مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
سازگاری
حوزه های تخصصی:
اشتارگارت نوعی بیماری مزمن است و با علایم بالینی متعدد و عوارض روانشناختی مانند افسردگی همراه است. لذا روان درمانی می تواند نقش مهمی در دستیابی به اهداف درمانی ایفا کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سازگاری و افسردگی بیماران اشتارگارت می باشد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون وگروه شاهد می باشد که طی آن 20 بیمار اشتارگارت از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند . گروه آزمایش به مدت شش جلسه مداخله شناختی رفتاری را دریافت کردند پرسشنامه های مورد استفاده سازگاری کالیفرنیا و افسردگی بک بود. شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss با ورژن 16 انجام شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت نمره پیش آزمون و پس آزمون در بین دو گروه مداخله و شاهد در ابعاد پرسش نامه سازگاری و افسردگی معنادار بود. درمان شناختی رفتاری بر سازگاری و افسردگی بیماری اشتارگارت تاثیرگذار است و بنابراین می توان ازاین روش به عنوان روش درمانی برای رفع مشکلات این نوع بیماران استفاده کرد.
سطح بندی منطقه ای آسیب پذیری به خشک سالی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشک سالی یکی از پدیده های طبیعی است که خسارت های زیادی را به زندگی انسان و اکوسیستم های طبیعی وارد می سازد . به طور کلی خشک سالی عبارت است از کمبود بارش باران نسبت به میزان نرمال یا آنچه انتظار می رود، زمانی که از یک فصل یا یک دوره ی زمانی طولانی تر بوده و برای رفع نیازها ناکافی باشد . خشک سالی موجب وارد آمدن خسارات به بخش کشاورزی می شود. میزان آسیب پذیری بخش کشاورزی در هر منطقه به سه عامل میزان در معرض خشکسالی بودن، میزان حساسیت نسبت به خشکسالی و ظرفیت سازگاری با خشکسالی بستگی دارد . این آسیب ها اثرات منفی زیادی بر زندگی و معیشت کشاورزان می گذارد. لذا شناسایی مناطق آسیب پذیر و سنجش میزان آن با اهمیت تلقی می شود . مفهوم آسیب پذیری برای اولین بار از سوی اوکیف و همکاران ، به کار گرفته شد. از جمله تعاریف آسیب پذیری که به طور گسترده ای به کار رفته، تعریف زیر است: آسیب پذیری به طور معمول نشان دهنده درجه ای از آسیب است که یک سیستم به دلیل مواجه شدن با خطر تجربه می کند. مدل شناخته شده و تائید شده برای ارزیابی آسیب پذیری توسط هیئت ﺑﯿﻦ دوﻟﺘﯽارائه شده است. استان گلستان به عنوان یکی از قطب های مهم کشاورزی وابستگی زیادی به میزان بارش های سالانه دارد. در اثر نوسانات بارندگی و بروز خشک سالی در برخی مناطق استان، ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺧﺎک و ﻫﻮا و در نتیجه ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻮﻟﯿ ﺪ و ﻋﻤﻠﮑ ﺮد ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی اتفاق افتاده که موجب آسیب شدید به معیشت خانوارهای کشاورز شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر مقایسه آسیب پذیری به خشک سالی در بین شهرستان های استان گلستان به تفکیک سه مؤلفه (در معرض قرار گرفتن، حساسیت و سازگاری) است. نخست شاخص های مناسب برای سنجش آسیب پذیری به خشک سالی به تفکیک سه مؤلفه موردنظر شناسایی و داده های مربوط به شاخص ها جمع آوری شد. وزن شاخص ها از طریق مدل آنتروپی شانون استخراج و با روش تاپسیس شاخص ترکیبی به تفکیک سه مؤلفه آسیب پذیری تدوین شد. نتیجه نهایی شاخص ترکیبی با لایه های GIS شهرستان های استان گلستان تلفیق شد، و سطح آسیب پذیری شهرستان های به تفکیک مؤلفه های مورد نظر مشخص شد.نتایج نشان داد که در بعد در معرض قرار گرفتن بندرگز، مراوه تپه، بندرترکمن به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار دارند و در معرض خشک سالی هستند. شهرستان های آزادشهر، گالیکش و بندرترکمن به ترتیب در رتبه های اول تا سوم بیش ترین میزان حساسیت به خشک سالی قرار دارند. شهرستان های گمیشان، گالیکش و مراوه تپه به ترتیب بیش ترین سازگاری را به خشک سالی دارند. در نهایت نتایج محاسبه شاخص آسیب پذیری کل نشان داد که شهرستان های مرواه تپه و بندرترکمن آسیب پذیرترین مناطق نسبت به خشک سالی در استان گلستان محسوب می شوند .
تبیین رفتار کشاورزان در رویارویی با مسئلۀ کم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
135 - 154
حوزه های تخصصی:
کشاورزی و منابع آبی نسبت به تغییرات آب و هوایی آسیب پذیرند؛ ازاین رو، لازم است کشاورزی و روش های انجام آن برای کاهش یا جلوگیری از خطرات، با محیطِ در حال تغییر سازگار شوند. هدف این مطالعه، تعیین رفتار سازگاری کشاورزان در رویارویی با کم آبی با استفاده از دو نظریۀ انگیزۀ حفاظت (PMT) و نظریۀ شناختی الگوی تنش است. روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی و جامعۀ آماری کشاورزان شهرستان شوشتر در استان خوزستان است. اندازۀ نمونه با استفاده از جدول بارتلت، برابر با 251 نفر تعیین شد و روش نمونه گیری، تصادفی متناسب بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامۀ محقق ساخت بود. روایی پرسش نامه براساس نظر کارشناسان و اعضای هیئت علمی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد (88/0-60/0). نتایج تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری نشان دادند در نظریۀ انگیزۀ حفاظت، اثربخشی پاسخ و هزینۀ پاسخ در برابر تغییرات آب و هوایی، پیش بینی کننده های مهمی برای رفتار سازگاری اند. نظریۀ انگیزۀ حفاظت می تواند تقریباً 25 درصد از رفتار سازگاری را تبیین کند. همچنین نتایج نشان دادند در نظریۀ شناختی تنش، ارزیابی تقاضا، خودکارآمدی و اثربخشی جمعی تأثیر معنی داری بر کنارآمدن و کنارآمدن، تأثیر معنی داری بر رفتار داشته اند. این الگو 28 درصد از واریانس رفتار سازگاری را توجیه می کند. علاوه بر این، ارزیابی تقاضا، خودکارآمدی و اثربخشی جمعی به طور غیرمستقیم بر سازگاری تأثیر گذاشته اند.
دیدگاه نوصدرائیان معاصر دربارۀ سازگاری نظریۀ «ترکیب جسم از ماده و صورت» با نظریۀ «ترکیب جسم از اجزاء»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 152
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، دیدگاه نوصدرائیان معاصر دربارۀ سازگاری نظریۀ «ترکیب جسم از ماده و صورت» با نظریۀ «ترکیب جسم از اجزاء» را بررسی می نماییم. برای این منظور، در مقدمه، با اشاره به اینکه یونان خاستگاه مبحث ماده و صورت است و ارسطو، جسم را مرکب از ماده و صورت می داند؛ دیدگاه ذی مقراطیس، که جسم را مرکب از اجزاء غیر قابل تجزیه می داند، را بیان می کنیم. در ادامه، دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و هادی سبزواری را، که ترکیب جسم از اجزاء را اِبطال می نمایند، ذکر می کنیم و پس از آن به بیان نظر نوصدرائیان معاصری چون عبدالله جوادی آملی، سیدمحمد حسین طباطبایی، مرتضی مطهری و محمد تقی مصباح یزدی در این باره می پردازیم و تفاوت آراء آنها نسبت به بسیاری از فلاسفه پیشین و علل این اختلاف رویکرد را روشن می سازیم و سپس در جمع بندی آراء، سازگاری نظریۀ «ترکیب جسم از ماده و صورت» با نظریۀ «ترکیب جسم از اجزاء» را از منظر نوصدرائیان معاصر نتیجه می گیریم. این مطلب، گوشه ای از تطوّر مباحث مرتبط با ماده و صورت در فلسفه اسلامی و تکامل تدریجی آن و گشوده شدن افق های تازه در تحلیل مسائل را نشان می دهد و از دست آوردهای فلسفی معاصر محسوب می شود.
تأثیر ویژگی های شخصیتی برند بر وفاداری به برند با توجه به نقش میانجی سازگاری و رضایت مشتری در یک شرکت بیمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه سال سی و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۲)
133 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر ویژگی های شخصیتی برند بر وفاداری به برند با توجه به نقش میانجی سازگاری و رضایت مشتری در یک شرکت بیمه ای در شهرستان گرگان انجام شده است. روش شناسی : این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است که به صورت توصیفی - پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مشتریان شرکت بیمه ای مورد مطالعه به تعداد نامعین بود که حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان به تعداد 384 نفر تعیین شد و برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزار لیزرل انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی برند بر سازگاری، رضایت مشتری و وفاداری به برند تأثیر دارد. همچنین، سازگاری بر وفاداری به برند و رضایت مشتری تأثیر دارد. در نهایت این که رضایت مشتری بر وفاداری به برند تأثیر دارد. نتیجه گیری: امروزه شرکت ها به دنبال حفظ مشتریان هستند و تصویری که از شخصیت برند در ذهن مشتریان نقش می بندد از سازه های برجسته در شکل گیری وفاداری به برند است. بنابراین، با توجه به نتایج می توان گفت ویژگی های شخصیتی برند از طریق سازگاری و رضایت مشتری باعث بهبود وفاداری به برند می شود. طبقه بندی موضوعی : M31, M39, M37, M20 .
تبیین سازگاری میان پذیرش رجعت و انکار تناسخ از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام آذر۱۴۰۰ شماره ۲۸۸
21-28
حوزه های تخصصی:
«رجعت» و «تناسخ» از موضوعات بحث برانگیز در فلسفه و کلام شیعی است. برخی معتقدند که چون تناسخ باطل است، پس رجعت هم به دلیل مشابهت با آن، مردود و باطل است. صدرالمتألهین نیز در آثار خود به ویژه «اسفار اربعه»، تناسخ را با استفاده از ادله عقلی رد کرده؛ ولی در باب اثبات عقلی رجعت که از مدافعان آن است، سخنی به میان نیاورده و به روایاتی بسنده کرده است. اما سؤال اصلی این است که: چگونه صدرالمتألهین بین این دو جمع کرده؛ حال آنکه علی الظاهر ابطال تناسخ مستلزم ابطال رجعت نیز هست؟ در طی پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با هدف پاسخ به شبهات کسانی که آرای این فیسلوف بزرگ را متناقض می دانند، این فرضیه اثبات می شود که این دو مقوله با یکدیگر سازگارند و رد یکی لزوماً به معنای بطلان دیگری نیست. بنابراین با استفاده از براهین عقلی ایشان در رد تناسخ، همچون امتناع اعاده معدوم بعینه، امتناع بازگشت موجود بالفعل به حالت بالقوه، و این همانی، می کوشیم رجعت را اثبات کنیم.
بررسی کیفی راهبردهای مؤثر بر انطباق پذیری در فرآیند سازگاری پس از طلاق: دانش مبتنی بر تجربه زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۵۳۴-۱۵۱۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: طلاق برای بسیاری از زنان به معنای رویارویی با فشار روانی مفرط و بی ثباتی هیجانی است. برای مقابله با چالش های پس از طلاق، لازم است زنان مطلقه با استفاده از راهبردهای مختلف از مقاومت بیشتری برخوردار شوند. تقریباً تمامی پژوهش های انجام شده در ایران با موضوع زندگی پس از طلاق به فرآیند سازگاری پرداخته اند و انطباق پذیری به عنوان دروازه ورودی سازگاری کمتر مورد توجه بوده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف راهبردهای مؤثر در فرآیند انطباق پذیری در خلال سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای در سال های 1399 و 1400 در شهر تهران انجام شد. جامعه یا میدان مورد مطالعه این پژوهش، شامل تمامی زنان مطلقه شهر تهران در سال 1399 بود که حداقل 3 سال از طلاق قانونی آنها سپری شده باشد (که فرصت و تجربه مواجهه با چالش های زندگی پس از طلاق و امکان ورود به فرایند انطباق پس از طلاق را کسب کرده باشند)، نمونه پژوهش با انتخاب 12 زن مطلقه با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی به حد اشباع رسید. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه ها با استفاده از روش نظام مند کوربین و استراوس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 7 مقوله اصلی ساخت هویتی تازه، تعامل با طلاق، مدیریت چالش های پس از طلاق، درگیر شدن در فعالیت های اجتماعی (تأثیرات محیطی)، ضربه گیرها (عوامل محافظت کننده)، مقابله های معنوی - مذهبی و کنار آمدن با عوامل خارج از کنترل شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بهره گیری زنان مطلقه از عوامل درونی و بیرونی می تواند به انطباق پذیری با زندگی پس از طلاق و قرار گرقتن آنان در مسیر سازگاری کمک کند. فهم دانش مبتنی بر تجربه زنان مطلقه از پیامدهای پس از طلاق و نحوه انطباق با آن، به گونه ای که در مطالعه حاضر آمده است، می تواند به زنان مطلقه، مشاوران و درمانگران درگیر در این حوزه برای تصمیم گیری و مداخلات مبتنی بر جنسیت کمک کند.
بررسی میزان انگیزه دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی در یادگیری زبان فارسی
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۷شماره ۶
103 - 118
حوزه های تخصصی:
یادگیری زبان به انگیزه نیاز دارد و انگیزه مهمترین عامل در یادگیری زبان به شمار می آید. از نظر متخصصان چهار نوع انگیزه وجود دارد: 1. انگیزه ذاتی 2. انگیزه بیرونی 3. انگیزه سازگاری 4. انگیزه ابزاری. برای ایجاد انگیزش در یادگیرندگان زبان فارسی روش های بسیاری وجود دارد که به تعدادی از آن ها در اصل مقاله اشاره شده است. هدف این مطالعه بررسی و توصیف میزان انگیزه دانشجویان و فارسی آموزان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین در یادگیری زبان فارسی است. در این تحقیق از روش توصیفی و مطالعه موردی استفاده شده است. جامعه نمونه تحقیق، 57 دانشجو شامل 33 زن و 24 مرد در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بوده است. براساس پاسخ فارسی آموزان به سوالات پرسشنامه انگیزشی مشخص شده است که رویکرد پاسخ دهندگان مرد نسبت به زن مثبت تر بوده است و میزان پیوستگی پاسخ های مردان در قیاس با زنان بیشتر می باشد. میانگین انگیزه سازگاری 88/3، انگیزه ابزاری77/3، انگیزه بیرونی 06/3 و انگیزه درونی 78/3 می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که انگیزه سازگاری افراد برای یادگیری زبان فارسی بیشتر از انگیزه های دیگر است و انگیزه مردان برای یادگیری زبان فارسی بیشتر از انگیزه زنان است.
اثربخشی غنی سازی روابط زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار بر سازگاری و کیفیت روابط زناشویی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
103 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی غنی سازی روابط زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار بر سازگاری و کیفیت روابط زناشویی بود. روش اﻳﻦ پژوهش از ﻧﻮع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهر کرج در بهار و تابستان سال 1398 بود. 30 نفر زن متاهل به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه غنی سازی روابط زوجین بر اساس رویکرد هیجان مدار را آموزش دیدند. سپس از آن ها پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری زناشویی توسط لاک- والاس (1959) و کیفیت روابط زناشویی باسبی، کران، لارسن و کریستنسن (1995) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در سازگاری زناشویی و کیفیت روابط زناشویی در مرحله پس آزمون و پس از یک ماه پیگیری نشان داد(05/0P<). بر اساس می توان نتیجه گیری کرد که غنی سازی روابط زوجین با رویکرد هیجان مدار می تواند شیوه مناسبی برای بهبود سازگاری و کیفیت روابط زناشویی زنان متاهل باشد.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس جهت گیری مذهبی، راهبردهای مقابله ای وصفات شخصیت
حوزه های تخصصی:
سازگاری زناشویی، به احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر اطلاق می شود که می تواند انعکاسی از میزان شادی افراد از روابط زناشویی و یا ترکیبی از خشنود بودن به واسطه ی بسیاری از عوامل مختص رابطه زناشویی باشد؛ از این رو، شناسایی عوامل زمینه ساز آن از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس جهت گیری مذهبی، راهبردهای مقابله ای و ویژگی های شخصیتی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. 266 نفر از کارکنان دانشگاه کاشان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه جهت گیری مذهبی بهرامی، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی هگزاکو و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر پاسخ دادند. نتایج نشان داد که سازگاری زناشویی با جهت گیری مذهبی و راهبردهای مقابله ای مساله مدار و اجتنابی رابطه مثبت معنی دار دارد و با شیوه های هیجانی همبستگی منفی معنی دار دارد. هم چنین نتایج نشان داد که بین صفات توافق پذیری، وظیفه شناسی و صداقت و فروتنی و سازگاری زناشویی همبستگی معناداری وجود دارد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که جهت گیری مذهبی، راهبردهای مقابله ای کارآمد و صفات شخصیت نقش مهمی در تعیین میزان سازگاری زناشویی دارند. نتایج تلویحا نشان می دهد که توجه به ایمان به توجه، استفاده از راهبردهای مقابله ای کارآمد و صفات شخصیت می توان رضایت و کیفیت زندگی زناشویی را ارتقا بخشید.
ارتباط ویژگی های شخصیتی و مدیریت تحول در مدیران اماکن ورزشی با نقش میانجی تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی با مدیریت تحول با در نظر گرفتن نقش میانجی تفکر استراتژیک در مدیران اماکن ورزشی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران اماکن ورزشی شهر تهران تشکیل می دهند. بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران بدون حجم جامعه 384 نفر از مدیران اماکن ورزشی شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس کوتاه پنج بعد شخصیت؛ پرسشنامه استاندارد مدیریت تحول کاستگلیون (2002) و پرسشنامه تفکر استراتژیک منوریان و همکاران (1391) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه و از مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) برای تعیین روابط خطی هم زمان بین متغیرها استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که «ویژگی های شخصیتی» با «تفکر استراتژیک» و «مدیریت تحول» در سطح 05/0=α ارتباط معنی داری دارد. در مدل نهایی تحقیق نشان داده شد که ویژگی های شخصیتی با ضریب مسیر(50/0pc=) بر تفکر استراتژیک و با ضریب مسیر(62/0pc=) بر مدیریت تحول دارای اثر مستقیم بوده و تفکر استراتژیک نیز با ضریب مسیر(51/0pc=) بر مدیریت تحول اثر مستقیم دارد. بر اساس نتایج تحقیق می توان نتیجه گیری نمود که ویژگی های شخصیتی مدیران اماکن ورزشی نقشی به همراه تفکر استراتژیک می تواند تغییرات و تحولات مطلوب را در امکان ورزشی به وجود آورد. ازاین رو توصیه می شود مدیران اماکن ورزشی بر تفکر سیستمی و سازگاری به عنوان مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر مدیریت تحول تأکید بیشتری داشته باشند.
سازگاری روستاییان با تغییرات اقلیمی و ارتباط آن با عوامل اجتماعی (مطالعه موردی: روستاییان شهرستان بابلسر - استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش سطح سازگاری روستاییان با تغییرات اقلیمی و رابطه آن با عوامل اجتماعی بود. جامعه آماری این پژوهش، 2877 نفر از روستاییان شهرستان بابلسر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 224 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود. میزان پایایی پرسش های پرسش نامه (براساس آزمون کرونباخ)، بیشتر از 60 درصد گزارش شد و اعتبار صوری پرسش نامه را نیز متخصصان علوم کشاورزی در دانشگاه علوم کشاورزی و متخصصان علوم اجتماعی در دانشگاه مازندران تأیید کردند. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد مساحت زمین زراعی (20/0)، آگاهی از منابع اطلاعاتی (18/0)، اعتماد نهادی (17/0) و فشار هنجاری کارشناسان کشاورزی و نظرات افراد روستا (16/0) با سازگاری روستاییان با پیامدهای تغییرات اقلیمی، همبستگی مثبت و ضعیف داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد بین فشار هنجاری شورای روستا، سن و درآمد با سازگاری روستاییان با پیامدهای تغییرات اقلیمی، رابطه معنی دار وجود نداشت. در بخش پایانی و براساس یافته های پژوهش پیشنهاد شد با افزایش دانش و مهارت های کشاورزان درباره تغییرات اقلیمی و آشناسازی آنها با راهبردهای سازگاری و برآوردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیامدهای تغییرات اقلیمی، میزان سازگاری روستاییان با آثار زیان بار تغییرات اقلیمی بهبود یابد.
تأثیر الگوی مداخله مددکاری اجتماعی در طلاق بر افزایش رضایت زناشویی، سازگاری و کاهش پیگیری طلاق در زوج های متقاضی طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
1 - 51
حوزه های تخصصی:
هدف:پژوهش حاضرباهدف اثربخشی الگوی مداخله مددکاری اجتماعی درکاهش پیگیری طلاق،افزایش رضایت زناشویی وافزایش سازگاری درزوج های متقاضی طلاق توافقی،درشهرقزوین انجام شده است،این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات،کمی است. روش: پژوهش حاضربا روش پژوهش آزمایشی با گروه کنترل با استفاده از طرح پیش آزمون -پس آزمون انجام شد.جامعه آماری پژوهش را زوج های متقاضی طلاق توافقی که درسال 1398 اقدام به طلاق نموده واسامی ایشان جهت انجام مددکاری اجتماعی و مشاوره طلاق توافقی شهر قزوین ثبت شده بود را تشکیل داده اند.تعداد آنها براساس آمارموجود 2488 نفر است که برمبنای جدول مورگان ازاین جامعه 165 زوج( 331 نفر) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند آزمودنی ها پرسشنامه سازگاری بل و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ رادر دومرحله پیش آزمون و پس آزمون،تکمیل کردند.گروه آزمایش تحت مداخله ی پیشگیری ازطلاق در 5 جلسه 2 ساعته در5 هفته تحت آموزش قرار گرفتند.داده ها دردو بخش توصیفی و استنباطی وآزمون رتبه بندی فریدمن،آزمون کلموگرف-اسمیرنف، آزمون کوواریانس چند متغیره،آزمون تی مستقل و آزمون مک نمار مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته های نتایج نشان داد که میزان رضایت زناشویی و سازگاری درزوج های گروه آزمایش در پس آزمون به طور معنی داری از گروه کنترل متفاوت شد.هم چنین نتایج آزمون مک نمار که به منظور بررسی تفاوت گروه آزمایش وگروه کنترل درمتغیرکاهش پیگیری طلاق انجام شد، نشان می دهد که میزان کاهش پیگیری طلاق درگروه آزمایش به صورت معنی داری با گروه کنترل متفاوت است .
دین، معنویت و مقابله با سرطان پستان: یک مطالعه ی پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
12-23
حوزه های تخصصی:
سرطان پستان، شایع ترین سرطان زنان در سراسر دنیا است و بیماران مبتلا را علاوه بر عارضه های جسمیِ ناشی از این بیماری، با چالش های متعدد روانی و عاطفی مواجه می سازد. به منظور کندوکاوی عمیق برای درک بهتر راه های مقابله با بیماری در مبتلایان به این سرطان، با تمرکز بر روش های مبتنی بر مذهب و معنویت، مطالعه ی حاضر با رویکرد کیفی و پدیدارشناسی بر روی نمونه یی از زنان ایرانی انجام شد. مواد و روش ها: اطلاعات از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته ی عمیق با 27 بیمار واجد شرایط جمع آوری شد. مصاحبه ها رونویسی شد و با استفاده از رویکرد تحلیل تماتیک ون منن مورد تحلیل قرار گرفت. جمع آوری و تحلیل داده ها نیز به طور هم زمان انجام یافت. همچنین برای مدیریت داده ها از نرم افزار مکس کیو دا (نسخه ی شماره ی 10) استفاده شد. یافته ها: میانگین سنّی شرکت کنندگان در پژوهش، 77/8±50 سال بود که آن ها در دامنه ی سنّی 32 تا 68 سال بودند. در حدود 22% از این بیماران، لامپکوتومی (برداشتن بخشی از بافت پستان) و دیگران (78%)، ماستکتومی ( برداشتن همه ی پستان) شده بودند. با بررسی و استخراج کدهای اولیه ی حاصل از مصاحبه ها، کدهای نهایی استخراج شد و در شش طبقه ی فرعی و دو طبقه ی مفهومی جای گرفت، که ارتباط بین این طبقه های مفهومی منجر به ظهور درونمایه ی اصلی مطالعه، به نام «تلاش تعالی گرایانه برای سازگاری» شد. نتیجه گیری: مبتلایان به سرطان پستان در این مطالعه به طور غالب از فرایندهایی پویا و راهبردهایی مقابله یی برای کنارآمدن با واقعیت بیماری بهره می بردند، که شکل گرفته از آموزه های مذهبی و باورهای معنوی آن ها بود. بنابراین، لازم است عرضه کنندگان خدمات سلامت به این بیماران، ضمن حفظ احترام بیماران و در نظر گرفتن اعتقادات و نگرش معنوی و دینی آن ها، امکان دسترسی به مشاوره های مذهبی را برای ارتقای سلامت معنوی این دسته از بیماران فراهم سازند.
ارزیابی میزان سازگاری و مطلوبیت پارک های محله ای با استفاده از GIS. مورد مطالعه: پارک های محله ای منطقه 2 شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
1 - 12
حوزه های تخصصی:
اهمیت فضای سبز در داخل شهرها به حدی است که در بین 5 کاربری مهم شهری از آن یاد می شود. پارکهای محله ای از جمله فضاهای سبز شهری می باشند که در جهت روح بخشی به محله های شهری و در نتیجه زندگی مفرح شهری کمک شایانی می نمایند. در این میان سازگاری کاربریها نسبت به همدیگر و تناسب آنها با یکدیگر در جهت رفاه حال همشهریان و نیز ارائه بیشتر و بهتر خدمات شهری جای بسی تأمل را داراست. در این پژوهش با استفاده از ماتریس سازگاری، و نیز با استفاده از تحلیلهای نرم افزار GIS ، همجواریهای پارکهای محله ای منطقه 2 شهرداری تبریز مورد بررسی قرار می گیرد، تا ضمن بررسی چگونگی توزیع آنها در وضع موجود، درجه سازگاری و ناسازگاری و نیز مطلوبیت همجواریهای هر کدام از پارکها مشخص شود. نتایج حاصله نشان دهنده این هست که 4/36 درصد از پارکهای محله ای محدوده مورد مطالعه با کاربریهای همجوار خود کاملاً سازگار می باشند. همچنین در این مقاله سعی شده است تا مطلوبیت همجواریهای پارکهای محله ای محدوده مورد مطالعه نیز در قالب سه نوع کاربری عمده شهری (مسکونی، آموزشی و معابر اصلی) که سازگاری بیشتری با موضوع مورد مطالعه دارند، مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته و تناسب پارکهای محله ای در رابطه با نزدیکی به این سه کاربری مهم نیز مورد بررسی قرار گیرد. بررسیها نشانگر این مطلب هستند که همجواری پارکهای محله ای محدوده مورد مطالعه با کاربریهای عمده شهری در حد نسبتاً مطلوب می باشد.
ارزیابی سازگاری شاخص های مکان یابی ساختمان های تجاری بزرگ مقیاس با رویکرد تهدیدات و مخاطرات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
127 - 140
حوزه های تخصصی:
استقرار هر فضای شهری در موقعیت فضایی کالبدی خاصی از سطح شهر تابع اصول و قواعد خاص خود است. رعایت اصول و قواعد می تواند موفقیت و عملکرد مناسب عنصر مورد نظر را در مکان تعیین شده افزایش دهد و در غیر این صورت باعث افزایش آسیب پذیری آنها می شود. با به کاربردن اصول برنامه ریزی شهری همچون برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، منطقه بندی شهری، تمرکززدایی، مکان یابی مناسب، جلوگیری از توسعه نواحی در همجواری با کاربری های پرمخاطره و مورد تهدید می توان ضریب آسیب پذیری شهرها را در مقابل مخاطرات کاهش داد. ساختمان های تجاری به عنوان یکی از المان های مهم شهری نقش بسزایی در تسهیل مدیریت بحران در شرایط اضطراری در برابر تهدیدات و مخاطرات شهری دارند؛ بنابراین علاوه بر محورهای سازه ای و معماری، محور مکان یابی یکی از مهم ترین و اصولی ترین محور جهت ارزیابی آسیب پذیری ساختمان های تجاری بزرگ مقیاس است. این پژوهش با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- پیمایشی به بررسی موضوع در ساختمان های تجاری بزرگ مقیاس پرداخته است. در این پژوهش برای ارزیابی مکان یابی ساختمان های تجاری بزرگ مقیاس دو معیار فضایی- کالبدی و جغرافیایی، طبیعی و زیست محیطی در نظر گرفته شده است. در این پژوهش با بهره گیری از روش های SWARA و SMART به بررسی موضوع و ارائه مدل جهت ارزیابی آسیب پذیری مکانی پرداخته شده است. نتایج حاصل از ارزیابی معیارها و شاخص های مکان یابی نشان می دهد معیارهایی که منشأ آنها تهدیدات و مخاطرات شهری است (جغرافیایی، طبیعی) با امتیاز 5238/0 نسبت به معیارهای تسهیل کننده مدیریت بحران (فضایی و کالبدی) با وزن 4762/0 اولویت بیشتری دارند. با بهره گیری از مدل ارائه شده می توان ساختمان های تجاری بزرگ مقیاس را در برابر تهدیدات و مخاطرات شهری مورد ارزیابی آسیب پذیری قرار داد و همچنین میزان آسیب پذیری و نقاط ضعف این ساختمان ها در هر شاخص و معیار را بررسی نمود. ارزیابی آسیب پذیری مکانی ساختمان مورد مطالعه برابر با 9/64 درصد است که به لحاظ سازگاری از منظر پدافند غیرعامل در دسته متوسط طبقه بندی می شود.
سازگاری و هویت مکانی مهاجران: روابط و تعدیل گرها (مطالعه موردی: مهاجران ساکن شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت با هر قصد و هدفی که انجام شود، یک فرایند و مستلزم گذراندن مراحل خاصی است که سازگاری با محیط و جامعه ی مقصد، یکی از مهم ترین این مراحل است. در فرایند سازگاری، الگوهای رفتاری مهاجران دستخوش تغییراتی می شود و جنبه های مهمی از هویت شخصی آنها تحت تأثیر قرار می گیرد. تبیین میزان و نحوه ی سازگاری مهاجران با شرایط محیط جدید می تواند در توضیح بسیاری از پدیده های مرتبط با مهاجرت مؤثر واقع شود. نظر به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با مطالعه نمونه ای متشکل از 385 نفر از مهاجران ساکن کلان شهر اصفهان و با تحلیل داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه، به بررسی اثر ابعاد مختلف سازگاری بر هویت مکانی پرداخته و اثر تعدیل گری برخی متغیرها را آزمون نموده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری مختلف و بهره گیری از نرم افزار SPSS و افزونه ی Process صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مقدار میانگین متغیر هویت مکانی و ابعاد سه گانه سازگاری شامل سازگاری روانی، اجتماعی و محیطی بالاتر از حد متوسط می باشد. نتایج همچنین نشان داد سازگاری بر هویت مکانی اثر مثبت و معناداری دارد و حدود 52 درصد از واریانس هویت مکانی، توسط واریانس سازگاری روانی، محیطی و اجتماعی تبیین می شود. بر اساس نتایج، متغیرهای تحصیلات و مدت اقامت در رابطه بین سازگاری محیطی و هویت مکانی مهاجران به عنوان تعدیل گر نقش ایفا می کنند. این در حالی است که نقش تعدیل گری متغیرهای جنس، سن و مبدأ استانی مهاجرت در رابطه میان ابعاد مختلف سازگاری و هویت مکانی مهاجران تأیید نشد.
تبیین الگوی مناسب قدرت ریسک پذیری سرمایه گذاران بر اساس ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عاملان اقتصادی بر خلاف نظریه های نئوکلاسیک منطقی نیستند و به خاطر ترجیحاتشان یا به دلیل خطاهای شناختی، کاملاً عقلایی رفتار نمی کنند. عوامل غیر عقلایی همچون ویژگی های شخصیتی، فرهنگ، دین و ایدئولوژی احساسات، نظرات دیگران و. از جمله عواملی هستند که نقش به سزایی در رفتار و عکس العمل افراد در موقعیت های مختلف تصمیم گیری دارند لذا هدف این پژوهش تبیین الگوی مناسب قدرت ریسک پذیری سرمایه گذاران بورس بر اساس ویژگی های شخصیتی با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری می باشد. این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و در دسته تحقیقهای علّی قرار دارد جامعه ی مورد پژوهش شامل خبرگان و سرمایهگذاران بوده که برای شناسایی شاخص ها از پرسشنامه 35 سؤالی استفاده شد که پس از تأیید روایی و پایایی جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی استفاده شده است. با توجه به تجزیه وتحلیل دادهها یافته ها و اطلاعات آماری این پژوهش نشان می دهد که چهار بعد از زیر عاملهای شخصیت بر ریسک پذیری سرمایهگذاران تأثیر مثبت و معنادار دارد لذا می توان نتیجه گرفت بین شخصیت و ریسکپذیری سرمایه گذاران رابطه قوی وجود دارد؛ که در راستای نتایج پژوهش حاضر می باشد.
اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر مؤلفه های هوش هیجانی و اخلاقی با سازگاری و تاب آوری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان بروجن
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰
140 - 120
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر هوش هیجانی و هوش اخلاقی بر میزان سازگاری و تاب آوری دانش آموزان مقطع ابتدائی شهرستان بروجن انجام شد. برای دستیابی به این هدف مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) و پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ (SACQ)به کار رفت. برای انجام این پژوهش با استفاده از روش تصادفی خوشه ای، نمونه ای 30 نفره از دانش آموزان مقطع ابتدایی انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جای داده شدند. سپس با استفاده مقیاس تاب آوری و سازگاری میزان تاب آوری و سازگاری هر دانش آموز مورد سنجش قرار گرفت. در مرحله بعدی گروه آزمایش، به تعداد 10 جلسه در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرد ولی گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات مجددا، آزمون های ذکر شده از دانش آموزان گرفته شد. داده های حاصل در این دو مرحله به عنوان داده های پیش آزمون- پس آزمون ثبت شد و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل کوواریانس یک متغیره مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و همچنین شاخص های آماری نشان دادند: (1) کودکانی که در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرده بودند نسبت به گروه کنترل بهبود قابل توجهی را در میزان سازگاری با همنوعان خود و میزان تاب آوری به دست آوردند. (2) کودکانی که در جلسات آموزش قصه گویی شرکت کرده بودند نسبت به گروه کنترل بهبود قابل توجهی را در میزان سازگاری با همنوعان خود به دست آوردند. (3) میزان تاب آوری کودکان افزایش معناداری را در گروه آزمایش نشان داد. بنابراین فرضیه پژوهش که بیان کننده تاثیر آموزش قصه گویی مبتنی بر هوش هیجانی و هوش اخلاقی بر میزان سازگاری و تاب آوری دانش آموزان بود، تایید شد. با توجه به سن بحرانی کودکان 7 تا 12 سال و اثبات زمانبندی تجربه برای افزایش توانایی های شناختی از طریق کنترل دوره های بحرانی رشد، نیاز مبرم است که ما نیز در این زمینه تحقیقات فراوانی داشته باشیم و آموزش هوش هیجانی و هوش اخلاقی از طریق قصه گویی را در این سنین جدی بگیریم.
مقایسه تطبیقی فرهنگ سازمانی شرکت های هواپیمایی و رابطه آن باکیفیت خدمات فرودگاهی
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۳۶۴- ۳۷۸
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سرنوشت سازمان ها فرهنگ سازمانی است. هر سازمانی با یک نوع فرهنگ غالب به ارائه خدمات به مشتریان می پردازد؛ بنابراین هر شرکت هواپیمایی که فرهنگ سازمانی قوی تر و یکپارچه تری داشته باشد از سطح مطلوب تری از کیفیت خدمات برخوردار می باشد و رضایتمندی مشتریان و مسافران را بهتر و بیشتر کسب می نماید . در تحقیق حاضر با ارائه مدلی، رابطه بین فرهنگ سازمانی شرکت های هواپیمایی و کیفیت خدمات فرودگاهی آن ها موردبررسی قرارگرفته است و فرهنگ سازمانی با استفاده از مدل دنیسون که شامل چهار محور اصلی درگیر شدن در کار، سازگاری، یکپارچگی و مأموریت می باشد بررسی می شود. داده های موردنیاز برای این تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. این تحقیق ازلحاظ ماهیت کاربردی، اما ازنظر تجزیه وتحلیل پرسش ها، توصیفی و همبستگی است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین فرهنگ سازمانی شرکت های هواپیمایی و کیفیت خدمات فرودگاهی رابطه معناداری وجود دارد و شرکت هواپیمایی بافرهنگ مشارکتی در مقایسه با دیگر شرکت های هواپیمایی از سطح کیفیت خدمات فرودگاهی بالاتری برخوردار است.