مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
رضاشاه پهلوی
حوزه های تخصصی:
اختلاف بر سر تعیین مرزها، ناآرامی و ناامنی در مرزها، مسئله رود هیرمند و مشکل مهاجرت اتباع دو کشور به شهرهای مرزی یکدیگر در دوره رضاشاه ) 6311 م/ 6901 ش- 6316 م/ 6910 ش( محورهای این مقاله را تشکیل می دهد. کشور افغانستان، یکی از مهم ترین همسایگان ایران، نقش مهمی در روابط خارجی ایران داشته است. بنابراین در این پژوهش تلاش شده است از دغدغه ها و چالش های این دو کشور در مرزها و اقدام های به کاررفته آگاهی حاصل شود. یافته های این پژوهش با استفاده از روش تاریخی و همچنین با مطالعه تطبیقی اسناد آرشیو وزارت امور خارجه و سازمان اسناد ملی ایران، که تاکنون منتشر نشده اند، نشان می دهد این دو کشور به رغم اشتراک ها و صمیمیت در روابط، در برخی مسائل دچار اختلاف های عمیق و تاریخی بوده اند. اگرچه در مقاطع مختلف اقدام های به صورت مسائل حل ناشده باقی می مانده است.
نقش علمای شیعه در نوسازی نظام قضایی عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر پهلوی اول با روی کار آمدن رضاشاه، مدرنیزاسیون در کلیه ارکان و ابعاد دولت در دستور کار قرار گرفت و سعی بر آن شد تا نظام قضایی نیز از دایره شمول مدرنیزاسیون برکنار نماند. رویکرد دولت پهلوی در مدرنیزاسیون نظام قضایی دوری جستن از نظام قضایی شرعی و تمایل به ساختارهای عرفی بود که با واکنش هایی از سوی علما مواجه گردید، چرا که در حوزه نظام قضایی علمای شیعی به طور سنتی همواره خود را متولی امر قضا می دانستند. دولت پهلوی اول، در راستای تشکیل نظام قضایی نوین مبتنی بر ساختارهای عرفی، آن دسته از علمای شیعی را که با این ساختارها مخالف بودند، از دستگاه قضایی کنار گذاشت، ولی تعدادی از علمای شیعی به رغم مخالفت های کلی با سبک و سیاق تحول نظام قضایی دوره پهلوی اول، در دستگاه عدلیه باقی مانده و مؤثر واقع شدند و با مشارکت در تهیه و تدوین مجموعه قوانین مورد نیاز عدلیه، قانون مدنی و سایر قوانین موزد نیاز بر طبق فقه اسلامی، نقش قضایی خود را به اثبات رسانیدند.
جایگاه دین وروحانیت در نظام آموزشی دوره پهلوی اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
99 - 124
حوزه های تخصصی:
آنچه که در این مقاله با عنوان جایگاه دین و روحانیت در نظام آموزشی و دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار گرفت حاوی مطالبی است که نحوه و چگونگی برخورد پهلوی اول نسبت به روحانیت در عرصه آموزشی و جایگاه دین در برنامه ریزی و محتوای کتاب درسی را نشان می دهد. با توجه به اینکه حاکمیت در این زمان درصدد نوسازی نظام آموزشی مبتنی بر ناسیونالیسم باستان گرا و سکولاریسم غرب گرا بوده دستگاه فرهنگی رژیم پهلوی درصدد برآمد تا حضور روحانیت در نظام آموزشی را کاسته و در برنامه ها و محتوای متون درسی دینی محدودیتهایی را برای آنها به وجود آورد. ایجاد هویت جدید ایرانی براساس توجه به نهادهای زیربنایی همچون نظام آموزشی مهم ترین رویکرد رژیم پهلوی اول در همسان سازی توده با حاکمیت است که در این راستا ملی گرایی افراطی و تجدد گرایی با الگوی غربی مهم ترین شاخصه های نظری رژیم پهلوی اول بوده است. همانطور که گفته شد نظام آموزشی مهم ترین عرصه اجرایی شاخصه های مطروحه ایدئولوژی متجدد رژیم بوده و برای رسیدن به مولفه های نظری مهم ترین اقدامش کاستن نقش روحانیت در نهاد تعلیم و تربیت و برنامه درسی دینی در کتب درسی و برنامه های آموزشی بوده است.
انعکاس تحولات تاریخی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی ایران در تمبرهای دوره رضاشاه پهلوی (1320-1304ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تمبر به عنوان نمادی از دنیای نوین در عصر قاجار وارد حیات اجتماعی ایران شد. رضاشاه از تمبر برای اعلام حکومت جدید سود جست. این مقاله اهداف حکومت رضاشاه در انتشار تمبر را بررسی می کند. روش/رویکرد پژوهش: با روش توصیفی تحلیلی و با ترسیم جدول و نمودارهای ستونی میزان انعکاس تحولات تاریخی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی ایران در تمبرها بررسی شده است. یافته ها و نتیجه گیری: رویدادهای سیاسی بیش از دیگر مضمون ها در تمبرها منعکس است. موضوع تغییر لباس و فرهنگ درتمبرها منعکس است. مضمون های تاریخی و اقتصاد کمتر در تمبرها این دوره دیده می شود.
ساختار و عملکرد ساخلوی سیستان در دوره رضاشاه با تکیه بر اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
236 - 264
حوزه های تخصصی:
سسیستان به خاطر اهمیت سوق الجیشی در عهدقاجار مورد ادعای پادشاه افغانستان و سرکشی برخی از سرداران تابع ایران بود. دولت قاجار پس از تسلط بر سیستان ساختمان های قلعه مانندی ساخت. استحکامات ساخته شده توسط دو فوج سرباز که از قاین فرستاده شده بودند، مراقبت می شد با روی کار آمدن حکومت پهلوی و سلطنت رضاشاه، حکومتی با ویژگی های نهاد سازی شبه مدرن و مدرن سازی دولتی موجب تحولات زیادی در عرصه های مختلف کشور شد که این تحولات بیشتر رویکرد نظامی داشت. استقرار سازمان های نظامی در سیستان به دلیل همسایگی با افغانستان و حدود هندوستان که انگلستان اهمیت زیادی برای آن قائل بود، از حساسیت ویژه ای برخوردار بود. اهمیتی که در وهله اول صیانت از مرزها را دربر داشت، ولی به هدف مهم تری که همان سرکوب نیروهای عشایر و تحت انقیاد درآوردن آن بود، منجر گردید. پژوهش حاضر با روش تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و تکیه بر اسناد نویاب به دنبال پاسخ به این سوال است که ساخلوی سیستان در دوره پهلوی اول چگونه بوجود آمد و چه ساختار و عملکردی داشت؟ بر این اساس می توان این فرضیه را مطرح کرد: ساخلوی سیستان دارای ساختاری منظم و متناسب با مقتضیات منطقه ای، همراه با تامین امنیت در این بخش از کشور بوده –است که توانست موفقیت هایی در جهت ایجاد امنیت در منطقه سیستان کسب کند با توجه به ایجاد تیپ مستقل و استقرار ساخلوی سیستان، این اقدام توانست بر حفظ مرزها و سرکوب سرداران محلی تاثیر زیادی بر جای گذارد.
فرازوفرود تعیین مسیر راه آهن سراسری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
76 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله برآن است تا با بهره گیری از منابع دستِ اولْ فرازوفرود احداث راه آهن سراسری و انتخاب مسیر آن و نیز رویکرد قدرت های خارجی به ویژه انگلستان در این زمینه را به تصویر بکشد و سیر انتخاب نخستین مسیر خط راه آهن در دوران نخست وزیری و سلطنت رضاشاه را باز نماید. روش/ رویکرد پژوهش: در این پژوهش با روش توصیفی–تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، اسناد آرشیوی، و گزارش های مطبوعاتی، موضوع تعیین مسیر راه آهن سراسری ارزیابی می شود. یافته ها و نتیجه گیری: براساس این تحقیق روشن می شود که از همان آغاز شروع موضوع راه آهن در ایران، برخی پیشنهادها راه آهن ایران را کریدوری درنظر می گرفتند که اروپا را به شرق آسیا وصل می کرد؛ ولی برخی طرح ها معطوف به ساخت راه آهن سراسری در داخل مرزهای ایران بودند. هرچند در دوران قاجار هرگز تلاشی عملی و جدی برای ساخت راه آهن سراسری در ایران در میان نبود، ولی نمی توان از این واقعیت چشم پوشید که طرح های بسیاری در این زمینه عرضه شد و مباحث نظری فراوانی مطرح شد که برخی از آن ها مانند پیشنهاد های صنیع الدوله به کارِ ساختن راه آهن سراسری در عصر رضاشاه آمدند. علاوه براین به نظر می رسد که نخستین تلاش جدی دولت ایران برای ساخت راه آهن سراسری، از زمان نخست وزیری وثوق الدوله آغاز شده باشد. شاید مهم ترین دستاورد این تحقیق را بتوان آشکارساختن رویکرد بریتانیا به راه آهن سراسری ایران دانست. بنانشدن راه آهنی که انگلیسی ها درنظر داشتند از قصرشیرین به تهران بکشند و پافشاری مقامات ایرانی بر ساختن راه آهن شمال به جنوب از شکست تلاش های مقامات بریتانیا در این زمینه حکایت دارد. نکته دیگر آن که پافشاری و پیگیری شخص رضاشاه، در بنیادنهادن نخستین راه آهن سراسری در ایران تأثیری به سزا داشت.