمر و جوانی، هدایت خداوند، قرآن، امامت، دعا، عبادت و ذکر، توبه، شفاعت. برای برنامه ریزی، فرد باید نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای خود را بشناسد و از نقاط قوت و فرصت ها برای رشد استفاده کند. از نقاط قوت برای غلبه بر تهدیدها و از فرصت ها برای غلبه بر ضعف ها استفاده کند و تمام تلاش خود را باید به کار بگیرد تا ضعف و تهدیدهایش از بین برود و جزء مخلَصین قرار گیرد. همچنین باید فرد تلاش کند تا مانند کسانی که هیچ نقطه قوتی ندارند نباشد که این افراد ختم اللّه علی قلوبهم هستند.
شناسایی و اولویت بندی مهم ترین عوامل مؤثر در پیشبرد برنامه های مدیریت شهری در حوزه بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
137 - 154
حوزه های تخصصی:
شهرها که یکی از سکونتگاه ها و مکان تجمع زیستی انسان از ابتدا تاکنون بوده اند، مجموعه ای از عوامل زنده و پویا هستند و ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ یک ﻣﻨﺒﻊ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﻄﺮﺡ می باشند. ﻧﻘﺶ و ﺟﺎیﮕﺎﻩ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺷﻬﺮی ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻭ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺳکﻮنتگاه ﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﺴیﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺗﻌییﻦ کننده بوده و امروزه در پی روند شتابان توسعه و تحولات شهری در کشور، فراهم سازی محیط زندگی متناسب با این تغییرات جزء جدانشدنی برنامه ریزی و مدیریت شهری شده است. در سال های اخیر به منظور پاسخگویی به این نیازها، بافت های فرسوده شهری که اصالت و هویت هر شهری بیشتر در آن متجلی می باشد، اهمیت عمده ای یافته و مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی، ارزیابی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند برنامه ریزی بافت فرسوده ماکو می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت داده های آن کیفی است. بر اساس گردآوری داده ها نیز، اسنادی و پیمایشی بوده و روش تحقیق آن، تحلیل ساختاری است. داده های اولیه به منظور تحقق هدف پژوهش، 22 عامل و متغیر در قالب 5 دسته معیار می باشد که با استفاده از نرم افزار میک مک جهت شناسایی عوامل کلیدی و به کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی جهت اولویت بندی تحلیل گردیده اند. نهایتاً 11 عامل و متغیر شیوه مدیریت؛ طرح های ساماندهی، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده؛ مدیران و نیروی انسانی متخصص؛ فراهم بودن زیرساخت ها و امکانات زیربنایی اولیه؛ هماهنگی دستگاه های اجرایی؛ مسکن و زمین؛ ظرفیت های اقتصادی-محیطی؛ محیط زیست و منابع اکولوژیکی؛ سرمایه گذاری (دولتی و خصوصی)؛ تحقیق و توسعه و مشارکت به عنوان عوامل کلیدی و پیشران فرآیند برنامه ریزی شناسایی گردیده و مبنای ارائه پیشنهادها و راهکارهایی جهت پیشبرد برنامه ها و دستیابی به اهداف آتی مدیریت شهری در حوزه بافت مذکور قرار گرفته اند.
تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص (نارساخوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 380 دانش آموز با اختلال یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 62 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری خواندن، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان اثر داشته(۰۰۱/0˂ P) و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(۰۰۱/0˂ P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش حافظه کاری می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر به خصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان استفاده گردد.
نقش مدیریت زمان در ارتقاء کارایی فرمانده هان تیپ های پیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۱
71 - 94
حوزه های تخصصی:
فرمانده تیپ مدیری است که در برهه کنونی با حداقل بودجه و امکانات بایستی کلیه امور آموزشی، پرورشی و فرهنگی تیپ را هدف گذاری، برنامه ریزی، هدایت و به مورد اجرا گذارد. تحقیق حاضر به منظور ارتقاء کارآیی فرماندهان تیپ های پیاده نزاجا با بهره گیری از مدیریت زمان انجام شده و هدف تحقیق تبیین نحوه ارتقاء کارایی فرماندهان تیپ های پیاده نزاجا با بهره گیری از مدیریت زمان می باشد. روش تحقیق توصیفی با رویکرد آمیخته می باشد. جامعه مورد مطالعه فرمانده هان تیپ های پیاده نزاجا به تعداد 26 نفر بصورت تمام شمار انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. به علت نداشتن سابقه بکارگیری مدیریت زمان در سطح تیپ های پیاده محقق با انجام مصاحبه با صاحب نظران، مطالعه اسناد و مدارک و توزیع پرسش نامه، اقدام به جمع آوری اطلاعات در این تحقیق نموده است. 95 درصد جامعه آماری استفاده از برنامه ریزی و اعمال گام های آن را سبب کاهش حجم کارها، افزایش زمان فرماند هان و افزایش عملکرد و کارایی فرماند هان می دانند، 81 درصد جامعه آماری در حد متوسط به بالا معتقدند پس از حذف عوامل اتلاف زمان با بهره گیری از مدیریت زمان کارآیی فرماندهان تیپ های پیاده نزاجا ارتقاء می یابد.92 درصد جامعه آماری در حد متوسط به بالا معتقدند پس از بکاربردن ابزارهای فنی با بهره گیری از مدیریت زمان کارآیی فرماندهان تیپ های پیاده نزاجا ارتقاء می یابد.در نهایت مشخص گردید با اجرای مدیریت زمان کارایی فرماندهان به میزان 25% درصد ارتقاء یافته و میزان سلامت فرماندهان نیز بهبود می یابد.ا
فرصتی برای پرداختن به مفهوم برنامه ریزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۹۲
255 - 278
هدف از پژوهش پیش رو ارائه تعریفی از برنامه ریزی براساس مبانی نظری نهادگرایی و مدل «چهار سطح تحلیل اجتماعی» ویلیامسون است. سؤال اصلی تحقیق این است که برای اینکه یک برنامه ریزی به طور مطلوب تهیه، تدوین و اجرا شود؛ چه الزاماتی باید داشته باشد و چه موانعی در جهت تحقق آن قرار دارد؟ آنچه این تحقیق را نسبت به کارهای انجام گرفته متمایز می کند، توجه به مبانی برنامه ریزی مشارکتی و رویکرد پایین به بالا و استفاده از ادبیات نهادگرایی و نوع نگاه آنان برای ارائه نگرشی از یک فرایند برنامه ریزی مطلوب است. به طورکلی آنچه باعث شده تا این مسئله دغدغه ما قرار گیرد این است که به رغم سابقه طولانی در امر برنامه ریزی، نظام برنامه ریزی ایران کمتر به تبیین برنامه ریزی به شیوه پایین به بالا و با استفاده از مشارکت اعضای جامعه پرداخته است و بیشتر به برنامه ریزی به صورت مرکزی و بالا به پایین نگاه کرده است. لذا این تحقیق با عنایت به این موضوع و برداشتی که نهادگرایان از عملکرد اقتصادی دارند، نگرشی از برنامه ریزی مشارکتی را به همراه الزامات تحقق آن و موانع عدم تحقق ارائه کرده است. براساس شاخص های به دست آمده از این الزامات، توصیه می شود برای رسیدن به اهداف توسعه ای مورد نظر این تحقیق، از این نوع نگرش برنامه ریزی که دارای رویکردی مشارکتی و پایین به بالاست، به جای رویکرد متعارف و موجود استفاده شود.