مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
سازگاری
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۳۸
51 - 66
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه اخیر، مطالعه در زمینه تصویر بدن پیوسته رشد یافته است و پژوهش های انجام شده که در آنها محققان به بررسی تأثیرات تصویر بدن بر کنش های روانی اجتماعی پرداخته اند. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی رابطه تصویر بدن، میزان سازگاری و پیشرفت تحصیلی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 400 دانش آموز دختر و پسر دوره متوسطه بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از دو پرسش نامه خودتوصیف گریِ جسمانی و سازگاری بل استفاده گردید. همچنین از میانگین نمرات درسی دانش آموزان به عنوان شاخص ارزیابی پیشرفت تحصیلی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، شاخص های آمار توصیفی و استنباطی به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که بین تصویر بدن و سازگاری ارتباط معناداری وجود دارد، در حالی که بین تصویر بدن و پیشرفت تحصیلی ارتباط معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج بیانگر این بود که بین تصویر بدن دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد، در حالی که در میزان سازگاری دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نشد. در مجموع یافته ها مؤید آن است که تصویر مثبتِ بدن ، میزان سازگاری را افزایش می دهد و سازگاریِ بهتر با موقعیت، بر عملکرد تحصیلی نوجوانان تأثیر بسزایی دارد.
اثر بخشی آموزش والدگری موفق به مادران بر سازگاری عاطفی، تحصیلی و اجتماعی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
89 - 120
حوزه های تخصصی:
والدگری یکی از مؤلفه های اساسی در رشد نوجوانان است و اغلب با مهم ترین دستاوردهای نوجوانان مانند توانا یی های شناختی و اجتماعی و سازگاری رابطه دارد. سازگاری توانایی انطباق، همکاری و کنار آمدن با خود، محیط و دیگران است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش والدگری موفق به مادران بر سازگاری عاطفی، تحصیلی و اجتماعی دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی و طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. تمامی مادران دانش آموزان دختر پایه نهم (دوره متوسطه اول) شهر الوندِ استان قزوین که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، جامعه مورد نظر پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه مورد نظر 30 نفر از مادران دختران نوجوان ناسازگار بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. والدگری موفق در طی 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل در طی این دوره هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ (1984) جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش والدگری موفق به مادران بر سازگاری تحصیلی دختران نوجوان مؤثر نبوده است، اما بر سازگاری کلی، عاطفی و اجتماعی دختران نوجوان مؤثر بوده و این تأثیر تا مرحله پیگیری پایدار مانده است. از نتایج پژوهش حاضر می توان جهت مداخلات آموزشی به والدین در راستای افزایش سازگاری فرزندان نوجوان استفاده کرد.
روابط ساختاری نیازهای بنیادین روان شناختی با سازگاری و احساس تعلق به مدرسه در دانش-آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سازگاری و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دوره متوسطه مشهد بود. نمونه مورد مطالعه شامل 320 نفر دانش آموز دوره متوسطه دوم شهر مشهد بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط (لاگواردیا، رایان، کوچمن و دسی، 2000 )، پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (سینها و سینگ، 1993) و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری، بتی و وات، 2005) استفاده گردید. داده های پژوهش حاضر با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان دادند اثر مستقیم و معناداری میان ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در ارتباط با معلمان با سازگاری و احساس تعلق به مدرسه وجود دارد. به طوری که نیازهای بنیادین روان شناختی و سازگاری، 63 درصد از تغییرات احساس تعلق به مدرسه را تبیین می کردند. یافته ها نشان داد سازگاری دانش آموزان در رابطه ی بین ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی (در روابط با معلمان، مدیران و دوستان) و احساس تعلق به مدرسه نقش واسطه ای داشت. معلمان و مدیران مدارس می توانند با استفاده از یافته های پژوهش حاضر، مشارکت و سازگاری دانش آموزان در مدرسه را تقویت کنند.
کیفیت زندگی سالمندان ساکن در مناطق حاشیه ای شهر ایلام و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای توجه به مسائل سالمندان، پژوهش حاضر در پی آن است تا به بررسی وضعیت کیفیت زندگی سالمندان و عوامل مرتبط با آن بپردازد. روش پژوهش، پیمایشی است و اطلاعات مورد نیاز به شیوه کل شماری و با توزیع پرسشنامه در بین 206 نفر از سالمندان مناطق حاشیه نشین شهر ایلام گردآوری شده است. ارزیابی یافته ها بیانگر آن است که پاسخگویان از کیفیت زندگی نسبتاً بالایی برخوردارند و همبستگی بین متغیرهای مستقل نگرش دینی، سازگاری و حمایت اجتماعی با متغیر وابسته، معنی دار و مستقیم، و رابطه متغیرهای پرخاشگری و احساس بیگانگی با کیفیت زندگی معنی دار، اما معکوس است. همچنین رابطه معنی داری بین متغیرهای سن، وضع تاهل، وضعیت سواد، درآمد، چگونگی گذران اوقات فراغت و احساس محرومیت نسبی با متغیر وابسته مشاهده نمی شود. تفسیر نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای احساس بیگانگی و نگرش دینی طی دو مرحله وارد معادله شده و در نهایت 55 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی کیفیت زندگی را تبیین نموده اند. در پایان راهکارهایی در زمینه بهبود و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان ساکن در مناطق حاشیه ای شهر ایلام ارائه شده است.
مطالعه عوامل مرتبط با سازگاری دانش آموزان افغانستانی ساکن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹)
149 - 175
حوزه های تخصصی:
محیط مداس و برنامه های آموزشی آنها از مهمترین سازوکارهای موجود به منظور افزایش سازگای فرهنگی دانش آموزان مهاجر قلمداد می شود. برای این منظور در مطالعه پیش رو تلاش شده است که سازگاری دانش آموزان مهاجر افغانستانی بررسی و تبیین شود. داده های تحقیق حاضر از پیمایشی که در شهر شیراز انجام و در آن تعداد 380 نفر از دانش آموزان 13 تا 18 ساله افغانستانی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و پرسشنامه ساخت یافته پیمایش شدند اقتباس شده است. یافته ها نشان داد که بین متغیر سازگاری و متغیرهای تبعیض، رضایت مندی، احساس تعلق به ایران، پذیرش جامعه میزبان، تأکید والدین بر فرهنگ بومی، هویت ملی و محل تولد مادر، رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج مدل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای تأکید والدین بر فرهنگ بومی، هویت ملی، احساس تعلق به ایران، رضایت مندی و محل تولد مادر، تعیین کننده های اصلی سازگاری هستند. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، می توان نتیجه گرفت که تلاش در راستای کاهش تبعیض در محیط مدرسه و نیز اجرای برنامه های آموزشی، به منظور آشنایی بیشتر با فرهنگ جامعه میزبان و نیز تعامل بیشتر مهاجران با گروه های غیرمهاجر می تواند سازگاری بالاتر مهاجران را به دنبال داشته باشد.
رابطه سلامت روانی والدین با سازگاری فرزندان پسر مقطع ابتدایی منطقه 17 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی رابطه بین سلامت روانی والدین و سازگاری فرزندان پسر آن ها انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را تمامی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی منطقه 17 شهر تهران تشکیل دادند. حجم نمونه شامل 375 نفر (والدین و فرزندان) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند به طوری که از بین مدارس پسرانه ابتدایی منطقه 17 شهر تهران 6 مدرسه و از هر مدرسه4 کلاس و از هر کلاس 16 نفر از روی لیست به طور تصادفی انتخاب شدند. برای بررسی سلامت روانی والدین از پرسشنامه GHQ گلدبرگ (1986) با پایایی 0/93 ، و برای بررسی سازگاری فرزندان از پرسشنامه سازگاری 37 سؤالی دخانچی (1387) با پایایی 0/81 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از مدل های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین سلامت روانی والدین و سازگاری فرزندان پسر آن ها رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین مؤلفه های اضطراب والدین و افسردگی والدین با سازگاری فرزندان پسر آن ها رابطه منفی معنادار و بین سلامت جسمانی و ارتباط اجتماعی و سازگاری فرزندان پسر آن ها رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از سلامت روانی والدین می توان سازگاری فرزندان پسر آن ها را پیش بینی نمود.
مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت، سازگاری و توانایی ابراز وجود زنان متاهل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش خود متمایز سازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود زنان متاهل انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل دارای مدت ازدواج زیر 5 سال و سن بین 20 تا 40 سال شهر تبریز بودند. نمونه آماری 45 زن متاهل، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش، یک گروه برای آموزش واقعیت درمانی و یک گروه برای آموزش خود متمایز سازی (هر گروه 15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری از پرسشنامه صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001)، پرسشنامه سازگاری (اسپانیر، 1976) و پرسشنامه ابراز وجود (گمبریل و ریچی،1975) استفاده شد. داده های بدست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود زنان متاهل موثر است. همچنین بر اساس نتایج، بین اثر بخشی آموزش خود متمایزسازی و واقعیت درمانی بر صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود زنان متاهل تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان بیان کرد برای افرادی که از صمیمیت، سازگاری و ابراز وجود کمی برخوردار هستند می توانند از خود متمایزسازی و واقعیت درمانی به عنوان روش درمانی استفاده کنند.
سازگاری های جوامع انسانی عصرهای مفرغ و آهن شمال ایران مرکزی با رویدادهای اقلیمی هولوسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
39 - 54
حوزه های تخصصی:
روند رو به پیشرفت جوامع یکجانشین-کشاورز منطقه فرهنگی شمال ایران مرکزی در اواخر هزاره چهارم ق.م به طور ناگهانی دچار رکود و ایستایی شد و جمعیت به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. این افول فرهنگی تا پایان عصر مفرغ وجود داشت و در اواسط هزاره دوم ق.م، محوطه های گورستانی عصر آهن، عمدتاً بدون وجود شواهد استقرار دائم و فعالیت های کشاورزی، با یک فرهنگ متفاوت ظاهر شدند. با توجه به فرهنگ مادی این جوامع، به نظر می رسد، این گورستان ها متعلق به جوامع کوچرو-گله دار/ شکارگر بوده اند. اعتقاد برخی بر این است که این اقوام، احتمالاً به دلیل تغییرات اقلیمی و زیست محیطی، از عرض های شمالی تر به فلات ایران مهاجرت کرده بودند. اما، همچنین، محتمل است که در جریان رویدادهای اقلیمی ۲/۵، ۲/۴ و ۲/۳ هزارسال پیش که با مخاطرات آب وهوایی همراه بوده اند، اغلب جوامع بومی شمال ایران مرکزی نیز که دچار قحطی، بیماری، خشونت، مهاجرت و مرگ ومیر شده بودند، با استراتژی های تاب آوری و سازگاری همچون تغییر نظام معیشتی از یکجانشینی-کشاورزی به کوچروی-گله داری/شکارگری، سعی کرده اند تا در برابر شرایط نامطلوب این دوره مقاومت کنند. در این پژوهش سعی شده است، با بهره گیری از اطلاعات دیرین اقلیم و دیرین محیط، علّت افول فرهنگی طولانی مدت در شمال ایران مرکزی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهند که تغییرات اقلیمی ناگهانی این دوره، نقش مستقیمی در دگرگونی های فرهنگی و تحولات عمده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته اند.
مروری بر اصول و روش های مربوط به سازگاری با بیماری دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
179-196
حوزه های تخصصی:
هر محرکی که به یکی از ابعاد انسان وارد می شود، سایر ابعاد را نیز تحت فشار قرار می دهد. افراد دائما با تغییرات فیزیکی، اجتماعی و روانی محیط روبه رو است و باید با آن ها ارتباط متقابل داشته باشد تا به سازگاری دست یابد. بیماری دیابت موجب برهم خورد تعامل زیستی و روانی ارگانیزم می شود به طوری که مستلزم سازگاری فرد با بیماری است. هدف مطالعه حاضر مرور و بررسی روش های روان شناختی مربوط به سازگاری با بیماری دیابت بود. مطالعه حاضر یک مطالعه مروری نقلی بود. با استفاده از کلیدواژه های دیابت، خودمراقبتی و سازگاری در پایگاه های اختصاصی نظیر Medline ، SID ، Magiran ، PubMed ، Scopus ، Science Direct جستجو انجام شد. پس از بررسی ملاک های ورود و و خروج، مقالاتی که ارتباط مستقیمی با موضوع مورد بحث نداشتند و همچنین مقالات با یافته های تکراری حذف شدند.. مروری بر مطالعات نشان داد خودمراقبتی طیفی از رفتارها یک فرد است که رژیم غذایی، دارویی، ورزش و غیره را در برمی گیرد که تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی قرار دارد و حاکی از میزان سازگاری فرد با بیماری مزمن نظیر دیابت است. عوامل و اصول روان شناختی نه تنها ابعاد مختلف زندگی افراد مبتلا به دیابت را تحت تاثیر قرار می دهند، بلکه در رفتارهای خود مراقبتی و مدیریت و دستیابی به کنترل مناسب در این افراد نیز تأثیرگذار هستند.
اثربخشی آموزش مدیریت والدین بر تحمل ناکامی و سازگاری دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
111-122
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مدیریت والدین بر تحمل ناکامی و سازگاری دختران نوجوان شهر کرمان بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه ای به تعداد 32 نفر از دختران دوره متوسطه اول شهر کرمان در سال تحصیلی 98-1397 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. والدین گروه آزمایش به مدت 9 جلسه در برنامه آموزش مدیریت والدین قرار گرفتند، ولی والدین گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه تحمل ناکامی هارینگتون (2005) و سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در پس آزمون میانگین نمرات عدم تحمل ناکامی به صورت معناداری کاهش و میانگین نمرات سازگاری به صورت معناداری افزایش یافته بود. لذا نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت والدین می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای کاهش عدم تحمل ناکامی و افزایش سازگاری دختران نوجوان به کار رود.
بررسی سازگاری با بیماری سرطان پستان از جنبه های روانی و اجتماعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
201-212
حوزه های تخصصی:
سرطان پستان شایع ترین سرطان کشنده در میان زنان 40 تا 55 سال در جهان است و بیش از 23% از کل سرطان های زنان را به خود اختصاص می دهد. هدف مطالعه حاضر جمع بندی مطالعات سال های اخیر در زمینه بررسی سازگاری با بیماری سرطان پستان در جنبه های روانی و اجتماعی بر اساس مرور نظام مند متون پژوهشی بود. جستجوی سابقه پژوهشی با استفاده از پایگاه های داده های الکترونیکی زیر شامل پایگاه اطلاعات علمی google scholar, pubmed, sciencedirect, SID, Proquest, Ovid با استفاده از کلمات کلیدی انگلیسی cancer Compatibility, Adaptation, breast و کلمات فارسی سرطان پستان و سازگاری از سال های 2016 تا 2020 صورت گرفت و نتایج به صورت کیفی گزارش شد. پس از جستجو و ارزیابی مطالعات، تحلیل نهایی بر روی 19 مقاله انجام گرفت. در این مطالعات، ارتباط معناداری بین میزان سازگاری و روند بهبود در بیماران مبتلابه سرطان پستان گزارش شده است. مقالات مذکور عامل سازگاری را به عوان عاملی مهم در افزایش کیفیت زندگی در این بیماران معرفی کرده اند همچنین کلیه پژوهش ها نشان دادند که عواملی از قبیل معنویت و مذهب، راهبردهای مقابله ای کارآمد، هوش اجتماعی، هوش هیجانی، حمایت ادراک شده اجتماعی، وضعیت تأهل، روابط بین زن و شوهر، سابقه ابتلا به سرطان در خانواده، افسردگی قبل از بیماری، خود کارآمدی با میزان سازگاری در زنان مبتلابه سرطان پستان ارتباط معنی داری دارد. هرچند نیاز به مطالعات تحلیلی آینده نگر با کنترل متغیرهای مداخله گر جهت مشخص تر شدن این رابطه لازم است.
نقش تکاملی دین: مروری بر آرای دیوید اسلوان ویلسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحثهای فلسفی پیرامون موضوع مشکل سطح انتخاب در انتخاب طبیعی که منجر به ارائه نظریات انتخاب گروه و چند سطحی گردید گویا جنبش کاربست نظریه تکامل در دیگر حوزههای معرفتی را علاقمند به تبیین امور مردم شناختی کرده باشد. از این میان اما تلاشهای ویلسون برای تبیین سازگارانه دین تحت تاثیر نگرش ارگانیسمی به اجتماع بشری و بر مبنای نظریه تکامل یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات روزآمد این حیطه تلقی میشود. از منظر او بر اساس مفهوم ارگانیسمی گروههای دینی و نظریه تکامل میتوان فرضیهای علمی مطرح کرد که دینداری در آن به عنوان یک صفت سازگارانه گروه دینی لحاظ شود. اگرچه ویلسون در نوشتههایش برای این فرضیه شواهدی مطرح میکند اما نه تنها کاربست نظریه تکامل در دیگر حوزههای معرفتی خالی از انتقادهای شکلی و محتوایی نیست بلکه شواهد تبیینهای سازگارانه وی نیز با ارائه نظریههای جدی رقیب به چالش کشیده شده است.
رده بندی پژوهش های تکاملی درباره ی ادبیات و معرفی رویکردی تکاملی- شناختی به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه علم سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
109-127
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر علوم زیستی در قالب دو جریان به جهان روایت ها و ادبیات پای نهاده اند: رویکرد تکاملی به ادبیات و رویکرد شناختی. مقاله ی حاضر، با ذکر اشاره هایی به رویکرد دوم، عمدتا به رویکرد نخست اختصاص دارد. نظریه های طرح شده در ادبیات تکاملی عمدتاً گرایش انسان به ادبیات را با در نظر گرفتن فرآیند تکامل انسان، سازگاری درنظر می گیرند؛ سازگاری هایی در سطوح مختلف فردی، گروهی و فرهنگی که در مقاله ی حاضر، ابتدا به نقد و بررسی این نظریه ها می پردازیم. نظریه ی ذهن گسترش یافته رابطه ی میان ذهن، بدن، جهان پیرامون را وثیق می داند. دعوی دیگر مقاله آن است که نظریه ی ذهن امتداد یافته قابلیت ویژه ای برای تبیین ادبیات دارد. همچنین به عنوان دعوی آخر مقاله سراغ زیست شناسی تکا-تکو می رود و از قابلیت های تبیینی آن برای تبیین نقش ادبیات در زندگی و تکامل انسان بهره می گیرد.
شناخت فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون (مورد مطالعه کارکنان شاغل در اداره کل امور مالیاتی خوزستان)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناخت فرهنگ سازمانی براساس مدل دنیسون می باشد،این تحقیق با توجه به مبانی نظری از نوع تحقیقات کاربردی واز نظر روش از نوع توصیفی می باشد ابزار گردآوری داده ها ، پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون است که متغیرهای چهارگانه ،درگیر شدن در کار، انطباق پذیری،ماموریت وسازگاری را می سنجد، جامعه آماری تحقیق کارکنان شاغل در ساختمان مرکزی اداره کل امور مالیاتی خوزستان که بالغ بر 150نفر می باشند،نمونه تحقیق با استفاده از فرمل کوکران به تعداد75 نفر وبه شکل تصادفی ساده از بین کارکنان شاغل در قسمتهای واحد مالیاتی ،واحد پشتیبانی و واحد انفورماتیک انتخاب شده اند،پس از تعیین نمونه آماری،پرسشنامه دنیسون در سه بخش کاری فوق توزیع شد در نهایت پس از جمع آوری وتحلیل اطلاعات بدست آمده ،تصویر فرهنگ سازمان اداره کل امور مالیاتی براسا مدل دنیسون ترسیم شد،که گویای وضعیت فرهنگ این اداره است براین اساس اداره کل امور مالیاتی در تمام ابعاد در حد متوسط وبعضاً پائین تر از متوسط قرار گرفته است.،که در آن شاخصهایی از جمله توانمندسازی و تیم سازی نیاز به بهبود اساسی دارند.
بررسی نقش منابع اطلاعاتی بر رابطه میان ویژگی های شخصیتی و رفتار معاملاتی سرمایه گذاران حقیقی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
51 - 82
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این پژوهش نقش ویژگی های شخصیتی و منابع اطلاعاتی بر رفتار معاملاتی سرمایه گذاران حقیقی است. جامعه آماری پژوهش کلیه سرمایه گذاران حقیقی بالای 18 سال هستند که خود به معاملات سهام مبادرت می ورزند. تعداد نمونه برگزیده، 384 نفر می باشد. جهت تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه، از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. جهت نشان دادن اعتبار یافته های مدل تحقیق از شاخص های برازش مدل های معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان می دهد بین روان رنجوری، برونگرایی و تعداد معاملات رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از طرف دیگر بین گشودگی، سازگاری و تعداد معاملات رابطه منفی و معناداری وجود دارد. استفاده از خدمات مشاوره مالی از متخصصان، رابطه میان تعداد معاملات سرمایه گذاران با ویژگی شخصیتی گشودگی و وظیفه شناسی را به صورت منفی و روان رنجور را به صورت مثبت تعدیل می کند. از سوی دیگر ارتباطات کلامی به عنوان منبع اطلاعاتی دیگر، رابطه میان تعداد معاملات سرمایه گذاران با ویژگی شخصیتی سازگاری را به صورت مثبت و سرمایه گذاران روان رنجور را به صورت منفی تعدیل می کند.
بررسی میزان سازگاری کشاورزان حوزه دریاچه ارومیه با خشکسالی (مورد: دهستان بکشلوچای شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
117 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان سازگاری کشاورزان روستاهای دهستان بکشلوچای ارومیه می باشد زیرا تغییرات اقلیمی در بسیاری از نقاط جهان آثار خود را در دهه های اخیر بر جای گذاشته است و انتظار می رود تاثیر این تغییرات در دهه های آینده تشدید شود. در این بین معیشت در جوامع وابسته به کشاورزی به شدت تحت تأثیر آب و هوا بوده و آسیب پذیری بیشتری را تجربه می نمایند. به همین دلیل شناسایی مراحل پاسخ و واکنش آنها اهمیت زیادی دارد. با توجه به تاثیر منفی این تغییرات بر تولید بخش کشاورزی، و از طرفی دیگر به دلیل اینکه تولید محصولات کشاورزی منبع درآمد بسیاری از جوامع روستایی می باشد، لذا سازگاری جوامع روستایی (مخصوصا کشاورزان) برای حفظ معیشت و اطمینان از امنیت غذایی خود امری کاملا ضروری است. روش مورد استفاده تحلیل و توصیفی و روش جمع آوری اطلاعات نیز روش پیمایشی و اسنادی بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماریT تک نمونه ای، آزمون کرونباخ، آزمون تحلیل عامل تاییدی و رگرسیون استفاده شده است، نتایج حاصل شده از آزمون کرونباخ نشان دهنده 0.731 بود. نتایج آزمون T نشان از پایین بودن میزان سازگاری کشاورزان به میزان 2.67 است و در بین مولفه های طرح شده مولفه دانش و اطلاعات نوین با امتیاز میانگین 3.19 اهمیت بیشتری داشته است. نتایج آزمون رگرسیون بیانگر تاثیر زیاد دانش و اطلاعات نوین و تغییر و تحول با سطح سازگاری کشاورزان به ترتیب با میزان 0.62 و 0.4 بوده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی بیانگر اهمیت مولفه دانش نوین بود،و در میان گویه های دانش نوین، میزان دانش در رابطه با روش های نوین کاشت با امتیاز 0.9 و میزان دانش در ارتباط با روش های نوین برداشت با امتیاز 0.883 بیشترین تاثیر را داشته اند.
سنجش و ارزیابی جامعه شناختی تاب آوری شهر ورامین در برابر مخاطرات ناشی از تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
605 - 619
حوزه های تخصصی:
از آنجا که تاب آوری به توانایی یک مجموعه برای بازگشت به شرایط طبیعی پس از وقوع بلا دلالت دارد، هدف از مطالعه حاضر سنجش و ارزیابی سطح تاب آوری شهر ورامین در مواجهه با مخاطرات ناشی از تغییرات اقلیمی از دیدگاه شهروندان آن است. این مطالعه توصیفی- تحلیلی، با مشارکت 393 نفر از شهروندان ورامین در پاسخ به پرسش نامه ای با آلفای کرونباخ 89/0، که بر اساس مؤلفه های چهارگانه محیطی، اقتصادی- اجتماعی، زیربنایی، و نهادی طراحی شده بود، انجام شده است. تحلیل آمار توصیفی و استنباطی هر یک از مؤلفه ها و شاخص های آن ها در نرم افزار SPSS21 با استفاده از آزمون One Sample T-test محاسبه و با استفاده از آزمون فریدمن اولویت بندی شد. نتایج حاصل از سنجش میزان تاب آوری شهر ورامین با تأکید بر مخاطرات ناشی از تغییرات اقلیمی نشان داد که میزان تاب آوری از دیدگاه شهروندان 15/2 بوده که از متوسط مطلوب پایین تر است و بیانگر این است که شهروندان ورامین را در برابر مخاطرات ناشی از تغییرات اقلیمی آسیب پذیر می دانند. همچنین، از دیدگاه شهروندان، مؤلفه های اقتصادی- اجتماعی و زیربنایی میزان تاب آوری بالاتری نسبت به مؤلفه های محیطی و نهادی دارند. بنا بر پیشنهادهای به دست آمده از شهروندان، همکاری دولت، نهادهای محلی، و سازمان های آموزشی برای آگاهی دادن به افزایش مشارکت شهروندی در کاهش و سازگاری با اثرهای تغییرات آب وهوایی و بهبود تاب آوری شهری مؤثر است.
مطالعه تجربه زیسته زنان روستای کوشک قاضی استان فارس زیر سایه تنش آبی و خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
512 - 523
حوزه های تخصصی:
خشکسالی و پیامدهای آن همراه با سوء مدیریت موجب خشکیدن منابع زیرزمینی و تنش آبی در تعدادی از روستاهای کشور شده است. روستای کوشک قاضی از توابع شهرستان فسا در استان فارس نیز یکی از این روستاهاست که همه منابع آبی آن خشکیده و ده ها خانواری که معیشت آن ها وابسته به کشاورزی بوده اکنون با بیکاری، فقر و مهاجرت مواجه شده اند. بلایای طبیعی ازجمله کم آبی پدیده ای چندوجهی است، در این پژوهش با رویکرد کیفی و انتقادی و با استفاده از روش پدیدارشناسی به مطالعه وجه جنسیتی و تجربه زیسته زنان روستایی پرداخته شده است. داده های میدانی در این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با20 نفر از زنان روستای کوشک قاضی و همچنین مشاهده و یادداشت برداری میدانی جمع آوری شده است. سپس با تکنیک استقراء تحلیلی؛ مضامین فرعی، اصلی و درون مایه نهایی کشف و استخراج شده است. سه مضمون اصلی، فقرزایی سیستماتیک، ذهنیت کمیابی و ادراک سازگاری هستند و «انباشت ابرچالش ها» نیز به عنوان درون مایه نهایی استخراج گردیده است. فقرزایی سیستماتیک به دلیل ساختارها و قوانین ناعادلانه و ناکارآمد، عدم ادراک سازگاری و مانع روانی ذهنیت کمیابی؛ سازگاری با کم آبی با موانع جدی مواجه کرده است. همه این دلایل در کنار چالش های پیشین اشکال جدیدی از آسیب ها و نابرابری ها را رقم زده و موجب رخداد پدیده ای به نام «انباشت ابرچالش ها» شده و درنتیجه آسیب پذیری اقشار ضعیف مانند زنان که از قبل با انواع نابرابری ها و محدودیت ها روبه رو بوده اند را افزایش داده و آن ها را در معرض آسیب ها و مخاطرات ناشی از این ابرچالش ها قرارداده است.
نقش ارتباط درمانی در سازگاری با بیماری های مزمن: مرور نظام مند متون پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۱۰ (پیاپی ۵۵)
91-102
حوزه های تخصصی:
همراهی بیماران مزمن از رژیم مراقبتی - درمانی جزء چالش های جدی در این بیماران است؛ زیرا این فرآیند پیچیده و متأثر از عوامل مختلف بخصوص شرایط زمینه ای هست. یکی از عواملی که می تواند موجب استمرار همراهی در این بیماران گردد ایجاد رابطه درمانی بین بیمار و کادر درمان هست. با توجه به عدم وجود مطالعه جامع ثبت شده در بانک های مطالعاتی ایران، هدف مطالعه حاضر جمع بندی مطالعات سال های اخیر در زمینه نقش ارتباط درمانی در سازگاری با بیماری مزمن براساس مرور نظام مند متون پژوهشی بود. پژوهش حاضر یک مرور توصیفی و با توجه به روش اجرا جزء مطالعات مرور نظام مند است. جستجوی سابقه پژوهشی با استفاده از پایگاه های داده های الکترونیکی زیر شامل پایگاه اطلاعات علمی google scholar, pubmed, sciencedirect, SID, Proquest, Ovid با استفاده از کلمات کلیدی انگلیسی Therapeutic Relationships, Adaptation, Chronic Disease و کلمات فارسی ارتباط درمانی، سازگاری، بیماری مزمن از سال های ۱۳95 تا ۱۳۹9 گردآوری شدند. نتایج به صورت کیفی گزارش شد. پس از جستجو و ارزیابی مطالعات، تحلیل نهایی بر روی 20 مقاله انجام گرفت. در این مطالعات، ارتباط معناداری بین ارتباط درمانی در سازگاری با بیماری های مزمن مختلف گزارش شده است. مقالات مذکور ارتباط درمانی را عاملی مهم در تبعیت از درمان و افزایش کیفیت زندگی در این بیماران معرفی کرده اند هرچند نیاز به مطالعات تحلیلی آینده نگر با کنترل متغیرهای مداخله گر جهت مشخص تر شدن این رابطه لازم است.
سازگاری با بیماری مولتیپل اسکلروزیس از جنبه های روانی و اجتماعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۱۰ (پیاپی ۵۵)
143-152
حوزه های تخصصی:
بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از ناتوان کننده ترین بیماری های مزمن است که بر جنبه های مختلف زندگی فرد تأثیر می گذارد. ابتلا به این بیماری و عوارض متعدد و غیرقابل پیش بینی آن، زندگی طبیعی و عادی فرد مبتلا را مختل می کند و سازگاری فرد با این بیماری در جنبه های روانی و اجتماعی ضروری است. هدف مطالعه حاضر مرور و جمع بندی مطالعات سال های اخیر مرتبط با مداخلات انجام شده در زمینه بهبود سازگاری در جنبه های پزشکی – روانی و اجتماعی در بیماران مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس بود. مطالعه حاضر مطالعه مروری نظام مند بوده که شامل مرور همه مطالعات مرتبط بین سال های 2015 تا 2019 می شود. به جهت یافتن مطالعات مرتبط با مداخلات انجام شده پژوهشگران جستجوی کامپیوتری را با استفاده از کلمات کلیدی مولتیپل اسکلروزیس، سازگاری، Multiple Sclerosis, compatibility به صورت جداگانه و به صورت ترکیبی از پایگاه های داده های الکترونیکی زیر شامل پایگاه اطلاعات علمی google scholar, pubmed, sciencedirect, SID, Proquest, Ovid برای جمع آوری مطالعات موردنظر استفاده شد. نتایج به صورت کیفی گزارش شد. نتایج به دست آمده نشان داد افراد مبتلابه بیماری ( MS ) که از حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی بیشتری برخوردار بودند سازگاری بیشتر با بیماری خود داشتند. همچنین نقش راهکارهای مقابله ای کارآمد با عوارض بیماری و امید در سازگاری با بیماری ( MS ) مؤثر گزارش شده است. با توجه به ماهیت ناتوان کننده و طولانی مدت بیماری ( MS ) احتیاج است که برای سازگاری بیشتر با این بیماری از مداخلات روان شناختی مفید در این زمینه برای این بیماران آموزش داده شود.